انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۴۴ مطلب با موضوع «تحریم» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

 

دلیل تناقضات مذاکره کنندگان ایران و آمریکا چیست؟همین خانم وندی شرمن که چند ماه پیش دروغ را در ذات ایرانی ها عجین دانسته بود، طی این هفته در جمع اعضای کنگره اعلام کرد که طبق توافقات انجام شده قرار است تا در سایت فردو دیگر غنی سازی انجام نشود و موارد دیگری را در نمایشی سازی تأسیسات هسته ای بیان کرد، فارغ از این که خانم وندی شرمن در تقابل با جمهوری خواهان کنگره تحت فشار بوده و از طرف جناب اوباما موظف بوده تا نظر منتقدان را در خصوص ادامه ی مذاکرات جلب نماید، این مسئله که بالاخره چنین توافقی از سوی مذاکره کنندگان هسته ای رخ داده یا نه بسیار مهم به نظر می رسد، به خصوص این که جناب دکتر عراقچی نیز دیروز این اظهارات خانم وندی شرمن را تکذیب نمود که عین این واقعه را در اولین حضور دکتر روحانی در نیویورک و تماس تلفنی بین ایشان و جناب اوباما نیز شاهد بودیم که هرکدام از طرفین، طرف مقابل را آغاز کننده ی تماس معرفی کردند و یا بارها در این مدت پیش آمده است که هرکدام از طرفین مذاکره کننده خود را برنده مذاکرات اعلام کرده است و همه ی این تناقضات گفتاری بین طرفین ایرانی و آمریکایی نیز در حالی رخ داده است که هر کدام از طرفین به نوعی دروغ های طرف مقابل را برای مصارف داخلی شان توجیه نموده است که با این اوصاف چند گزینه در خصوص این تناقضات محتمل به نظر می رسد:

الف- این تناقضات هماهنگ شده نیست و حداقل یکی از طرفین مذاکره کننده در حال دروغگویی است تا با همین دروغ ها به طرف مقابل فشار آورد و فشار وارده به خود را نیز تقلیل دهد که این مسئله با توجه ادعای طرف مقابل مذاکره کننده (خانم وندی شرمن) مبنی بر ذاتاً دروغگو بودن ایرانی ها و مؤدب و باهوش نامیدن جناب اوباما از سوی رئیس جمهور ما چندان جالب به نظر نمی رسد، چرا که عملاً ما در حالی که ایشان ما را دروغگو نامیده اند، آنها را مؤدب معرفی کرده ایم.

ب- احتمال دیگر این است که این تناقضات از قبل هماهنگ شده باشد تا هرکدام از طرفین حق داشته باشند در برابر فشارهای داخلی شان به دروغ و ادعاهای کذب متوسل شوند و طرف مقابل نیز حق داشته باشد تکذیبیه صادر نماید تا روند مذاکرات ادامه یابد؛ این مسئله اگر چه روی کاغذ نیامده است ولی شباهت زیادی به تعهد دوطرف به محرمانه ماندن محتوای مذاکرات دارد.

در هر صورت ما براساس ادعای مذاکره کنندگان خودمان می گوییم که ان شاءالله هیچ گامی فراتر از خطوط قرمز برداشته نشده و بر اساس همین حسن ظن می گوییم که طرف مذاکره کننده ی ما اگر بر عدم شفافیت مذاکرات اصرار دارد، تنها برای عدم سوءاستفاده ی طرف مقابل است نه شیره مالیدن سر دلسوزان داخلی که اگرچه برخی از مسئولان سیاست خارجی رسماً سخنانی در تأیید این مسئله گفته اند ولی ما آنها را هم ناشنیده می گیریم و با این وجود همچنان حسرت می خوریم که چرا ما با ایجاد فضای غیرشفاف در مذاکرات این امکان را مهیا کرده ایم که طرف مقابل با استفاده از قدرت رسانه ای و چانه زنی خود مواضع خود را تحکیم کند، مذاکره کنندگان مان را دروغگو بنامد و با احساسات و غرورملی ما بازی کند و ما همچنان تنها به صورت منفعلانه به تکذیب آنها بپردازیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۳ ، ۰۸:۰۵
سیاوش آقاجانی


حاشیه ای بر سخنان روشنگرانه مقام معظم رهبریصبح امروز مقام معظم رهبری در دیدار با مردم آذربایجان مسائل بسیار مهمی را بیان کردند که بخشی از این سخنان به تحلیل مسائل روز داخلی و خارجی کشور اختصاص یافت و برهمین اساس توصیه هایی به مسئولان و دلسوزان کشور و هشدارهایی نیز برای دشمنان ملت ارائه گردید که با توجه به اهمیت مسئله و استقبال میهمانان وبلاگ از حاشیه نگاری قبلی بر سخنان مقام معظم رهبری، پس از ذکر عین برخی از مهمترین جملات رهبر معظم انقلاب (با رنگ قرمز)، حاشیه ای بر این سخنان خواهم نگاشت:

...زبان از توصیف و تقدیر و تشکر از ملت بزرگ ایران عاجز است اما در درجه اول در مقابل خداوند متعال که محوِّل دلها و مقلِّب نیت ها و عزم ها است، سجده شکر بجا می آوریم و در درجه بعد از آحاد ملت ایران در سراسر کشور به دلیل ارائه چهره ای برجسته، شکوفنده، و زنده از انقلاب اسلامی در روز 22 بهمن، به جهانیان، صمیمانه تشکر می کنم  . ... یکی از علت های حضور گسترده تر و پرشورتر ملت در راهپیمایی 22 بهمن، گستاخی، زیاده خواهی، بی ادبی و پررویی مقامات امریکایی بود که مردم با غیرت دینی خود به صحنه آمدند تا به دولت امریکا علام کنند که دچار اشتباه محاسبه نشود زیرا مردم در صحنه هستند.... پیام ملت ایران در راهپیمایی 22 بهمن، به همه مسئولان و زحمت کشان اداره امور داخلی و خارجی کشور، این بود که ملت ایران ایستاده است و مسئولان نباید در مواجهه با دشمن، احساس ضعف کنند.... شعارهای مردم در راهپیمایی 22 بهمن حاوی دو پیام اصلی «استقامت و وحدت» بود...

تشکر مقام معظم رهبری از مردم یک نکته ی خاص دارد و آن هم بکار بردن صفاتی مانند "محول دلها و مقلب نیت ها و عزم ها" است، بکاربردن این صفات نشان می دهد که مقام معظم رهبری اعتقاد دارند خداوند در خصوص درک مسائل و اتخاذ تصمیم های صحیح مردم را (در حضور پرشور در صحنه) یاری کرده است، این بدان معنی است که اگر چه سختی های روزگار و گفتار و رفتار مبتنی بر نتوانستن برخی مسئولان و سیاستمدارن موجب شد تا دل بخشی از مردم نسبت به اصالت داشتن مقاومت متزلزل شود، خداوند با ربوبیت خود، دلها، نیات و اراده های مؤمنان را اصلاح می کند و همین ربوبیت است که موجب می شود مردم پرشورتر از همیشه و به قول رهبری "با غیرت دینی" خود به صحنه بیایند و به مسئولان کشور و البته به دولت آمریکا اعلام کردند که متحد و یکپارچه در صحنه حضور دارند و شجاعانه در برابر دشمن ایستاده اند و حاضر نیستند عزت خود را در برابر یاوه گویی های آمریکا، با ضعف برخی وادادگان همراه کنند.

...برخی افراد تلاش دارند با بزک کردن چهره امریکا، زشتی ها و خشونت ها و وحشت آفرینی ها را از این چهره بزدایند و دولت امریکا را دولتی علاقمند به مردم ایران و انسان دوست معرفی کنند، اما تلاش این افراد به نتیجه نخواهد رسید.... چگونه می توان این چهره زشت و جنایتکار را ، در مقابل ملت ایران، با بزک تغییر داد.....تصور برخی دولتمردان دولت قبلی و همچنین برخی دولتمردان دولت فعلی این است که اگر ما در قضیه هسته ای، با امریکا مذاکره کنیم، موضوع حل می شود. من هم به دلیل اصرار آنها بر مذاکره درخصوص موضوع هسته ای، گفتم مخالفتی ندارم اما همان موقع هم تاکید کردم که خوشبین نیستم... نشانه های خوشبین نبودن، اکنون در حال آشکار شدن است و دلیل بارز آن هم، اظهارات سخیف و توهین آمیز سناتورها و مقامات امریکایی بر ضد ملت ایران است….. اگر روزی بر فرض محال هم، موضوع هسته ای مطابق خواسته امریکا، حل شود، امریکاییها مسائل دیگر را پیش خواهند کشید، و اکنون نیز همه شاهد هستند که سخنگویان دولت امریکا از موضوعات حقوق بشر و توانایی موشکی و دفاعی ایران، سخن به میان می آورند..... کاری که وزارت امور خارجه و مسئولان دولتی درخصوص مذاکرات هسته ای آغاز کرده اند ادامه پیدا خواهد کرد و ایران نقض کننده کاری که شروع کرده است، نخواهد بود اما همه بدانند که دشمنی آمریکا با اصل انقلاب اسلامی و اسلام است و این دشمنی، با مذاکرات پایان نخواهد یافت...

مقام معظم رهبری همچنان بر بحث دشمن شناسی تأکید دارند و از تطهیر چهره ی شیطانی شیطان بزرگ به شدت انتقاد دارند، به یقین بخشی از این سخنان به عاشقان آمریکا و غرب بازمی گردد اما نمی توان این سخنان را از رهبری شنید و یاد سخنان جناب روحانی نیفتاد که آقای اوباما را فردی مؤدب و باهوش خطاب کرده بود (و اگر چه توجه داریم که این سخنان را آقای روحانی در مصاحبه با رسانه ی آمریکایی بکار بردند) و یا نمی توان برخی سخنان امثال آقای هاشمی و یا برخی مسئولان را در رد شعار مرگ بر آمریکا و یا تلاش برای دوستی با آمریکا را با این سخنان مقام معظم رهبری و سخنان اخیرشان در لزوم موضع گیری صریح مسئولان در خصوص اصول و آرمان های انقلاب بی ارتباط دانست.
مقام معظم رهبری اصرار مسئولان بر بحث مذاکره با آمریکا را دلیل اصلی مجوز این کار بیان کردند اما اکنون دیگر از صرف خوشبین نبودن به مذاکره سخن نگفتند بلکه از عینیت یافتن و اثبات بی فایده بودن سخن می گویند، این سخنان مقام معظم رهبری براساس اظهارات رسمی مقامات آمریکا در متصل کردن مذاکرات هسته ای به موضوعات دیگری مانند حقوق بشر و توانایی موشکی و دفاعی بیان شده است و با این وجود مقام معظم رهبری همچنان پیمانی را که دولت منعقد کرده است را محترم می شمارد و با این وجود بازهم بلافاصله می فرماید که این مذاکرات موجب رفع دشمنی آمریکا با انقلاب و اسلام نخواهد شد. این ها نشان می دهد که مقام معظم رهبری با این وجود که به بحث مذاکره با آمریکا خوشبین نیستند و با این که براساس اصرار مسئولان به این مسئله ورود کرده اند و حتی تحقق پیشبینی های شان را مشاهده می کنند، لیکن همچنان از دولت به واسطه ی احترام به رأی مردم حمایت می کنند و به فرصتی که به دولت داده اند (البته یقیناً به شرط رعایت اصول و نقض نشدن توافق از سوی دشمن) پایبند هستند، باشد که این فرصت موجب شود تا چشم امید مسئولان از دوستی با دشمن برداشته و به حسن تدبیر در کشور دوخته شود. 

...تصور برخی دولتمردان دولت قبلی و همچنین برخی دولتمردان دولت فعلی این است که اگر ما در قضیه هسته ای، با امریکا مذاکره کنیم، موضوع حل می شود....

مقام معظم رهبری برخی دولتمردان فعلی را بلکه برخی از دولتمردان دولت قبلی را حامی مذاکره با آمریکا به عنوان کلید مشکلات هسته ای معرفی می کنندو می گویند که ایشان بر این ایده ی خود اصرار داشته اند و این در شرایطی که مقام معظم رهبری بارها به این مسئله اظهار بدبینی کرده اند، به خصوص در مورد دولت قبلی برای برخی جای تعجب دارد، لیکن حقیر در آن زمانی که آقای احمدی نژاد شروع کرد به مقصر معرفی کردن تحریم ها به عنوان دلیل مشکلات اقتصادی و در واقع توجیه تمام سوءتدبیرها، در مطالب متعددی (که عموماً با پیشنهاد نیز همراه بود) به رد این مسئله پرداختم و عرض کردم که در پس این اظهارات نوعی وادادگی وجود دارد (که حتی لینک یکی از این مطالب با عنوان "آقای احمدی نژاد تشکر!‏" در سایت رجانیوز نیز منتشر شد). توجه به این مسئله که در دولت قبلی نیز کسانی کلید حل مشکلات را در مذاکره با آمریکا می دانستند برای آنان که تنها با گذشت چندماه از کار دولت دهم توجهی به سال های آخر آن دولت نمی نمایند و همان دولت و همان اشخاص را برای 4 سال دیگر در رویا می بینند!، بایستی مورد توجه باشد.

 ... همه بدانند که دشمنی آمریکا با اصل انقلاب اسلامی و اسلام است و این دشمنی، با مذاکرات پایان نخواهد یافت.... تنها راه علاج این دشمنی تکیه بر اقتدار ملی و توان داخلی و مستحکم تر کردن ساخت درونی کشور است.... راه حل مشکلات کشور، اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و تکیه به درون و چشم ندوختن به بیرون است..... تا وقتی که چشم ما به دست دیگران یا به کاهش تحریم ها و یا اظهارات مقامات امریکایی دوخته شده باشد، به جایی نخواهیم رسید.... من اصرار دارم که مسئولان به نیروی داخلی تکیه و به مردم اعتماد کنند تا این سرچشمه فیاض و تمام نشدنی در داخل، خروشان و فروزان و جوشان شود.... اگر این کار انجام شود، قطعاً همه درهای بسته باز خواهد شد و باید در همین مسیر حرکت و عمل کرد....

مقام معظم رهبری همچنان که در زمان دولت قبلی تنها راه حل مشکلات کشور را تقویت اقتصاد داخلی و بکارگیری اقتصاد مقاومتی معرفی می کردند، این دولت را نیز به تکیه بر اقتدار ملی و توان داخلی توصیه می نمایند و از هم اکنون دولت را مکلف به اجرای سیاست های مهم اجرای اقتصاد مقاومتی که در آینده ی نزدیک ابلاغ خواهد شد می دانند، مقام معظم رهبری این مسئله را درمان قطعی برای بازشدن تمام درهای بسته معرفی می کند و عجیب است که با چنین کلیدی که در جیب وجود دارد، چرا باید به دنبال یافتن کلید نحس و دست نیافتنی دوستی با بزرگترین قفل بر بشریت، یعنی آمریکا بود؟!

...به توفیق الهی اهداف امریکا و استکبار جهانی نسبت به ملت ایران و نظام اسلامی شکست خواهد خورد و این ملت پیروزی خود را در مقابل چشم بدخواهان، جشن خواهد گرفت.

مقام معظم رهبری همچنان و همانند سخنرانی قبلی شان که همین اخیراً بیان شد، پیروزی قطعی را برای این ملت نزدیک دانست که این مسئله باید تسکین بخش برخی دلسوازان که مدام بی تابی می کنند باشد تا به جای بی تابی و برخوردهای احساسی، به روشنگری و تبیین مسائل با زبان منطق و انصاف روی آورند.

مطلب مرتبط: شش محور بسیار مهم از سخنان مقام معظم رهبری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۵۵
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۴۶ ق.ظ

مقام شهیدان هسته ای فراتر از غنی سازی 20 درصد

بسم الله الرحمن الرحیم


اگر چه در مطالب قبلی در خصوص توافق ژنو، تحلیل، تقدیر و انتقاداتی نوشتم و پرداختن به مذاکرات مستقیم با آمریکا را تنها به دلیل رأی مردم و اجازه رهبر معظم انقلاب قابل پذیرش دانستم، لیکن از برخی تقدیرها و انتقادات غلو آمیز که به این توافق می شود انتقاد دارم. این توافق نه پیروزی بر جبهه کفر است و نه قرارداد ترکمانچای؛ این توافق یک تعهد دوطرفه است که بر سر حقوق ما صورت گرفته است و ما در ازای تعلیق بخش هایی که به آن نیاز نداشتیم (و البته حق مان بود)، بخش هایی از حقوق مان که همان امکان دادوستد با دنیا (در چند قلم) و اجازه برداشت از بخشی از سپرده های خارجی مان بود را دریافت کردیم تا با افزایش اعتماد سازی، طی مدتی محدود تمام تحریم های هسته ای برداشته شود.

همین که اصولاً ما بخش هایی از حقوق مان را (هرچند به آن نیاز هم نداشته باشیم) را در قبال دریافت بخش های دیگری از حقوق مان معامله کنیم نشان از شیرین نبودن اصل توافق دارد، ولی در هر صورت، اقتضای کم کاری مسئولان، رأی مردم و اجازه مقام معظم رهبری ما را به نوشتن تعهدی که بدون تلاش شهدای هسته ای امکان تحقق نداشت راضی نمود و البته همانطوری که شخص رهبری و نیروهای انقلابی می گویند، اگر چه بعید است که طرف مقابل تا انتها به عهد خود (و جسم و روح توافق نامه) متعهد بماند و در نهایت حقوق ما را به رسمیت بشناسد، لیکن ما به رسم وفای به عهد و اتمام حجت این راه را تا جایی که طرف مقابل عهدشکنی کند ادامه می دهیم، اگر به تعطیلی تحریم ها رسیدیم که فبها و اگر نرسیدیم لااقل برای خوشبینان به آمریکا و غرب اثبات می شود که این قبری که بالای سرش گریه می کنند خالیست.

همانطوری که عرض شد اگر چه توافق ژنو و امکان مانور مذاکره کننداگان هسته ای مدیون خون شهدای هسته ای است که با تلاش جهادی خود ما را به نقطه غنی سازی 20 درصد رساندند و باعث شدند تا نیاز مراکز درمانی هسته ای تأمین و نیاز نیروگاهی ما یعنی 5 درصد به رسمیت شناخته شود، لیکن ادبیات برخی از دوستان که تعطیلی غنی سازی 20 درصد را خیانت به خون شهدا معرفی می کنند کاملاً اشتباه به نظر می رسد. امثال احمدی روشن ها شهید نشدند تا ما به 20 درصد برسیم، بلکه شهید شدند تا ایران اسلامی شان را آباد کنند، تا مردم شان عزت و استقلال داشته باشند، تا مصالح کشورشان حفظ شود، تا برای نیاز بیماران محتاج فروختن عزت مان به بیگانگان نباشیم، تا ملت و مسئولان ما بیدار شوند و همه ی این ها اثبات می کند که صرف تعطیلی غنی سازی 20 درصد نباید پایمال شدن خون شهدا تلقی شود.

ان شاءالله کشور بتواند تحریم ها را با عزت پشت سر بگذارد، در غیر اینصورت همین که مردم و مسئولان کشور دوباره شناخت صحیحی از دشمنان خود پیدا کنند و دستشان را به زانوی خود بگذارند و عزم ایستادن کنند، همین بیداری می تواند بهترین ثمره برای خون این شهدای عزیز باشد و ما باید حواسمان باشد که خون شهدای هسته ای در نهایت به رضایت مردم، آبادانی کشور و مهمتر از همه به بیداری و هشیاری مردم و مسئولان ختم شود و اگر حسرتی هست این است که ای کاش مسئولان اجرایی سابق کشور با اقتصاد مقاومتی و دور شدن از اقتصاد نفتی کار را به جایی نمی رساندند که همین 51 درصد از جمعیت ایران، حاضر به پذیرش مقوله مذاکره با آمریکا و غرب بشوند و ای کاش مسئولان اجرایی حاضر، کاری کنند که مطابق نظر رهبری امیدها به قدرت درونی کشور باشد و مذاکره تنها به عنوان اتمام حجت برای دشمنان تلقی شود و لاغیر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۲ ، ۰۷:۴۶
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم


ما سالهاست که از زمان جنگ تحمیلی و از شروع تحریم ها، عادت کرده ایم که باید تحریم ها را دور بزنیم و همین دور زدن تحریم ها باعث گردید تا مسئولان به برخی افراد که مثلاً به واسطه ی آقازادگی و یا دلایل دیگری مورد اعتماد بودن امتیازات ویژه بدهند تا بتوانند تحریم ها را دور بزنند. البته هر کمبودی می تواند فسادزا باشد به خصوص این که این کمبود در سطوح وسیعی مانند تحریم های ما رخ داده باشد. امتیاز ویژه خودش می شود اولین فساد، فرد امتیاز گیرنده برای دور زدن تحریم به افراد دیگری پورسانت و چه بسا رشوه می دهد که می شود باعث بروز فساد های زنجیره ای و فرامرزی و همانطوری که یک کشور مثل افغانستان کشورهای همسایه اش را دچار قاچاق و مواد مخدر می کند، یک کشور مثل ایران که دچار تحریم های ظالمانه می شود نیز همسایگان خود را درگیر معاملات مخفی و مفاسد مترتب آن می نماید.

دولت با این فرضیه که افرادی که در تحریم ها از امتیازات ویژه برخوردار شده اند در برابر رفع تحریم ها سنگ اندازی می کنند وارد مبارزه با این افراد گردیده است و قوه قضاییه نیز در این راستا با او همراهی می کند، ولی آیا این فرضیه ضامن مصلحت شرایط موجود کشور خواهد بود؟! همه می دانیم که واقع بینی و آرمانگرایی را باید در کنار هم قرار داد، پس اگر چه آرمان ما مبارزه با هرگونه رانت است، ولی آیا دولت در اجرای این آرمان، با واقعیتی به نام تحریم ها برنامه ی صحیحی نیز دارد؟! آیا این که احتمالاً مذاکره به رفع تدریجی تحریم ها منجر شود قابل اتکاست؟! آیا در عملکرد دولت یازدهم علائمی از برنامه ریزی و اجرای اقتصاد مقاومتی و خودکفایی در مایحتاج ضروری کشور به منظور اسیر نشدن در تحریم ها دیده می شود؟! آیا علامتی از شفاف سازی اقتصادی و درآمد مالیات محور به جای اقتصاد نفتی در عملکرد دولت قابل مشاهده است؟! اگر چنین نیست پس دولت چگونه و از چه راهی می خواهد نفت بفروشد و یا مایحتاج ضروری اش را وارد کند؟!

فرض کنید که اصلاً دولت با دوری از اقتصاد نفتی و بکارگیری اقتصاد مقاومتی توانست با اقتدار تحریم ها را خنثی کند، ولی آیا تا آن زمان نیازی به دور زدن تحریم ها نخواهیم داشت؟! آیا فرضیات دولت نسبت به پایان تحریم ها و سرعت آن واقع بینانه است؟! در صورتی که دولت به هر دلیلی در بخشی نیاز به دور زدن تحریم پیدا کرد آیا می تواند کسی را پیدا کند که این مهم را اجرا کند؟! آیا شیوه ی مقابله ی دولت با اکیپ دولت قبل در دور زندن تحریم ها به نوعی خراب کردن پل های پشت سر و بستن باب دور زدن تحریم ها نخواهد بود؟! و یا اینها بهانه ای خواهد بود تا دولت افراد و گروه های دیگری را وارد عملیات دور زدن تحریم ها نماید؟!

نتیجه: به نظر می رسد دولت، قبل از این که باب دور زدن تحریم را تیغه کشی کند، باید واقع بینانه بین نتایج مذاکرات هسته ای و توان داخلی کشور و برنامه های خود به یک جمع بندی برسد و این که اگر در کادرهای قبلی دور زدن تحریم ها تخلفاتی رو داده باشد تنها با متخلفان برخورد نماید نه این که سوءاستفاده گران و خیرخواهان را با یک چوب بنوازد، بحث دیگر این که امیدوارم دولتِ جناب روحانی نیز مانند دولت قبل که در بحث برخورد با مفاسد اقتصادی به صورت نمایشی عمل کرد همان راه را نرفته و در نهایت شاهد نباشیم که تنها امتیازات از عده ای خاص گرفته شده و به عده ای دیگر داده شده است، بالاخره برخی از وزرای دولت یازدهم مانند وزیر نفت همین دولت که به شدت مورد علاقه و حمایت جناب رییس جمهور قرار دارد نیز از کسانی هستند که در دادن امتیازات خاص، ید طولایی به خصوص به برخی آقازادگان دارد و هنوز کشور در دادگاه های بین المللی گرفتار تبعات آن امتیازات و مفاسدشان است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۲ ، ۰۷:۵۲
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۴۵ ق.ظ

مردابِ خوشبینی به دشمن

بسم الله الرحمن الرحیم



با افزایش تحریم های جدید خزانه داری آمریکا علیه ایران دو تحلیل مختلف شنیده می شود که برخی می گویند این تحریمها ناقض توافقنامه است ولی دولت می گوید که با روح توافقنامه در تضاد است ولی موجب مرگ آن نمی شود که در این میان، ادعای دولت دچار یک تناقض آشکار و سنگین است، به راستی اگر توافقنامه ژنو با دقت نوشته شده است، پس چگونه می توان با افزایش تحریم های بیشتر همچنان نقض نشده باشد؟! و اگر هم خوب و محکم نوشته نشده است و در عین افزایش تحریم ها، همچنان باید برقرار بماند، آنها که آن را بد نوشته اند باید به اشتباه شان اقرار کنند؛ و الا این تناقض قابل حل نیست که هم توافق محکم باشد و هم تحریمها برهم زننده توافق نباشند؟! لااقل اگر دولت می خواهد تحریم های جدید را ناقض توافقنامه نداند و به توافقنامه همچنان پایبند باشد، صراحتاً باید از اشتباهش در پذیرش چنین قطعنامه ای عذر بخواهد.

آقای ظریف بعد از تحریم های جدید با جناب کری تماس گرفته اند و اعلام نارضایتی کرده اند ولی آیا یک اقدام شدید عملی می تواند با یک اظهار نارضایتی شدید خنثی شود؟! آیا آقای کری و مسئولان وقت آمریکا در برابر چنین واکنشی جسورتر نمی شوند؟! آیا تماس های مکرر جناب ظریف با کری برای همین اعلام نارضایتی بوده است یا قرار بود که این تماس ها به رضایت و تعامل ختم شوند؟! به راستی این گونه تماس های بین رده های بالای دولت با مسئولان آمریکایی در زمانی که ایشان اینچنین در قبال توافقهای شان، بی تعهد نشان می دهند می تواند توجیه پذیر باشد؟! آیا اصولاً ما با آمریکا رابطه برقرار کرده ایم که به جای "مرگ بر آمریکا" به صورت مستقیم اظهار نارضایتی کنیم؟! همین؟!

به نظر می رسد دولت ایران بیش از این که نگران منافع ملی و عزت ایران اسلامی باشد از این ناراحت است که ظرف مدتی کمتر از 4 ماه رویای مذاکره و توافق با آمریکا باطل می گردد، در حالی که منافع و عزت ملی حکم می کند شخص آقای روحانی مرد و مردانه به خائن بودن طرف مذاکره اقرار کند، و از مورد شماطت واقع شدن به خاطر تصور اشتباهش در کلید دانستن مذاکره با آمریکا نترسد، دولت باید بداند که دست و پا زدن در این مرداب، یعنی مرداب خوش بینی به دشمن تنها موجب بیشتر فرو رفتن دولت می شود و بدترین اشتباه این که در همین مرداب منتظر دست کمک چدنی دشمن نیز باشیم و بهترین کار این است که دولت با انتقاد از این که طرف مقابل به تعهداتش پایبند نبوده است خودش را دیگر متعهد به این توافق نداند و گرنه چنین دشمن خبیثی یقیناً با هر تماس روحانی یا ظریف بیشتر به موثر بودن رفتارش پی می برد.

نظر مقام معظم رهبری قبل از انتخاب آقای روحانی این بود که آمریکا و مذاکره با او مشکلات ما را حل نخواهند کرد ولی پس از انتخاب آقای روحانی، به احترام رأی مردم، با تجویز نرمش قهرمانانه به دولت اجازه داد در آزمودن شعاری که رهبر به آن امید نداشتند، وارد شود و همه گونه حمایتی نیز از دولت نمود تا هم به ایشان کمک کرده باشد و هم در صورت عدم تحقق این شعار، بعداً تردید و حرف و سخنی نباشد؛ دولت هم موفق به عقد یک توافق شد ولی همانطوری که قابل مشاهده است طرف مقابل به این توافق پایبندی نشان نمی دهد و عملاً فرصتی که برای شناخت دوباره دشمن داده شد خیلی زود مفید واقع می شود، اینک که خیانت و عدم پایبندی طرف مقابل به توافقنامه برای دولت و مردم و حتی سایر کشورهای دنیا قابل مشاهده است، به راستی چه دلیلی وجود دارد که دولت همچنان راهی را که رهبری از همان اول به آن بدبین بودند را با همان اصرار به پیش ببرند؟! آیا هنوز می توان به نرمشی که قهرمانانه باشد امید داشت؟! آیا دولت گمان نمی کند که دفترچه نرمش قهرمانانه را باید ببندد و به کتاب مقدس مقاومت و ایستادگی روی بیاورد؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۰۰:۴۵
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۴۱ ق.ظ

تشدید تحریمها، پایانی بر رویای کلید

بسم الله الرحمن الرحیم

با افزایش روزافزون تهدیدهای نظامی و اقتصادی آمریکا و جسارتهای کلامی نسبت به کشور، مردم و مسئولان ایران، آن هم تنها کمتر از یک ماه بعد از توافقنامه هسته ای ژنو 3، به نظر می رسد تاکتیک مقام معظم رهبری در رخصت بیدار شدن به برخی مسئولان، نخبگان و حامیان شان، خیلی زودتر از موعد مقرر به نتیجه برسد.

رهبر معظم انقلاب همواره و به خصوص قبل از انتخابات 92 که برخی مدافعان فرهنگ مذاکره، راحت ترین وحتی تنها راه حل مشکلات کشور را در رفع تحریم ها و رفع تحریم ها را در مذاکره مستقیم با آمریکا متصور بودند، به شدت در رد این نظریه تلاش کردند تا گفتمان مقاومت دچار تضعیف نگردد، ایشان رفع تحریم ها و خنثی کردن آثار آنها را تنها با اقتصاد مقاومتی، جهاد اقتصادی، تولید ملی بر پایه سرمایه و کار ایرانی، اصلاح الگوی مصرف و به طور خلاصه در استفاده از توان درونزای کشور میسر می دانستند، لیکن متأسفانه گفتمان مقاومت به صورت ناقص اجرا شد و سیاست خارجی مقتدرانه کشور با سیاست های داخلی مقاومتی همراه نگردید و مدافعان فرهنگ مذاکره ازاین عدم هماهنگی بین سیاست های خارجی و داخلی سوءاستفاده کردند و مشکلات کشور را پای گفتمان مقاومت نوشتند تا فرهنگ مقابل آن، یعنی مذاکره رأی بیاورد.

مطمئناً یادتان نرفته است که در مناظره ی بین نامزدهای ریاست جمهوری 92، بیشترین و داغترین بحث در تأیید یا رد گفتمان مقاومت بود که اکثریت غالب نامزدها بر آن گفتمان تاختند تا عدم گردش چرخ اقتصاد به گردن گردش سانتریفیوژها و بی تدبیری در مذاکرات بیفتد.

بالاخره گفتمان مذاکره رأی آورد و رهبری خیلی سریع وارد عمل شدند تا مثل انتخابات 88 که از رأی مردم دفاع کردند، این بار نیز از خواست مردم یعنی ورود جدی تر به مذاکرات جامه ی عمل پوشانده شود و حتی با بکاربردن عبارت نرمش قهرمانانه مسیر مذاکره را از مسیر سازش جدا نمودند و در حین مذاکره نیز از هیأت مذاکره کننده به عنوان فرزندان انقلاب یاد کردند تا برای نخبگان دلسوز گفتمان مذاکره و حامیان ایشان فرصتی برای آزمودن چیزی که شاید به زعم رهبر معظم انقلاب و حامیان گفتمان انقلاب بارها آزموده شده بود ایجاد شود؛ حتی رهبر انقلاب در کنار حمایت از مذاکره کنندگان و مصئون داشتن ایشان از برچسب سازشکار، مدام بر بدبینی به طرف مقابل تأکید کردند تا همگان نظر رهبری را در خصوص به نتیجه رسیدن مذاکرات بدانند.

در این مدت که مجوز نرمش قهرمانانه صادر شد، فارغ از برخی شقشقیه ها، حامیان واقعی گفتمان مقاومت به تکلیف خود عمل کردند و نصایح رهبری را در دستور کار قرار دادند تا فرصت مذکور برای حامیانش محقق شود و این فرصت را علی رغم ناامیدی به آن و علی رغم احتمال خدشه به مصالح ملی تحمل کردند و به قول رهبر معظم انقلاب به فضل خدا امیدوار ماندند تا خسارتی در کنار این اتمام حجت، متحمل نشویم؛ اگر چه ما خودمان را برای تحمل طولانی تر این شرایط و برای مشخص شدن کینه ی شتری و خوی ناجوانمردانه آمریکا و غرب نسبت به ایران آماده کرده ایم، اما علائمی مانند در دستور کار قرار گرفتن افزایش تحریم ها و تشدید تهدیدها و اذعان به برنامه ی حذف کامل حقوق هسته ای ایران، همگی از نقض زودهنگام توافق ژنو 3 خبر می دهد؛ در واقع خیلی زودتر از آنچه که ما فکر می کردیم، بطلان مذاکره پذیر بودن شمریان زمان که آب را بر لشکر ولی زمان بستند، محقق خواهد شد و چیزی که تقریباً به دیر و زود بودن تحقق آن یقین داشتیم خیلی سریع به اثبات می رسد.

هرچه از تأکید رییس جمهور بر مذاکره محوری در زمان نامزدی و پس از آن گذشتیم، دیدیم که لحن آمریکا و غرب در مواجهه با ایران بدتر و بدتر شد و طولانی تر شدن این رویه، بیشتر به وجهه کشور ضربه زد و به همین لحاظ هرچه زودتر دولت و مردم به این نتیجه برسند که دشمن قابلیت مذاکره ندارد و حتی حضور با او گرد یک میز او را جسورتر و طلبکار می کند، زودتر به حرکت در مسیر درست تر روی می آورند؛ امیدوارم دولت یازدهم حالا که فرصتی که می خواسته را بدست آورده است و راه مورد نظرش را آزموده است، تنها به اندازه ای که از این راه امیدواری باقی مانده روی آن حساب کند و برنامه هایش را بر پایه ی افزایش مقاومت داخلی و انسجام قدرت درون زای کشور و مردم مبتنی سازد، امیدوارم دولت به جای صحبت کردن از خالی بودن خزانه ها و انبارها و ستودن قدرت نظامی دشمن، هر چه زودتر به تدبیر کشور، دمیدن امید و احترام و تکیه به عزت مردم بپردازد. 

مطلب مرتبط: تحلیلی از مواضع خصمانه اخیر آمریکا+پیشنهاد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۰۰:۴۱
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۷ ق.ظ

تحلیلی از مواضع خصمانه اخیر آمریکا+پیشنهاد

بسم الله الرحمن الرحیم


در این چند روزه تعداد سخنرانی های مسئولان آمریکایی در خصوص توافقنامه ژنو، هدف نهایی آن، محدودیت گزینه های تحریمی و نظامی، نقش تحریم در انتخاب جناب روحانی و یادآوری روحیه مقاوم مردم و انقلاب ایران، شتاب عجیبی یافته است که نمی توان به این مسئله نپرداخت:

1-  دقت در محل بیشتر این سخنرانی ها که در جمع صهیونیست ها ایراد شده است نشان از این دارد که آمریکا به واسطه ی توافق ژنو به شدت تحت فشار بوده و همچنان شدت انتقادات و سوالات صهیونیست ها کاهش نیافته و آمریکا در صدد کسب رضایت ایشان است که این مسئله نشان می دهد که هنوز مثل همیشه نمی توان و نباید روی کشوری که کلانترش اسرائیل است حساب کرد.

2- دو نقطه قوتی که آمریکا از گفتگوهای پس از توافق ژنو 3 در برابر گفتگوهای قبلی می شمارد، تأکید روی این دارد که حداقل 6 ماه جلوی پیشرفت هسته ای گرفته شده است و دیگر این که فشار تحریم ها نیز عملاً کاهش نیافته است که این مسئله بزرگترین اعتراف در تأیید شیوه ی مذاکرات قبلی است که فعلاً با تاکتیک نرمش قهرمانانه به منظور اغنای ذهن مردم عزیز و اتمام حجت بر مدافعان گفتمان مذاکره در ازای شانس ناچیز توافق، در دستور کار قرار گرفته است.

3- توقف پیشرفت هسته ای ایران در بحث هسته ای در کنار عدم توقف تحریم های اصلی، اگر چه با عدم تشدید تحریم های سخت تر همراه شده است، لیکن نشان از عزم دشمن بر طولانی کردن دوره 6 ماهه دارد تا هم هنوز یک چماق استفاده نشده موجود باشد و هم یک هویج دور از دسترس.

4- پایین بودن اولین سطح تعیین شده از مذاکره کنندگان برای رسیدن به توافق جامع، در کنار شدت یافتن صحبت های خصمانه و غیردوستانه ی سران آمریکا نشان می دهد که آمریکا بیش از این که به توافق جامع نیاز داشته باشد، به توافق ژنو 3 نیاز داشته است و اگر این مسئله با هوشیاری مسئولان و مذاکره کنندگان ایرانی در جدی نکردن مذاکرات و سطح مذاکره کنندگان همراه نشود، می تواند موجب طولانی تر شدن این 6 ماه گردد، گزینه ای که به یقین بهترین گزینه برای آمریکاست چرا که هم ایران پیشرفت هسته ای نمی کند و هم در فشار تحریم باقی می ماند.

5- در حالی که ایران فقط برای طرف مقابل خود حق اعتمادسازی قائل است اما گویا دشمن تنها مبنای اعتمادش را در حذف کامل توان هسته ای می داند و به این واقعیت اعتراف دارد که اگر غیرممکن نبود حتی پیچهای تأسیسات هسته ای را نیز از ایران خارج می کرد.

6- بخش اعظم این سخنرانی های خصمانه تنها چند ساعت بعد از سخنرانی آقای روحانی در 16 آذر و تأکید ایشان بر لزوم احقاق حقوق هسته ای در کنار لزوم پایان دادن تحریم ها و کف زدن حضار و سخنان آقای ظریف در تحقیر توان دفاعی ایران در برابر آمریکا رخ داد که این تقارن، گمانی را در ذهن دشمن تقویت کرده است که آقای روحانی و مردم ایران چشم به پایان تحریم ها دوخته اند و این سخنان و سخنان مشابه مسئولان، به شدت قدرت چانه زنی مذاکره کنندگان را کاهش و جسارت ایشان را در تشدید مواضع خصمانه تشدید می کند.  

7- علی رغم موارد فوق، یکی دیگر از فرضیه ها برای تشدید موضع گیری های خصمانه این است که آمریکا می خواهد با فشار بر ایران ما را به نقض پیش دستانه توافقنامه ژنو3 ترغیب کند چرا که با تحقق آن،‌ آمریکا اجماع بیشتری در به حاشیه راندن ایران و تشدید فشارها ایجاد می کند.

8- اصرار بر این که حتی اگر با ایران به توافق جامع برسد نیز اینقدر در مسائل سوریه و فلسطین مشکل دارد که باید ایران همه ی نگرانی های آنها را رفع کند.

امیدوارم با توجه به مسائل فوق مسئولان به چند نکته توجه نمایند:

اول، این که‌ با اتخاذ مواضع قدرتمندانه و به دور از نمایش هرگونه نقطه ضعفی، غرور و منافع ملی را حفظ نمایند.

دوم، این که به جای ستودن های نابجای دشمن به عنوان "مودب و باهوش" ایشان را دشمنی مکار بداند.

سوم، اگر چه لازم است تا زمانی که دشمن به تعهدش در این 6 ماه مقید است ما نیز متعهد باشیم اما لازم است جدیت مذاکرات و سطح آن تشدید گردد.

چهارم، این که ایران باید دوباره و چندباره و مکرراً برای طرف مقابل توجیه کند که فقط برای طرف مقابل حق اعتماد سازی قائل است و تنها دلیلی توقف موقت و 6 ماهه پیشرفت هسته ای در ایجاد فرصت برای اعتمادسازی است و در صورتی که طرف مقابل از این حد پارافراتر گذاشته و به راه حذف حقوق ایران گام بردارد، ایران نیز هیچ گامی فراتر از حد تکالیف قانونی خون برنداشته و از گامهای داوطلبانه اش در این خصوص پاپس می کشد.

پنجم، ایران ‌ حتماً‌ به دشمن نشان داده شود که ایران به شدت روی وقت کشی حساس است و در صورتی که در این 6 ماه مذاکرات به نتیجه نرسید حتماً پیشرفت هسته ای در دستور کار بوده و گزینه ی بسیار جدی روی میز باشد و برای این منظور باید تأسیسات و دانشمندان هسته ای ما به دقت مورد حراست و حفاظت قرار گیرند.

ششم بحث بسیار مهم و اساسی اقتصاد مقاومتی است، دولت باید در این 6 ماه حقیقتاً با یک گام بزرگ و بلند به سمت اقتصاد مقاومتی قدم بردارد تا طرف مقابل را به جدی گرفتن مذاکرات ترغیب کند، باید در کنار گزینه روی میز پیشرفت هسته ای، گزینه ی اقتصاد مقاومتی را در دست گرفت تا نسبت به تحریم ها مقاومتر شویم، دولت باید بپذیرد که منابع طبیعی، انسانی و علمی ایران عزیز، اینقدر هست که بتواند کشور را عزتمندانه اداره کند، فقط کافی است در کنار حفظ روحیه خستگی ناپذیری و مقاومت دولت قبل، از سوءمدیریت های اقتصادی این چندساله فاصله گرفته و توان کشور به سمت افزایش مقاومت در اقتصاد و مردم هدایت شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۰۸:۰۷
سیاوش آقاجانی
پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۵۲ ق.ظ

دولت، تولید را محور قرار دهد

بسم الله الرحمن الرحیم


مدتیست که دوباره بحث انتخاب محور برنامه های اقتصادی دولت در دستور کار دولت و رسانه ها قرار گرفته و روزی نیست که استاد اقتصادی یا رسانه ای یا مسئولی نسبت به اولویت یکی بر دیگری صحبتی نکند. اگر چه قبلاً در موارد متعددی به این مسئله پرداخته ام اما با توجه به این شرایط به نظر می رسد دوباره باید مطلب کوتاهی در این خصوص بنویسم:

محور قرار دادن اشتغال و یا تورم به صورت کلی به نظر اشتباه به نظر می رسد چرا که:

اگر قرار باشد اشتغال محور قرار گیرد دوباره صنایع فرسوده و قدیمی و بی کیفیت که برای تعداد زیادتری اشتغال مستقیم ایجاد می کنند در دستور کار قرار می گیرد و نه تنها این اشتغال، اشتغالی ناپایدار است بلکه با توجه به نوع صنعتش عملاً هم تولید با کمیت و با کیفیتی تحویل جامعه داده نمی شود و هم با افزایش تسهیلاتی که برای اشتغال زایی های صوری به کارآفرینان غیرواقعی پرداخت می شود عملاً تورم افزایش می یابد.

محور قرار دادن کاهش تورم نیز آفاتی دارد، این مسئله با سیاستهای انقباضی و کاهش تسهیلات بانکی به صنایع همراه می شود و عملا صنعت، تولید، اشتغال و صادرات تحت تأثیر این سیاست کاهش می یابند و از سوی دیگر دولت برای کاهش قیمتها مدام از واردات کالاهای ارزان قیمت تر استفاده می کند که این مسئله هم موجب ضربه به تولید و اشتغال می گردد.

همانطوری که مشاهده می کنید هیچ یک از دو مورد اشتغال زادیی و مبارزه با تورم نمی توانند به عنوان محور برنامه های دولت قرار گیرند بلکه همان طوری که رهبر معظم انقلاب در این سالها بارها حین معرفی نام های "جهاد اقتصادی" و "تولید ملی کار و سرمایه ایرانی" و "حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی" برای سالهای اخیر بر اهمیت محور قرار دادن تولید در برنامه های اقتصادی تأکید کردند، محور برنامه های اقتصادی باید اهمیت دادن به تولید ملی باشد.

اگر تولید در کشور در محور برنامه های اقتصاید قرار گیرد، باعث می شود تا صنایع به روزتر و با کیفیت و کمیت تولیدات بیشتر در کشور فعال شوند، باعث می شود تا تولید بالا برود و نیاز به واردات کمتر شود، باعث می شود در برابر تحریمها کمتر آسیب ببینیم، باعث می شود تا اشتغال مستقیم و غیرمستقیم پایدار ایجاد شود، باعث می شود با افزایش عرضه محصولات در کشور تورم کاهش یابد، باعث می شود نقدینگی ها به سمت صنایع بهره ورتر هدایت شود، باعث می شود با بکارگیری صنایع جدیدتر بهره وری مصرف انرژی افزایش یابد و دریک کلام این که اهتمام به تولید باعث می شود هم اشتغال پایدار افزایش یابد و هم باعث می شود تورم به صورت واقعی کاهش یابد.

برای این که محور اقتصاد کشور تولید باشد، باید حمایت های دولت در تأمین نقدینگی به سمت صنایع و کشاورزی و تولید هدایت شود و این کار را نباید با محوریت اشتغال به وزارت کار سپرد بلکه این کار باید با محوریت وزارتخانه های کشاورزی و صنعت، معدن و تجارت صورت گیرد، تولیت وزارت کار در خصوص تسهیلات سرمایه درگردش و ساخت و توسعه کارخانجات در تمام سالهای اخیر موجب تأسیس کارگاه های صوری و اشتغال های ناپایدار و افزایش نقدینگی و تورم در کشور و ورشکستگی صنایع و ... گردیده است.

بحث دیگر این که مهمترین اصل در رسیدن به اقتصاد مقاومتی همین اهتمام به تولید است، تنها کشوری که قادر به تولید نیازهایش به خصوص نیازهای استراتژیکش باشد می تواند در برابر فشارهای ظالمانه تحریم موفق باشد.برای این که محور اقتصاد کشور تولید باشد، باید حمایت های دولت در تأمین نقدینگی به سمت صنایع و کشاورزی و تولید هدایت شود و این کار را نباید با محوریت اشتغال به وزارت کار سپرد بلکه این کار باید با محوریت وزارتخانه های کشاورزی و صنعت، معدن و تجارت صورت گیرد، تولیت وزارت کار در خصوص تسهیلات سرمایه درگردش و ساخت و توسعه کارخانجات در تمام سالهای اخیر موجب تأسیس کارگاه های صوری و اشتغال های ناپایدار و افزایش نقدینگی و تورم در کشور و ورشکستگی صنایع و ... گردیده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۲ ، ۰۷:۵۲
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ۱۲:۱۳ ق.ظ

اقتصاد مقاومتی حلقه مفقوده برنامه های دولت

بسم الله الرحمن الرحیم

با توجه به این که دولت یازدهم بیشتر هم و غمش را روی حل دیپلماتیک مسئله ی تحریم معطوف کرد و البته به نتایج قابل تقدیری هم رسیده است، اما همان طوری که در سخنان شخص رییس جمهور و معاون ایشان جناب نوبخت در این یکی دوروزه شنیدیم، اقتصاد مقاومتی به عنوان راه اصلی و سپر حقیقی در برابر زیاده خواهی ها و فشارهای احتمالی و تحریم ها باید در دستور کار قرار گیرد، چرا که همانطوری که تمام مسئولان و کارشناسان دلسوز اذعان دارند طرف مذاکره کننده چه توافق بکند و چه توافق نکند قابل اعتماد نیست و سابقه نشان داده است که هرجایی که احساس کند که مقاومت ایران در برابر تحریم ها کم می شود یقیناً‌ از محکم ترین توافقات نیز پاپس می کشد.

اقتصاد مقاومتی مبتنی بر افزایش مقاومت کشور در برابر ناملایمات اقتصادی خارجی و مدیریت علمی داخلی کشور است و در شیوه اقتصاد مقاومتی هدایت و استفاده از ظرفیت های کشور باید به نحوی صورت گیرد که هم نیازهای داخلی و استراتژیک به خوبی تأمین گردد و هم تأثیر فشارهای خارجی بر اقتصاد کشور به نحوی نباشد که خط مقاومت را بشکند و بیش از این که ایران دچار ضرر شود فشار آورندگان دچار سختی و خسران بشوند. یعنی اگر مثلاً‌ در تحریم خودروی ایران وزارت صنعت و صنایع خودروسازی ما به نحوی عمل می کردند که در کنار خسارت نیروی انسانی و مالی فرانسه،‌ خط تولید ما نیز متوقف نشود، عملاً تحریم خودرو با شکست مواجه می شد و داشتن چنین توانی خود به خود از بروز بسیاری تحریم ها جلوگیری می کند.

محصولاتی که استراتژیک هستند باید تعیین و پتانسیل کشور بر تأمین و تکمیل ظرفیت اقتصادی کشور در این موارد متمرکز گردد،‌ نباید در تأمین علوفه مشکل داشته باشیم تا به جای علوفه از گندم استفاده شود و بعد در تأمین نیاز گندم کشور دوباره به واردات نیازمند شویم. اقتصاد مقاومتی ایجاب می کند حمایت های مالی از صنایع و کشاورزی و تولید محور و نظام صادرات و واردات و مجموعه قوانین و مقررات مرتبط با اقتصاد کشور به سمت تولید و تأمین درون زای محصولات استراتژیک به اندازه نیاز کشور برود و اگر اقتصاد مقاومتی در دستور کار دولت قرار گیرد تحرکات و آثار آن اینقدر گسترده است که نمی توان گفت دولت در این عرصه بی سروصدا وارد شده است و ورود به این عرصه عملاً‌ تمام وزارتخانه های اقتصادی را درگیر می کند.

آنچه که موجب خواهد شد تا ما در طرح توافق جامع هسته ای دست بالاتری داشته باشیم میزان اجرای اصول اقتصاد مقاومتی است و خدا نکند که برخی مسئولان کشور عمداً‌ به منظور اثبات نیاز به مذاکره، آن طور که شایسته است به این عرصه وارد نشوند،‌ شاید این مسئله از سوی برخی به عنوان تهمت یا بدبینی یاد شود ولی به ما هم حق بدهید وقتی می بینیم برخی مسئولان در بدو و اوج مذاکرات هسته ای دم از خالی بودن خزانه و عدم توان در تأمین نیازها می زنند،‌ جانب احتیاط را رعایت کنیم، اگر چه در مصاحبه های اخیر مسئولان این عجز و لابه ها مشاهده نمی شود ولی ترسمان از این است که با شروع مذاکرات برای توافق جامع، همان فرهنگ عجز و سیاه نمایی دوباره در دستور کار قرار گیرد و البته شق دیگر مسئله این است که برخی از نیروهای خودی در موضع گیری بیش از حد تند نشوند و دولت را در مواضع اینچنینی قرار ندهند و با تأسی از رهبر معظم انقلاب و حمایت از مذاکره کنندگان، دولت را در موضع انفعالی و سیاه نمایی قرار ندهند.

این مطلب در عمارنامه منتشر گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۲ ، ۰۰:۱۳
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۴۱ ق.ظ

در حاشیه شبهات وارده به توافق نامه ژنو 3

بسم الله الرحمن الرحیم

در مطلب قبلی از تلاشهایی که برای رسیدن به توافق ژنو3 انجام شد تشکر کردم، در این مطلب نیز قصد دارم در خصوص برخی شبهات فنی که در خصوص توافقنامه مطرح است پاسخ گویم، لیکن قبل از آن لازم می دانم نظر دوستان را به یک مسئله ی مهم جلب نمایم، حقیر این توافق را یقیناً آرمانی و بهترین توافق ممکن نمی دانم، بلکه اعتقاد دارم همانطوری که رهبری فرمودند، آرمانگرایی را باید با واقع بینی همراه نمود و به اندازه توان و قدرت داخلی باید آرمانی فکر کرد و عمل نمود؛ بالاخره در شرایطی که دولت دهم به لحاظ مدیریت اقتصادی و به خصوص مدیریت تحریم ها به خوبی عمل ننمود و قوای سه گانه بخش زیادی از توانشان را خرج اختلافات بی فایده و مضر کردند و در شرایطی که دولت یازدهم از تکرار نابجای عبارات مأیوس کننده و این که خزانه خالی است هیچ ابایی نداشت و در حالی که نیمی از مردم به شعارهای مذاکره محور دولت یازدهم برای حل مشکلات اقتصادی رأی داده بودند، نمی توان منتظر بود که یک توافق آرمانی منعقد شود، بلکه در این شرایط نظر مقام معظم رهبری نیز حفظ خطوط قرمز بود نه حفظ خطوط آرمانی؛ و اما در ادامه به سه شبهه و پاسخ های آنها در خصوص توافقنامه ی مزبور اشاره می کنم:

1- یکی از شبهات مهمی که از سوی منتقدان سرسخت طرح مطرح می شود این است که چرا توافق نامه عدم افزایش تحریم ها را یک امتیاز تلقی می کند و چرا باید در برابر این مسئله که هنوز محقق نشده است ایران امتیاز بدهد که پاسخ حقیر این است که:

اولاً تشدید تحریم ها در صورتی که توافق صورت نمی گرفت برخلاف گزینه نظامی به سادگی قابل حصول بود و چندان دور نبود و اگر اتمام حجت مسئولان ایرانی و فعالیت دولت آمریکا در کنگره نبود، تا همین اکنون محقق شده بود.

ثانیاً این که ما هم در مقابل چنین امتیازی، امتیاز مشابهی داده ایم، یعنی چیزی را که هنوز به آن دست پیدا نکرده ایم را متعهد شدیم که دست پیدا نکنیم و در وضع موجود حفظ کنیم.

2- یکی دیگر از شبهات مطروحه این است که ایران وقتی در گام اول این امتیازات را می دهد در گام های بعدی حتماً باید امتیازات بیشتری بدهد که پاسخش را عرض می کنم:

اولاً که ما خطوط قرمزمان مشخص است و همانطوری که قبلاً نیز اعلام شده است هرگز نیز قابل دور زدن نیست و آن چرخه کامل غنی سازی در داخل خاک ایران است و اگر تاکنون نیز توافقی رخ نداده است دلیلش همین در نظرنگرفتن خطوط قرمز بوده است.

ثانیاً اکثر بندهای گام اول برای 6 ماه است یعنی در این 6 ماه که طرفین مقابل توافقات را عملی می کنند بایستی اعتمادسازی رخ دهد و همانطوری که تاکنون به دشمن اعتماد نداشتیم اکنون نیز اگر پس از اعتمادسازی، طرف مقابل به حذف تحریم ها گردن ننهد، ایران می تواند بعد از توافق 6 ماهه به توافق جدیدی تن ندهد و دوباره محدودیت هایی را که برای خود و اختیاراتی را که برای نظارت بیشتر در طرف مقابل ایجاد کرده بود را به حالت قبل بازگرداند، لیکن فرایند اعتماد سازی، فرایندی است که تا صورت نگیرد نمی توان به نتیجه رسید، خواه این نتیجه حذف تحریم ها و احقاق حقوق ایران باشد و خواه اتمام حجت برای طرف مقابل و فرصتی جدیدی برای شناخت بیشتر مردم از دشمنان کشور باشد.

3- از شبهات دیگری که مطرح می شود این است که تحریم ها عملاً کاهش چندانی نداشته اند و ایران چیز چندانی به دست نیاورده است که پاسخ می گویم:

اولاً که طرف مقابل تحریم ها را ابزار و در واقع تنها ابزار خودش می شناسد و تا زمانی که گام های اعتمادسازی به نتیجه کامل نرسد، منطقاً نمی توان انتظار داشت این ابزار را برزمین بنهد.

ثانیاً اگر چه از ابتدا کاهش تحریم ها در برنامه نبود و فقط قرار بود بخشی از دارایی های بلوکه شده بازگردد، لیکن چانه زنی مذاکره کنندگان ایرانی باعث شد در زمینه کاهش تحریم ها نیز فتح بابی رخ دهد تا توافق نامه با گام های عملی در خصوص کاهش تحریم ها همراه گردد.

ثالثاً اگر چه تحریمها چندان کاهش نیافته اند لیکن ایران هم کار چندانی در قبال این تفاهم نامه انجام نمی دهد، ایران ضمن ادامه غنی سازی از توسعه ی کارش به صورت محدود برای 6 ماه به صورت داوطلبانه و غیرالزام آور انصراف می دهد تا طرف مقابل با توجه به تشدید نظارتها، از صلح آمیزی برنامه ایران مطمئن شوند و این که تاکنون تمام بندهای توافقات ایران غیر الزام آور بوده است و ایران در پایان 6 ماه و یا درصورت خلف وعده از سوی طرف مقابل می تواند به ادامه آن اقدام نکند.

مطلب مرتبط: چند تشکر بابت توافق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۲ ، ۰۷:۴۱
سیاوش آقاجانی