انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۶۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسن روحانی» ثبت شده است

دوشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۰۵ ق.ظ

آیا تخصص و تجربه برای وزارت کافیست؟!

بسم الله الرحمن الرحیم

با معرفی شدن کابینه پیشنهادی به مجلس، 2 نظر در خصوص تأیید صلاحیت ایشان وجود دارد، عده ای تخصص و تجربه را برای تأیید وزارت کسی کافی می دانند و عده ای گوشه چشمی هم به سوابق سیاسی کابینه دارند به خصوص این که برخی از وزیران پیشنهادی به لحاظ مشارکت در فتنه و حضور فعال در کنار سران فتنه مورد انتقاد هستند و برخی از ایشان اگر چه به لحاظ تخصصی، در حوزه معرفی شده متخصصند، ولی همین اتصال شان به فتنه می تواند موجب ضررهای جبران ناپذیری به کشور شود که در این مطلب مختصراً به آنها اشاره می کنم:

1- بزرگترین ایراد مسئله این است که طبق سنت قدیمی تغییر وزیر، اکثریت قریب به اتفاق مدیران میانی نیز به ترتیب تا پایین ترین مدیران صفی تغییر خواهند کرد و این تغییر با توجه به هماهنگ بودن با سیاستهای مقام بالاتر، یقیناً موجب 2 اتفاق خواهد شد، اول این که افرادی که با فتنه و در واقع با ضدانقلاب مرزبندی نداشتند به سمتهای کلیدی و مدیریتی دست می یابند و دوم این که نیروهای دلسوز انقلابی طرد شده و احتمالاً مورد بی مهری واقع شده و موجب محروم شدن انقلاب از این نیروها خواهد شد.

2- تسلط این نیروها در جایگاه های حساسی مانند وزارت کار، وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش، وزارت اطلاعات، وزارت نفت می تواند موجب گردد تا این ارگانهای حساس برای فتنه های بعدی یا به قول اصلاحاتی ها، چانه زنی از بالا و فشار از پایین را تقویت نماید. این وزارتخانه ها یا با توجه به تعداد افراد زیرمجموعه و یا با توجه به حساسیتهای مالی و اطلاعاتی می توانند موجب بروز و یا تشدید مسائل و حواشی زیادی گردند تا در آب گل آلود اختلافات و مشکلات، ماهی های فتنه گرفته شوند، به نظر می رسد وقایعی مانند کوی دانشگاه بازهم و شاید با شدت و تکرار بیشتر و در بخش های دیگر نیز اتفاق افتد.

3- با توجه به شناخت دقیقی از فتنه و اهداف آن در دست است، فتنه گران و وابستگان آنها از هیچ اقدامی که موجب تضعیف کشور و تسلیم آن به غرب گردد دریغ نخواهند کرد و این مسئله در بخشهای مختلف می تواند منجر به کارشکنی های آگاهانه و عامدانه گردد، به عنوان مثال مسئله ای که به شدت در این هفته از سوی مقام معظم رهبری مورد تأکید بود اهمیت اصالت دادن به پیشرفتهای علمی و پرهیز از ورود به مسائل انحرافی بود که به نظر می رسد بخشهای علمی دولت به شدت مورد سوءقصد قرار گرفته باشد چرا که پیشرفتهای علمی به معنی تقویت انقلاب و نظام مترادف با دور شدن از نقطه تسلیم خواهد بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۰۵
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۲۴ ب.ظ

تحلیل های کوتاه سیاسی 2

بسم الله الرحمن الرحیم

از موارد مهم دیگر این هفته بحث مقام معظم رهبری در بیان توقع خود از مجلس بود، ایشان به صراحت از مجلس خواستند صلاحیت وزرای پیشنهادی را به جد مورد نظر قرار دهند که امیدوارم این مسئله با قانون مندی، خیرخواهی و تکلیف مداری و فارغ از مسائل شخصی صورت پذیرد.

تعداد و تواتر اخبار موثق، حاکی از لابی های شدید برای کسب رأی وزرای پیشنهادی دولت یازدهم است، به نوعی که در این لابی گری ها، امتیازات مختلفی برای نمایندگان مجلس در حوزه های انتخابیه شان پیشنهاد می گردد، امتیازاتی مانند این که قراردادهای کلان اقتصادی استانی در وزارتخانه های حساس، با هماهنگی و هدایت نمایندگان همان مناطق صورت گیرد. البته برخی افراد که همواره تصمیمات شان بر مبنای همین لابی گری ها بوده است بر همان اساس تصمیم خواهند گرفت، ولی امیدواریم قاطبه ی نمایندگان ملت مشت محکمی بر دهان این لابی های رانت آفرین بزنند، یقیناً وزرایی که شروع کارشان را با این شیوه در دستور کار قرار داده اند در ادامه ی کار، دوباره پای آقازادگان و رانتخواران حرفه ای را به مناسبات اقتصادی کلان کشور بازخواهند کرد همانطوری که قبلاً باز کردند. امیدوارم مجلس طوری عمل نکند که اثبات کننده ی ادعای لابی گری های مجلس در تقابل با دولت های نهم و دهم باشد.

وزرای پیشنهادی روحانی

گویا در کمیسیون های مختلف مجلس وقتی از برخی از وزیران پیشنهادی خواسته می شود حساب خود را با فتنه مشخص کنند، برخی ازایشان اصولاً منکر چیزی به نام فتنه می شوند!!! برخی از این وزرا برای وزارتخانه های کلیدی و آینده ساز معرفی شده اند که وزرای پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم از آن جمله اند. گاهی که به حافظه ی مخدوش مسلمانان صدر اسلام در فراموش کردند جنایات آل امیه و بیعت غدیر توجه می کردیم، برایمان عجیب به نظر می رسید ولی اینک در این سال ها که رسانه ها زاویه پنهانی از مسائل را باقی نمی گذارند، چنین تحریف تاریخی بسیار قابل توجه به نظر می رسد. تا پارسال برخی می جنگیدند که ساکتین فتنه را از فرهنگ واژگان تاریخ انقلاب پاک کنند و امسال شاهدیم که خود فتنه و فتنه گران در حال تطهیر هستند، نمایندگان مجلس بدانند که با ادامه ی این طریق چیزی نخواهد پایید که عمارهای بصیر و مبارزان با فتنه در موضع بدهکاری و محکومیت! قرار خواهند گرفت، امیدوارم نمایندگان مجلس ثقیفه ای جدید را با اعمال خود رقم نزنند و نفرین ابدی را برای خود نخرند.

برخی از وزرای پیشنهادی اگر چه اکنون منکر ادامه ی همکاری خود با فتنه گران می گردند اما چگونه می توان مستندات مسجل را در کنار این ادعاها نادیده انگاشت؟! چگونه می توان نقش فعال برخی از وزرای پیشنهادی را با سران فتنه و همکاری ایشان و حتی هدایت شان را نادیده انگاشت؟! آیا برائت دروغ از فتنه را می توان به عنوان توبه شناخت؟! آیا حتی همان توبه از فتنه تضمین کننده ی صلاحیت فرد پیشنهادی و مانعی در دست یازیدن ایشان به فتنه های آینده خواهد بود؟! به راستی آیا واگذاری وزارتخانه هایی مانند کار و آموزش و پرورش و علوم به اصحاب فتنه، به معنی واگذاری سرنوشت کارگران، دانش آموزان و دانشجویان به این افراد نخواهد بود؟!

یکی از مواردی که در این هفته خیلی سروصدا کرد، قرائت یک گزارش در مجلس شورای اسلامی بود. گزارشی که از سوی یک کمیته که بدون طی روال قانونی از سوی آقای علی لاریجانی انتخاب شد، تهیه گردید و به صورت یکجانبه همه ی مخالفان اصلی علی لاریجانی را از دولتی تا پایداری باهم مقصر شناخت! حوادث 22 بهمن 91 قم، اگر چه از سوی همه و حتی مقام معظم رهبری مورد گلایه واقع شد اما حادثه ی بسیار تلختری را در پس خود داشت که معروف به یکشنبه سیاه مجلس گردید و رهبری به مراتب بیش از بحث 22 بهمن قم مورد تشر قرار دادند، در این مقال فارغ از بررسی تخصصی مفاد گزارش (که قبلاً از سوی آقای رسایی به صورت کامل انجام شده است)، این که آقای علی لاریجانی اینقدر به فکر بررسی مقصران حادثه 22 بهمن قم هستند جای گلایه دارد که اگر ایشان همین حساسیت را در مسئله ای مانند فتنه داشت،‌ چندان جای گلایه نداشت، به راستی آقای علی لاریجانی و دوستان شان اگر اینقدر که به فکر حیثیت خود هستند به فکر حیثیت نظام و دفاع از آن بودند، چند کمیته باید برای مسائل مهم کشور تشکیل می دادند؟! اگر به فکر هتک حرمت به حرم حضرت معصومه بودند چرا در واقعه خاکسپاری آیت الله منتظری که به ارکان نظام و انقلاب در حرم حضرت معصومه توهین و فحاشی شد،‌ حرکت مشابه ای صورت نگرفت؟! مفاد گزارش نیز با توجه به نزدیکی اعضای این کمیته به شخص آقای علی لاریجانی و با توجه به روش غیرقانونی این کمیته در بررسی مسئله و عدم هیچ گونه تحقیقی از کسانی که این گزارش علیه آنها تنظیم شده بود، انتشار مضحکانه ی آن در حالی که خیلی محرمانه محسوب می شد و ندادن فرصت قانونی دفاع به کسانی که علیه ایشان گزارش تنظیم شده بود، از موارد آشکار و بدیهی است که به بحثی مجزا و کامل نیاز دارد.

متأسفانه اولین بخشنامه های دولت یازدهم غیرقانونی هستند و این بخش نامه ها اگر چه با مخالفت صریح دیوان عدالت اداری مواجه شده است اما هنوز اقدامی در رد آنها صورت نگرفته است. بخش نامه های مذکور از سمت دکتر جهانگیری معاون اول رییس جمهور صادر شده است و در آن بخشنامه ها، 2 مصوبه ی هیأت وزیران دولت دهم ابطال گردیده است که این مسئله از رییس جمهوری که خود را حقوق دان می داند و انتقادات زیادی به بی قانونی ها کرده است عجیب به نظر می رسد، امیدوارم بعد از رییس دولت دهم که خود را ناظر کلیه قوانین می دانست، رییس جمهور و حتی معاون او، نظر شخصی شان را متن قانون فرض نکنند. در این بند ماهیت مصوبه ی دولت دهم را تأیید یا رد ننمودم، بلکه نحوه ی برخورد غیرقانونی با آن را طرح کردم، مسئله ای که بدعتی آشکار در مواجهه هر دولت با مصوبات دولت قبلی ایجاد خواهد نمود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۲۴
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۶ ب.ظ

سهمی که آقای روحانی برای حامیانشان قائل است

بسم الله الرحمن الرحیم

اولین نشست خبری آقای روحانیامروز اولین نشست خبری آقای روحانی در کسوت ریاست جمهوری انجام شدو ایشان در خصوص بحث مذاکره، تحریمها، انرژی هسته ای و سیاستهای کلان کشور به خوبی پاسخ رسانه های خارجی و داخلی را دادند و اگر چه بر مذاکره تأکید بیش از حدی داشتند اما مراقب بودند این اصرار، منجر به این برداشت نشود که مذاکرات از سر ضعف و ناچاریست، برای همین در کنار پاسخ هایشان به مسائل مهمی مانند برنامه ی جدی برای تأسیس ملی نیروگاه هسته ای و لزوم پایبندی به اقتصاد مقاومتی و یا استقامتی نیز تأکید داشتند.

در میان سوالات خبرنگاران مختلف، سوالی در خصوص میزان تأثیر فشارها در بستن کابینه انجام شد، که رییس جمهور منکر تأثیر پذیری از فشارها شد، ایشان گفتند که از هیچ کسی هیچ فشاری را نپذیرفته و دوستان و همراهانش در انتخابات به او چیزی تحمیل نکرده اند و برخی که با او همراه نبودند می خواستند تحمیل کنند که آقای روحانی نپذیرفته است و ایشان گفتند که اگر چه تسلیم فشارها نشده اند اما از مشورت با دوستانشان بهره جسته اند و این که اگر چه برخی وزرا را اصلاً نمی شناخته اند اما به سفارش دوستان مورد اعتمادشان، اعتماد کرده و با ایشان صحبت کرده و به عنوان وزیر ایشان را معرفی کرده اند.

میان پاسخ های سنجیده آقای روحانی به سوالات، این پاسخ آقای روحانی جای سوال دارد که آیا دوستان مورد اعتماد آقای روحانی که اینقدر راحت آقای روحانی به پیشنهادهای ایشان اعتماد می کنند نیز اهل اعتدال و قانون مندی و احترام به آرای مردم هستند؟!! اگر این دوستان که احتمال قریب به یقین هاشمی و دوستان شان هستند، آیا اهل اعتدالند؟!! آیا رأی به آقای روحانی به این معنی است که ایشان حق دارد بدون شناخت قطعی خود، به کسانی که اثبات کرده اند به قانون و رأی مردم و اعتدال پایبند نبوده اند، اعتماد نماید تا حدی که پیشنهادهای ایشان را بدون این که فشار بداند مطاع نماید؟!! به فرض که ایشان از آقای روحانی در انتخابات حمایت کرده باشند، آیا آقای روحانی می تواند بخشی از اختیارات خود را به ایشان تفویض کند؟!!

متأسفانه این نگاه آقای روحانی، در پاسخ به خواسته ی یکی از خبرنگاران نیز مشاهده شد، یعنی آقای روحانی برای رسانه هایی که در انتخابات، از آقای روحانی حمایت کردند حق بیشتری در مصاحبه و پرسشگری قائل شدند و حال این که این رویه ی آقای روحانی نسبت به افراد و جناح ها و رسانه هایی که در انتخابات از ایشان حمایت کرده اند، با آن سخن مقبول ایشان که گفتند من از امروز رییس جمهور همه ی ملت ایرانم منافات دارد؛ این رویه ی سهم دهی به حامیان، متأسفانه در کلیت کابینه نیز به چشم می آید،‌ گویا همه ی جناح ها و افرادی که در حمایت از آقای روحانی و یا تخریب رقبای شان نقش داشته اند، به میزان سهمشان در کابینه شریک شده اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۳۶
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۵۷ ب.ظ

تحلیل های کوتاه از حوادث هفته

بسم الله الرحمن الرحیم

در این چند هفته، به دلیل نقصی که در رایانه ام ایجاد شد، نتوانستم چندان به مسائل روز بپردازم که در این مطلب، تحلیلهای کوتاهی در خصوص برخی از آنها تقدیم می کنم:

سخنرانی نصرالله در روز قدس 92 در ضاحیه بیروت

  • در یکی از مصاحبه های آخرین آقای احمدی نژاد، ایشان گفتند که برای رییس جمهور ایران زشت بود که در لبنان پشت حفاظ صحبت کند و حال این که این مسئله به لحاظ امنیتی  کاملاً‌ لازم بود ولی همین سخنان وی که در همان لحظه به نظرم تحریک کننده و کنایه آمیز آمد، باعث شد که سیدحسن نصرالله نیز سخنرانی خود را در روز قدس بدون ویدئو کنفرانس و حفاظ و با حضور در سکو در همان منطقه (ضاحیه بیروت) انجام دهد که این مسئله موجب غافلگیری رسانه ها شد و امیدوارم ایشان، این کار خطرناک را دیگر تکرار نکند چرا که سلامتی ایشان برای اصحابِ مقاومت اهمیت بسیار زیادی دارد و البته شجاعت ایشان برای تمام جهان یک اصل اثبات شده است.
  • سخنرانی روز قدس آقای احمدی نژاد مثل همیشه، علیه اسرائیل کوبنده و برای فلسطین غرور آفرین بود که امیدوارم رییس جمهور جدید نیز به همان صراحت از فلسطین حمایت کند، اما یک مسئله در سخنرانی آقای احمدی ن‍ژاد کمی ناراحتم کرد، ایشان متأسفانه در خصوص حوادث سوریه،‌ نگاهی نسبتاً‌ بی طرفانه ارائه می کنند و می گویند که خوشحالی اسرائیل از بروز اختلاف در سوریه است و حال این که اسرائیل از تضعیف اسد خوشحال است و حجم حمایتهایی که اسرائیل و غرب و وهابیون از تروریستها دارند نشان می دهد که دعوای سوریه یک جنگ معمولی نیست بلکه تمام طاغوت و استکبار در برابر تمام محور مقاومت کودتا کرده است و البته اسد بارها و بارها آمادگی خود را برای برگزاری انتخابات اعلام کرده است، ولی دشمنان اسد حتی حاضر به پذیرش این ریسک (و انتخاب احتمالی اسد) نیستند و به همین لحاظ خطِ ترور و حمایت خارجی از آنها را قطع نمی کنند. بحث دیگر این که سیاست خارجی کشور تابع نظرات رهبری است و اینگونه نیست که رییس جمهور یا هر مقام دیگری بتواند در این خصوص از خودش حرفی بزند و خطی بدهد.
  • سخنرانی های آقای روحانی در مراسم تنفیذ و تحلیف به راستی جای قدردانی داشت، نه رنگ سیاه نمایی داشت و نه بوی سازش پذیری و به راستی سنجیده بود، تنها ایرادی که به سخنان ایشان وارد می دانم این است که انتخابات بی حاشیه ای را که برگزار شد را به حساب خودشان و دست غیبی که فقط ایشان را یاری کرد می گذارد و حال این که بدون این که رأی آقای روحانی قاطعیتی داشته باشد، بزرگترین نکته ی انتخابات بی حاشیگی برگزاری آن بود و این بی حاشیگی، نتیجه ی قانون پذیری و ظرفیت رقبا بود و کاش آقای روحانی کنایه ای به بازندگان بی ظرفیت انتخابات 88 می زد نه به بازندگان با ظرفیت انتخابات 92.
  • تقدیر چندباره مقام معظم رهبری از تلاشهای دولتهای آقای احمدی ن‍ژاد، در حالی که برخی در سیاه نمایی، حتی به مزیتهای دولت های او رحم نمی کنند، با انتصاب وی به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام همراه شد که برخی از کینه ورزان و متعصبان به احمدی ن‍ژاد، مثل همیشه مواضع تند و غیر منصفانه گرفتند و حال این که انتصاب آقای احمدی نژاد به این سمت در مورد روسای جمهور سابق و حتی مسئولین رده پایین تر نیز بارها اتفاق افتاده بود و این انتصاب کاملاً‌عادی، بجا و شایسته و غیر سیاسی به نظر می رسید.
  • معرفی زودهنگام کابینه توسط آقای روحانی در همان روز تحلیف، در مرحله ی اول یک امتیاز است که امیدواریم این مسئله در سایر تکالیف دولت مثل ارائه بودجه و ابلاغ قوانین وتدوین لوایح نیز جاری باشد، هرگز نمی توان فراموش کرد که بخش زیادی از انرژی، بودجه و بهره وری کشور صرف همین ضعف در دولت های آقای احمدی نژاد می شد، امیدوارم آقای روحانی با این شتاب بتواند موفق به ایجاد تأثیرهای مثبت (طبق عهدی که بامردم داشت) بشود.
  • سن بالای کابینه ی معرفی شده توسط آقای روحانی بیش از هر مشخصه ی دیگری به چشم می آید و آقای روحانی عملاً دامن کابینه اش را از میان سالان و بانوان باز گرفته است. میانگین سنی بالا در کابینه و رجوع مجدد به همان حلقه ی بسته ی مدیران توسط دوستان آقای روحانی به عنوان مجرب بودن کابینه در نظر گرفته می شود، اما در کنار این مزیت نمی توان از یک کابینه ی پیر توقع داشت مانند یک کابینه ی میانسال تحمل کار و تلاش را داشته باشد، به خصوص این که سفرهای استانی که ادامه ی آن البته به شیوه های جدید در تمرکز زدایی از ایران عزیز لازم به نظر می رسد، با کهولت سن در تعارض است.

نمودار مقایسه سنی کابینه های دولتهای جمهوری اسلامی

  • کابینه ی معرفی شده یک ایراد دیگر نیز دارد، برخی افراد معرفی شده چه به لحاظ تخصص و تحصیلات، چه به لحاظ خطاهای فاحش سیاسی (به خصوص در مورد فتنه، کوی دانشگاه، قتلهای زنجیره ای و ...) و چه به لحاظ تخلفات سنگین اقتصادی (در قراردادهای سنگین نفتی و ...) فاقد صلاحیتهای اولیه به نظر می رسند که بعضاً‌ حتی صلاحیت شان برای نمایندگی مجلس نیز رد شده است، امیدواریم تعامل مجلس و دولت روی مرز مصلحت کشور صورت گیرد و از آن تجاوز نکند.


نمودار مقایسه ای تحصیلات مرتبط با وزارتخانه ها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۵۷
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۲۳ ب.ظ

تحلیف رییس جمهور و تکلیف جمهور

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز روز تنفیذ آقای حسن روحانی به عنوان رییس جمهور و پایان کار ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد در دولت دهم است و فردا نیز تحلیف آقای حسن روحانی تا قسم بخورد که به مسئولیتهایش پایبند باشد و اما در کنار این دو مراسم مهم، آیا ما هم تحلیفی و تکلیفی داریم یا همین رأیی که دادیم دیگر تمام شد تا تکلیف ما در 4 سال بعد؟!

به نظر نمی رسد کسی اعتقادی به این مسئله داشته باشد که باید 4 سال کنار نشست و فقط شاهد مسائل بود، و آنچه که در واقع ممکن است بین افراد مختلف، متفاوت باشد تشخیص تکلیف است نه وجود آن. به یقین سالهای آتی نیز مانند سالهای گذشته آکنده از لحظات مختلف شادی و غم و پیروزی و سختی خواهد بود و بازهم ما مکلف به تکلیفیم تا درست و استوار گام نهیم. این مسئله که نامزد مورد علاقه ی کسی رأی می آورد یا نه مربوط به قبل از انتخابات است و پس از انتخابات فارغ از این که چه کسی منتخب مردم شده است یا نه بازهم باید بر اساس تکلیف عمل نمود، تکلیف در این باب، فارغ از این که رییس جمهورهمان منتخب ماست یانه تفاوت چندانی نمی کند.

البته برخی که همواره به اقتضای منافع شخصی و گروهی در جامعه رفتار می کنند در این مقوله نیز چنان خواهند کرد، اما بحث بر سر کسانی است که به دنبال تکلیف الهی خود هستند نه منافع شخصی، اگر چه همانهایی که به دنبال منافع شخصی هستند نیز بعضاً همین منفعت را با بکارگیری ابزار توجیه و سفسطه به عنوان یک تکلیف الهی جا می اندازند و بعضاً خودشان نیز به آن دروغ خود ایمان می آورند که این مسئله محتاج محاسبه ی افراد نسبت به خود و گذاشتن خود به جای دیگران است تا بتوانند از شر این دام شیطانی در امان بمانند.

در بندهای زیر فارغ از هر گونه پیشگویی و پیش بینی در خصوص وقایع احتمالی آینده، مختصراً آنچه که به تکلیف ما به خصوص در این برهه برمی گردد را تقدیم می کنم:

  • اولین تکلیف مطلع بودن است؛ نباید از شناخت اوضاع کشور و حتی منطقه و جهان و نقش و جایگاه کشور در مناسبات بی اطلاع ماند. بی اطلاعی موجب می شود تا در درک تکلیف خود در قبال موضع گیری ها دچار اشتباهات فاحش شویم، مسئله ای که به تناوب در کشور و بین مردم شاهدیم و حتی برخی خواص شاهدیم که چگونه برمبنای اطلاعات ناقص و غیر مستند و بعضاً منتشر شده از سوی مراجع نفاق بازی خورده و مرتکب خطاهای بزرگ شده اند که به همین منظور نظر شما را به لینک مطلب خیلی مهمی  که قبلاً در باب منابع خبری نوشته بودم جلب می کنم.
  • دومین تکلیف، اتخاذ مواضع آگاهانه، منصفانه و  براساس مصالح است. در بسیاری از محیط های کاری و اجتماعی مباحثی مطرح می شود که یک دولت یا یک مسئول و یا حتی کل نظام را نقد یا تحسین می کند و در این مواقع ما مکلفیم به این که از موقع حق دفاع کنیم، به راستی شایسته نیست که در برابر اتهامات، سیاه نمایی ها و حتی سفید نمایی هایی که کذب و یا غیرمنصفانه ارائه می شوند با سکوت آنها را تأیید کنیم بله همواره باید از موضع حق و انصاف این مسائل را پاسخ گفت تا جامعه به سمت درک صحیح از مسائل و تکالیف پیش رود. در کنار پاسخگویی باید مراقب بود که در مباحثی که اطلاع نداریم نیز نباید اظهار نظرهایی بکنیم که تمام این اظهار نظرها در جامعه تأثیر می گذارند، باید حواسمان باشد که با دفاع از یک کار خوب در آن سهیم هستیم و با دفاع از کارهای بد در آنها شریک.
  • تکلیف سوم بحث ولایت مداریاست؛ شاید به نظر خیلی ها ترتیب مواردم اشتباه باشد اما حقیقتاً منظورم این نیست که ولایت مداری کم اهمیت تر از 3 مورد قبلی باشد بلکه دقیقاً منظورم تقدم و تأخر مسائل است نه اهمیت شان. یعنی کسی که درک صحیحی از مسائل ندارد و گوشش به دهن منافقان و دشمنان اسلام است و خارج از انصاف و خود پرستی در مسائل وارد می شود، عملاً حتی اگر مدعی ولایت مداری باشد چیزی نخواهد پایید که بسان خیلی مدعیان دیگر در تارعنکبوت طاغوت گرفتار خواهد شد.
  • تکلیف چهارم  بصیرت است، بصیرت از مسائلی است که اهمیت بسزایی دارد و در عرض مسئله ولایت مداری قرار دارد، البته عوامل موثر بر کسب و ارتقای آن را که قبلاً در مطلب "بصیرت چگونه حاصل می شود؟!" پرداخته ام می توانید مطالعه نمایید. بصیرت مانع می شود تا رفتارهای نسنجیده و خارج از کنترل و هزینه زا صورت گیرد و نمی گذارد که کسی ناخواسته مورد سوءاستفاده و بازیچه دشمنان قرار گیرد. بصیرت از عواملی است که موجب می شود تا از خط ولایت نیز انحراف نیافته و پایه های ولایتمداری مان سست نشود.
  • تکلیف پنجم، دشمن شناسی است، اگر چه این مطلب را در همان تکلیف اول هم می توانستم بیاورم اما اهمیتش موجب شد تا در یک مقوله مجزا از آن یادکنم. حقیقتاً دشمن را باید شناخت و او را مد نظر قرار داد. کسی که دشمن خود را نشناسد به یقین احتمال رکب خوردنش بیش از کسانی است که شناخت صحیح تری از دشمن دارند، شناخت دشمن و ابزارها، نقشه ها، نقاط ضعف، نقاط قوت و طرز تفکرش می تواند موجب خنثی کردن نقشه های او شود، تجربه ثابت کرده است که دشمن ما در اکثر موارد رو بازی می کند و به راحتی می توان از رفتارش فهمید که موضع واقعی اش در مورد مسائل و مشکلات و وقایع کشور چیست، یعنی نشان می دهد که مثلاً چه رفتاری از سوی چه کسانی مورد توجه ایشان قرار گرفته و روی چه رفتارهای حساب کرده و از چه اعمالی منزجرند. این مسئله البته مورد توجه رهبران کشور قرار گرفته است و مردم نیز به این مسئله وقوف دارند و اگر ببینند دشمن از چیزی خوشش می آید به سرعت نسبت به مسئله حساس می شوند. بحث دیگر در دشمن شناسی این است که خدای ناکرده دوست را دشمن فرض نکنیم و یا کسی را که دشمن نیست را دشمن نشماریم و اینچنین بر تعداد دشمنان مان نیفزاییم.
  • تکلیف ششم یاری به دولت است، هر کسی به فراخور شغل و کاری که دارد می تواند با انجام صحیح وظایفش به دولت و در واقع انقلاب کمک کند، نکند به دلایل شخصی و جناحی یا از روی یأس و ناامیدی وظایف مان را به خوبی انجام ندهیم که در این صورت پیش از این که به دولت ضربه زده باشیم به کشور و انقلاب آسیب وارد کرده ایم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۲۳
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۰۸ ق.ظ

هدف زیبا کلام از پیشنهاد رفراندوم رابطه با آمریکا

بسم الله الرحمن الرحیم

اخیراً آقای زیبا کلام پیشنهادی به آقای روحانی داده اند که به دلیل ایرادات آشکارش، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت؛ ایشان گفتند که رفراندومی توسط دولت روحانی برگزار شود که مردم در آن به ارتباط مستقیم با آمریکا رأی دهند و احتمالاً برای تحقق عملیاتی و موثر آن، فرصتی معین تعیین کنند. این پیشنهاد از این جهت که حکومت را مجبور به یک رابطه ی ذلیلانه و بدون در نظر گرفتن مصالح و شرایط مذاکره می کند، و از این جهت که اصولاً موافقت با رفراندوم جزء اختیارات مجلس است (نه رییس جمهور) مورد قبول هیچ خبره ی منصف سیاسی نیست، لذا یک سوال به ذهن متبادر می شود که چرا آقای صادق زیباکلام چنین پیشنهاد خامی داده اند؟! آیا حقیقتاً خودشان از درک اشتباهات و عملیاتی نبودن و قانونی نبودن این پیشنهاد مطلع نبودند؟!

پاسخ را باید در رابطه ی نزدیک آقایان زیباکلام با هاشمی جستجو کرد، آقای زیباکلام در این پیشنهاد از شخصیت خود برای تشدید فشار برای سازش استفاده کرده است، او می داند که اگر چه پیشنهادش نه عملیست و نه قانونی، ولی با توجه به بزرگ بودن پیشنهاد، لااقل می تواند یک موج را ایجاد کند، موجی برای ایجاد یک مطالبه ی عمومی؛ همه می دانند که بحث مذاکره و رابطه با آمریکا چیزی نیست که هیچ مرجعی جز رهبری در آن تصمیم گیرنده باشد و رهبری نیز تا طرف مقابل مذاکره شأن و عزت ایران را رعایت نکند به این مسئله تن نمی دهند، لذا با این پیشنهاد می خواهند اختیار را از رهبری سلب کنند و در واقع مقصد فشار در این پیشنهاد شخص رهبری است نه شخص روحانی، چرا که خود روحانی پرچمدار مذاکره بوده است.

به نظر می رسد که دارو دسته ی آقای هاشمی خیلی زود شروع به تحمیل گری نموده اند، اینان اگر چه در خوراندن جام زهر قبلاً مهارت خود را نشان داده اند، اما گویا توجه ندارند که مردم و رهبری دیگر اجازه ی این عمل را نمی دهند، مردم اگر چه با رأی خود به آقای روحانی نشان دادند که از مذاکره با آمریکا متنفر نیستند اما یقیناً این ملت هرگز حاضر به تسلیم ذلیلانه نخواهند بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۲ ، ۰۴:۰۸
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۱۰ ب.ظ

ژست میانه روی و اشعری های زمان

بسم الله الرحمن الرحیم

در طول حیات تمام انبیا و اولیا غیر از کسانی به ایشان ستیز می کردند و کسانی که یاری شان می کردند، افرادی نیز بودند که می گفتند ما بی طرفیم و میانه رو، این افراد را در صحنه صحنه وقایع تاریخی می توانی ببینی شان، در شهرهایی که انبیا را به قتل می رساندند و در زمان هایی که ائمه را شهید می کردند. کی معاویه می توانست حکومت را از حضرت علی (ع) بستاند، اگر بی طرفی ابوموسی اشعری ها وجود نمی داشت؟ کجا مسلم در کوچه های کوفه اسیر می شد اگر بی طرفان کثیرِ شهر کوفه این قدر به صدای قدمهای تنهای کوفه زیاد نبودند؟

بی طرفی تنها یک جاست که قابل تجویز است، تنها در زمانی که بین دو باطل دعوایی رخ دهد، بی طرفی در جایی که بین حق و باطل دعوایی باشد عملاً حمایت از باطل است. خود حضرت امیر به مومنان سفارش می کند در فتنه هایی که دو باطل با هم درگیرند باید مانند کسی بود که نه اسیر فتنه شود و نه سواری به اصحاب فتنه دهد، اما اشتباه نشود، این مربوط به دعواهایی نیست که یک طرف حق باشد و طرف دیگر باطل، در کدام آیه و سوره و حدیثی آمده است که اگر کفر و اسلام سرشاخ شدند بی طرفانه به این جنگ می توان نگریست؟! در کدام آیه و سوره گفته است که اگر باطلی که فاقد مشروعیت و حتی مقبولیت است، علیه حکومت اسلامی کودتا کرد می توان با سکوت و گفتار، ژست بی طرفی و میانه روی گرفت و به آن افتخار کرد؟! چه کسی گفته اگر انگلیس به عنوان مظهر استکبار و ایران به عنوان مظهر مقابله با استکبار باهم سرشاخ شدند و هر کدام کاسه همدیگر را شکاندند بگوییم هر دو کاسه شکن باید محاکمه شوند؟! چه کسی گفته که اگر کسی منتخب ملت شد و کسی بدون سند و مدرک معترض شد و میان این دو جنگی درگرفت باید به میانه روی و اعتدال هر دو را مقصر دانست؟! آری امثال بوموسی اشعری ها هنوز هستند، اما کت و شلوار به تن کرده اند و به جای علی و معاویه، جنگ ایران و انگلیس را، فتنه کودتای مخملی را، حامیان ولایت فقیه و دشمنان ولایت فقیه را با بی طرفی قضاوت می کنند.

از مدعیان اعتدال نیز سوالی دارم، آیا ممکن است کیف پولتان را روی میز بگذارید و با کسی که مدعی کیف شماست بر سر سهم دوطرف به میانه روی و اعتدال و انصاف چانه زنی کنید؟! آیا این مذاکره را اعتدال و عقل و انصاف می توان نامید؟! پس چگونه است که ایستادگی بر حق هسته ای و حق استقلال و حق پیشرفت را برخی خلاف اعتدال می دانند و مدعی مذاکره با دزدان حقوق ملتها هستند؟!

به راستی اگر بین دو خط متنافر حق و باطل خطی بکشیم آیا حق داریم آن را میانه روی و اعتدال بدانیم و یا نه تنها یک باطل جدید ابداع کرده ایم؟! باید پذیرفت که اعتدال را نمی توان از حق جدا کرد و حق مظهر اعتدال است، نمی توان در جنگ بین اسرائیل و فلسطین بی طرف بود و نه غزه و نه لبنان سر داد و معتدل بود، نمی توان در جنگ بین اسلام و کفر بی طرف ماند و منافع ملی را علم کرد، نمی توان بین دعوای برندگان و بازندگان انتخابات بی طرف ماند و مدعی مردم سالاری و اعتدال شد، نمی توان بین دعوای فتنه گران و ولایت فقیه ساکت فتنه ماند و گلوی اعتدال صاف کرد، نمی توان بین عدل و ظلم راه میانه ای پیدا کرد، نمی توان بین ولایت طاغوت و ولایت الله، اعتدالی را تعریف کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۱۰
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

روزگاری نه چندان دور مجلس تصویب کرد که کلی وزارتخانه باید با کلی وزارتخانه دیگر ادغام شود و به رقم مشخص کاهش یابد، این ادغامها بعضاً‌ ایردات خسارت باری ایجاد کرد،‌ تعدادی وزارتخانه ی بعضاً بی ربط باهم ادغام شدند و هیچ کوچک شدنی هم جز در کاهش تعداد وزیر در آنها عملاً‌ رخ نداد و مدتها طول کشید تا چارتهای جدید برایشان نوشته و اجرایی شود و جابجایی های مکانی رخ دهد و انتصابات جدید ابلاغ گردد و اکنون که بعد از این همه هزینه به نقطه ی بهره برداری و هماهنگی نسبی رسیده ایم،‌ مجلس در جهت همکاری با آقای حسن روحانی، رییس جمهور منتخب شروع به بحثهای جدی در خصوص لغو ادغامها نموده است. از سوی دیگر برخی وزارتخانه ها که تنها در جهت قابل کنترل بودن توسط مجلس شده بودند نیز در معرض خطر قرار گرفته اند، به نوعی که سازمان ملی جوانان دوباره از وزارت ورزش جدا گردد و احتمالاً بحث وزارتخانه شدن سازمان میراث فرهنگی که جدی بود نیز با حضور دولت جدید منتفی می گردد.

با این تکاپویی که در مجلس رخ داده است باید بپذیریم یا تشکیل وزارتخانه های جدید،‌ ادغام،‌ حذف و تفکیک آنها به صورت غیرعلمی و غیرکارشناسی صورت گرفته بوده یا این که این امور حساس و کلیدی که تعداد زیادی از آنها ظرف چندماه صورت گرفت، تنها محملی برای بازی های سیاسی و در جهت ایجاد آزادی برای دولتها و یا سخت گیری بر آنهاست و حال این که رویه مجلس در بحث وزارتخانه ها باید تنها بر اساس اصول کارشناسی و به دور از هرگونه بازیهای سیاسی انجام گردد.

باید مد نظر قرار داد که اگر چه برخی از ادغامها به صورت غیرکارشناسی صورت گرفته است، اما دولت با صرف هزینه های زیاد و مدت حدود 2 سال این ادغامها را عملی کرده و مردم نیز از این بابت دچار مشکلات زیادی گردیده اند و تفکیک مجدد آنها نیز مستلزم صرف دوباره همان زمان و هزینه و ایجاد زحمت برای مردم است که مجلس باید این فایده و هزینه ها را بسنجد و تنها براساس مسائل کارشناسی تصمیم بگیرد، یقیناً‌ چنین اموری وقتی با قیدهای فوریت و بدون وقت مناسب در کمیسیون های تخصص در دستور کار مجلس قرار می گیرند، جز بروز مباحث احساسی و غیرکارشناسی نوید دیگری نمی دهند.

این که تمام بخشهای اجرایی اعم از سازمان جوانان و سازمان تربیت بدنی و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و سازمان محیط زیست و ... توسط مجلس، با رأی اعتماد، بررسی،‌ هدایت و کنترل عملکرد و در نهایت استیضاح باشند، یک اصل خوب، منطقی و درجهت افزایش پاسخگویی تلقی می شود که اگر تا کنون برای تمام سازمانهای حساس، رخ می داد باعث می شد سازمانی مثل سازمان میراث فرهنگی به یک حیاط خلوت برای دولتها تبدیل نشود و نباید این امر کاربردی نیمه کاره رها شود بلکه باید به نحو مطلوب تا انتها راهبری گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۲ ، ۱۴:۴۸
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۴۹ ق.ظ

اولین تناقض در شعارهای قبل و پس از انتخابات

بسم الله الرحمن الرحیم

این کلام از شعارهای انتخاباتی آقای روحانی است:

مردم در همان 2 ماه اول دولت تدبیر و امید آثار کارهای انجام‌شده را می‌بینند. برای از پیشِ‌روی برداشتن مشکلات اقتصادی برنامه یک‌ماهه، 3ماهه، یک‌ساله و 4ساله در نظر گرفته‌ایم  .

و این هم سخنان اخیر آقای روحانی در اولین حضورشان پس از انتخابات در مجلس شورای اسلامی است:

به طور حتم دولت در 100روز اول تلاش خواهد کرد تا واقعیت کشور را به مردم و به مقام معظم رهبری و نمایندگان ملت عرضه کند. دولت آینده خواهد گفت که چه چیزی را تحویل گرفته و با چه مشکلاتی روبرو است.

به راستی من نمی توانم بین این دو صحبت آقای روحانی یک جمع منطقی برقرار کنم. آیا آقای روحانی خودشان از واقعیات کشور اطلاع درستی نداشتند که قبلاً گفتند در همان 2 ماه اول آثار کارهای انجام شده عیان می شود؟! آیا آقای روحانی که قبلاً گفته بودند برنامه های یکماه و سه ماهه و یکساله و چهارساله دارند هم تحت الشعاع این 100 روز قرار خواهند گرفت؟ آیا برنامه های آقای روحانی مبتنی بر اطلاعات و واقعیات کشور نبوده است؟ آیا آقای روحانی اصرار دارند که اطلاعات نهادهای رسمی آماری کشور را زیر سوال ببرند؟  اگر این آمارها و اطلاعات رسمی زیرسوال است، خود آقای روحانی از چه مبادی آمار و اطلاعات کشور را اعلام خواهند کرد؟ چه تضمینی وجود دارد مبادی آماری و اطلاعاتی آقای روحانی برای بقیه متقن باشد؟! آقای روحانی اگر به این راحتی منکر غلط بودن آمار و اطلاعات نهادهای اطلاعاتی هستند پس دیگر چرا به 100 روز فرصت برای درک و انتقال و اصلاح آنها نیاز دارند، این را که دیگر ننه ی یکی از سران فتنه هم می توانست در جا توضیح دهد!!! این اصرار که دولت می خواهد اثبات کند ویرانه ای را تحویل می گیرد، چه هدفی می تواند داشته باشد؟! آیا دولت از همینک به دنبال فضاسازی تخریبی بر علیه رقبای آینده است؟! آیا آقای روحانی از سیاه نمایی هایی که انجام داد و نقاط قوت را اصلاً نادیده انگاشت بهره برداری مناسبی داشته که هنوز دنبال ادامه ی آن رویه است؟! آیا از همینک دولت می خواهد عدم موفقیت احتمالی خود را به تحویل گرفتن ویرانه حواله دهد؟! آیا رویه اعتدال چیزی جز رویه عدالت است؟! آیا عدالت حکم به انصاف در اظهار نظرها ندارد؟ حکم نمی کند که خلف وعده نکنند؟ اگر آقای روحانی الان دریافته اند که با یک ماه و دو ماه و سه ماه نمی توان کار مهمی انجام داد و قبلاً تصور اشتباهی از شرایط داشتند، آیا انصاف حکم نمی کند به جای این که 100 روز برای درک و توضیح شرایط وقت بخواهند،  بیایند از وعده ی غیرممکن شان عذربخواهند و درک غلطشان را از مسائل اعتراف کنند؟! آیا اصولاً برای مردمی که با مشکلات درگیرند، گزارش ایشان ارزش دارد و یا برنامه های اصلاحی شان؟!

مطلب مرتبط: امید کاذب قبل از دولت تدبیر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۲ ، ۰۱:۴۹
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۹:۵۷ ب.ظ

امید کاذب قبل از دولت تدبیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اصرار بیش از اندازه بر این که ریشه ی مشکلات کشور در تحریمها و تحریمها نیز نتیجه ی عدم تعامل با غربی هاست، خیلی زودتر از به روی کار آمدن دولت آقای روحانی عواقب مشخصی داشته است که نمی توان از کنار  آنها به راحتی گذشت، چرا که وقتی ریشه ی مشکلات و چاره ی آن در یک کلمه ی 6 حرفی به نام مذاکره خلاصه شد، نمی توان توقع داشت که این پندار اشتباه خیلی سریع روی بازار تأثیر نگذارد و بازار را دچار یک امید سهل و سریع به حل مشکلات ننماید، اکنون هنوز دولت تدبیر و امید به قدرت نرسیده، بازار دچار یک خوش خیالی شده است و هرکسی هرچیزی را گذاشته بود برای روز مبادا، به بازار عرضه کرده است و همین افزایش عرضه موجب شروع یک کاهش ملایم در قیمت ارز و سکه و خانه و .... گردیده است.

روی دیگر سکه کاهش قیمتها، تأثیر گذاری نهادهای ثروت در بازار و وابستگی شان به نهادهای قدرت است که توانستند با سوءاستفاده از شرایط سخت تحریم و وادادگی دولت بازار را بیش از حد دچار تنش سازند که همین قدرتها در صورت عدم کنترل، دوباره برای تحمیل فضای تسلیم محتملاً ورود خواهند شد  و با توجه به این که نهادهای ثروت بازار با نهادهای قدرت سنتی یک دوستی قدیمی داشته اند، به نظر می رسد بازهم شاهد قدرت نمایی ایشان در راستای ایجاد تغییرات نرم در حکومت و در راستای نهادهای قدرت سنتی باشیم.

اما آن تأثیری که انتخاب رییس جمهور جدید با شعارهای نویش در عرصه ی بین الملل ایجاد کرده است، امیدوار شدن دشمنان به نتیجه دادن تحریمها و خسته شدن مردم است. اکنون دشمنان تحریمها را ابزار کارآمدی یافته اند و اگر تا پیش از این در موثر بودنش مردد بودند اکنون به آن ایمان آورده اند. نگاهی به "گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس در خصوص لزوم تشدید و ادامه ی تحریمها در جهت گرفتن امتیاز واقعی از رییس جمهور جدید با توجه به اثبات کارآمدی تحریمها با انتخاب آقای روحانی،" نشان می دهد که همانطوری که نام مذاکره باعث ایجاد امید کاذب در بازار گردیده است، در دل دشمنان نیز یک امیدواری کاذب ایجاد نموده است به نوعی که در یکی از جملاتش اینچنین می گوید: اگر انتخاب روحانی محصول تحریم هاست چرا باید تحریم ها را کاهش داد؟!

آنچه که مبرهن است این که برهم زدن عامدانه آرامش بازار حتی اگر آرامشش کاذب باشد نیز صحیح نیست، ولی باید دانست که این آرامش کاذب آنگاه که با فشارهای بیشتر دشمن و شروط جدید و ظالمانه همراه گردد، می تواند امیدکاذب بازار را با یک بدبینی بدخیم مواجه و تنش بیشتری را در گام بعدی به بازار متوجه سازد.

چه باید کرد؟

حرکت بعدی ایران بسیار حساس خواهد بود، ما در فرصت محدودی که حاصل جمع دوره انتقال قدرت دولت دهم و یازدهم، همچنین برگزاری اولین دور مذاکرات جدی اولیه است، می توانیم اتحاد و همدلی و تدبیر را در برنامه های اقتصادی وارد کرده و با ترویج واقع بینی در کنار مدیریت مناسب، کشور را با اقتصاد مقاومتی در برابر مشکلات واکسینه نماییم و در کنار آن به جای این که کشور را دچار بدبینی بدخیم نماییم، دشمن را دچار ناامیدی کامل و پا پس کشیدن از تحریمها بنماییم؛ اگر دشمن بفهمد که دولت جدید نیز حاضر به کوتاه آمدن از مصالح و اصول کشور نیست و حین این ناامیدی، اتحاد و همدلی مسئولان قوا و مردم برای مدیریت صحیح کشور را مشاهده نماید، خیلی سریعتر از وقتی که بخواهیم به ایشان باج دهیم، تحریمها به بن بست خواهند رسید (اتفاقی که اگر در دولت دهم رخ می داد اکنون شاهدی چیزی به اسم تحریم نبودیم)، دقت در تحلیل هایی که بعد از انتخاب آقای روحانی از سوی تحلیل گران و رسانه های غربی صورت گرفته است نشان می دهد که دشمن با هرگام عقب نشینی ما، به دو گام پیشروی می اندیشد، مسئله ای که نشان می دهد آقای روحانی در انتخاب کابینه بیش از هرچیز باید به دنبال افزایش مقاومت داخلی، در کنار افزایش توان مذاکره و تقویت ابزارهای امتیازگیری باشد.

مطالب مرتبط:
بررسی تحلیلی شایعات ارزی

تحلیلی مهم در نقش سیاست خارجی در مشکلات کشور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۲ ، ۲۱:۵۷
سیاوش آقاجانی