تحلیلی دردمندانه برای بچه حزب اللهی ها
بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه که مسلم است این که جلیلی و لنکرانی ها متأسفانه حالا حالاها رییس جمهور نمی شوند، بیشتر رأی مردمی که حتی با قاطعیت آرا به احمدی نژاد رأی دادند هم نه به خاطر انقلابی گری و پرتلاشی و عدالت طلبی او بود، بلکه تا کسی بگم بگم و سیاه نمایی از وضع موجود نداشته باشد عملاً نمی تواند از مردم رأی قاطع بگیرد. احمدی نژاد اگر چه انقلابی و مبارز و استکبار ستیز و پرتلاش بود، ولی در 84 و 88 مردم به افشاگری هایش و به خاطر آن لیست هایی که در جیب داشت رأی دادند، متأسفانه رأی به انقلابی گری و سلامت نفس در این کشور در حدود همان 4-5 میلیون است و بس؛ و این رویه نشان می دهد که به این زودی ها نمی توانیم شاهد کسانی در رأس دولت باشیم که عملگرا، اخلاقی و بدور از حاشیه سازی باشد.
و اما تکلیف بچه حزب اللهی ها چیست؟ اولین گام این است که از موقعیت انفعالی و درگیری های لفظی با خودشان بیرون بیایند و بدانند که این بچه حزب الهی ها هستند که باید شرایط جامعه را به سمتی ببرند که مدیران متدینی که اهل سیاست بازی و افشاگری ها و سیاه نمایی ها نیستند بتوانند در دل مردم جاخوش کنند و رأی بیاورند؛ باید حزب اللهی ها اول از خودشان شروع کنند و آینه ی رعایت اخلاق باشند تا فضای جامعه اینقدر اخلاقی بشود که سیاه نمایی و افشاگری چه از سمت احمدی نژادی ها باشد و چه از سمت روحانی ها و چه از سمت ولایتی ها و یا هرکس دیگر، محکوم و ضداخلاقی حساب شود، نباید به خودمان اجازه دهیم برای رسیدن به مراتب مدیریتی حاضر به هیچ عمل غیراخلاقی شویم و از خدا بخواهیم تا به شایستگی اخلاقی نرسیده ایم ما را در جایگاهی ننشاند که خطیر باشد و ای کاش کسانی هم بودند و یا باشند که احساس وظیفه کنند و کرسی های مدیریت را به شایستگان و مدیران مومن و متخلق به اخلاق اسلامی بسپارند نه به کسانی که برای داشتن یک پست، دست به ریا و چاپلوسی و اعمال ضداخلاقی می زنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.