انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غرب» ثبت شده است

دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۸:۰۵ ق.ظ

در برابر وقت کشی آمریکا و فرانسه چه باید کرد؟

بسم الله الرحمن الرحیم

بعد از پایان بدون توافق اولین دورجدی مذاکرات هسته ای در ژنو، سران آمریکا اعلام کردند که هیچ عجله ای برای رسیدن به توافق ندارند و تا زمانی که مصالح هم پیمانان شان تضمین نشود، تن به هیچ توافقی نخواهند داد، این در حالی است که قبل از مذاکرات نیز گفته بودند حتی در صورت رسیدن به توافق، عملاً فشار تحریم ها کاسته نشده و مثلاً بخشی از دارایی های بلوکه شده ایران را آزاد می کنند و امروز نیز جناب آقای دکتر روحانی در مجلس شورای اسلامی گفتند که زیربار تحریم، تهدید و تحقیر، از خطوط قرمز و اصول عدول نخواهند کرد و گفتند که غربی ها به اشتباه گمان نکنند که تحریم ها ایران را برسرمیز مذاکره کشانده است، بلکه ایران براساس تدبیر و منطق به مذاکرات وارد شده است؛ مجموعه آنچه گفته شد ما را به نتایج مشخصی می رساند:

اول این که آمریکا و غرب براساس حرکات و رفتارهای مسئولان کشور اعم از شعارهای انتخاباتی خودشان و برخی از رقبای هم موضع و تأکیداتی که بر مذاکره شد، به این نتیجه رسیدند که ایران چون قادر به اداره ی تحریم ها نیست، به مذاکره روی آورده و هرچه مذاکرات فرسایشی تر باشد ایران بیشتر تحت فشار قرار گرفته و بیشتر امتیاز خواهد داد.

بحث دیگر این که با تأکید ایران بر مذاکرات جدی و طبق یک برنامه مشخص زمانی، طرف مقابل این زمان محدود را به معنای آسیب پذیری ایران در بحث زمان تلقی نموده است و علی رغم توصیه های مقام معظم رهبری و اظهارات دکتر حسن روحانی و اقرارهای جک استراو، آمریکا و هم پیمانانش جدیت ایران پای میز مذاکره را قدر ندانسته و آن را به دلیل اشتباه محاسباتی از دست می دهند.

پاسخ ما در برابر رویکرد آمریکا چه باشد؟!

1-  رویکرد مشخص آمریکا ایجاب می کند که به این توهمات پاسخ مناسب داده شود و پاسخ مناسب این نیست که فقط بگوییم "ما در برابر تحریم کمر خم نمی کنیم"، بلکه پاسخ صحیح این است که با برنامه ریزی و پیگیری دقیق اقتصاد مقاومتی، آمریکا و غرب متوجه شوند که ایران معطل رفع تحریم ها نمانده و مشکلش را بر پایه تدبیر حل خواهد کرد نه با امید به دشمنان.

2- در صورتی که طرف مقابل اصرار کند که عجله ای در خصوص ادامه مذاکرات و توافق ندارد، اصرار یک طرفه ما بر مذاکره موجب تقویت موقعیت دشمن و تضعیف جایگاه ایران در مذاکرات خواهد شد که به همین منظور تعیین دورهای جدید مذاکرات و تنظیم فواصل زمانی این مذاکرات باید براساس وجود عزم و تمایل واقعی طرف مقابل برای رسیدن به توافق برنامه ریزی شود، نباید طوری رفتار کرد که به درک اشتباه در طرف مقابل کمک کرد بلکه باید موجب اصلاح آن شد.

3- در صورت اصرار آمریکا و غرب بر ادامه سیاست تهدید و تحریم، بایستی به صورت مشخص و بدون هیچ ابایی، سیاست خارجی کشور از تاکتیک نرمش قهرمانانه به تاکتیک مقاومت بازگردانده شود، البته پذیرش این شیوه برای دولتی که برکات مسکن مهر را منکر می شود و سفراستانی را پویش و پایش نام می نهد و خزانه را خالی می خواند و ... کمی مشکل به نظر می رسد.

مطلب مرتبط مربوط به تاریخ 3/4/92 با عنوان: امید کاذب قبل از دولت تدبیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۲ ، ۰۸:۰۵
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۸:۰۲ ق.ظ

به زعم آمریکا، اسرائیل صلاحش را نمی فهمد

بسم الله الرحمن الرحیم

مذاکراتبا شروع مذاکرات اخیر ژنو و حضور آمریکا پای میز مذاکره و اعلام نارضایتی و حتی عدم پایبندی به نتیجه مذاکرات از سوی اسرائیل، برخی از تحلیل گران داخلی، آمریکا و اسرائیل را به ایفای نقش پلیس خوب و پلیس بد تشبیه کردند، در این فرض، آمریکا و اسرائیل به صورت هماهنگ با یکدیگر گام برداشته و یکی نقش بد و دیگری نقش خوب و مانع در برابر بدی پلیس بد را بازی می کند، اما حقیر این تحلیل را یک احتمالِ بعید می دانم که دلایل تحلیلی خود را مختصراً بیان می کنم:

اختلافات آمریکا و اسرائیل، اکنون و تنها در این مذاکرات بروز نیافته است، بلکه مدتهاست که اسرائیل حتی سعی داشت تا آمریکا را درخصوص حمله نظامی به ایران تحریک کند، اما پایگاه قدرتمند داخلی و منطقه ای ایران مانع شد تا آمریکا به این نقشه ی ابلهانه اسرائیل گردن نهند و برخی از نشانه های این اختلافات نیز رسانه ای گردید؛ حتی اسرائیل در مقطعی برای این که جدی بودن آمریکا را بسنجد، به گزافه ادعا می کرد که به تنهایی به ایران حمله می کند که با بی تفاوتی و عدم حمایت ضمنی آمریکا و تشدید مخالفتهای داخلی، این ادعا را نیز پایان داد.

هوش سران اسرائیل در این چندساله با طرح، قبول و اجرای چنین نقشه ای منافات دارد، حمله های اسرائیل به نوار غزه و حزب الله لبنان همگی با شکست های مفتضحانه و قابل پیش بینی مواجه شد به نحوی که مردم و کارشناسان اسرائیل غاصب، همگی دولت اسرائیل را بابت این حملات نکوهش کردند چرا که موجب شکست هیمنه ارتش اسرائیل گردید. نمایش مضحکی که نتنیاهو در سازمان ملل اجرا کرد و سوژه اکثر رسانه های دنیا شد نیز از همان مقولات است که نشان می دهد اسرائیل به جز یک دشمن متعصب و کینه توز، عملاً هیچ پشتوانه ای از فکر و هوش ندارد و این مسئله را بیش از همه، خود آمریکایی ها درک کرده اند.

اگر هماهنگی آمریکا و اسرائیل اینقدر زیاد بود که به قول برخی تحلیل گران، آمریکا بدون اجازه اسرائیل آب نمی خورد، یقیناً اسرائیل به فرانسه متوسل نمی شد. اگر چه آمریکا همچنان منافع اسرائیل را پای هیچ توافقی فدا نمی کند، اما با مشاهداتی که از بی تدبیری و عقب افتادگی سران اسرائیل داشته است، عملاً به خودش حق می دهد نیابتاً منافع اسرائیل را تشخیص دهد و برمبنای تشخیص  خود حرکت کند، هرچند اگر سران اسرائیل قادر به فهم مسئله نباشند.

شاید تحلیل فوق باعث شود که برخی دوستان برچسب ساده انگارانه به این تحلیل بزنند که در پاسخ به این دوستان عرض می کنم که حقیر اگر چه تمام کشورهای استکباری را در اهداف استکباری و دشمنی با ملت ایران مشابه و مشترک فرض می کنم ولی یک تفاوت بزرگ بین این کشورها قائلم که عدم درک آن منجر به بیراهه رفتن و خسران ما خواهد شد، این اختلاف بزرگ در وجود هوش و درک متفاوت است.

برخی از کشورهای استکباری، علی رغم این که دوست ندارند سر به تن این ملت باشد، لیکن به این فهم رسیده اند که راه تحریم و فشار، راه دائم، کافی و وافی به شمار نمی رود و ایران همچون یک بدن سالم برای انواع بیماری ها پادتن ترشح می کند، لیکن برخی از همین کشورهای مستکبر دنیا به خطا گمان می کنند که این تحریم ها باعث شده است که ایران به جدیت در مذاکرات وادار شود و حال این که نکته ی کلیدی که برخی از مستکبرین درک کرده و برخی درک نمی کنند این است که این شرایط جدید تنها فرصتی است که نظام و رهبری به احترام رأی مردم ایجاد کرده اند تا اولاً فرصتی باشد برای دشمن شناسی بهتر و ثانیاً و به احتمال خیلی کمتر فرصتی باشد برای دشمنان که از آن استفاده کنند و بیش از این بر راه تحریم که ایران را سرسخت تر می کند اصرار نورزند.

در تکمیل مطلب فوق از شما دعوت می کنم خاطره کوتاه دکتر یامین پور در ملاقات با سید حسن نصرالله را مطالعه فرمایید.

این مطلب در 8 دی  و حرف تو منتشر گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۲ ، ۰۸:۰۲
سیاوش آقاجانی
پنجشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۲، ۰۸:۵۸ ب.ظ

سخت ترین جنگ علیه اسلام، نرم است

بسم الله الرحمن الرحیم

در میان این همه نقشه های خصمانه اقتصادی و سیاسی برای اسلام و مسلمین، بزرگترین نقشه ی استکبار، از نوع نرم است. آمریکا و انگلیس، در قرن اخیر نسبت به ایجاد و تقویت فرق انحرافی اسلامی تلاش فراوانی کرده اند. دو فرقه وهابیت و بهاییت از بزرگترین و مورد حمایت ترین این فرقه ها هستند که هر دو حدوداً در 2 قرن اخیر ایجاد شدند، به این صورت که وهابیت از تسنن و بهاییت از تشیع استخراج گردیدند و به شدت مورد حمایت استعمار پیر انگلیس قرار گرفته و به سرعت رشد کردند. از مشخصات هر دوی این فرق، ساختار شکنی و پاگذاشتن روی اصول مسلم و مشخص اسلام است به نحوی که به راحتی کشتن مسلمانان و یا ازدواج با محارم و بسیاری از محرمات الهی در آنها مجاز شمرده می شود.

سرعت انشار و نزدیکی این دو فرقه به آمریکا، انگلیس و اسرائیل از مشخصات بارز آنهاست به نحوی که رسانه های رسمی و بودجه های کلانی در خصوص حمایت از این فرق مورد استفاده ایشان قرار می گیرد. وهابیت رسماً در عربستان و کشورهای دیگر عربی ریشه دواند و از همان تفکر، شاخه های خشونت طلبی مانند طالبان به خون ریزی در مسلمانان و آبرو ریزی از سیمای اسلام پرداختند. از سوی دیگر دقتی در پرسنل شبکه های تلویزیونی انگلیس مانند bbc  نشان می دهد که بسیاری از ایشان یا رسماً بهایی هستند و یا رسماً از ایشان حمایت می کنند.

در عصر حاضر هر دو فرقه ی انحرافی بهاییت و وهابیت در حال خدمت رسانی به اسرائیل هستند، به نحوی که دوستان اسرائیل را دوست خود گرفته و دشمنانش را دشمن خود می دانند که البته با توجه به این که اهل تسنن از اهل تشیع بیشترند، تعداد مسلمانانی که خواسته یا ناخواسته به تفکرات وهابیت دچار شده اند به مراتب بیش از کسانی هستند که به فرقه بهاییت گرویده اند، لیکن هر کدام با تمام قوای انسانی، مالی و رسانه ای خود در شیوع اعتقادات و انحرافات خود راسخند.

آمریکا، اسرائیل و انگلیس نه تنها از نیروهای انسانی، پول و خاک کشورهای وهابی و بهایی برای تحقق اهداف ضداسلامی و به خصوص ضدشیعی استفاده می کنند، بلکه از رفتارهای خشن، بی منطق و سوابق تروریستی ایشان کمال استفاده را انجام داده و اسلام را دینی خشن، بی منطق، تروریست پرور و خوددرگیر نمایش می دهند، در واقع استکبار از فرق بهاییت و وهابیت در جهت تضعیف اسلام و تقویت دشمنان اسلام کمک می گیرد و از تنفر و خشونت این فرق علیه اسلام استفاده کرده و اینگونه وانمود می کنند که اختلافات و جنگ هایی که در بلاد اسلامی رخ می دهد جنگ های مذهبی و قومیتی بین مسلمین است نه جنگ هایی که کفار علیه اسلام ترتیب می دهند.

از انحرافات دیگری که در عرصه ی حکومتی اسلامی وارد کرده اند تفکرات سکولار اسلامی است که نمونه اش را در ترکیه شاهدیم و می بینیم که این تفکر انحرافی نیز چگونه برخلاف ظاهرش که خودش را دشمن اسرائیل معرفی می کرد در خدمت اسرائیل و استکبار جهانی حرکت می کند.در کنار فرق وهابیت و بهاییت، برخی تفکرات انحرافی دیگری نیز وجود دارد که استکبار از پتانسیل همان ها نیز استفاده می کند و برایشان رسانه تأسیس می کند و آنها را مورد حمایت قرار می دهد، یکی از این تفکرات انحرافی، تفکرات تفرقه طلبانه افراطی بین اهل تسنن و اهل تشیع است به نحوی که ایشان را قانع می کند تا به مقدسان همدیگر توهین کنند و عملاً وقتی را که باید برای محکوم کردن دشمنان واقعی اسلام صرف کنند را صرف خصومت با یکدیگر کنند و اینقدر دشمن اصلی را فراموش می کنند که اصلاً حواسشان به شناخت انگیزه استکبار در دادن شمشیر رسانه برای تارومار کردن همدیگر بیندیشند.

کسی که از اسلام چیزی نمی داند و یا مسلمان شناسنامه ای است، شناختش از اسلام همان رفتار مسلمانان است و آن ها را نماد اسلام می داند، پس چگونه می تواند در حالی که بخشی از مسلمین سر برخی دیگر را می برند و مثله شان می کنند و اندامشان را می خورند و یا زنا را تحت لوای جهاد نکاح انجام می دهند را می بیند، نسبت به اسلام علاقه پیدا کند؟! اینگونه است که مسلمانان همدیگر را می کشند و تمایل سایرین را به اسلام کم می کنند و چه ضربه ای می تواند بهتر از این به اسلام وارد کرد؟! نقشه ای که استکبار تا اینجا به خوبی از آن استفاده کرده است و اکنون مسلمانان را گرفتار جنگهای نظامی، قومیتی، مذهبی و ... نموده است.

در حال حاضر معرفی اسلام ناب محمدی تنها در سایه علمای واقعی اسلامی میسر است و ای کاش همانطوری که علمای راستین شیعه این خطر را درک کرده و در جهت رفع  آن می کوشند، علمای بیدار اهل تسنن نیز کمر به همت کاهش اختلافات با سایر مسلمانان ببندند و همگی با هم افراطی ها و فرق انحرافی را طرد و رسوا نمایند و نگذارند که تکفیری ها، سکولارها، افراطیون و خشونت طلبان تبر به کمر اسلام بزنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۲ ، ۲۰:۵۸
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۲، ۱۲:۵۲ ق.ظ

آمریکا فقط به دنبال کاهش تلخی شکست است

بسم الله الرحمن الرحیم

در هجمه به سوریه، تمام کشورهایی که با ایران مشکل داشتند، هرگونه مصلحت سنجی را کنار گذاشته و با هر ابزاری که توانستند در این خصوص نقش آفرینی کردند،‌ کشورهای عربی که اوج دیکتاتوری را دارند و حتی یک انتخابات نیز در آنها برگزار نمی شود به بشار اسد تاختند، هرچند که این مسئله موجب می شود مردمشان علیه حکومتهای خودشان نیز حساس شوند. 

جبهه ی سوریه یک مرزبندی آشکار و اصلی دارد، یک سوی مرز، ضد آمریکایی ها و سوی دیگر آمریکا و نوکران آمریکا؛ ولی مهمتر از این مرزبندی، اهداف و دلایل این مرز بندی است که در این خصوص اظهارات اخیر جان کری وزیرامور خارجه کاملاً از مسئله پرده بر می دارد: «اگر به سوریه پاسخ مناسب داده نشود، ایران جسور خواهد شد» و این جمله یعنی که هدف اصلی در بحث سوریه،‌ بحث کنترل قدرت ایران است ولاغیر. ایران اینقدر قدرت یافته است که اسرائیل و آمریکا از درگیری مستقیم با او گریزان هستند، و تنها آنهم اگر بتوانند با یارانش درگیر می شوند، همین هدف را در جنگ های اخیر اسرائیل با غزه و لبنان هم می توان به وضوح دید که اسرائیل بعد از شکست های مفتضحانه از غزه و لبنان که به قول کارشناسان بین المللی، به شکست از ایران تعبیر شد،‌ آمریکا را جلو انداخته است تا با سوریه درگیر شود تا شاید در جبهه ای دیگر بر ایران عزیز ظفر یابد.

در جنگهای اخیر، اسرائیل شروع کننده جنگ بود و آمریکا نقش حامی را ایفا می کرد و این بار خود آمریکا با تمام نیرویش وارد شده است که این ورود اگر با شکست همراه شود، برای آمریکا و اسرائیل شکستی بزرگ قلمداد خواهد شد. اوباما و دوستانش با تمام اعتبار خود به کری خوانی با اسد وارد شد، ولی هر چه گذشت،‌ ناتو و کشورهایی که او را در جنگ افغانستان و عراق همراهی می کردند، پا پس کشیدند، به نحوی که این انشقاق در داخل آمریکا نیز از سوی مجلس آمریکا در حال وقوع است؛ و این تنها شدن آمریکا از آن زمان رخ داد که ایران حمایتش را از سوریه با وضوح اعلام کرد و واکنشش را به خارج از مرزهای سوریه (یعنی به اسرائیل) متوجه ساخت، اسرائیل در سالهای اخیر نشان داد که چقدر در برابر یاران ایران، آسیب پذیر است، چه رسد به ایستادن در برابر ایران.

اکنون با عقب کشیدن کشورهای همراه آمریکا، اوباما حمله ی محدود و در زمان نامعلوم را به عنوان تصمیم نهایی خود اعلام کرده است و مجلس آمریکا نیز تصمیم نهایی را به دو هفته ی دیگر موکول کرده است و اینها نشان می دهد که آمریکا در حال مزمزه کردن یک شکست تلخ است، آمریکا در شرایط فعلی اگر به سوریه حمله کند تنهاست و این تنهایی او را روز به روز خسته تر، بی اعتبارتر و متضررتر می کند و اگر به سوریه حمله نیز نکند، شکست خورده است و تنها کاری که آمریکا در این شرایط می تواند انجام دهد این است که تلخی این شکست را کمتر کند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۵۲
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۲۳ ب.ظ

تحلیلی بر \غرب وحشی\ در کلام مقام معظم رهبری

بسم الله الرحمن الرحیم

مدتیست که شبهه ای از برخی منتقدان انقلاب می شنوم مبنی براین که چرا مقام معظم رهبری اروپایی ها را وحشی خوانده است که به این منظور در کلام رهبری به دنبال این واژه گشتم و دو مطلب از فرموده های رهبری را یافتم که هر کدام را با مقدمه ی کوتاه تقدیم می کنم:

"اول، خود آن کسانی که آن دشمن وحشی می‌خواهد از آنها حمایت کند، بعد هم مردم فکر کنند، ببینند چرا می‌خواهد حمایت کند؟ کدام نقص در اینها هست که موجب شده است دشمن بخواهد از او حمایت کند. در داخل یک خانواده ممکن است دو تا برادر، یک برادر و خواهر با هم اختلاف داشته باشند. اگر دشمن، دزد، خائنی که بیرون خانه است، با یکی از اینها ارتباط برقرار کرد و گفت من طرف تو هستم، آن بایستی به خود بیاید، بگوید من چه غلطی کردم چه اشتباهی کردم که این دشمن خانوادگی می‌خواهد از من حمایت کند ."

مورد اول مربوط به زمانی است که در بحث فتنه، غرب با حمایت های همه جانبه از رسانه ای تا تحریم تا تهدیدهای نظامی به دنبال حمایت از فتنه گران بود بیان شده است که در آن مقام معظم رهبری دشمن را با صفت وحشی وصف کرده اند، در این جمله مقام معظم رهبری دشمن را (نه صرف اروپایی ها) وحشی خوانده اند و علت وحشی خواندن نیز خباثت هایی بود که در قبال ایران به خرج دادند تا افراد بدانند که دشمن براساس هیچ منطق دلسوزانه ای از ایشان حمایت نمی کند و هیچ مرزی در حمایت ها و دشمنی هایش قائل نیستند.

"نمونه‏ دیگرش را بعد از گذشت تقریباً نود سال از وقوع جنگ جهانى اول، در تهاجم آمریکا به عراق ملاحظه کردید. یک نمونه‏ دیگر از ناکامى‏هاى تجربه‏ غربى در اداره‏ بشر و تأمین خوشبختى انسان، مسأله‏ استعمار است. آفریقا قاره‏ اى است که هم استعداد انسانى در آن‏جا هست، هم استعداد عجیب طبیعى. اروپایى‏ها به آن‏جا رفتند و با کشتار و قتل و غارت، از بى‏خبرى مردم استفاده کردند و حتّى مجسمه‏هاى خودشان را به عنوان آزادکننده‏ این کشورها در آن‏جاها نصب کردند"

این سخنان مقام معظم رهبری در بحث استکبار و استعمار غرب است که رهبری در بحث استعمار آفریقا، اروپایی های آن مقطع زمانی را به قتل و غارت متهم کردند که این مسئله نیز به عنوان یک مسئله ی مستند تاریخی غیرقابل انکار است و البته از این قتل و غارت ها در سایر مستعمرات شان نیز کم نبوده است و خود ایران نیز از این خصومت های وحشیانه ایشان در امان نمانده است و علی رغم این که سال ها از آن زمان ها گذشته است، ولی غرب به ظاهر متمدن از بسیاری از تروریست های وحشی نیز حمایت کرده و می کند و همچنان در پس پرده ی بسیاری از قتل ها، غارت ها، جنگ ها و ترورها دولت ها و سرویس های امنیتی و جاسوسی غرب و آمریکا و وابستگان ایشان وجود دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۲۳
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۱ ق.ظ

هورای عاشقان آمریکا، آنهم به چه بهانه ای!

بسم الله الرحمن الرحیم

چندیست که به دلیل تحریم های آمریکا، شرکتهای سخت افزاری و نرم افزاری مطرح دنیا از ارائه ی هرگونه فروش و ارائه ی خدمات به ایرانیان منع شده اند، به حدی که حتی به ایرانیان خارج از کشوری که قابل شناسایی باشند نیز خدمات ارائه نمی کردند که بنا به آخرین تصمیمات دولت آمریکا این تحریم لغو شده است و این لغو تحریم با ذوق زدگی و کف و هورای عاشقان غرب همراه شده است.

این تحریمها به نوعی بود که اگر شما یک نرم افزار آنتی ویروس یا یک موبایل سامسونگ خریده بودید، از ارائه خدمات پشتیبانی که حق شما بوده است محروم می شدید، ولی این تحریم های ناجوانمردانه در آن زمانی که وضع می شدند نه تنها با انتقاد غرب دوستان و عاشقان آمریکا همراه نمی شدند، بلکه ایشان با سکوتشان برای این تحریم ها مشروعیت نیز قائل می شدند، ولی در همین یکی دو روزه که خبر لغو این تحریم ها منتشر شده است، همان ها که سکوت کرده بودند با جیغ و دست و هورا برای معرفت و جوانمردی آمریکا اشک شوق ریختند.

لغو تحریم کامپیوتر و موبایل و نرم افزار ارتباطی / احتمال لغو تحریم مواد غذایی و دارومعاون وزیر امور خارجه آمریکا حین خبر از لغو تحریم سخت و افزار و نرم افزار های حوزه ارتباطات (رایانه و موبایل) گفته است که ممکن است تحریم های غذا و دارو نیز حذف شود که همین هم جای تأمل دارد اول این که تا کنون آمریکایی ها منکر تحریم دارو بودند و دوم این که چرا آنچه که به سلامتی و حیات مردم مربوط است در درجه اول رفع تحریم قرار نگرفته است؟! 

بحث رفع تحریم ها البته با توجه به نزدیکی به انتخابات و نقشه های احتمالی پس از آن، ما را به یاد جلوگیری از تعطیلی سایت تویتر در 4 سال پیش در حمایت از فتنه گران می اندازد براستی چرا برخی متوجه نیستند که همانطور که تحریمهای آمریکا در جهت تضعیف انقلاب انجام می شود، رفع آنها نیز جز در همان راستا نیست؟! آیا بهتر نیست عاشقان و دلدادگان آمریکا و غرب به جای چشمشان، با عقلشان فکر کنند؟!

آیا با کمی تدبر نمی توان متوجه شد که آمریکا در پشت پرده ی اعلام رفع قطعی و احتمالی برخی تحریم ها به دنبال کسب اعتماد نسبی و لااقل کاهش تنفر ایرانیان از آمریکا و افزایش گرایش به گزینه های مورد حمایت آمریکا یعنی اهالی تسلیم و سازش است؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۱
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۲۹ ق.ظ

در حاشیه قانون ضد حجاب جدید در فرانسه

بسم الله الرحمن الرحیم

قانون جدید ضد حجاب در فرانسه، اولیای دانش آموزان را در خصوص محجبه بودن محدود می کند، قبلاً حجاب خود دانش آموزان نیز در قانون دیگری ممنوع شده بود، اما همان ها که با ژست روشنفکرانه، حجاب را یک امر شخصی و غیر الزامی می خواندند، در چنین مواردی جز سکوت، گزینه ای ندارند.

همان ها که الزامی بودن پوشش را غیردموکراتیک می دانند گویا الزامی بودن بی حجابی را دموکراتیک می شناسند!! به راستی چرا در حالی که غرب برای تفکر منحط مادی خود تقدس دیوانه وار و غیر قابل دفاع قائل است، برخی از ما به دنبال تقدس زدایی از قوانین الهی و دین مبین اسلام هستند؟!

البته دلیل این همه قوانین و فشارها علیه حجاب و عفاف چیزی جز تأثیر غیرقابل انکار معنوی در جامعه نیست. حجاب جامعه را به تفکر وا می دارد، اهداف مادی را زیر سوال می برد، روح شیاطین را دچار عذاب می کند و فرهنگ سخیف غرب را به چالش می کشد. حضور یک زن محجبه در جامعه ی غربی، خط قرمز پررنگیست بر تبلیغات میلیاردی شان که انسان را در قوای شهوانی محدود میداند و همین است که پوشش یک زن مسلمان را چیزی مستقل از این همه پوشش های مختلف در غرب می شناسند. 

به راستی زنانی که با بد حجابی در جستجوی آزادی غربی هستند، می دانند که در غرب نیز نمی گذارند که هرکسی هرآنطور که می خواهد زندگی کند؟! آیا می دانند که در زندگی غربی آزادی آنجایی ارزش دارد که با ایدولوژی شان منافات ندارد و هر آزادی که موجب حتی تبلیغ علیه تفکراتشان باشد را بر نمی تابند؟! آیا می توان به پشتوانه ی تبلیغات آزادی دوستانه ی غرب، چشم را بر دیکتاتوری فرهنگ غرب بست؟! 

این مطلب در سایت چریغ منتشر شد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۹
سیاوش آقاجانی