انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگ» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

برنامه مناظره عصر جمعه این هفته شبکه یک، به موانع اصلی ازدواج می پرداخت که متأسفانه جز بخش اول مناظره، موفق به مشاهده سایر بخش های آن نشدم و از این لحاظ از نقد و تحلیل برنامه عاجزم، لیکن نظر شخصی ام را در خصوص سوال اصلی برنامه به این شکل تقدیم می کنم:

اگر بخواهیم ریشه مشکلات ازدواج را دریابیم همانطوری که حدود 80 درصد بینندگان این برنامه، عوامل اقتصادی را مانع اول ازدواج اعلام کردند، در نگاه اول، باید عوامل اقتصادی را مانع اصلی ازدواج قلمداد کنیم، چرا که حل مشکلات تأمین مسکن، جهیزیه، هزینه ازدواج، مهریه و ... هیچکدام بدون پول میسر به نظر نمی رسد، اما آیا این مشکلات براستی اقتصادی هستند؟! این که زن و شوهر حتماً در ابتدای زندگی باید در ملک شخصی خود زندگی کنند آیا یک مشکل اقتصادی است؟! این که جهیزیه دختر را باید به صورت کامل مهیا نمود و چنین توقعی در دختر و داماد نهادینه شده است یک مشکل اقتصادی است؟! آیا این که زن و شوهر حتماً باید برای ازدواج تالار کرایه کنند و به کلی میهمان غذا بدهند و ماه عسل بروند یک مشکل فرهنگی نیست؟! آیا این که مهریه را باید تا آنجا که می شود بالا گرفت که دیگر کسی هوس ازدواج نکند یک مشکل فرهنگی نیست؟! آیا بسیاری از رسم و رسومات پرهزینه و بی فایده در ازدواج ریشه اقتصادی دارند؟!

همانطوری که در بالا می بینید بخش زیادی از مشکلات اقتصادی که بهانه ی عدم ازدواج بسیاری از جوانان است در واقع ریشه در ضعف فرهنگی و عادات اشتباه فرهنگی ما دارد که نه با فرهنگ ملی و نه با فرهنگ اسلامی ما و حتی نه با فرهنگ غربی هیچ تطابقی ندارد. مسابقه ی خانواده ها در خرج تراشی برای طرف مقابل به مرور به یک جنگ تسلیحاتی شبیه شده است که هیچ کدام از طرفین دوست ندارند در این زمینه از طرف مقابل عقب بماند و هر هزینه ی بیشتر را به مثابه یک غنیمت جنگی تصور می کنند.

در کنار مشکلات اقتصادی که ریشه فرهنگی دارند، مشکلات فرهنگی خاصی نیز وجود دارند که نمی توان از آنها چشم پوشی کرد، بسیاری از این مشکلات و موانع حاصل تهاجم فرهنگی غرب و دور شدن از فرهنگ خانواده دوستی سنتی ایرانی است. تهاجم فرهنگی از جامعه و دوست و فامیل و ماهواره و حتی صداوسیما به خانواده هر کسی نفوذ می یابد و ما بدون این که بدانیم تا خرخره از این خوراک ضدخانواده میل می کنیم. وقتی که ازدواج به یک زندان تشبیه می شود، وقتی که زندگی مجردی یک زندگی راحت و بی دغدغه تبلیغ می شود، وقتی که ازدواج تنها عامل ارضای غریضه جنسی تلقی نمی شود، وقتی که خانواده های کم جمعیت حاضر به دوری از فرزندانشان نمی شوند، وقتی که خیانت در ازدواج یک امر شایع ترویج می شود، وقتی که خانواده ها فرزندان شان را به لحاظ روحی برای ازدواج آماده نمی کنند، وقتی که دختران و والدین شان به تحصیل بیش از داشتن خانواده تمایل نشان می دهند، وقتی که هیچ خانواده ی نوپایی حاضر به زندگی در خانه ی پدر و مادر نیستند، نمی توان عوامل فرهنگی را مانع اصلی ازدواج تلقی نکرد.

البته مشکلات اقتصادی نیز عامل مهمی است که نباید از آن چشم پوشید، بیکاری، درآمد پایین، اجاره بهای بالا، تورم های پیشرونده نسبت به درآمد، عواملی نیستند که چندان به فرهنگ افراد ربطی داشته باشد و در عین حال، حداقل امکان ازدواج را نیز به غیرممکن نزدیک می سازد. تنها در صورتی که کسی یک شغل با درآمد متوسط برای اجاره ی یک مسکن نقلی و الزامات اولیه زندگی (غذا و لباس) را نداشته باشد و راغب به ازدواج هم باشد، می توان عامل اقتصادی را مانع ازدواج قلمداد نمود که البته در شرایط اقتصادی حاضر، نمی توان این عده را نادیده انگاشت، اگر چه بسیاری از افراد حتی اگر مقدمات ضروری ازدواج را نیز داشته باشند به دلایل فرهنگی که در بالا ذکر شد، آن را به تأخیر خواهند انداخت.

نتیجه: اگر چه مشکلات فرهنگی عامل اصلی بالارفتن سن ازدواج هستند، لیکن با توجه به این که اصلاحات فرهنگی و فرهنگسازی بسیار دشوار و زمان بر هستند، به نظر می رسد دولت باید درکوتاه مدت روی حل موانع اقتصادی ازدواج، برنامه ریزی جدی کرده و ضمن آن، برای رفع موانع فرهنگی ازدواج نیز با انسجام و استمداد از سایر نهادهای فرهنگی نیز گام بردارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۲ ، ۰۰:۲۰
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

دیشب همزمان شبکه های تماشا و سه، دو سریال نزدیک به هم را پخش می کردند، در شبکه تماشا در برنامه شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، پسر جوان و  خلافکاری یواشکی و به اتفاق دوست خوشگذرانش از خانه می زند بیرون و با دروغ و دغل دیروقت برمی گردد و در شبکه سه در سریال مادرانه، رها فرار کرده و یک هفته هم مدرسه نرفته و معتاد شده و با یک پسر مواد فروش دوستی برقرار کرده و قصد فرار دارد، نمی خواهم بگویم همه ی سریالهای خانوادگی سیما اینطوری هستند، ولی متأسفانه سهم زیادی از سریالها ناهنجاری های اخلاقی جوانان را نمایش می دهد و  میان این همه سریالهای عبرت محور، خبری از الگوسازی و به تصویر کشیدن جوانان خوب، مومن و سربراه و سختی ها و شیرینی های زندگی ایشان نیست که نیست، به راستی چه زمانی آثاری از قبیل طلا و مس در سیما و سینما بیشتری همت سازندگان خواهد شد؟! مسئله ای که به جای این که در جامعه ی آرمانگرا و مکتبی ما رایج باشد در فرهنگ های پوچ غربی شاهد آنیم،‌ یعنی نمایش مجموعه ی زیادی از آثار مبتنی بر الگوسازی با بیشترین هزینه و قوی ترین گروه ها و تکنولوژی ها.

خب نشان دادن درس عبرت از خلاف و فساد، یک راه تربیت کردن و انتقال تجارب است، اما آیا این درس های عبرت، انسان سازهم هست؟ آیا می تواند تعالی ایجاد کند؟ آیا درس ایمان و هدایت نیز می دهد؟ یا نهایت حرفش این است که منحرف نباید بود؟ چرا سیمای ما نقطه ی تعالی را نشان نمی دهد؟ چرا به آن روی سکه که ایمان، هدایت و تعالی است کسی نمی پردازد؟ آیا در دل پیروزی شورانگیز جوانان مومن و انقلابی و تسلیم وساوس نفس نشدن ایشان، نمی توان داستانها و بازی های جذب درآورد؟ آیا همانطوری که هیچ مومن راستینی به سمت دزدی و اعتیاد نمی رود می توان کاری کرد که هرکسی که دزد و معتاد نیست یک مومن باشد؟ مگر نه این که چون 100 آید 90 هم پیش ماست؟ خب پس چرا اینقدر در الگوسازی ضعیفیم؟

قرآن کریم داستانهای زیادی دارد اما میان همه ی آنها،‌ احسن القصص، داستان یک الگوی جوان به نام یوسف است، حضرت یوسفی که ایمان و پاکی اش او را در مراحل مختلف زندگی از سختی ها و مفاسد به سلامت رد می کند و او را به عنوان یک انسان مخلص و الگو برای سایرین به نمایش می گذارد و ای کاش صداوسیما نیز از این مسئله درس می گرفتند و کمی سقف خود را بالاتر می بردند و مشی قرآن کریم را در سیما جاری می کردند و بیشترین بودجه و توان را بر الگوسازی هزینه می کردند نه صرفاً بر عبرت آموزی.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۰۹:۲۳
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۶ ق.ظ

شرم بر ساختمان پزشکان

بسم الله الرحمن الرحیم

علی رغم این که برخی قسمتهای ساختمان پزشکان قابل مشاهده و بعضاً خنده دار است اما در برخی قسمتها از بس که داستان شرم آور است، گریه آور می شود. عشوه گری زنانه منشی آقایان دکترها را به حساب طنز و کم عقلی او بگذاریم و وارد شدن بدون اجازه برادر دکتر را به خانه اش را هم به هیچ حسابی نگذاریم، این عشق مرد به مرد و نگاه جنسیتی بین دو مرد را در چند قسمت از سریال کجای دلمان بگذاریم؟!

اصلاً فرض کنید طرف بیمار است و عاشق آقای دکتر شده است، آیا عشق یک مرد به یک مرد و نگاه جنسی او می تواند وسیله ای برای خنده و تفریح سالم باشد؟! آیا استفاده از تابلویی با طرح مشخص همجنس بازی در سیمای جمهوری اسلامی را می توان نادیده انگاشت؟!

آیا سازندگان و تأیید کنندگان این سریال همینقدر نمی فهمند که در قسمتی که پدر دکتر افشار متکایش را برای میهمانش پهن می کند تا پول های داخل آن را درآورد نگاه جنسی را از آن حذف کنند؟! یا نمی فهمند که میان این همه بیماری روانی که وجود دارد عیناً باید عشق یک مرد روانی را به دکتر افشار آن هم با صحنه ها و نزدیک شدن های مسخره ی دو شخصیت به هم ابزار خنده نمود؟! و اینها در حالی پیش می آید که یکبار همین سریال و همین موارد مورد انتقاد جدی اهالی فرهنگ قرار گرفته بود، یعنی وقتی فرزندانم به من گفتند چرا کانال را عوض می کنی نمی دانستم چه بگویم؟! 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۲۶
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۲:۰۱ ب.ظ

اشتباه برخی مبلغان حجاب

بسم الله الرحمن الرحیم

هرچقدر که در این سالها شاهد کم کاری مسئولان فرهنگی و اجرایی در مقوله ی ترویج حجاب و عفاف هستیم،‌ خوشبختانه شاهدیم که به همت بچه حزب اللهی ها، در فضای مجازی برای آن تلاش قابل تقدیری انجام می شود، که البته در اجرای این کار خوب هم مثل هر کار خوب دیگری آفات و اشتباهاتی دیده می شود که لازم دیدم به آن  بپردازم.

این نگاه که حجاب می تواند زیبایی های خانم ها و دختران را بیش از بی حجابی یا به اندازه آن نشان دهد از نگاه های غلطی است که متأسفانه در نگرش برخی مروجان حجاب و به خصوص در تصاویری که در تبلیغ حجاب ساخته و نمایش داده می شود ترویج داده می شود. اصرار بر نمایش چشم و ابروهای زیبا و بعضاً آرایش کرده در پس نقاب یا چادر از این موارد به شمار می رود و یا برخی از این تصاویر دستان مزین به ساق های توری و یا گیپور و با رنگهای شاد را به نمایش می گذارد و یا دستان خانم های جوانی را نشان می دهند که انگشترهای تزیینی خوش آب و رنگ پوشیده اند، یا تصویر علی رغم نمایش حجاب ظاهری، عشوه گری زنانه را نیز به همراه دارد.

آنچه که در بحث ترویج حجاب و عفاف مهم است این است که باید خود عفاف و حجاب را به عنوان زیبایی نمایش داد، نه کسی را که لباس محجبه پوشیده است. ترویج این نگاه که حجاب و به خصوص چادر موجب زیباتر به نظر رسیدن می شود به انحراف در بحث حجاب نیز منجر می شود، به عنوان مثال چندی پیش از سوی آقای جوانفکر نیز به این شکل گفته شده بود که چون چادر صورت زن را قاب و زیباتر می کند بهتر است استفاده نشود!!!، به راستی باید مواظب باشیم در قبال مطلبی که به دیگران منتقل می کنیم، یک شبهه و یا اشتباه نیز به ایشان انتقال داده نشود، اشتباهاتی که بعدها می توانند در قالب یک انحراف بروز یابند.

حجابی که عفاف به دنبال نداشته باشد و عفافی که با حجاب همراه نباشد، هر دو ناقصند و نامطلوب. در تبلیغ حجاب و عفاف باید هم معیارهای فقهی حجاب اعم از محدوده ی پوشش و زینت نداشتن رعایت شود و هم معیارهای عفیفانه مانند نداشتند عشوه گری و طنازی و جلب توجه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۰۱
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۱۶ ق.ظ

مهمترین نیازهای آموزشی کودکان

بسم الله الرحمن الرحیم

تربیت فرزندان از مهمترین اهداف هر خانواده ی سالمی است و بسیاری از برنامه های خانواده تحت الشعاع مسائل تربیتی و آموزشی فرزندان قرار می گیرند. یکی از مواردی که همزمان با رشد فرزندان در دستور کار والدین قرار می گیرد، کلاس های آموزشی است. کلاس های آموزشی بسیار متنوعی از هنری تا علمی، ورزشی و فرهنگی وجود دارند که والدین با توجه به علایق خود و تمایلات و استعدادهای فرزندانشان و نیاز عرف جامعه برخی از آنها را انتخاب کرده و فرزندان خود را به صورت مستمر و یا مقطعی به آن کلاس ها گسیل می دارند. شناسایی استعدادهای کودکان معمولاً در کشور ما به درستی صورت نمی گیرد و علایق فرزندان نیز معمولاً بر اساس علایق والدین و علایق والدین نیز متأسفانه بیشتر بر اساس عرف جامعه و حتی چشم و هم چشمی های ایشان شکل می گیرد. وقتی که جامعه آموختن زبان خارجی را برای کودکان عرف می کند، مقاومت والدین در برابر این حس نیاز، خیلی سخت می شود. وقتی که در برخی طبقات اجتماعی کلاس موسیقی عرف می شود، کمتر والدینی در برابر این عرف مقاومت می کنند و اینچنین است که نه استعداد و نه نیاز و نه حتی علاقه در انتخاب و جهت دهی کودکان نقش چندانی ایفا نکرده و عرف حرف اول را در این خصوص می زند.

عرف یا عادات اجتماع، چیزی نیست که بتوان به عنوان روش تربیتی مناسب از آن یاد کرد، چرا که بسیاری از عادات و رفتارها و نیازهایی که در اجتماع زاییده می شوند، با اصول اخلاقی و شرعی و انسانی منافات دارند حتی کاذب هستند؛ از سوی دیگر محدودیت انتخاب کلاس های آموزشی به لحاظ بودجه، زمان و توان فرزندان ایجاب می کند که بین این حجم انبوه از کلاس های موجود، تعداد خیلی کمی برای این کار انتخاب شوند و با توجه به سرنوشت ساز بودن این انتخاب ها، نهایت دقت در آنها لحاظ گردد؛ این مسئله در خانواده هایی که به تربیت دینی و اخلاقی فرزندانشان اهمیت بیشتری می دهند، الزامی تر است که در واقع این مطلب برای این خانواده ها تقدیم می گردد:آموزش شنا به کودکان

ورزش از مهمترین نیازهای جسمی و حتی روحی در عصر حاضر است که حتی از سوی علمای دین و شخص مقام معظم رهبری بارها و بارها به عنوان یک معروف به آن توصیه گردیده است و به تبع، کلاس های ورزشی نیز از اولین نیازهای آموزشی هر کودکی به شمار می روند. انتخاب ورزش مناسب برای هر کودک به ویژگی های جسمی و جنسیتی کودک و ویژگی های تخصصی، فرهنگی و اجتماعی هر ورزش بستگی مستقیم دارد. برخی از کلاس های ورزشی موارد مفید و کاربردی مانند شنا یا دفاع شخصی به کودکان می آموزند و برخی نیز مانند بازی های گروهی به لحاظ اجتماعی فرزندان را تقویت می کنند و برخی نیز مانند ورزش های رزمی یا انفرادی شخصیت فرزندان را با عزت به نفس بار می آورد، ولی در کنار تمام ویژگی های مثبت برای هر ورزشی، بعضاً نکات منفی نیز وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند، به عنوان مثال برخی کلاس های ورزشی مانند ژیمیناستیک، برخی از تمرینات خود را به سمت رقص هایی مانند باله و استفاده از موسیقی های تند برده اند و تقریباً فعالیت در این ورزش ها بدون آلوده شدن به این مسائل غیر ممکن شده است و یا این که برخی از باشگاه ها رعایت حریم ها و روابط زن و مرد را در باشگاه ننموده و یا لباس های برخی از ورزش ها طوری است که ادامه ی فعالیت آنها تا رده های قهرمانی عملاً مستوجب پوشیدن لباسهای خارج از شأن کودکان مان می گردد، اینها مسائلی است که یک خانواده در هنگام انتخاب رشته ی ورزشی برای فرزندشان باید در کنار ویژگی هایی مانند جنسیت و عوامل جسمی مدنظر قرار دهند تا ورزش و اخلاقیات فرزندان مان در تضاد یکدیگر قرار نگیرند.

هنر از نیازهای هر روح سالمی است و هر فردی با توجه به روحیات و استعدادها و اخلاقیات خود می تواند در یک یا چند رشته ی هنری فعالیت کند. در بین هنرهای معمول برخی از هنرها چه به صورت ماهوی و چه به لحاظ حواشی (مانند رقص و مجسمه سازی و موسیقی)، فضای مناسب تربیتی را برای کودکان مهیا نمی کنند و بعضاً حرام شرعی تلقی می شوند که ورود فرزندان به این حوزه ها هرچند با رشد سریع هنری شان همراه باشد، ولی عملاً شخصیت ایشان تحت تأثیر آن هنرها و حواشی آنها از تربیت اسلامی و دینی دور می شود؛ در نقطه ی مقابل هنرهای غیر شرعی یا غیراخلاقی، هنرهای دیگری مانند قرآئت قرآن، خوشنویسی، نویسندگی، شاعری و ... می توانند موجب اغنای روحی و ارتقای شخصیتی فرد گردند و به همین لحاظ هدایت فرزندان به سمتی که با علاقه وارد این هنرها شوند و در مسیر این هنرها در خطی که قرآن مجید در انتهای سوره ی شعرا ترسیم کرده است (یعنی از هنر خود در جهت بیان حرف حق و مقابله با بدی و ظلم استفاده کنند)، عملاً همراه با خدمت به جامعه در جهت ترویج دین و اخلاقیات خواهد بود. در میان هنرها، برخی جایگاه شان ویژه تر از سایرین است، مثلاً قرآئت و حفظ قرآن و به طورکلی حشر و نشر با قرآن نه تنها اغنای روحی می کند بلکه بار محتوایی و اعجاز تربیتی قرآن، سنگ گوهر وجودی کودکان را به گوهر انسان وارسته و با اخلاق تبدیل می کند که شرکت در کلاسهای قرآنی مانند جامعه القرآن برای علاقمندان پیشنهاد می گردد.استقبال از بهار با نهال کاری غنچه های هلال احمر شهرستان جلفا

تعاملات مثبت اجتماعی مانند حضور در عبادات اجتماعی، نحوه ی انتخاب دوست و حفظ آن، چگونگی و حدود کمک به سایرین، ارائه ی کارهای گروهی و هدفمند، شناخت نسبی افراد در کمترین زمان، چگونگی مواجهه با ناملایمات و سختی ها و امثال آنها برای هر کودکی می تواند موجب پیشرفت فردی و اجتماعی وی گردد، که تسریع در این مناسبات و تعاملات معمولاً با توجه به کاهش جمعیت خانوارها، عملاً به بیرون از فضای خانواده نیز محتاج است، لذا مهدکودک، مدرسه و برخی کلاس ها و یا مکان های عمومی مانند مساجد، پایگاه های بسیج، پایگاه های هلال احمر و کانون های پرورش فکری می توانند در رشد شخصیت اجتماعی فرزندان نقش مهمی ایفا کنند. این فضاها و کلاس ها مناسبات فرزندمان را با خداوند، معلم، مربی و  سایر کودکان به خوبی تنظیم می کند. در بسیاری از این کلاس ها مطالب مفید دیگری نیز در کنار نحوه ی تعامل با گروه و جمع به فرزندان یادداده می شود، مثلاً در کلاس های هلال احمر کمک های اولیه و کمک به هم نوع به کودکان آموزش داده می شود و یا در مساجد، نماز، وضو یا احکام نوجوانان و کودکان و یا قرائت قرآن به ایشان منتقل می گردد، با این اوصاف جایگاه کلاس های آموزشی گروهی نسبت به کلاس های انفرادی و کم جمعیت به خوبی مشخص می شود. کودکان از قبل از مدرسه و در همان هنگام انتخاب مهدکودک می توانند به سمت مهد کودک هایی با کلاس های رقص و موسیقی و زبان گسیل شوند و یا به مهدقرآن هایی با فضای معنوی و مرکب از بازی و تربیت اسلامی، انتخاب گروهی که کودکان تان در آن رشد اجتماعی می یابند مطمئناً در شخصیت فردی و گروهی ایشان تأثیر بسیار مهمی خواهد داشت.

از کلاسهای دیگری که معمولاً بسیاری از والدین به آنها رغبت نشان می دهند کلاسهای آموزشی و علمی هستند، کلاسهای درسی و فنی مرتبط با درس و یا غیر مرتبط با آنها مانند کلاسهای رباتیک و زبان، در هر صورت کلاس های علمی و فنی اگر چه شاید روی شخصیت فرزندان چندان تأثیر متفاوتی ایجاد نکند اما در برآورده کردن نیازهای جامعه و هدایت فرزندان به درک اهمیت نیازهای سایر هم نوعان و اجتماع و کشور کمک می نماید، ولی توصیه می شود که در کلاس های آموزشی افراط صورت نگیرد و در صورتی که نیازی به کلاسی وجود ندارد کودکان را درگیر چنین کلاسهایی ننمایید، مثلاً در حالی که زبان های خارجی بسیار فرار هستند و کودکان مان تا سالها معمولاً به آن ها هیچ نیازی پیدا نمی کنند عملاً هزینه کردن و وقت گذاشتن برای این کلاسها فایده ی چندانی ندارد و حال این که همین وقت را مثلاً می توان در کلاسهای دسته های قبل مصروف نمود. در خصوص نیازهای درسی باید توجه داشت که بهترین مرجع برای رفع مشکلات درسی کودکان، همان مدرسه هستند و تمرکز روی کتاب های و کلاس های متفرقه ی درسی، عملاً تمرکز فرزندان را از مدرسه و آموزشهای معلم می کاهد و بعضاً موجب انزجار کودکان از درس می گردد.

در کنار تمام موارد بالا، باید توجه داشت که حتی نباید در تعداد کلاس های مفید نیز افراط نمود چرا که زیاد بودن کلاس ها، موجب دوری بیش از حد فرزندان از کانون خانواده و درس و بعضاً دلزدگی و خستگی از درس و سایر نیازهای آموزشی و تربیتی می گردد، لذا توصیه می کنم در گام اول نیازهای درسی کودکان را در همان مدرسه و کلاس های درسی برآورده سازیم و به همان حد اکتفا کنیم و در گام دوم با انتخاب یک رشته ی ورزشی مناسب، یک رشته ی هنری خوب و همچنین امکان فعالیت فرزند در گروه هایی مانند بسیج و هلال احمر، در برآورده کردن نیازهای روحی، جسمی، فردی و اجتماعی کودکان تعادل ایجاد گردد.


این مطلب در سایت چریغ و مجله پارسی نامه  منتشر گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۲ ، ۰۲:۱۶
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۲۲ ب.ظ

ترسیمی از وضع حجاب در آینده ی نزدیک+تصویر

بسم الله الرحمن الرحیم

شاید در ابتدا بگویید خب این بحث چه فایده ای دارد؟! حداقل فایده اش این است که بدانیم که اولاً به کدام سمت می رویم و ثانیاً‌ این که کمی به خودمان بیاییم شاید قبل از این که به روزمرگی گرفتار آییم در افکار و برنامه های مان تغییراتی دهیم.

با توجه به این که مقنعه ها به سمت روسری و روسری ها به سمت لچک  و شالهای کوچک رفتند و موها از جلو و عقب عیان شدند،‌ دیگر باید منتظر ماند با توری و نازک شدن همین روسری ها، کم کم حجاب سر برخی از این خانمها، کلاً به سمت عدم گام بردارد، پس دیگر کم کم می توان به همت مسئولانی که همان 2 تار مو را مشکل نمی دانستند منتظر مشاهده ی موهای رنگ و وارنگ و مش کرده و بدون روسری در جامعه ماند.

http://media.afsaran.ir/sihpcQ_530.jpg

با توجه به این که چادر به مانتو و مانتو به مانتوهای چاک دار و مانتوی کوتاه و سرافن  و پیراهن های نازک و چسبان گام برداشت،‌ عملاً‌ دیگر جز محدوده ی کوچکی از حجم بدن برخی بانوان  چیزی برای عیان شدن نمانده است و به همین لحاظ جز عیان شدن همان حجم از بدن دیگر مسئله ی بدی در این حیطه مورد انتظار نیست.1640788 تصاویری از ترویج بی حجابی و بد حجابی توسط برند poosh

پس از تغییر شلوارهای پارچه ای بانوان به شلوارهای لی  و بعد شلوارهای لی کشی و شلوارک های برمودا و شلوارک،‌ هم اکنون در مرحله ی ساق شلواری های چسبان قرار داریم،‌ اگر چه گویا فعلاً‌ هنوز برخی از غیور همسران این زنان،‌ کوتاه نیامده اند ولی به نظر می رسد در آینده ی نزدیک همین ساقهای شلواری به سمت توری، نازک و بدن نما شدن حرکت کرده و مهر بی عفتی  و بی غیرتی کامل را بر تارک این زنان و همسرانشان خواهد نشاند.

آرایش خانم های بدحجاب کشور ما به گونه ای پیش رفته است که به لحاظ متدهای آرایشی در دنیا حرفی برای گفتن داریم و در مصرف مواد آرایشی نیز دارای رتبه و مقامیم، به نوعی که گمان نمی کنم در هیچ کشوری،‌ هیچ زنی برای رفتن به مکانهای فساد نیز به اندازه ای که برخی زنان ما برای رفتن تاسرکوچه، این همه از تکنیکها و تاکتیکهای آرایشی استفاده کند.

کلاً وبا جمع بندی از بحث بالا به نظر می رسد باید از همت دولت سازندگی در ول کردن مسائل فرهنگی و از دولت اصلاحات در آزادی و ترویج فرهنگ غربی و تسامح دولت به عدالت با آن شعار معروف در مورد دوتارمو همچنین پشتکار مروجان و فرهنگسازان حوزوی و دانشگاهی و آموزش و پرورشی و صداوسیما کمال تشکر را به خاطر یک قدم ماندن به بی حجابی کامل داشته باشیم.8127988 تصاویری از ترویج بی حجابی و بد حجابی توسط برند poosh

متأسفانه و متأسفانه باید بگوییم که فرهنگ عفت و حجاب نه به لحاظ کیفیت و نه به لحاظ کمیت به سمت مطلوب حرکت نمی کند و خداکند که مسئولان، فرهنگساران و هنرمندان کشور هر چه زودتر به خودشان بیایند و لااقل به همان کار فرهنگی که به بهانه ی آن هرگونه کار انتظامی را تعطیل کردند را به جد پیگیر باشند و البته نمی توان خوشبین نیز بود، چرا که از کسانی که خودشان چندان به اسلام و احکام آن پایبند نیستند چگونه می توان انتظار ترویج آن را داشت.6949714 تصاویری از ترویج بی حجابی و بد حجابی توسط برند poosh

تکمیلی: حین به دنبال گشتن تصویر مناسب برای این مطلب دیدم که برخی سایت های مدل و لباس برای دختران و بانوان ایران لباس های غیر عفیفانه طراحی می کنند و چقدر زود همین مدها درکشور ما به صورت فراگیر به کارگیری می شوند که 3 تصویر را به عنوان نمونه از یکی از این سایت های مد و لباس در همین مطلب منتشر کرده ام، ولی مسئولان و هنرمندان و فرهنگ ساران ما همچنان به دنبال این هستند که آیا باید کاری کرد یا نه و آیا اصلاً این بی حجابی ها هدفمند و با برنامه ریزی انجام می شود یا نه به صورت خودجوش؟!!!

این مطلب در سایت 8 دی و مجله پارسی نامه و پایگاه خبری تحلیلی فریاد گیلان منتشر گردید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۲ ، ۱۲:۲۲
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۹ ب.ظ

چگونگی رابطه ی ملی گرایان با اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

آیا دقت کرده اید برخی متعصبان ناسیونالیست، طوری از تاریخ چندهزار سال پیش ایران صحبت می کنند که گویا در آن عصر حاضر بوده اند؟!! و گویا شخصاً رفتارها و گفتارهای پادشاهان ایرانی چندهزار سال پیش را دیده و شنیده اند که اینچنین به ایشان افتخار می کنند؟!! و طوری به آداب و سنن و جشن های آن موقع که حتی بعضاً هیچ موضوعیتی ندارند پایبندند که گویا هنوز در همان دوره می زیند؟!! و حال این که همین متعصبان وقتی در برابر تاریخ اسلام و روایات اندیشمندانه ی معصومین قرار می گیرند، آنها را غیر قابل باور، غیر مستند و سطحی می دانند؟!! در صورتی که در اسلام، ما علومی داریم که حدیث به حدیث و راوی به راوی، بیانات و احادیث اهل بیت و مواضع ایشان را به لحاظ اعتبار و سندی و انطباق با قرآن مجید مورد بررسی قرار می دهند و حقانیت و علمی بودن بسیاری از آیات و احادیث اسلامی بعدها و با پیشرفت علم به اثبات رسیده است.

این متعصبان ملی گرا، به استناد همان اطلاعات کمی که از پادشاهان و تاریخ و آثارشان دارند، پایبندی به ایران را منافی پایبندی به اسلام معرفی می کنند و مسلمان بودن را خائن به وطن بودن تعبیر می کنند و به این بهانه و ادعا که کورش و یا زردتشت پیامبر ایرانیان بوده است، خود را از دین اسلام و رسول خاتم بی نیاز می دانند، گویا هرکسی باید پیامبرش را از تولیدات ملی کشورش انتخاب کند!!! و حال این که در واقع با تعصب شان، خود را از فهم دین اسلام و درک پیامبر اعظم و آخرین کتاب وحی که با پیشرفت بشر تکامل یافته است محروم ساخته اند، در صورتی که پیامبر اسلام آنقدر به علم و حکمت اهمیت می داده است که به طلب آن با مهاجرت به سرزمین های دور توصیه می کرده و آیات و روایات نشان می دهد در عصری که اسلام حرف اول را در جهان می زده است، اعتقادی به نژادپرستی نداشته است، هرچند در آن هنگام و در میان اعراب نیز نژادپرستانی از جنس الان ما و اعراب وجود داشته اند که این نگاه گسترده ی اسلام نشان از جهانی بودن آن دارد نه عربی بودن و یا ایرانی بودن آن.

این ملی گراها بیش از این که پیامبر بودن زردتشت و یا کوروش برای شان مهم باشد، می خواهند به این بهانه، دین اسلام را دین اعراب معرفی نموده و ایرانیان را از درک آن، به زعم خودشان نجات دهند، همین جمود فکری در برخورد نژادپرستانه با دین اسلام نشان می دهد که شهید مطهری به درستی، ناسیونالیسم و وطن پرستی را یک حس خودپرستی جمعی می دانستند، حسی که دچارانش را به عقب ماندگی می کشاند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۲ ، ۱۲:۱۹
سیاوش آقاجانی