انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۹۷ مطلب با موضوع «اقتصادی» ثبت شده است

يكشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۰۰ ب.ظ

قوه قضاییه آبروداری کند

بسم الله الرحمن الرحیم

مواردی که در عملکرد قوه ی قضاییه باید مد نظر گیرد متعدد و بعضاً در تضاد با یکدیگر قرار می گیرند که به عنوان مثال می توان به دقت در دادرسی در برابر سرعت آن و یا اهمیت دادن به مر قانون در برابر اهمیت دادن به بازدارندگی و اصلاح در جامعه اشاره نمود که ایجاد تعادل بین این عوامل و سایر عوامل مهم در قضاوت، می تواند بهترین شرایط را برای قوه قضاییه ایجاد نماید، البته یکی از مواردی که بسیار مهم به نظر می رسد به روز آوری قوانین و مجازات هاست چرا که هم اکنون برخی مجازاتها به خصوص مجازاتهای نقدی (به دلیل گذشت زمان طولانی از زمان تصویب و تورم در این سالها) اصلاً با جرائم تناسبی نداشته و بعضاً تنها ‌ موجب انبساط خاطر مجرمان می گردد که این به روز آوری قوانین بیش از هرکسی به اهتمام قوه قضاییه و همکاری مجلس نیاز دارد.

اگرچه هر ارگان و سازمانی و وزارتخانه و قوه ای ابزارهای ممیزی و ارزیابی و نظارت دارد ولی در بسیاری موارد تخلفاتی صورت می گیرد که این تخلفات و متخلفان اگر از زیردست دستگاه قضایی نیز قسر در بروند، عملاً با انتشار جرایم و تخلفات مشابه و فراگیر شدن فساد در کشور مواجه خواهیم شد که این نشان دهنده ی اهمیت بسزای قوه ی قضاییه و پرداختن به ایرادات و انتقاد سازنده از اوست. در این مطلب به صورت دقیق و با ذکر مثالهایی مواردی از عدم رعایت توازن بین مشخه های اصلی قوه قضاییه را بیان می کنم:

متأسفانه در بین پرونده های مطروحه در دستگاه قضا، مواردی را می بینیم که وسواس بیش از حد بر دقت، موجب شده تا یک پرونده ی مهم سالها بررسی نشود و جامعه تشنه ی اجرای عدالت و احقاق حقوق افراد و اجتماع بماند و یا بعضاً پس از اطاله ی دادرسی، احکامی صادر می شود که علی رغم این که براساس دامنه ی تعریف شده در قانون صادر شده اند، اما عملاً نه تنها بازدارندگی ایجاد نمی کند بلکه موجب لوث شدن برخی جرایم و حتی تشویق مجرمان و ایجاد انگیزه برای سایرین می گردد.

فرایند بازجویی، تحقیقات انتظامی و قضایی، صدور رأی، رسیدگی به اعتراضات، اجرای احکام و .... هرکدام ماه ها و بعضاً سالها به طول می انجامند، به نوعی که عملاً قوه قضاییه و حتی حکومت به مماشات عامدانه به متخلفان متهم می شود و از سوی دیگر سایر متخلفان و مجرمان نیز احساس امنیت و آرامش می کنند و به راحتی به مفاسد خود ادامه می دهند، مواردی که بیش از این که به تعداد پرسنل قوه قضایی مربوط باشد به تخصصی نبودن مراجع قضایی و عدم استفاده مناسب از ابزارهای بهره وری و مدیریتی و عدم استفاده از بدنه کارشناسی و مشاوران قضایی متخصص  مربوط است.

در این سالها مواردی مانند توهین (نه انتقاد) به رییس جمهور با صدور آرایی همراه شده است که یقیناً‌ نه تنها هیچ بازدارندگی در این خصوص ایجاد نمی نماید، بلکه چه بسا افراد از این جریمه ی ناچیز برای مشهور شدن و اثبات شجاعت خویش سوءاستفاده کنند و این یعنی نه تنها این رأی بازدارندگی ایجاد ننموده است، بلکه موجب تشویق به تکرار جرم خواهد شد، براستی تا وقتی چنین آرایی در محاکم ما و در پرونده های مختلف صادر می شود چه توقعی جز افزایش تعداد پرونده ها می توان داشت، با صدور اینگونه آرا اگر تمام مردم ایران نیز به مستخدمین قوه قضاییه بپیوندند بازهم این قوه با کمبود نیرو نسبت به پرسنل مواجه خواهد شد، براستی چگونه است که برخی کشورهای همسایه علی رغم بهره مند نبودن از پشتوانه عظیم فقه شیعی توانسته اند جرایم خود را تا این حد کاهش دهند، آیا این مهم جز با صدور آرای بازدارنده، قاطع و سریع میسر بوده است؟

در مورد دیگری مانند بحث کهریزک که حین کنترل فتنه به یک چالش جدی تبدیل شده بود، پس از حدود 4 سال اهمال کاری به حدی رسید که احکام صادره هم بازدارندگی لازم را ندارد و هم در خصوص آقای مرتضوی، آن بخش جریمه نقدی 200 هزارتومانی اش موجب کوچک شمرده شدن و وهن رأی دادگاه گردید، به نحوی که آن جریمه ی ناچیز نقدی باعث شد بحث انفصال از خدمت مجرمان فراموش شود و حال این که همان آرای صادره نیز به راستی پاسخگوی مناسبی برای خویشتن داری و متانت خانواده های مقتولین و در راستای تکرار موارد مشابه به شمار نمی رود، به راستی اگر با پرونده کهریزک به صورت مناسب،‌ سریع و قاطع برخورد می شد،‌ مسئله ی ستار بهشتی رخ می داد.

یکی دیگر از مواردی که حقیقتاً به یک مطالبه تبدیل شده است پرونده های کلان فساد اقتصادی است که علی رغم دستورات موکد رهبر معظم انقلاب، بعضاً به دلیل عدم همکاری قوا و بعضاً به دلیل اطاله دادرسی عملاً یا انجام نمی شوند و یا به یک تابلوی بی رنگ و رو در ویترین قوه قضاییه تبدیل می شود که در این میان متخلفانی که ریشه در مراکز قدرت نیز دارند از جایگاه ویژه تری برخوردارند، متخلفانی از جنس آقازاده ها که هم به صورت نامشروع کسب ثروت کرده اند و هم به صورت غیرقانونی از ثروت های کسب شده در جهت فتنه های اقتصادی و سیاسی استفاده کرده اند و هم از آب گل آلود این فتنه ها ماهی گرفتند و هم بر ضعف قوه ی قضا مهر تأیید زدند، برخی از این آقازاده ها مثل مهدی هاشمی به تنهایی چندین پرونده قطور در زمینه های اقتصادی و امنیتی دارند که هر برگ از این پرونده ها برای مجازات سنگین افراد عادی کفایت می کند درحالی که برخی مجرمان خرده پا، در همان مرحله بازجویی، دچار لطمات شدید جسمی و روحی گردیده اند.

از موارد دیگری که به شدت اجتماع را می آزارد، ضعف نظارتی قوه قضاییه بر نهادها و سازمانهای خود و سایر قواست که این مسئله علی رغم تعریف بازوی قوی به نام سازمان بازرسی انجام نمی شود. تخلفات عدیده و عمیق و فراگیری که در نهادها و سازمانهای دولتی از سوی برخی مدیران و مستخدمان حکومتی در قوای مختلف انجام می شود ولی متأسفانه غالباً هرگز با این تخلفات برخورد نمی شود و بعضاً نه تنها اهتمامی در کشف جرایم وجود ندارد بلکه حتی جرایم مستندی که گزارش می شود نیز مورد پیگیری جدی قرار نمی گیرند و این مسئله به حدیست که حتی رییس سازمان بازرسی نیز از عدم برخورد و بعضاً عدم امکان برخورد با تخلفات گلایه دارد.

مجموع عوامل فوق و بسیاری از مواردی که به آنها پرداخته نشده است موجب گردیده است که‌ کمیت و کیفیت جرائم و شکایات و اعتراضات به حدی برسد که قوه قضاییه برای بررسی آنها با چالش مواجه شود، چالشی که همین اخیراً موجب عذرخواهی رییس دیوان عدالت اداری گردید و حال این که اگر قوه قضاییه با بکارگیری محاکم و قضات تخصصی و بکارگیری کارشناسان و مشاوران خبره و آگاه، به روز آوری قوانین، صدور آرای دقیق، بازدارنده و قاطع و اجرای سریع احکام صادره به امر قضاوت کیفیت بخشد، یقیناً کمیت و کیفیت جرائم و میزان اطاله ی دادرسی به مراتب کاهش خواهد یافت و هدایت جامعه به سمت سلامت و دوری از فساد، موجب آبروداری برای کشور و حکومت در بین مردم ایران و سایر کشورها خواهد شد.

برخی مطالب مرتبط: 
ناکارآمدی ساختار قوه قضاییه+پیشنهاد
کلامی با قوای قضاییه و مجریه برای بازداشت مرتضوی
قابل توجه مسئولان قضایی
مراجع قضایی و انتظامی برای فتنه آماده اند؟!
محاکمه حمید رسایی، عبرت مهدی هاشمی؟!!
اشتباهی به نام سازش محوری قضایی
این مدافعان انقلاب را سرخورده کنید  
امان از این مداحان!!!  
چند جمله با آقای آملی لاریجانی
یک فرضیه اقتصادی-سیاسی
..... 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۲ ، ۲۳:۰۰
سیاوش آقاجانی
پنجشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۳۳ ق.ظ

تخلفات عدیده در انتخابات شورای شهر رشت

بسم الله الرحمن الرحیم

کشف فساد بزرگ مالی امسال در شورای شهر رشت که منجر به انحلال شورا و دستگیری بیشتر اعضایش شد، نوید اهمیت و توجه بیشتر در تأیید صلاحیت ها، نظارت بر نحوه ی تبلیغات نامزدها را می داد، ولی متأسفانه کشف تخلفات آشکار و گسترده ای مانند خرید و فروش رأی تا کنون موجب تأثیر گذاری خاصی بر نتیجه آرا نگردیده است و برخی از این متخلفان به عنوان برنده انتخابات مطرح هستند.

وقتی برخی از منتخبان شورای شهر رشت با مبالغ چند ده میلیونی و حین خرید رأی بازداشت شدند، همه گمان می کردند که این افراد نه تنها انتخاب شان مورد تردید قرار گیرد بلکه به سبب تخلفاتی که انجام داده اند تحت پیگرد قرار گیرند ولی طی تماسی که با یکی از دست اندرکاران مسئله داشتم گویا این تخلفات تا کنون تنها منجر به ابطال یکی از صندوقهای رأی گردیده است و این که مسئله نیز تأثیری چندانی در نتیجه نگذاشته است.

آخر چگونه کسانی که برای خرید مستقیم هر رأی 50 هزارتومان پول پرداخت کرده اند و چندین برابر این مبالغ را در جذب آرا به صورت غیرمستقیم هزینه کرده اند می توانند در زمانی که در کسوت عضویت در شورای شهر قرار گرفتند چونان اعضای سابق شورای شهر رشت به دزدی دست نیازند؟! اصلاً مگر می شود چنین افرادی با این همه هزینه های غیرقانونی و تخلف به قصدی غیر از سرقت و ویژه خواری وارد شده باشند؟!

اگرچه بنا به اطلاعات واصله و واثقه، احتمال تغییر نتایج و امتناع از ورود متخلفان به شورای شهر رشت بعید به نظر می رسد، ولی امیدوارم مسئولان و حامیان این نامزدها توجهی به اعضای بازداشت شده شورای شهر رشت نموده و نگذارند این کلانشهر با این همه مشکلات شهری مانند تکه گوشتی بین شیفتگان قدرت و ثروت، دست به دست شود.

بحث دیگر لزوم بازنگری در نحوه ی تأیید صلاحیت، نظارت و تأیید صحت انتخابات شوراهاست که با توجه به تخلفات گسترده ای که در این خصوص در شهرهای مختلف کشور صورت گرفته است، هر چه زودتر باید مورد توجه و اصلاح قرار گیرد؛ چرا که شوراهای شهر با توجه به حجم بودجه و امتیازاتی که در گروی خود دارند، یقیقناً یکی از مراکز اصلی و مهم فساد اداری در کشور تلقی می گردد و این مسئله اگر به درستی اصلاح نگردد، اعضای متخلف شوراها، به پستها و مسئولیت های کلیدی دیگری مانند نمایندگی مجلس و سایر مسئولیتهای مهم کشور دست یافته و فساد اداری را در کشور تقویت می کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۲ ، ۰۰:۳۳
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۰۷ ب.ظ

بررسی تحلیلی شایعات ارزی

بسم الله الرحمن الرحیم

با نامزدی آقای هاشمی نزول قیمت ارز و سکه شروع شد و با انتخاب آقای روحانی این روند تسریع شد که این مسئله موجب تحلیلهای مختلفی از بدبینانه تا خوشبینانه گردیده است، برخی این مسئله را نشان از نفوذ و دخالت آقای هاشمی و روحانی در اخلال در بازار ارز دانسته و برخی نیز اعتماد بازار را به آقایان موجب این مسئله معرفی کردند که در یک مطلب تحلیلی سعی می کنم منصفانه و جنبه های مختلف و متفاوت این مسئله را تقدیم نمایم.

قیمت ارز و سکه، تابع مسائل مختلفی است که برخی از آنها در داخلی کاملاً قابل کنترلند و برخی نه. برخی از این موارد عبارتند از:چاپ اسکناس در نتیجه کاهش بودجه، کاهش درآمد ارزی کشور در اثر تحریم، کاهش قیمت های جهانی نفت و طلا، ضعف در ایجاد تعادل در بازار ارز، کاهش تولید، افزایش نقدینگی به دلیل سیاست های اشتباه بانکی و پولی، افزایش مکررقوانین اقتصادی، ناآرامی های سیاسی داخلی و خارجی و بسیاری از دلایل دیگر که باعث می شوند ارزش پول ملی کاهش و قیمت ارز در برابر آن افزایش یابد. حالا باید دید که کدام بخش ازهر یک از این دلایل، در دست دولت، بیگانگان، مفسدان و سوءاستفاده گران و کدام در دست دشمنان دولت است.

ریشه افزایش هزینه و تأثیر آن بر کسری بودجه در کجا بود؟

یقیناً بیشترین نقش در افزایش هزینه های منجر به کاهش بودجه را دولت ایفا کرده است، عدم حمایت از تولید و انجام واردات، عدم صرفه جویی در افزایش بی حساب پروژه های عمرانی ناشی از طرح های بعضاً احساسی در سفرهای استانی، تحمیل هزینه های غیرضروری مانند واردات خودروها و کالاهای لوکس، طرح های غیرکارشناسی و بودجه بر و سوءمدیریت در هدفمندی یارانه ها موجب افزایش هزینه های دولت گردیدند. یکی از دلایل افزایش هزینه ها که به خود دولت و مجلس مربوط می شد، عدم پایبندی به طرح اولیه هدفمندی یارانه ها بود که برای دولت یک سهم 20 درصدی و یک سهم 30 درصدی نیز برای صنعت قائل شده بود و حال این که دولت با توزیع سهم خودش هم بین مردم و متعهد شدن به  پرداخت آن مبلغ افزایش یافته یارانه ها، خودش را با کاهش بودجه مواجه کرد و در حالی که در اولین بار، مبلغ یارانه نقدی را 2 ماه قبل از اجرای طرح داده بود، در مراحل بعدی به اواخر هر ماه موکول شد. یکی از مثالهای طرح های غیرکارشناسی و بودجه بر تغییر عجولانه و بدون فایده نظام آموزشی کشور بود که با هزینه های زیادی در زمینه ساخت و ساز مدارس، تدوین کتب جدید، آموزش معلمان برای انطباق با این نظام جدید و .... انجام شد و عملاً دوباره دولت بعدی ناچار به دوباره کاری جهت اصلاح همان خواهد بود.

دلیل اصلی کاهش درآمد و به خصوص درآمد ارزی کشور چه بود؟

اگر چه تمام دولت های پس از جنگ بایستی وابستگی خود را به نفت کاهش می دادند اما عملاً این مهم در هیچیک از دولتها میسر نشد. اگر دولت ها وابستگی خود به نفت را با استفاده از شفاف سازی اقتصادی و اخذ مالیات از تمام طبقات اقتصادی کاهش می دادند، عملاً تحریم های نفتی غیرقابل توجیه بوده و انجام نمی شدند و در صورت انجام نیز نمی توانستند تأثیر به سزایی در کاهش ارزش پول ملی بگذارند؛ در هر صورت اگر چه به نظر می رسد تحریم و تشدید آن از خارج اعمال شده است اما نمی توان آسیب پذیری کشور را در خصوص وابستگی به نفت و خیانت های برخی داخلی ها را در این خصوص بی تأثیر دانست. تشدید تحریم ها دقیقاً پس از فتنه 88 و در حالی که مذاکرات هسته ای به نقطه تبادل سوخت رسیده بود و با مانوری که بر غیرمردمی بودن حکومت و نارضایتی مردم رخ داد میسر شد. بحث دیگری که در تأثیر گذاری تحریم ها مهم بود، شناسایی نقاط ضعف کشوربود که بخشی از این مهم به کمک کسانی که در فتنه موثر بودند و پس از ناکامی در آن و با توجه به اشراف اطلاعاتی که در حوزه های مختلفی مانند نفت داشتند، انجام شده است. اوج خصومت مهدی هاشمی با نظام، با توجه به مکالمات تلفنی که با نیک آهنگ کوثر افشا شد، وجود این پتانسیل خیانت را در وابستگان فتنه اثبات می کند که امیدواریم هرچه سریعتر با پیگیری مجدانه در پرونده مهدی هاشمی، نتایج این مسئله آشکار و گزارش گردد.

کاهش تولید نتیجه چه اتفاقاتی بود؟

کاهش تولید موجب افزایش واردات، کاهش درآمد ملی، کسری بودجه و افزایش قیمت ارز می گردد. یقیناً هدایت تولید و امکان پیشرفت و توسعه در آن بیش از هر عاملی به دولت باز می گردد؛ این دولت است که می تواند با ایجاد فضای مناسب و رقابتی، فضای آرام و کم تنش داخلی، عدم تغییر مکرر رویکردها و قوانین، جهت دهی صحیح به تولید کنندگان در جهت انتخاب تولید مناسب، تأمین منابع مالی تولید با هدایت نقدینگی به آن سمت، وضع ابزارهای حمایتی از تولید، مدیریت و کنترل واردات و کاهش تورم (با استفاده از سیاستهای صحیح اقتصاد و پولی و بانکی)، می تواند تولید را پایدار نگاه دارد که متأسفانه در اکثر این بخش ها در دولت دهم، وضعیت شایسته ای را ندیدیم، ولی آیا تمام تقصیرها متوجه دولت است؟ آیا تحریم های واردات و صادرات و مناسبات بانکی روی تولید تأثیر نمی گذارد؟ ممکن است بگوییم تحریم ها همیشه بوده است ولی باید بگویم که تحریم صادرات و واردات و مبادلات بانکی هرگز به این شدت نبوده است و همانطوری که در بند قبلی عرض کردم، یقیناً این تشدید تحریم ها و همراه کردن سایر کشورها، بدون بروز فتنه 88 رخ نمی داد و به همین دلیل بازهم فتنه گران در بحث تولید نیز به صورت غیرمستقیم ولی موثر نقش داشته اند.

بخش دیگری که در بحث ضربه زدن به تولید موثر بوده است، مفسدان اقتصادی است. مفسدان اقتصادی با هدایت منسجم و موثر و با فضاسازی های رسانه ای، نقدینگی را به سمت بازارهای دلالی ارز و سکه و خانه و خودرو بردند و عملاً تولید با کمبود بودجه و منابع مالی مواجه و دچار آسیب گردید و البته در این خصوص ممکن است که برخی بین این مفسدان اقتصادی و سیاسیون رابطه ببینند که اظهار نظر صریح در این خصوص جز با برگزاری و ادامه ی دادگاه های مربوطه میسر نخواهد بود. بالاخره باید پذیرفت بخشی از تحرکات مفسدان اقتصادی نیز حاصل سوء مدیریت دولت در افزایش نقدینگی و کاهش توان بانکها در جذب آنها بوده است و باید گفت که قوی ترین مفسدان اقتصادی نیز با راه های مدیریتی و اقتصادی و اطلاعاتی قابل کنترل و خنثی سازی هستند.

آیا اشتباهات بانکی و پولی دولت نتیجه ی کار دشمنان بود؟

یقیناً یکی از ابزارهای کلیدی و بسیار مهم در کنترل اقتصاد هر کشور، بانکها هستند. اگر بانکها نتوانند نقدینگی را به خوبی جذب کنند و نرخ سود سپرده گزاری به مراتب کمتر از نرخ تورم باشد و اگر نتوانند منابع ایجاد شده را به خوبی به مبادی تولیدی و اجتماعی (ازدواج و مسکن و ...) هدایت نمایند و برعکس به سمت گروههای از نوع گروه خسروی و برای مفاسد 3 هزار میلیاردی منتقل کنند، وقتی پولهای مردم از بانکها بیرون می رود و به مناطق غیرقابل شناسایی و غیر شفاف رسوب می کند، چگونه می توان توقع داشت که نظام بانکی موجب کاهش نقدینگی، حمایت از تولید و شفاف سازی اقتصادی گردد؟! یقیناً یکی از مواردی که دولت در آن نقش کامل و موثری داشته است همین سوءمدیریت بانکی و پولی کشور است.

آیا فضای داخلی کشور و نا آرامی های سیاسی چه میزان و از سوی چه کسانی بر بازار ارز تأثیر داشتند؟

بارها دیدیم که همزمان با یک مذاکره دوستانه بین سران قوا و یا برخی افشاگری های سیاسی و یا خط و نشان کشیدن های داخلی و خارجی (فارغ از صحیح یا غلط بودن آنها)، بازار ارز دچار آرامش و یا تلاطم شد و این نشان می دهد که مسائل روانی و سیاسی به شدت بر آرامش اقتصاد و به خصوص آرامش بازار حساس ارز تأثیر گذار است. پس نمی توان عجیب دانست وقتی یک دولت سرکار بیاید که برای دشمن خط و نشان نمی کشد و دشمن نیز برای او خط و نشان نمی کشد و یا هنوز وارد اختلاف و تنش با سایر قوا و نهادها نگردیده است، بازار نیز طعم آرامش را خواهد چشید و بازار آرام و مطمئن موجب افزایش ارزش پول ملی  کاهش قیمت ارز خواهد شد.

نتیجه: با توجه به عوامل فوق می توان دید که افزایش قیمت ارز و سکه ناشی از عوامل مختلف داخلی و جهانی بود که بخشی از آن به خصومت استکبار جهانی، بخشی به سوء مدیریت دولت و مجلس، بخشی به فتنه گری فتنه گران و قسمتی نیز به سوءاستفاده ی سوءاستفاده گران برمی گردد و نباید به صورت کلی و قطعی، همه را متوجه یک فرد یا گروه نمود، بلکه باید با تحلیل مناسب و صحیح نقش هریک، کشور را به سمت صحیح هدایت نمود. در حال حاضر بین عوامل مهمی که در بالا آوردم و روی قیمت ارز تأثیر دارند، عامل فضای آرامش سیاسی و اتحاد و همدلی بین قوا بیشترین عامل شفاف و تأثیر گذار بر کاهش فعلی قیمت ارز به شمار می رود و برخی مسائل مانند امور مدیریتی در کنترل بازار و اقتصاد تا انتقال قدرت به دولت جدید محقق نخواهد شد و البته ممکن است برخی از موارد و تفاهمات زیرزمینی برخی مفسدان اقتصادی نیز در این خصوص تأثیر گذار باشد که جز با دخالت و پیگیری نهادهای اطلاعاتی و قضایی قابل استناد نخواهند بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۰۷
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۰۱ ب.ظ

آیا چاپ اسکناس درشت برای اقتصاد کشور مفید است؟

بسم الله الرحمن الرحیم

جیرینگاگر چه اسکناسهای درشت باعث می شوند تا زحمت مردم در حمل پول و استهلاک دستگاه های خودپرداز کم شود و جایگزین موقت و کم هزینه ای برای حذف چند صفر از پول تلقی و بهترین جایگزین برای چاپ چک پول های بدون پشتوانه و نقدینگی افزا تلقی می شود، ولی یک ایراد اساسی نیز دارد؛ شفافیت اقتصادی از اولین نیازهای یک اقتصاد پویا، سالم، قابل رصد و مالیات بردار است و در شرایطی که مدیریت کشور چه به لحاظ پایش درآمدها و چه به لحاظ پایش معاملات و هزینه ها محتاج شفافیت اقتصادی است،‌ انتشار پولهای درشت و هر چیزی که باعث کاهش استفاده از کارتهای اعتباری گردد بر خلاف جهت شفافیت اقتصادی تلقی می گردد.


به نظر می رسد انتشار پولهای درشت مشوقی برای استفاده از پول نقد به جای کارت اعتباری یا سایر روشهای الکترونیکی تلقی شود در حالی که بهتر است دولت برای تسهیل انجام معاملات،‌ هزینه هایی که برای انتشار پول های درشت و جمع آوری پول های خرد و قدیمی صرف می کند را صرف توسعه نظام بانکداری الکترونیکی و فراگیری و آموزش نماید. نظامی که اگر چه نسبت به چندسال پیش به پیشرفت قابل توجهی دست یافته است اما هنوز نتوانسته است جایگاه اصلی خود را بیابد. نظام بانکداری الکترونیکی باید به مرحله ای برسد که تمام مردم بتوانند اکثر فعالیت های اقتصادی ریز و درشت خود را بدون نیاز به پول و مراجعه به بانک و تردد در شهر انجام دهند.

متأسفانه همینک بسیاری از بانک ها فقط به شعب خود سرویس می دهند و حتی خدمات ساده ی خود را نسبت به سایر اعضای شتاب محدود کرده اند و خدمات معمول نیز با اجرت و دریافت هزینه انجام می شود و تعداد زیادی ازبانک ها و موسسات عالی نیز عضو شبکه شتاب نیستند و عملاً بسیاری از مردم برای انجام کارهای معمول خود ناچارند پول نقد در جیب بگذارند و یا در تعداد زیادی بانک حساب داشته و کارت اعتباری تهیه کنند و حال اینکه اگر تمام بنگاه های اقتصادی و تمام افراد بتوانند بدون پول از طریق سیستم های الکترونیکی امورشان را به سادگی انجام دهند، عملاً نیاز به پول درشت و هزینه های انتشار آن نیز کاهش خواهد یافت.

اگر چه کشور اکنون از نظر سرعت اینترنت از کشورهای عقب مانده است اما ضریب نفوذ اینترنت و موبایل در کشور ما این ظرفیت را ایجاد کرده است که با کمی توسعه و آموزش وهدایت، با شتابی خوب به سمت بانکداری الکترونیکی برویم، دولت باید به جایگاهی از بانکداری الکترونیکی برسد که برای معاملات نقدی یک سقف تعیین کرده و کلیه معاملات را از مسیرهای قابل کنترل و پایش بانکی سامان دهد تا بتواند اقتصاد کشور و مسیر گردش نقدینگی را در بازارهای مختلف و فعالان اقتصادی کنترل کند و با تدابیر صحیح و به موقع اقتصادی در تنظیم بازار و اخذ مالیات واقعی، اقتصاد کشور را هم سامان دهد و هم از وابستگی به نفت دور کند و هم مفاسد اقتصادی را به خوبی و در اسرع وقت کنترل نماید.

پول الکترونیک 

در کنار بحث شفافیت، یکی دیگر از ایرادات ترویج معاملات با استفاده از پول نقد مسائل امنیتی است در صورتی که استفاده از کارتهای اعتباری و سایر روشها مانند استفاده از اثردوانگشت، از حمل و نقل پول و نگهداری آن در بنگاه های اقتصادی و افزایش نابجای سوخت و ترافیک شهری و آلودگی محیط زیست و هزینه های جانبی جهت کاهش این موارد جلوگیری می نماید، به نظر می رسد دولت در گام اول اصلاحات بانکی و در جهت شفافیت اقتصادی، باید طوری تمام برنامه های بانکی را سامان دهد که در وهله ی اول نظام اقتصادی کشور به سمت شفافیت حرکت نماید، همانطوری که قبلاً نوشته بودم، شفافیت اقتصادی اولین شرط تحقق اقتصاد مقاومتی و حماسه اقتصادی است.

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۰۱
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۱۸ ب.ظ

تحلیلی در مورد شعارهای دکتر رضایی

بسم الله الرحمن الرحیم

آقای دکتر رضایی در دوره های مختلف حضورش در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان یک نامزد با برنامه معروف گردیده است و با توجه به این که همواره رأی ناچیزی داشته است، برنامه هایش به دقت مورد واکاوی قرار نگرفته است،‌ اما امسال نحوه و لحن صحبت های دکتر رضایی با سایر نامزدها و شیوه ی مطرح کردن خود به عنوان تنها فرد بابرنامه و فراجناحی مرا به آن داشت که مختصراً به برنامه های دکتر رضایی بپردازم.

متأسفانه آنچه که به عنوان برنامه های آقای دکتر رضایی مطرح می شوند در حد رؤوس برنامه و یا شعارهای تبلیغاتی هستند که عموماً بر افزایش یارانه های مختلف (مثل یارانه سبز و افزایش یارانه هدفمندی)، افزایش تسهیلات بانکی در زمینه های مختلف، هدیه ی ازدواج 23 میلیون تومانی، بخشش و استمهال بسیاری از تسهیلات گذشته بانکی و افزایش بودجه های مناطق مختلف و.... تأکید دارد ولی کلامی و برنامه ای از چگونگی تأمین این منابع ارائه نمی گردد. هم اینک کشور برای تأمین منابع همین یارانه ها و مخارج جاری کشور دچار مشکل است و برنامه ی دولتها در اولین گام باید مبتنی بر افزایش درآمدها و نحوه ی انجام تعهدات موجود باشد، نه این که بر همین تعهدات و هزینه های موجود نیز بدون تأمین منابع،‌ افزوده گردد، مسئله ای که دکتر غرضی به خوبی و سادگی برآن تأکید می کند.

به راستی چه کسیست که نداند بخشی از مشکلات حال حاضر کشور حاصل همین حاتم بخشی هاست، پرداخت بیش از میزان مشخص شده در قانون هدفمندی یارانه ها،‌ پرداخت تسهیلات بدون نظارت در کارگاه های زودبازده، استمهال تسهیلات مختلف و متفاوت برای چندسال و ....، خود بخشی از مشکلات کشور مانند افزایش نقدینگی، افزایش تورم و کاهش توان بانکها در پرداخت تسهیلات مجدد به تولید و ... را موجب شده است و دکتر رضایی نه تنها گویا بر تشدید همان رویه اصرار دارد بلکه منابعی نیز برای جبران و تأمینن آن ها تعیین نمی کند.

اصل مغفول در برنامه ها و شعارهای دکتر رضایی این است که هیچ هزینه ای نباید برای دولت ایجاد گردد، مگر این که اولاً با تأمین دقیق منابع صورت گیرد و ثانیاً با محاسبه ی عوارض احتمالی آن اجرایی گردد؛ غیبت این دو مورد از برنامه های هر نامزدی متأسفانه موجب می شود که نظر مخاطب به این سمت رود که این شعارها بیش از این که اجرایی، علمی و براساس مصلحت باشد در جهت پرکردن سبد آرا مطرح می شوند، به عنوان مثال افزایش میزان یارانه نقدی بدون تعیین میزان افزایش قیمت حاملهای انرژی تنها یک شعار ناقص و عوام فریبانه تلقی می گردد که در چندماهه اخیر از سوی دولت نیز بارها استفاده شد.

شاید حامیان آقای رضایی بر مواردی مانند صادرات غیرنفتی به عنوان منابع درآمدی جدید یادکنند، اما باید بدانند که حتی با فرض افزایش چنین درآمدی بازهم جبران کردن 50 درصد کاهش فروش نفت و گاز برای هزینه های موجود باید در اولویت باشد نه افزایش هزینه ها! و دیگر این که تنها درآمدهایی قابل برنامه ریزی بلندمدت هستند که قابل اتکا و مطمئن باشند وگرنه همین الان هم صادرات غیرنفتی و نفتی به دلیل تحریم های بانکی و مواد اولیه با مشکل مواجه است و امکان تشدید مشکلات  با تحریم های جدیدتر وجود دارد و هر دولتی ابتدا باید برنامه خود را برای تثبیت و افزایش درآمدها با یافتن منابع مطمئن و غیرقابل تحریم ارائه نماید.

بازهم ممکن است برخی در پاسخ به انتقادات من بگویند که دکتر رضایی با تقدیم لایحه های خوب، مجلس را به تصویب برنامه های خوب و اجرایی واخواهد داشت و هزینه هایی که دکتر رضایی خود را به آنها متعهد می سازد را تأمین خواهد نمود که بازهم باید در پاسخ بگوییم که دکتر رضایی نمی تواند یک قوه ی مستقل دیگر را مجبور به چنین تصمیماتی نماید و باید این احتمال را بدهد که مجلس ممکن است با برنامه های او به مصالحی موافقت نکند و آنگاه است که یا در قبال مردم بدقول خواهد شد و یا مثل برخی دعواهای اخیر مجلس و دولت،‌ با مجلس جنگ خواهد کرد.

بحث دیگر این که شاید حامیان برنامه های دکتر رضایی بگویند که ایشان با تنش زدایی سیاسی در عرصه بین المللی، اقتصاد کشور را به زودی از تحریم درآورده و حل مشکلات اقتصادی و پرداخت هزینه های جدید را میسر خواهد نمود که در پاسخ خواهم گفت که اولاً براساس ابتدایی ترین تعاریف عقلی، نباید برای درآمد کسب نشده،‌ کیسه دوخت و ثانیاً این که باید دانست که مشکلات کشور تا کم نشود،‌ میز مذاکره محلی برای امتیاز دادن از ترس نقاط ضعف خواهد بود و دولتها باید بتوانند اقتصاد و آرامش کشور را تثبیت نمایند و سپس به موفقیت در مذاکرات امیدوار باشند و ثالثاً مذاکرات به طرفین مذاکره بستگی دارد و صرف اراده ی یکی از طرفین موجب حل مشکل نخواهد شد و گروه 5+1 اثبات کرده است که فشارهایی که به ایران می آورد به دلیل مسائل هسته ای نیست بلکه بحث مسائل سیاسی و ضدیت با اصل جمهوری اسلامی ایران است همانطوری که این تحریمها قبل از بحث هسته ای و در کنار مسائل دیگری مانند جنگ و ترور و جاسوسی نیز وجود داشته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۱۸
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۴۹ ق.ظ

سرتیم برنامه ریزی اقتصادی دکتر جلیلی کیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سر تیم برنامه ریزی دکتر جلیلی، آقای پروفسور مسعود درخشان هستند که برخی سوابق تحصیلی و علمی ایشان را تقدیم می کنم، البته ایشان سوابق متعدد دیگری در زمینه های اجرایی، تألیف، سوابق آموزشی و پژوهشی و ... نیز دارند که به صورت مفصل دراین آدرس قابل مشاهده هستند.

derakhshanسوابق تحصیلی:
کارشناسی اقتصاد از دانشگاه تهران
کارشناسی‌ارشد (اقتصاد‌سنجی)‌ و‌دکتری (اقتصاد ‌ریاضی‌ و‌ بهینه سازی) از دانشگاه های‌ آکسفورد‌ و‌ لندن

گوشه ای از مجاهدت های علمی:
-همکاری با آیت الله حسین مظاهری در راه اندازی و تدریس اولین دوره رسمی اقتصاد اسلامی در حوزه علمیه قم (فیضیه) در سال 61
-همکاری با آیت الله مهدوی کنی در برنامه ریزی دروس تخصصی دانشگاه امام صادق (ع) و بنیانگذار و اولین رئیس دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد این دانشگاه از 1362 تا 1370 و پرورش استادان برجسته ای در رشته های مختلف علوم اقتصادی
-همکاری نزدیک و تدریس مستمر در گروه اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس از بدو تاسیس این دانشگاه از سال 1361 تا 1370 و پرورش استادان برجسته ای در رشته های مختلف علوم اقتصادی
-راه اندازی گرایش اقتصاد مالی در دوره ی دکتری دانشگاه علامه طباطبایی برای اولین بار در کشور
-راه اندازی دوره ی دکتری اقتصاد نفت و گاز در دانشگاه علامه طباطبایی برای اولین بار در کشور و در کشورهای عضو اپک
-تهیه ی سرفصل ها و متن درسی برای درس اقتصاد آسیای مرکزی با تمرکز بر اقتصاد سیاسی نفت و گاز برای دانشگاه لندن برای سال تحصیلی 1997-1998 میلادی
-تهیه سرفصل ها و متن درسی مالیه بین المللی برای دوره فوق لیسانس دانشگاه لندن در سال 2000 میلادی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۲ ، ۰۲:۴۹
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۳۱ ب.ظ

جلیلی تنها گزینه است

بسم الله الرحمن الرحیم

گفتمان رایج در نامزدهای انتخابات با دوشاخه مذاکره و مقاومت و برایند این دو قابل تحلیل است، یعنی چند نفر می گویند تا روی میز مذاکره، تحریم ها را کنار نزنیم در داخل کشور قادر به حل مشکلات نیستیم و مذاکره محورند، گروهی دیگر می گویند تا در داخل نقاط ضعف کلیدیمان را نپوشانیم در میز مذاکره نیز پیروزی نخواهیم داشت و دکتر جلیلی مظهر این گفتمان است.

مبنای گفتمان هر نامزد، نسخه ی تجویزیش را مشخص می کند و حتی با فرض این که سابقه ی اجرایی جلیلی کمتر از برخی نامزدهاست، ولی به این دلیل که مشکل را و دارو را درست کشف کرده است تنها گزینه ی ممکن برای برون رفت از مشکلات می دانم.

واشنگتن پست: جلیلی اهل مقاومت است سازش کار نیست

به غیر از تشخیص و تجویز درست، شخصیت جلیلی نشان می دهد به حرفهایی که می زند پایبند است، اما بدانید که همین مواضع انقلابی وقتی از دهان افرادی مثل روحانی یا عارف بیرون می آید، هرگز قابل باور نخواهد بود چرا که مشی سیاسی شان با این مواضع در تضاد بوده است و یا اگر برخی دیگر، همین مواضع جلیلی را بگویند که نمی گویند با طرز تفکر تکنوکراتانه شان منافات دارد، چرا که گفتمان انقلاب با اقتصاد مقاومتی قابل اجراست و مدیریت مقاومتی با تکنوکراسی در تضاد کامل است، تکنوکراسی ابزار و مدل های علم اقتصاد و مدیریت را تنها راه می داند و بین گزینه کسب درآمد یا توسعه و گزینه افزایش میزان مقاومت یا عدالت، گزینه اول را انتخاب می کند.

به نظر می رسد جلیلی علی رغم این که مرد کارکشته میدان مذاکره است ولی چندان به این عامل برای رفع مشکلات کشور به عنوان گزینه ی اصلی نگاه نمی کند، او می داند که روی میز مذاکره این برایند نقاط ضعف و قدرت هر یک از طرفین است که موجب افزایش قدرت چانه زنی او می شود. چگونه وقتی کشوری در حل مشکل تورم و تولید دارو و مرغ ... مشکل دارد می تواند مشت بر میز مذاکره بکوبد و امتیاز بگیرد؟! او می داند که وقتی به نقطه ی حساس در مذاکره می رسیم ضعف های ما همان محدودیت های ماست و او برای این آمده است که سیاست و اقتصاد پارا المپیکی ما را به پای سیاست خارجی المپیکی برساند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۳۱
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر چه بسیاری از نامزدها عاشق برنامه دادن برای خرج و هزینه به خصوص از نوع یارانه ای هستند اما کمتر نامزدی است که تمایل چندانی به بحث دخل و چگونگی متعادل سازی بین دخل و خرج داشته باشد. نامزدهایی که تمام مشکلات کشور را با یارانه و تسهیلات و استمهال می خواهند حل کنند، نمی گویند که این همه یارانه های رنگی را از کدام محل می خواهند تأمین کنند.

به بحث دخل که می رسد همه خلاصه می گویند باید از نفت فاصله بگیریم و در جزئیات به صادرات غیرنفتی و توریسم و حقوق ترانزیتی اشاره می کنند اما حواسشان نیست که تمام این گزینه ها نیز قابل تحریم هستند یعنی اولاً با تحریم های بانکی و ثانیاً با تحریم های بخشی غیرقابل حصول می شوند.

sjalili انتخابات 92   سعید جلیلی

تنها عاملی که در بحث دور شدن از وابستگی به نفت کمترین تأثیر را از تحریم می پذیرد بحث مالیات است. تدوین و انسجام در اطلاعات اقتصادی در تمام حوزه های اساسی از ارز تا مسکن و خودرو و .... می تواند دولت را در شناسایی درآمدهایی واقعی اقشار متمول یاری نماید و این شناخت صحیح از اقتصاد کشور است که هم امکان نظارت و پایش را می دهد و هم امکان اخذ مالیات را که این مسئله جزء اولین اولویت های اقتصادی دکتر جلیلی مطرح گردیده است.

این که بیشتر مالیات کشور از اقشار کارگر و کارمند ستانده شود و سایر اقشار براساس خوداظهاری و آنهم با تأخیر یکساله درصدی از مالیات واقعی را پرداخت نمایند اگر به نحوی اصلاح شود که سایر اقشار به خصوص اقشار پردرآمد نیز مالیات واقعی درآمد خود را بدهند می توان ایران را مانند سایر کشورهای دنیا با همین پول مالیات اداره کرد و البته در کنار مالیات می توان به سایر درآمدها نیز چشم داشت چرا که وقتی دشمن بداند که تحریم ها در خصوص درآمد کارگر نیست عملاً توجیهی برای ادامه ی آنها نخواهد داشت.

اگر چه بحث دریافت مالیات با تکمیل نظام اطلاعات اقتصادی کشور قبلاً در صدر برنامه های دکتر جلیلی عنوان شده بود ولی امروز در مناظره به آن پرداخته نشد که شاید به جهت جلوگیری از ریزش رأی بوده باشد، البته باید دانست که گرفتن مالیات واقعی از دلالان ارز و مسکن و خودرو و تجار و طلافروشان و .... چیزی نیست که موجب کاهش محسوس آرا گردد و در عوض موجب افزایش آرای طبقات متوسط و ضعیف می گردد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۱۹
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۱ ق.ظ

هورای عاشقان آمریکا، آنهم به چه بهانه ای!

بسم الله الرحمن الرحیم

چندیست که به دلیل تحریم های آمریکا، شرکتهای سخت افزاری و نرم افزاری مطرح دنیا از ارائه ی هرگونه فروش و ارائه ی خدمات به ایرانیان منع شده اند، به حدی که حتی به ایرانیان خارج از کشوری که قابل شناسایی باشند نیز خدمات ارائه نمی کردند که بنا به آخرین تصمیمات دولت آمریکا این تحریم لغو شده است و این لغو تحریم با ذوق زدگی و کف و هورای عاشقان غرب همراه شده است.

این تحریمها به نوعی بود که اگر شما یک نرم افزار آنتی ویروس یا یک موبایل سامسونگ خریده بودید، از ارائه خدمات پشتیبانی که حق شما بوده است محروم می شدید، ولی این تحریم های ناجوانمردانه در آن زمانی که وضع می شدند نه تنها با انتقاد غرب دوستان و عاشقان آمریکا همراه نمی شدند، بلکه ایشان با سکوتشان برای این تحریم ها مشروعیت نیز قائل می شدند، ولی در همین یکی دو روزه که خبر لغو این تحریم ها منتشر شده است، همان ها که سکوت کرده بودند با جیغ و دست و هورا برای معرفت و جوانمردی آمریکا اشک شوق ریختند.

لغو تحریم کامپیوتر و موبایل و نرم افزار ارتباطی / احتمال لغو تحریم مواد غذایی و دارومعاون وزیر امور خارجه آمریکا حین خبر از لغو تحریم سخت و افزار و نرم افزار های حوزه ارتباطات (رایانه و موبایل) گفته است که ممکن است تحریم های غذا و دارو نیز حذف شود که همین هم جای تأمل دارد اول این که تا کنون آمریکایی ها منکر تحریم دارو بودند و دوم این که چرا آنچه که به سلامتی و حیات مردم مربوط است در درجه اول رفع تحریم قرار نگرفته است؟! 

بحث رفع تحریم ها البته با توجه به نزدیکی به انتخابات و نقشه های احتمالی پس از آن، ما را به یاد جلوگیری از تعطیلی سایت تویتر در 4 سال پیش در حمایت از فتنه گران می اندازد براستی چرا برخی متوجه نیستند که همانطور که تحریمهای آمریکا در جهت تضعیف انقلاب انجام می شود، رفع آنها نیز جز در همان راستا نیست؟! آیا بهتر نیست عاشقان و دلدادگان آمریکا و غرب به جای چشمشان، با عقلشان فکر کنند؟!

آیا با کمی تدبر نمی توان متوجه شد که آمریکا در پشت پرده ی اعلام رفع قطعی و احتمالی برخی تحریم ها به دنبال کسب اعتماد نسبی و لااقل کاهش تنفر ایرانیان از آمریکا و افزایش گرایش به گزینه های مورد حمایت آمریکا یعنی اهالی تسلیم و سازش است؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۱
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۳۵ ب.ظ

گویا فریادرسی نیست

بسم الله الرحمن الرحیم

علی رغم این که مطالب مرتبط با مسکن مهر را در وبلاگ مخصوص آن منتشر می کردم ولی این مطلب را که به نوعی دادخواهیست در این وبلاگ نیز تقدیم می نمایم، تا شاید به بصر مسئولان استان گیلان یا کشوری رسانده شود.

براساس آخرین اخبار واصله، علی رغم این که 8 ماه پیش اداره مسکن و شهرسازی، به دلیل تأخیر و ضعف، دستور کتبی فسخ قرارداد با هماهنگی مشاور پروژه را در مورد پیمانکار داده بود، ولی بالاخره با عدم حمایت مشاور و حمایت های بی دریغ مسئولان استانی از پیمانکاران، ماده 48 یعنی خاتمه قرارداد بدون پرداخت جریه و خسارت تصویب و به تعاونی و پیمانکار ابلاغ گردید.

چگونه می توان پذیرفت پروژه ای که 8 ماه پیش به دلیل ضعف و کاهلی پیمانکار به اجرای ماده 46  ملزم شده بود، با افزایش 8 ماه دیگر به مدت تأخیر، به جدایی براساس ماده 48 (یعنی بدون پرداخت خسارت و جریمه) تخفیف داده شود؟!!!

چگونه می توان پذیرفت که شرکت مشاور، تأخیر بیش از 20 ماهه پیمانکار را آنهم تا اینجای پروژه (کمتر از 85درصد از پروژه) واجد شرایط ماده 46 ندانسته و او را مستحق پرداخت خسارت نداند؟! در حالی که حتی با احتساب 7 ما تأخیر مجازی که برای پیمانکار با گشاده دستی تعریف کرده اند، بازهم مدت تأخیر و میزان باقی مانده از پروژه، نشان دهنده ی تخلف آشکار پیمانکار است؟!

البته جای تعجب ندارد وقتی بدانیم همین مشاوری که بر تخلفات پیمانکار سرپوش گذاشته است، به واسطه ی همین تأخیرات، تاکنون دوبرابر مبلغ قراردادش اجرت دریافت کرده است (یعنی به جای حدود 85 میلیون تومان، تاکنون حدود 170 میلیون تومان پول از تعاونی و درواقع از کارمندان مستأجر دریافت کرده است)، بازهم جای تعجب ندارد که اعضای هیأت مدیره همین مشاور از اقوام درجه یک کارمندان ادارات دخیل در مسکن مهر هستند و براساس همین روابط وارد این عرصه مهم شده اند؛ و جای تعجب نیست وقتی مدیران و مسئولان استانی از پیمانکارانی که تاکنون همه گونه حمایتی در ترک تشریفاتی کردن قرارداد و مبالغشان کرده اند، حمایت های بیشتری بعمل آورند؛ جای تعجب نیست وقتی بدانیم شرکت مشاوری که اینچنین به 600 خانوار ظلم می کند، تنها 4 ماه قبل از عقد قرارداد تأسیس شده است و با همین سابقه 4 ماهه موفق یه عقد چنین قرارداد عظیمی شده باشد، اصلاً آیا می توان چنین شرکتهای مشاوره و پیمانکاری را هرچند با تخلفات عدیده محکوم کرد؟!!

اکنون متقاضیان مسکن مهر کارمندان رشت بیش از 22 ماه تاکنون و حداقل 8 ماه دیگر تا زمان تحویل، اجاره مسکن بیشتر پرداخت می کنند و با افزایش قیمت مصالح بیش از 50 درصدی مواجه شده اند و همین تأخیرات، سود تسهیلات بانکی دوره مشارکت شان را نیز افزایش داده است و این یعنی هر متقاضی مسکن مهر در نتیجه ی تخلفات پیمانکاران و مشاوران مسکن مهر حداقل 20 میلیون تومان خسارت می بیند و تمام این خسارت هم تنها از جیب متقاضیان می رود و مسئولان و مدیران استانی با گشاده دستی از جیب کسانی که به امید پایان مستأجری در این طرح ثبت نام کرده اند، این مبالغ را بخشیده اند.

بازهم تکرار می کنم ای کاش یکی از مسئولان حتی به قصد عتاب، از حقیر، مستندات حرفهایم را می خواست، نمی دانم آیا هنوز فرصتی برای دریافت جریمه و خسارت از  پیمانکار باقی مانده است یا خیر! ولی خیلی دوست دارم لااقل یک فریاد رس بین این همه مسئول و مدیر استانی و کشوری پیدا شود.... 

راستی یک سوال از اعضای تعاونی ها:

چرا هیچ اقدام عملی در راستای رساندن اعتراض به گوش مسئولان نمی کنند؟! مگر جز این است که حق گرفتنیست؟!!!

مطلب مرتبط: تخلفات گسترده در مسکن مهر رشت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۳۵
سیاوش آقاجانی