انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صدا و سیما» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


برنامه پایش با حضور دکتر نیلی، مشاور اقتصادی رییس جمهور برگزار شد تا به بحث فازدوم هدفمندی یارانه ها بپردازد، این برنامه یک نظرسنجی حیاتی داشت که به بحث تعیین مرز درآمدی برای حذف یارانه نقدی می پرداخت که می توانید سؤال، گزینه های آن و پاسخ مردم را در تصویر زیر مشاهده فرمایید:

اگر چه بیشترین رأی مردمی در گزینه 1 قرار دارد اما هرگز نمی توان این گزینه را نظر غالب مردم دانست، چرا که تنها حدود 32% از مردم به این گزینه رأی داده اند و حدود 68% از مردم بیش از 1 میلیون تومان را مد نظر دارند، بعد از گزینه ی 1 گزینه ی 2، با حدود 28% رأی قرار دارد و این یعنی میانگین نظرات مردم و اولین گزینه ای که رأی بیش از 50% را در خود دارد در گزینه ی 2 (یعنی تا 1/5 میلیون تومان) وجود دارد، که این رقم نزدیک به 1/4 میلیون تومان تخمین زده می شود و اگر این عدد را برای ارزش فعلی پول در نظر بگیریم، باید در زمان اجرای طرح متناسب با ارزش پول همان موقع ، رقم مذکور را افزایش دهیم و بحث دیگر این که اگر دولت با این رقم فقط به رضایت نیمی از مردم نائل می شود و حال این که دولت در این طرح حساس و مهم باید به اجماعی بیش از 50% از مردم اهتمام داشته باشد، چرا که در چنین طرح عظیمی نارضایتی 49% از مردم به هیچ وجه قابل پذیرش نیست، به خصوص این که اجرای این طرح با توجه به خطاهایی که حتماً در آن رخ می دهد، میزان نارضایتی را به شدت افزایش خواهد داد.

البته با توجه به این که به صورت مشخص دولت و سازندگان برنامه پایش به گزینه ی 1 علاقه دارند، در طول برنامه تلاش زیادی کردند که اولاً گزینه ی 1 را به عنوان گزینه ی حداکثری معرفی کنند و ثانیاً با وعده هایی که بعضاً ناشدنی و کذب بود، مردم را به گزینه 1 متمایل سازند که تلاش های ایشان منجر گردید که رأی 29 درصدی این گزینه، با تغییری نامحسوس به 32% ارتقا یابد، یکی از وعده های ناشدنی آقای حیدری  (که یک قسمت کامل از برنامه ی پایش به ترویج همین نظر پرداخته بود که با حذف یارانه های نقدی هزینه های درمانی رایگان می گردد که در مطلب قبلی با عنوان "تحلیل پایش اخیر، اندر فواید بیکران حذف یارانه ثروتمندان!" به آن پرداختم)، این بود که حذف یارانه های نقدی منجر به رایگان شدن هزینه های درمانی می شود که دکتر نیلی این مسئله را غیرممکن دانستند و آقای حیدری به ناچار کمی حرفش را تعدیل کرد، یا یکی دیگر از دروغ های برنامه این بود که اگر تعداد یارانه بگیران کمتر گردد، دولت سهم سایرین را افزایش می دهد که آن هم تلویحاً توسط دکتر نیلی تکذیب شد.

بعد از این که جهت دهی ها که اصولاً نباید در خلال نظرسنجی اعمال می شد، به نتیجه نرسید و آرای مردمی به صورت محسوسی تغییر نکرد، در رد اعتبار نظرسنجی کوشیدند و متأسفانه نظرات مردم را به نفع شخصی ایشان معطوف دانستند، در واقع طوری وانمود شد که هرکسی فقط به نفع خودش رأی داده است و حال این که این ادعا چند ایرادِ اساسی دارد، اولاً آن هایی که درآمدهای بالایی دارند و از حذف خودشان مطلعند طوری رأی می دهند که تعداد کمتری مشمول طرح شوند که این مسئله از سوی مهمان کارآفرینی برنامه نیز با انتخاب گزینه ی 1 اثبات شد و بحث دیگر این که این نگاه با توجه به نظرسنجی اخیر برنامه پایش که در خصوص جامعه هدف سبد کالا انجام شده بود مردود است، چرا که در آن نظرسنجی که یکی از پرمخاطب ترین برنامه های پایش بود، تنها 7% بینندگان،  گزینه کارمندان را انتخاب کرده بودند و 70% از آنها کارگران و 23% روستاییان را انتخاب کرده بودند که در آن برنامه آقای حیدری به شوخی گفتند کارمندان خوابند! و این مسئله نشان می دهد که اصولاً نگاه مجریان و مسئولان برنامه پایش در خصوص این که هرکسی به نفع خودش رأی می دهد قابل اعتنا نیست.

یکی دیگر از مسائلی که در این برنامه نظرم را جلب کرد، کلماتی بود که دکتر نیلی باید بعد از عبارات آقای حیدری بیان می کرد، که ایشان بعد از عبارت "مسکن مهر" کلمه ی "تورم" را بکار برد و بعد از عبارت "یارانه نقدی" نیز از عبارت "کسری بودجه" استفاده کرد، لیکن آنجایی که به گزینه ی "سبد کالا" که به شدت مورد انتقاد مردم و رسانه ها قرار گرفت و حتی موجب پوزش خواهی رییس جمهور نیز گردید ایشان سکوت اختیار کرده و جرأت نکردند که برای "سبد کالا" گزینه ای مطرح کنند و ای کاش دولتمردان جدید همانقدر که در نقد دولت های قبلی جسورند در نقد رفتارهای خودشان نیز شجاع بودند و یا به همان شکل تحمل نقدهای دیگران را نیز می داشتند.

فارغ از تعیین رقم برای حذف یارانه، سؤال بسیار مهم و مغفولی که نه دولت و نه برنامه پایش علایقه ای به طرح آن ندارند این است که "برای شناسایی و صحه گذاری اطلاعات درآمدی چه خواهند کرد؟" به راستی آیا دولت جز اطلاعات درآمدی کارمندان و کارگران به اطلاعات درآمدی اقشار دیگری دسترسی دارد؟! آیا وقتی امکان صحه گذاری مهیا نباشد جز همان طبقات که حقوق و درآمد مشخصی دارند کسی در معرض صحه گذاری واقعی و حذف یارانه ها قرار خواهد گرفت؟! سؤال بسیار جدی دیگر این که بافرض داشتن اطلاعات درآمدی همه ی مردم آیا این اطلاعات را می توان مبنای معینی برای حذف یارانه ها قرار داد؟! آیا فردِ فاقد مسکنی که حقوق 1/5 میلیون تومانی دارد را می توان حذف کرد و فردی با حقوق 1 میلیون تومانی که چند فقره ملک و خودرو دارد را مستحق دریافت یارانه دانست؟! آیا این سؤالات اثبات نمی کند که دولت و دست اندرکاران برنامه پایش بدون دلسوزی مسئولانه در خصوص حذف یارانه برخی افراد در حال گام برداشتن هستند؟!

شاید برخی از مطالعه کنندگان این مطلب گمان کنند که حقیر شرایط سخت دولت را درک نمی کنم ولی اینگونه نیست و قبلاً در مطالب متعددی من جمله "به جای سختگیری برمردم، چنین کنید ..." پیشنهاد جایگزین نیز در این خصوص ارائه گردیده است که در آن راه هایی برای تأمین کسری موجود (بدون این که یارانه ی کسی حذف گردد) ارائه شده است و البته باید مدنظر داشت که با وجود تورم موجود، طی چند سال اخیر ارزش یارانه موجود مستمراً در حال مستهلک شدن است و عملاً خود به خود در هر ماه بخشی از یارانه ی نقدی در حال حذف شدن است و البته دولت می تواند برای گران کردن قیمت حاملهای انرژی با شیب مناسب نیز اقدام نماید که همین مسئله بخش زیادی از کسری موجود را به تنهایی مرتفع خواهد کرد و البته حق و انصاف این است که به ازای فاز دوم هدفمندی، مبلغی به یارانه ها افزوده شود که عدم افزایش این مبلغ نیز بار بسیار سنگینی است که به دوش مردم منتقل خواهد شد.

بحث انتهایی حقیر با متصدیان برنامه پایش است، اگر چه اینجانب از ابتدای پایش با این برنامه همراه بودم و از آن استقبال کردم و بارها از عدم حمایت مسئولان از این برنامه انتقاد نمودم، لیکن احساس می کنم این برنامه از محور قرار دادن مباحث کارشناسی به نفع مصالح مردم به سمت دیگری در حرکت است که نمونه اش را در برنامه ای که در حمایت از پزشکان و تطهیر تخلفات گسترده در این صنف پخش شد (لطفاً رجوع شود به مطلب برنامه پایش از مردم فاصله نگیرد)، دیدیم و به همین لحاظ بازهم از ایشان خواهش می کنم این برنامه ی خوب و تخصصی را به نفع دولت یا پزشکان یا هر صنف دیگری مصادره نکرده و حل مشکلات مردم را محور قرار دهند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۵۳
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۲، ۰۸:۰۲ ب.ظ

اگر می خواهید تن تاک بفروشد . . . .

بسم الله الرحمن الرحیم


فکر نمی کنم در یکساله اخیر کمتر از روزی 3 بار آگهی های تلویزیونی محصولات تن تاک را دیده باشیم، ایمان دارم که دیگر همه ی ملت ایران و هرکسی که در چهارگوشه ی این جهان پهناور، شبکه های ملی ما را می نگرد، به تمام خواص و ویژگی های محصولات این شرکت واقف شده است و ای کاش جناب ضرغامی یک فرصت تفکر و تنفسی به ملت ایران می داد تا چند روزی بدون دیدن این باران رحمت تبلیغاتی و سرفرصت به آنها بیندیشند، کاش لااقل چند روزی از ندیدن تن تاک محروم مان کنند تا دوباره لیاقت دیدن تبلیغات محصولات نفیسش را پیدا کنیم... و خوبست که اگر جز تن تاک، مشتری دیگری لیاقت پخش تبلیغات تلویزیونی را ندارد، لااقل چند تیزر جدید از همین محصولات را بسازند تا از زوایا و گوشه های دیگر و پنهان این محصولات مطالب جدیدتری بدانیم ....

از شوخی که بگذریم به نظرم اگر مسئولان صداوسیما و خود تنتاکی ها کسی واقعاً دوست دارد محصولات تن تاک بیشتر بفروشد لازم است که هرچه زودتر مانع منفوریتِ بیش از این محصول این شرکت بشوند و اگر شرکت تن تاک علاقه دارد مردم حتی یکروز هم این محصول را فراموش کنند می تواند خیلی کوتاه با یک زیرنویس بگوید که تن تاک مثلاً الان تبلیغ داشته ولی به لحاظ رعایت حال و اعصاب و رفاه مردم به همین زیرنویس بسند کرده است....

و البته بازهم جای سؤال است که چرا هرچه زودتر فکری به حال بدوجه صداوسیما نمی کنند؟! آیا مبارزه با تهاجم فرهنگی و شبکه های ماهواره ای را می توان با آنتن فروشی های جلف و تحقیرآمیز انجام داد؟! آیا مجلس نمی خواهد با ورود به موقع به بحث بودجه ی صداوسیما به باجگیری دولت ها از صداوسیما و گدایی از پولدارها پایان دهند؟! فارغ از اهتمام مسئولان صداوسیما به سلامتی جسم مردم و این که مثلاً دستگاه درازونشست تن تاک و ضرباتی که در هنگام پایین رفتن به کمر وارد می کند چقدر می تواند مضرباشد، آیا توجه به اعصاب و آرامش مردم این قدر کم ارزش است که هر تبلیغی از کرم حلزون تا دستگاه درازونشست را تایید و پخش نمایند؟!

مطالب مرتبط:
لزوم ورود مجلس به بحث بودجه صدا و سیما
10 نکته اخلاقی در آگهی های تبلیغاتی 
سیما دستمال کاغذی تبلیغ می کند یا خواننده ی زن عربی؟! 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۰۲
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۴۱ ب.ظ

لزوم ورود مجلس به بحث بودجه صدا و سیما

بسم الله الرحمن الرحیم


لزوم ورود مجلس به بحث بودجه صدا و سیماصدا و سیما به عنوان رسانه ی ملی رسالتی فراگیر و فراجناحی دارد، این رسانه بایستی در خدمت اعتلای فرهنگ اسلامی، ملی و بومی کشور باشد و نباید این رسالت بزرگ تحت فشار جناح ها و نهادهای سیاسی مختل گردد. اکنون مدتهاست که همه می دانیم همزمان با کاهش درآمد نفتی، بودجه ی صداوسیما نیز با اختلال مواجه گردیده است و مدیران این رسانه در جهت تأمین هزینه های این رسانه به افزایش پیام های بازرگانی و جذب پشتیبان های مالی برای برنامه ها اقدام نموده است و اکنون بسیاری از برنامه ها عملاً به یک برنامه ی بلند مدت تبلیغاتی تبدیل شده اند که میان برنامه هایی هم در زمینه آشپزی و پخش موسیقی و کارتون دارند!

صدا و سیما باید حرف ملت را بزند و برای ملت باشد ولی اگر بودجه ی این رسانه منوط به رضایت و حمایت دولت یا نهادهای دیگر باشد، برای جذب بودجه همواره باید احتیاط کنند که مبادا حرفی بزند که تأمین کنندان مالی شان رنجیده خاطر شوند و به همین دلیل حتی نمی توانند قید تبلیغات مضری مثل پفک و چیبپس را بزنند و نمی توانند در جایی که مردم درگیر مشکلی هستند که یک قوه یا نهاد در قبال آن مشکل مقصر است به طرح و پردازش آن مشکل بپردازند. اگر چه مدیران رسانه ملی در برابر فروش آنتن مقاومت می کنند اما این مقاومت در نهایت تنها منجر به تعویض تأمین کنندگان مالی می شود چرا که معضل اصلی که همان نیاز مالی و بحث بودجه ایست مرتفع نگردیده است.

لزوم ورود مجلس به بحث بودجه صدا و سیماچند شب پیش در مصاحبه ی رییس محترم جمهور با صداوسیما شاهد بودیم که بین دولت و رسانه ملی بر سر انتخاب مجری اختلافی رخ داد که دولت در آن قصد داشت همانند مصاحبه ی قبلی، رسانه را با انتخاب مجری و هماهنگ کردن سؤالها در عمل انجام شده قرار دهد که این مسئله نیز به اختلافات دولت و صداوسیما اضافه شد، قبلاً نیز گلایه هایی از سوی مشاوران و مسئولان دولت در خصوص عدم پوشش برخی فعالیتهای دولت و یا پوشش برخی مسائل غیردلخواه دولت انجام داده بودند، به حدی که دولت آقای روحانی برای پرداخت مابقی بودجه ی صداوسیما تغییر دو معاون ضرغامی را شرط تعیین کرده است و اگرچه این انتقادات و فشارها در دولت های قبلی نیز وجود داشتند لیکن سرعت بروز این اختلافات در دولت آقای روحانی بی سابقه است و به نظر می رسد این اختلافاتِ روز افزون معضلات بودجه ای صداوسیما را افزایش دهد.

با توجه به اهمیت رسالت صداوسیما در حفظ و اعتلای جایگاه فرهنگی، اجتماعی و انقلابی کشور در مقابله با انواع تهاجمات فرهنگی شبکه های ماهواره ای که غالباً از ذخایرعظیم مالی صهیونیست ها بهره مندهستند و به منظور جلوگیری از تأثیرگذاری نهادهای قدرت وثروت در تحقق این اهداف، به نظر می رسد مجلس هرچه سریعتر باید فکری به حال تأمین مطمئن بودجه صدا و سیما بنماید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۴۱
سیاوش آقاجانی
پنجشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۲۶ ق.ظ

مصاحبه ای با سه محور و یک حاشیه


مصاحبه ای با سه محور و یک حاشیهمصاحبه ی دیشب (چهارشنبه مورخ 16/11/92) رییس جمهور که با توجه به گذشت کمتر از 3 ماه از مصاحبه ی 100 روزه اش، موضوعیتش از قبل مشخص نبود، اصل و حواشی جالبی داشت که با توجه به تقدم حاشیه اش، ابتدا حاشیه و سپس سه محور اصلی مصاحبه را بیان می کنم:

حاشیه ی اصلی مصاحبه، اختلاف روحانی و مسئولان سیما برای انتخاب مجری برنامه بود که موجب شد دو مجری در برنامه حضور داشته باشند، به نظر می رسد اختلاف مزبور به دلیل مصاحبه ی غیرمعمولی بود که با انتخاب گزینشی مجریان و سؤالات هماهنگ شده مصاحبه 100 روزه رخ داد و موجب بروز انتقاداتی به دولت و صداوسیما و همان مجریان نیز گردید. همین اختلاف بر سرمجری موجب شد تا مصاحبه ی دیشب با بیش از 1 ساعت تأخیر پخش شود و صداوسیما نیز برای تسلیم نشدن در این خصوص آنتنش را پس از پخش طولانی آگهی های بازرگانی به سریال عصر پاییزی داد و با حل اختلاف، سریال قطع و پخش مصاحبه آغاز شد و در نهایت منجر به نامه ی جناب ضرغامی به شورای نظارت در خصوص انتخاب مجری توسط سران قوا گردید.

آنچه که فارغ از تعارفات معمول دیشب در مصاحبه ی رییس جمهور به چشم آمد این بود 3 اقرار جناب روحانی بود:

ایشان در گام اول سخنی را که در خصوص بی سواد بودن منتقدان گفته بود را تلویحاً اصلاح کرد و گفت منظورش این نبوده که بقیه انتقاد نکنند بلکه فقط مقصودش این بوده که چرا دانشگاهیان در این خصوص سخن نمی گویند! البته به نظر می رسد بی سواد و افراطی و خشونت طلب و سایر توهین هایی که تاکنون از سوی شخص رییس جمهور و مشاوران ایشان به منتقدان بیان شده است اینقدر کثرت داشته است که یک اصلاح تلویحی کارکردی نخواهد داشت.

مورد دوم مهمی که در سخنان رییس جمهور مشاهده شد در موضوع سبد کالا بود که موجب شد تا جناب روحانی در اقدامی قابل تقدیر و کم سابقه، صراحتاً به دلیل زحماتی که برای مردم ایجاد شد پوزش بخواهد، ایشان عدم تعلق سبد کالا به برخی اقشار ضعیف را به دلیل نقص بانک اطلاعاتی دولت و ناگزیر دانست و گفت که دولت در صدد رفع این نقص است و این که جناب روحانی یکی از دو دلیل اصلی نقصان بانک اطلاعاتی را فقدان سیستم مالیاتی مناسب دانست، در حالی که به نظر می رسد ایشان جای علت و معلول را اشتباه گرفته اند. امیدوارم که دولت بیش از پیش نسبت به اطلاعات و برنامه هایش با حساسیت برخورد نماید و نگذارد یک اشتباه به این سادگی موجب نارضایتی مردم و شادی دشمنان گردد.

یکی از اصولی که جناب رییس جمهور همچون قبل از انتخابات، همچنان بر آن اصرار دارند این است که بدون تعامل با دنیا نمی توان کشور را اداره کرد؛ پذیرش، بیان، تکرار و پافشاری بر این اصل اگر چه در جهت توجیه مخالفان مذاکرات بیان می شود اما متأسفانه این اقرارها فارغ از مصلحت سنجی موجب می شود تا دشمنان ما را در موضع ضعف ببیند و مدام شرط و شروط شان را بیشتر کند، همین اظهارات نسنجیده موجب شده است تا در کنار بحث هسته ای، مباحثی مانند موشک های بالستیک، به رسمیت شناختن اسرائیل، آزادی سران فتنه و تعطیلی کامل و دائم برخی تأسیسات هسته ای نیز کم کم به ادبیات رسمی دشمن اضافه گردد، در صورتی که حتی با فرض قبول کردن لزوم تعامل با دنیا، نباید این تعامل به نحوی باشد که در مایتاج ضروری مان به بیگانگان وابسته باشیم و نباید آنچنان صحبت کرد که کارکرد اهرم های فشاری مانند تحریم بیشتر اثبات گردد (همانطوری که تاکنون نیز از مسئولان آمریکا بارها به سخنان رییس جمهور در همین خصوص استناد شده است) و مهمتر از همه این که نباید طوری در برابر تهدیدات دشمن از مذاکره و دوستی با او سخن بگوییم و یا قدرت دفاعی خودمان را دست کم بگیریم که عزت مردم و انقلاب دچار خدشه گردد.

مطلب مرتبط:
دو نکته سبدی از دکتر ربیعی و خانم شرمن
یک تحلیل منصفانه از طرح توزیع سبد کالا
سبد کالا، شاهد عدم صحت بانک اطلاعات اقتصادی دولت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۲۶
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۵۷ ق.ظ

برنامه پایش از مردم فاصله نگیرد

بسم الله الرحمن الرحیم


برنامه پایش اولین برنامه تحلیلی مستمری بود که در تلویزیون پخش شد و شجاعانه و منصفانه به مسائل و مشکلات مردم در بخشهای مختلف اقتصادی پرداخت، حقیر در این وبلاگ مطالب متعددی را در قالب پیشنهاد و انتقاد به برنامه پایش داشتم که با استقبال و حتی تماس تلفنی یکی از تهیه کنندگان برنامه مواجه شد، اما دیشب متأسفانه احساس کردم که این برنامه دوباره از مردم فاصله گرفته است که مطلب زیر در همین خصوص تقدیم می شود:

برنامه پایش از مردم فاصله نگیرد

چندی پیش برنامه مناظره شبکه 1 به وضعیت نظام درمان کشور پرداخت که یک مطلب کامل با عنوان "دلایل سهم 70 درصدی مردم در هزینه های درمان" در خصوص آن مناظره و تعارفاتی که در آن برنامه توسط پزشکان و مجری که عضوی از منتخبان همان جامعه بود نوشتم و نوشتم که چگونه برنامه مناظره هیچ انتقادی را به صنف رسمی پزشکان یعنی نظام پزشکی و جامعه پزشکان ننمود و همه کاسه کوزه ها را سر بیمه هایی شکستند که سالهاست همراه با افزایش حقوق مصنوعی بیمه گذاران شان، دریافتی شان به همان نسبت از تورم عقب مانده است و حتی به سوال یکی از مخاطبان که به تخلفات گسترده نظام پزشکی می پرداخت اصلاً پاسخ ندادند و آن برنامه را با سلام و صلوات به جامعه پزشکان به پایان رساندند، در پاسخ به این برنامه مناظره، برنامه تحلیلی ثریا که (رویکرد مردمی اش بیشتر است) یک برنامه پخش کرد و با صراحت بیشتری به مشکلات جامعه پزشکان (با محوریت اخلاق پزشکی) پرداخت که مقرر شد جلسه بعدی نیز با محوریت مباحثی مانند زیرمیزی پزشکان ادامه یابد که این مسئله با انتشار فهرست حروفِ ابتدای اسامی 12 پزشک زیرمیزی بگیر مقارن شد و همین مسئله موجب تشدید فشارها در این خصوص گردید و متأسفانه  موضوع جلسه بعد برنامه ثریا عوض شد و شخص دکتر حیدری که عضو شورای عالی سازمان نظام پزشکی است رسماً انتشار همان حروف! را محکوم کرد و در همان راستا برنامه امشب پایش تمام وقتش را به تقدیر و احترام به جامعه پزشکان اختصاص داد و برای این کار روال برنامه معمولش نیز عوض شد، بخش بزرگ تحلیل های بازار سانسور شد و میهمان و کارشناس برنامه مستقیماً از حامیان جامعه پزشکی و از اعضای این جامعه انتخاب شدند تا کل آنتن پایش، به تطهیر جامعه پزشکان بگذرد. جالب این که میهمانان برنامه ادعا کردند که از 130 هزار پزشک تنها 1000 نفر زیرمیزی می گیرند که این ادعا در نوع خود بسیار جالب بود و این که همین مشکل جزئی هم به دلیل فرایند اشتباه است نه قصور جامعه پزشکان!! جالب این که عدم رعایت تعرفه ها که از اکثریت قریب به اتفاق پزشکان می زند به عنوان یک تخلف برجسته (که با زیرمیزی تفاوت چندانی ندارد) اصلاً مورد توجه قرار نگرفت!

برنامه پایش از مردم فاصله نگیرددر کنار سنگ تمامی که برنامه برای پزشکان که اخیراً با توجه به انتقادات رسانه ها و معرفی حروف! اول اسامی زیرمیزبگیران جامعه پزشکی، دست به تهدید هم زده بودند، گذاشت، در موارد متعددی به مردم و طبقات ضعیف توهین شد. مردمی که در روز سینما با فشار وارد سینما شدند و این فشار موجب شکسته شدن درب بسته سکوریت سینما شد را بهانه ای برای توهین به مردم قرار دادند و اینجا نگفتند که فرایند ورود به سینما مشکل داشته یا قیمت بلیط بالا هست که مردم به این شکل با استقبال به سینما رفته اند و یا نگفتند که مردمی که بعضاً حقوق ماهانه شان 500 هزارتومان است برایشان 5 تا بلیط 10 هزارتومانی برای اعضای خانواده واقعاً سنگین است و یا در جای دیگری از برنامه به مردمی که به خاطر سبد کالا به فروشگاه ها رفتند و صف کشیدند توهین کردند و گفتند برخی از مردم حتی اگر سبد خالی هم به ایشان بدهند می روند و می گیرند ونگفتند که وضعیت اقتصادی این مردم چقدر سخت است که حاضر می شوند چند ساعت در صف بایستند و این که برخی از مردم ندرتاً توان خرید مرغ را پیدا می کنند و به مرغ فروشی مراجعه نمی کنند مگر برای خرید بال و گردن و پای مرغ! البته از برنامه ای که مجری اش عضو شورای عالی سازمان نظام پزشکی است نباید تعجب کرد که در گام اول مدافع حقوق صنفی پزشکان باشد و از برنامه ای که آنتنش را به هر دلیلی به یک صنف که بخش بزرگی از آنها نه به نرخ تعرفه های مصوب و نه به اخلاق حرفه ای و نه به پرداخت حقوق قانونی به منشی های شان پایبندند، می فروشد، نباید تعجب کرد به مردمی که به دلیل مشکلات اقتصادی مدت ها توان رفتن به سینما یا خرید مرغ و حتی رسیدگی به بهداشت و درمان شان را ندارند و در عوض ساعت ها در صف سبد کالا می ایستند  توهین کنند.

برنامه یک نکته جالب دیگر هم داشت، در حالی که معمولاً سؤال نظرسنجی و موضوع برنامه باهم مرتبط بودند، اما امشب برنامه پایش از موضوع پربیننده و چالشی سبدکالا نهایت سوءاستفاده را کرد و آنتن برنامه ی پربیننده امشب را (که حدود 1 میلیون نفر در نظرسنجی سبدکالا شرکت داشتند) تقدیم به صنف محترم، صاحب نفوذ، قدرتمند و ثروتمند پزشکان (البته بخشی از پزشکان نیز حقیقتاً نه ثروتمندند و نه اهل اعمال نفوذ که ایشان را از این بخش مستثنا می کنم) نمود. در واقع این برنامه باید به حواشی و مباحث سبد کالا و سؤالات، پیشنهادها و انتقادهای این امر می پرداخت و میهمانانی در همین خصوص دعوت می کرد که محقق نشد و البته خوب است که این برنامه یک بار از خود شجاعت به خرج دهد و میزان پایبندی پزشکان به تعهدات اخلاقی، قانونی و حرفه ای را به نظرسنجی مردمی بگذارد که با این صنف مواجهند و چقدر خوب بود چنین نظرسنجی را در شبی مثل امشب برگزار می کردند که میهمانان اینگونه وقیحانه در تطهیر صنف خود دروغ نگویند. 

می دانم دست اندرکاران صدا و سیما و به خصوص برنامه پایش این مطلب را خواهند خواند و از روحیه انتقاد پذیری که از ایشان سراغ دارم امیدوارم بیش از پیش به مردم احترام بگذارند و حرف مردم را بزنند و هرگز آنتن برنامه های شان را نه به دولت، نه به صنف پزشکان و نه به هیچ صنف و شخصیتی نفروشند. و البته حقیر در پایان لازم می دانم از آن دسته پزشکانی که هم به تعرفه های قانونی پایبندند و هم از درمان بیماران کم نمی گذارند و هم حقوق منشی های شان را تمام و کمال می دهند و تمام هم و غم شان نیز مسائل مالی نیست، تشکر خاضعانه و مخلصانه نمایم و از من اسمه دواء و ذکره شفاء برای این بزرگواران عمر بابرکت و عزت بخواهم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۵۷
سیاوش آقاجانی
پنجشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۲۳ ق.ظ

پایان پاک آوای باران از همه صورت مسئله ها!!!

بسم الله الرحمن الرحیم


بالاخره سریال خسته کننده آوای باران امشب به پایان رسید و همه ی خوب ها به پاداش کارهای خوبشان و همه ی بدها به سزای کارهای بدشان رسیدند، بدها نابود و بدبخت شدند و خوب ها در کنار هم سلامتی و سامان یافتند، فقط دو شخصیت بد سریال آن هم با اهداف کاملاً آموزشی زنده ماندند تا همه ی زنان و دخترهای ساده دل بدانند که پسران کلاش و مردان پولداری وجود دارند که برخلاف ظاهرشان از عشق چیزی نمی فهمند و به خاطر پول یا هوس در کمین دختران هستند.

سریال باران از یک لحاظ مثل تمام سریال های ایرانی پایانی آموزنده داشت و از لحاظ دیگر اصرار داشت اصلاً به سبک آن ها قابل پیش بینی نباشد. سریال باران هم مثل اکثر سریال های ایرانی تا قسمت ماقبل آخر مسئله ساخت و به سریال اضافه کرد و برعکس بیشتر سریال ها که مسئله های شان را معجزه آسا حل می کردند، بیشتر صورت مسئله ها را با سرزا رفتن، کشته شدن و گم شدنِ تعداد زیادی از شخصیت ها و حتی با غیب شدن ویروس های HIV از نتیجه ی آزمایش مرضیه، به سادگی تمام پاک نمود.

یکی از نکات جالب این سریال این بود که مسئله ی اصلی سریال با حمله ی آمریکا به هواپیمای مسافری ایرباس و فوت مادر باران شروع شد، ولی در قسمت پایانی با این همه مشکلاتی که در نتیجه ی آن رخداد، رخ داد، باران گفت که کاش مادرش در آن هواپیما نبود! گویا آمریکا هم مثل بقیه مسائل، پاک شده بود.

و اما نکته ای که این سریال داشت این است که وقتی به راحتی با یک سریال نسبتاً خوب می توان این همه از خانواده ها را از پای سفره ی مسموم ماهواره بلند کرد چرا مسئولان صداوسیما و هنرمندان ما بیشتر به پرداختن به مسائل مورد علاقه جامعه نمی پردازند.

این مطلب در عمارنامه منتشر شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۲۳
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۱ ق.ظ

تحلیلی خاص از مناظره دونفره ایران کد و شبنم

بسم الله الرحمن الرحیم

با توجه به این که موفق به دیدن تمام مناظره امروز شبکه یک نشدم، تحلیل کلی از برنامه و مطالب آن ارائه نمی دهم ولی با توجه به مشاهده ی کامل بخش انتهایی برنامه یعنی مناظره دونفره ی آقای ابویی  رئیس سابق پلیس مبارزه با قاچاق کالا و ارز  و آقای حریری رئیس کمیسیون واردات اتاق ایران، لازم دیدم مسئله ای را ذکر کنم.

فارغ از اینکه طرح های شبنم و ایران کد چقدر موفق و قابل ارتقا بوده اند، تنها براساس شیوه ی مناظره و مباحث مطروحه از سوی دوطرف مناظره باید گفت که آقای ابویی که قبلاً در مبارزه با قاچاق کالا و طرح و اجرای این طرح ها سمت داشت، نه تنها نتوانست از این طرح به خوبی دفاع کند، بلکه در برابر جملات کم و حساب شده ی آقای حریری به شدت انفعالی پاسخ داد و موجب شد تا خودبه خود افکار عمومی حق را به منتقدان طرح های شبنم و ایران کد بدهند.

همانطوری که گفتم نمی خواهم به لحاظ فنی وارد بحث طرحهای مزبور بشوم بلکه می خواهم بگویم که اگر طراح و مجری طرح های به این مهمی اینقدر در دفاع و توجیه طرح های خود ضعیف باشند چگونه می توان توقع داشت که این طرح ها به خوبی و موثر اجرا شده باشند؟! آقای ابویی از یک سو مدعیست که مخالفان طرح شبنم و ایران کد با شفافیت اقتصادی مخالفند و از سوی دیگر بجای این که این مسئله را با پاسخگویی فنی به اثبات برساند با واکنش های منفعلانه و عصبی، به منطقی جلوه کردن انتقادات منتقدان کمک می کرد.

ای کاش، ای کاش و ای کاش طراحان و مجریان طرح های مهم اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در بدو و حین اجرای طرح های خود، آنها را در معرض بحث و گفتگوی فعالان آن بخش ها می گذاشتند تا پخته و کامل اجرا شوند، نه این که در هنگام حذف آنها بیایند و اثبات کنند که چند سال کشور را دچار سوءتدبیر کرده اند، مسئله ای که باید هم اکنون بیش از همیشه مورد اهتمام مجلس و دولت قرار گیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۰۸:۰۱
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

دیشب بیشتر وقت برنامه پایش به سوال و جواب از آقای دکتر حسینی وزیر سابق اقتصاد اختصاص یافت و ایشان ضمن حضور در این برنامه به بسیاری از مباحث و شبهاتی که این روزها از سوی مسئولان دولت یازدهم یا رسانه ها در خصوص عملکرد دولت های نهم و دهم مطرح شده بود پاسخ گفتند. اگر چه بسیاری از پاسخ های آقای دکتر حسینی مبتنی بر آمارهای رسمی کشور بود لیکن به دلیل عدم حضور نمایندگان دولت جدید، ایشان شخصاً از مسئولان اقتصادی دولت جدید دعوت کردند تا طی یک برنامه زنده در خصوص شبهات وارده یک مباحثه دوطرفه را انجام دهند که با استقبال دکتر حیدری مواجه شد.

نظرسنجی این هفته ی برنامه پایش که در خصوص ادامه ی طرح های مسکن مهر و سفرهای استانی بود با رأی مردم به نفع ادامه ی هر دو طرح مزبور به پایان یافت، این نظرسنجی از آنجا که این دو طرح در این مدت بعضاً از سوی برخی مسئولان دولتی رد شده بود حائز اهمیت بود که امیدواریم دولت به این مطالبات مردم اهمیت لازم را بدهد.

 پایش/ ارتقا کشور در شاخص امیدبه زندگی

مختصری از اظهارات دکتر حسینی

آقای دکتر حسینی در خصوص این که دولت جدید ادعا می کند درآمد حاصله از هدفمندی به مراتب کمتر از هزینه های یارانه نقدی است،‌ گفت که درآمد حاصله از هدفمندی بیشتر از هزینه های آن بوده است و صرفاًً‌ به دلیل عدم بازگرداندن بخش هایی از درآمد هدفمندی به خزانه این درآمده یا به درستی محاسبه نمی شوند و یا بازگرداندن آنها به خزانه عملاً پس از مصرف آنها‌ غیر ممکن می شود. مسئله ی دیگری که دکتر حسینی گفتند، بحث کاهش مصرف سوخت و هزینه های مربوطه و نیاز به واردات بنزین بود که معمولاً در انتقادات منتقدان به طرح هدفمندی یارانه ها جایی برای آنها در نظر گرفته نمی شود.

آقای دکتر حسینی این ادعا که ما نسبت به قبل از هدفمندی، به پرداخت یارانه های بیشتری مبتلا شده ایم را هنوز تأیید نمی کنند و می گویند هنوز با آن شرایط مقداری فاصله داریم، ایشان در محاسبه ای ساده گفتند قیمت سوخت از 100 تومان به حدود 500 تومان افزایش یافته و مثلاً 5 برابر شده است در حالی که قیمت منطقه ای سوخت مثلاً فقط 2 برابر شده است.

آقای حسینی در خصوص بدهکاری های دولت قبلی برای دولت جدید نیز می گوید که بدهکاری هایی که به نام دولت از آنها یاد می شود بعضاً به شرکتهای دولتی مربوط است که دولت قصد داشت طبق قانون آنها را از محل درآمد حاصل از افزایش قیمت ارز پرداخت کند لیکن مجلسی ها با تغییر قانون، شرکتهای دولتی را مشمول آن قانون و پرداخت بدهی های آنها از محل مزبور ندانستند و اکنون به ایشان این انتقاد را وارد کردند که چرا همان بدهی ها را به حساب دولت می گذارند!

از مباحث دیگری که در این ایام مورد مناقشه بود بحث حساب ذخیره ارزی و صندوق توسعه ملی بود که علی رغم اظهارات ناامید کننده آقای روحانی درست مصادف با مذاکرات ‍ژنو، آقای دکتر طیب نیا وزیر جدید اقتصاد نیز به ذخیره های خوب این صندوقها اقرار داشت. وزیر اقتصاد دولتهای نهم و دهم می گوید که اگرچه بخشی از اندوخته ی این صندوق به عنوان تسهیلات پرداخت شده است اما همین مبالغ نیز جزء دارایی های صندوق تلقی شده و نباید نادیده گرفته شود. دکتر حسینی می گوید که دولت دهم به غیر از ذخیره های مالی که برای دولت یازدهم گذاشت،‌ ذخیره مناسبی از مایحتاج کشور را تهیه کرد و به دولت یازدهم تحویل داد تا ماههای ابتدایی کار با مشکلات مربوط به کمبود مایحتاج مردم مواجه نشود.

دکتر حسینی در خصوص اختلاف آمارهایی که بین مسئولان دولتهای قبلی با دولت جدید یا سایر مسئولان و یا رسانه ها وجود دارد دو مسئله ی عمده را دلیل می دانست،‌ یک مورد اختلاف زمانی ارائه ی آمار ها و دیگری استناد به آمارهای مراجع غیررسمی که اظهارات دکتر حیدری در برنامه مناظره جمعه ی گذشته در خصوص مبالغ هزینه و درآمد هدفمندی را از آن قبیل می دانست که صرفاً‌ براساس اظهارات معاون رییس جمهور بارها مورد استناد قرار گرفته بود.

دکتر حسینی برخلاف نظر دکتر احمدی ن‍ژاد که نقدینگی و مسکن مهر را عامل تورم نمی دانست، این مسئله را تأیید می کند لیکن می گوید که این نقدینگی همواره و در همه ی دولتها به همین شکل افزایش می یافته است اما در دولت های دیگر در مصارفی غیر مسکن مهر این افزایش نقدینگی رخ می داده است که در این دولت به بخشهایی مثل مسکن مهر جاری شده است.

یکی از گفته های دکتر حسینی بحث نرخ رشد منفی (4/5-) توسعه است که ایشان آن را ناشی از تحریم های و کاهش فروش 50 درصدی نفت و گاز می داند که این مسئله و تأثیر آن بر نرخ رشد کشور معمولاً نادیده انگاشته می شود، به زعم ایشان ما در بخشهای مختلفی رشد داشته ایم و نرخ رشد منفی موجود باتوجه به شدت تحریمها را نمی توان چندان مورد انتقاد دانست.

در پاسخ به این سوال دکتر حیدری (مجری) که گفت اگر امروز وزیر اقتصاد می شدید کدام کارتان را تکرار نمی کردید، دکتر حسینی فقط  به یک مورد اشاره کردند و گفتند برخی انتصابات را انجام نمی دادند.

یکی از مواردی مورد اذعان دکتر حسینی این بود که وضعیت مردم در این دولت ها در مجموع بهتر شده است و در این خصوص به ضریب جینی و کاهش آن استناد می کردند.

یکی دیگر از اشتباهاتی که دکتر حسینی به آن اقرار کرد این بود که ایشان در یکی از برنامه های پایش، حرفی را که به آن نقد داشتند را شنیده بودند که باید تماس می گرفتند و پاسخ گو می شدند که این کار را نکردند و دیشب آن حرف را پاسخ گفتند.

برخی سخنان قابل انتقاد دکتر حسینی

اگر چه پاسخ های دکتر حسینی بخش هایی از سیاه نمایی های این 3 ماهه را به خوبی پاسخ می گوید، اما ضمن حق پاسخگویی مجدد برای مسئولان دولت جدید، حقیقتاً‌ بخش هایی از این پاسخ ها ایراداتی دارد که به صورت مختصر برخی از آنها را عرض می کنم:

اگر چه آقای حسینی منکر عدم تناسب درآمد و هزینه در بخش هدفمندی یارانه ها است و این طرح را موجب کاهش هزینه های دولت می داند،‌ محاسبه سرانگشتی میزان یارانه پرداختی به افراد بر مبنای قیمت های واقعی نشان می دهد که اگرچه دولت به ازای هر لیتر بنزین حدود 400 تومان پول بیشتری از مردم دریافت می کند ولی با توجه به افزایش ریالی قیمت حاملهای انرژی من جمله بنزین، میزان یارانه غیرمستقیمی که به ازای هر لیتر بنزین پرداخت می شود به مراتب بیش از آن 400 تومان است، چرا که نرخ ارز در این مدت بیش از 100 برابر افزایش یافته است و بر همان اساس متوجه می شویم که نه تنها دولت یارانه غیرمستقیم بیشتری (به لحاظ ارزش ریالی) نسبت به قبل از هدفمندی پرداخت می کند، بلکه یارانه نقدی سنگینی را نیز ماهانه توزیع می کند که البته این مسئله ریشه در سه عامل دارد یکی این که میزان یارانه نقدی پرداختی از ابتدا بیش از حد قابل تحقق تعیین شد و دیگری این که طرح هدفمندی با تشدید تحریم ها و کاهش درآمد ارزی دولت مواجه شد و مهمتر از همه این که دولت سیاست های پولی و ارزی را متناسب با شرایط به روز نمی کرد و دولت در استفاده از ابزارهای مدیریتی مانند سود بانکی، نرخ ارز، صادرات و واردات به خوبی عمل نکرد. بحث مغفول دیگر در این خصوص این است که بیش از این که کاهش مصرف سوخت به هدفمندی یارانه ها مربوط باشد به سهمیه بندی سوخت باز می گردد که البته به عنوان یکی از موفقیت های بزرگ دولت نهم ثبت گردید.

بخشی از اظهارات آقای دکتر حسینی که می گوید دولت حق داشت با توجه به افزایش قیمت ارز درآمد مربوطه از فروش ارز را در پرداخت بدهی هایش صرف کند را اصولاً قبول ندارم و این مسئله را نه نسبت به این دولت و نه نسبت به دولت های پیشین و آینده که این مبالغ را درآمد تلقی می کنند به طور کلی ظالمانه می دانم. چه کسی دولت که براساس قانون مکلف به حفظ ارزش پول ملی است و در وظیفه اش کوتاهی کرده است، را واجد گرفتن پاداش می داند؟! اصلاً‌ چنین نگاهی است که باعث می شود دولت ها برخلاف قانون با قیمت ارز بازی کنند، چرا که در نهایت این دولت ها هستند که نه تنها متضرر نمی شوند بلکه منتفع هم می شوند و دود افزایش قیمت ارز به چشم عامه مردم می رود.

یکی از مواردی که دکتر حسینی به آن اقرار داشتند اشتباه بودن برخی انتصابات بود و حال این که ای کاش ایشان به سیاست های اشتباه اقتصادی شان اقرار می کردند و البته اقرار به انتصابات اشتباه خیلی آسان تر است چرا که در واقع اشتباهات را متوجه زیردستان خواهد کرد. یکی دیگر از اشتباهاتی که دکتر حسینی در این برنامه به آن اقرار داشتند عدم تماس به موقع با برنامه پایش برای پاسخگویی به برخی شبهات اقتصادی بود که به شدت در همان موقع مورد انتقاد حقیر نیز واقع می شد و حتی مسئولان برنامه پایش که از این فرصت سوءاستفاده می کردند را نیز دعوت به رعایت انصاف می کردم، لیکن متأسفانه این معضل در دولت دهم به عنوان یک رویه وجود داشت و بالاترین مقامی که در برنامه اقتصادی پایش شرکت کرد به گمانم آقای میرتاج الدینی بود که به عنوان معاون پارلمانی مجلس در این برنامه ی اقتصادی شرکت کرد و همواره دعوت متولیان برنامه پایش از مسئولان دولتی برای شرکت در این برنامه و پاسخ گویی ناکام می ماند (لطفاً رجوع شود به مطلب یکسال پیشم با عنوان بی انصافی برنامه پایش، پاسخ به تحریم دولتی ها؟).

استناد دکتر حسینی به ضریب جینی برای اثبات بهبود وضعیت مردم نیز مطمئناً یک استناد اشتباه است چرا که ضریب جینی فقط فاصله ی طبقاتی را نشان می دهد نه بهبود وضعیت مردم؛ در واقع قدرت خرید مردم به خصوص مردم متوسط و ضعیف عملاً‌ به خصوص در این 2 سال کاهش یافته است و درآمدهایشان به هیچ وجه کفاف این تورم های جهنده را که بیشترین رشد را در مهمترین بخش سبد خانوار یعنی بخش غذا داشته را نکرده است و البته روند کاهشی ضریب جینی در این 2 سال آخر کار دولت دهم یقیناً با 6 سال قبل متفاوت خواهد بود. البته در این مسئله عامل تحریم و سوءمدیریت های پولی و مالی توأمان نقش داشته اند.

بخش کارآفرین میهمان

کارآفرین میهمان برنامه این هفته پایش، یکی از جوانان بوشهری بود که موفق شده بود به همراه تعدادی از دوستان خود به احداث گلخانه های صنعتی و تولیدات گیاهی اقدام نماید و علی رغم مشکلات زیادی که داشت همچنان با قوت به فعالیتش توسعه دهد، او از مشکلات و سختی هایی که دیده است گفت و حتی گفت که بعضاً در اثر مشکلات دچار افسردگی و خستگی می شده است که با این وجود بازهم به کارش ادامه داده است تا موفق شود؛ با توجه به این که شخصاً‌ در وادی گلخانه داری و تولیدات گیاهی چند سالی تجربه دارم نتوانستم به این مقوله به صورت ویژه نپردازم. واقعیت این است که عرصه ی تولیدات گلخانه ای بسیار عرصه ی سخت و استرس زایی است، این عرصه نه تنها مانند تمام صنایع کشور در نتیجه مشکلات اقتصادی و سوءمدیریت های مسئولان و عدم حمایت های مالی و دولتی آسیب پذیر است، بلکه به لحاظ سروکار داشتن با گیاهان به عنوان موجودات زنده ی بی زبان، همچنین آسیب پذیر بودن گلخانه ها در شرایط جوی نیز ریسک های فراوانی دارد.

 به عنوان یک گلخانه دار، بارها با هر باد، برف، گرما، سرما، کم آبی و آفتی .... به همراه گیاهانم تنش پیدا کردم و همراه با آنها افسرده شدم و بارها خسارت دیدم و ورشکستگی را در دوقدمی ام درک کردم و ورشکستگی تعداد زیادی از دوستانم را دیدم و اگر لطف خدا نبود و من هم دچار خسارت های سنگین می شدم هرگز نمی توانستم سرمایه ای برای ادامه ی فعالیت و جبران آنها مهیا کنم. برای این که درک مسئولان و کارشناسان اقتصادی امثال برنامه پایش بالا برود توصیه می کنم یک گزارش از شهرک گلخانه ای صومعه سرا تهیه کنند و ببینند که این شهرک با انبوهی از گلخانه های تخریبی در برف های 83 و 86 هم اکنون چه وضعیتی دارد، گلخانه ای که 3 بار افتتاح شد و همچنان یک پروژه ی ورشکسته تلقی می شود.

پیشنهاد به دست اندرکاران پایش

توصیه ی اکیدم به برنامه پایش این است که نباید فقط مردم و جوانان را کورکورانه به سمت تولید و کشاورزی هل دهند بلکه باید چالش ها و مشکلات را نیز در کنار فرصتها و موفقیت ها بگویند تا هم مردم غیراحساسی تصمیم بگیرند و هم مسئولان مسائل و مشکلات را بهتر درک کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۲ ، ۱۴:۲۵
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۲، ۰۷:۵۱ ب.ظ

مناظره حذف 3 دهک از دریافت یارانه نقدی

بسم الله الرحمن الرحیم

برنامه این هفته مناظره به بحث حذف 3 دهک از یارانه بگیران اختصاص داشت که به همین منظور از چند نفر از اساتید دانشگاه و مسئولان امر برای حضور در برنامه دعوت شده بود. اگر چه هفته گذشته از حضور دکتر نوبخت به عنوان نماینده ی دولت یاد شده بود ولی ایشان آقای دکتر میدری را به عنوان نماینده به برنامه فرستاده بود. یکی دیگر از میهمانان برنامه دکتر پژویان بود که برخی او را به عنوان ایدوئولوگ برنامه های اقتصادی دولتهای نهم و دهم به خصوص در طرح هدفمندی یارانه ها می شناسند. سه میهمان دیگر برنامه دکترها راغفر، قدیری ابیانه و قادری (نماینده مجلس) بودند. نظرسنجی برنامه نیز در خصوص حذف یارانه مالکان خانه ها و خودروهای گران قیمت بود که با آرای قاطع مردم مورد تأیید مردم شناخته شد.

با توجه به طیف گسترده ی میهمانان برنامه که به نوعی در دولت های گذشته و دولت فعلی از متولیان برنامه هدفمندی یا منتقدان آن بودند، برنامه ی مناظره این هفته از همیشه داغتر بود که بعضاً میهمانان برنامه به شدت نظرات و تجربیات یکدیگر را به چالش می کشیدند که در این میان برخی مباحث از سطح میهمانان برنامه و رسانه ملی فراتر رفته و به اهانت به سوابق و تجربیات یکدیگر بدل می شد که با کمترین دخالت مجری به خیر تمام می شد.

آنچه که بین تمام میهمانان مشترک بود این است که همه پذیرفته اند، نمی توان هدفمندی یارانه ها را به شکل موجود ادامه داد و بیشتر اختلافات به ذکر اشتباهات دولت و مجلس در هدفمندی یارانه ها و نحوه ی برون رفت از مسئله معطوف می شد.

دکتر پژویان و دکتر میدری از مخالفان حذف سریع 3 دهک از هدفمندی یارانه ها بودند و این مسئله را کلاً به لحاظ امکان دسترسی به اطلاعات دقیق و قابل اتکا غیرممکن می دانستند. دکتر پژویان توزیع نقدی یارانه را بهترین روش ممکن می دانست و روش بهتری را جایگزین این مسئله نمی دانست. نکته ی کلیدی مباحث دکتر پژویان این بود که تورم یکساله اخیر را ناشی از هدفمندی نمی دانست بلکه ناشی از فشار تحریم ها معرفی می کرد. البته دکتر پژویان در کنار حمایتی که از طرح هدفمندی می کرد ایراداتی را متوجه طرح می دانست که مدعیست در خصوص آنها تذکرات لازم را داده بود و دولت به حرف ایشان گوش نداده است و عملاً با این سخنان خودش را از اشتباهات دولت مبرا معرفی می کرد.

زمزمه افزایش یارانه‌ نقدی در اسفنددکتر راغفر به شدت نسبت به دکتر پژویان منتقد بود، شدت مخالفت او به حدی بود که بعضاً از سوی دکتر پژویان به سیاست زدگی محکوم می شد. دکتر راغفر به صورت کلی با این طرح و توزیع همگانی یارانه ها و حتی این که یارانه به همه تعلق گرفته است مخالف بوده و می گوید به جای این که 3 دهک مرفه از این طرح حذف شوند، تنها 3-4 دهک ضعیف باید براساس فاکتورهای خاص شناسایی و به ایشان یارانه پرداخت گردد. دکتر راغفر بارها دکتر پژویان را به عنوان یکی از مقصران اصلی مشکلات اقتصادی طرح هدفمندی معرفی می کرد که با واکنش های شدید و بعضاً تلافی جویانه دکتر پژویان مواجه می گردید.

دکتر قادری از نمایندگان مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی از موافقان حذف سریع 3 دهک بود که این مسئله را شدنی و منطقی می دانست، او نحوه مدیریت نقدینگی کشور و مجموعه ای از عوامل مختلف را در وضعیت موجود دخیل می داند. دکتر قادری در بیشتر مواردی که انتقادی به عملکرد مجلس در عدم نظارت صحیح و جهت دهی به دولت وارد می شد، از عملکرد مجلس دفاع می کرد و در مباحث جنجالی و چالش برانگیز سایر میهمنان کمتر شرکت می کرد.

دکتر قدیری ابیانه اجرای طرح هدفمندی را مجموعاً مثبت ارزیابی می کرد و اجرایش را بهتر از عدم اجرای طرح می دانست، او نه تنها با حذف یارانه مالکان خانه ها و خودروهای گران قیمت موافق بود، بلکه می گفت با توجه به یارانه ای که روی بنزین داده می شود باید یارانه نقدی تمام کسانی که خودرو دارند نیز حذف شود. دکتر قدیری ابیانه می گوید که به جای این که برای باک خودروها یارانه بدهیم می توانیم پول کشور را در موارد مفیدتر هزینه کرد. دکتر قدیری ابیانه در جایی به قانون مجلس نیز انتقاد وارد کرد که با توضیح دکتر قادری مشخص شد دکتر قدیری ابیانه قانون را با دقت مطالعه نکرده اند و با این وجود همچنان براساس همان اشتباه خودش (در این که می گفت قانون می گوید سالانه 20 درصد بایدقیمت ها آزاد شود) مجلس را مورد انتقاد قرار می داد. یکی از مواردی که نمود خاصی داشت دخالت دکتر قدیری ابیانه در مجادله دکتر راغفر و دکتر پژویان بود که دکتر راغفر، دکتر پژویان را ناآگاه و غیرمطلع معرفی می کرد که در این شرایط دکتر قدیری ابیانه ورود کرده و دکتر پژویان را از بزرگترین کارشناسان اقتصاد کشور معرفی کردند.

دکتر میدری در همان ابتدای بحث به صورت صریح و قاطع نظر دولت را اعلام کرد؛ او گفت که اصولاً دولت بانک اطلاعاتی دقیقی برای حذف سریع 3 دهک از هدفمندی ندارد و حتی در صورت جمع آوری اطلاعات بیشتر طی 3 ماه آینده، در نهایت تنها 700 هزار نفر را می توانند به عنوان طبقه ثروتمند شناسایی کنند، اصولاً او معتقد نیست که 3 دهک از کشور مرفه و ثروتمند باشند.

 در نهایت دکتر راغفر و دکتر پژویان که در خلال برنامه نیز به یکدیگر پیشنهاد دوئل اقتصادی کرده بودند به بخش مناظره دونفره راه یافتند. دکتر راغفر به شدت اعتقاد دارد که هرچه زودتر باید این روند توزیع یارانه قطع شود و یارانه نقدی تنها به افراد مستضعف تخصیص داده شود ولی دکتر پژویان شناسایی و طبقه بندی سطح اقتصادی مردم را اصولاً غیر ممکن می داند، دکتر راغفر افزایش قیمت ها و افزایش میزان نقدی توزیع یارانه ها را موجب یک حرکت مارپیچی می داند که در هر مرحله و در نهایت تأثیر همدیگر را خنثی کرده و هرگز به نقطه مطلوب پایانی نخواهند رسید ولی دکتر پژویان ادامه ی روش موجود را به شرط کاهش هزینه های دولت مفید دانسته و حمایت فوری از تولید را لازم می داند، او همینک نیز امکان ورود صنایع و تکنولوژی های کم مصرفتر را میسر دانسته و با توجه به احتمال کاهش تحریم ها در وارد کردن این صنایع، کاهش هزینه های دولت و تولید را میسر می داند.

در نهایت مناظره ی دونفره ی دکتر پژویان و دکتر راغفر با رأی 3 برابری دکتر راغفر نسبت به دکتر پژویان تمام شد که به نظر اینجانب، این رأی ناشی از انتقادات دکتر راغفر به نحوه اجرای هدفمندی و حمایت دکتر پژویان از نحوه اجرای این طرح بود و هرگز نمی توان گمان کرد که این رأی به معنی موافقت مردم با حذف 7 دهک از یارانه بگیران باشد.

مسلماً ادامه ی هدفمندی یارانه ها با این شرایط دشوار و چه بسا ناشدنی است که به همین منظور از شما دعوت می کنم به مطلب اخیرم با عنوان "پیشنهادی برای عبور از وضعیت فعلی هدفمندیتوجه فرمایید.

در کنار اهمیت دادن به بحث هدفمندی یارانه ها باید توجه داشت که این مسئله به تنهایی موجب بروز مشکلات کشور نبوده است و چنین تفکری موجب بیراه رفتن خواهد شد، یقیناً مشکلات دیگری در خنثی شدن فاز اول هدفمندی یارانه ها و حتی عقب نشینی از وضعیت قبل از هدفمندی، موثر بوده اند که تیتر وار به آنها اشاره می کنم:

1- تحریم ها که باعث کاهش درآمد ارزی کشور گردیده و موجب شدند تا توان دولت در مدیریت کشور و به خصوص تأمین ارز مورد نیاز کشور برای تأمین نیازهای اولیه مردم و تولید با مشکل مواجه شود.

2- وابستگی دولت به درآمد نفتی از مواردی بوده که همواره مورد انتقاد همه مسئولان بوده است و عملاً هیچ کار شایسته ای نیز در خصوص فاصله از این روند صورت نگرفت.

3- علاوه بر یارانه، مالیات یکی از ابزارهای افزایش عدالت اجتماعی است، لیکن هر دوی این موارد بر بستری به نام اشراف دولت بر اطلاعات اقتصادی کشور قابل تحققند و متأسفانه تاکنون دولت ها به فکر تأمین بسترسازی برای پرداخت هدفمند یارانه و دریافت هدفمند مالیات نبوده اند که این مسئله موجب کاهش درآمد و افزایش هزینه ها گردیده است.

4- عدم مدیریت صحیح دولت بر میزان و جریان نقدینگی که منجر به ورود نقدینگی به بخش های تورم زا مانند مسکن، خودرو، سکه و بدتر از همه ارز گردید که این مسئله در کنار کمبود عرضه ارز، موجب افزایش چشمگیر قیمت ارز و در نتیجه عقب نشینی در آزادسازی قیمت ها و هدفمندی یارانه ها گردید.

مطالب مرتبط:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۲ ، ۱۹:۵۱
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

برنامه مناظره عصر جمعه این هفته شبکه یک، به موانع اصلی ازدواج می پرداخت که متأسفانه جز بخش اول مناظره، موفق به مشاهده سایر بخش های آن نشدم و از این لحاظ از نقد و تحلیل برنامه عاجزم، لیکن نظر شخصی ام را در خصوص سوال اصلی برنامه به این شکل تقدیم می کنم:

اگر بخواهیم ریشه مشکلات ازدواج را دریابیم همانطوری که حدود 80 درصد بینندگان این برنامه، عوامل اقتصادی را مانع اول ازدواج اعلام کردند، در نگاه اول، باید عوامل اقتصادی را مانع اصلی ازدواج قلمداد کنیم، چرا که حل مشکلات تأمین مسکن، جهیزیه، هزینه ازدواج، مهریه و ... هیچکدام بدون پول میسر به نظر نمی رسد، اما آیا این مشکلات براستی اقتصادی هستند؟! این که زن و شوهر حتماً در ابتدای زندگی باید در ملک شخصی خود زندگی کنند آیا یک مشکل اقتصادی است؟! این که جهیزیه دختر را باید به صورت کامل مهیا نمود و چنین توقعی در دختر و داماد نهادینه شده است یک مشکل اقتصادی است؟! آیا این که زن و شوهر حتماً باید برای ازدواج تالار کرایه کنند و به کلی میهمان غذا بدهند و ماه عسل بروند یک مشکل فرهنگی نیست؟! آیا این که مهریه را باید تا آنجا که می شود بالا گرفت که دیگر کسی هوس ازدواج نکند یک مشکل فرهنگی نیست؟! آیا بسیاری از رسم و رسومات پرهزینه و بی فایده در ازدواج ریشه اقتصادی دارند؟!

همانطوری که در بالا می بینید بخش زیادی از مشکلات اقتصادی که بهانه ی عدم ازدواج بسیاری از جوانان است در واقع ریشه در ضعف فرهنگی و عادات اشتباه فرهنگی ما دارد که نه با فرهنگ ملی و نه با فرهنگ اسلامی ما و حتی نه با فرهنگ غربی هیچ تطابقی ندارد. مسابقه ی خانواده ها در خرج تراشی برای طرف مقابل به مرور به یک جنگ تسلیحاتی شبیه شده است که هیچ کدام از طرفین دوست ندارند در این زمینه از طرف مقابل عقب بماند و هر هزینه ی بیشتر را به مثابه یک غنیمت جنگی تصور می کنند.

در کنار مشکلات اقتصادی که ریشه فرهنگی دارند، مشکلات فرهنگی خاصی نیز وجود دارند که نمی توان از آنها چشم پوشی کرد، بسیاری از این مشکلات و موانع حاصل تهاجم فرهنگی غرب و دور شدن از فرهنگ خانواده دوستی سنتی ایرانی است. تهاجم فرهنگی از جامعه و دوست و فامیل و ماهواره و حتی صداوسیما به خانواده هر کسی نفوذ می یابد و ما بدون این که بدانیم تا خرخره از این خوراک ضدخانواده میل می کنیم. وقتی که ازدواج به یک زندان تشبیه می شود، وقتی که زندگی مجردی یک زندگی راحت و بی دغدغه تبلیغ می شود، وقتی که ازدواج تنها عامل ارضای غریضه جنسی تلقی نمی شود، وقتی که خانواده های کم جمعیت حاضر به دوری از فرزندانشان نمی شوند، وقتی که خیانت در ازدواج یک امر شایع ترویج می شود، وقتی که خانواده ها فرزندان شان را به لحاظ روحی برای ازدواج آماده نمی کنند، وقتی که دختران و والدین شان به تحصیل بیش از داشتن خانواده تمایل نشان می دهند، وقتی که هیچ خانواده ی نوپایی حاضر به زندگی در خانه ی پدر و مادر نیستند، نمی توان عوامل فرهنگی را مانع اصلی ازدواج تلقی نکرد.

البته مشکلات اقتصادی نیز عامل مهمی است که نباید از آن چشم پوشید، بیکاری، درآمد پایین، اجاره بهای بالا، تورم های پیشرونده نسبت به درآمد، عواملی نیستند که چندان به فرهنگ افراد ربطی داشته باشد و در عین حال، حداقل امکان ازدواج را نیز به غیرممکن نزدیک می سازد. تنها در صورتی که کسی یک شغل با درآمد متوسط برای اجاره ی یک مسکن نقلی و الزامات اولیه زندگی (غذا و لباس) را نداشته باشد و راغب به ازدواج هم باشد، می توان عامل اقتصادی را مانع ازدواج قلمداد نمود که البته در شرایط اقتصادی حاضر، نمی توان این عده را نادیده انگاشت، اگر چه بسیاری از افراد حتی اگر مقدمات ضروری ازدواج را نیز داشته باشند به دلایل فرهنگی که در بالا ذکر شد، آن را به تأخیر خواهند انداخت.

نتیجه: اگر چه مشکلات فرهنگی عامل اصلی بالارفتن سن ازدواج هستند، لیکن با توجه به این که اصلاحات فرهنگی و فرهنگسازی بسیار دشوار و زمان بر هستند، به نظر می رسد دولت باید درکوتاه مدت روی حل موانع اقتصادی ازدواج، برنامه ریزی جدی کرده و ضمن آن، برای رفع موانع فرهنگی ازدواج نیز با انسجام و استمداد از سایر نهادهای فرهنگی نیز گام بردارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۲ ، ۰۰:۲۰
سیاوش آقاجانی