انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۲۱۴ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۱۴ ب.ظ

سهم رهبری از قیمت خودرو ؟!

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مقام معظم رهبری

سلامت و پاکدستی شخص مقام معظم رهبری، فرزندان و بیت معظم اله اینقدر بوده است که هیچگونه اسناد، شواهد و مدارک معتبری تاکنون علیه ایشان ارائه و یا منتشر نگردیده است و حتی یکی از بزرگترین مفاسد مالی پس از انقلاب که به دست شهرام جزایری در این کشور رقم خورده بود نیز با پاکدستی بیت معظم اله کشف و پیگیری گردید، نظر صریح رهبر معظم انقلاب در خصوص لزوم شفافیت اقتصادی به خصوص در مورد مسئولان و بزرگان انقلاب همیشه در تمام دولتها تکرار شده است و حتی ایشان نیز به تأسی از حضرت امام خمینی (ره) صراحتاً فرزندان شان را از ورود به عرصه های اقتصادی و سیاسی منع کرده اند و البته با این وجود در خصوص ایشان نیز بدون هرگونه سند و مدرکی اتهاماتی صورت گرفته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۱۴
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۱۳ ب.ظ

دوپهلویی درخصوص شجاعت مذاکره کنندگان هسته ای

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تمدید مذاکرات هسته ای

ما از مذاکره کنندگان هسته ای مان حمایت می کنیم، بالاخره این که انسان گمان کند کاری از دستش برمی آید و برای کشورش انجام ندهد، حداقل برای وجدانش قابل بخشش نیست، حتی اگر این عمل و مذاکره کردن با دشمنش باشد، لذا باید از چنین روحیه ای تقدیر و حمایت کرد، چگونه می توان منکر شجاعت کسانی شد که با دل شیر رفته اند بین گرگانی که در پی تکه تکه کردن شان هستند تا با ایشان دوستانه مذاکره کنند؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۱۳
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مواضع هاشمی

مواضع آقای هاشمی رفسنجانی درباره وقایع ایران و منطقه همواره مورد علاقه ی رسانه ها و مسئولان کشور خودمان و سایر کشورها به خصوص دشمنان انقلاب بوده است، با این تفاوت که این مواضع قبلاً موجبات نگرانی و ناراحتی ایشان را فراهم می نمود ولی طی چندسال اخیر، مواضع جناب هاشمی در خصوص رهبری، انتخابات، رابطه با آمریکا، سوریه، عراق، بیداری اسلامی، هسته ای و … مورد استقبال دشمنان قرار گرفته و با ذوق زدگی نسبت به انعکاس و تفسیر آنها اقدام می نمایند، از آنجا که نمی توان بر گفتارها و رفتارهای افراد مهمی مانند هاشمی رفسنجانی که به صورت مستمر مورد حمایت و تشویق دشمنان قرار می گیرد چشم فروبست و این استمرار را تصادفی دانست، در این مجال مختصراً به برخی از این مواضع اشاره می کنم:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۱۰
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۰۸ ب.ظ

لزوم تذکر جدی به دکتر محمد جواد ظریف

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مذاکره ظریف و جان کری

به اظهارات دکتر محمد جواد ظریف که پس از مذاکره با دکتر جان کری (وزیر امورخارجه آمریکا)، به نقل از پایگاه “المانیتور”  که در دو خبرگزاری به صورت متفاوت منعکس شده است توجه فرمایید:

اظهارات 22/4/1393 دکتر ظریف از سایت ایرنا:  اینکه راجع به مواردی به صورت یکجانبه پیش بینی هایی یا حد و مرزهایی تعیین شود، حتما به این کار کمکی نمی کند. ما امروز تلاش کردیم که راه های جدیدی را بررسی کنیم.

همین اظهارات در خبرگزاری فارس:  طرفین باید به جای تعیین خط قرمز، برای رفع اختلافات تلاش کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۰۸
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

داعش

با افزایش گستره ی حضور داعش و گروه های تکفیری ، متأسفانه رسانه های کشور به منظور اثبات میزان بی منطق و غیر اسلامی این گروه ها، صرفاً به نمایش صحنه های فجیع خشونت های ایشان بسنده می کنند و اگر چه نمایش این صحنه ها برای شناخت این گروه ها در نظر بسیاری از مردم کشورمان کافی است ولی برای مواجهه با این گروه ها کفایت نمی کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۳ ، ۰۱:۱۶
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۰۹ ق.ظ

تحلیل مصاحبه ایسنا با دکتر سریع القلم

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

دکتر سریع القلم

دکتر سریع القلم صاحب کتاب هایی مانندِ “توسعه، جهان سوم و نظام بین‌الملل” و “عقل و توسعه‌یافتگی” و “عقلانیت و آینده توسعه‌یافتگی ایران” و “ایران و جهانی شدن: چالش‌ها و راه‌حل‌ها” و “جمهوری اسلامی ایران و مساله کارآمدی” است که حتی نام آثارش می تواند نوع نگرشش را به مسائلی مانند جمهوری اسلامی، انقلاب، توسعه و غرب نشان دهد، از دکتر سریع القلم  تا ماه ها پس از انتخاب جناب روحانی در انتخابات رئیس جمهوری، به عنوان مشاور رئیس  جمهور نام برده می شد که با اتخاذ چند موضع اهانت آمیز در خصوص منتقدان هسته ای، انتقادات به ایشان اینقدر گسترده شد که دولت رسماً سمت ایشان را به عنوان مشاور رئیس جمهور تکذیب نمود، در هر صورت با توجه به قرابت ایشان و تفکرات شان با دولت، لازم دیدم مصاحبه ایسنا با دکتر سریع القلم را مورد بررسی قرار دهم، به همین منظور در خلال نقل اصل سؤالات خبرنگار ایسنا و پاسخ های دکتر سریع القلم، مطالبی را نیز در تحلیل برخی سخنان دکتر سریع القلم تقدیم می گردد:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۳ ، ۰۱:۰۹
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۵۲ ق.ظ

سؤالات مهمی که رنجبران از نوبخت نپرسید

بسم الله الرحمن الرحیم

 

حضور نوبخت در برنامه شناسنامه

میهمان برنامه ی عصر امروز شناسنامه، جناب دکتر محمد باقر نوبخت، معاون رئیس جمهور و سخنگوی دولت بود که خیلی شمرده و صریح به سؤالات مجری برنامه، آقای حسین رنجبران پاسخ گفت، اینقدر صریح که حتی گفت هنوز نتوانسته است دلش را با احمدی نژاد صاف کند!

آقای نوبخت در پاسخ به سؤالات مجری برنامه به سوابق انقلابی خود، پدربزرگ و دائی اش اشاره کرد و جمله ای را که رهبری در تأیید دائی ایشان بیان کرده بود را نیز نقل قول نمود. یکی از سؤالاتی که جناب نوبخت محتاطانه از کنارش عبور کرد در خصوص مناظره ی انتخاباتی ایشان به نمایندگی از آقای هاشمی با جناب دکتر خوشچهره به حمایت از احمدی نژاد، در سال ۸۴ بود، آقای رنجبران به ایشان گفتند که برخی افراد و رسانه ها، موضع آقای نوبخت در آن مناظره را از عوامل شکست جناب هاشمی در آن سال می دانند که کنایه به سخنان تند و تحقیر آمیز جناب نوبخت در خصوص آقای احمدی نژاد بود، ولی ایشان در پاسخ گفتند که فقط برنامه جناب هاشمی را ارائه کردند و از خرافه ای بودن آقای احمدی نژاد انتقاد کرده اند، در حالی که متأسفانه همچنان صفت تحقیر کردن در رویکرد ایشان و بسیاری از رفقای شان باقی مانده است و طی این مدت که از عمر دولت یازدهم می گذرد بارها در مواجهه با منتقدان از آن استفاده شده است، خصلتی که اگر دولت هرچه زودتر فکری به حالش نکند، احتمالاً منجر به کسب رکورد اولین دولت ۴ ساله جمهوری اسلامی خواهد شد، چرا که مردم به شدت نسبت به رعایت موارد اخلاقی دقیقند.

آنچه که بیش از همه در مصاحبه ی آقای نوبخت به چشم آمد، تأکید ایشان به ارادت خاص، خالصانه، قدیمی و ادامه دار به جناب هاشمی بود که با تعریف و تمجید های مکرر از ایشان و برشمردن ظلم هایی که جناح های مختلف اعم از اصلاح طلبان و اصولگرایان به او روا کردند همراه شد، ایشان شخصیت انقلابی جناب هاشمی را دستخوش هیچ تغییری ندانستند!، بلکه رفتارها و انتقاداتی که در قبال ایشان صورت گرفته و می گیرد را ناشی از تغییر و انحراف سایر افراد و جریان ها معرفی کردند، متأسفانه جناب رنجبران احتمالاً به دلیل شدت حمایت و تعصبی که آقای دکتر نوبخت نسبت به آقای هاشمی بخرج داد، هیچ انتقاد و سؤالی در خصوص این سخنان بیان نکردند که لازم دیدم چند سوال را در پاسخ به این اظهارات دکتر نوبخت بیان نمایم:

۱- اگر جناب هاشمی تغییر نکرده و فقط منتقدان ایشان دچار انحراف و ظلم شده اند، پس چرا دشمنان سابق جناب هاشمی اکنون به ایشان اینقدر دوست و نزدیک شده اند؟! چرا آمریکا، انگلیس و رسانه های شان اینگونه در این چندساله مجاناً برای جناب هاشمی جامه می درند و جاده صاف می کنند؟!

۲- اگر جناب هاشمی اینقدر مبرا و بی نقصند، پس چرا در فتنه ی ۸۸ که صراحتاً از سوی دشمنان این کشور مورد حمایت های مالی و رسانه ای و تحریمی بود، نتوانست موضع انقلابی و حتی قانونی اتخاذ نماید و در پازل دشمنان خونی این کشور نقش آفرینی نکند؟!

۳- آیا انقلاب و انقلابی گری با شخصیت جناب هاشمی باید اندازه گیری شوند و یا اصول انقلابی گری در مواضع امام و رهبری و قانون اساسی باید دنبال شوند؟! به راستی به کدام ضمانتی جناب نوبخت گمان می کنند هرکسی که به هاشمی انتقاد کرد ظالم بوده است و هرکسی با هاشمی همراه باشد از اشتباه و گناه و فتنه مصئون است؟!

۴- جناب نوبخت بر چه اساسی سلیقه ی اکثریت قاطع مردم در انتخابات سال ۸۸ را هنوز زیر سؤال می برند و شخصی مانند موسوی را که عملکردش میزان دیکتاتوری، خیانت و قانون شکنی را بر همگان اثبات کرد را همچنان صالح می داند؟!

۵- بر چه اساسی جناب نوبخت و شخص رئیس جمهور مردم را بابت رأی دادن به احمدی نژاد (که یقیناً اشتباهات او در مقاطع انتهایی ریاست جمهوری اش بیشتر شد) را تخطئه می کنند ولی رأی و حمایت خودشان را به کسانی که نه به قانون، نه به نظام و نه به رهبری و امام پایبند نبودند را خطا نمی داند و با افتخار از آن یاد می کند؟!

اگر چه از برنامه ای مانند شناسنامه توقع نمی رود که به یک مناظره ی سیاسی بدل شود، ولی انتظار هست که به تریبونی برای تطهیر خطاکارانی که هرگز از اعتراف و جبران اشتباه شان حرفی نزدند تبدیل نشود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۳ ، ۰۰:۵۲
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۲۹ ب.ظ

مهمترین نقاط قوت و ضعف دولت روحانی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

42716

اگر چه بارها در خصوص عملکرد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دولت مطلب نوشته ام، لیکن لازم دیدم در سالگرد انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور یازدهم، برخی از نقاط مثبت و منفی مهم دولت را در این مدت فهرست نمایم:

نقاط مثبت:

۱- کاهش تورم: یقیناً یکی از بزرگترین مشکلاتی که دولت یازدهم با آن مواجه شد، تورم لگام گسیخته بود، تورمی که به دلیل سوءمدیریت دولت قبل به قواعد علم اقتصاد در مباحثی مانند نقدینگی و بانک و … به صورت فزاینده در حال رشد بود، به همت تیم اقتصادی دولت یازدهم به صورت قابل تحسینی کاهش یافت. مقاومت دولت در عدم افزایش نقدینگی و نزدیک کردن نرخ سودهای سپرده ها و تسهیلات بانکی به نرخ تورم از دلایل عمده ی کاهش نرخ تورم بود که امیدوارم همچنان ادامه یابد تا به تبع آن نرخ سود تسهیلات بانکی نیز به نحوی که مطلوب تولید و صنعت باشد کاهش یابد.

۲- توسعه ی نظام سلامت: اگر چه دولت با حضورش به طرح پزشک خانواده مهار زد، لیکن اهتمام دولت به کاهش هزینه های دارو و درمان و توسعه ی کمی و کیفی نظام بیمه ای عملاً نوید بهبود وضعیت در این بخش را داد که امیدواریم با مدیریت جهادی و عالمانه جناب دکتر سید حسن قاضی زاده و همکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سایر بخش های اقتصادی دولت، مردم از شرایط بغرنج و سخت نظام فعلی سلامت، به سلامت خارج گردند.

۳- تلاش در مذاکرات هسته ای:‌ از دیگر نقاط قوت دولت، فعالیت پرتلاش در خصوص مذاکرات هسته ای بود، فارغ از انتقادات به جایی که به اصالت بخشیدن به بحث مذاکره به عنوان حلال مشکلات و برخی بندهای توافق ژنو (که به لحاظ حقوقی ضعیف بودند) وارد بود، عزم گروه مذاکره کننده به مذاکره تک به تک با گروه ۵+۱ و کاهش فواصل زمانی مذاکرات و اصرار و پافشاری بر خطوط قرمز مذاکرات از نقاط مثبت سیاست خارجی دولت بوده است.

۴- حذف نکردن دهک های یارانه ها: حذف ننمودن شتابزده ی یارانه ی برخی افراد اگر چه به شدت مورد انتقاد منتقدان بوده و هست ولی از رفتارهای عاقلانه ی دولت به شمار می رود، در حالی که هم مسئولان دولت قبلی و هم این دولت می دانند کشور فاقد بانک اطلاعاتی اقتصادی منسجم در خصوص درآمد و داریی مردم است، هرگونه رفتاری بر مبنای این اطلاعات ناقص و غلط به خصوص مورد حساسی مانند “حذف یارانه” در نهایت می تواند منجر به فشار به برخی خانواده های مستحق و تحت فشار و وارد شدن هزینه های اجتماعی و سیاسی به کشور گردد.

۵- عذرخواهی رئیس جمهور: عذرخواهی رئیس جمهور در خصوص نحوه ی تخصیص و توزیع سبد کالا از نقاط قوت دولت بود، در جامعه ای که کمتر مسئولی بابت اشتباهش از مردم عذرخواهی می کند، جناب روحانی در همان ماه های اول ریاست جمهوری به این عمل اقدام کرد، هرچند چیزی از این عذرخواهی نگذشته بود که دکتر نوبخت به عنوان معاون رئیس جمهور اعلام کرد این عذرخواهی بی مورد بوده است.

۶- تعامل با سایر قوا: در حالی که دولت قبل به لحاظ برخورد با سایر قوا حواشی زیادی را در اواخر کارش تجربه کرد، دولت یازدهم در یکساله ی اخیر تعامل خوبی با سایر قوا داشته است که بهترین نمودِ این تعامل ها را در تحویل به موقع بودجه و متعاقب آن همکاری مجلس در خصوص تصویب بودجه شاهد بودیم.

نقاط منفی:

۱- تغییر گسترده ی مدیران:‌ تغییر بسیار گسترده مدیران و مسئولان با رویکرد صرف سیاسی و جناحی از نقاط منفی دولت است، رویکردی که همچنان ادامه دارد به حدی که امروز مشاور رئیس جمهور و شخص رئیس جمهور مستقلاً خواستار تغییر معدود مسئولان باقی مانده از دولت قبل گردیدند که یقیناً این رویکرد در انتصاب سیاسی مدیران در سالی که شعار سال مدیریت جهادی است نمی تواند قابل پذیرش باشد.

۲- انتقاد ناپذیری: برخورد تند با منتقدان در هر لباسی اعم از دانشگاهی و حوزوی و در هر حوزه ای اعم از سیاسی و فرهنگی، از نقاط ضعف یکساله دولت یازدهم است، چرا که متأسفانه تاکنون دولت تلاش کرده است منتقدانشان را با برچسب، توهین و تهدید از میدان به در کند.

۳- نگرش غیرانقلابی در حوزه های فرهنگی:‌ برخی رویکردهای غیرانقلابی، غیرارزشی و حتی سکولار دولت در عرصه ی فرهنگ از ضعف های دولت است که مورد مناقشه ی جدی او با اساتید فرهنگِ حوزه و دانشگاه گردید، رویکردهایی مانند قائل نبودن هنر ارزشی و غیر ارزشی، عزم دولت به عدم دخالت در دین جامعه، تأیید ضمنی شبکه های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی خاص، توهین به علما و اساتید حوزه به عنوان افراطی، بی سواد و عصرحجری و… از مواردی هستند که نگرانی های اهالی فرهنگ انقلابی و اسلامی را برانگیخته است.

۴- تقسیم بندی مردم: تقسیم مردم به دو دسته ی رأی دهنده به جناب روحانی و غیر یا اقلیت و اکثریت، از نقاط ضعف دولت است به حدی که حتی حامیان دولت نیز از این شیوه ی برخورد غیرمحترمانه و حذفی با اقلیت راضی نیستند، این شیوه ی تقسیم بندی آن هم با واژگانی مانند حامیان اعتدال و حامیان افراط، هرچقدر که در خلال آن شعار وحدت هم سرداده شود، میوه ای جز تفرقه و اختلاف نخواهد داشت، محصولی که اوجش را در جشن به اصطلاح انتظار و امید شاهد بودیم.

۵- هدر دادن فرصت های دیپلماتیک دولت قبل: اصرار بر عدم حفظ دستاوردهای دولت قبلی در خصوص یارگیری در برخی کشورهای ضدآمریکایی و یا مظلوم و مستضعف به خصوص در آمریکای جنوبی، آفریقا و حتی آسیا از نقاط ضعف دولت است، در هر صورت حتی اگر دولت یازدهم به دنبال نزدیکی با کشورهای قدرتمندتر و مؤثرتر هم باشد، نباید بسترهای قبلی را خراب کند البته این رفتار به نگاه اشتباه دولت در خصوص خلاصه کردن جهان به برخی دولتها بازمی گردد که بارها نیز مورد نقد قرار گرفته است.

۶- عدم تلاش برای سلامت اقتصادی: عدم اهتمام دولت به لزوم شفاف سازی اقتصادی به عنوان یکی از اصول تحقق اقتصاد مقاومتی از نقاط ضعف اقتصادی دولت است، به نحوی که رئیس جمهور این عمل را به سرک کشیدن در زندگی مردم تعبیر می کند و حال این که کشوری که می خواهد از اقتصاد نفتی فاصله بگیرد و یک اقتصاد سالم داشته باشد، به ناچار باید به دریافت مالیات عادلانه از تمام آحاد و نه فقط اقشار حقوق بگیر و مستضعف روی آورد و این جز با داشتن یک اقتصاد شفاف میسر نخواهد بود.

۷- شتاب در حاشیه سازی: حاشیه سازی های زودهنگام دولت با دست پیش گرفتن در بیشتر دعواها، با هر هدفی که دنبال شود منجر به ایجاد چالش، اختلاف و تنش در جامعه می گردد و این اصالت دادن به حاشیه سازی از نقاط ضعف این دولت است که در مقاطع قبلی و توسط هر دولتی که دنبال شد، در نهایت به زحمت و کاهش محبوبیت و شکست آن دولت منجر گردید.

۸- برخی اشتباهات اقتصادی و نبود عزم اقتصاد مقاومتی: به غیر از بحث کنترل تورم، دولت در برخی از رفتارهای اقتصادی مانند نحوه ی تخصیص و توزیع سبد کالا همچنین فراخوان پرهیاهو برای انصراف از یارانه ها، خوب عمل ننمود و مهمتر از همه این که دولت هنوز برای حمایت از تولید داخلی، کاهش واردات و حرکت در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی تلاش چندانی از خود بروز نداده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۲۹
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۲۷ ب.ظ

سایه ی دیکتاتوری در سالگرد دموکراسی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

81198756-5756668

امروز جشن انتخاباتی دولت (موسوم به امید و انتظار) محقق گردید و متأسفانه همانطوری که در مطلب قبلی در این خصوص عرض کرده بودم، این جشن با سخنرانی جناب روحانی، همچنان در راستای افزایش تنش ها و اختلافات انجام شد، امروز نیز سخنرانی جناب روحانی همچون چند بار گذشته نکاتی داشت که ضمن بیان اصل جملات در خصوص آنها مطلب زیر تقدیم می گردد:

جناب روحانی: اگر امروز قدرتمندانه در جهان حرکت می‌کنیم برای این است که همه می‌دانند این دولت برآمده از رأی ملتی است که همه از تاریخ آن باعظمت یاد می‌کنند… اولین راهی که این ملت در انتخابات پارسال برگزید و انتخاب کرد راه اعتدال و میانه روی بود، این راه بازگشت ناپذیر خواهد بود… ما به همه آنهایی که راه و سخنی را برگزیده‌اند که با انتخاب مردم در تضاد است، اعلام می‌کنیم مردم برای همیشه اعلام کرده‌اند که خشونت و افراطی‌گری را قبول نداریم و اعلام داشتند که یک دولت یک ملت و یک حکومت دارند.

جناب روحانی در سخنرانی امروز خود نیز به سان چندبار گذشته، طوری صحبت کردند که گویا تنها انتخابات مقبول و مشروع این نظام، انتخاب ایشان بوده است و انتخابات های گذشته فاقد مشروعیت بوده اند، طوری صحبت کردند که گویا ایشان بیشترین آرای تاریخ انتخابات های کشور را حائز شده است! و در همین خلال نیز بارها گفتند که مردم تا ابد و دیگر نخواهند گذاشت افراطیون و خشونت طلبان به صحنه بازگردند که این قاطعیت و تکرار اگر به معنی دیکتاتوری و به قول خودشانی ها سوء قصد برای انتخابات بعدی تلقی نشود، یقیناً به کبر و خودپرستی، توهم محبوبیت، خصومت با رقبا و قائل نبودن حق انتخاب برای مردم تأویل خواهد شد.

جناب روحانی: آنچه به شما وعده داده شده این دولت به عنوان وظیفه آن را دنبال می‌کند (آزادی سران فتنه)، اما از دیرباز به ما یاد داده‌اند: الامور مرهونة باوقاتها.

امروز جناب روحانی بارها و بارها خودش را به شعارهای انتخاباتی اش پایبند نشان داد و اوج این پایبندی را زمانی بیان کرد که عده ای که یقیناً مثل سایرین با دعوت به آنجا آمده بودند، آزادی سران فتنه را شعار دادند و البته جناب روحانی با ذکر حدیثی این مسئله را به وقتش موکول دانستند! ولی به راستی آیا جناب روحانی اصلاً حق داشته است که چنین تعهدی بنماید و یا حق دارد که خودش را به تعهدی که غیرقانونی و در حوزه ی اختیارات قوه ی دیگر است متعهد بداند؟!

جناب روحانی: مردم در خرداد پارسال اعلام کرده اند یک ملت، یک دولت و یک حکومت، مردمی که در همه صحنه ها اعلام کرده اند، هیچ گروهی و هیچ جناحی حق ندارد انقلاب را به نام خود مصادره کند. هیچ جناح و گروهی حق ندارد دفاع مقدس را به نفع جناح خود مصادره کند، هیچ جناح و گروهی حق ندارد رهبری نظام رابرای خود مصادره کند، کشور، قانون اساسی، رهبری، منافع ملی ، آینده کشور مربوط به همه ملت است، همه اقوام، همه مذاهب.

به راستی آیا مقام معظم رهبری خودشان جلوی سوءاستفاده از ایشان و یا تحریف مواضع ایشان را نمی گیرند؟! آیا بارها به محض کوچکترین سوءاستفاده ای از سخنان ایشان شخصاً و یا از طریق دفترشان موضع گیری نکرده اند؟! و یا نکند منظور رهبری این است که به سخنان رهبری و یا آرمان های دفاع مقدس و انقلاب و … استناد نشود؟! مگر می شود در برابر پایمال شدن خون شهدا به بهانه ی این که شهدا به همه تعلق دارند سکوت کرد؟! ویا در جایی که صراحتاً در برابر مواضع رهبری می ایستند کسی به مواضع رهبری استناد نکند که چنن رهبری مربوط به همه است؟!! مثلاً وقتی نظرات جناب روحانی در بحث دولت دینی و دین دولتی با نظرات رهبری مخالف است کسی نظرات رهبری را بیان نکند که رهبری به همه تعلق دارد؟! اصلاً مگر کسی جلوی بقیه را گرفته است که به آرمان ها و اصول امام و رهبری و انقلاب استناد کنند؟! و یا مگر برخی از دوستان جناب روحانی که با خاطره، خواب و داستان، امام خمینی را که دستش از دنیا کوتاه است را به نام خودشان مصادره نکرده و نمی کنند؟! چگونه است که برای این دوستان کسی گلایه ای ندارد ولی در مورد استناد به نظرات مستند امام و رهبری فریادها به هوا بلند می شود؟!

جناب روحانی: اگر کسی خوشش می آید یا بدش می آید این دولت معتقد است کشور از آن مردم است و همه کار را مردم باید انجام دهند؛ در اقتصاد، فرهنگ ، سیاست داخلی، سیاست خارجی و امنیت، و دولت همواره حامی است و دولت مجری خواست و اراده شماست؛ دولت اجرا کننده است در برابر خواست ملی است؛ دولت سیطره بر خواست ملی ندارد بلکه خواست ملی بر دولت سیطره خواهد داشت.

آیا می توان تنها زمانی به رأی مردم احترام گذاشت که به فرد مورد علاقه مان رأی داده اند؟! آیا این نگرش همان باعث و بانی فتنه ۸۸ نشد؟! آیا این نگرش نبود که باعث شد رأی دهندگان به احمدی نژاد بی سواد، مزدور، گدا و … معرفی شوند؟! و رأی دهندگان به روحانی انسان های صاحبان عقلانیت؟! آیا بهتر نیست که جناب روحانی برخلاف جناب هاشمی به خواست مردم خالصاً احترام بگذارد و نفسانیت های خویش را برای پذیرش یا رد آن ها بکار نگیرد؟! متأسفانه جناب روحانی توجه ندارند که بخشی از همان مردمی که به خاتمی و شعارهای پلورالیزم و سکولاریزم و … رأی داده بودند از اصلاحات رویگرداندند و به احمدی نژاد وشعارهای عدالت طلبانه و دین مدارانه وی رأی دادند و بخش زیادی از همان مردم با دیدن حاشیه سازی ها و سوءمدیریت های ۲ سال آخر احمدی نژاد از او و نگاهش رویگرداندند و به همین شکل اگر جناب روحانی نیز دچار تنش آفرینی و توهین به منتقدان و تحقیر اقلیت بپردازد به راحتی از ایشان نیز روی خواهند گرداند و به همین دلیل بهتر است جناب روحانی نیز آن توصیه ی همیشه تازه ی رهبری که به تمام دولتها می کردند تا قدر فرصت ها را بدانند و مغتنم بشمارند را به ذهن بسپارند تا گمان نکنند که فرصت ۴ ساله یا حداکثر ۸ ساله ی ریاست جمهوری همیشگی است، بهتر است جناب روحانی نیز از درسی که مردم به خاتمی و احمدی نژاد دادند غفلت نکنند و گمان نکنند که با هر رفتار و گفتار و منشی مردم تا ابد با ایشان عقد اخوت می بندند.

یکی از مواردی که متأسفانه در برخوردهای جناب خاتمی و ۲ سال اخیر جناب احمدی نژاد شاهد بودیم تکیه بر آرای مردمی جهت امتیاز گیری بود، متأسفانه جناب روحانی رأی کمتر از ۵۱ درصدی خویش را وسیله ی امتیاز گیری و چانه زنی قرار داده است تا با این امتیاز بتواند مواضع سیاسی و فرهنگی دلخواهش (مانند بحث اصرار بر مذاکرات و منفک دانستن دولت از ورود به مسائل دینی) را که بعضاً با آرمان های کلی نظام و انقلاب نیز همراه نیست را به پیش برد، سیاستی که جناب خاتمی برای ولنگاری های سیاسی و فرهنگی وزرای چون مهاجرانی ااش و جناب احمدی نژاد نیز برای گرفتن صلاحیت مشایی و به حاشیه راندن سایر قوا و نهادهای انقلابی دنبال کردند و البته در نهایت نیز با کاهش محبوبیت از سوی همان مردمی که به ایشان رأی داده بودند مواجه شدند؛ ای کاش جناب روحانی قبل از این که دیر شود درک می کرد که مردم ما فرق صیانت از آرا، متعهد بودن به نظر مردم و زورگویی و دیکتاتوری به بهانه ی آرا را در این سال ها به خوبی تشخیص می دهند، تجربه ای که با مشاهده ی تلاش برای امتیازگیری های افرادی مانند بنی صدر در برابر امام خمینی، موسوی در برابر رئیس جمهور وقت، هاشمی در برابر امام و خاتمی و احمدی نژاد در برابر مقام معظم رهبری به دست آمده است به راحتی از یاد مردم نخواهد رفت.

بحث دیگری که در این سخنان نهفته است اشتباه دولت در ارتباط دادن مکنونات ذهنی جناب روحانی به خواسته های مردم است، بخش زیادی از شعارهای جناب روحانی کلیاتی مانند کلید و اعتدال بود و حل مشکلات و بلد بودن راه کارها بود که مردم به این اصطلاحات رأی دادند تا مشکلات کشورشان حل شود و یقیناً هرگز منظورشان این نبوده که مشکلات، تنش ها، اختلافات، رانت ها و وابستگی ها بیشتر شود.

جناب روحانی: به امام زمان می‌گوییم که مسیر ظهورش را هموار می‌سازیم و می‌گوییم که مهدی جان از خرداد سال گذشته ملت ما به دست توانمندش خرافه‌ها را زدود…ملت ما سال گذشته به مولایش و امامش در انتخابات سرفرود آورد و در برابر خرافه گرایان از او ، از امام عصر عذرخواهی کرد…ما منتظر روزی هستیم که امام عصر (عج) بیاید و افراط‌ها را برای همیشه پایان دهد.

مقارن شدن عید نیمه شعبان با جشن انتخاباتی جناب روحانی باعث شد ایشان بارها از امام زمان نیز یادکنند اما متأسفانه ایشان همین مسئله را ابزار سیاسی قرار دادند تا پیام ۲۴ خرداد را آری به امام زمان و نه به خرافاتی ها!! اعلام کنند، سخنان جناب روحانی دراین خصوص طوری بود که گویا آنهایی که به جناب روحانی رأی نداده اند به امام زمان (عج) خیانت کرده اند! که می توان پرده برداری از این برچسب را عیدی نیمه شعبانی جناب روحانی به مخالفان و منتقدان دانست. بحث دیگری که وجود دارد این است که اگر چه رأی اکثریت قانونی است اما تاریخ و سیره ی ائمه ی اطهار نشان داده است که نه در اکثریت بودن دلیلی بر حقانیت است و نه در اقلیت بودن بهانه ی خوبی برای بی تفاوتی و کنار کشیدن و منکوب شدن.

جناب روحانی: چرا یک گروه افراطی با مردم این چنین می‌کنند؟ و من امیدوارم که فیلم‌هایش را ندیده باشید که دیروز در موصل و پیش از آن در حلب چه جنایت‌هایی کردند و متأسفانه خود را مسلمان نیز نامیده‌اند….رئیس‌جمهور با بیان اینکه من دچار حیرتم که برخی چطور با تئوری‌های غلط خود بذر خشونت را در افکار جامعه می‌پاشند، اظهار داشت: چرا برخی کاری می‌کنند که وحدت جای خود را به نفاق بدهد؟ مگر از نفاق و اختلاف چه سودی برده‌اند که می‌خواهند به راه گذشته برگردند.

جناب روحانی با اشاره به وقایعی که در کشورهای منطقه در حال وقوع است نتیجه گرفتند که برای وحدت در کشور باید افراطیون را کنترل کرد، افراطیونی که همگان می دانند به زعم جناب روحانی منتقدان وی هستند و همه ی این ها در حالی است که در این کشور تاکنون افراطی بالاتر از فتنه ۸۸ رخ نداده است، فتنه ای که امنیت، اقتصاد و عزت کشور تحت الشعاع آن قرار گرفت تا شاید اقلیت بتوانند علیه اکثریت کودتا نمایند و امروز چگونه است که اقلیتِ منتقد، آبرو و حیثیت شان برچوب حراج است، ولی سران فتنه و یاران شان که درکسب آرای مردم در اقلیت بودند محترمند؟! چگونه است که آمریکا و غرب که خون ملت های جهان را در شیشه کرده اند محترم شمرده می شوند و منتقدان داخلی که دولت را به رعایت شرع و قانون در خصوص فرهنگ و دین دعوت می کنند و یا به لحاظ فنی به توافق ژنو انتقاداتی دارند به صورت غیرمحترمانه برچسب باران می گردند! به راستی چرا اصلاحاتی هایی که غالباً در فتنه علیه نظام موضع گرفتند و در برابر رأی اکثریت ایستادند، باید در دولت پست های کلیدی داشته باشند ولی انقلابیونی که زمان انتخاب خاتمی و روحانی به جز تبریک و احترام چیزی حواله ی رقیب نکردند به بی احترامی به رأی اکثریت متهم شوند؟!

جناب روحانی: پارسال ملت ما همان ملتی که ماهها قبل ناامیدی سراسر جامعه را فرا گرفته بود و بسیاری از مردم می گفتند مگر انتخابات هم تاثیری دارد؟ فایده ای دارد؟ حتی به من می گفتند چرا به صحنه آمدی و ثبت نام کردی و از این شهر به آن شهر می روی؟ مگر کشور را نمی شناسی و مگر نمی دانی مکانیزم صندوق رای چگونه است؟ اما شور مردم، نشاط مردم، حضور مردم و آن سخن تاریخی رهبر که گفت صندوق رای حق الناس است و گفت حتی آنهایی که به نظام علاقه ندارند به خاطر کشورشان و ایرانشان پای صندوق رای بشتابند آنچنان فضایی در کشور ایجاد شد که روزهای خرداد گویی خرداد دیگری است؛ گویی روزهای نشاط و امید در کنار صندوق آرا آمده است. 

این چندمین بار است که آقای روحانی و دوستانشان از دعوت رهبری به حضور در انتخابات که در تمام انتخابات های گذشته انجام می شده است یک نتیجه ی مجعول می گیرند، متأسفانه جناب روحانی طوری وانمود می کنند که گویا تا قبل از انتخابِ جناب روحانی، مردم کل اعتمادشان به انتخابات و امیدشان به نظام را به صورت کامل از دست داده بودند و دعوت رهبری به حضور در انتخابات به مثابه ی پذیرش و اقرار به اتهام تقلب انتخاباتی و تعهدی برای عدم تکرار آن بوده است!! و حال این که این اتهامات تنها در یک جهت صورت می گیرد تا ضمن این که نامزدی خود و جناب هاشمی را به دلیل تعهد رهبری حواله دهند (نه به علم بر عدم تقلب در انتخابات) بلکه گناه بسیار بزرگ فتنه را از پرونده ی سران فتنه، جناب هاشمی و آقازادگانشان پاک کنند و حال این که دعوت رهبری به حضور در انتخابات همیشگی و از تمامی آحاد ملت انجام می شد، چرا که ایشان همواره به میزان مشارکت مردم در انتخابات بیش از سایر عوامل اهمیت داده اند.

جناب روحانی: مگر ما چه گفته‌ایم که برخی برآشفته‌اند؟ گفت: ما فقط گفتیم فرهنگ از آن مردم است و مردم باید برای تعالی آن گام بردارند؛ فرهنگ یعنی آنچه با آن زندگی می‌کنیم… مگر بناست کسی فرهنگ را در کپسول کرده و با نسخه آن را از داروخانه دریافت کند، گویی عده‌ای هنوز در عصر حجر زندگی می‌کنند.

در هفته ی اخیر بحث داغی توسط جناب روحانی مطرح شد که در آن دولت را از ورود به مباحث دینی مبرا و منفک دانستند و در پاسخ به انتقاداتی که درخصوص مسائل فرهنگی و مذهبی به دولت وارد می شد گفته بود نمی توان دولت را بهشتی کرد که در پاسخ، بسیاری از علما مانند آیت الله مصباح و آیت الله مکارم شیرازی و …. به شدت با این مواضع مخالفت کردند و از نقش و تکلیف دولت به اعتلای فرهنگ دین داری به عنوان یک رسالت الهی یاد کردند و این که جناب روحانی به همین سادگی در پاسخ به انتقاد فنی ایشان به توهین متوسل می شود جای نگرانی زیادی دارد.

جناب روحانی: پیام ۲۴ خرداد برای همه مردم ایران پیام وفاق، وفاداری و محبت است!… رئیس جمهور به عنوان خادم همه مردم خواهد بود و دولت نیز دولت همه مردم است و در برابر همه موافقان، حامیان، منتقدان و حتی مخالفان سر فرود می‌آوریم … دولت و حامیان واقعی آن گرچه گروهی با زبان تکریم با ما سخن نگویند اما پاسخ ما به آنها با زبان کرامت و ادب خواهد بود…ما برای صلح‌، آشتی و برادری در کنار هم جمع شدیم و امروز روز وحدت بوده و روز شکاف و فاصله نیست … امروز روز برچسب زدن به یکدیگر نیست بلکه روز چسبندگی بیشتر مردم جامعه است …

در میان انبوه توهین های جناب روحانی به کسانی که به ایشان رأی نداده اند و یا به ایشان انتقاد داشته اند و کسانی که به دولت قبل رأی دادند و … جناب روحانی بر اهمیت وحدت، محبت، وفاداری، انتقادپذیری و …. نیز یاد کردند ولی از آنجا که این مفاهیم به شدت با سخنان تنش زای ایشان در تضاد هستند به نظر می رسد چندان قابل باور و اعتنا نباشند.

سخنرانی امروز رئیس جمهور خود شاهدیست بر ادعایی که در دو مطلب اخیرم در این خصوص بیان نمودم، چرا که دولت عامداً به دنبال این است که با با تنش آفرینی و دوقطبی سازی فضا را برای بازگرداندن و تثبیت محبوبیت و امتیازگیری و توجیه ناکامی ها آماده نماید، فضایی که برای به وجود آمدن آن، شدیداً به عصبانی شدن منتقدان نیاز است و البته میزان پشتکار، استدلال، آرامش و ادب منتقدان می تواند باعث خنثی سازی این ترفند گردد.

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۲۷
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۲۳ ب.ظ

صدور انقلاب؛ آموزش توربافی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

bc71cc0a0a202fe9cf8edc3be3fa7221به اذعان همه ی کارشناسان برجسته داخلی و خارجی، دلیل اصلی هجمه هایی که در چندساله ی اخیر در پیرامون ایران اعم از لبنان، سوریه، عراق و افغانستان انجام شده است، تضعیف ایران بوده است و این که ایران در تمامی این صحنه ها نسبت به جبهه ی مقابل خود یعنی آمریکا،‌ اسرائیل، غرب، عربستان و برخی کشورهای عربی دیگر پیروز نهایی بوده است، به اذعان اکثر این کارشناسان غیرقابل کتمان است. آنچه که برای دشمنان ایران جای تعجب و یقیناً‌ نگرانی دارد این است که در تمامی این هجمه ها، ایران با کمترین دخالت مستقیم و تنها با دراختیار قرار دادن تجاربی مانند بسیج مردمی، پیروز نهایی باشد و این در حالی است که گروه مقابل، با شدیدترین و آشکارترین حمایت های نظامی،‌ تسلیحاتی، مالی و رسانه ای تمام تلاش خود را حتی به قیمت بی آبرویی خویش انجام داده است.

پیروزی دوباره حزب الله لبنان در برابر اسرائیل، موفقیت و محبوبیت بشار اسد در برابر حمله ی مشترکِ جهان کفر و تکفیر، موفقیت گروه های اسلامی و ضدآمریکایی در انتخابات های عراق و افغانستان، همگی از مواردی هستند که هژمونی ایران را به رخ جهانیان می کشاند و چه لقبی برای این قدرتِ نرم، بهتر از واژه ی صدور انقلاب؟! و امروز که جریان تکفیری به همّ و حمایت دوستان اسرائیل، از آمریکا و غرب و وهابیون، لشکری فراهم کرده و در سوریه شکست ها را یکی پس از دیگری متحمل می شود، هدفی دیگر را برای توسعه برگزیده است تا با ادامه ی جنایت های خود در عراق بتواند این کشور اسلامی و شیعی را و نتیجتاً هژومونی ایران را تضعیف نماید، اما آنچه که این گروه از خود به نمایش می گذارد، آنچنان با ددمنشی همراه است که نه تنها موجب ضعف جبهه ی دوستان ایران نمی شود، بلکه در نهایت موجب وحدت شیعه و سنی، مهجوریت جریان تکفیری، کاهش آبرو و اعتبار جهانی دشمنان، تقویت بنیه نظامی کشورهای دوست (به خصوص با الگوبرداری از تجارب ایرانی ها) و بازگشتن شر تکفیری ها به همان هاست که ایشان را شکل دادند و حمایت کردند، ان شاءالله.

آری، انقلاب با تمام مسائلی که در درون خود تجربه می کند، بر منطقه تأثیر گذار است، از یک سو ملت های رنج کشیده و مستضعف می آموزند تا استقلال و عزت شان را در مقاومت و باج ندادن دنبال کنند و از سوی دیگر، دشمنان می آموزند که اگر ملت ها بیدار و متحد باشند، هیچ سلاحی ایشان را به فلاح نخواهد رساند خواه در زمین سوریه باشد یا افغانستان و یا عراق، ملت های مظلوم از ایران نه ماهیگیری، بلکه توربافی را یاد می گیرند، یاد می گیرند که چگونه به قوه ی ملت خوش متکی باشند، از مراجع و بزرگان شان تبعیت کنند و یاد می گیرند که خوشبختی هر ملتی در دستان همان ملت است ولا غیر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۲۳
سیاوش آقاجانی