امید کاذب قبل از دولت تدبیر
بسم الله الرحمن الرحیم
اصرار بیش از اندازه بر این که ریشه ی مشکلات کشور در تحریمها و تحریمها نیز نتیجه ی عدم تعامل با غربی هاست، خیلی زودتر از به روی کار آمدن دولت آقای روحانی عواقب مشخصی داشته است که نمی توان از کنار آنها به راحتی گذشت، چرا که وقتی ریشه ی مشکلات و چاره ی آن در یک کلمه ی 6 حرفی به نام مذاکره خلاصه شد، نمی توان توقع داشت که این پندار اشتباه خیلی سریع روی بازار تأثیر نگذارد و بازار را دچار یک امید سهل و سریع به حل مشکلات ننماید، اکنون هنوز دولت تدبیر و امید به قدرت نرسیده، بازار دچار یک خوش خیالی شده است و هرکسی هرچیزی را گذاشته بود برای روز مبادا، به بازار عرضه کرده است و همین افزایش عرضه موجب شروع یک کاهش ملایم در قیمت ارز و سکه و خانه و .... گردیده است.
روی دیگر سکه کاهش قیمتها، تأثیر گذاری نهادهای ثروت در بازار و وابستگی شان به نهادهای قدرت است که توانستند با سوءاستفاده از شرایط سخت تحریم و وادادگی دولت بازار را بیش از حد دچار تنش سازند که همین قدرتها در صورت عدم کنترل، دوباره برای تحمیل فضای تسلیم محتملاً ورود خواهند شد و با توجه به این که نهادهای ثروت بازار با نهادهای قدرت سنتی یک دوستی قدیمی داشته اند، به نظر می رسد بازهم شاهد قدرت نمایی ایشان در راستای ایجاد تغییرات نرم در حکومت و در راستای نهادهای قدرت سنتی باشیم.
اما آن تأثیری که انتخاب رییس جمهور جدید با شعارهای نویش در عرصه ی بین الملل ایجاد کرده است، امیدوار شدن دشمنان به نتیجه دادن تحریمها و خسته شدن مردم است. اکنون دشمنان تحریمها را ابزار کارآمدی یافته اند و اگر تا پیش از این در موثر بودنش مردد بودند اکنون به آن ایمان آورده اند. نگاهی به "گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس در خصوص لزوم تشدید و ادامه ی تحریمها در جهت گرفتن امتیاز واقعی از رییس جمهور جدید با توجه به اثبات کارآمدی تحریمها با انتخاب آقای روحانی،" نشان می دهد که همانطوری که نام مذاکره باعث ایجاد امید کاذب در بازار گردیده است، در دل دشمنان نیز یک امیدواری کاذب ایجاد نموده است به نوعی که در یکی از جملاتش اینچنین می گوید: اگر انتخاب روحانی محصول تحریم هاست چرا باید تحریم ها را کاهش داد؟!
آنچه که مبرهن است این که برهم زدن عامدانه آرامش بازار حتی اگر آرامشش کاذب باشد نیز صحیح نیست، ولی باید دانست که این آرامش کاذب آنگاه که با فشارهای بیشتر دشمن و شروط جدید و ظالمانه همراه گردد، می تواند امیدکاذب بازار را با یک بدبینی بدخیم مواجه و تنش بیشتری را در گام بعدی به بازار متوجه سازد.
چه باید کرد؟
حرکت بعدی ایران بسیار حساس خواهد بود، ما در فرصت محدودی که حاصل جمع دوره انتقال قدرت دولت دهم و یازدهم، همچنین برگزاری اولین دور مذاکرات جدی اولیه است، می توانیم اتحاد و همدلی و تدبیر را در برنامه های اقتصادی وارد کرده و با ترویج واقع بینی در کنار مدیریت مناسب، کشور را با اقتصاد مقاومتی در برابر مشکلات واکسینه نماییم و در کنار آن به جای این که کشور را دچار بدبینی بدخیم نماییم، دشمن را دچار ناامیدی کامل و پا پس کشیدن از تحریمها بنماییم؛ اگر دشمن بفهمد که دولت جدید نیز حاضر به کوتاه آمدن از مصالح و اصول کشور نیست و حین این ناامیدی، اتحاد و همدلی مسئولان قوا و مردم برای مدیریت صحیح کشور را مشاهده نماید، خیلی سریعتر از وقتی که بخواهیم به ایشان باج دهیم، تحریمها به بن بست خواهند رسید (اتفاقی که اگر در دولت دهم رخ می داد اکنون شاهدی چیزی به اسم تحریم نبودیم)، دقت در تحلیل هایی که بعد از انتخاب آقای روحانی از سوی تحلیل گران و رسانه های غربی صورت گرفته است نشان می دهد که دشمن با هرگام عقب نشینی ما، به دو گام پیشروی می اندیشد، مسئله ای که نشان می دهد آقای روحانی در انتخاب کابینه بیش از هرچیز باید به دنبال افزایش مقاومت داخلی، در کنار افزایش توان مذاکره و تقویت ابزارهای امتیازگیری باشد.
مطالب مرتبط:
بررسی تحلیلی شایعات ارزی
تحلیلی مهم در نقش سیاست خارجی در مشکلات کشور
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.