انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمد جواد ظریف» ثبت شده است

چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۱۳ ب.ظ

دوپهلویی درخصوص شجاعت مذاکره کنندگان هسته ای

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تمدید مذاکرات هسته ای

ما از مذاکره کنندگان هسته ای مان حمایت می کنیم، بالاخره این که انسان گمان کند کاری از دستش برمی آید و برای کشورش انجام ندهد، حداقل برای وجدانش قابل بخشش نیست، حتی اگر این عمل و مذاکره کردن با دشمنش باشد، لذا باید از چنین روحیه ای تقدیر و حمایت کرد، چگونه می توان منکر شجاعت کسانی شد که با دل شیر رفته اند بین گرگانی که در پی تکه تکه کردن شان هستند تا با ایشان دوستانه مذاکره کنند؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۱۳
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۰۸ ب.ظ

لزوم تذکر جدی به دکتر محمد جواد ظریف

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مذاکره ظریف و جان کری

به اظهارات دکتر محمد جواد ظریف که پس از مذاکره با دکتر جان کری (وزیر امورخارجه آمریکا)، به نقل از پایگاه “المانیتور”  که در دو خبرگزاری به صورت متفاوت منعکس شده است توجه فرمایید:

اظهارات 22/4/1393 دکتر ظریف از سایت ایرنا:  اینکه راجع به مواردی به صورت یکجانبه پیش بینی هایی یا حد و مرزهایی تعیین شود، حتما به این کار کمکی نمی کند. ما امروز تلاش کردیم که راه های جدیدی را بررسی کنیم.

همین اظهارات در خبرگزاری فارس:  طرفین باید به جای تعیین خط قرمز، برای رفع اختلافات تلاش کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۰۸
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۵۷ ب.ظ

دلواپسی ما فرزند فرهنگ واژگان شماست

بسم الله الرحمن الرحیم

 

طی 9 ماهی که از سخنرانی های متعدد انتخاباتی و پس از انتخاباتی رئیس جمهور می گذرد، تقریباً هیچ سخنرانی نبوده است که ایشان از اهمیت مذاکره و آشتی با دنیا و دلیل این الزام سخن نرانده باشد که در این گفتمان، برخی نکات خیلی برجسته و مهم به نظر می رسند، مسلماً‌ این مطلب در رد مذاکره و یا توافق ژنو نوشته نمی شود، بلکه تنها در خصوص گفتمان جناب رئیس جمهور در خصوص مذاکره تقدیم می گردد:

فرض جناب رئیس جمهور مشخصاً این است که ما با دنیا قهربودیم و حتی جنگ داشته ایم و اینک ایشان فرشته وار، قصد برقراری صلح و آشتی دارند، اما به راستی این برداشت صحیح است؟! آیا گروه غیرمتعهد ها (با نزدیک به 200 کشور)، که همواره با حمایت قاطع خود برحقوق ایران صحه گذاشتند، جزء دنیا محسوب نمی شوند؟! آیا منظور رئیس جمهور از دنیا، کشورهای معدود استکباری و دارای حق وتو هستند که عاملان تحریم های به قول خودشان ظالمانه نیز هستند؟! آیا دنیا یعنی حکومت های جائر و یا برای ملت ها هم در این دنیای بزرگ باید جایگاهی قائل بود؟! آیا بهتر نیست از عبارت دنیا در خصوص این چند کشورظالم استفاده نشود؟! اصلاً اگر این تحریم ها ظالمانه بوده اند و لابد وضع کنندگان شان ظالم و ماهم مظلوم، پس عبارت آشتی این وسط چه حکمی ایفا می کند؟! یعنی ما به ظلمی که به ما شده است راضی شویم و جلوی بیشترش را بگیریم؟! و یا قرار است حقی که به زور از دست ما گرفته اند را با لبخند از ایشان بازستانیم؟! یا این که می خواهیم این ظلم را به صورت حساب شده و برنامه ریزی شده مشروعیت ببخشیم و سند منگوله دار برایش صادر کنیم؟! آیا این ظلم فقط در بحث هسته ای بوده است که با بحث هسته ای هم حل بشود؟! آیا مکیدن چندده ساله نفت، سرمایه و عزت این کشور در زمان ستمشاهی جزء ظلم به ما تلقی نمی شود؟! آیا به راه انداختن جنگ تحمیلی و حمایت تمام عیار از صدام و به خاک و خون کشیدن جوانان ناز این کشور و تضییع سرمایه های ایران مصداق ظلم نیست؟! آیا این همه حمایت همه جانبه از گروه های تروریستی که مسئولان و اندیشمندان رده بالای کشور را کشته اند ظلم نیست؟! آیا همین شهید مطهری که همین چندروز پیش جناب روحانی از ایشان تجلیل کردند به دست همین ددمنشان شهید نشد؟! آیا همانطوری که شهادت شهید مطهری را بهانه ای برای هجمه به افراطی ها! (شما بخوانید، استاد مصباح که به قول مقام معظم رهبری، مطهری زمان هستند و البته جناب هاشمی ایشان را دشمن ترین می دارند) قرار می دهند، نباید بهانه ای برای فریادی بر خصم دون خارجی هم باشد؟! آیا حمله به هواپیمای مسافربری و بلوکه کردن سرمایه های ایران و هزاران خصومت دیگر، این ها جزء ظلم ها نبودند؟! آیا برای تک تک این ظلم ها قرار است با آمریکا و غرب بنشینیم تا قبول کنند که با ما آشتی کنند؟! به راستی من نمی توانم بین نشستن هفتگی و بهتر بگویم روزانه بر سرسفره ی شهدا و خانواده های معصوم شان و نشستن پای میز مذاکره و آشتی با قاتلان ایشان یک جمع منطقی برقرار کنم!

گویا جناب روحانی، مشکل ما و این چند کشور صاحب نفوذ را در بحث هسته ای خلاصه می بینند، گویا ایشان تنها عامل و یا عامل اصلی تحریم های ظالمانه را بحث انرژی هسته ای می دانند و حال این که بحث تحریم های ما از بدو شروع انقلاب وجود داشته است و تنها بهانه های آن عوض می شده است و حتی همین الان هم که قرار بوده تحریم هسته ای افزایش نیابد، دوباره بهانه های قدیمی مانند حقوق بشر (شما بخوانید حقوق هم جنسبازان و فتنه گران) و توان موشکی ایران (شما بخوانید توان بازدارندگی و دفاعی) در دستور کار تحریم ها قرار گرفته است. به راستی آیا شخصی که با توجه به حضورش در مدیریت جبهه و جنگ، نه از سرهنگان کم دارد و به واسطه ی تحصیلش در رشته ی حقوق، نه از حقوق دانان،‌ از روند جنگ، ترورها، تحریم ها، تهدیدها، کودتاها و .... متوجه نمی شود که خصومت استکبار جهانی با ایران نه بعد از توان هسته ای که دقیقاً از شب انقلاب شروع شده است؟! آیا جناب رئیس جمهور از زمان شروع دشمنی ها متوجه دلیل دشمنی ها که همان اصل و اساس انقلاب است نمی شود؟! و آیا قرار است سنگر به سنگر استقلال را با توقف پیشرفت هسته ای، امنیت را با کاهش توان موشکی، اخلاق را با به رسمیت شناختن حقوق همجنسبازان، فرهنگ را با تسلیم در برابر تهاجم فرهنگی و اقتصاد را با نگاه مدام به دست خارجی و آرمان ها را با دست کشیدن از حزب الله و سوریه واگذار کنیم؟! و یا بالاخره قرار است در نقطه ای از درخواست های شان سرباز بزنیم و در همان نقطه دوباره با تحریم های جدید روبه رو شویم؟!

نکته ی برجسته ی دیگری که در سخنان رئیس جمهور بسیار برجسته است، این که ایشان رفع تحریم ها را عامل رفع مشکلات کشور تلقی می کند، عامل رفع مشکلات کالایی، دارویی، خودرویی، هواپیمایی و ....؛ اگر چه ما هم رفع تحریم ها راحت ترین راه برای رفع این مشکلات می دانیم، اما چند سوال حیاتی داریم، آیا در عین وابستگی و اظهار عجز و لابه می توان دل دشمن را به دست آورد که تحریم ها را بردارد؟! آیا دشمن ما در برابر کشورهای ضعیف، جز تکه ای استخوان به بهای دم تکان دادن ابدی، لقمه ای عزتمندانه ای قائل می شود؟! آیا برای پایان دادن تحریم ها می توان او را به تأثیرگذاری تحریم ها و تسلیم پذیری مان امید داد؟! آیا نباید برای خسته کردن دشمن از تحریم ها، هزینه ی تحریم ها بالا برد؟! آیا نباید برای کاهش هزینه ی تحریم ها توان داخلی خود را تقویت کرد؟! و آیا نباید برای کاهش هزینه ی تحریم ها در بخش نفت و واردات، به اقتصاد شفاف و غیرنفتی مبتنی بر مالیات و تولید گام نهاد؟! اصولاً آیا این که مدام مسئولان ما فریاد می زنند و با صدای بلند سعی می کنند تحریم ها را موفق و عامل بدبختی و بیچارگی ما معرفی کنند، می تواند گزینه ای برای مذاکرات برد-برد بگذارد؟!

ایراد دیگری که در گفتمان رییس جمهور نگران کننده است،‌ برچسب زنی ایشان است،‌ این که منتقدان بی سواد، بی ارزش، افراطی، متحجر، بی اطلاع از مسائل جهان و منطقه و بی شناسانامه (البته تا امروز) تعریف می شوند، این که منتقد، فرصت طلب و منتفع از تحریم ها نمایش داده می شود، این که منتقدان از مشکلات درمانی و دارویی مردم اطلاع ندارند و خیلی حرف های دیگر آیا صحیحند؟! و حال این که اولاً بسیاری از منتقدان از سطح سواد بالای دانشگاهی برخوردارند و هم به لحاظ سلامت اقتصادی نه کرسنتی در پرونده دارند و نه استات اویلی و نه اختلاسی و رانتی، و این که این منتقدان نه تنها بی دارویی را درک کرده اند، بلکه فرزند و شوهر و دوست و همرزمشان را تقدیم کرده اند و از دادن جان خود و فرزندانشان هم دریغ ندارند، اصلاً فرض کنیم تمام این برچسب ها فیت تن منتقدان، پس این منتقدان باسواد، شناسنامه دار، مطلع از اوضاع جهان و منطقه، سالم، ضدتحریم و .... چرا از توافقات دولت دفاع می کنند؟! چرا ایشان دعوت رئیس دولت را لبیک نمی گویند؟!‌ و یا شاید هم بنا به تصور دولت، ساکتان مدافع و راضیند و به همین دلیل تمایل دارند منتقدان هم ساکت شوند تا راضی به نظرآیند؟! اصلاً به نظر من ساکتان هم نگرانند، از یک طرف تحریک به سخن راندن شان می کنند و از یک طرف آنها که سخن گفته اند را مورد هتک حرمت قرار می دهند و این یعنی دولت تنها یک گزینه برای ساکتان قائل است و آن هم دفاع از دولت است.

مسئله ی دیگری که در سخنان رئیس جمهور در خصوص مذاکره وجود دارد، عدم تعیین خطوط قرمز و حساسیت های ایران است، ایشان در عین حال که همواره و در هرجا فریاد می زند که ما اهل مذاکره ایم و می خواهیم مذاکره کنیم ولی در عین حال روی خطوط قرمز تأکیدی ندارند، ایشان می توانند به راحتی برای رفع نگرانی های مردم لااقل روی عزت، کرامت، شرف، استقلال و حیثیت ما تأکید نمایند و لااقل در برابر خط و نشان کشیدن دشمنان، جمله ای یا حتی کلمه ای عزت مندانه و جسورانه بگویند و لااقل در برابر تحقیرهایی که به مردم ما می شود، مسئولانه دوباره به ایشان عزت را بازگردانند، به راستی آیا این اعتدال است که مسئولان ما در برابر دشمنان قسم خورده خارجی آغوش آشتی دارند و دربرابر منتقدان قانونی و انقلابی کشور اخم و خط و نشان؟! و هرروز خط قرمز انتقاد را تنگتر و تنگتر نمایند؟ آیا این رفتار مسئولان باعث نمی شود تا هر انسان دلسوزی و غیرتمندی نگران این مسئله بشود که دولت از شناخت دوست و دشمن عاجز شده است؟! آیا پاسخ دلسوزی های منتقدان داخلی را باید شخص رئیس جمهور با مشت آهنین بدهد و پاسخ خصومت های دشمنان خارجی را سرکار خانم افخم با دعوت و خواهش؟! به نظرمی رسد اهتمام دولت بیش از مذاکره و رسیدن نتیجه با دشمنان خارجی به سرکوب منتقدان داخلی متمرکز شده است!، آیا این مسئله نگران کننده نیست؟! آیا نباید دلواپس شد؟! 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۵۷
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۴:۵۰ ب.ظ

نقد کوتاهی بر مذاکرات هسته ای دکتر جلیلی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اگر چه حقیر نیز سیاست خارجی انقلابی، مستحکم، کارشناسانه و فعال را شایسته انقلاب اسلامی می دانم و از سستی، تسلیم و انفعال در سیاست خارجی بی زارم، لیکن همچنان که به سیاست خارجی و بعضاً حواشی داخلی آن، در دولت یازدهم انتقاداتی داشته ام، ضمن تأیید روند کلی مذاکرات انقلابی دکتر جلیلی (مسئول قبلی گروه مذاکره کننده ایران در مذاکرات هسته ای)، لازم می دانم انتقادی نیز به روش ایشان داشته باشم:

یادم هست که جناب دکتر جلیلی در بحث های خود بخش زیادی از توانش را صرف انتخاب و معرفی زمان و مکان جلسات می کرد تا از این دوعامل به نفع خود در جلسه استفاده کند و به بهانه ی آنها اقدام به تحقیر طرف مقابل کند، ایشان تاریخ برخی از جلسات هسته ای را در ایام الله انقلاب (مثل سوم خرداد) قرار داد و به بهانه ی آن مناسبت، در جلسات مذاکره ده ها دقیقه از تاریخ، سوابق، مواضع و اصول انقلابی ما برای گروه مذاکره کننده سخن گفت و همین مسئله در مورد مکان جلسات نیز به نوع دیگری صورت گرفت، یعنی جناب جلیلی اصرار داشتند تا جلسات مذاکره با گروه 5+1 در کشورهای همسایه و مکان هایی (مثل عراق) برگزار شود که پایگاه ایران در آن کشورها قوی تر از غرب و آمریکا باشد که این دو مسئله خیلی زود با حساسیت طرف مقابل مواجه شد و از آن پس، طرف غربی برای هر تاریخ و مکانی که ایران انتخاب می کرد، با وسواس و حساسیت خاصی همه چیز را مورد بررسی قرار می دادند تا هیچ واقعه و حادثه تاریخی در آن رخ نداده باشد و همین مسئله باعث می شد تا هیأت های مذاکره کننده ی ما و غرب، در سال های آخر، بیش از مذاکره بر مسائل هسته ای و تحریم ها، برای تعیین زمان و مکان جلسات باهم مذاکره و دیدار و کلنجار داشته باشند.

البته همان طوری که عرض کردم سیاست خارجی دکتر جلیلی را به لحاظ استحکام، استدلال و استفاده از قدرت و توان شهدای هسته ای می پسندیدم، چرا که ایشان با نمایشی که از قدرت و صلابت ایران و ایرانی به نمایش می گذاشت، باعث شد تا طرف مقابل نتواند حلوای نقد ما را در ازای سرکه ی نسیه اش مورد معامله قرار دهد و به یقین اگر همان خط سیر مذاکراتِ بدون پیش شرط، که پس از سه سال مقاومت (بر سر بدون پیش شرط بودن) آغاز شد و به سرعت به نقطه ی تبادل سوخت هسته ای در کشور ثالث رسید، به مقطع تعطیلی 14 ماهه مذاکرات به مناسبت کمک غربی ها به فتنه 88 برخورد نمی کرد، اینک هم پرونده هسته ای ایران به مراتب  وضعیت بهتری داشت و هم گفتمان مقاومت، گفتمان غالب مردم و مسئولان دولتی بود؛ لیکن مقصران و قاصران در بحث فتنه 88 نه تنها هرگز به خاطر این خیانت تاریخی شان پوزش نخواستند، بلکه عدم موفقیت در مذاکرات هسته ای را به ادبیات مقاومت و شخصیت انقلابی مذاکره کنندگان ربط دادند تا ادبیات مقاومت و انقلابی گری در اذهان مردم رنگ ببازد و به جای آن ادبیات مذاکره بنشیند که البته یقیناً همیشه ماه پشت ابر نخواهد ماند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۵۰
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۴۵ ق.ظ

مردابِ خوشبینی به دشمن

بسم الله الرحمن الرحیم



با افزایش تحریم های جدید خزانه داری آمریکا علیه ایران دو تحلیل مختلف شنیده می شود که برخی می گویند این تحریمها ناقض توافقنامه است ولی دولت می گوید که با روح توافقنامه در تضاد است ولی موجب مرگ آن نمی شود که در این میان، ادعای دولت دچار یک تناقض آشکار و سنگین است، به راستی اگر توافقنامه ژنو با دقت نوشته شده است، پس چگونه می توان با افزایش تحریم های بیشتر همچنان نقض نشده باشد؟! و اگر هم خوب و محکم نوشته نشده است و در عین افزایش تحریم ها، همچنان باید برقرار بماند، آنها که آن را بد نوشته اند باید به اشتباه شان اقرار کنند؛ و الا این تناقض قابل حل نیست که هم توافق محکم باشد و هم تحریمها برهم زننده توافق نباشند؟! لااقل اگر دولت می خواهد تحریم های جدید را ناقض توافقنامه نداند و به توافقنامه همچنان پایبند باشد، صراحتاً باید از اشتباهش در پذیرش چنین قطعنامه ای عذر بخواهد.

آقای ظریف بعد از تحریم های جدید با جناب کری تماس گرفته اند و اعلام نارضایتی کرده اند ولی آیا یک اقدام شدید عملی می تواند با یک اظهار نارضایتی شدید خنثی شود؟! آیا آقای کری و مسئولان وقت آمریکا در برابر چنین واکنشی جسورتر نمی شوند؟! آیا تماس های مکرر جناب ظریف با کری برای همین اعلام نارضایتی بوده است یا قرار بود که این تماس ها به رضایت و تعامل ختم شوند؟! به راستی این گونه تماس های بین رده های بالای دولت با مسئولان آمریکایی در زمانی که ایشان اینچنین در قبال توافقهای شان، بی تعهد نشان می دهند می تواند توجیه پذیر باشد؟! آیا اصولاً ما با آمریکا رابطه برقرار کرده ایم که به جای "مرگ بر آمریکا" به صورت مستقیم اظهار نارضایتی کنیم؟! همین؟!

به نظر می رسد دولت ایران بیش از این که نگران منافع ملی و عزت ایران اسلامی باشد از این ناراحت است که ظرف مدتی کمتر از 4 ماه رویای مذاکره و توافق با آمریکا باطل می گردد، در حالی که منافع و عزت ملی حکم می کند شخص آقای روحانی مرد و مردانه به خائن بودن طرف مذاکره اقرار کند، و از مورد شماطت واقع شدن به خاطر تصور اشتباهش در کلید دانستن مذاکره با آمریکا نترسد، دولت باید بداند که دست و پا زدن در این مرداب، یعنی مرداب خوش بینی به دشمن تنها موجب بیشتر فرو رفتن دولت می شود و بدترین اشتباه این که در همین مرداب منتظر دست کمک چدنی دشمن نیز باشیم و بهترین کار این است که دولت با انتقاد از این که طرف مقابل به تعهداتش پایبند نبوده است خودش را دیگر متعهد به این توافق نداند و گرنه چنین دشمن خبیثی یقیناً با هر تماس روحانی یا ظریف بیشتر به موثر بودن رفتارش پی می برد.

نظر مقام معظم رهبری قبل از انتخاب آقای روحانی این بود که آمریکا و مذاکره با او مشکلات ما را حل نخواهند کرد ولی پس از انتخاب آقای روحانی، به احترام رأی مردم، با تجویز نرمش قهرمانانه به دولت اجازه داد در آزمودن شعاری که رهبر به آن امید نداشتند، وارد شود و همه گونه حمایتی نیز از دولت نمود تا هم به ایشان کمک کرده باشد و هم در صورت عدم تحقق این شعار، بعداً تردید و حرف و سخنی نباشد؛ دولت هم موفق به عقد یک توافق شد ولی همانطوری که قابل مشاهده است طرف مقابل به این توافق پایبندی نشان نمی دهد و عملاً فرصتی که برای شناخت دوباره دشمن داده شد خیلی زود مفید واقع می شود، اینک که خیانت و عدم پایبندی طرف مقابل به توافقنامه برای دولت و مردم و حتی سایر کشورهای دنیا قابل مشاهده است، به راستی چه دلیلی وجود دارد که دولت همچنان راهی را که رهبری از همان اول به آن بدبین بودند را با همان اصرار به پیش ببرند؟! آیا هنوز می توان به نرمشی که قهرمانانه باشد امید داشت؟! آیا دولت گمان نمی کند که دفترچه نرمش قهرمانانه را باید ببندد و به کتاب مقدس مقاومت و ایستادگی روی بیاورد؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۰۰:۴۵
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ۱۲:۱۷ ق.ظ

غفلتی بزرگ درمقایسه جلیلی و ظریف

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر چه جلیلی و ظریف به لحاظ شخصیتی، منش، ظاهر و سوابق باهم متفاوت و قابل قیاس است، اما باید در نظر داشت که مقایسه عملکرد هسته ای شان به نحوی که متأسفانه در رسانه ها شکل گرفته، اشتباه است. اصولاً زمانی مقایسه علمی و دارای نتیجه ی قابل اهتمام است که فاکتورهای متعدد در موضوعات مقایسه ای یکسان بوده و تفاوت ها محدود به یک عامل و یا عوامل بسیار محدود باشد، اما با توجه به این که در خصوص این دو بزرگوار شرایط اینچنین نیست، مقایسه ی صحیحی نیز نمی توان انجام داد که بیشتر به این مسئله می پردازم:

اگر چه جناب ظریف ظرف کمتر از 100 روز از مسئولیت دولت یازدهم به یک مرحله توافق دست یافت اما باید توجه داشت که جلیلی نیز در زمانی که رییس گروه مذاکره کنندگان ایرانی در سال 88 بود، پرونده هسته ای ایران را تا پای توافق پیش برد و مبادله سوخت که آن زمان از سوی احمدی نژاد نیز اعلام شد با تعیین کشور ثالث نهایی می شد، لیکن 14 ماه تعطیلی مذاکرات از سوی غربی ها به امید فتنه 88 موجب بهم خوردن توافقات و پنبه شدن رشته های جلیلی و دولت دهم شد و اگر همراه کردن کشورهای دیگر دنیا با تحریم ها و سوء مدیریت اقتصادی دولت و بهم ریختن اقتصاد ایران و امید بیگانگان به روی کار آمدن دولتی دست یافتنی تر اگر نبود، بازهم توافق در همان دوره جلیلی عملی می شد، نباید فراموش کرد که توافق آلماتی اگر شکل نگرفت با توافق ژنو 3 در رفع چند تحریم تفاوت داشت و چه بسا حتی اگر شرایط کشور با نزدیکی به انتخابات دچار تغییر نمی شد، جلیلی نیز پس از عدم توافق در آلماتی، توافقی با مختصات توافق ژنو و حتی بهتر را حاصل می نمود.

جلیلی در زمانی از سوی ایران به مذاکرات گسیل می شد که دولت و مردم بیشترین عزم را بر مقاومت داشتند و مذاکره و توافق به عنوان فرعی بر اصل مقاومت تلقی می شد، لیکن ظریف در زمانی رییس مذاکره کنندگان ایران شد که دولت حرف از ضعف در برابر تحریم ها زد و خزانه ها را خالی اعلام کرد و تنها راه مدیریت کشور را حذف تحریمها و مذاکره را اصل ابتدای مدیریت کشور عنوان نمود و اکثریت نامحسوس مردم نیز آزمودن این شیوه را خواستار شدند، پس نه جلیلی در دوره ی خودش می توانست رفتار ظریف را از خود نشان دهد و نه ظریف می توانست در دولت روحانی به رفتار جلیلی روی آورد.

مطلب دیگر این که توجه به اظهارات دکتر ظریف در خصوص این که توافق حاصله مرهون نقش مسئولان قبلی مذاکرات و نقش مقاومت مردم است، نشان می دهد که خاستگاه فکری ظریف از جلیلی فاصله ی معنا داری ندارد و اگر چه نحوه ی پوشیدن و نشست و برخاست و مأموریت رفتن شان متفاوت است، اما اصول شان با در نظر گرفتن تفاوت در شرایط مدیریتی شان می تواند خیلی نزدیک به هم باشد، باید توجه داشت که بیش از تفاوت های ظاهری، آنچه که در ایشان متفاوت است شرایط سیاسی و اقتصادی و بین المللی ایران و طرف های مذاکره کننده است و آنچه که در ایشان مشترک است اعتقاد راسخ به نقش مقاومت مسئولان و مردم در مقابله با مستکبران عالم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۲ ، ۰۰:۱۷
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ۱۲:۱۵ ق.ظ

انصاف ظریف برتر از اعتدال روحانی

بسم الله الرحمن الرحیم

این موفقیت را قطعاً‌ مرهون تلاشهای مسئولان ذیر ربط قبلی هستیم.
به یاری خدا، مقاومت و صبر و متانت شما ملت بزرگ به نتیجه رسید و مذاکرات با موفقیت پایان یافت.

دو جمله فوق از جملات دقیق دکتر ظریف هستند،‌ ایشان در جمله ی اول توافق هسته ای را به عنوان یک موفقیت قلمداد کرده و این موفقیت را مرهون تلاش های مسئولان قبلی می داند و در جمله دوم مقاومت ملت را عامل به نتیجه رسیدن مذاکرات می داند.
این جملات از یک تفکر انقلابی سرچشمه می گیرد، آقای ظریف اعلام می کند که مذاکره بدون مقاومت به نتیجه نمی رسد. آجر مذاکره تنها بر بستر مقاومت است که قابل چیدن است،‌ بستر مذاکره اگر مقاوم نباشد دیوارش به آوار تبدیل می شود، آقای دکتر ظریف می داند که اگر دولت آمریکا به اشتباهش در عدم پذیرش پیشنهاد 2003 ایران اعتراف می کند، اگر اوباما به مذاکره در  ژنو روی خوش نشان می دهد، اگر کری در حین مذاکره فریاد ظریف را تحمل می کند، اگر در ازای این توافق سختی و سنگینی پاسخگویی به عرب و صهیون و کنگره را به جان می خرند، اگر برای توجیه موفقیتشان به دروغ و تحریف محتوای مذاکرات متوسل می شوند، همه و همه نتیجه اقتدار رهبری، مقاومت و وحدت مردم، به ثمر نشستن خون دانشمندان هسته ای و صلابت مذاکره کنندگان قبلی است که تزلزل به خود راه ندادند.

ای کاش مشی عمومی شخص رییس دولت و دولت نیز به مشی جناب ظریف نزدیک می شد،‌ای کاش همان طوری که جناب دکتر ظریف به حق مسئولان ذیربط قبلی را در موفقیت خود شریک می داند، آقای روحانی نیز موفقیت های ورزشی که در دولت های قبلی یک جهش چشمگیر داشته اند را نادیده نمی انگاشت و این دو سه برد فوتبال ساحلی و والیبال را به دولتش که تازه وزیر ورزش دار شده است معطوف نمی کرد، ای کاش دولت آقای روحانی در کنار نقدهای بعضاً به حقی که به عملکرد دولت قبل دارد از موفقیت ها و مقاومت ها و تلاش های شبانه روزی اش هم جمله ای بگوید، ای کاش آقای روحانی طوری عمل نکند که ما گمان کنیم که این سیاه نمایی ها از دولت قبل و خودستایی ها از دولت نوسفرش را ابزاری برای خنک کردن دل هاشمی قرار داده است، ای کاش آقای ظریف بداند که این توهین و تحقیر مسئولان قبلی در نهایت موجب مظلومیت و محبوبیتشان خواهد شد و اخلاق سیاسی را به قهقرا می کشاند، کاش تمام دولت اعتدال، انصاف را بخشی از اعتدال بداند و به آن پایبند باشد.

این مطلب در حرف تو و دانا و صاحب نیوز منتشر گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۲ ، ۰۰:۱۵
سیاوش آقاجانی