انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مذاکرات هسته ای» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


امریکا

از یک سو ایران برای مذاکرات ژنو 2 به درخواست آمریکا دعوت نمی شود و از یک سو مقارن با آن، آقایان ظریف و عراقچی دلیل اصلی عدم سرعت در پیشرفت مذاکرات را مباحث حاشیه ای و پیچیده کردن مذاکرات از سوی طرف مقابل می شمارند و جمع این دو با اصلِ حفظ منافع اسرائیل از سوی آمریکا، یک نتیجه را حاصل می کند:

به نظر می رسد آمریکا، ایران را در پشت میز مذاکره ی هسته ای آسیب پذیرتر از سایر صحنه ها یافته است و حتی المقدور تمام مباحث را به همان میز منتقل خواهد کرد. نحوه ی تعامل ایران در این مدت طوری بوده است که طرف مقابل میز تحریم (یا همان هسته ای) را نقطه ضعف ایران برداشت نموده است، مسئله ای که در صورت عدم هوشیاری مسئولان و مذاکره کنندگان ایرانی می تواند نقاط قوت و امتیازات راهبردی ما را به برگ های سوخته تبدیل سازد. آنچه که باعث شده است تا این مسئله از سوی آمریکا در دستور کار قرار گیرد در چند دلیل می تواند تحلیل شود:

1- اصرار مذاکره کنندگان ایرانی به مخفی ماندن محتوای مذاکرات باعث شده است تا عملاً رسانه ها، مردم و حتی نمایندگان مردم قادر به دسترسی به مسائل نباشند و قدرت چانه زنی رسانه ای و پشتوانه ی نظرات مردمی از منافع ملی برداشته شود، پس پستوی مذاکرات هسته ای هم اکنون به زعم آمریکایی ها گوشه ی رینگی برای هیأت مذاکره کننده ی ما مبدل شده است، گوشه ی رینگی که خود مذاکره کنندگان ایرانی هم گویا از حضور در آن ابایی ندارند!

2- ممکن است برخی بگویند مگر در توافق هسته ای یا این 4 ماهه چه اشتباهی رخ داده است؟ که پاسخ ساده است، این که توافق نامه ای منعقد شود تا در طول این مدتِ گذار، به توافق جامع برسیم چیز خوبی است اما متأسفانه آنچه شاهدیم این است که این توافقنامه آنطور که دقیق و شفاف باشد منعقد نشده است و طرف مقابل با گنجاندن  لفظ "تحریم های هسته ای" در متن توافق، عملاً راه افزایش تحریم های با بهانه های دیگر مانند حقوق بشر را بازگذاشته است که اگر جز این بود در برابر تحریمهای خزانه داری دولت آمریکا، مذاکره کنندگان ما روح مذاکرات را از متن آن مجزا نمی دیدند و طوری توافق را می نوشتند که خدشه به روح توافق، خدشه به نص آن نیز تلقی گردد و یا این که گام به گام بودن اجرای توافق در همان توافق باید درج می شد نه این که حالا به ما بگویند اول شما همه ی تعهدات را انجام بدهید تا بعد ما حالا ببینیم... کذا فکذا.

3- اگر چه طرف غربی بر گزینه های متعددِ هرچند پوشالی روی میز اصرار دارد، اما مذاکره کنندگان ما تنها و تنها یک راه، که آنهم توافق است را راه حل مشکلات می دانند، مسئله ای که متأسفانه ماه ها قبل از انتخابات تا حین و پس از آن در گفتمان شخص آقای روحانی و حامیان ایشان وجود داشته است و اکنون حساسیتی بیش از قبل نیز پیدا کرده است، چرا که بحث توافق به منزله ی یک مسئله ی حیثیتی نمود یافته است و دولت عدم تحقق این شعار اصلی را خدشه به اعتبار آرایش تلقی می کند، چرا که این گفتمان در برابر گفتمان مقاومت مبنی بر اتکا به قدرت درونزای کشور، قدعلم کرد و گذشتن از خیر توافق عملاً صحه گذاری به گفتمان مقاومت تلقی می گردد و این مسئله باعث می شود که سایه ی سنگین اصل حفظ حیات توافق، از اصل حفظ عزت و منافع ملی بلند تر گردد.

4- قدرت یافتن سوریه به عنوان محور مقاومت در صورتی که با مانور دیپلماتیک ایران همراه شود منتج به یک جمع هندسی می گردد و تبعاتی به مراتب فراتر از 2 شریک سیاسی را به نمایش می گذارند، این مسئله باعث می شود تا آمریکا در حمایت از کلانترش این دو شریک را در کنار یک میز مذاکره ننشاند و از نمایش قدرت شان ممانعت کرده و جدا جدا هریک را وجه المصالحه دیگری و حفظ منافع اسرائیل قرار دهد و در این میان آن کسی که متضرر می شود کل مقاومت خواهد بود.

ایران سوریه

5- حال که رهبر معظم انقلاب با اعلام اعتماد به مذاکره کنندگان ایرانی ایشان را مورد حمایت قرار داده است تا با امید به فضل خدا و در حالی که امیدواریم (به فرموده ی مقام معظم رهبری) به اذن الهی دچار آسیب نشویم، نسخه ی معجزه گر مذاکره!! آزمایش شود و در این مسئله نیز جز ترسیم خط قرمز دخالتی نمی کنند، به نظر می رسد آمریکا نیز انگل وار سعی می کند از این شرایط کمال سوءاستفاده را بنماید و فضای مبهم داخل ایران را به نفع خود تمام کند که البته گریز از شر مجالست با دشمنی اینچنین خونی، با فضل و اذن خدا میسر است و البته تدابیر مسئولان هم می تواند بخشی از فضل خدا باشند.

نتیجه: به نظر می رسد در شرایط حاضر هیأت مذاکره کننده و دولت باید بیش از پیش بر جزئیات مذاکرات و دقت بر کلمات و اصطلاحات وسواس داشته باشند و با عدم اصرار بر مخفی بودن محتوای مذاکرات، خودشان را از پشتوانه ی مردمی و رسانه ای و نخبگانی در جهت افزایش فشار بر طرف مقابل محروم نکنند و این که گزینه های دیگر روی میز ایران مانند مقاومت و قدرت دفاعی و نظامی را برجسته نمایند و این که آثار عملکردی دولت باید به صورت چشمگیر حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی و تقویت قدرت دفاعی را نشان دهد و دیگر این که اگر طرف مقابل اصرار دارد که از حفره های توافقنامه استفاده کند ما هم باید روی این حفره ها قدرت مانور داشته باشیم. بحث دیگر این که نباید گذاشت برداشتِ زیرکانه طرف مقابل از اقدام گام به گام، موجبِ کشته شدن زمان به ضرر ایران شود، بلکه باید طولانی تر شدن مذاکراتِ مقدماتی به بیش از 6 ماه، اولاً حتی المقدور غیر عملی و ثانیاً حداقل به ضرر هر دوطرف و یا به ضرر هیچکدام تمام شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۰۰:۵۰
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم


این مطلب دقیقاً 2 ماه پیش در همین وبلاگ منتشر گردید و در سایتهای مختلفی با توجه به مواردی که در بحث مذاکرات هسته ای رخ داده است و اهمیت مسئله، با اجازه ی مخاطبان عزیز بازنشر می کنم: 

اگر چه مذاکرات دیپلماتیک به لحاظ تخصصی ابعاد بسیار فنی و گسترده ای دارد، لیکن در فرهنگ اسلامی ما، آنچه که در دیپلماسی باید رعایت شود فقط این نکاتِ فنی نیست. نکات فنی دیپلماتیک در مذاکرات، با نگاهی علمی و براساس منافع ملی صورت می گیرد، لیکن در کنار این مبانی عقلی و فنی، مسائلی پیش می آید که نگاه قرآن به آنها با نگاه فنی و دیپلماتیک متفاوت و بعضاً در تضاد کامل است.

خداوند در قرآن کریم، دستوراتی را در خصوص نحوه مناسبات فردی و اجتماعی با سایر افراد و ملتها را می دهد و بعضاً باب مصالحه و مذاکره را باز می گذارد و یا می بندد و یا اجازه مانور محدود روی آنها را می دهد و در قبال این مسئله، خود را مکلف و متعهد به کمک و یاری به مومنان معرفی می کند،‌ سیره ی پیامبر اکرم و ائمه ی اطهار نیز نشان می دهد که ایشان اصول اسلام را حتی به قیمت شهادت، سختی و محاصره اقتصادی خود، خانواده و دوستانشان می پذیرفتند و بعضاً با توکل و عمل به همین دستورات، حتی با توانی کمتر از دشمنان به پیروزی های قاطع می رسیدند که نبردهای اولیه پیامبر اکرم با کفار پر از این موارد بوده و حتی خداوند در قرآن کریم صراحتاً از کمک با نیروهای ویژه خود به مومنان سخن می گوید که چند مورد از آنها را ذکر می کنم:

«إن ینصرکم اللّه فلا غالب لکم وإن یخذلکم فمن ذا الذی ینصُرُکُم من بعده وعلی اللّه فلیتوکَّل المؤمنون» (سوره آل عمران - آیه 160)

اگر خداوند شما را یاری کند پس هرگز کسی بر شما چیره نخواهد شد، و اگر خداوند دست از یاری شما بردارد، پس چه کسی شما را یاری خواهد کرد؟! باید مؤمنان تنها بر خداوند توکل کنند.

«وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّهٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» (سوره‌آل عمران - آیه‌123)

خداوند شما را در جنگ بدر یاری کرد و بر دشمنان خطرناک پیروز ساخت در حالی که شما نسبت به آن‌ها ناتوان بودید. پس از خدا بترسید تا شکر نعمت او را به‌جا آورده باشید.

«لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَواطِنَ کَثِیرَهٍ وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ» (سوره‌توبه - آیه 25)

خدا شما را در جاهای زیادی یاری کرد و در روز حنین (نیز یاری کرد).

«اذ تستغیثون ربکم فاستجاب لکم انی ممدکم بالف من الملائکه مردفین* و ما جعله الله الا بشری و لتطمئن به قلوبکم و ماالنصر الا من عند الله ان الله عزیز حکیم» (سوره انفال - آیات 9 و 10)

به خاطر بیاورید زمانى را ( که از شدت ناراحتى در میدان بدر ) از پروردگارتان تقاضاى کمک مى کردید و او تقاضاى شما را پذیرفت و گفت من شما را با یک هزار از فرشتگان که پشت سر هم فرود مى آیند یارى مى کنم. ولى خداوند این را تنها براى شادى و اطمینان قلب شما قرار داد و گرنه پیروزى جز از طرف خدا نیست و خداوند توانا و حکیم است.

«اذ یغشیکم النعاس امنة منه و ینزل علیکم من السماء ماء لیطهرکم به و یذهب عنکم رجز الشیطان و لیربط علی قلوبکم و یثبت به الاقدام* اذ یوحی ربک الی الملائکه انی معکم فثبتوا الذین ءامنوا سالقی فی قلوب الذین کفروا الرعب فاضربوا فوق الاعناق و اضربوا منهم کل بنان» (سوره انفال - آیه 11 و 12)

 (و به خاطر بیاورید ) هنگامى را که خواب سبکى که مایه آرامش از ناحیه خدا بود شما را فرو گرفت و آبى از آسمان براى شما فرو فرستاد تا با آن شما را پاک و پلیدى شیطان را از شما دور سازد و دلهاى شما را محکم و گامها را با آن ثابت دارد. موقعى را که پروردگارت به فرشتگانى وحى کرد من با شما هستم، پس کسانى را که ایمان آورده اند ثابت قدم بدارید. بزودى در دلهاى کافران ترس و وحشت مى افکنم، و بر فراز گردن هاشان بزنید و سر انگشتانشان را قطع کنید.

«یأیها الذین ءامنوا اذکروا نعمة الله علیکم إذ جاءتکم جنود فأرسلنا علیهم ریحا و جنودا لم تروها و کان الله بما تعملون بصیرا» (سوره احزاب - آیه 9)

اى کسانى که ایمان آورده اید نعمت خدا را بر خودتان به یاد آورید در آن هنگام که لشکرهاى عظیمى به سراغ شما آمدند، ولى ما باد و طوفان سختى بر آنها فرستادیم و لشکریانى که آنها را نمى دیدید ( و به این وسیله آنها را در هم شکستیم ) و خداوند به آنچه انجام مى دهید بینا است.

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ» (محمد - آیه 7)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! اگر خداوند را یارى کنید، خداوند نیز شما را یارى مى‏کند و گام‏هایتان را استوار مىگرداند.

 آیاتی که در بالا ذکر شد و بسیاری از آیات دیگر قرآن کریم پر از نمونه های یاری خداوند به مومنان است و برخی از اینها را خدواند به مثابه یک سنت الهی معرفی می کند که تحقق این سنن الهی در عصر معاصر نیز بارها اثبات شده است؛ در دو مقطعی که آمریکا ناوهای جنگی خود را در خلیج فارس مستقر کرده بود و در اوج کری خوانی برای حمله به ایران بودند، امام خمینی و امام خامنه ای قاطعانه می فرمودند که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند و جالب این که همین قاطعیت آمیخته به توکل موجب فرار ناوهای آمریکایی از منطقه می گردید، نمونه ی دیگر این مسئله مقاومت ایران در برابر قطعنامه ها و بیانیه های مختلف شورای امنیت بود که در نهایت غرب را مجبور به قبول مذاکره بدون پیش شرط نمود و بسیاری نمونه های دیگر مانند طوفانی که در طبس به یاری انقلاب آمد و کودتای حساب شده آمریکا را ناکام کرد، ولی این اعتماد به خدا همیشه و در همه مسئولان وجود نداشت، مثلاً در مقطعی که آمریکا به عراق حمله کرد، برخی از سیاسیون و به خصوص اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی (که آن موقع جزء اصلاح طلبان بودند)، آنچنان ترسیدند که مخالفت وزیرامورخارجه وقت با حمله آمریکا را با نوشتن یک بیانیه با حدود 200 امضا محکوم کردند (و گفتند که حالا که جامعه ی جهانی می خواهد صدام را ادب کند، ما چرا دخالت کنیم و خودمان را به خطر بیندازیم) و در آن دوره، خلأ ایمان و توکل به خداوند و اعتماد به دستورات، تعهدات خداوند، در مسئولان وقت محسوس بود که منجر به عقب نشینی هایی در سیاستهای خارجی کشور گردید و این مسائل نشان می دهد در کنار محاسبه ی عقلانی مسائل، باید برای یاری و وفای به عهد خداوند در یاری به مومنان نیز حساب ویژه ای باز نمود، مسئله ای که در مذاکرات هسته ای اخیر نیز اگر فراموش شود، خودمان را از فضل خدا محروم کرده ایم.

حق گویی، دفاع از حق و حمایت از مظلوم، از تکالیف مومنان به شمار می رود، لیکن نگاه فنی و صرف دیپلماتیک ممکن است موجب شود تا دیپلمات ها به میزان کمرنگی ایمان و توکل خود، از حق گویی دست برداشته و حتی آن را وارونه جلوه دهند و این مسئله ای است که جز با نگاه الهی و خوش بینانه و اعتماد به فضل الهی اصلاح نمی شود. شاید برخی به این مسئله اشکال کنند و جایگاه کیاست و تقیه مومنان را در بحث حقیر مفقود بدانند، لیکن به نظر می رسد این افراد درک غلطی از تقیه و کیاست دارند، چرا که با نگاه به سیره ی اهل بیت که یقیناً در اوج کیاست و شناخت از مفهوم تقیه بوده اند، می توان مفاهیم کیاست و تقیه را به درستی درک کرد، چرا که هرگز ائمه ی ما به بهانه کیس بودن و یا تقیه، اصول را واننهادند و اگر باب برقراری حکومت اسلامی، جهاد و مبارزه را بسته می یافتند، حداقل با گفتار و یا رفتار خویش یاری کننده حق بودند و یقیناً همین مسئله بود که موجب شهادت مظلومانه ایشان می گردید.

امیدوارم دیپلمات های ما که از طرف این انقلاب و نظام با آمریکا و غرب مذاکره می کنند، به تعهدات خداوند در خصوص یاری به مومنان وقوف داشته باشند و فقط معیارهای فنی دیپلماسی را در تفاهمات خود مد نظر قرار ندهند، بلکه اصول الهی و چارچوب های سنن الهی در یاری مومنان را اصل قرار داده و در تصمیم گیری ها و توافقات، فقط به عقل مادی و اصول فنی دیپلماسی تکیه نکنند که اگر تاکنون چنین کرده بودیم، چیزی از انقلاب اسلامی باقی نمی ماند.

این مطلب در عمارنامه ، حرف تو ، تارود ، صدای سراب، روشنا ، شبکه اطلاع رسانی دانا ، ثبیر ، ..... منتشر گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۰۰:۴۷
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۴۵ ق.ظ

مردابِ خوشبینی به دشمن

بسم الله الرحمن الرحیم



با افزایش تحریم های جدید خزانه داری آمریکا علیه ایران دو تحلیل مختلف شنیده می شود که برخی می گویند این تحریمها ناقض توافقنامه است ولی دولت می گوید که با روح توافقنامه در تضاد است ولی موجب مرگ آن نمی شود که در این میان، ادعای دولت دچار یک تناقض آشکار و سنگین است، به راستی اگر توافقنامه ژنو با دقت نوشته شده است، پس چگونه می توان با افزایش تحریم های بیشتر همچنان نقض نشده باشد؟! و اگر هم خوب و محکم نوشته نشده است و در عین افزایش تحریم ها، همچنان باید برقرار بماند، آنها که آن را بد نوشته اند باید به اشتباه شان اقرار کنند؛ و الا این تناقض قابل حل نیست که هم توافق محکم باشد و هم تحریمها برهم زننده توافق نباشند؟! لااقل اگر دولت می خواهد تحریم های جدید را ناقض توافقنامه نداند و به توافقنامه همچنان پایبند باشد، صراحتاً باید از اشتباهش در پذیرش چنین قطعنامه ای عذر بخواهد.

آقای ظریف بعد از تحریم های جدید با جناب کری تماس گرفته اند و اعلام نارضایتی کرده اند ولی آیا یک اقدام شدید عملی می تواند با یک اظهار نارضایتی شدید خنثی شود؟! آیا آقای کری و مسئولان وقت آمریکا در برابر چنین واکنشی جسورتر نمی شوند؟! آیا تماس های مکرر جناب ظریف با کری برای همین اعلام نارضایتی بوده است یا قرار بود که این تماس ها به رضایت و تعامل ختم شوند؟! به راستی این گونه تماس های بین رده های بالای دولت با مسئولان آمریکایی در زمانی که ایشان اینچنین در قبال توافقهای شان، بی تعهد نشان می دهند می تواند توجیه پذیر باشد؟! آیا اصولاً ما با آمریکا رابطه برقرار کرده ایم که به جای "مرگ بر آمریکا" به صورت مستقیم اظهار نارضایتی کنیم؟! همین؟!

به نظر می رسد دولت ایران بیش از این که نگران منافع ملی و عزت ایران اسلامی باشد از این ناراحت است که ظرف مدتی کمتر از 4 ماه رویای مذاکره و توافق با آمریکا باطل می گردد، در حالی که منافع و عزت ملی حکم می کند شخص آقای روحانی مرد و مردانه به خائن بودن طرف مذاکره اقرار کند، و از مورد شماطت واقع شدن به خاطر تصور اشتباهش در کلید دانستن مذاکره با آمریکا نترسد، دولت باید بداند که دست و پا زدن در این مرداب، یعنی مرداب خوش بینی به دشمن تنها موجب بیشتر فرو رفتن دولت می شود و بدترین اشتباه این که در همین مرداب منتظر دست کمک چدنی دشمن نیز باشیم و بهترین کار این است که دولت با انتقاد از این که طرف مقابل به تعهداتش پایبند نبوده است خودش را دیگر متعهد به این توافق نداند و گرنه چنین دشمن خبیثی یقیناً با هر تماس روحانی یا ظریف بیشتر به موثر بودن رفتارش پی می برد.

نظر مقام معظم رهبری قبل از انتخاب آقای روحانی این بود که آمریکا و مذاکره با او مشکلات ما را حل نخواهند کرد ولی پس از انتخاب آقای روحانی، به احترام رأی مردم، با تجویز نرمش قهرمانانه به دولت اجازه داد در آزمودن شعاری که رهبر به آن امید نداشتند، وارد شود و همه گونه حمایتی نیز از دولت نمود تا هم به ایشان کمک کرده باشد و هم در صورت عدم تحقق این شعار، بعداً تردید و حرف و سخنی نباشد؛ دولت هم موفق به عقد یک توافق شد ولی همانطوری که قابل مشاهده است طرف مقابل به این توافق پایبندی نشان نمی دهد و عملاً فرصتی که برای شناخت دوباره دشمن داده شد خیلی زود مفید واقع می شود، اینک که خیانت و عدم پایبندی طرف مقابل به توافقنامه برای دولت و مردم و حتی سایر کشورهای دنیا قابل مشاهده است، به راستی چه دلیلی وجود دارد که دولت همچنان راهی را که رهبری از همان اول به آن بدبین بودند را با همان اصرار به پیش ببرند؟! آیا هنوز می توان به نرمشی که قهرمانانه باشد امید داشت؟! آیا دولت گمان نمی کند که دفترچه نرمش قهرمانانه را باید ببندد و به کتاب مقدس مقاومت و ایستادگی روی بیاورد؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۰۰:۴۵
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۴۱ ق.ظ

تشدید تحریمها، پایانی بر رویای کلید

بسم الله الرحمن الرحیم

با افزایش روزافزون تهدیدهای نظامی و اقتصادی آمریکا و جسارتهای کلامی نسبت به کشور، مردم و مسئولان ایران، آن هم تنها کمتر از یک ماه بعد از توافقنامه هسته ای ژنو 3، به نظر می رسد تاکتیک مقام معظم رهبری در رخصت بیدار شدن به برخی مسئولان، نخبگان و حامیان شان، خیلی زودتر از موعد مقرر به نتیجه برسد.

رهبر معظم انقلاب همواره و به خصوص قبل از انتخابات 92 که برخی مدافعان فرهنگ مذاکره، راحت ترین وحتی تنها راه حل مشکلات کشور را در رفع تحریم ها و رفع تحریم ها را در مذاکره مستقیم با آمریکا متصور بودند، به شدت در رد این نظریه تلاش کردند تا گفتمان مقاومت دچار تضعیف نگردد، ایشان رفع تحریم ها و خنثی کردن آثار آنها را تنها با اقتصاد مقاومتی، جهاد اقتصادی، تولید ملی بر پایه سرمایه و کار ایرانی، اصلاح الگوی مصرف و به طور خلاصه در استفاده از توان درونزای کشور میسر می دانستند، لیکن متأسفانه گفتمان مقاومت به صورت ناقص اجرا شد و سیاست خارجی مقتدرانه کشور با سیاست های داخلی مقاومتی همراه نگردید و مدافعان فرهنگ مذاکره ازاین عدم هماهنگی بین سیاست های خارجی و داخلی سوءاستفاده کردند و مشکلات کشور را پای گفتمان مقاومت نوشتند تا فرهنگ مقابل آن، یعنی مذاکره رأی بیاورد.

مطمئناً یادتان نرفته است که در مناظره ی بین نامزدهای ریاست جمهوری 92، بیشترین و داغترین بحث در تأیید یا رد گفتمان مقاومت بود که اکثریت غالب نامزدها بر آن گفتمان تاختند تا عدم گردش چرخ اقتصاد به گردن گردش سانتریفیوژها و بی تدبیری در مذاکرات بیفتد.

بالاخره گفتمان مذاکره رأی آورد و رهبری خیلی سریع وارد عمل شدند تا مثل انتخابات 88 که از رأی مردم دفاع کردند، این بار نیز از خواست مردم یعنی ورود جدی تر به مذاکرات جامه ی عمل پوشانده شود و حتی با بکاربردن عبارت نرمش قهرمانانه مسیر مذاکره را از مسیر سازش جدا نمودند و در حین مذاکره نیز از هیأت مذاکره کننده به عنوان فرزندان انقلاب یاد کردند تا برای نخبگان دلسوز گفتمان مذاکره و حامیان ایشان فرصتی برای آزمودن چیزی که شاید به زعم رهبر معظم انقلاب و حامیان گفتمان انقلاب بارها آزموده شده بود ایجاد شود؛ حتی رهبر انقلاب در کنار حمایت از مذاکره کنندگان و مصئون داشتن ایشان از برچسب سازشکار، مدام بر بدبینی به طرف مقابل تأکید کردند تا همگان نظر رهبری را در خصوص به نتیجه رسیدن مذاکرات بدانند.

در این مدت که مجوز نرمش قهرمانانه صادر شد، فارغ از برخی شقشقیه ها، حامیان واقعی گفتمان مقاومت به تکلیف خود عمل کردند و نصایح رهبری را در دستور کار قرار دادند تا فرصت مذکور برای حامیانش محقق شود و این فرصت را علی رغم ناامیدی به آن و علی رغم احتمال خدشه به مصالح ملی تحمل کردند و به قول رهبر معظم انقلاب به فضل خدا امیدوار ماندند تا خسارتی در کنار این اتمام حجت، متحمل نشویم؛ اگر چه ما خودمان را برای تحمل طولانی تر این شرایط و برای مشخص شدن کینه ی شتری و خوی ناجوانمردانه آمریکا و غرب نسبت به ایران آماده کرده ایم، اما علائمی مانند در دستور کار قرار گرفتن افزایش تحریم ها و تشدید تهدیدها و اذعان به برنامه ی حذف کامل حقوق هسته ای ایران، همگی از نقض زودهنگام توافق ژنو 3 خبر می دهد؛ در واقع خیلی زودتر از آنچه که ما فکر می کردیم، بطلان مذاکره پذیر بودن شمریان زمان که آب را بر لشکر ولی زمان بستند، محقق خواهد شد و چیزی که تقریباً به دیر و زود بودن تحقق آن یقین داشتیم خیلی سریع به اثبات می رسد.

هرچه از تأکید رییس جمهور بر مذاکره محوری در زمان نامزدی و پس از آن گذشتیم، دیدیم که لحن آمریکا و غرب در مواجهه با ایران بدتر و بدتر شد و طولانی تر شدن این رویه، بیشتر به وجهه کشور ضربه زد و به همین لحاظ هرچه زودتر دولت و مردم به این نتیجه برسند که دشمن قابلیت مذاکره ندارد و حتی حضور با او گرد یک میز او را جسورتر و طلبکار می کند، زودتر به حرکت در مسیر درست تر روی می آورند؛ امیدوارم دولت یازدهم حالا که فرصتی که می خواسته را بدست آورده است و راه مورد نظرش را آزموده است، تنها به اندازه ای که از این راه امیدواری باقی مانده روی آن حساب کند و برنامه هایش را بر پایه ی افزایش مقاومت داخلی و انسجام قدرت درون زای کشور و مردم مبتنی سازد، امیدوارم دولت به جای صحبت کردن از خالی بودن خزانه ها و انبارها و ستودن قدرت نظامی دشمن، هر چه زودتر به تدبیر کشور، دمیدن امید و احترام و تکیه به عزت مردم بپردازد. 

مطلب مرتبط: تحلیلی از مواضع خصمانه اخیر آمریکا+پیشنهاد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۰۰:۴۱
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۷ ق.ظ

تحلیلی از مواضع خصمانه اخیر آمریکا+پیشنهاد

بسم الله الرحمن الرحیم


در این چند روزه تعداد سخنرانی های مسئولان آمریکایی در خصوص توافقنامه ژنو، هدف نهایی آن، محدودیت گزینه های تحریمی و نظامی، نقش تحریم در انتخاب جناب روحانی و یادآوری روحیه مقاوم مردم و انقلاب ایران، شتاب عجیبی یافته است که نمی توان به این مسئله نپرداخت:

1-  دقت در محل بیشتر این سخنرانی ها که در جمع صهیونیست ها ایراد شده است نشان از این دارد که آمریکا به واسطه ی توافق ژنو به شدت تحت فشار بوده و همچنان شدت انتقادات و سوالات صهیونیست ها کاهش نیافته و آمریکا در صدد کسب رضایت ایشان است که این مسئله نشان می دهد که هنوز مثل همیشه نمی توان و نباید روی کشوری که کلانترش اسرائیل است حساب کرد.

2- دو نقطه قوتی که آمریکا از گفتگوهای پس از توافق ژنو 3 در برابر گفتگوهای قبلی می شمارد، تأکید روی این دارد که حداقل 6 ماه جلوی پیشرفت هسته ای گرفته شده است و دیگر این که فشار تحریم ها نیز عملاً کاهش نیافته است که این مسئله بزرگترین اعتراف در تأیید شیوه ی مذاکرات قبلی است که فعلاً با تاکتیک نرمش قهرمانانه به منظور اغنای ذهن مردم عزیز و اتمام حجت بر مدافعان گفتمان مذاکره در ازای شانس ناچیز توافق، در دستور کار قرار گرفته است.

3- توقف پیشرفت هسته ای ایران در بحث هسته ای در کنار عدم توقف تحریم های اصلی، اگر چه با عدم تشدید تحریم های سخت تر همراه شده است، لیکن نشان از عزم دشمن بر طولانی کردن دوره 6 ماهه دارد تا هم هنوز یک چماق استفاده نشده موجود باشد و هم یک هویج دور از دسترس.

4- پایین بودن اولین سطح تعیین شده از مذاکره کنندگان برای رسیدن به توافق جامع، در کنار شدت یافتن صحبت های خصمانه و غیردوستانه ی سران آمریکا نشان می دهد که آمریکا بیش از این که به توافق جامع نیاز داشته باشد، به توافق ژنو 3 نیاز داشته است و اگر این مسئله با هوشیاری مسئولان و مذاکره کنندگان ایرانی در جدی نکردن مذاکرات و سطح مذاکره کنندگان همراه نشود، می تواند موجب طولانی تر شدن این 6 ماه گردد، گزینه ای که به یقین بهترین گزینه برای آمریکاست چرا که هم ایران پیشرفت هسته ای نمی کند و هم در فشار تحریم باقی می ماند.

5- در حالی که ایران فقط برای طرف مقابل خود حق اعتمادسازی قائل است اما گویا دشمن تنها مبنای اعتمادش را در حذف کامل توان هسته ای می داند و به این واقعیت اعتراف دارد که اگر غیرممکن نبود حتی پیچهای تأسیسات هسته ای را نیز از ایران خارج می کرد.

6- بخش اعظم این سخنرانی های خصمانه تنها چند ساعت بعد از سخنرانی آقای روحانی در 16 آذر و تأکید ایشان بر لزوم احقاق حقوق هسته ای در کنار لزوم پایان دادن تحریم ها و کف زدن حضار و سخنان آقای ظریف در تحقیر توان دفاعی ایران در برابر آمریکا رخ داد که این تقارن، گمانی را در ذهن دشمن تقویت کرده است که آقای روحانی و مردم ایران چشم به پایان تحریم ها دوخته اند و این سخنان و سخنان مشابه مسئولان، به شدت قدرت چانه زنی مذاکره کنندگان را کاهش و جسارت ایشان را در تشدید مواضع خصمانه تشدید می کند.  

7- علی رغم موارد فوق، یکی دیگر از فرضیه ها برای تشدید موضع گیری های خصمانه این است که آمریکا می خواهد با فشار بر ایران ما را به نقض پیش دستانه توافقنامه ژنو3 ترغیب کند چرا که با تحقق آن،‌ آمریکا اجماع بیشتری در به حاشیه راندن ایران و تشدید فشارها ایجاد می کند.

8- اصرار بر این که حتی اگر با ایران به توافق جامع برسد نیز اینقدر در مسائل سوریه و فلسطین مشکل دارد که باید ایران همه ی نگرانی های آنها را رفع کند.

امیدوارم با توجه به مسائل فوق مسئولان به چند نکته توجه نمایند:

اول، این که‌ با اتخاذ مواضع قدرتمندانه و به دور از نمایش هرگونه نقطه ضعفی، غرور و منافع ملی را حفظ نمایند.

دوم، این که به جای ستودن های نابجای دشمن به عنوان "مودب و باهوش" ایشان را دشمنی مکار بداند.

سوم، اگر چه لازم است تا زمانی که دشمن به تعهدش در این 6 ماه مقید است ما نیز متعهد باشیم اما لازم است جدیت مذاکرات و سطح آن تشدید گردد.

چهارم، این که ایران باید دوباره و چندباره و مکرراً برای طرف مقابل توجیه کند که فقط برای طرف مقابل حق اعتماد سازی قائل است و تنها دلیلی توقف موقت و 6 ماهه پیشرفت هسته ای در ایجاد فرصت برای اعتمادسازی است و در صورتی که طرف مقابل از این حد پارافراتر گذاشته و به راه حذف حقوق ایران گام بردارد، ایران نیز هیچ گامی فراتر از حد تکالیف قانونی خون برنداشته و از گامهای داوطلبانه اش در این خصوص پاپس می کشد.

پنجم، ایران ‌ حتماً‌ به دشمن نشان داده شود که ایران به شدت روی وقت کشی حساس است و در صورتی که در این 6 ماه مذاکرات به نتیجه نرسید حتماً پیشرفت هسته ای در دستور کار بوده و گزینه ی بسیار جدی روی میز باشد و برای این منظور باید تأسیسات و دانشمندان هسته ای ما به دقت مورد حراست و حفاظت قرار گیرند.

ششم بحث بسیار مهم و اساسی اقتصاد مقاومتی است، دولت باید در این 6 ماه حقیقتاً با یک گام بزرگ و بلند به سمت اقتصاد مقاومتی قدم بردارد تا طرف مقابل را به جدی گرفتن مذاکرات ترغیب کند، باید در کنار گزینه روی میز پیشرفت هسته ای، گزینه ی اقتصاد مقاومتی را در دست گرفت تا نسبت به تحریم ها مقاومتر شویم، دولت باید بپذیرد که منابع طبیعی، انسانی و علمی ایران عزیز، اینقدر هست که بتواند کشور را عزتمندانه اداره کند، فقط کافی است در کنار حفظ روحیه خستگی ناپذیری و مقاومت دولت قبل، از سوءمدیریت های اقتصادی این چندساله فاصله گرفته و توان کشور به سمت افزایش مقاومت در اقتصاد و مردم هدایت شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۰۸:۰۷
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۴۳ ق.ظ

رسانه های انقلابی دقت کنند

بسم الله الرحمن الرحیم

با شروع مذاکرات، مقام معظم رهبری در چند مورد در خصوص برخی انتقادات و اتخاذ مواضع، تذکراتی دادند که این تذکرات در حصول توافق نقش به سزایی داشتند، یکی از این تذکرات در تأیید هیأت مذاکره کننده بود و تذکر دیگر این بود که کسی مذاکره کنندگان را سازش کار خطاب نکند و در نهایت نیز حصول توافق را تبریک گفتند، اما همچنان برخی رسانه های اصولگرا حتی پا را از مرز انتقاد فراتر گذاشته و تمام تذکرات رهبری را گویا ناشنیده فرض کرده اند، سایت رجانیوز که یک سایت اصولگرای بسیار مهم و پربازدید است متأسفانه از جمله ی این رسانه هاست که علی رغم ارادت قلبی و قبلی به این سایت و حتی سابقه درج لینک برخی مطالبم در آن، همچنان همان خطوط را با درج چنین تیترها و مطالبی دنبال می کند:

3303310031415180375 (647×711)

نکته ای که در همین مدت از سایت رجانیوز در کمال ناباوری مشاهده شد تغییر یکی از خبرهای منتشر شده بود تا مطلبی از آقای دکتر علی اصغر زارعی که با تذکرات رهبری در خصوص اعتماد به مذاکره کنندگان ایرانی همراه بود با تاریخ یک روز قبل از تذکر رهبری در سایت وجود داشته باشد و این در حالی بود که تا قبل از تذکر رهبری خط فکری سایت رجا برخلاف توصیه رهبری بود و این تغییر خط موجب کنجکاوی و کشف اقدام غیراخلاقی سایت رجانیوز گردید، لیکن گویا هزینه های پیش افتادن از رهبری همچنان این سایت را به نتیجه ی منطقی نرسانده است و امیدوارم این مسئله هرچه زودتر اصلاح گردد.

اگر چه برخی از شبهات اصلی مطالب فوق را در مطلب قبلی وبلاگ با عنوان "در حاشیه شبهات وارده به توافق نامه ژنو " را پاسخ گفته ام، اما در خصوص این سایت وزین و سایر رسانه های اصولگرا و انقلابی دو تذکر را لازم می دانم، اول این که در کنار آرمانگرایی، به واقعیاتی من جمله مدیریت اقتصادی ضعیف و اشتباه در چند ساله اخیر، نتیجه انتخابات، خواست مردم و برخی اظهار عجزهای دولت توجه نمایند و دوم این که گوش شان به کلام رهبر باشد، اگر نمی توانند بین آرمانگرایی و واقع بینی یک جمع منطقی و تحلیل اصولی ارائه کنند، لااقل از خط مشی رهبری تجاوز نکرده و در انتقادات و تحلیل های خود دامن خود را به مواردی مانند زیرسوال بردن مذاکره کنندگان، انقلابی بودن ایشان و سازشکار نبودن شان که رهبری از آنها برحذر داشته است آلوده نکنند، ارائه تحلیل جام زهری از مقوله ای که با تأیید و تبریک رهبری همراه بوده است به یقین نشانه انقلابی بودن به شمار نمی رود و بعضاً در جهت تضعیف رهبری قلمداد می گردد، یادمان باشد که اگر برخی نخبگان و بزرگان در مقطعی از خط ولایت دور شدند اولین دلیلش همین تشکیک در صلابت، عدالت، بصیرت و تیزهوشی رهبری بوده است. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۲ ، ۰۷:۴۳
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۴۱ ق.ظ

در حاشیه شبهات وارده به توافق نامه ژنو 3

بسم الله الرحمن الرحیم

در مطلب قبلی از تلاشهایی که برای رسیدن به توافق ژنو3 انجام شد تشکر کردم، در این مطلب نیز قصد دارم در خصوص برخی شبهات فنی که در خصوص توافقنامه مطرح است پاسخ گویم، لیکن قبل از آن لازم می دانم نظر دوستان را به یک مسئله ی مهم جلب نمایم، حقیر این توافق را یقیناً آرمانی و بهترین توافق ممکن نمی دانم، بلکه اعتقاد دارم همانطوری که رهبری فرمودند، آرمانگرایی را باید با واقع بینی همراه نمود و به اندازه توان و قدرت داخلی باید آرمانی فکر کرد و عمل نمود؛ بالاخره در شرایطی که دولت دهم به لحاظ مدیریت اقتصادی و به خصوص مدیریت تحریم ها به خوبی عمل ننمود و قوای سه گانه بخش زیادی از توانشان را خرج اختلافات بی فایده و مضر کردند و در شرایطی که دولت یازدهم از تکرار نابجای عبارات مأیوس کننده و این که خزانه خالی است هیچ ابایی نداشت و در حالی که نیمی از مردم به شعارهای مذاکره محور دولت یازدهم برای حل مشکلات اقتصادی رأی داده بودند، نمی توان منتظر بود که یک توافق آرمانی منعقد شود، بلکه در این شرایط نظر مقام معظم رهبری نیز حفظ خطوط قرمز بود نه حفظ خطوط آرمانی؛ و اما در ادامه به سه شبهه و پاسخ های آنها در خصوص توافقنامه ی مزبور اشاره می کنم:

1- یکی از شبهات مهمی که از سوی منتقدان سرسخت طرح مطرح می شود این است که چرا توافق نامه عدم افزایش تحریم ها را یک امتیاز تلقی می کند و چرا باید در برابر این مسئله که هنوز محقق نشده است ایران امتیاز بدهد که پاسخ حقیر این است که:

اولاً تشدید تحریم ها در صورتی که توافق صورت نمی گرفت برخلاف گزینه نظامی به سادگی قابل حصول بود و چندان دور نبود و اگر اتمام حجت مسئولان ایرانی و فعالیت دولت آمریکا در کنگره نبود، تا همین اکنون محقق شده بود.

ثانیاً این که ما هم در مقابل چنین امتیازی، امتیاز مشابهی داده ایم، یعنی چیزی را که هنوز به آن دست پیدا نکرده ایم را متعهد شدیم که دست پیدا نکنیم و در وضع موجود حفظ کنیم.

2- یکی دیگر از شبهات مطروحه این است که ایران وقتی در گام اول این امتیازات را می دهد در گام های بعدی حتماً باید امتیازات بیشتری بدهد که پاسخش را عرض می کنم:

اولاً که ما خطوط قرمزمان مشخص است و همانطوری که قبلاً نیز اعلام شده است هرگز نیز قابل دور زدن نیست و آن چرخه کامل غنی سازی در داخل خاک ایران است و اگر تاکنون نیز توافقی رخ نداده است دلیلش همین در نظرنگرفتن خطوط قرمز بوده است.

ثانیاً اکثر بندهای گام اول برای 6 ماه است یعنی در این 6 ماه که طرفین مقابل توافقات را عملی می کنند بایستی اعتمادسازی رخ دهد و همانطوری که تاکنون به دشمن اعتماد نداشتیم اکنون نیز اگر پس از اعتمادسازی، طرف مقابل به حذف تحریم ها گردن ننهد، ایران می تواند بعد از توافق 6 ماهه به توافق جدیدی تن ندهد و دوباره محدودیت هایی را که برای خود و اختیاراتی را که برای نظارت بیشتر در طرف مقابل ایجاد کرده بود را به حالت قبل بازگرداند، لیکن فرایند اعتماد سازی، فرایندی است که تا صورت نگیرد نمی توان به نتیجه رسید، خواه این نتیجه حذف تحریم ها و احقاق حقوق ایران باشد و خواه اتمام حجت برای طرف مقابل و فرصتی جدیدی برای شناخت بیشتر مردم از دشمنان کشور باشد.

3- از شبهات دیگری که مطرح می شود این است که تحریم ها عملاً کاهش چندانی نداشته اند و ایران چیز چندانی به دست نیاورده است که پاسخ می گویم:

اولاً که طرف مقابل تحریم ها را ابزار و در واقع تنها ابزار خودش می شناسد و تا زمانی که گام های اعتمادسازی به نتیجه کامل نرسد، منطقاً نمی توان انتظار داشت این ابزار را برزمین بنهد.

ثانیاً اگر چه از ابتدا کاهش تحریم ها در برنامه نبود و فقط قرار بود بخشی از دارایی های بلوکه شده بازگردد، لیکن چانه زنی مذاکره کنندگان ایرانی باعث شد در زمینه کاهش تحریم ها نیز فتح بابی رخ دهد تا توافق نامه با گام های عملی در خصوص کاهش تحریم ها همراه گردد.

ثالثاً اگر چه تحریمها چندان کاهش نیافته اند لیکن ایران هم کار چندانی در قبال این تفاهم نامه انجام نمی دهد، ایران ضمن ادامه غنی سازی از توسعه ی کارش به صورت محدود برای 6 ماه به صورت داوطلبانه و غیرالزام آور انصراف می دهد تا طرف مقابل با توجه به تشدید نظارتها، از صلح آمیزی برنامه ایران مطمئن شوند و این که تاکنون تمام بندهای توافقات ایران غیر الزام آور بوده است و ایران در پایان 6 ماه و یا درصورت خلف وعده از سوی طرف مقابل می تواند به ادامه آن اقدام نکند.

مطلب مرتبط: چند تشکر بابت توافق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۲ ، ۰۷:۴۱
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۳۸ ق.ظ

چند تشکر بابت توافق

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر چه هنوز جزئیات توافقنامه ی 4 برگی به صورت کامل منتشر نشده است، اما حفظ ساختار فعلی غنی سازی در کنار آزادسازی درآمدهای نفتی تا برچیده شدن کامل تحریم ها و اقرار به محترم بودن برنامه هسته ای ایران، با وجود مانع تراشی ها و سنگ اندازی های اسرائیل و اعراب، نمی تواند یک برد تلقی نشود؛ نباید فراموش کرد که ایران هرگز نه به دنبال استفاده نظامی از تسلیحات هسته ای بوده و نه این مسئله در دکترین دفاعی و حتی چارچوب عقیدتی ایران جایگاهی داشته است و حتی اگر همان توافق 4 سال پیش در باب مبادله سوخت رخ می داد، ایران به دنبال سوخت 20 هم نمی رفت و آنچه که از اول برای ایران مهم بوده است، همین امکان استفاده صلح آمیز از نیروی هسته ای بوده و هرگز از شفاف سازی و ایجاد اعتماد ابایی نداشته است و تنها بخشی از این شفاف سازی ها و اعتماد سازی ها را منوط به پذیرش حقوق ایران و لغو تحریم ها نموده بود که با اجرای این توافق همان خواسته ایران عملی خواهد شد، ان شاءالله؛ که به همین خاطر لازم دیدم به این واسطه تشکرها و تقدیرهایی بنمایم که در پس هر کدام از این جملات هزاران سخن می توان نوشت:

اولین تشکرم از مقام معظم رهبری است که با مدیریت جامع، مانع و چندسویه خود، به موقع با شل و سفت کردن های بدخواهان مبارزه کردند و با در دست نگه داشتن چماق مقاومت، هویج توافق را به خورد طرف مقابل دادند. مقاومت و اقتدار مثال زدنی نظام جمهوری اسلامی بود که باعث شد تا ابزارهایی مانند تحریم و فشار برد محدود و ناقصی پیدا کنند و هرچند دشمنان سلاح تحریم ها را باعث به میز مذاکره آمدن ایران معرفی می کنند اما ما سلاح مقاومت را باعث ایجاد توافق می شناسیم، به راستی اگر آمریکا و غرب از روحیه مقاومت ایرانیان اطلاع پیدا نمی کردند هرگز جز با تغییر ساختار حکومت ایران حاضر به توافق با ایران می شدند؟! مسئله ی مقاومت همان مسئله ای است که آقای دکتر ظریف نیز بارها و بارها آن را عامل موفقیت ایران معرفی نموده است که البته جز به مقاومت جانانه رهبری و البته مردم میسر نمی شد پس،

تشکر دومم از ملت بزرگ، مظلوم و رنج کشیده ایران است که اگر امروز تمام مستکبرین عالم قبول کردند تا به حقوق ملت ایران اقرار کنند و به آن احترام بگذارند به دلیل همین قدرت و عزت و مقاومت ملت ایران است، ملت ایران اگر یکبار و فقط یکبار خم به ابرو می آورد نه مذاکره ای رخ می داد و نه توافقی، همانطوری که بعد از فتنه 88 نیز به امید اغتشاش فتنه گران، تا بیش از یکسال مذاکرات را تعطیل و تحریم ها را تشدید کردند.

سومین تشکرم به شهدای دانشمند هسته ای و خانواده های معززشان است که حقیقتاً اگر چیزی از تکنولوژی هسته ای برای مان ایجاد شد، حاصل عمر و جان این بزرگواران بوده است، خداوند روح شان را قرین شهدای کربلا نماید ان شاءالله.

چهارمین تشکرم از رییس دولت و گروه مذاکره کننده ایران و به خصوص شخص دکتر ظریف است که حقیقتاً در این مدت، مذاکرات فشرده، حساس و حساب شده ای را برقرار کردند و علی رغم حاضر شدن بر میز مذاکره دچار هیچ تزلزل و ضعفی نشدند.

تشکر پنجمم از دولت ها و مذاکره کنندگان و وزرای امور خارجه سابق شان است که با حرکات سنجیده و کوتاه نیامدن در مقابل زیاده خواهی ها، بستر مناسبی برای مذاکرات و توافقات اخیر ایجاد کردند که در این خصوص وزرای خارجه، دبیران شورای امنیت ملی و هیأت های مذاکره کننده همگی در این توافق سهیم هستند، به راستی اگر غرب آن روی سکه ی مقاومت ایران را ندیده بود حاضر به مذاکره و توافق می شد؟

تشکر ششمم از فعالان دانشجویی، رسانه ای و سیاسی است که با فعالیت صحیح خود در تقویت موضع مذاکره کنندگان و تضعیف جایگاه رقیب نقش فعالی داشتند و با برائت به موقع از استکبار ستیزان و تشکیل کمربند انسانی در پیرامون تأسیسات هسته ای، به ایجاد فضای عقلانی و به دور از بدبینی کامل و خوش بینی مطلق کمک کردند تا هم کار مذاکرات به پیش برود و هم طرف مقابل جرأت زیاده خواهی به خود ندهد.

تشکر هفتمم از نیروهای نظامی و مقاومتی درون مرزی و برون مرزی ایران و دوستان ایران است، به راستی اگر ایران و محور مقاومت به لحاظ نظامی قادر به مقاومت و دفاع از خود نبودند آیا حمله نظامی به ایران به یک ماکتِ رومیزی مبدل می شد؟! آیا اگر حزب الله لبنان و سوریه نقش خود را به خوبی در منطقه بازی نمی کردند، آمریکا به جای توافق با ایرانف جز به نابودی کل محور مقاومت از منطقه رضایت می داد؟! آیا می توان بین قدرت سوریه در مذاکرات ژنو 2 و قدرت ایران در مذاکرات ژنو 3 رابطه ای ندید؟! آیا هر دوی این گزینه ها به نا امیدی آمریکا و غرب از مهار ایران ارتباط ندارد؟!

و یک دریغ هم دارم، اگر دولتهای ما در این یکی دو دهه بر یک اقتصاد قوی و غیرنفتی و مقاومتی بیش از این می کوشیدند، یقیناً به لحاظ اقتصادی اینقدر قوی بودیم که دشمن در تحریمها نفعی متصور نمی شد و البته جایگاه اقتصادی کشور و مردم نیز به مراتب بهتر از وضعیت فعلی بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۲ ، ۰۷:۳۸
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۸:۰۵ ق.ظ

در برابر وقت کشی آمریکا و فرانسه چه باید کرد؟

بسم الله الرحمن الرحیم

بعد از پایان بدون توافق اولین دورجدی مذاکرات هسته ای در ژنو، سران آمریکا اعلام کردند که هیچ عجله ای برای رسیدن به توافق ندارند و تا زمانی که مصالح هم پیمانان شان تضمین نشود، تن به هیچ توافقی نخواهند داد، این در حالی است که قبل از مذاکرات نیز گفته بودند حتی در صورت رسیدن به توافق، عملاً فشار تحریم ها کاسته نشده و مثلاً بخشی از دارایی های بلوکه شده ایران را آزاد می کنند و امروز نیز جناب آقای دکتر روحانی در مجلس شورای اسلامی گفتند که زیربار تحریم، تهدید و تحقیر، از خطوط قرمز و اصول عدول نخواهند کرد و گفتند که غربی ها به اشتباه گمان نکنند که تحریم ها ایران را برسرمیز مذاکره کشانده است، بلکه ایران براساس تدبیر و منطق به مذاکرات وارد شده است؛ مجموعه آنچه گفته شد ما را به نتایج مشخصی می رساند:

اول این که آمریکا و غرب براساس حرکات و رفتارهای مسئولان کشور اعم از شعارهای انتخاباتی خودشان و برخی از رقبای هم موضع و تأکیداتی که بر مذاکره شد، به این نتیجه رسیدند که ایران چون قادر به اداره ی تحریم ها نیست، به مذاکره روی آورده و هرچه مذاکرات فرسایشی تر باشد ایران بیشتر تحت فشار قرار گرفته و بیشتر امتیاز خواهد داد.

بحث دیگر این که با تأکید ایران بر مذاکرات جدی و طبق یک برنامه مشخص زمانی، طرف مقابل این زمان محدود را به معنای آسیب پذیری ایران در بحث زمان تلقی نموده است و علی رغم توصیه های مقام معظم رهبری و اظهارات دکتر حسن روحانی و اقرارهای جک استراو، آمریکا و هم پیمانانش جدیت ایران پای میز مذاکره را قدر ندانسته و آن را به دلیل اشتباه محاسباتی از دست می دهند.

پاسخ ما در برابر رویکرد آمریکا چه باشد؟!

1-  رویکرد مشخص آمریکا ایجاب می کند که به این توهمات پاسخ مناسب داده شود و پاسخ مناسب این نیست که فقط بگوییم "ما در برابر تحریم کمر خم نمی کنیم"، بلکه پاسخ صحیح این است که با برنامه ریزی و پیگیری دقیق اقتصاد مقاومتی، آمریکا و غرب متوجه شوند که ایران معطل رفع تحریم ها نمانده و مشکلش را بر پایه تدبیر حل خواهد کرد نه با امید به دشمنان.

2- در صورتی که طرف مقابل اصرار کند که عجله ای در خصوص ادامه مذاکرات و توافق ندارد، اصرار یک طرفه ما بر مذاکره موجب تقویت موقعیت دشمن و تضعیف جایگاه ایران در مذاکرات خواهد شد که به همین منظور تعیین دورهای جدید مذاکرات و تنظیم فواصل زمانی این مذاکرات باید براساس وجود عزم و تمایل واقعی طرف مقابل برای رسیدن به توافق برنامه ریزی شود، نباید طوری رفتار کرد که به درک اشتباه در طرف مقابل کمک کرد بلکه باید موجب اصلاح آن شد.

3- در صورت اصرار آمریکا و غرب بر ادامه سیاست تهدید و تحریم، بایستی به صورت مشخص و بدون هیچ ابایی، سیاست خارجی کشور از تاکتیک نرمش قهرمانانه به تاکتیک مقاومت بازگردانده شود، البته پذیرش این شیوه برای دولتی که برکات مسکن مهر را منکر می شود و سفراستانی را پویش و پایش نام می نهد و خزانه را خالی می خواند و ... کمی مشکل به نظر می رسد.

مطلب مرتبط مربوط به تاریخ 3/4/92 با عنوان: امید کاذب قبل از دولت تدبیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۲ ، ۰۸:۰۵
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۸:۰۲ ق.ظ

به زعم آمریکا، اسرائیل صلاحش را نمی فهمد

بسم الله الرحمن الرحیم

مذاکراتبا شروع مذاکرات اخیر ژنو و حضور آمریکا پای میز مذاکره و اعلام نارضایتی و حتی عدم پایبندی به نتیجه مذاکرات از سوی اسرائیل، برخی از تحلیل گران داخلی، آمریکا و اسرائیل را به ایفای نقش پلیس خوب و پلیس بد تشبیه کردند، در این فرض، آمریکا و اسرائیل به صورت هماهنگ با یکدیگر گام برداشته و یکی نقش بد و دیگری نقش خوب و مانع در برابر بدی پلیس بد را بازی می کند، اما حقیر این تحلیل را یک احتمالِ بعید می دانم که دلایل تحلیلی خود را مختصراً بیان می کنم:

اختلافات آمریکا و اسرائیل، اکنون و تنها در این مذاکرات بروز نیافته است، بلکه مدتهاست که اسرائیل حتی سعی داشت تا آمریکا را درخصوص حمله نظامی به ایران تحریک کند، اما پایگاه قدرتمند داخلی و منطقه ای ایران مانع شد تا آمریکا به این نقشه ی ابلهانه اسرائیل گردن نهند و برخی از نشانه های این اختلافات نیز رسانه ای گردید؛ حتی اسرائیل در مقطعی برای این که جدی بودن آمریکا را بسنجد، به گزافه ادعا می کرد که به تنهایی به ایران حمله می کند که با بی تفاوتی و عدم حمایت ضمنی آمریکا و تشدید مخالفتهای داخلی، این ادعا را نیز پایان داد.

هوش سران اسرائیل در این چندساله با طرح، قبول و اجرای چنین نقشه ای منافات دارد، حمله های اسرائیل به نوار غزه و حزب الله لبنان همگی با شکست های مفتضحانه و قابل پیش بینی مواجه شد به نحوی که مردم و کارشناسان اسرائیل غاصب، همگی دولت اسرائیل را بابت این حملات نکوهش کردند چرا که موجب شکست هیمنه ارتش اسرائیل گردید. نمایش مضحکی که نتنیاهو در سازمان ملل اجرا کرد و سوژه اکثر رسانه های دنیا شد نیز از همان مقولات است که نشان می دهد اسرائیل به جز یک دشمن متعصب و کینه توز، عملاً هیچ پشتوانه ای از فکر و هوش ندارد و این مسئله را بیش از همه، خود آمریکایی ها درک کرده اند.

اگر هماهنگی آمریکا و اسرائیل اینقدر زیاد بود که به قول برخی تحلیل گران، آمریکا بدون اجازه اسرائیل آب نمی خورد، یقیناً اسرائیل به فرانسه متوسل نمی شد. اگر چه آمریکا همچنان منافع اسرائیل را پای هیچ توافقی فدا نمی کند، اما با مشاهداتی که از بی تدبیری و عقب افتادگی سران اسرائیل داشته است، عملاً به خودش حق می دهد نیابتاً منافع اسرائیل را تشخیص دهد و برمبنای تشخیص  خود حرکت کند، هرچند اگر سران اسرائیل قادر به فهم مسئله نباشند.

شاید تحلیل فوق باعث شود که برخی دوستان برچسب ساده انگارانه به این تحلیل بزنند که در پاسخ به این دوستان عرض می کنم که حقیر اگر چه تمام کشورهای استکباری را در اهداف استکباری و دشمنی با ملت ایران مشابه و مشترک فرض می کنم ولی یک تفاوت بزرگ بین این کشورها قائلم که عدم درک آن منجر به بیراهه رفتن و خسران ما خواهد شد، این اختلاف بزرگ در وجود هوش و درک متفاوت است.

برخی از کشورهای استکباری، علی رغم این که دوست ندارند سر به تن این ملت باشد، لیکن به این فهم رسیده اند که راه تحریم و فشار، راه دائم، کافی و وافی به شمار نمی رود و ایران همچون یک بدن سالم برای انواع بیماری ها پادتن ترشح می کند، لیکن برخی از همین کشورهای مستکبر دنیا به خطا گمان می کنند که این تحریم ها باعث شده است که ایران به جدیت در مذاکرات وادار شود و حال این که نکته ی کلیدی که برخی از مستکبرین درک کرده و برخی درک نمی کنند این است که این شرایط جدید تنها فرصتی است که نظام و رهبری به احترام رأی مردم ایجاد کرده اند تا اولاً فرصتی باشد برای دشمن شناسی بهتر و ثانیاً و به احتمال خیلی کمتر فرصتی باشد برای دشمنان که از آن استفاده کنند و بیش از این بر راه تحریم که ایران را سرسخت تر می کند اصرار نورزند.

در تکمیل مطلب فوق از شما دعوت می کنم خاطره کوتاه دکتر یامین پور در ملاقات با سید حسن نصرالله را مطالعه فرمایید.

این مطلب در 8 دی  و حرف تو منتشر گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۲ ، ۰۸:۰۲
سیاوش آقاجانی