انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غرب» ثبت شده است

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مظلومیت غزه

با توجه به شبهاتی که برخی به اصطلاح روشنفکران در بحث مظلومیت غزه وارد می کنند، لازم می دانم مطلبی را در پاسخ به برخی از این شبهات تقدیم نمایم:

1-  یکی از شبهاتی که دراین خصوص مطرح می کنند این است که “با توجه به این که شروع حمله ی رژیم صهیونیستی به غزه در اثر حرکات حماس بوده است، پس در واقع اسرائیل در این مسئله مظلوم واقع شده است و طبق گفته ی سران آمریکا و غرب، باید از خودش دفاع می کرده است”

پاسخ این شبهه در چند مرحله تقدیم می گردد:<** ادامه مطلب... **>

الف- اولین اشتباه در این استدلال این است که شروع دعوا را در ناپدید شدن 3 نفر از صهیونیست ها معرفی می کنند و حال این که شروع واقعی دعوا نه از این واقعه که از 60 سال پیش است، زمانی که صهیونیست ها به بهانه ی این که زمین های چند فلسطینی را خریدند، شروع کردند به اخراج فلسطینی ها، تخریب خانه های شان، شهرک سازی برای مهاجران یهودی دیگر کشورها و قتل فلسطینیان. آری شروع دعوا در این است که موجود نامشروعی به نام اسرائیل به همت به وجودآورندگان فاسدش، سرزمین فلسطین را غصب کرده و به باریکه ای که برای ساکنان آن مانده نیز تعدی می کند.

ب- حتی اگر بخواهیم از وقایع 60 سال پیش نیز فاصله بگیریم، بازهم نمی توانیم محاصره ی غیرقانونی و سخت این چندساله ی غزه را فراموش کنیم و فراموش کنیم که در این چندسال مردم غزه از بابت این تحریم ها چقدر در فشاربوده اند؛  چگونه اعمال این تحریم را می توان به صلح تعبیر نمود؛ اگر کمی انصاف داشته باشیم، اعمال محاصره ی اقتصادی اسرائیل بر مردم غزه با توجه به فشاری که به مردمش در تأمین مایحتاج شان وارد کرده است به مثابه ی یک جنگ سخت تلقی می شود.

پ- حتی اگر کسی بخواهد تاریخ را فراموش کند و مبداً دعوا را از ناپدید شدن 3 نفر صهیون بداند نیز این ادعا دو ایراد اساسی دارد، اولاً هیچ سندی در خصوص مقصر بودن حماس ارائه نشده است و ثانیاً حماس هرگز مسئولیت این مسئله را قبول نکرده است. در کدام منطقی می توان تنها براساس حدس و گمان وارد عملیات نظامی شد، جز این که این رژیم بمانند جنگهای 33 روزه، 22 روزه و 8روزه، از پیش برای شروع جنگ طرحی را اجرا کرده باشد؟!

ج- حتی اگر فرض این که حماس در کشتن 3 نفر نقش داشته است را بپذیریم نیز نمی توان حمله به غیرنظامیان غزه را توجیه کرد، چه کسی گفته است که یک رژیم مثلاً برای مجازات قاتلان 3 نفر از تبعه اش حق دارد اینچنین با انواع سلاح های غیرمجاز و کشتار جمعی به کشتن وسیع کودکان و غیرنظامیان روی آورد؟!

د- حمله ی موشکی حماس به اسرائیل ساعت ها پس از انواع حملات هوایی و توپخانه ای به غزه شروع شد و در ابتدا فقط با هشدارهای لفظی سران حماس همراه شد و تنها در زمانی که حماس از تشدید این حملات و عدم اراده ی اسرائیلی ها برای توقف آنها مطمئن شد در جهت ایجاد بازدارندگی و ایجاد هزینه برای اسرائیل شروع به پرتاب موشک به اسرائیل کرد.

2- شبهه ی دیگری که هم اکنون مطرح می شود این است که چرا حماس با طرح صلح مصر که تنها چند روز پس از موشک پراکنی های حماس مطرح شد موافقت نمی کند؟

پاسخ این شبهه آسان است، حماس در حمله ی قبلی به غزه نیز تعهداتی را متعهد شده بود که با توجه به حمله ی مجدد به غزه عملاً نشان داد که به آنها متعهد نبوده است، اینک تن دادن حماس به تعهدی که تنها به منظور نجات اسرائیل از حملات موشکی پیشنهاد شده است نمی تواند خواسته های حماس را تأمین کند، حماس حق دارد پایان محاصره نوار غزه و تعهد به عدم حمله به غزه را به عنوان بندهای توافق مطالبه کند چرا که اگر این جنگ با این همه شهید اگر بدون تأمین منافع مردم غزه به پایان برسد عملاً به معنی پایمال شدن خون شهدا و ادامه ی مشکلات مردم تلقی خواهد شد، به خصوص این که اینقدر تأسیسات زیربنایی غزه دچار آسیب گردیده است که جز با بازشدن مرزهای غزه امکان بازسازی آنها میسر نخواهد بود.

3- یکی دیگر از شبهات این است که “باتوجه به ناصبی بودن مردم غزه و دشمنی ایشان با شیعیان کشتن این افراد در نهایت به نفع ما خواهد بود و حتی کشتن کودکانی که در بزرگسالی به این دشمنی ها ادامه خواهند داد نیز موجه است”

الف- این شبهه در همان ابتدا با ایراد در فرض مسئله مواجه می شود، مسائلی مانند وجود میدان “ابن ملجم” در غزه که تکذیب شد و یا نشان دادن یک پرچم داعش در بین مردم غزه هرگز دلیلی برای اثبات ضدیت مردم غزه با شیعه نمی تواند به حساب آید همانطوری که سران حماس و مردم غزه همواره مردم ایران را دوست خود دانسته و متوجه انواع حمایت های ایران به ایشان بوده اند و ضمن اعتراف به آنها از ایران، صراحتاً بابت آنها از ایران قدردانی کرده اند.

ب- ایراد دیگر این شبهه این است که حتی اگر مردم غزه را ضد شیعه در نظر بگیریم بازهم نمی توانیم بگوییم که چون یک گروه در مسئله ای برحق نیستند پس در تمام دعواها برباطل باشند، این که در بین اهل سنت نیز به مانند شیعیان افراطیونی وجود دارند که همواره به دنبال ایجاد اختلاف و انشقاق بین مسلمانان هستند مسئله ای غیرقابل تکمان است اما این که به بهانه ی افراطیون ما نیز بخواهیم از درک حقیقت و عدالت فاصله بگیریم هرگز قابل بخشش نخواهد بود، در مسئله ی فلسطین این فقط مسلمانان نیستند که مظلوم واقع شدند بلکه حتی مسیحیان زیادی نیز توسط رژیم صهیونیستی آواره شدند و به این لحاظ رژیم صهیونیستی فارغ از دین و مذهب فلسطینیان یک رژیم ظالم، غاصب و سفاک است.

4- برخی از افراد بدون این که بخواهند غزه را مظلوم نشان دهند طوری صحبت می کنند که گویا “غزه و اسرائیل به اندازه ی هم مقصرند و اصلاً مسئله به ما ربطی ندارد چرا که هر دو بر سر زن و بچه بمب و موشک می ریزند”.

پاسخ به این سؤال نیز بدون در نظر گرفتن سابقه ی دعوای فلسطین و غزه میسر نیست، مردم رژیم صهیونیستی، یهودیانی هستند که از کشورهای دیگر برای حضور در اراضی غصب شده ی فلسطینیان گردآوری شده اند و به این لحاظ مثل مردم سایر کشورها نمی توان ایشان را مردم تلقی نمود، در واقع اسرائیل مردم ندارد بلکه تمام کسانی که به عنوان مردم اسرائیل قلمداد می شوند خودشان غاصب، متجاوز و مستحق اخراج از سرزمین فلسطین و مجازات هستند، مسئله ای که به هیچ وجه در مورد مردم غزه و فلسطین قابل تعمیم نیست چرا که مردم فلسطین مالکان و ساکنان اصیل سرزمین خودشان بوده و هستند و نه تنها سرزمینی را غصب نکرده اند بلکه مورد تجاوز نیز قرار گرفته اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۵۲
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۱۳ ب.ظ

دوپهلویی درخصوص شجاعت مذاکره کنندگان هسته ای

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تمدید مذاکرات هسته ای

ما از مذاکره کنندگان هسته ای مان حمایت می کنیم، بالاخره این که انسان گمان کند کاری از دستش برمی آید و برای کشورش انجام ندهد، حداقل برای وجدانش قابل بخشش نیست، حتی اگر این عمل و مذاکره کردن با دشمنش باشد، لذا باید از چنین روحیه ای تقدیر و حمایت کرد، چگونه می توان منکر شجاعت کسانی شد که با دل شیر رفته اند بین گرگانی که در پی تکه تکه کردن شان هستند تا با ایشان دوستانه مذاکره کنند؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۱۳
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۰۵ ب.ظ

شب هایی که جهان به سان غزه در آن خواب ندارد!

بسم الله الرحمن الرحیم
 

غزه

امشب دیدار رده بندی فوتبال جام جهانی است و هلند و آرژانتین برای کسب مقام سوم باهم خواهند جنگید، بلیط بازی در بازارسیاه به بیش از 3 هزار دلار فروخته می شود و شبکه های مختلف تلویزیونی از جمله صداوسیمای ما با مبالغ کلان حق پخش این مسابقه را خریده اند تا مردم شان بتوانند از دیدن یک مسابقه لذت ببرند و همه ی اینها تنها هر چهار سال یک بار محقق می شود، چهارسالی که دنیا برای آن میلیاردها پول صرف می کند، صدها مسابقه می دهد و  انتظار می کشد تا دوباره فرا رسد و …

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۰۵
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۹:۳۸ ق.ظ

پیرامون اقدام ارزشمند اتحادیه اروپا

بسم الله الرحمن الرحیم


هر شخصیت حقیقی و حقوقی مسئولی براساس تکلیفش بایستی موضع خاص و متعارف خود را در برابر اقدامات خصمانه ای مانند بیانیه اخیر حقوق بشری اتحادیه اروپا علیه ایران اتخاذ نماید و اکثراً نیز محکومیتِ این بیانیه را در دستور کار قرار دادند، لیکن حقیر از این اقدام اتحادیه اروپا چندان احساس نارضایتی نمی کنم و آن را نشانه و چراغی بر مسیر این انقلاب، مردم، مسئولان و انتخاب های آینده می دانم؛ شناختِ مردم و مسئولانی که به مذاکره با گرگان و کفتاران به ظاهر متمدن، خوشبین هستند با دیدن و شنیدن این موضع گیری ها که در برابر نرمش های احترام آمیزما صورت گرفته، نسبت به دشمنان مان به روزمی گردد.

وقتی مردم و مسئولان می بینند که نسخه ی رسمی اتحادیه اروپا برای کشورعزیزمان، با دخالت رسمی در مسائل امنیتی، فرهنگی، اجتماعی و حتی مذهبی، عزت، امنیت و فرهنگ مان را نشانه گرفته است، بیش از پیش به اهداف خبیثانه ایشان در نشستن پشت میزمذاکره با ما پی می برند و البته رشته ی آنهایی که مدام می خواهند به بهانه های واهی چهره غرب را برای ملت ما بزک کنند نیز پنبه می شود و به این لحاظ حتی بزک کنندگان چهره ی غرب و آمریکا نیز از این اقدامات دچار رسوایی، دلسردی و نگرانی می شوند.

در گذشته کشورهای غربی و در عصر حاضر نیز اتحادیه اروپا، هرگز در دشمنی با ایران اسلامی و هیچ حکومت آزاده و مستقلی از هیچ اقدامی فروگذار نکرده اند، غافل از این که تمام کیدهای دشمنان اسلام و انقلاب درصورت هوشیاری مردم، در نهایت متوجه خودشان و اعتبارنداشته ی خودشان خواهد شد و نه تنها عزت، وحدت، اعتبار، استقلال، مقاومت و فرهنگ کشورمان را تضعیف نخواهند کرد بلکه موجب تقویت آنها خواهد شد.

این گونه موضع گیری های غرب در حالی که تاریخ غرب از گذشته تاکنون، سرشار از اقدامات غیرانسانی، ضدحقوق بشری، جنایتکارانه و استعمارگرانه است، نه تنها هیچ ارزشی نمی توانند داشته باشند، بلکه بیشتر موجب یادآوری جنایات خود غربی ها می گردد و نه تنها موجب واردکردن خدشه به انقلاب نمی گردد، بلکه موجب یادآوری خباثت های تاریخی ایشان در اقصی نقاط جهان می گردد، پرونده هایی که حتی لبوفروش ها و رانندگان تاکسی نیز از وجود آنها اطلاع دارند که البته از آنجا که بعضاً باسوادها ممکن است فراموششان کرده باشند به چند مورد مانند حمایت های متعدد از گروهک های تروریستی مانند منافقین و گروهک ریگی و عملیات های تروریستی ایشان، ارسال تسلیحات شیمیایی برای استفاده علیه ایران، بلوکه کردن اموال و دارایی ها، عدم پایبندی به تعهدات اقتصادی و فنی، حمایت های بی حد و حصر از اسرائیل و عملیات های ضد فلسطینی و ضدایرانی اسرائیل، حمایت تمام قد از فتنه و .... اشاره می کنم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۳۸
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم


کاترین اشتون رییس اتحادیه اروپاست و همانطوری که کشورهای عضو همین اتحادیه و کدخدایشان (آمریکا) در مقدمه سازی برای فتنه 88 و پروبال دادن به آن، نقش پررنگی ایفا و به آن اقرار کردند، نمی توان پذیرفت که نسبت به عُمال خود احساس مسئولیت نداشته باشند، پس یقیناً کاترین اشتون و امثال ایشان در ایران به دنبال دیدار با عُمال خود بوده اند و چنین چیزی را مطالبه کرده و بازهم خواهند کرد و البته مسئولان ما باید از این فرصت ها استفاده می کردند و به جای فرصت برای دیدار با یاران فتنه، در برنامه های ایشان دیدار با کسانی را قرار می دادند که مستقیماً در اثر حمایت های منافقان و تروریست های تحت حمایت غربی ها دچار خسران شده اند، نه این که دست آلوده ی غربی ها به خون هزاران کشته ی ترور، جنگ و هسته ای، در پس مانور تبلیغاتی دشمن در خاک ما به فراموشی سپرده شوند.

ریاست محترم قوه قضاییه، آیت الله آملی لاریجانی نیز به شدت به این دیدارها و گزارش های متعاقب آن انتقاد کردند و به عنوان رئیس دستگاه قضا اخطار کردند که در صورت تکرار این مسئله به شدت وارد عمل خواهد شد و با هرگونه قانون شکنی در این خصوص برخورد خواهد کرد که فارغ از این که چه کسی در تنظیم دیدارهای خانم اشتون مقصر و یا قاصر بوده و چه اهدافی احتمالاً دنبال می شده است،  ضمن تأیید و تقدیر در خصوص این موضع گیری از سوی آقای آملی لاریجانی، یک انتقاد نیز به خود قوه محترم قضاییه دارم:

به راستی آیا قوه قضاییه از مسائلی که در بحث کهریزک و ستار بهشتی رخ داد، درس عبرت گرفته است؟! اگر چه کسی نمی تواند شرایط سخت مدیریت  فتنه را در روزهای نخست آن فراموش کند ولی نمی توان از خاطر برد که این گونه مسائل چگونه باعث شد تا غربی ها با استفاده از قدرت رسانه ای شان موضع طبلکارانه نظام در برابر دخالت ها و خیانت های فتنه گران داخلی و خارجی را به موضع ضعف و پاسخگویی تغییر دادند و این چند لکه ی سیاه چگونه همچنان به عنوان نقطه ضعف ما، مورد مانور دشمنان قرار دارد. به راستی آیا مقصران کهریزک و فوت ستار بهشتی به مجازات خود رسیدند؟! آیا زندان ها و بازداشتگاه ها و نیروهای قضایی و امنیتی در خصوص این گونه موارد مورد آموزش، توجیه و استاندارد سازی قرار گرفتند؟! آیا قوه قضاییه همچنان گزک های اینچنینی به دشمنان خواهد داد؟!

مطالب مرتبط: 
چند جمله با آقای آملی لاریجانی
عزل رییس پلیس فتای تهران از سوی سردار احمدی مقدم
پلیس فتا سریعاً پاسخگو گردد
این مدافعان انقلاب را سرخورده کنید  
گزارشی دقیق برای ستار بهشتی

مراجع قضایی و انتظامی برای فتنه آماده اند؟!
کلامی با قوای قضاییه و مجریه برای بازداشت مرتضوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۳۷
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۲، ۰۴:۳۸ ب.ظ

انیمیشن یخ زده، نمونه ای بارز از هجمه نرم

بسم الله الرحمن الرحیم


قدرت نرم رسانه در به اختیار گرفتن فکر و به تبع آن تغییر و استحاله فرهنگ ها قابل انکار نیست و این قدرت در جایی که در خدمت فرهنگ لذت جویانه غرب، به کودکان و نوجوانان اعمال می گردد نتایج ویران کننده تری ایجاد می کند. نمونه بارز این مسئله را در آثار سینمایی و انیمیشنی شاهدیم که با رنگ و لعابی چشم نواز و از سوی غول های انیمشن سازی غرب منتشر می شوند و بسیاری از والدین بدون توجه به محتوای ویران کننده ی آن ها، غالباً به اعتبار همان کمپانی های انیمیشن سازی، به آن ها اعتماد نموده و کارتون ها را خریداری و یا دانلود کرده و در اختیار فرزندان خود قرار می دهند.

در جایی که فرهنگ های غنی مانند فرهنگ ایرانی و اسلامی ما در برابر استحاله ها و تهاجم های فرهنگی مقاومت نشان می دهند، مؤثرترین روش برای پی ریزی بنای فرهنگ مهاجم، همین انیمیشن ها هستند چرا که با دراختیار گرفتن فکر و فرهنگ نسل بعدی، فرهنگ آن ملت به تدریج و تنها با فاصله ی یک نسل به صورت کامل مخدوش می گردد .

در شرایطی که غنی ترین فرهنگ های جهان آن فرهنگ هایی هستند که به نهاد اصیل خانواده اصالت می دهند، فرهنگ های مهاجم ضمن سست کردن تمام مفاهیم اخلاقی به این نهاد یورش می برندو با معرفی مفاهیم انحرافی از عشق و محبت و درنتیجه خانواده، بنیان آن را سست می نمایند. یکی از انیمیشن های مطرحی که هم اینک به صورت گسترده در دنیا به نمایش در می آید، محصول 2013 شرکت والت دیزنی با عنوان یخزده   (FROZEN) است که به صورت سه بعدی ساخته شده است و ضمن ارائه ی یک داستان جذاب و با گرافیک پرزرق وبرق، 3 عارضه ی عشق های مثلثی، همجنس بازی و فمینیستی را تطهیر و ترویج می نماید، جالب این که حتی برخی کارشناسان تربیتی غرب نیز به این انیمیشن انتقاد دارند، لیکن این انیمیشن و امثال آن بدون حساسیت والدین در اختیار کودکان قرار می گیرد.

ای کاش نهادهای فرهنگی ضمن برخورد با انتشار و دوبله شدن این محصولات، در آگاهی رسانی به خانواده ها بیشتر بکوشند و نگذارند فرهنگ اصیل و غنی ایرانی اسلامی ما اینچنین به سادگی مورد هجمه فرهنگ نسبی و غیراخلاقی غرب قرار گیرد و ای کاش خانواده ها نیز همانقدر که روی خوراک فرزندانشان حساسند به غذای روحشان نیز اهمیت می دادند و با خوراکی های مسموم و آلوده ایشان را برای انواع امراض اخلاقی و روحی آماده نمی کردند.

در صورتی که به مطالعه ی یک نقد تخصصی و تحلیلی از انیمیشن FROZEN علاقه دارید می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
نقد و بررسی انیمیشن استراتژیک ” یخ زده “

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۳۸
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۸:۱۰ ق.ظ

پیام تغییر نام میدان استقلال به میدان یورو

بسم الله الرحمن الرحیم


بنا به گفته ی پال کریگ رابرتز معاون سابق خزانه‌داری آمریکا (مصاحبه کاملش را اینجا بخوانید)، بالاخره 5 میلیارد دلار بودجه ای که آمریکا در اکراین سرمایه گذاری کرده بود و دخالت های اتحادیه اروپا در اکراین، به نتیجه رسید و کودتاگران نارنجی پوشی که با انتخابات مردمی به کنار رفته بودند، دوباره با همان ابزار شورش های خیابانی به قدرت رسیدند و حتی به توافق نامه ای که امضا کرده بودند نیز پایبند نماندند.

البته اگر بخواهیم تنش هایی را که در چهارگوشه اکراین همچنان در جریان است و احتمال تجزیه داخلی اکراین را نادیده بگیریم، می توانیم بگوییم که اکراین به دامان آمریکا و اتحادیه اروپا پیوست، فارغ از هرگونه تحلیل های دقیق و تخصصی سیاسی، همین تغییر نام میدان استقلال به میدان یورو حرف های زیادی در خود دارد:

1- آنچه که در این تغییر نام مشخص است این است که کودتاگران همانطوری که مورد حمایت های شدید غرب و آمریکا بوده اند، استقلال کشور را به ازای این حمایت ها معامله کرده اند و اگر جز این بود، چه دلیلی داشت که آمریکا و غرب این همه برای تغییر حکومت یک کشور دیگر هزینه نمایند؟!

2- جایگزین شدن واژه ی یورو به جای استقلال، بیش از هر چیزی نشان دهنده ی اصالت اهداف اقتصادی این کودتاست، نارنجی پوشان اکراین، پیوستن به اتحادیه ی اروپا را دنبال می کردند و غرب و آمریکا در ازای واگذارکردن استقلال این کشور،‌ ظاهراً حاضر به دادن این پاداش گردیده اند، این همه علاقه به تغییر واحد پول ملی اکراین به یورو، به خوبی مترادف همان حذف استقلال از میدان استقلال اکراین بود.

اکراین

3- در کشوری که قانون محترم شناخته نشود، مردم به رأی همدیگر احترام نگذارند و بازیچه سیاسیونی بشوند که شعار قانون و مردم را بهانه ای برای درهم شکستن وحدت مردم و ماهیگیری سیاسی قرار می دهند، اولین چیزی که از بین می رود استقلال و به تبع آن عزت همان کشور خواهد بود و این همان دلیل علاقه آمریکا و غرب به توسعه ی کودتاهای رنگین است، کودتاهایی که با تشکیک در نتیجه ی انتخابات و به بهانه ی صیانت از آرای مردم شروع می شوند و در واقع به ذبح خواست واقعی مردم در برابر مبدعان این کودتاها می شوند.

 4- آمریکا و غرب در این کودتاها بارها ثابت کرده اند که به دموکراسی و انتخابات مردمی پایبند نیستند و اگر دموکراسی نتوانست مصالح آمریکا و غرب را تأمین کند، همان را نیز هدف قرار خواهند داد،‌ یک سیر مطالعاتی در کودتاهای مخملی و امثال، نگاه ابزاری آمریکا و غرب به مفاهیمی مانند دموکراسی،‌ آزادی و مردم را به خوبی نشان می دهد.

پایان: با توجه به این که کودتای اکراین به دلیل نداشتن رأی اکثریت مردم، اصالتاً فاقد مشروعیت و مقبولیت لازم است، اگر به تجزیه اکراین منتجر نشود، نمی تواند یک دولت پایدار را ایجاد نماید شود و همانطوری که یکبار نارنجی پوشان با رأی مردم حذف شدند، مجدداً با بازگشت فضای دموکراسی و انتخابات به اکراین یکپارچه، بازهم نارنجی پوشان متحمل شکستی دیگر خواهند شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۲ ، ۰۸:۱۰
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۹ ب.ظ

به کوری هرکس که این ملت را ذلیل می خواهد....

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 به کوری هرکس که این ملت را ذلیل می خواهد....بعد از گذشت 35 سال از انقلاب، دشمن بیش از هرچیزی عزت ایران و ایرانی را هدف گرفته است، او فهمیده که تنها راه برای شکست دادن ملتی که عزت ابرقدرت ها و طواغوت را زیر سوال برده، شکاندن عزت آن ملت است، او فهمیده است که ملتی که عزت دارد، از هیچ دشمنی هراس ندارد، دشمن به این نتیجه رسیده، آن چیز که باعث ایستادگی ملت در برابر جنگ، ترور، تحریم و تهدید شده، عزت است و به همین دلیل برای ذلیل کردن این ملت برنامه دارد.

دشمن می خواهد از هرچیزی فرصتی بسازد برای وارد کردن خدشه به عزت این ملت و از این رو به هیچ بهانه ای مانند پس دادن جزئی از دارایی های بلوکه شده، اجازه استفاده از تخصص و تکنولوژی خودمان، امکان تأمین غذا و دارو برای مردم، خریدن نفت مان، فروختن خودرو و لوازمش به ما و هر حقی که بتوان آن را با شرط و منت همراه کنند، عزت این مردم را هدف قرار می دهند.

اگر چه در جهان امروز این که کشوری نتواند دارو و غذایش را تأمین کند طبیعی است، اگر چه این که کشوری اجازه استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای نداشته باشد برای خیلی از کشورها پذیرفته شده است، اگر چه این که کشوری نتواند خودرویش را خودش بسازد و مرغ و گوشتش را خودش پرورش بدهد در دنیا یک چیز عادیست، اما همه ی اینها برای کشوری که می خواهد در دنیا بله قربان گوی کسی نباشد قابل پذیرش نیست و دشمن از همین ضعف ها برای ذلیل کردن کشورمان استفاده می کند.

شاید برخی ها بگویند که مگر ما چه داریم که نمی خواهیم به مستکبران عالم باج بدهیم؟ خب پاسخ این است که اولاً ما چه نداریم؟ آیا انواع معادن زیرزمینی و روزمینی نداریم؟! آیا هوای چهارفصل برای کشت و زرع هر محصولی نداریم؟! آیا نفت و گاز برای تأمین انرژی و ساخت محصولات پتروشیمی نداریم؟! آیا نیروی انسانی باهوش و متخصص نداریم؟! آیا جوانان باغیرت و انقلابی نداریم؟! آیا قدرت دفاعی مثال زدنی نداریم؟! آیا روحیه جهات و شهادت نداریم؟! به راستی مگر ما چه نداریم که نخواهیم جلوی طاغوت سرخم نکنیم؟! به چه چیز دیگر احتیاج است که نداریم؟!

به کوری هرکس که ملت را ذلیل می خواهد...

شاید برخی دیگر متهم مان کنند به متمدن نبودن و خشونت طلبی؛ اما مگر ما با کسی جنگ داریم؟! مگر تاکنون جز در مقام دفاع در برابر تهاجمات، کشوری را تهدید کرده ایم؟! اصلاً آیا در برابر این همه حملات تروریستی اقدام به حتی یک مورد ترور کرده ایم؟! البته اگر چه اصلاٌ خشونت طلب نیستیم اما از این که کسی ما را از گزینه های روی میزش هم بترساند حساب نخواهیم برد، ما با دنیا تعامل می کنیم به شرط این که به دنبال حراج سرمایه های مادی و معنوی ما نباشند، به شرط این که ما را مستعمره خود ندانند و به شرط این با زبان تهدید، تعاملات را با باج خواهی های اشتباه نگیرند.

در هر صورت عزتمندی این ملت خار چشم دشمنان است و به همین دلیل از ذلیل شدن شان لذت می برند، از  این که ملت ما در صف سبد کالا بر سروکله یکدیگر بزنند و سبد عزتشان را جا بگذارند دلشان قنج می رود، دشمن از این که مسئولان این کشور قدرت نظامی دشمن را بزرگ و قدرت دفاعی کشور را تحقیر کنند در پوست خود نمی گنجند، لشگر شیطان از این که سبدکالای طبقات ضعیف را حاصل بذل و بخشش و دلسوزی خودشان و معامله با مسئولان این کشور معرفی کنند احساس شعف دارند، از این که خون شهیدان دفاع مقدس، ترورها و هسته ای از دفتر خاطرات این ملت کنده شود چشم شان برق می زند، دشمن گمان می کند با هر خدشه به عزتمان، به کلانتر اعتقاد خواهیم یافت و این که به زودی عزتی برای ایستادن نخواهیم داشت و حال این که عزت ما تا مدام که مسلمانیم از چشمه ی قرآن و اهل بیت در وجودمان خواهد جوشید و همچنان این ملت در تاریخ خواهد خروشید، ان شاءالله.

این مطلب در عمارنامه منتشر گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۳۹
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۵۱ ق.ظ

هفته وحدت و چالش های جدید

بسم الله الرحمن الرحیم


دهه های گذشته بسیاری از منبری ها از طرح مطالب مورد اختلاف اهل تشیع و اهل تسنن ابایی نداشتند و به راحتی نسبت به خلفا و برخی همسران پیامبر مسائلی را همراه با لعن و بعضاً سب بیان می کردند و همین رویه در خصوص محکوم کردن اعتقادات شیعیان از سوی علمای اهل تسنن نیز صورت می گرفت و به راحتی شیعیان را مشرک می خواندند، ولی پس از انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) هفته ی منتسب به ولایت حضرت رسول را هفته وحدت نام نهاد و از علمای هر دو مذهب اسلامی خواست تا به وحدت و حفظ احترام یکدیگر توجه کنند و این رویه از سوی هر دوگروه مورد استقبال قرار گرفت و اگر هم در گوشه ای یکی از روحانیون سخنان تندی می گفت با واکنش مردم مواجه و به فراموشی سپرده می شد.

لیکن طی چند سال اخیر شرایط کمی متفاوت شده است و برخی از علما و روحانیون من جمله روحانیون شیعه که برخلاف مشی امام خمینی و مقام معظم رهبری حرکت می کردند، فعالیت شان را تشدید کرده و دوباره به فضای تنش و تفرقه دامن می زنند، نگاهی به کارنامه ی این علما نشان می دهد که ایشان نه تنها به بحث اختلافات دامن می زنند، بلکه در مسائل دیگری مانند قمه زنی و تیغ زنی در عزاداری ها نیز تشویق می کنند، که این مسائل نیز برخلاف مصلحت مسلمین و مشی رهبری عزیز است، این علما در توجیه رفتار خود به برخی احادیث و روایات خاص استناد می کنند و بعضاً تا رد اصل ولایت فقیه نیز پیش می روند.

آنچه که در خصوص مباحث روایی و سندیت و تفاسیر روایات مورد ادعا وجود دارد را به علما واگذار می کنم که با توجه به مباحثی که در این زمینه رخ داده است می توانید با مراجعه به سایت های مذهبی شیعی و به خصوص پاسخگوی شبهه به آن ها دست پیدا کنید، ولی به صورت اجمالی به این مسئله خواهم پرداخت:

1- یکی از دلایل حساس شدن بحث وحدت شیعه و سنی این است که عوامل بیرونی به این مسئله ورود کرده اند، به حدی که دشمنان قسم خورده اسلام هم اکنون برای خدشه به این وحدت شیعه و سنی، برنامه ریزی و تعیین بودجه می کنند و به همین لحاظ، اهل خانه باید حریم خانواده را حفظ کنند و نگذارند دشمنان از این اختلافات سوءاستفاده کنند. حمایت دشمنان اسلام از این مباحث تا حدی است که در حالی که از هیچ شبکه ی شیعی و سنی معتدلی حمایت نمی کنند، لیکن از شبکه های افراطی در این خصوص انواع حمایت ها را انجام می دهند و این شبکه ها در حالی که از یک آخور تغذیه می شوند به یکدیگر جفتک می پرانند. شبکه هایی مانند کلمه و وصال و اهل بیت از نمونه های این شبکه ها هستند که قبلاً در مطالب مستقلی به آنها پرداخته ام.

2- از دیگر دلایل حساس بودن این اختلافات در عصر حاضر، سرعت انتقال اطلاعات در رسانه ها است به نوعی که فیلم یک سخنرانی در عرض چند روز با اینترنت و بلوتوث به تمام دنیا مخابره می شود، فقط کافیست یکی از علمای اهل تشیع یا تسنن کلام تندی را علیه مقدسات دیگری به زبان آورد تا با انتشار گسترده آن، اختلافات تشدید و به انتقام جویی کشیده شود. جالب است که در ریگی (تروریست معروف) در فیلم اعترافاتش گفت "وقتی که اعضای گروهش به لحاظ انگیزه ی اجرای مأموریت های تروریستی کم می آوردند برای شان فیلم توهین برخی علمای شیعه به خلفا و همسران پیامبر را پخش می کردند تا به این وسیله انگیزه های انتقام جویی شان را تقویت کند."

3- اگر چه برخی علمای افراطی در هر دو مذهب، سخنرانی های افراطی خود را در جهت اثبات حقانیت خود موجه می دانند، اما در حقیقت این گونه اظهارات باب مباحثات علمی را می بندد و عملاً ابواب دیگری من جمله باب توهین، خشونت و حتی ترور را می گشایند.

4- یکی از دلایل حساسیت روز افزون بحث وحدت اسلامی، تشدید فعالیت فرقه های ساخته شده به دست استکبار است. وهابیت و بهاییت در کمتر از 200 سال اخیر به دست استعمار پیر و در راستای افزایش اختلافات بین مسلمین و ایجاد انحراف در مذاهب شیعیان و اهل تسنن و ارائه چهره ی مخدوش از اسلام متولد شدند به نحوی که همین دو فرقه شدیدترین لطمات را به اسلام وارد کردند و حتی در ادامه ی همان مشی، از افراطیون تشیع نیز حمایت شد تا ایشان بتوانند تفکر افراطی خود را بیشتر نشر دهند. تولد، رشد و تجهیز این انحرافیون و افراطیون همگی در راستای یک هدف و آن هم تخریب وجهه اسلام، خدمت به اسرائیل و تقویت آمال استکبار جهانی همچنان دنبال می شود و سال هاست که تحرکات فرقه ای مانند طالبان، به عنوان بهانه برای توجیه فعالیت های ضداسلامی استکبار جهانی مورد استفاده قرار می گیرد، از یک سو از ایشان حمایت می شود و از سوی دیگر به بهانه کنترل آنها به کشورهای دیگر لشکرکشی و مسلمانان مورد تعرض قرار می گیرند.

5- یکی از کاربردهای جدید مباحث تفرقه انگیز اسلامی در کنترل انقلاب های مردمی مسلمانان است. در حالی که بسیاری از کشورهای اسلامی از ظلم حاکمان خود به تنگ آمده اند، استکبار جهانی از همین مسلمین بر علیه مسلمین دیگر استفاده می کند و با سرمایه گذاری روی برخی، برخی دیگر و در نهایت جهان اسلام را دچار تضعیف می کند، نگاهی به وضعیت بحرین و عربستان و لشکرکشی های بسیاری از همین ها به سوریه به عنوان محور مقاومتِ ضداستکباری نشان می دهد که استکبار چگونه از تفرقه بین مسلمین در جهت تضعیف ایشان و کنترل قیام ها و جنبش های ضداستکباری و بازگرداندن ایشان به مسیر دلخواهش استفاده می کند.

نتیجه: نگاهی به مسائل فوق نشان می دهد که سرمایه گذاری در تفرقه افکنی بین مسلمین با ابزارهای تحریک، فرقه سازی و تقویت عناصر افراطی یکی از بهترین روشهای کنترل پیشرفت اسلام است تا ماهیت این دین الهی که بر پایه عقل، عدالت و استکبار ستیزی بنا شده است با کم هزینه ترین راه خنثی گردیده و صرف دعواهای بین افراطیون گردد و هر فرد یا جریانی که محافل علمی و دوستانه درون گفتمانی را به محملی برای جنگ، توهین و تضعیف مسلمین تنزل دهد و یا هرکسی که به هر نحوی چهره ای خشن و بی منطق از اسلام و مسلمین به جهانیان ارائه کند، خواسته یا ناخواسته در زمین دشمنان اسلام بازی کرده و بدترین خیانت را به اسلام کرده است و مسلمانان باید دقت کنند و نگذارند رحماء بینهم و اشداءعلی الکفار برعکس معنی و اجرایی شود.

مطلب مرتبط: شبکه اهل بیت در خدمت اهل کدام بیت؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۲ ، ۱۱:۵۱
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۳۸ ق.ظ

چند تشکر بابت توافق

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر چه هنوز جزئیات توافقنامه ی 4 برگی به صورت کامل منتشر نشده است، اما حفظ ساختار فعلی غنی سازی در کنار آزادسازی درآمدهای نفتی تا برچیده شدن کامل تحریم ها و اقرار به محترم بودن برنامه هسته ای ایران، با وجود مانع تراشی ها و سنگ اندازی های اسرائیل و اعراب، نمی تواند یک برد تلقی نشود؛ نباید فراموش کرد که ایران هرگز نه به دنبال استفاده نظامی از تسلیحات هسته ای بوده و نه این مسئله در دکترین دفاعی و حتی چارچوب عقیدتی ایران جایگاهی داشته است و حتی اگر همان توافق 4 سال پیش در باب مبادله سوخت رخ می داد، ایران به دنبال سوخت 20 هم نمی رفت و آنچه که از اول برای ایران مهم بوده است، همین امکان استفاده صلح آمیز از نیروی هسته ای بوده و هرگز از شفاف سازی و ایجاد اعتماد ابایی نداشته است و تنها بخشی از این شفاف سازی ها و اعتماد سازی ها را منوط به پذیرش حقوق ایران و لغو تحریم ها نموده بود که با اجرای این توافق همان خواسته ایران عملی خواهد شد، ان شاءالله؛ که به همین خاطر لازم دیدم به این واسطه تشکرها و تقدیرهایی بنمایم که در پس هر کدام از این جملات هزاران سخن می توان نوشت:

اولین تشکرم از مقام معظم رهبری است که با مدیریت جامع، مانع و چندسویه خود، به موقع با شل و سفت کردن های بدخواهان مبارزه کردند و با در دست نگه داشتن چماق مقاومت، هویج توافق را به خورد طرف مقابل دادند. مقاومت و اقتدار مثال زدنی نظام جمهوری اسلامی بود که باعث شد تا ابزارهایی مانند تحریم و فشار برد محدود و ناقصی پیدا کنند و هرچند دشمنان سلاح تحریم ها را باعث به میز مذاکره آمدن ایران معرفی می کنند اما ما سلاح مقاومت را باعث ایجاد توافق می شناسیم، به راستی اگر آمریکا و غرب از روحیه مقاومت ایرانیان اطلاع پیدا نمی کردند هرگز جز با تغییر ساختار حکومت ایران حاضر به توافق با ایران می شدند؟! مسئله ی مقاومت همان مسئله ای است که آقای دکتر ظریف نیز بارها و بارها آن را عامل موفقیت ایران معرفی نموده است که البته جز به مقاومت جانانه رهبری و البته مردم میسر نمی شد پس،

تشکر دومم از ملت بزرگ، مظلوم و رنج کشیده ایران است که اگر امروز تمام مستکبرین عالم قبول کردند تا به حقوق ملت ایران اقرار کنند و به آن احترام بگذارند به دلیل همین قدرت و عزت و مقاومت ملت ایران است، ملت ایران اگر یکبار و فقط یکبار خم به ابرو می آورد نه مذاکره ای رخ می داد و نه توافقی، همانطوری که بعد از فتنه 88 نیز به امید اغتشاش فتنه گران، تا بیش از یکسال مذاکرات را تعطیل و تحریم ها را تشدید کردند.

سومین تشکرم به شهدای دانشمند هسته ای و خانواده های معززشان است که حقیقتاً اگر چیزی از تکنولوژی هسته ای برای مان ایجاد شد، حاصل عمر و جان این بزرگواران بوده است، خداوند روح شان را قرین شهدای کربلا نماید ان شاءالله.

چهارمین تشکرم از رییس دولت و گروه مذاکره کننده ایران و به خصوص شخص دکتر ظریف است که حقیقتاً در این مدت، مذاکرات فشرده، حساس و حساب شده ای را برقرار کردند و علی رغم حاضر شدن بر میز مذاکره دچار هیچ تزلزل و ضعفی نشدند.

تشکر پنجمم از دولت ها و مذاکره کنندگان و وزرای امور خارجه سابق شان است که با حرکات سنجیده و کوتاه نیامدن در مقابل زیاده خواهی ها، بستر مناسبی برای مذاکرات و توافقات اخیر ایجاد کردند که در این خصوص وزرای خارجه، دبیران شورای امنیت ملی و هیأت های مذاکره کننده همگی در این توافق سهیم هستند، به راستی اگر غرب آن روی سکه ی مقاومت ایران را ندیده بود حاضر به مذاکره و توافق می شد؟

تشکر ششمم از فعالان دانشجویی، رسانه ای و سیاسی است که با فعالیت صحیح خود در تقویت موضع مذاکره کنندگان و تضعیف جایگاه رقیب نقش فعالی داشتند و با برائت به موقع از استکبار ستیزان و تشکیل کمربند انسانی در پیرامون تأسیسات هسته ای، به ایجاد فضای عقلانی و به دور از بدبینی کامل و خوش بینی مطلق کمک کردند تا هم کار مذاکرات به پیش برود و هم طرف مقابل جرأت زیاده خواهی به خود ندهد.

تشکر هفتمم از نیروهای نظامی و مقاومتی درون مرزی و برون مرزی ایران و دوستان ایران است، به راستی اگر ایران و محور مقاومت به لحاظ نظامی قادر به مقاومت و دفاع از خود نبودند آیا حمله نظامی به ایران به یک ماکتِ رومیزی مبدل می شد؟! آیا اگر حزب الله لبنان و سوریه نقش خود را به خوبی در منطقه بازی نمی کردند، آمریکا به جای توافق با ایرانف جز به نابودی کل محور مقاومت از منطقه رضایت می داد؟! آیا می توان بین قدرت سوریه در مذاکرات ژنو 2 و قدرت ایران در مذاکرات ژنو 3 رابطه ای ندید؟! آیا هر دوی این گزینه ها به نا امیدی آمریکا و غرب از مهار ایران ارتباط ندارد؟!

و یک دریغ هم دارم، اگر دولتهای ما در این یکی دو دهه بر یک اقتصاد قوی و غیرنفتی و مقاومتی بیش از این می کوشیدند، یقیناً به لحاظ اقتصادی اینقدر قوی بودیم که دشمن در تحریمها نفعی متصور نمی شد و البته جایگاه اقتصادی کشور و مردم نیز به مراتب بهتر از وضعیت فعلی بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۲ ، ۰۷:۳۸
سیاوش آقاجانی