انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۸۹ مطلب با موضوع «انتخاباتی» ثبت شده است

شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۳۵ ب.ظ

آقای دکتر داوری! شما فقط پیش بینی نکردید

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر چه هنوز تا تعیین تکلیف انتخابات 24 خرداد چند ساعتی باقی مانده است ولی سایت شبکه ایران (رسانه دولت) در مطلبی به پیش بینی 2 هفته پیش دکتر داوری با توجه به رد صلاحیت مشایی، در خصوص برد دکتر روحانی در مرحله اول اشاره کرده و این پیش بینی را نشانگر زکاوت و بصیرت ایشان و سایر حامیان دانسته است اما اگر دکتر داوری انصاف می داشت می گفت که:

آیا با این رأیی که مردم به نماینده ی آقای هاشمی دادند شما گمان می کنید که به شما رأی می دادند؟!

آیا رأی به دشمن آقای احمدی نژاد پاییزی برای ادعای محبوبیت مصادره کننده ی مفهوم بهار نبود؟!

این چه کسی بود که باعث شد دکتر احمدی نژاد از چشم حامیانش اینگونه سقوط کند که به دشمنش رأی دهند؟!

چه کسی بود که باعث شد آرای احمدی نژاد به سمت نماینده هاشمی حرکت کند؟!

چه دلیلی بود که باعث شد مردم از ترس برخی شباهتهای جلیلی به احمدی نژاد، به جلیلی رأی ندهند؟!

چه کسی باعث شد مردم به دشمن احمدی نژاد رأی دهند، به او که 4 سال پیش احمدی نژادبه خاطر تاختن به او و منفوریت او رأی قاطع آورد؟!

چه کسی بود که با عملکردش باعث شد، منفوریت آقازادگی و فتنه گری فتنه گران از اذهان مردم پاک شود؟!

چه کسی بود که باعث شد آقای هاشمی نامه بدون سلامش را توجیه کند و بگوید که دیدید احمدی نژاد و لجاجتها و انحرافاتش را زودتر از همه شناخته بود؟!

چه کسی بود که باعث شد، فتنه گری فتنه گران قابل توجیه گردد؟!

چه کسی بود که متوجه توصیه دلسوزانه رهبر نشد که قرابت بیش از حد مشایی دوستدارانش را ناامید و دلسرد می کند؟!

چه کسی بود که از قهر ودعوا با سایر قوا هیچ ابایی نداشت بدون این که بداند مشکلات مردم بدون تعامل قوا قابل حل نیست؟!

چه کسی بود که به جای حل مشکلات مردم و تعامل به قوا به نظریه پردازی و مکتب سازی پرداخت تا مصدق گونه از چشم ولایتمداران بیفتد؟!

چه کسی بود که مشایی را بر علما و فضلا و اسلام شناسان ترجیح داد و حمایت علما را از دست داد؟!

چه کسی بود که نیروهای متخصص و نمره بیستش را به دلیل کوچکترین تعارضات سیاسی برکنار کرد؟!

چه کسی بود که با تغییرات رفتاریش موجب بی اعتمادی به انتخاب استاد مصباح و پایداری ها گشت؟!

چه کسی بود که باعث شد امثال سعید زیباکلام مشایی را گزینه ی مناسبی برای اصلاحاتی ها بداند؟!

مگر همین آقای داوری نبود که بدون رعایت شأن استاد مصباح که جایگاه اول در مقابله فکری و رفتاری با هاشمی و اصلاحاتی ها را داشت مورد تاخت و تاز قرار داد؟!

اگر آقای داوری و دولتی ها اینقدر از ورود نماینده هاشمی به قوه مجریه ابا داشتند پس چرا بی طرفانه ایستادند و نگریستند؟!

شاید آقای داوری بگویند که اگر مشایی در مناظرات حاضر بود می توانست از حق دولت دفاع کند و نگذارد هاشمی به نتیجه ی دلخواهش برسد ولی آنگاه باید پاسخ بگوید مگر دولت و شخص آقای احمدی نژاد در این چندماهه که در تلویزیون و یا سایر رسانه ها در خصوص مشکلات سخن رانداند چه رویه ای را جز تکذیب و فرافکنی و مسئولیت نپذیری و بهانه آوردن و سایرین را مقصر گرفتن و از کم بودن اختیارات قانونی سخن گفتن، در پیش گرفتند؟! آیا اگر دولت دفاع مناسبی از وضعیت کشور داشتند نمی توانستند تا قبل از مناظرات اعلام کنند؟! آقای داوری بدانند که مردم اگر بر خلاف مسیر احمدی نژاد حرکت کردند و رأیشان را به مخالف اصلی وی دادند نه بخاطر تغییر خودشان بود، بلکه به دلیلی تغییر رفتاری بود که در دولت مشاهده می کردند؟! تغییر رفتار ترسناکی که باعث شد به کسی مانند جلیلی به دلیل برخی شباهتهایش رأی ندهند.

آقای دکتر داوری! ‌آن روزی که در همین وبلاگ به انتقادم از نامه شما به استاد مصباح، پاسخ دادید، باید متوجه می شدید که با حمله به استاد نه تنها به جایگاه مطهری زمان هتک حرمت کردید، بلکه جایگاه آقای هاشمی را تقویت می کنید و اکنون در حالی که بدنه حزب الله چوب تغییرات رفتاری احمدی نژاد و جولان مشایی در دولت را می خورد، اشک تمساح می ریزید؟! آقای دکتر داوری! گویا جریان بگم بگم تان به گفتم گفتم در حال تغییر است و هنوز چیزی از ایرادات خود را نمی بینید! امان از این تعصب و کینه که چه راحت مردم را جهنمی می کند. آقای دکتر داوری بدانید که الان با دکتر احمدی نژاد بی حساب شده ایم،‌ آقای احمدی نژاد همان جریان و گفتمانی را که تقویت کرد دوباره به نقطه ی اولش رساند و این میان فقط حرص و جوش و تنشش ماند برای مردم ایران و خستگی و زحمتش هم به تن خودشان و البته استاد مصباح که دوباره جبهه انقلاب را باید منسجم نماید تا با قدرتی بیشتر در فرصتی دیگر حضور بهم رساند،‌ به امید وقتی که ما مردم در کنار سابقه و توانمندی به اخلاق و پرهیز از حاشیه سازی نیز توجه بیشتری پیدا کنیم نه این که رأیمان به افشاگری و سیاه نمایی باشد.

مطالب مرتبط:
تناقضی آشکار در دفاعیه دکتر داوری 
جوابیه دکتر داوری به مطلبم+پاسخ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۳۵
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۷ ق.ظ

تشکر انتخاباتی

بسم الله الرحمن الرحیم

بالاخره یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری نیز امروز با شور و نشاط مثال زدنی برگزار شد و لازم دیدم هنوز بازشماری آرا شروع نشده و فارغ از نتیجه انتخابات، از رهبر معظم انقلاب، مردم، شورای نگهبان، دولت، صداوسیما، هیأتهای نظارت و اجرایی و کلیه ی دست اندرکاران و نامزدهای محترم تشکر بعمل آورم. امسال هم به لحاظ رعایت اخلاق انتخاباتی در نامزدها و مردم و هم به لحاظ برگزاری مناظرات و برنامه های تبلیغاتی و رسانه ای و هم به لحاظ افزایش آگاهی بخشی به جای ریخت و پاش های تبلیغات کاغذی بی نظیر بود.

رهبر معظم انقلاب مانند همیشه نیازهای کشور و شاخص های یک رییس جمهور خوب را تبیین کردند تا افراد این مصداق ها را بتوانند در نامزدها جستجو نمایند و ایشان از همه دعوت کردند تا در انتخابات شرکت کنند و رأی به هر نامزد را رأی به نظام و انقلاب بدانند، وجود رهبری و سخنان شان همواره طوری است که جز عنودان و لجوجان، سایرین با هر طرز فکری، انتخابات را مال خود دانسته و اقتدار ایران آزاد و اسلامی را به جهانیان نشان می دهند، اقتداری که با بروز آنها قدرت و توانایی کشور را به اوج رسانده و دشمنان ایران را عقب می نشاند.

شور حضور مردم و نامزدها از اقشار و طرز فکرهای مختلف نشان از اعتماد به سلامت نظام داشت و نشان داد که حتی کسانی که مدعی تقلب در انتخابات 88 بودند و یا از این مدعیان حمایت کردند نیز اعتماد کامل به انقلاب و نظام دارند و حتی اگر بی اعتمادی وجود داشته نیز اکنون وجود ندارد، حتی آنها که تغییر و اصلاح را دنبال می کردند نیز اکنون می دانند که تنها راه این است که رأی شان در رقابت با درخواست آرای سایر مردم غالب گردد و این بالاترین نماد مردمی بودن یک حکومت است که موجب تثبیت و تقویت منافع هر کشور و ناامیدی دشمنان می گردد.

یکی از تشکرهای ویژه ی انتخاباتی ام از شخص آقای احمدی نژاد است که برخلاف تمام گمانه زنی ها و شایعاتی که در خصوص سی دی قرمز و اطلاعات محرمانه در خصوص تقلب در انتخابات 88 از سوی بیگانگان انتشار یافته بود، یک انتخابات سالم و بی حاشیه را برگزار نمود و موجب نشد کسانی که به او رأی داده بودند و یا در برخی خصایص به او شباهت هایی دارند، بیش از پیش دچار مشکلات بشوند.

تشکر ویژه ی دیگرم نیز از شورای نگهبان است که در انجام تکالیفش و رد صلاحیت کسانی که به رأی مردم، قانون و اسلام اعتقاد و التزام لازم را نداشتند، از کسی نترسید و جسورانه تکلیفش را عمل کرد، جسارتی که هم دامن فتنه را گرفت و هم دامن انحراف را و هم احتمال بروز فتنه های شبیه آنچه که در 88 رخ داد را به مراتب کاهش داد.

تشکر دیگرم از نامزدهای انتخاباتی و صداوسیماست که به نحو نسبتاً مطلوب ضمن تأمین فضای مناسب برای تضارب آرا و امکان شناخت مردم، از بروز مسائلی که موجب ظلم به نظام و سیاه نمایی های مفرط گردد، جلوگیری کردند و اگر چه برخی نامزدها چندان به این مسئله پایبند نبودند ولی اکثریت ایشان و فضای حاکم بر مناظرات، فضای اخلاقی و قابل قبولی بود که همین فضا در جامعه و بین طرفداران و مردم نیز جاری بود و به همین دلیل امسال بحث های انتخاباتی مردم نیز بیش از گذشته، با آرامش انجام شد.

امیدوارم هرکسی که رییس جمهور این کشور می شود، این نعمتها و زحمات را پاس بدارد و به تعهدات خود در اعتلای این کشور از مجاری قانونی و اخلاقی و با پذیرش سایر گروه ها کوشا باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۲۷
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۵ ق.ظ

اصلاح طلبان این بار باختشان را خواهند پذیرفت

بسم الله الرحمن الرحیم

ورود اصلاح طلبان به عرصه ی انتخابات از همان ابتدا با اما و اگر هایی همراه بود. 4 سال پیش خاتمی برای حضورهای بعدی در انتخابات شرط گذاشت و شروطش را اصلاً کسی تحویل هم نگرفت ولی ترس از حذف ابدی از صحنه ی سیاسی کشور باعث شد تا به عنوان اولین اصلاح طلبِ مطرح، درانتخابات مجلس در یک شهر کوچک، پای صندوق آمده و رأی دهد. از همان موقع رویکرد اصلاح طلبان به دو قسمت مجزا تقسیم شد، گروهی به محوریت موسوی خوئینی ها، معتقد بودند که باید انتخابات را تحریم کرد و گروهی دیگر به محوریت خاتمی معتقد به حضور در انتخابات بودند، قبلاً در مطلبی نوشتم که حامیان این دو دیدگاه عملاً در یک مقطع خاص و با بروز شرایط ویژه می تواند دوباره به هم بپیوندد و اینک هرچه به روز انتخابات نزدیک می شویم اصلاح طلبان در حال تحلیلی شرایط برای تحقق آن مسئله هستند.

عدم حضور خاتمی به علت اطمینان از رد صلاحیت و رد صلاحیت هاشمی و عدم اقبال مردم به نمایندگان هاشمی و خاتمی و آرای پایین ایشان موجب گردید تا هم عارف به دستور خاتمی از عرصه انتخابات کنار بکشد و هم پای اصلاح طلبان از ورود بیشتر به انتخابات سست گردد. اکنون اصلاح طلبان به یک شرایط حساس رسیده اند، خاتمی از یک سو با معرفی نماینده، سلامت و امانت داری نظام را صحه گذاری کرد و از سویی با حذف نماینده ی اصلاحات، عملاً ریش اصلاحات را به قیچی آقای هاشمی و نیروهای وی سپرد تا لااقل دارای یک رأی منسجم و نزدیک به نمایندگان اصولگرا داشته باشند. اینک اصلاح طلبان در شرایطی قرار دارند که از یک سو با حضورشان در انتخابات، تهمت بودن تقلب را اثبات کردند و از یک سو می بینند که براساس نظرسنجی های معتبر، فاقد پایگاه مردمی و آرای مناسبی هستند و با باخت قطعی، نداشتن پایگاه مردمی را چه در انتخابات 88 و چه در این انتخابات اثبات کرده اند.

آنچه که از نتیجه ی نظرسنجی های معتبری مانند تبیان مشخص است، این است که نزدیک به 70 درصد آرا به اصولگرایان معطوف خواهد بود و افرادی مانند رضایی و غرضی و روحانی مجموعاً کمی بیش از 30 درصد از آرا را به خود اختصاص خواهند داد و این یعنی نسبت به آرای انتخابات قبلی اصلاح طلبان دچار ریزش نیز گردیده اند و این مسئله با وجود تشدید مشکلات اقتصادی مردم، جای ناامیدی محض دارد؛ به نظر می رسد ریزش حامیان جریان اصلاحات یک دلیل بزرگ داشته باشد و آن هم به بازی گرفتن جان و رأی مردم و مصالح کشور بر پایه ی دروغ تقلب است که هرگز نیز بابت آن عذرخواهی صورت نگرفت. 

با این وجود به نظر می رسد بازگشت اصلاح طلبان از مسیر قبول نظام و مشروعیت آن به مسیر اعتراض و فتنه، خیلی مشکل و غیر قابل باور شده باشد و ایشان ناچارند تا باخت این بار و بار قبلی شان را بپذیرند و با این کار، لااقل خودشان را در چارچوب نظام و برای انتخابات بعدی در صحنه نگاه دارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۲۵
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۲۱ ب.ظ

ایثار حداد و بی اخلاقی ولایتی و قالیباف

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز دکتر حداد عادل به نفع جریان اصولگرایی انصراف داد و این براساس همان پیش بینی بود که بعد از بهم خوردن ائتلاف در مناظره سوم عنوان کرده بودند، در آن مطلب عرض کردم که با اعلام بهم خوردن ائتلاف و با توجه به قرابت گفتمانی دکتر حداد با دکتر جلیلی و ضرر دکتر جلیلی از حضور دکتر حداد، ایشان قصد دارند انصراف احتمالی خود را به نام اعضای ائتلاف تمام نکنند و همانطوری هم که در انصرافشان اعلام کردند به نفع جریان اصولگرایی انصراف دادند نه به نفع ائتلاف؛ و از سایر نامزدها نیز خواستند به نفع این جریان انصراف دهند نه ائتلاف، چرا که عملاً بحث ائتلاف محقق نشد، چون هم اعضا به وظایف و تعهدات پایبند نماندند و هم جامعه مدرسین قم نامزد نهایی را انتخاب نکرد، البته بهم خوردن این ائتلاف از همان ابتدا توسط بزرگانی چون استاد مصباح پیش بینی شده بود.

 اما آنچه که باعث تعجبم شد، بی اخلاقی دو عضو دیگر ائتلاف بود:

رییس ستاد دکتر قالیباف، کناره گیری دکتر حداد را در جهت پایبندی به ائتلاف دانست و از او تشکر کرد و اقدام او را درسی برای سایر اصولگراها دانست.

رییس ستاد دکتر ولایتی نیز ضمن تشکر از دکترحداد از سایرنامزدها نیز خواست براساس نظر علما و جامعه مدرسین قم به وحدت حول نامزد اصلح اقدام ورزند (در صورتی که هنوز این جامعه اقدام به معرفی نامزد خودننموده است ولی ستاد دکتر ولایتی، حمایت چند نفر از علمای این جامعه را به معنی حمایت رسمی این جامعه تلقین می کند).

اگرچه این سخنان نمایندگان آقایان ولایتی و قالیباف همسو با سایر رفتارهای گذشته ایشان نشان از عدم کناره گیری این دو نامزد را دارد، ولی امیدوارم، حال که مدعی پایبندی به ائتلاف و حامی اقدام دکتر حداد هستند، لااقل بر همان مبنا تصمیم بگیرند تا رأی اصولگرایان بین تعداد کمتری نامزد تقسیم گشته و رأی بالاتر و قوی تری را در برابر اصلاح طلبان رقم بزنند.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۲۱
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۱۸ ب.ظ

تحلیلی در مورد شعارهای دکتر رضایی

بسم الله الرحمن الرحیم

آقای دکتر رضایی در دوره های مختلف حضورش در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان یک نامزد با برنامه معروف گردیده است و با توجه به این که همواره رأی ناچیزی داشته است، برنامه هایش به دقت مورد واکاوی قرار نگرفته است،‌ اما امسال نحوه و لحن صحبت های دکتر رضایی با سایر نامزدها و شیوه ی مطرح کردن خود به عنوان تنها فرد بابرنامه و فراجناحی مرا به آن داشت که مختصراً به برنامه های دکتر رضایی بپردازم.

متأسفانه آنچه که به عنوان برنامه های آقای دکتر رضایی مطرح می شوند در حد رؤوس برنامه و یا شعارهای تبلیغاتی هستند که عموماً بر افزایش یارانه های مختلف (مثل یارانه سبز و افزایش یارانه هدفمندی)، افزایش تسهیلات بانکی در زمینه های مختلف، هدیه ی ازدواج 23 میلیون تومانی، بخشش و استمهال بسیاری از تسهیلات گذشته بانکی و افزایش بودجه های مناطق مختلف و.... تأکید دارد ولی کلامی و برنامه ای از چگونگی تأمین این منابع ارائه نمی گردد. هم اینک کشور برای تأمین منابع همین یارانه ها و مخارج جاری کشور دچار مشکل است و برنامه ی دولتها در اولین گام باید مبتنی بر افزایش درآمدها و نحوه ی انجام تعهدات موجود باشد، نه این که بر همین تعهدات و هزینه های موجود نیز بدون تأمین منابع،‌ افزوده گردد، مسئله ای که دکتر غرضی به خوبی و سادگی برآن تأکید می کند.

به راستی چه کسیست که نداند بخشی از مشکلات حال حاضر کشور حاصل همین حاتم بخشی هاست، پرداخت بیش از میزان مشخص شده در قانون هدفمندی یارانه ها،‌ پرداخت تسهیلات بدون نظارت در کارگاه های زودبازده، استمهال تسهیلات مختلف و متفاوت برای چندسال و ....، خود بخشی از مشکلات کشور مانند افزایش نقدینگی، افزایش تورم و کاهش توان بانکها در پرداخت تسهیلات مجدد به تولید و ... را موجب شده است و دکتر رضایی نه تنها گویا بر تشدید همان رویه اصرار دارد بلکه منابعی نیز برای جبران و تأمینن آن ها تعیین نمی کند.

اصل مغفول در برنامه ها و شعارهای دکتر رضایی این است که هیچ هزینه ای نباید برای دولت ایجاد گردد، مگر این که اولاً با تأمین دقیق منابع صورت گیرد و ثانیاً با محاسبه ی عوارض احتمالی آن اجرایی گردد؛ غیبت این دو مورد از برنامه های هر نامزدی متأسفانه موجب می شود که نظر مخاطب به این سمت رود که این شعارها بیش از این که اجرایی، علمی و براساس مصلحت باشد در جهت پرکردن سبد آرا مطرح می شوند، به عنوان مثال افزایش میزان یارانه نقدی بدون تعیین میزان افزایش قیمت حاملهای انرژی تنها یک شعار ناقص و عوام فریبانه تلقی می گردد که در چندماهه اخیر از سوی دولت نیز بارها استفاده شد.

شاید حامیان آقای رضایی بر مواردی مانند صادرات غیرنفتی به عنوان منابع درآمدی جدید یادکنند، اما باید بدانند که حتی با فرض افزایش چنین درآمدی بازهم جبران کردن 50 درصد کاهش فروش نفت و گاز برای هزینه های موجود باید در اولویت باشد نه افزایش هزینه ها! و دیگر این که تنها درآمدهایی قابل برنامه ریزی بلندمدت هستند که قابل اتکا و مطمئن باشند وگرنه همین الان هم صادرات غیرنفتی و نفتی به دلیل تحریم های بانکی و مواد اولیه با مشکل مواجه است و امکان تشدید مشکلات  با تحریم های جدیدتر وجود دارد و هر دولتی ابتدا باید برنامه خود را برای تثبیت و افزایش درآمدها با یافتن منابع مطمئن و غیرقابل تحریم ارائه نماید.

بازهم ممکن است برخی در پاسخ به انتقادات من بگویند که دکتر رضایی با تقدیم لایحه های خوب، مجلس را به تصویب برنامه های خوب و اجرایی واخواهد داشت و هزینه هایی که دکتر رضایی خود را به آنها متعهد می سازد را تأمین خواهد نمود که بازهم باید در پاسخ بگوییم که دکتر رضایی نمی تواند یک قوه ی مستقل دیگر را مجبور به چنین تصمیماتی نماید و باید این احتمال را بدهد که مجلس ممکن است با برنامه های او به مصالحی موافقت نکند و آنگاه است که یا در قبال مردم بدقول خواهد شد و یا مثل برخی دعواهای اخیر مجلس و دولت،‌ با مجلس جنگ خواهد کرد.

بحث دیگر این که شاید حامیان برنامه های دکتر رضایی بگویند که ایشان با تنش زدایی سیاسی در عرصه بین المللی، اقتصاد کشور را به زودی از تحریم درآورده و حل مشکلات اقتصادی و پرداخت هزینه های جدید را میسر خواهد نمود که در پاسخ خواهم گفت که اولاً براساس ابتدایی ترین تعاریف عقلی، نباید برای درآمد کسب نشده،‌ کیسه دوخت و ثانیاً این که باید دانست که مشکلات کشور تا کم نشود،‌ میز مذاکره محلی برای امتیاز دادن از ترس نقاط ضعف خواهد بود و دولتها باید بتوانند اقتصاد و آرامش کشور را تثبیت نمایند و سپس به موفقیت در مذاکرات امیدوار باشند و ثالثاً مذاکرات به طرفین مذاکره بستگی دارد و صرف اراده ی یکی از طرفین موجب حل مشکل نخواهد شد و گروه 5+1 اثبات کرده است که فشارهایی که به ایران می آورد به دلیل مسائل هسته ای نیست بلکه بحث مسائل سیاسی و ضدیت با اصل جمهوری اسلامی ایران است همانطوری که این تحریمها قبل از بحث هسته ای و در کنار مسائل دیگری مانند جنگ و ترور و جاسوسی نیز وجود داشته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۱۸
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۵۱ ق.ظ

دولت اصلاحات چرا اینقدر تنش داشت؟

بسم الله الرحمن الرحیم

در مناظرات مختلف منش دولت اصلاحات به عنوان دولتی که از آزادی و توسعه ی سیاسی حمایت می کرد بارها از نمایندگان اصلاح طلب مورد حمایت نشان داده شد و به منظور این که این مسئله از الزامات کشور نمایش داده شود، همواره اثبات امنیتی بودن فضای سیاسی در دستور کار قرار گرفت. با تمام این ادعاها آنچه که در سوابق دولت اصلاحات و اقرارات شان مشخص است تعداد زیاد تنش های سیاسی و مسائل امنیتی کشور در آن دوره بود،‌ مواردی که برخی از آنها در مناظره سیاسی از سوی دکتر جلیلی مطرح گردید، مسائلی مانند تنشهای سیاسی در شهرها و برخوردهای امنیتی با دانشجویان که با توجه به آنچه که تقدیم خواهد شد، بیش از هرکسی مسئولیت این اقدامات به دولت اصلاحات بر می گشت.

سوال اول این است که به راستی آیا دولت اصلاحات آنگونه که می گوید برایش تنش ایجاد می کردند یا خودش در تنشها مقصر بود؟! دولت اصلاحات با شعار توسعه ی سیاسی وارد شد و مشی سیاسی اش براساس همان اصلاحاتی بودن، در جهت انتقاد به حاکمیت تعریف می شد، یقیناً‌ وقتی شعارهای یک دولت به سمت خاصی باشد حمایتها و مدیریتها نیز به همان سمت هدایت خواهند کرد. دولت اصلاحات، به تنهایی نمی توانست اصلاحات را رقم بزند بلکه همواره آن را به عنوان یک مطالبه ی عمومی و آرای 20 میلیونی دنبال می کرد.

دولت اصلاحات برای تحقق برنامه ها و شعارهای خود نیاز به مطالبه ی عمومی داشت و این نیاز را در بسیاری از موارد رأساً با استفاده از ابزارهای رسانه ای مانند روزنامه های زنجیره ای و مطالب ساختار شکنانه تأمین می کرد و یا فضایی را آماده می کرد تا این مطالبه ایجاد شود و این رویه ی دولت در بسیاری از موارد شرایط غیرقابل کنترلی را ایجاد می نمود، از یک سو اگر چه دولت تمایل به بروز مطالبات عمومی داشت، اما از این که این تحریکات و حمایت ها به رفتارهای تند و ساختار شکنانه تبدیل شوند نیز پرهیز می کردند چرا که بین اصلاحات و ساختارشکنی باید فاصله ایجاد می شد، دولت اصلاحات در پی اعمال تغییرات با قدرت نرم و به قول خودشان چانه زنی از بالا و فشار از پایین بود و نمی خواست کشور به نقاط غیرقابل کنترل برسد، چرا که رسیدن به چنین نقاطی می توانست صلاحیت دولت را زیرسوال ببرد و از سویی از هر تنشی استفاده می کرد تا آن را به سیاست های حکومت ربط دهد بدون این که خودش محکوم به بی تدبیری شود.

در کنار فضای بازی که برای مطالبات اصلاحاتی و ضدحاکمیتی ایجاد می شد دولت اصلاحات در برابر سایر تنشهای امنیتی برخوردش متفاوت بود. اختلافات قومیتی و محلی به راحتی و با ندانم کاری های افراطی و یا تفریطی امنیتی دولت اصلاحات به تنشهای درگیرانه و خشن منجر می شد که برخی از آنها را دکتر جلیلی در مناظره اعلام نمود.

درکنار ادعای آزادی و احترام به انتقادات که در دولت اصلاحات فراگیر بود، آنچه که مشاهده می شد بدترین برخورد با تفکرات منتقد به جریان اصلاحات با برچسب های ضدمردمی و مزدوری بود. متفکران و بزرگان جریان نقاد اصلاحات، با شدیدترین سیاست های سانسور و تحریف مورد بی مهری قرار می گرفتند و انتقادهای ضد دینی و ضدحکومتی به راحتی تبلیغ و به اسم آزادی حتی تقدیس می شدند، توهین هایی که به امام حسین و پیامبر اکرم و امام زمان انجام شد و به اسم آزادی بیان تقیس نیز شدند و کسانی مانند استاد مصباح که با این انحرافات برخورد عقیدتی و فلسفی می کردند با شدیدترین توهین ها و سانسورها و تحریف ها مواجه می شدند و این برخوردها از سویی منجر به بروز تشکل های جسور و فراقانونی در برابر تشکل های جسور و ساختارشکنانه گردید. به راستی اگر در دولت اصلاحات به این راحتی به ارکان نظام توهین نمی شد،‌ آیا لباس شخصی ها نیز به خود اجازه ی دخالت مستقیم می دادند؟!

نتیجه: دولت اصلاحات شعار اصلاحات و توسعه ی سیاسی را رأساً با تحریک جریانهای تند سیاسی دوطرف و ایجاد تضارب های نامتعارف و لاجرم بروز شرایط امنیتی دنبال می کرد و همانطوری که در دولت های قبل و بعد از اصلاحات مشاهده شد، دیگر شرایطی مانند آنچه که در دولتهای اصلاحات بود، بروز نیافت و به گواهی تاریخ، حوادث فتنه و فضای امنیتیش نیز زاییده همان جریان های اصلاحاتی و در ادامه ی همان سیاست ها و با محوریت سران ایران نشین و لندن نشین همان جریان بود که الحمدلله با شناخت و تیزهوشی مردم ایران، سالهاست که از هرگونه فرصت بروز و حضور مجدد و پیگیری همان سیاستها محروم مانده و بمانند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۵۱
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۴۸ ق.ظ

این تصویر یعنی حداد انقلابی تر است؟!

بسم الله الرحمن الرحیم

پس از برگزاری مناظره ی سیاسی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری،‌ آقایان حداد و جلیلی در محل مناظره اقدام به اقامه ی نماز کردند که در آن آقای دکتر جلیلی به آقای دکتر حداد اقتدا کردند و تصویری که از آن نماز منتشر شد، از برخی افراد که بیش از اینکه قصد حمایت از دکتر حداد را داشته باشند در جهت تفرقه گفتمانی گام می نهند، به مطالب تحریک کننده تعبیر شد. سایت جهان نیوز که در چند مطلب اخیر به رویه آن و رییسش آقای زاکانی پرداخته ام،‌ در ذیل عکس اقتدای دکتر جلیلی به دکتر حداد اینگونه تیتر زده اند:

 اقتدای جلیلی به حداد+عکس/ انقلابی‌ترین کاندیدا با پاکترین آراء 

اگر چه خود دکتر حداد عادل نیز یقیناً به چنین نتیجه گیری راضی نیستند و حتی خودشان قبلاً‌ در اظهار نظری دکتر جلیل و دکتر لنکرانی را از خودشان انقلابی تر معرفی کرده بودند، ولی چرا آقای دکتر زاکانی این خط را در سایت شان و تبلیغات دکتر حداد دنبال می کنند؟! اقترابات فکری و سیاسی بین دکتر جلیلی و حداد بیش از حدی که آقای زاکانی تصور می کند است و به احتمال قریب به یقین از این دو، فقط یکی باقی خواهد ماند و شاید به راستی دکتر حداد از دکتر جلیلی انقلابی تر باشد و البته شاید هم نباشد، ولی آیا صحیح است که اقتدا کردن یک مومن به یک مومن دیگر، دلیلی برای برتر نشان دادن و مومن تر نشان دادن مأموم به امام باشد؟! آیا در شرایط شخص امام جماعت آمده که کسی که پیش نماز می ایستد باید از همه انقلابی تر باشد و یا نه فقط احراز عدالت و صحت قرآئت وی کافیست؟! به راستی آقای زاکانی چرا این تصویر را با تیتری دوستانه تر که نشانه برادری و وحدت است منتشر نکرد؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۲ ، ۰۸:۴۸
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۲۴ ق.ظ

چند سوال جدی از دکتر زاکانی

بسم الله الرحمن الرحیم

آقای زاکانی با توجه به شناختی که از شما در مقابله و موضع گیری های جانانه و به هنگام در برابر فتنه دارم،‌ مشاهده ی تناقضاتی از رویه شما در انتخابات 92، برایم چند سوال ایجاد کرده است که امیدوارم پاسخگو باشید:

1- آقای زاکانی! شما در انتخابات مجلس ثابت کردید در بحث وحدت و ائتلاف به مصلحت اندیشی و تثبیت اصولگرایان بیش از اصلح بودن نامزدها اعتقاد داشتید به نوعی که به شدت موافق حضور به قول ما "ساکتان فتنه" در ائتلاف بودید، پس چگونه است که اکنون به بهانه اصلح بودن آقای حداد،‌ مصلحت وحدت گفتمانی انقلاب را ترجیح نمی دهید؟

2- شما قبل از حضور و همزمان با حضور دکتر جلیلی و قبل از کناره گیری دکتر لنکرانی به شدت از آقای جلیلی و احتمال کناره گیری به نفع ایشان صحبت کردید، پس چه شد که موضع تان ناگهان به سمت حداد تغییر کرد؟ دقیقاً‌ چه چیزی باعث این تغییر موضع شد؟ آیا نزدیک شدن دکتر جلیلی به استاد مصباح به این تغییر موضع ارتباط داشت؟

3- آقای زاکانی! شما قبل از رد صلاحیت و در زمانی که لنکرانی کنار نرفته بود، از جلیلی حمایت و دعوت می کردید تا او را به آمدن و ماندن در صحنه ترغیب کنید و الان از حداد حمایت می کنید تا حداد به رقابت درون گفتمانی با جلیلی ترغیب شود، سوال من این است که آیا این روش شما عامداً‌ و یا با دلیل خاص و یا کاملاً به صورت تصادفی در جهت تضعیف گفتمان انقلاب انجام می شود؟!

4- آقای زاکانی! آیا تضعیف وحدت در جبهه ی گفتمان انقلاب، به صورت عامدانه و یا آنهم به صورت کاملاً تصادفی در جهت تأمین منافع یارقدیمی تان دکتر قالیباف انجام می شود؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۴
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

امشب یک مانور قدرت از دکتر جلیلی را در مناظره انتخاباتی سیاسی نامزدهای ریاست جمهوری شاهد بودیم. آقای جلیلی توانست با منطق و اطلاعات دقیق مدافعان منطق سازش را محکوم نماید، پس از این مناظره در شبکه های اجتماعی یک تحقیقات میدانی به عمل آوردم و احساسم این است که اولاً خیلی از حامیان دکتر ولایتی از ایشان به سمت دکتر جلیلی متمایل شدند و دوم این که بسیاری از کسانی که هنوز انتخاب نکرده بودند نیز به سمت دکتر جلیلی متمایل شدند و این مسئله نوید می دهد که دکتر جلیلی می تواند در همان مرحله اول کار انتخابات را تمام کند. در کنار این مسئله به نظر می رسد دکتر حداد نیز با تقویت دکتر جلیلی به نفع ایشان انصراف خواهد داد به خصوص این که رسماً اعلام کردند که مسئله ی ائتلاف تمام شده است.

مسئله ی دیگری که در مناظره امشب برایم کشف شد، همان سیاست تحمیل گری در دوره سازندگی و اصلاحات بود. دقیقاً به نظر می رسد همان کسانی که جام زهر را با تلقین ضعف و شکست به امام خمینی تحمیل کردند در مذاکرات هسته ای نیز همان نیت را داشتند که بعضاً این سیاست را با تحمیل و بعضاً توجیه و بعضاً با خودسری به پیش بردند و البته امام خامنه ای از جایی جلوی تمام این ها ایستاد و با اعلام مقاومت حسینی، مسیر سازش و عقب نشینی را به سمتِ جلو تغییر داد.

در پایان، ضمن عرض احترام و ارادت به دکتر جلیلی و میدان داریشان، برای آقای حداد عزیز و آقای قالیبافِ مجاهد، که از نظام و شأن انقلاب در حد خودشان دفاع کردند آرزوی سلامتی، خوشبختی و عاقبت به خیری دارم البته آرزوی ریاست جمهوری می ماند برای دکتر جلیلی قهرمان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۲۹
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۴ ق.ظ

درباره شجریان و ربنایش

بسم الله الرحمن الرحیم

حال که ربنای آقای شجریان دوباره به واسطه برخی مباحث انتخاباتی بر سر زبان ها افتاده است و همان یک ربنا شده است وسیله ای برای تطهیر شجریان از مواضع ضداسلامی وی، و کسب اعتبار از خواننده ای که اعتبارش را به bbc و voa و ضدانقلاب فروخته است، پیش خودم گفتم چقدر خوب است نظر کسانی را که شیفته ی ربنای شجریان شده را به معنای این ادعیه قرآنی جلب نمایم:

آل عمران - آیه 8:  رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ
پروردگارا ! دلهایمان را پس از آنکه هدایتمان فرمودى منحرف مکن، و از سوى خود رحمتى برما ببخش؛ زیرا تو بسیار بخشنده اى.

مومنون -  آیه 109:  رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ
پروردگارا ! ما ایمان آوردیم ، پس ما را بیامرز و به ما رحم کن که تو بهترین رحم کنندگانى .

کهف -  ایه 10:  رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
پروردگارا ! رحمتى از نزد خود به ما عطا کن ، و براى ما در کارمان زمینه هدایتى فراهم آور .

بقره -  ایه 250 :  رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
پروردگارا ! بر ما صبر و شکیبایى فرو ریز، و گام هایمان را استوار ساز ، و ما را بر گروه کافران پیروز گردان .

آنچه که در مضمون این ادعیه آمده است بر محورهای مشخصی تأکید دارد؛ در این آیات پس از تأکید بر هدایت، آمرزش، ایمان و امید به فضل و رحمت خدا، از خداوند می خواهیم که به ما صبر، استقامت و پیروزی در برابر قوم کافران و دشمنان اسلام عنایت فرماید.

حال سوال اینجاست که آیا این ادعیه قرآنی آمده اند تا شجریان بخواند و خلافش عمل و ترویج کند و ما لذتش را ببریم و به این لذت افتخار هم بکنیم؟! آیا مواضع شجریان نشانی از هدایت و ایمان دارد؟! نشانی از استقامت در برابر دشمنان اسلام و مبارزه با کفار دارد؟! و یا نه!!! برعکس در خدمت دشمنان اسلام  و دور شدن از هدایت و ایمان قرار گرفته است؟!!

حامیان آقای شجریان و کسانی که با ربنایش مسحور می شوند و یا با نامش برای خود قبا می دوزند، به ما بگویند که این جمله ی شجریان که "این‌ها هرگز با هنر کنار نمی‌آیند، هرگز و هرگز!!! همچنان که در طول 1400 سال با هنر کنار نیامدند، باز هم نخواهند آمد" خطابش به چیست؟! آیا لفظِ 1400 سال به انقلاب و روحانیت برمی گردد و یا به اصل اسلام؟!! آیا حضور مکرر شجریان در رسانه های استکباری و ضداسلامی که مروج فساد هستند و دوشادوشی و بعضاً هم آغوشی با کسانی که حتی ساده ترین ظواهر اسلام را رعایت نکرده و نمی کنند، با آن ربنا و احکام قرآنی و اسلام و سفره ی افطار مؤمنین، قابل جمع است؟!! آیا عمل شجریان با ضدیت با قوم کافرین قابل جمع است یا با ضدیت علی القوم المسلمین؟!

حقیر می ترسم نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که عاشقانه از ربنای شجریان یاد می کنند، بیش از صدا و مفهوم ربنا، شیفته ی مشی شجریان شده باشند؟! براستی چرا وقتی که خود شجریان بارها اعلام کرده است که از انتشار ربنایش ناراضی بوده است و اصلاً حاضر به این کار نبوده، برخی به آن افتخار می کنند؟! به راستی چرا وقتی که شجریان پس از اولین حضورش در سیمای ایران در روزنامه های کثیر الانتشار به قاری معرفی کردن خود اعتراض شدید می کند، امروز برخی سعی می کنند ربنای او را مقدس جلوه دهند؟! به راستی چه اصراریست که صدای کسی که با قول و عمل ثابت کرده است به اسلام و قرآن اعتقاد ندارد، در مقدس ترین اوقات و روی سفره ی مقدس افطار پخش شود؟!

و یک سوال از خود شجریان:
براستی او که تمام قد و با تمام حیثیت از فتنه و فتنه گران حمایت کرد و انقلاب را متقلب دانست و برایش شعر خواند و سخن راند، امروز در میان این سرودست شکستن اصحاب فتنه برای حضور مجدد و رقابت در انتخاباتِ همین انقلاب، چه توجیهی دارد؟! آیا هنوز می تواند به همان تهمت تمسک جوید؟! یا سکوتش ثابت می کند که مشکل او با همان وقایع 1400 سال پیش است؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۲۴
سیاوش آقاجانی