انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آمریکا» ثبت شده است

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مظلومیت غزه

با توجه به شبهاتی که برخی به اصطلاح روشنفکران در بحث مظلومیت غزه وارد می کنند، لازم می دانم مطلبی را در پاسخ به برخی از این شبهات تقدیم نمایم:

1-  یکی از شبهاتی که دراین خصوص مطرح می کنند این است که “با توجه به این که شروع حمله ی رژیم صهیونیستی به غزه در اثر حرکات حماس بوده است، پس در واقع اسرائیل در این مسئله مظلوم واقع شده است و طبق گفته ی سران آمریکا و غرب، باید از خودش دفاع می کرده است”

پاسخ این شبهه در چند مرحله تقدیم می گردد:<** ادامه مطلب... **>

الف- اولین اشتباه در این استدلال این است که شروع دعوا را در ناپدید شدن 3 نفر از صهیونیست ها معرفی می کنند و حال این که شروع واقعی دعوا نه از این واقعه که از 60 سال پیش است، زمانی که صهیونیست ها به بهانه ی این که زمین های چند فلسطینی را خریدند، شروع کردند به اخراج فلسطینی ها، تخریب خانه های شان، شهرک سازی برای مهاجران یهودی دیگر کشورها و قتل فلسطینیان. آری شروع دعوا در این است که موجود نامشروعی به نام اسرائیل به همت به وجودآورندگان فاسدش، سرزمین فلسطین را غصب کرده و به باریکه ای که برای ساکنان آن مانده نیز تعدی می کند.

ب- حتی اگر بخواهیم از وقایع 60 سال پیش نیز فاصله بگیریم، بازهم نمی توانیم محاصره ی غیرقانونی و سخت این چندساله ی غزه را فراموش کنیم و فراموش کنیم که در این چندسال مردم غزه از بابت این تحریم ها چقدر در فشاربوده اند؛  چگونه اعمال این تحریم را می توان به صلح تعبیر نمود؛ اگر کمی انصاف داشته باشیم، اعمال محاصره ی اقتصادی اسرائیل بر مردم غزه با توجه به فشاری که به مردمش در تأمین مایحتاج شان وارد کرده است به مثابه ی یک جنگ سخت تلقی می شود.

پ- حتی اگر کسی بخواهد تاریخ را فراموش کند و مبداً دعوا را از ناپدید شدن 3 نفر صهیون بداند نیز این ادعا دو ایراد اساسی دارد، اولاً هیچ سندی در خصوص مقصر بودن حماس ارائه نشده است و ثانیاً حماس هرگز مسئولیت این مسئله را قبول نکرده است. در کدام منطقی می توان تنها براساس حدس و گمان وارد عملیات نظامی شد، جز این که این رژیم بمانند جنگهای 33 روزه، 22 روزه و 8روزه، از پیش برای شروع جنگ طرحی را اجرا کرده باشد؟!

ج- حتی اگر فرض این که حماس در کشتن 3 نفر نقش داشته است را بپذیریم نیز نمی توان حمله به غیرنظامیان غزه را توجیه کرد، چه کسی گفته است که یک رژیم مثلاً برای مجازات قاتلان 3 نفر از تبعه اش حق دارد اینچنین با انواع سلاح های غیرمجاز و کشتار جمعی به کشتن وسیع کودکان و غیرنظامیان روی آورد؟!

د- حمله ی موشکی حماس به اسرائیل ساعت ها پس از انواع حملات هوایی و توپخانه ای به غزه شروع شد و در ابتدا فقط با هشدارهای لفظی سران حماس همراه شد و تنها در زمانی که حماس از تشدید این حملات و عدم اراده ی اسرائیلی ها برای توقف آنها مطمئن شد در جهت ایجاد بازدارندگی و ایجاد هزینه برای اسرائیل شروع به پرتاب موشک به اسرائیل کرد.

2- شبهه ی دیگری که هم اکنون مطرح می شود این است که چرا حماس با طرح صلح مصر که تنها چند روز پس از موشک پراکنی های حماس مطرح شد موافقت نمی کند؟

پاسخ این شبهه آسان است، حماس در حمله ی قبلی به غزه نیز تعهداتی را متعهد شده بود که با توجه به حمله ی مجدد به غزه عملاً نشان داد که به آنها متعهد نبوده است، اینک تن دادن حماس به تعهدی که تنها به منظور نجات اسرائیل از حملات موشکی پیشنهاد شده است نمی تواند خواسته های حماس را تأمین کند، حماس حق دارد پایان محاصره نوار غزه و تعهد به عدم حمله به غزه را به عنوان بندهای توافق مطالبه کند چرا که اگر این جنگ با این همه شهید اگر بدون تأمین منافع مردم غزه به پایان برسد عملاً به معنی پایمال شدن خون شهدا و ادامه ی مشکلات مردم تلقی خواهد شد، به خصوص این که اینقدر تأسیسات زیربنایی غزه دچار آسیب گردیده است که جز با بازشدن مرزهای غزه امکان بازسازی آنها میسر نخواهد بود.

3- یکی دیگر از شبهات این است که “باتوجه به ناصبی بودن مردم غزه و دشمنی ایشان با شیعیان کشتن این افراد در نهایت به نفع ما خواهد بود و حتی کشتن کودکانی که در بزرگسالی به این دشمنی ها ادامه خواهند داد نیز موجه است”

الف- این شبهه در همان ابتدا با ایراد در فرض مسئله مواجه می شود، مسائلی مانند وجود میدان “ابن ملجم” در غزه که تکذیب شد و یا نشان دادن یک پرچم داعش در بین مردم غزه هرگز دلیلی برای اثبات ضدیت مردم غزه با شیعه نمی تواند به حساب آید همانطوری که سران حماس و مردم غزه همواره مردم ایران را دوست خود دانسته و متوجه انواع حمایت های ایران به ایشان بوده اند و ضمن اعتراف به آنها از ایران، صراحتاً بابت آنها از ایران قدردانی کرده اند.

ب- ایراد دیگر این شبهه این است که حتی اگر مردم غزه را ضد شیعه در نظر بگیریم بازهم نمی توانیم بگوییم که چون یک گروه در مسئله ای برحق نیستند پس در تمام دعواها برباطل باشند، این که در بین اهل سنت نیز به مانند شیعیان افراطیونی وجود دارند که همواره به دنبال ایجاد اختلاف و انشقاق بین مسلمانان هستند مسئله ای غیرقابل تکمان است اما این که به بهانه ی افراطیون ما نیز بخواهیم از درک حقیقت و عدالت فاصله بگیریم هرگز قابل بخشش نخواهد بود، در مسئله ی فلسطین این فقط مسلمانان نیستند که مظلوم واقع شدند بلکه حتی مسیحیان زیادی نیز توسط رژیم صهیونیستی آواره شدند و به این لحاظ رژیم صهیونیستی فارغ از دین و مذهب فلسطینیان یک رژیم ظالم، غاصب و سفاک است.

4- برخی از افراد بدون این که بخواهند غزه را مظلوم نشان دهند طوری صحبت می کنند که گویا “غزه و اسرائیل به اندازه ی هم مقصرند و اصلاً مسئله به ما ربطی ندارد چرا که هر دو بر سر زن و بچه بمب و موشک می ریزند”.

پاسخ به این سؤال نیز بدون در نظر گرفتن سابقه ی دعوای فلسطین و غزه میسر نیست، مردم رژیم صهیونیستی، یهودیانی هستند که از کشورهای دیگر برای حضور در اراضی غصب شده ی فلسطینیان گردآوری شده اند و به این لحاظ مثل مردم سایر کشورها نمی توان ایشان را مردم تلقی نمود، در واقع اسرائیل مردم ندارد بلکه تمام کسانی که به عنوان مردم اسرائیل قلمداد می شوند خودشان غاصب، متجاوز و مستحق اخراج از سرزمین فلسطین و مجازات هستند، مسئله ای که به هیچ وجه در مورد مردم غزه و فلسطین قابل تعمیم نیست چرا که مردم فلسطین مالکان و ساکنان اصیل سرزمین خودشان بوده و هستند و نه تنها سرزمینی را غصب نکرده اند بلکه مورد تجاوز نیز قرار گرفته اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۵۲
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۱۳ ب.ظ

دوپهلویی درخصوص شجاعت مذاکره کنندگان هسته ای

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تمدید مذاکرات هسته ای

ما از مذاکره کنندگان هسته ای مان حمایت می کنیم، بالاخره این که انسان گمان کند کاری از دستش برمی آید و برای کشورش انجام ندهد، حداقل برای وجدانش قابل بخشش نیست، حتی اگر این عمل و مذاکره کردن با دشمنش باشد، لذا باید از چنین روحیه ای تقدیر و حمایت کرد، چگونه می توان منکر شجاعت کسانی شد که با دل شیر رفته اند بین گرگانی که در پی تکه تکه کردن شان هستند تا با ایشان دوستانه مذاکره کنند؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۱۳
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۰۵ ب.ظ

شب هایی که جهان به سان غزه در آن خواب ندارد!

بسم الله الرحمن الرحیم
 

غزه

امشب دیدار رده بندی فوتبال جام جهانی است و هلند و آرژانتین برای کسب مقام سوم باهم خواهند جنگید، بلیط بازی در بازارسیاه به بیش از 3 هزار دلار فروخته می شود و شبکه های مختلف تلویزیونی از جمله صداوسیمای ما با مبالغ کلان حق پخش این مسابقه را خریده اند تا مردم شان بتوانند از دیدن یک مسابقه لذت ببرند و همه ی اینها تنها هر چهار سال یک بار محقق می شود، چهارسالی که دنیا برای آن میلیاردها پول صرف می کند، صدها مسابقه می دهد و  انتظار می کشد تا دوباره فرا رسد و …

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۰۵
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۸:۱۰ ق.ظ

پیام تغییر نام میدان استقلال به میدان یورو

بسم الله الرحمن الرحیم


بنا به گفته ی پال کریگ رابرتز معاون سابق خزانه‌داری آمریکا (مصاحبه کاملش را اینجا بخوانید)، بالاخره 5 میلیارد دلار بودجه ای که آمریکا در اکراین سرمایه گذاری کرده بود و دخالت های اتحادیه اروپا در اکراین، به نتیجه رسید و کودتاگران نارنجی پوشی که با انتخابات مردمی به کنار رفته بودند، دوباره با همان ابزار شورش های خیابانی به قدرت رسیدند و حتی به توافق نامه ای که امضا کرده بودند نیز پایبند نماندند.

البته اگر بخواهیم تنش هایی را که در چهارگوشه اکراین همچنان در جریان است و احتمال تجزیه داخلی اکراین را نادیده بگیریم، می توانیم بگوییم که اکراین به دامان آمریکا و اتحادیه اروپا پیوست، فارغ از هرگونه تحلیل های دقیق و تخصصی سیاسی، همین تغییر نام میدان استقلال به میدان یورو حرف های زیادی در خود دارد:

1- آنچه که در این تغییر نام مشخص است این است که کودتاگران همانطوری که مورد حمایت های شدید غرب و آمریکا بوده اند، استقلال کشور را به ازای این حمایت ها معامله کرده اند و اگر جز این بود، چه دلیلی داشت که آمریکا و غرب این همه برای تغییر حکومت یک کشور دیگر هزینه نمایند؟!

2- جایگزین شدن واژه ی یورو به جای استقلال، بیش از هر چیزی نشان دهنده ی اصالت اهداف اقتصادی این کودتاست، نارنجی پوشان اکراین، پیوستن به اتحادیه ی اروپا را دنبال می کردند و غرب و آمریکا در ازای واگذارکردن استقلال این کشور،‌ ظاهراً حاضر به دادن این پاداش گردیده اند، این همه علاقه به تغییر واحد پول ملی اکراین به یورو، به خوبی مترادف همان حذف استقلال از میدان استقلال اکراین بود.

اکراین

3- در کشوری که قانون محترم شناخته نشود، مردم به رأی همدیگر احترام نگذارند و بازیچه سیاسیونی بشوند که شعار قانون و مردم را بهانه ای برای درهم شکستن وحدت مردم و ماهیگیری سیاسی قرار می دهند، اولین چیزی که از بین می رود استقلال و به تبع آن عزت همان کشور خواهد بود و این همان دلیل علاقه آمریکا و غرب به توسعه ی کودتاهای رنگین است، کودتاهایی که با تشکیک در نتیجه ی انتخابات و به بهانه ی صیانت از آرای مردم شروع می شوند و در واقع به ذبح خواست واقعی مردم در برابر مبدعان این کودتاها می شوند.

 4- آمریکا و غرب در این کودتاها بارها ثابت کرده اند که به دموکراسی و انتخابات مردمی پایبند نیستند و اگر دموکراسی نتوانست مصالح آمریکا و غرب را تأمین کند، همان را نیز هدف قرار خواهند داد،‌ یک سیر مطالعاتی در کودتاهای مخملی و امثال، نگاه ابزاری آمریکا و غرب به مفاهیمی مانند دموکراسی،‌ آزادی و مردم را به خوبی نشان می دهد.

پایان: با توجه به این که کودتای اکراین به دلیل نداشتن رأی اکثریت مردم، اصالتاً فاقد مشروعیت و مقبولیت لازم است، اگر به تجزیه اکراین منتجر نشود، نمی تواند یک دولت پایدار را ایجاد نماید شود و همانطوری که یکبار نارنجی پوشان با رأی مردم حذف شدند، مجدداً با بازگشت فضای دموکراسی و انتخابات به اکراین یکپارچه، بازهم نارنجی پوشان متحمل شکستی دیگر خواهند شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۲ ، ۰۸:۱۰
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم


22 بهمن امسال هم مانند سایر 22 بهمن ها و مثل سایر ایام الله این کشور، از قدس گرفته تا انتخابات، پرشور برگزار شد که نباید از کنار این مسئله بدون تفکر و تحلیل گذشت. یقیناً بخش زیادی از این شور و شعور به سخنرانی های وحدت آفرین رهبر جلیل القدر ما بازمی گردد، لیکن بخشی از این شور نیز مرهون دشمنان نادان ایران است که درست در همان زمانی که باور برخی از مردم به همت تشکیک برخی از دوستان ناآگاه نسبت به دشمنی دشمنان سست می شود، با صحبت ها، توهین ها و رجزخوانی های شان دوباره این ملت را متحدتر از گذشته به بیعت با آرمان های نظام و رهبری رهنمون می نمایند.

ازنقش رهبری که فرصت شناخت دشمن را به مردم و مسئولان داد و از نقش دشمنان که مثل همیشه خباثت هایشان را با کمترین فرصتی به نمایش می گذارند که بگذریم، به نقش سربازان انقلاب می رسیم، سربازانی که با چشم و گوش باز از کنار تشرهای دشمن و از کنار هشدارهای رهبری به راحتی نمی گذرند و اطرافیان خود را نیز به درک حقیقت دعوت می نمایند. این سربازان عموماً روحانیون، انقلابیون، معتمدین، هنرمندان و فعالان جنگ نرم و فضاهای حقیقی و مجازی هستند که مدام در پاسخگویی به شبهات فعالند و نمی گذارند حقایق در لفافه ی توجیه و دورغ و تزویر پنهان بماند.

در کنار این سربازان، مدتی است که یک گروه هنرمند و انقلابی پیشرو هستند، آقایان حامد زمانی، محمد مهدی سیار و گروه شان دراین یکی دوساله سرودهای حماسی و انقلابی زیادی تقدیم انقلاب کرده اند که در کنار شور مثال زدنی شان، فوق العاده بصیرت افزا نیز هستند به حدی که دشمنان و ضدانقلاب ها نمی توانند از اظهار دشمنی آشکار با ایشان خودداری کنند، حامد زمانی و گروهش نه از عشق های مجازی می خوانند و نه از شکست های عشقی، حامد زمانی عزت یک ملت را یاد می کند و ذلت دشمنان را فریاد می زند، حامد زمانی شهدا را عزیز می شمارد و تروریستها را زبون می خواند، حامد زمانی از شدن و توانستن می گوید و ترس و ضعف را به سخره می گیرد، حامد زمانی استقلال، غیرت و عزت مردم را در ذهن آنها که گمان می کنند این ملت نام شان را به نان شان می فروشند، بازتعریف می کند و آنانی که حماسه را به خاطر خالی بودن کاسه های شان از شر تحریم یزیدیان زمان فراموش کرده اند را دوباره هشیار می کند، امثال زمانی و سیار برای جامعه ی ما نیازند و نعمت، نیازی که باید قدرشان را شناخت و نعمتی که باید سپاس شان را بجا آورد، امید که جوانان و هنرمندان کشور، هرچه بیشتر به ایشان بپیوندند.

مطلب مرتبط:
تشکری و تذکری برای حامد زمانی و نسل جوان هنرمندان انقلاب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۰۶
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۲:۳۳ ب.ظ

گزینه وحدت روی میز عزت مردم رشت + تصاویر

بسم الله الرحمن الرحیم


اگر چه مشارکت مردم در جشن ملی 22 بهمن همیشه چشمگیر بود، اما امسال گویا رجزخوانی های آمریکایی ها بیش از همیشه ملت ایران را به صحنه کشانده بود، آنها که سال های پیش حضور را چندان مهم نمی دانستند، امسال از سر غیرت و با پای همت، گزینه وحدت را برمیز عزت خویش قرار دادند و در راهپیمایی شرکت کردند، حقیر نیز به مانند مثل سال های گذشته تصاویری از راهپیمایی مردم غیور رشت تهیه کرده ام که تقدیم می نمایم، ضمناً برای مشاهده تصاویر در اندازه بزرگتر می توانید روی آن ها کلیک کنید:

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

مطلب مرتبط:
کسانی که تحمل ندارند نبینند: تصاویر راهپیمایی 22 بهمن 91 رشت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۳۳
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۹ ب.ظ

به کوری هرکس که این ملت را ذلیل می خواهد....

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 به کوری هرکس که این ملت را ذلیل می خواهد....بعد از گذشت 35 سال از انقلاب، دشمن بیش از هرچیزی عزت ایران و ایرانی را هدف گرفته است، او فهمیده که تنها راه برای شکست دادن ملتی که عزت ابرقدرت ها و طواغوت را زیر سوال برده، شکاندن عزت آن ملت است، او فهمیده است که ملتی که عزت دارد، از هیچ دشمنی هراس ندارد، دشمن به این نتیجه رسیده، آن چیز که باعث ایستادگی ملت در برابر جنگ، ترور، تحریم و تهدید شده، عزت است و به همین دلیل برای ذلیل کردن این ملت برنامه دارد.

دشمن می خواهد از هرچیزی فرصتی بسازد برای وارد کردن خدشه به عزت این ملت و از این رو به هیچ بهانه ای مانند پس دادن جزئی از دارایی های بلوکه شده، اجازه استفاده از تخصص و تکنولوژی خودمان، امکان تأمین غذا و دارو برای مردم، خریدن نفت مان، فروختن خودرو و لوازمش به ما و هر حقی که بتوان آن را با شرط و منت همراه کنند، عزت این مردم را هدف قرار می دهند.

اگر چه در جهان امروز این که کشوری نتواند دارو و غذایش را تأمین کند طبیعی است، اگر چه این که کشوری اجازه استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای نداشته باشد برای خیلی از کشورها پذیرفته شده است، اگر چه این که کشوری نتواند خودرویش را خودش بسازد و مرغ و گوشتش را خودش پرورش بدهد در دنیا یک چیز عادیست، اما همه ی اینها برای کشوری که می خواهد در دنیا بله قربان گوی کسی نباشد قابل پذیرش نیست و دشمن از همین ضعف ها برای ذلیل کردن کشورمان استفاده می کند.

شاید برخی ها بگویند که مگر ما چه داریم که نمی خواهیم به مستکبران عالم باج بدهیم؟ خب پاسخ این است که اولاً ما چه نداریم؟ آیا انواع معادن زیرزمینی و روزمینی نداریم؟! آیا هوای چهارفصل برای کشت و زرع هر محصولی نداریم؟! آیا نفت و گاز برای تأمین انرژی و ساخت محصولات پتروشیمی نداریم؟! آیا نیروی انسانی باهوش و متخصص نداریم؟! آیا جوانان باغیرت و انقلابی نداریم؟! آیا قدرت دفاعی مثال زدنی نداریم؟! آیا روحیه جهات و شهادت نداریم؟! به راستی مگر ما چه نداریم که نخواهیم جلوی طاغوت سرخم نکنیم؟! به چه چیز دیگر احتیاج است که نداریم؟!

به کوری هرکس که ملت را ذلیل می خواهد...

شاید برخی دیگر متهم مان کنند به متمدن نبودن و خشونت طلبی؛ اما مگر ما با کسی جنگ داریم؟! مگر تاکنون جز در مقام دفاع در برابر تهاجمات، کشوری را تهدید کرده ایم؟! اصلاً آیا در برابر این همه حملات تروریستی اقدام به حتی یک مورد ترور کرده ایم؟! البته اگر چه اصلاٌ خشونت طلب نیستیم اما از این که کسی ما را از گزینه های روی میزش هم بترساند حساب نخواهیم برد، ما با دنیا تعامل می کنیم به شرط این که به دنبال حراج سرمایه های مادی و معنوی ما نباشند، به شرط این که ما را مستعمره خود ندانند و به شرط این با زبان تهدید، تعاملات را با باج خواهی های اشتباه نگیرند.

در هر صورت عزتمندی این ملت خار چشم دشمنان است و به همین دلیل از ذلیل شدن شان لذت می برند، از  این که ملت ما در صف سبد کالا بر سروکله یکدیگر بزنند و سبد عزتشان را جا بگذارند دلشان قنج می رود، دشمن از این که مسئولان این کشور قدرت نظامی دشمن را بزرگ و قدرت دفاعی کشور را تحقیر کنند در پوست خود نمی گنجند، لشگر شیطان از این که سبدکالای طبقات ضعیف را حاصل بذل و بخشش و دلسوزی خودشان و معامله با مسئولان این کشور معرفی کنند احساس شعف دارند، از این که خون شهیدان دفاع مقدس، ترورها و هسته ای از دفتر خاطرات این ملت کنده شود چشم شان برق می زند، دشمن گمان می کند با هر خدشه به عزتمان، به کلانتر اعتقاد خواهیم یافت و این که به زودی عزتی برای ایستادن نخواهیم داشت و حال این که عزت ما تا مدام که مسلمانیم از چشمه ی قرآن و اهل بیت در وجودمان خواهد جوشید و همچنان این ملت در تاریخ خواهد خروشید، ان شاءالله.

این مطلب در عمارنامه منتشر گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۳۹
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۵۱ ق.ظ

هفته وحدت و چالش های جدید

بسم الله الرحمن الرحیم


دهه های گذشته بسیاری از منبری ها از طرح مطالب مورد اختلاف اهل تشیع و اهل تسنن ابایی نداشتند و به راحتی نسبت به خلفا و برخی همسران پیامبر مسائلی را همراه با لعن و بعضاً سب بیان می کردند و همین رویه در خصوص محکوم کردن اعتقادات شیعیان از سوی علمای اهل تسنن نیز صورت می گرفت و به راحتی شیعیان را مشرک می خواندند، ولی پس از انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) هفته ی منتسب به ولایت حضرت رسول را هفته وحدت نام نهاد و از علمای هر دو مذهب اسلامی خواست تا به وحدت و حفظ احترام یکدیگر توجه کنند و این رویه از سوی هر دوگروه مورد استقبال قرار گرفت و اگر هم در گوشه ای یکی از روحانیون سخنان تندی می گفت با واکنش مردم مواجه و به فراموشی سپرده می شد.

لیکن طی چند سال اخیر شرایط کمی متفاوت شده است و برخی از علما و روحانیون من جمله روحانیون شیعه که برخلاف مشی امام خمینی و مقام معظم رهبری حرکت می کردند، فعالیت شان را تشدید کرده و دوباره به فضای تنش و تفرقه دامن می زنند، نگاهی به کارنامه ی این علما نشان می دهد که ایشان نه تنها به بحث اختلافات دامن می زنند، بلکه در مسائل دیگری مانند قمه زنی و تیغ زنی در عزاداری ها نیز تشویق می کنند، که این مسائل نیز برخلاف مصلحت مسلمین و مشی رهبری عزیز است، این علما در توجیه رفتار خود به برخی احادیث و روایات خاص استناد می کنند و بعضاً تا رد اصل ولایت فقیه نیز پیش می روند.

آنچه که در خصوص مباحث روایی و سندیت و تفاسیر روایات مورد ادعا وجود دارد را به علما واگذار می کنم که با توجه به مباحثی که در این زمینه رخ داده است می توانید با مراجعه به سایت های مذهبی شیعی و به خصوص پاسخگوی شبهه به آن ها دست پیدا کنید، ولی به صورت اجمالی به این مسئله خواهم پرداخت:

1- یکی از دلایل حساس شدن بحث وحدت شیعه و سنی این است که عوامل بیرونی به این مسئله ورود کرده اند، به حدی که دشمنان قسم خورده اسلام هم اکنون برای خدشه به این وحدت شیعه و سنی، برنامه ریزی و تعیین بودجه می کنند و به همین لحاظ، اهل خانه باید حریم خانواده را حفظ کنند و نگذارند دشمنان از این اختلافات سوءاستفاده کنند. حمایت دشمنان اسلام از این مباحث تا حدی است که در حالی که از هیچ شبکه ی شیعی و سنی معتدلی حمایت نمی کنند، لیکن از شبکه های افراطی در این خصوص انواع حمایت ها را انجام می دهند و این شبکه ها در حالی که از یک آخور تغذیه می شوند به یکدیگر جفتک می پرانند. شبکه هایی مانند کلمه و وصال و اهل بیت از نمونه های این شبکه ها هستند که قبلاً در مطالب مستقلی به آنها پرداخته ام.

2- از دیگر دلایل حساس بودن این اختلافات در عصر حاضر، سرعت انتقال اطلاعات در رسانه ها است به نوعی که فیلم یک سخنرانی در عرض چند روز با اینترنت و بلوتوث به تمام دنیا مخابره می شود، فقط کافیست یکی از علمای اهل تشیع یا تسنن کلام تندی را علیه مقدسات دیگری به زبان آورد تا با انتشار گسترده آن، اختلافات تشدید و به انتقام جویی کشیده شود. جالب است که در ریگی (تروریست معروف) در فیلم اعترافاتش گفت "وقتی که اعضای گروهش به لحاظ انگیزه ی اجرای مأموریت های تروریستی کم می آوردند برای شان فیلم توهین برخی علمای شیعه به خلفا و همسران پیامبر را پخش می کردند تا به این وسیله انگیزه های انتقام جویی شان را تقویت کند."

3- اگر چه برخی علمای افراطی در هر دو مذهب، سخنرانی های افراطی خود را در جهت اثبات حقانیت خود موجه می دانند، اما در حقیقت این گونه اظهارات باب مباحثات علمی را می بندد و عملاً ابواب دیگری من جمله باب توهین، خشونت و حتی ترور را می گشایند.

4- یکی از دلایل حساسیت روز افزون بحث وحدت اسلامی، تشدید فعالیت فرقه های ساخته شده به دست استکبار است. وهابیت و بهاییت در کمتر از 200 سال اخیر به دست استعمار پیر و در راستای افزایش اختلافات بین مسلمین و ایجاد انحراف در مذاهب شیعیان و اهل تسنن و ارائه چهره ی مخدوش از اسلام متولد شدند به نحوی که همین دو فرقه شدیدترین لطمات را به اسلام وارد کردند و حتی در ادامه ی همان مشی، از افراطیون تشیع نیز حمایت شد تا ایشان بتوانند تفکر افراطی خود را بیشتر نشر دهند. تولد، رشد و تجهیز این انحرافیون و افراطیون همگی در راستای یک هدف و آن هم تخریب وجهه اسلام، خدمت به اسرائیل و تقویت آمال استکبار جهانی همچنان دنبال می شود و سال هاست که تحرکات فرقه ای مانند طالبان، به عنوان بهانه برای توجیه فعالیت های ضداسلامی استکبار جهانی مورد استفاده قرار می گیرد، از یک سو از ایشان حمایت می شود و از سوی دیگر به بهانه کنترل آنها به کشورهای دیگر لشکرکشی و مسلمانان مورد تعرض قرار می گیرند.

5- یکی از کاربردهای جدید مباحث تفرقه انگیز اسلامی در کنترل انقلاب های مردمی مسلمانان است. در حالی که بسیاری از کشورهای اسلامی از ظلم حاکمان خود به تنگ آمده اند، استکبار جهانی از همین مسلمین بر علیه مسلمین دیگر استفاده می کند و با سرمایه گذاری روی برخی، برخی دیگر و در نهایت جهان اسلام را دچار تضعیف می کند، نگاهی به وضعیت بحرین و عربستان و لشکرکشی های بسیاری از همین ها به سوریه به عنوان محور مقاومتِ ضداستکباری نشان می دهد که استکبار چگونه از تفرقه بین مسلمین در جهت تضعیف ایشان و کنترل قیام ها و جنبش های ضداستکباری و بازگرداندن ایشان به مسیر دلخواهش استفاده می کند.

نتیجه: نگاهی به مسائل فوق نشان می دهد که سرمایه گذاری در تفرقه افکنی بین مسلمین با ابزارهای تحریک، فرقه سازی و تقویت عناصر افراطی یکی از بهترین روشهای کنترل پیشرفت اسلام است تا ماهیت این دین الهی که بر پایه عقل، عدالت و استکبار ستیزی بنا شده است با کم هزینه ترین راه خنثی گردیده و صرف دعواهای بین افراطیون گردد و هر فرد یا جریانی که محافل علمی و دوستانه درون گفتمانی را به محملی برای جنگ، توهین و تضعیف مسلمین تنزل دهد و یا هرکسی که به هر نحوی چهره ای خشن و بی منطق از اسلام و مسلمین به جهانیان ارائه کند، خواسته یا ناخواسته در زمین دشمنان اسلام بازی کرده و بدترین خیانت را به اسلام کرده است و مسلمانان باید دقت کنند و نگذارند رحماء بینهم و اشداءعلی الکفار برعکس معنی و اجرایی شود.

مطلب مرتبط: شبکه اهل بیت در خدمت اهل کدام بیت؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۲ ، ۱۱:۵۱
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۴۵ ق.ظ

مردابِ خوشبینی به دشمن

بسم الله الرحمن الرحیم



با افزایش تحریم های جدید خزانه داری آمریکا علیه ایران دو تحلیل مختلف شنیده می شود که برخی می گویند این تحریمها ناقض توافقنامه است ولی دولت می گوید که با روح توافقنامه در تضاد است ولی موجب مرگ آن نمی شود که در این میان، ادعای دولت دچار یک تناقض آشکار و سنگین است، به راستی اگر توافقنامه ژنو با دقت نوشته شده است، پس چگونه می توان با افزایش تحریم های بیشتر همچنان نقض نشده باشد؟! و اگر هم خوب و محکم نوشته نشده است و در عین افزایش تحریم ها، همچنان باید برقرار بماند، آنها که آن را بد نوشته اند باید به اشتباه شان اقرار کنند؛ و الا این تناقض قابل حل نیست که هم توافق محکم باشد و هم تحریمها برهم زننده توافق نباشند؟! لااقل اگر دولت می خواهد تحریم های جدید را ناقض توافقنامه نداند و به توافقنامه همچنان پایبند باشد، صراحتاً باید از اشتباهش در پذیرش چنین قطعنامه ای عذر بخواهد.

آقای ظریف بعد از تحریم های جدید با جناب کری تماس گرفته اند و اعلام نارضایتی کرده اند ولی آیا یک اقدام شدید عملی می تواند با یک اظهار نارضایتی شدید خنثی شود؟! آیا آقای کری و مسئولان وقت آمریکا در برابر چنین واکنشی جسورتر نمی شوند؟! آیا تماس های مکرر جناب ظریف با کری برای همین اعلام نارضایتی بوده است یا قرار بود که این تماس ها به رضایت و تعامل ختم شوند؟! به راستی این گونه تماس های بین رده های بالای دولت با مسئولان آمریکایی در زمانی که ایشان اینچنین در قبال توافقهای شان، بی تعهد نشان می دهند می تواند توجیه پذیر باشد؟! آیا اصولاً ما با آمریکا رابطه برقرار کرده ایم که به جای "مرگ بر آمریکا" به صورت مستقیم اظهار نارضایتی کنیم؟! همین؟!

به نظر می رسد دولت ایران بیش از این که نگران منافع ملی و عزت ایران اسلامی باشد از این ناراحت است که ظرف مدتی کمتر از 4 ماه رویای مذاکره و توافق با آمریکا باطل می گردد، در حالی که منافع و عزت ملی حکم می کند شخص آقای روحانی مرد و مردانه به خائن بودن طرف مذاکره اقرار کند، و از مورد شماطت واقع شدن به خاطر تصور اشتباهش در کلید دانستن مذاکره با آمریکا نترسد، دولت باید بداند که دست و پا زدن در این مرداب، یعنی مرداب خوش بینی به دشمن تنها موجب بیشتر فرو رفتن دولت می شود و بدترین اشتباه این که در همین مرداب منتظر دست کمک چدنی دشمن نیز باشیم و بهترین کار این است که دولت با انتقاد از این که طرف مقابل به تعهداتش پایبند نبوده است خودش را دیگر متعهد به این توافق نداند و گرنه چنین دشمن خبیثی یقیناً با هر تماس روحانی یا ظریف بیشتر به موثر بودن رفتارش پی می برد.

نظر مقام معظم رهبری قبل از انتخاب آقای روحانی این بود که آمریکا و مذاکره با او مشکلات ما را حل نخواهند کرد ولی پس از انتخاب آقای روحانی، به احترام رأی مردم، با تجویز نرمش قهرمانانه به دولت اجازه داد در آزمودن شعاری که رهبر به آن امید نداشتند، وارد شود و همه گونه حمایتی نیز از دولت نمود تا هم به ایشان کمک کرده باشد و هم در صورت عدم تحقق این شعار، بعداً تردید و حرف و سخنی نباشد؛ دولت هم موفق به عقد یک توافق شد ولی همانطوری که قابل مشاهده است طرف مقابل به این توافق پایبندی نشان نمی دهد و عملاً فرصتی که برای شناخت دوباره دشمن داده شد خیلی زود مفید واقع می شود، اینک که خیانت و عدم پایبندی طرف مقابل به توافقنامه برای دولت و مردم و حتی سایر کشورهای دنیا قابل مشاهده است، به راستی چه دلیلی وجود دارد که دولت همچنان راهی را که رهبری از همان اول به آن بدبین بودند را با همان اصرار به پیش ببرند؟! آیا هنوز می توان به نرمشی که قهرمانانه باشد امید داشت؟! آیا دولت گمان نمی کند که دفترچه نرمش قهرمانانه را باید ببندد و به کتاب مقدس مقاومت و ایستادگی روی بیاورد؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۰۰:۴۵
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۴۱ ق.ظ

تشدید تحریمها، پایانی بر رویای کلید

بسم الله الرحمن الرحیم

با افزایش روزافزون تهدیدهای نظامی و اقتصادی آمریکا و جسارتهای کلامی نسبت به کشور، مردم و مسئولان ایران، آن هم تنها کمتر از یک ماه بعد از توافقنامه هسته ای ژنو 3، به نظر می رسد تاکتیک مقام معظم رهبری در رخصت بیدار شدن به برخی مسئولان، نخبگان و حامیان شان، خیلی زودتر از موعد مقرر به نتیجه برسد.

رهبر معظم انقلاب همواره و به خصوص قبل از انتخابات 92 که برخی مدافعان فرهنگ مذاکره، راحت ترین وحتی تنها راه حل مشکلات کشور را در رفع تحریم ها و رفع تحریم ها را در مذاکره مستقیم با آمریکا متصور بودند، به شدت در رد این نظریه تلاش کردند تا گفتمان مقاومت دچار تضعیف نگردد، ایشان رفع تحریم ها و خنثی کردن آثار آنها را تنها با اقتصاد مقاومتی، جهاد اقتصادی، تولید ملی بر پایه سرمایه و کار ایرانی، اصلاح الگوی مصرف و به طور خلاصه در استفاده از توان درونزای کشور میسر می دانستند، لیکن متأسفانه گفتمان مقاومت به صورت ناقص اجرا شد و سیاست خارجی مقتدرانه کشور با سیاست های داخلی مقاومتی همراه نگردید و مدافعان فرهنگ مذاکره ازاین عدم هماهنگی بین سیاست های خارجی و داخلی سوءاستفاده کردند و مشکلات کشور را پای گفتمان مقاومت نوشتند تا فرهنگ مقابل آن، یعنی مذاکره رأی بیاورد.

مطمئناً یادتان نرفته است که در مناظره ی بین نامزدهای ریاست جمهوری 92، بیشترین و داغترین بحث در تأیید یا رد گفتمان مقاومت بود که اکثریت غالب نامزدها بر آن گفتمان تاختند تا عدم گردش چرخ اقتصاد به گردن گردش سانتریفیوژها و بی تدبیری در مذاکرات بیفتد.

بالاخره گفتمان مذاکره رأی آورد و رهبری خیلی سریع وارد عمل شدند تا مثل انتخابات 88 که از رأی مردم دفاع کردند، این بار نیز از خواست مردم یعنی ورود جدی تر به مذاکرات جامه ی عمل پوشانده شود و حتی با بکاربردن عبارت نرمش قهرمانانه مسیر مذاکره را از مسیر سازش جدا نمودند و در حین مذاکره نیز از هیأت مذاکره کننده به عنوان فرزندان انقلاب یاد کردند تا برای نخبگان دلسوز گفتمان مذاکره و حامیان ایشان فرصتی برای آزمودن چیزی که شاید به زعم رهبر معظم انقلاب و حامیان گفتمان انقلاب بارها آزموده شده بود ایجاد شود؛ حتی رهبر انقلاب در کنار حمایت از مذاکره کنندگان و مصئون داشتن ایشان از برچسب سازشکار، مدام بر بدبینی به طرف مقابل تأکید کردند تا همگان نظر رهبری را در خصوص به نتیجه رسیدن مذاکرات بدانند.

در این مدت که مجوز نرمش قهرمانانه صادر شد، فارغ از برخی شقشقیه ها، حامیان واقعی گفتمان مقاومت به تکلیف خود عمل کردند و نصایح رهبری را در دستور کار قرار دادند تا فرصت مذکور برای حامیانش محقق شود و این فرصت را علی رغم ناامیدی به آن و علی رغم احتمال خدشه به مصالح ملی تحمل کردند و به قول رهبر معظم انقلاب به فضل خدا امیدوار ماندند تا خسارتی در کنار این اتمام حجت، متحمل نشویم؛ اگر چه ما خودمان را برای تحمل طولانی تر این شرایط و برای مشخص شدن کینه ی شتری و خوی ناجوانمردانه آمریکا و غرب نسبت به ایران آماده کرده ایم، اما علائمی مانند در دستور کار قرار گرفتن افزایش تحریم ها و تشدید تهدیدها و اذعان به برنامه ی حذف کامل حقوق هسته ای ایران، همگی از نقض زودهنگام توافق ژنو 3 خبر می دهد؛ در واقع خیلی زودتر از آنچه که ما فکر می کردیم، بطلان مذاکره پذیر بودن شمریان زمان که آب را بر لشکر ولی زمان بستند، محقق خواهد شد و چیزی که تقریباً به دیر و زود بودن تحقق آن یقین داشتیم خیلی سریع به اثبات می رسد.

هرچه از تأکید رییس جمهور بر مذاکره محوری در زمان نامزدی و پس از آن گذشتیم، دیدیم که لحن آمریکا و غرب در مواجهه با ایران بدتر و بدتر شد و طولانی تر شدن این رویه، بیشتر به وجهه کشور ضربه زد و به همین لحاظ هرچه زودتر دولت و مردم به این نتیجه برسند که دشمن قابلیت مذاکره ندارد و حتی حضور با او گرد یک میز او را جسورتر و طلبکار می کند، زودتر به حرکت در مسیر درست تر روی می آورند؛ امیدوارم دولت یازدهم حالا که فرصتی که می خواسته را بدست آورده است و راه مورد نظرش را آزموده است، تنها به اندازه ای که از این راه امیدواری باقی مانده روی آن حساب کند و برنامه هایش را بر پایه ی افزایش مقاومت داخلی و انسجام قدرت درون زای کشور و مردم مبتنی سازد، امیدوارم دولت به جای صحبت کردن از خالی بودن خزانه ها و انبارها و ستودن قدرت نظامی دشمن، هر چه زودتر به تدبیر کشور، دمیدن امید و احترام و تکیه به عزت مردم بپردازد. 

مطلب مرتبط: تحلیلی از مواضع خصمانه اخیر آمریکا+پیشنهاد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۰۰:۴۱
سیاوش آقاجانی