انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صدا و سیما» ثبت شده است

دوشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۲۶ ق.ظ

حذف یارانه 3 دهک بر مبنای خود اظهاری!!

بسم الله الرحمن الرحیم

برنامه گزارش خبری شبکه 2، امشب به حذف یارانه 3 دهک از یارانه بگیران می پرداخت، تصمیمی که با تصویب کمیسیون اقتصادی مجلس مقرر شد که به صحن مجلس برود تا تکلیفش توسط نمایندگان مجلس روشن شود. (با توجه به این که این مطلب را در دفعات متعددی مورد بحث و بررسی قرار داده ام، از تشریح نظر خودم خودداری می کنم و از شما دعوت می کنم به برچسب "هدفمندی یارانه ها" وبلاگ مراجعه فرمایید). میهمانان برنامه آقایان دکتر قادری (عضو کمیسیون برنامه و بودجه) و دکتر پورابراهیمی (نائب رییس کمیسیون اقتصادی مجلس) بودند. مقدمه حرفشان این بود که به هر قیمتی که شده باید این 3 دهک هرچه زودتر از یارانه بگیران حذف شوند و در برابر این سوال که از چه راهی این 3 دهک قرار است شناسایی بشوند، تنها منبع اطلاعاتی در گام اول، همچنان همان اطلاعات خود اظهاری را عنوان کرده و احتمال استفاده از اطلاعات پراکنده برخی سازمانها برای صحه گذاری این خوداظهاری ها را در مراحل بعدی نیز می دادند.

جالب است که آقای پور ابراهیمی به عنوان یکی از نمایندگانی که با حذف یارانه 3 دهک موافق است، در پاسخ به این سوال که از اول قرار نبود کسی از گرفتن یارانه ها حذف شود، تلویحاً گفت که آقای احمدی نژاد سرخود چنین قولی داده بود و مجلس از همان ابتدا مخالف بوده و خودشان را از چنین تعهدی مبرا می داند، انگار نه انگار هدفمندی یارانه ها اصولاً لایحه دولت بوده است و این که مجلس حق ندارد تعهدات دولت به مردم را در این خصوص نقض نماید.

بعداز پایان گزارش خبری، شبکه 1 را که ببینی، برنامه پایش نیز به همان بحث می پردازد، این برنامه نیز اذعان می کند که کمیسیون اقتصادی مجلس موافق است و دولت با حذف 3 دهک به دلیل نداشتن اطلاعات قابل اتکا مخالفت می کند، که به منظور تحلیل نظرات مجلس و دولت، به صورت تلفنی نظر دکتر جواد صالحی اصفهانی، استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیا را جویا می شوند، او نیز با نظر دولت کاملاً موافق بوده و اصولاً شناسایی دهک ها را غیرعملی می داند، او برای حل مشکل درآمدی دولت، راه حلهای دیگر را مناسب تر و عملی تر از حذف یارانه های برخی دهک ها می داند.

محسن شکوری کارشناس فناوری اطلاعات نیز میهمان تلفنی دیگر برنامه پایش بود که مقدمه ی شناسایی دهک ها را محدود به استفاده از سامانه ی ویژه ی شناسایی اطلاعات املاک می داند، او گفت که این سامانه در دولت قبلی تقریباً آماده شد ولی اجرایی نشده و هم اکنون دولت جدید نیز تاکنون در خصوص آن اظهار نظری نکرده است، در واقع او نیز تلویحاً بدون استفاده از یک بستر اطلاعاتی شفاف و دقیق ملی، رصد دارایی مردم را غیرممکن می داند.

در این چندسال، تنها بستر اطلاعاتی که برای حذف برخی دهکهای درآمدی از دریافت یارانه ذکر شده است، همان اطلاعات خوداظهاری است و تجربه نشان داده است که جز در مورد کارمندان و کارگران که فیشهای حقوقی مشخصی دارند، برای سایر مشاغل، صرف خوداظهاری معیار خواهد بود و نتیجه ی این خود اظهاری ها مثل نتایج خلاف واقع خوداظهاری های مالیاتی، به هیچ وجه برای مسئله ی حساس حذف 3 دهک از یارانه بگیران قابل اتکا نخواهد بود؛ چرا که در این روش ها، تنها اطلاعاتی که مستند و قابل راستی آزمایی است همان درآمد اقشار کارگر و کارمند است و شناسایی و صحه گذاری اظهارات سایر طبقات درآمدی به هیچ وجه میسر نیست (که اگر بود در دریافت مالیات از آن شیوه ها استفاده می شد) که این مسئله موجب می شود تا دهکها بر اساس اطلاعات غلط تعیین گردند و به احتمال قریب به یقین، افراد زیادی که درآمدهای بالاتری دارند با خوداظهاری های کذب، خودشان را در دهک های ضعیف تر جا داده و در نتیجه افراد ضعیف در دهک های مرفه دسته بندی شوند، مسئله ای که در تجربه ی خوشه بندی و دهک بندی قبلی که در دولت دهم رخ داد نیز مشاهده گردید و به دلیل همان تناقضات، عملاً دولت که خودش را آماده ی استفاده از نتایج دهک بندی ها کرده بود، از این مسئله سر باز زد.

امیدوارم مجلس و کلیه کسانی که ناخواسته دولت را به سمت دهک بندی و حذف دهک ها هل می دهند، قبل از آن که دیر بشود بفهمند که این مسئله، موجب ظلم در حق کارگران و کارمندان و اقشاری که درآمد شفاف دارند خواهد شد و حتی اصلاحیه های بعدی آن نیز نخواهد توانست عواقب شدید اجتماعی و حتی اقتصادی آن را بکاهد، مجلس توجه داشته باشد که تصویب قوانین غیراجرایی نه تنها هیچ کمکی به مدیریت کشور نخواهد کرد، بلکه موجب تشدید مشکلات خواهد شد.

مطالب مرتبط:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۲ ، ۰۱:۲۶
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۲ مهر ۱۳۹۲، ۰۸:۳۵ ب.ظ

نقدی بر برنامه مناظره قیمت ارز

بسم الله الرحمن الرحیم

برنامه ی مناظره ی این هفته ی عصر جمعه شبکه 1، با موضوع قیمت ارز برگزار شد که با توجه به اظهارات اخیر رییس بانک مرکزی در تأیید قیمت 3000 تومانی برای نرخ ارز، همچنین اهمیت آن برای اقتصاد کشور، مورد توجه اقشار مختلف از مصرف کنندگان تا تولیدکنندگان و تجار قرار گرفت، که شخصاً نیز چند روز پیش مطلبی با عنوان "پیرامون ارز 3000 تومانی" نوشته بودم که به تشریح خودم در این خصوص نمی پردازم ولی ایرادات شکلی و بعضاً محتوایی به برنامه دارم که تقدیم می کنم:

1- سطح میهمانان برنامه به درستی رعایت نشده بود که این مسئله مورد انتقاد دکتر خوش چهره قرار گرفت و آقای حیدری اقرار کرد که مقامات دولتی مثل رییس بانک مرکزی که به این برنامه دعوت شده بودند، پاسخ رد داده اند. از سویی برخی میهمانان نیز از انتقاد آقای خوشچهره رنجیده خاطر شدند و بخشی از وقت برنامه را به دفاع از سابقه ی خود و گلایه گذاری پرداختند؛ با این وجود متأسفانه اظهارات برخی میهمانان در مواردی یا کارشناسی نبود و یا از موضوع بحث خارج بود. در یک سطح نبودن میهمانان برنامه از سوی دیگر باعث می شد که دکتر خوشچهره بیش از دیگران به خودش حق بدهد که صحبت بکند و حتی خودش را به عنوان معلم محق می دانست به اندازه سایر مناظره کنندگان وقت برای پاسخ گویی تک تک ایشان داشته باشد که بعضاً اظهارات طولانی ایشان و  وقت های یک دقیقه ای ایشان که به 5 دقیقه می رسید برای مجری، مناظره کنندگان و تماشاچیان تلویزیونی آزار دهنده می شد.

2- سوال نظرسنجی برنامه متأسفانه بی دقت و پاسخش نیز قابل پیش بینی طرح شده بود که این مسئله متأسفانه در برنامه پایش نیز متواتراً مشاهده گردیده است در صورتی که طرح سوالات کارشناسی و دقیق می تواند به مدیریت اقتصاد کشور کمک شایانی بنماید اما وقتی سوال طوری طرح می شود که صرفه مستقیم مصرف کنندگان یا افراد بیشتری در جامعه در یک گزینه خاص که (در این برنامه همان کاهش قیمت ارز) خلاصه می شود، مسلماً تعداد بیشتری به این گزینه رأی خواهند داد و از کارآیی نظرسنجی خواهد کاست، در صورتی که به نظرم هیچ کدام از گزینه ها صحیح نبود، همانطوری که در مطلب "پیرامون ارز 3000 تومانی" عرض کردم مهمتر از قیمت ارز این است که با چه ابزارها و پشتوانه ای این قیمت حاصل شود، قیمت ارز باید به صورت واقعی و اصولی به سمتی هدایت شود که ارزش پول ملی تقویت گردد و اگر این هدایت به صورت واقعی و بدون حمایت از تولید صورت گیرد، تنها به ایجاد یک فضای مصنوعی و فشردن فنر قیمتها دست زده ایم تا در مقاطع بعد، کوچکترین تنشی موجب در رفتن فنر و بهم خوردن اقتصاد کشور گردد.

3- روش انتخاب افراد برای مناظره 2 نفره غیر اصولی به نظر رسید، در حالی که وانمود می شد تماشاگران برنامه آقایان خوشچهره و پرویزیان را برای مناظره انتخاب کرده اند اما عملاً چنین اتفاقی نیفتاد و به نظر می رسید که این افراد از قبل برای این بخش انتخاب شده باشند.

4- مناظره بدون هدف و بدون پیشنهاد به پایان رسید، عملاً هرکسی حرف خودش را می زد و مجری برنامه هم نتیجه گیری خودش را که همان لزوم تثبیت و ثبات قیمت ارز بود را اعلام کرد و هیچ جمع بندی مشخصی از سوی مناظره کنندگان ارائه نمی شد که شاید به شیوه هدایت مناظره یا سطح علمی و آمادگی میهمانان ارتباط داشت.

5- علی رغم این که حرف های آقای اسدالله عسگر اولادی به لحاظ این که دولت باید نرخ ارز را بر اساس مقایسه تورم داخلی و خارجی و ارزش واقعی پول محاسبه کند صحیح بود، اما اظهارات ایشان در سیاه نمایی شدید اقتصاد ایران و ویران تر شدن آن در صورت تصویب تحریم های جدید، عملاً بدون هرگونه مصلحت سنجی صورت گرفت، البته این بی دقتی در اظهارات سایر میهمانان نیز بارها دیده شد، مثلاً نماینده بانک مرکزی بارها و بارها طوری سخن گفت که گویا مسئولان این مرکز بدون کاهش تحریم ها هیچ کاری نمی توانند انجام دهند و تنها عامل تعیین کننده در قیمت ارز نتیجه مذاکرات و کاهش تحریم هاست و حال این که بانک مرکزی در رأس تمام نهادهای اقتصادی، می تواند در اقتصاد کشور نقش بسیار پررنگی حتی پررنگ تر از کاهش تحریم ها ایفا نماید.َ

نتیجه: اگر چه افزایش کمی و کیفی مناظرات می تواند به حل مشکلات کشور کمک کند اما برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در این برنامه ها نیز باید در برنامه و اظهارات خود به فکر عزت و مصلحت کشور باشند و نباید برای اثبات حرف و نظر و مصلحت صنف و گروه خود، نظام و انقلاب را در برابر تهیدات همیشگی دشمنان اینگونه آسیب پذیر نشان دهند؛ به یقین وقتی دشمن روی حتی وبلاگهایی امثال این وبلاگ حساس است، اظهارات نسنجیده ی میهمانان برنامه های رسانه ملی مورد دقت دشمنان نیز قرار دارد و همانطوری که ما به تحلیل های غربی و آمریکایی توجه می کنیم، ایشان نیز مدام میزان تأثیرگذاری تحریم ها را در کلام مطلعین و مسئولان کشور رصد می کنند و برهمان اساس سیاست های تحریمی خود را برنامه ریزی، تقویت و یا تضعیف می کنند. یقیناً وقتی هدف از این برنامه ها کمک به مدیریت کشور و معیشت مردم است، حتماً باید برنامه سازان و میهمانان این برنامه ها به مصلحت کشور و مردم بیشترین توجه را داشته باشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۲ ، ۲۰:۳۵
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۲، ۱۲:۱۸ ق.ظ

چند انتقاد به سریال کلاه پهلوی

بسم الله الرحمن الرحیم

آقای ضیاءالدین دری،‌ کارگردان مطرح سینماست که قبل از سریال کلاه پهلوی، سریال خوش ساخت کیف انگلیسی را ساخته بود و با توجه به موفقیت آن سریال، منتظر ارائه ی یک سریال خوب دیگر آن هم با محوریت حجاب و عفاف از ایشان بودیم که فارغ از تمام مزایای فنی و داستانی آن، متأسفانه این سریال که قرار بوده به تاریخ قانون کشف حجاب و حواشی آن و تقبیح رخدادهای آن زمان بپردازد، از مسیر اصلی خود منحرف شده است. هم در کیف انگلیسی و هم در کلاه پهلوی، صحنه هایی از روابط زن و مرد نامحرم وجود داشت که لیکن در سریال کلاه پهلوی،‌ نحوه ی نمایش این صحنه ها طوریست که به جای این که این رفتارها که بعضاً‌ بیشرمانه بین زن و مردان متأهل نیز به نمایش در می آید را تقبیح کند، خواسته یا ناخواسته بیشتر در عادی سازی این روابط گام برمی دارد.

ایرادات اصلی که در این خصوص می توانم بشمارم این است که:

اولاً، لازم به نظر نمی رسید که این تعداد صحنه های خلوت از نامحرمان را که بی پروا به تاریکی و تلقین شروع رابطه ی نامشروع ختم می شدند نمایش داده شود.

ثانیاً، نیازی نبود سریال اینقدر در نمایش این تصاویر خودش را بی طرف و خنثی نشان دهد و بدون اصرار بر تقبیح این روابط خط سیر داستان را دنبال کند؛‌ اگر کارگردان توانمندِ این سریال می خواست، می توانست صحنه های خیانت را با بکارگیری نور و صدا و تکنیکهای  هنری، به صورت یک منکر قبیح به نمایش درآورد، لیکن متأسفانه چنین عزمی در این اثر دیده نمی شود.

ثالثاً، متأسفانه این اثر، بیش از این که به وقایع تاریخی و تحلیل آنها بپردازد، به حواشی ورود پیدا کرده است که این حواشی اگر چه بر جذابیت اثر افزوده است اما متأسفانه باعث شده است تا هدف اصلی سریال تا حدود زیادی به حاشیه رانده شود.

رابعا،ً‌ پخش صحنه های مقطوع و برخی دیالوگها و رفتارهای بی پرده در آن، موجب برانگیختگی حس کنجکاوی کودکان و نوجوانان می گردد که یا باید این صحنه ها اصلاح می شدند و یا بایستی برای مشاهده آن محدودیت سنی قرار می دادند و زمان نمایش آن را از حالت عمومی خارج می کردند.

این مطلب در چریغ و 8 دی منتشر شد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۱۸
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۰۰ ب.ظ

10 نکته اخلاقی در آگهی های تبلیغاتی

بسم الله الرحمن الرحیم

تبلیغات های رسانه ای سهم زیادی از جدول پخش رسانه های مختلف را پر می کنند و از آنجا که در عصر رسانه به سر می بریم، آگهی های تبلیغاتی از زندگی مردم قابل تفکیک به نظر نمی رسد و از آنجا که این تبلیغات سوار بر موج بلند و قوی رسانه است تأثیرش نیز می تواند آبادگر و یا ویرانگر باشد.

کارکرد اصلی و اصولی تبلیغات این است که یک کالا یا خدمت و یا یک فرد یا گروه را به صورت صحیح و دقیق معرفی نماید تا مخاطب رسانه نسبت به آن کالا، خدمت یا فرد، شناخت پیدا نماید اما آنچه که در واقع رخ می دهد متأسفانه در اکثر موارد خلاف این کارکرد اصولی است. در واقع از آنجا که بخش اعظم تأمین مالی رسانه ها منوط به قبول و نشر آگهی های تبلیغاتی است، بعضاً رسالت رسانه و اصول تبلیغاتِ صحیح، تحت تأثیر مسائل مادی قرار گرفته و اینچنین است که آگهی های تبلیغاتی به جای آگاهی دادن، کارکرد اغفال کردن و فریب دادن پیدا می کنند.

از آنجا که آفات آگهی های تبلیغاتی خیلی گسترده است، در این مطلب سعی می کنم به رعایت اخلاق در آگهی های تبلیغاتی بپردازم و عوامل غیر اخلاقی رایج در آگهی های تبلیغاتی را مطرح نمایم:

1- دروغگویی از بداخلاقی های رایج در تبلیغات رسانه ای است که به صورت جدی و یا شوخی در تبلیغات بکار گرفته می شود. دروغ فقط یک گفتار خلاف نیست، بلکه هرگونه نمایش خلاف واقع و استفاده از نور، رنگ، صدا و .... می تواند به مثابه یک دروغ تلقی شود. به عنوان مثال تبلیغات دروغینی که از تمییزکننده ها به نمایش گذاشته می شود و با یک پیس و یک پارچه می توان کثیف ترین شیشه یا وان یا گازخوراک پزی را پاک کرد از نمونه های این نمایشهای دروغین هستند که البته دامنه ی بسیار گسترده ای در تمام کالاها و خدمات دارد. نمایش خلاف واقع از مواردی است که در احکام معامله نیز به عنوان یکی از موارد غش در معامله و حرام تلقی می شود.

2- یکی از مواردی که باید در تهیه تبلیغات مورد توجه قرار گیرد، آثار تبعی آنهاست. در تبلیغ یک کالا یا خدمت در رسانه های گروهی باید مراقب بود که رسانه مخاطب عام دارد و نمی توان مواردی را که موجب آسیب به بخشی از مخاطبان و یا اجتماع می شود را نادیده انگاشت. به راستی به کدام مجوز رسانه های ماهواره ای به خود اجازه می دهند کالاهای جنسی را در شبکه های خود معرفی کنند و بدون توجه به سن مخاطبان مختلف، موجب ایجاد کنجکاوی منحرف کننده، بلوغ زودرس و آسیب های روانی به کودکان و خانواده ها و اجتماع گردد؟!! تبلیغات کالاهای جنسی، اکنون نه تنها در ماهواره ها، که در ویترین داروخانه ها و فروشگاه ها نیز به محرک ترین شکل صورت می گیرد!! و البته غیر از تبلیغات جنسی، موارد زیادی وجود دارد که به آثار تبعی آنها توجه نمی شود، به عنوان مثال آگهی های تبلیغاتی از کالاها و خدماتی که بسیار تجملاتی هستند و تنها موجب حسرت خانواده ها و ایجاد نارضایتی از زندگی و ایجاد رقابتهای کاذب تجملاتی در اجتماع می گردد.

3- از موارد زشت و غیراخلاقی در آگهی های تبلیغاتی، استفاده ی ابزاری از مسائل جنسی با به نمایش گذاشتن مانکن های زن و مرد است، که اگر چه در جهان به یک مسئله ی رایج بدل شده است، اما قطعاً پدیده ای در راستای اغوای مخاطب است تا با استفاده از جاذبه های جنسی، کالا و خدمات خود را به مردم غالب نمایند. مسئله ای که به غیر از فریب مخاطبین، موجب افزایش هیجانات شهوانی و فساد در جامعه می گردد.

4- از مواردی که باید در تبلیغات رسانه ای مورد توجه قرار گیرد بحث سلامتی اجتماع است. نمی توان کالاهایی که موجب آسیب به سلامتی مردم و اجتماع هستند را تبلیغ کرد و مدعی رعایت اخلاق تبلیغاتی گردید. نمی توان نوشابه و پفک و چیپس و کِرم های مضر و.... را نمایش داد و در افزایش بیماریها و امراض مردم مقصر نشد. به راستی با کدام پیام پزشکی می توان تأثیر این کالاها را خنثی و وجدان را راحت نمود؟!! این پیام های پزشکی، در موثرترین حالت به اندازه ی درج شکل ریه ی بیمار روی جعبه ی سیگار فایده دارد.

5- از مواردی که در تبلیغات باید مورد توجه قرار گیرد، پرهیز از طرح مسائلی است که موجب تحقیر یا مسخره کردن بخشی از جامعه گردد. کدام انسان با اخلاقی می پذیرد که در یک آگهی تبلیغاتی، پسر بچه به جای این که به پدرخودش افتخار کند به پدر همکلاسی اش افتخار کند که پسرش را به فلان استخر برده است؟!! به راستی می توان به خود اجازه داد که گروهی که به هردلیلی نمی توانند و یا نمی خواهند از کالا یا خدمتی استفاده کنند را تحقیر یا مسخره کرد؟!! آیا این شیوه تبلیغات می تواند اخلاقی باشد؟!

6- از مواردی که باید در تبلیغات مورد توجه باشد، این است که نباید از عواطف انسانی مخاطبان سوءاستفاده کرد. نباید محبوبیت، محبت، اخلاق، دوستی و ... را صرف تبلیغات کرد، نباید به صرف این که بچه ها عموپورنگ را دوست دارند به او اجازه داد تا آگهی ماکارونی و پیکوتک به خورد مردم بدهد، این قضیه مثل این است که شما به اتفاق فرزندتان به مغازه ی دوست تان بروید ولی ببینید که او فرزند شما را فریفته است تا برای خرید یک کالای مضر از همان مغازه، به جان شما بیفتد.

7- از موارد دیگر غیراخلاقی در تبلیغات، رعایت نکردن مالکیت شخصیت های حقیقی یا حقوقی یا مجازی است. بکار بردن صدا و تصویر افراد و شخصیت های محبوب ملی و یا بین المللی، آنگاه که بدون اخذ مجوز ایشان و یا مالکان و یا وارثانشان انجام می شود، یقیناً هم غیرقانونی است و هم غیراخلاقی، مسئله ای که در رسانه ملی ما با استفاده از شخصیت های معروفی مانند مارکوپولو، لورل هاردی، خانم مارپل، چارلی چاپلین و یا استفاده ی بدون اجازه از اذان و دعا و صدای افراد به یک مسئله ی شایع بدل شده است.

8- استفاده ی ابزاری از مقدسات برای تبلیغ یک کالا نیز یکی از مسائل رایج در رسانه های کشور ماست، در مناسبت های مختلف مذهبی، تبلیغات رنگ و بوی مذهبی می گیرد، به نحوی که برخی از این بخشها، به شدت با کالا یا خدمتی که تبلیغ می شود، در تضادی مسخره قرار می گیرد.

9- تخریب گری یکی دیگر از نکات غیراخلاقی مورد استفاده در آگهی های تبلیغاتی و تبلیغات است. در واقع آگهی به جای این که از محصول یا خدمت یا فرد مورد تبلیغ، آگاهی ببخشد، مشغول تخریب محصول رقیب می شود که این مسئله معمولاً با طعنه و کنایه رخ می دهد، نمونه ی بارز این مسئله را در تبلیغات اپراتورهای مختلف تلفن های همراه و تبلیغاتهای انتخاباتی دیده اید که حتماً به خاطر دارید.

10- یکی دیگر از مسائلی که در فقه اسلامی مورد نهی بوده و موجب فسخ معامله می شود، تدلیس است، تدلیس یعنی مخفی کردن معایب و از ریشه تاریکی می آید. مثل این که جنسی را در تاریکی گذاشته باشند تا مشتری معایبش را نبینید و این نیز از نمونه های کلاه برداری تلقی می شود؛ متأسفانه این مسئله نیز در آگهی های رسانه ای به وفور یافت می شود که البته با توجه به فاصله ای که رسانه و یا فروشندگان از اخلاق پیدا کرده اند، توقع پایبندی به این مسئله نیز خنده دار و گریه دار به نظر می رسد. به راستی ممکن است روزی برسد که در این کره خاکی، یک نفر در کنار بیان نقاط مثبت کالایش، نقاط ضعف و ایرادات آن را نیز بیان کند؟!! البته این مسئله در کفِ جامعه بعضاً رعایت می شود، مثل فرد منصفی که موقع فروش خودرویش، خودش تصادفات و ایرادات خودرویش را به مشتری بگوید، اما این مسئله در سطح کلان  و در رسانه و تبلیغات رسانه ای متأسفانه وجود خارجی ندارد، به حدی که می گویند "هیچ ماست بندی نمی گوید ماستش ترش است".

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۰۰
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۱۵ ق.ظ

کلامی با خانم ابتکار

بسم الله الرحمن الرحیم

برنامه ماه عسل امسال در اکثر مواردش خیلی جذاب و آموزنده بود به نحوی که به نظر می رسد پربیننده ترین برنامه مناسبتی این سالهای ماه رمضان بوده باشد، ابتکار عمل و اجرای قوی از سوی احسان علیخانی بیشتر مخاطبان گذری برنامه را به مشتریان پروپا قرص تبدیل می کند.

یکی از برنامه های جذاب امسال ماه و عسل، این بود که یک زن و شوهر که سالها در حسرت داشتن فرزند سوخته بودند را با سپردن یک کودک حدود 7 ساله بی سرپرست به ایشان خوشحال کرد که صحنه های این برنامه به شدت تأثیر گذار بود و نه تنها آن زن و مرد در این صحنه می گریستند بلکه اشک بسیاری از مخاطبان را نیز جاری کرد. این برنامه در واقع تشویقی بود برای سرپرستی کودکان بی سرپرست توسط خانواده هایی که از نعمت فرزند محرومند و به نظر می رسد در این هدف نیز کاملاً موفق بوده باشد، اما خانم معصومه ابتکار که زمانی معاونت رییس جمهور دولت اصلاحات (در محیط زیست) بود به شدت از این برنامه انتقاد کرده اند، ایشان این برنامه را غیر انسانی و ظلم در حق کودک مزبور معرفی کرده و نیت برنامه سازان این برنامه و سایر برنامه های تلویزیون را تنها پرکردن کنداکتورها و ایجاد احساسات در مخاطبان معرفی کرده است. ایشان بجای استفاده از تقبل سرپرستی کودکان بی سرپرست، این کار را به عنوان پیش کش کردن انسان معرفی کرده است. متن کامل یادداشت خانم ابتکار را می توانید در "اعتراض شدیدالحن معصومه ابتکار به ماه عسل" بخوانید که پاسخ ایشان را در ادامه عرض می کنم:

قبول دارین یکی از قشنگ تــرین برنامه های ماه عسل امشب بـــود ♥

خانم ابتکار! شما در یادداشت تان، پذیرفتن سرپرستی یک کودکِ بی سرپرست توسط زن و مردی که شیفته ی چنین اقدامی بودند را به پیش کشی انسان و زیرسوال بردن شأن انسان تشبیه کردید، در حالی که قبول کردن سرپرستی این کودکان هم موجب تضمین آینده ی این کودکان به لحاظ مادی و احساسی می شود و هم موجب غنای محبت در خانواده های بی فرزند می گردد، به راستی به کدام مجوز اخلاقی، اقدامی اینچنین انسانی را که با ترویج و دعوت سایرین همراه بود را با بکار بردن اصطلاحات مجعولی مانند پیش کش کردن انسان، زیر سوال بردید؟! ایا شما اصرار دارید نه تنها در این رفتار انسانی شریک نباشید که حتی برای نشرش چوب لای چرخ باشید؟!

خانم ابتکار! شما نه تنها با بازی با کلمات یک رفتار انسانی را برعکس جلوه دادید، بلکه تا حد نیت خوانی و زیر سوال بردن نیات افراد تنزل پیدا کردید، شما بر اساس کدام مجوز انسانی به خودتان اجازه می دهید که نیت قلبی افراد را بخوانید و بر همین اساس مرتکب تهمت شوید؟! پر کردن کنداکتور و جذب احساسی مخاطب حتی اگر رخ داده باشد، می تواند با نیت انتشار یک عمل انسانی بوده باشد و نیت خوانی به عنوان یک رذیله ی اخلاقی همواره می تواند موجب تهمت و خصومت گردد.

خانم ابتکار! هنوز یادمان نرفته است که چه بلوایی بر سر مضر بودن پارازیت های فیلتر کردن امواج ماهواره و تهیه خوراک برای شبکه های ضدانقلاب به راه انداختید و آن گاه که از شما حجت طلبیدند و حتی برای احتجاج تان روزشماری کردند، هیچ دلیلی برای ارائه نداشتید، حالا که شما به نیت خوانی روی آورده اید، پس به ما هم حق بدهید که لااقل از نیت شما بپرسیم، که آیا آن اشک تمساح ریختن برای سانسور ماهواره به حمله تان به رسانه ملی هیچ ارتباطی ندارد؟!! براستی اگر نیت تان را درست برداشت کرده باشیم، شما آسیب های انسانی و اخلاقی ماهواره را در فروختن روح و ایمان انسانها به شیطان، کمتر از آسیب های برنامه ماه عسل و پارازیتهای فیلترینگ ماهواره می پندارید؟!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۲ ، ۰۳:۱۵
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

دیشب همزمان شبکه های تماشا و سه، دو سریال نزدیک به هم را پخش می کردند، در شبکه تماشا در برنامه شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، پسر جوان و  خلافکاری یواشکی و به اتفاق دوست خوشگذرانش از خانه می زند بیرون و با دروغ و دغل دیروقت برمی گردد و در شبکه سه در سریال مادرانه، رها فرار کرده و یک هفته هم مدرسه نرفته و معتاد شده و با یک پسر مواد فروش دوستی برقرار کرده و قصد فرار دارد، نمی خواهم بگویم همه ی سریالهای خانوادگی سیما اینطوری هستند، ولی متأسفانه سهم زیادی از سریالها ناهنجاری های اخلاقی جوانان را نمایش می دهد و  میان این همه سریالهای عبرت محور، خبری از الگوسازی و به تصویر کشیدن جوانان خوب، مومن و سربراه و سختی ها و شیرینی های زندگی ایشان نیست که نیست، به راستی چه زمانی آثاری از قبیل طلا و مس در سیما و سینما بیشتری همت سازندگان خواهد شد؟! مسئله ای که به جای این که در جامعه ی آرمانگرا و مکتبی ما رایج باشد در فرهنگ های پوچ غربی شاهد آنیم،‌ یعنی نمایش مجموعه ی زیادی از آثار مبتنی بر الگوسازی با بیشترین هزینه و قوی ترین گروه ها و تکنولوژی ها.

خب نشان دادن درس عبرت از خلاف و فساد، یک راه تربیت کردن و انتقال تجارب است، اما آیا این درس های عبرت، انسان سازهم هست؟ آیا می تواند تعالی ایجاد کند؟ آیا درس ایمان و هدایت نیز می دهد؟ یا نهایت حرفش این است که منحرف نباید بود؟ چرا سیمای ما نقطه ی تعالی را نشان نمی دهد؟ چرا به آن روی سکه که ایمان، هدایت و تعالی است کسی نمی پردازد؟ آیا در دل پیروزی شورانگیز جوانان مومن و انقلابی و تسلیم وساوس نفس نشدن ایشان، نمی توان داستانها و بازی های جذب درآورد؟ آیا همانطوری که هیچ مومن راستینی به سمت دزدی و اعتیاد نمی رود می توان کاری کرد که هرکسی که دزد و معتاد نیست یک مومن باشد؟ مگر نه این که چون 100 آید 90 هم پیش ماست؟ خب پس چرا اینقدر در الگوسازی ضعیفیم؟

قرآن کریم داستانهای زیادی دارد اما میان همه ی آنها،‌ احسن القصص، داستان یک الگوی جوان به نام یوسف است، حضرت یوسفی که ایمان و پاکی اش او را در مراحل مختلف زندگی از سختی ها و مفاسد به سلامت رد می کند و او را به عنوان یک انسان مخلص و الگو برای سایرین به نمایش می گذارد و ای کاش صداوسیما نیز از این مسئله درس می گرفتند و کمی سقف خود را بالاتر می بردند و مشی قرآن کریم را در سیما جاری می کردند و بیشترین بودجه و توان را بر الگوسازی هزینه می کردند نه صرفاً بر عبرت آموزی.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۰۹:۲۳
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۶ ق.ظ

شرم بر ساختمان پزشکان

بسم الله الرحمن الرحیم

علی رغم این که برخی قسمتهای ساختمان پزشکان قابل مشاهده و بعضاً خنده دار است اما در برخی قسمتها از بس که داستان شرم آور است، گریه آور می شود. عشوه گری زنانه منشی آقایان دکترها را به حساب طنز و کم عقلی او بگذاریم و وارد شدن بدون اجازه برادر دکتر را به خانه اش را هم به هیچ حسابی نگذاریم، این عشق مرد به مرد و نگاه جنسیتی بین دو مرد را در چند قسمت از سریال کجای دلمان بگذاریم؟!

اصلاً فرض کنید طرف بیمار است و عاشق آقای دکتر شده است، آیا عشق یک مرد به یک مرد و نگاه جنسی او می تواند وسیله ای برای خنده و تفریح سالم باشد؟! آیا استفاده از تابلویی با طرح مشخص همجنس بازی در سیمای جمهوری اسلامی را می توان نادیده انگاشت؟!

آیا سازندگان و تأیید کنندگان این سریال همینقدر نمی فهمند که در قسمتی که پدر دکتر افشار متکایش را برای میهمانش پهن می کند تا پول های داخل آن را درآورد نگاه جنسی را از آن حذف کنند؟! یا نمی فهمند که میان این همه بیماری روانی که وجود دارد عیناً باید عشق یک مرد روانی را به دکتر افشار آن هم با صحنه ها و نزدیک شدن های مسخره ی دو شخصیت به هم ابزار خنده نمود؟! و اینها در حالی پیش می آید که یکبار همین سریال و همین موارد مورد انتقاد جدی اهالی فرهنگ قرار گرفته بود، یعنی وقتی فرزندانم به من گفتند چرا کانال را عوض می کنی نمی دانستم چه بگویم؟! 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۲۶
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۳۸ ب.ظ

آسیب شناسی مناظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث ائتلاف در انتخابات ریاست جمهوری 92 از مباحث داغی بود که با چند ائتلاف همراه شد و جز کنار کشیدن دکتر لنکرانی به نفع دکتر جلیلی، ائتلاف مهم و تأثیر گذار دیگری به صورت عملی رخ نداد. نه ائتلاف 5 نفره و نه ائتلاف 3 نفره نتوانستند روی یک گزینه به تفاهم برسند و هر دو ائتلاف بعد از ثبت نام، با تمام توان تا آخرین مهلت ثبت نام کنار نکشیدند و ائتلاف 5 نفره بدون هیچ نماینده حذف شد ولی ائتلاف 3 نفره با هر سه نامزد هم اکنون در عرصه باقی مانده است. از سوی دیگر بین آقایان روحانی و عارف نیز قرابت زیادی وجود دارد و حامیان اصلی ایشان (یعنی آقایان هاشمی و خاتمی) نیز از همدیگر حمایت کردند ولی همچنان نمی توانند روی حذف یک گزینه کنار بیایند.

اگر همه ی ائتلافی ها همانند دکتر لنکرانی که از همان ابتدا گفته بود با حضور جلیلی کنار می کشد، روی حرفشان می ایستادند، تا اکنون به جای 8 نامزد، می شد 5 نامزد داشت و با 5 نامزد، یقیناً بحث تبلیغات تلویزیونی با رویکرد مناظره های چالشی نیز میسر می شد، در حالی که اکنون عملاً مناظره های چالشی به دلیل محدودیت زمانی و تعدد نامزدها و کثرت محورهای بحث، عملاً غیر میسر شده است.

یکی دیگر از ایرادهای مناظرات این است که برخی نامزدها بیش از این که از برنامه های خود بگویند، به دلیل عدم حضور نماینده دولت و یا عدم حساسیت مجریان برنامه، تخریب دولت های گذشته و سیاه نمایی را دنبال می کنند و البته نباید فراموش کرد که مردم کشورمان نسبت به تخریب بسیار حساسند و این تخریب ها برای نامزدها فقط تأثیر عکس خواهد گذاشت، به خصوص وقتی که تخریب بدون ارائه ی برنامه و پیشنهاد مدون و علمی و با سوابق متناقض با تخریب و یا در خصوص نقاط قوت صورت گیرد. از نمونه این تخریب ها می توان متهم کردن به بی اخلاقی در عین سوابق بی اخلاقی، متهم کردن به سوء مدیریت در عین داشتن سوابق سوء مدیریت، متهم کردن به فساد اقتصادی در عین سابقه حمایت از مفسدان اقتصادی، که همگی فوراً در ذهن مخاطبان تجسم یافته و منجر به کاهش محبوبیت تخریب کنندگان می گردد.

بحث دیگری که در مناظره اول رخ داد، منطقی نبودن برخی از سوالات بود که بعضاً مرا به یاد برخی سوالات غیرکارشناسی برنامه پایش شبکه 1 می انداخت، ای کاش سوالات برنامه مناظره با دقت بیشتری تنظیم می شد تا هم برخی نامزدها از آنها فرار نکنند و هم برای مردم قابل استفاده باشد.

یکی دیگر از آسیب های مناظره، اصالت دادن به این گزینه بود که هر نامزد برنامه نامزد دیگر را نقد کند و حال این که این مسئله با شأن تبلیغات سالم در تضاد است، یعنی نباید اصل بر دعوا باشد و ای کاش نامزدها در کنار نقد برنامه ها و طرح برنامه هایشان از برخی حرف های خوب رقبا نیز حمایت می کردند. نقد برنامه های هر نامزد می تواند در برنامه های کارشناسی صورت گیرد تا اساتید فن، برنامه های نامزدها و یا نمایندگان شان را در حضور خودشان نقد نمایند، لذا ضمن این که نباید از بحث چالشی کردن پرهیز کرد بلکه باید اصل بر طرح و تحلیل برنامه و واکاوی اختلافات و البته تفاهمات باشد نه بر مچ گیری و ضایع کردن رقیب! و البته در چنین برنامه ای، کسانی مانند دکتر سعید جلیلی که به طرح برنامه ی خود و امتناع از نقد یا تخریب دیگران اصالت می دهند مظلوم واقع می شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۳۸
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

در حاشیه صحبت های دو شب پیش دکتر روحانی در برنامه گزارش خبری شبکه 2 سیما، مسائلی گذشت که به دلیل حضور در یک مأموریت فشرده 1 روزه فرصتی برای پرداختن به آن نشدم که این مسئله با اعلام نارضایتی خصوصی برخی مخاطبان وبلاگ مواجه شد که ضمن عرض پوزش از بزرگواران، این مطلب را تقدیم می کنم:

آقای دکتر روحانی مواردی را در خصوص روند و تاریخ و حواشی و فواید مذاکرات هسته ای در زمان 16 ساله خودشان برشمردند که ترجیح می دهم بزرگانی که در این کسوت کار کرده و اطلاعات دقیقی دارند پاسخ ایشان را با جزئیات دقیق و فنی اعلام نمایند که به عنوان نمونه می توانید به تحلیل "چرا «روحانی» از واقعیت فرار می‌کند؟" مراجعه فرمایید، نقد حقیر در این جا یک سطح بالاتر از جزئیات سخنان دکتر روحانیست.

جایگاه دولت آن هم دولت اصلاحات که با حضورش مدعی آرای 20 میلیونی شده بود و بعضاً در برابر ولایت به پشتوانه همان رأیش شاخ و شانه های مرموزانه دیپلماتیک می کشید، با توجه به سازو کارهایی که در دست داشت فراتر از آنچیزیست که برخی از ما تصور می کنیم. اگر چه خطوط اصلی و مسیر حرکت را ولی فقیه ترسیم می کند، اما همواره این مسیر نیست که محقق می شود بلکه جهت دهی و محدودیت هایی که از سوی دولت ها سهواً و بعضاً عمداً رخ می دهد، بعضاً در تغییر و تحریف مسیر موثر است.

مثال این مسئله را در سیره ی اهل بیت در صلح امام حسن (ع) می توان مشاهده نمود، صلحی که اگر سست عنصری برخی یاران امام حسن (ع) نبود، هرگز محقق نمی شد و نمونه معاصر و آشکار این مطلب را شما در بحث جام زهر شاهد بودید، جام زهر در راستای مسیر ترسیمی امام خمینی (ره) نبود بلکه برخلاف آن بود پس چرا امام به آن تن داد؟ به همین دلیل محدودیت هایی که مسئولان وقت کشور از نخست وزیر تا رییس مجلس برایشان ایجاد کردند. یعنی هرچند که امام قائل به برنامه خاصی بود اما با تلقین نقاط ضعف و حتی تشدید عمدی آنها، امام را در تنگنای تصمیم گیری قرار دادند تا او تصمیم دلخواه امثال هاشمی و موسوی را اتخاذ نماید و این تصمیم از آنجا که از موضع ضعف و شکست به امام تلقین شد، تعبیری جز جام زهر از آن نمی شد تلقی نمود.<** ادامه مطلب... **>

دولت های سازندگی و اصلاحات پس از اتمام جنگ در واقع توسط کسانی اداره شدند که خودشان یا حامیان شان، مبدع و نوشاننده جام زهر بودند، همان ها که روحیه ضعف و شکست را تلقین کردند در دو دوره 8 ساله رییس جمهور شدند و عنان کشور را به دست گرفتند. دولت های سازندگی و اصلاحات همت شان در مدیریت علمی کشور و به قولی فن سالارانه (مبتنی بر اصول تکنوکراسی) بودند و در این زمینه قواعدی را که در کشورهای عادی دنیا جاری بود را در کشور اجرا می کردند، 4 دولت سازندگی و اصلاحات اگر چه در زمینه های عمرانی نسبتاً موفق بودند اما مسیر موفقیت شان را از مسیر مقاومت و انقلابی گیری دنبال نمی کردند. یعنی همان اصولی که ما را در زمان جنگ در برابر تمام توطئه های اقتصادی و سیاسی و نظامی مقاوم نگاه داشته بود، پس از جنگ یکی یکی کنار نهاده شد. شعار خودکفایی و اهمیت آن در موارد استراتژیک به کناری نهاده شد و ما مدعی شدیم که می توانیم با فروش یک محصول به خارج، محصول دیگری را از آنها بخریم و از همین توجیهات بود که منجر به تعطیلی و قطع ساخت پالایشگاه های تولید بنزین شد تا ما به بنزین خارجی وابسته باشیم.

سازوکار کشور در دولت سازندگی و اصلاحات علی رغم این که پیشرفت و توسعه و رفاه را محقق می کرد اما روز به روز ما را وابسته تر کرد. بحث هسته ای ایران در چنین زمانی بود که شروع و داغ شد. دولت هایی که اعتنایی به اصول مقاومت نداشتند و شیوه ی اداره ی کشور را در نمونه های سرمایه داری غرب دنبال می کردند، در برابر اولین تشرهای غرب راهی جز کوتاه آمدن باقی نمی گذاشتند. حرف آقای روحانی صحیح است، واقعاً این که در مقاطعی ما در برابر فشارهای غرب کوتاه آمدیم با مجوز رهبری بود، اما نه این که رهبری راضی به این نوع کوتاه آمدن ها بوده باشد و این که خود دکترروحانی در کتاب خاطراتش در نزدیک به 10 جای کتاب مواضع شان را برخلاف نظرات رهبری اعلام کردند که به ناچار به آنها تن دادند!!!!

آنچه که از سوی دکتر روحانی اکنون و پس از گذشت سال ها از آن دوران ادعا می شود از آنجهت دروغ است که ایشان این شرایط را خواست رهبری و تنها راه نجات کشور تلقی می کنند اما در واقع امتیازاتی که در آن زمان داده شد به دو دلیل بزرگ بود:

1-       با توجه به تفکر و عملکرد وابستگی پذیر و ضعف مقاومتی دولت اصلاحات در ادامه نگاه دولت سازندگی که قدرتی برای چانه زنی و مقاومت باقی نمی گذاشت که با توجه به شناخت رهبری از این ضعف برای آنها مجوز صادر شد، مجوزهایی که با سرکار آمدن دولت انقلابی نهم عملاً از سیاستهای هسته ای نظام به صورت کامل حذف و موجب موفقیت های چشم گیر در ادامه ی مسیرهسته ای گردید.

2-       بسیاری از امتیازات نیز نتیجه ندانم کاری و خودسری هیأت مذاکره کننده بود. یعنی هم برخی موارد را بدون کسب اجازه انجام دادند و هم برخی موارد را با ندانم کاری تن دادند که این مسئله را دقیقاً از برنامه ای که باحضور دکتر متکی و نماینده هیأت مذاکره کننده در تلویزیون پخش می شد شاهد بودم که چگونه دکتر ولایتی به نماینده هیأت مذاکره کننده می فهماند بندهایی را که الزام آور نمی دانستند، الزام آور بود.

در مصاحبه ی آقای دکتر روحانی 2 مسئله که به شدت باهم در تضاد بودند مدام تکرار می شد، از یک سو آقای روحانی به شدت دولت را تخریب می کرد و از یک سو از صداوسیما انتقاد می کرد چرا اجازه داده در زمان عدم حضور هاشمی، او را تخریب کنند.

یکی دیگر از موارد بحث آقای دکتر روحانی اصرار بر پرهیز از افراط بود، او هم لشکرکشی های خیابانی را و هم سخنان احمدی نژاد علیه هاشمی را افراط خواند اما او که به ظاهر مدافع پرهیز از افراطی گری بود هرگز نگفت که چرا در 4 سال پیش لشکرکشی ها را افراط نمی خواند و به دوستان خویش تذکر نمی داد؟!!

حالا سوال مهمی که مطرح می شود این است که با این اوصاف چه می شود که دکتر روحانی در نقش یک مدیر موفق و طلبکار در صداوسیما حاضر شده است و با همین پز نیز استودیو را ترک می کند؟ پاسخ ساده است، ضعف مجری سیما.

بکارگیری مجریان ضعیف و فوق ضعیف در برنامه های حساس مسئله ای است که در صداوسیمای ما به یک روند عادی تبدیل شده است. همین مجری و به قول خود صداوسیماچی ها، "مجری کارشناس" قبلاً نیز در برنامه های مختلف دیگری نیز موجب مشکلات زیادی شده بود. قبلاً همین آقای عابدینی در مصاحبه ای که با نخست وزیر سابق فرانسه در همین برنامه (گزارش خبری) داشت موجب یک افتضاح رسانه ای شده بود که آقای روحانی به خوبی با شناختی که از ضعف ایشان داشت سوءاستفاده نمود. آقای روحانی چندبار با ذکر این که شما آقای عابدینی وارد و ماهر هستید او را ترغیب به ورود به بحث می کرد و او نیز با هر سخن اشتباه و یا سکوت افتضاح، کمکی به تبلیغ آقای روحانی نمود. در واقع آقای روحانی یک مصاحبه را به یک شبه مناظره تبدیل کرد تا با برنده شدن در آن کمال استفاده را بنماید، بالاخره نباید پذیرفت که تخصص آقای روحانی همین مذاکره است، البته ای کاش با این تخصص شان می توانستند حقوق انقلاب را استیفا کنند.

مطلب مرتبط: جولان نخست وزیر سابق فرانسه در گزارش خبری سیما‏

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۵۶
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۲۲ ب.ظ

ترسیمی از وضع حجاب در آینده ی نزدیک+تصویر

بسم الله الرحمن الرحیم

شاید در ابتدا بگویید خب این بحث چه فایده ای دارد؟! حداقل فایده اش این است که بدانیم که اولاً به کدام سمت می رویم و ثانیاً‌ این که کمی به خودمان بیاییم شاید قبل از این که به روزمرگی گرفتار آییم در افکار و برنامه های مان تغییراتی دهیم.

با توجه به این که مقنعه ها به سمت روسری و روسری ها به سمت لچک  و شالهای کوچک رفتند و موها از جلو و عقب عیان شدند،‌ دیگر باید منتظر ماند با توری و نازک شدن همین روسری ها، کم کم حجاب سر برخی از این خانمها، کلاً به سمت عدم گام بردارد، پس دیگر کم کم می توان به همت مسئولانی که همان 2 تار مو را مشکل نمی دانستند منتظر مشاهده ی موهای رنگ و وارنگ و مش کرده و بدون روسری در جامعه ماند.

http://media.afsaran.ir/sihpcQ_530.jpg

با توجه به این که چادر به مانتو و مانتو به مانتوهای چاک دار و مانتوی کوتاه و سرافن  و پیراهن های نازک و چسبان گام برداشت،‌ عملاً‌ دیگر جز محدوده ی کوچکی از حجم بدن برخی بانوان  چیزی برای عیان شدن نمانده است و به همین لحاظ جز عیان شدن همان حجم از بدن دیگر مسئله ی بدی در این حیطه مورد انتظار نیست.1640788 تصاویری از ترویج بی حجابی و بد حجابی توسط برند poosh

پس از تغییر شلوارهای پارچه ای بانوان به شلوارهای لی  و بعد شلوارهای لی کشی و شلوارک های برمودا و شلوارک،‌ هم اکنون در مرحله ی ساق شلواری های چسبان قرار داریم،‌ اگر چه گویا فعلاً‌ هنوز برخی از غیور همسران این زنان،‌ کوتاه نیامده اند ولی به نظر می رسد در آینده ی نزدیک همین ساقهای شلواری به سمت توری، نازک و بدن نما شدن حرکت کرده و مهر بی عفتی  و بی غیرتی کامل را بر تارک این زنان و همسرانشان خواهد نشاند.

آرایش خانم های بدحجاب کشور ما به گونه ای پیش رفته است که به لحاظ متدهای آرایشی در دنیا حرفی برای گفتن داریم و در مصرف مواد آرایشی نیز دارای رتبه و مقامیم، به نوعی که گمان نمی کنم در هیچ کشوری،‌ هیچ زنی برای رفتن به مکانهای فساد نیز به اندازه ای که برخی زنان ما برای رفتن تاسرکوچه، این همه از تکنیکها و تاکتیکهای آرایشی استفاده کند.

کلاً وبا جمع بندی از بحث بالا به نظر می رسد باید از همت دولت سازندگی در ول کردن مسائل فرهنگی و از دولت اصلاحات در آزادی و ترویج فرهنگ غربی و تسامح دولت به عدالت با آن شعار معروف در مورد دوتارمو همچنین پشتکار مروجان و فرهنگسازان حوزوی و دانشگاهی و آموزش و پرورشی و صداوسیما کمال تشکر را به خاطر یک قدم ماندن به بی حجابی کامل داشته باشیم.8127988 تصاویری از ترویج بی حجابی و بد حجابی توسط برند poosh

متأسفانه و متأسفانه باید بگوییم که فرهنگ عفت و حجاب نه به لحاظ کیفیت و نه به لحاظ کمیت به سمت مطلوب حرکت نمی کند و خداکند که مسئولان، فرهنگساران و هنرمندان کشور هر چه زودتر به خودشان بیایند و لااقل به همان کار فرهنگی که به بهانه ی آن هرگونه کار انتظامی را تعطیل کردند را به جد پیگیر باشند و البته نمی توان خوشبین نیز بود، چرا که از کسانی که خودشان چندان به اسلام و احکام آن پایبند نیستند چگونه می توان انتظار ترویج آن را داشت.6949714 تصاویری از ترویج بی حجابی و بد حجابی توسط برند poosh

تکمیلی: حین به دنبال گشتن تصویر مناسب برای این مطلب دیدم که برخی سایت های مدل و لباس برای دختران و بانوان ایران لباس های غیر عفیفانه طراحی می کنند و چقدر زود همین مدها درکشور ما به صورت فراگیر به کارگیری می شوند که 3 تصویر را به عنوان نمونه از یکی از این سایت های مد و لباس در همین مطلب منتشر کرده ام، ولی مسئولان و هنرمندان و فرهنگ ساران ما همچنان به دنبال این هستند که آیا باید کاری کرد یا نه و آیا اصلاً این بی حجابی ها هدفمند و با برنامه ریزی انجام می شود یا نه به صورت خودجوش؟!!!

این مطلب در سایت 8 دی و مجله پارسی نامه و پایگاه خبری تحلیلی فریاد گیلان منتشر گردید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۲ ، ۱۲:۲۲
سیاوش آقاجانی