انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۷۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات» ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۵۴ ب.ظ

زاکانی و حداد در کدام زمین بازی می کنند

بسم الله الرحمن الرحیم

آقای زاکانی از نمایندگان فعال و رسانه ای مجلس شورای اسلامی است که سایت وی (جهان نیوز) در زمان فتنه فعالیت خیلی خوب و عمارگونه ای داشت و در کنار سایت رجانیوز مورد تقدیر قرار گرفت. آقای زاکانی از جانبازان انقلاب نیز هستند و روحیه مدیریتی بسیجی دارند، اما در سیر برخوردی که طی سالیان اخیر داشته اند تناقضهایی وجود دارد، ایشان در سال 84 رییس ستاد تبلیغاتی دکتر قالیباف بود و 4 سال بعد هم عدم کاندیداتوری دکتر قالیباف را ایشان اعلام و دلیلش را نیز تشریح کرد. دکتر زاکانی در بحث انتخابات مجلس نسبت به جبهه پایداری و استاد مصباح موضع مخالف گرفت.

 ورود مستقل دکتر جلیلی در انتخابات 92 با توجه به حمایت هایی که از دکتر قالیباف داشتند موجب تعجب شد، چرا که اکثر سیاسیون او را در اردوگاه دکتر قالیباف انتظار می کشیدند. دکتر زاکانی تا زمانی که دکتر جلیلی اعلام حضور نکرده بود مدام پالس می فرستاد که اگر جلیلی بیاید به نفع او کنار می کشد و با او قرابت فکری زیادی دارد و وقتی دکتر جلیلی ثبت نام کرد این مسئله را همچنان مفتوح گذاشت ولی وقتی دکتر لنکرانی قبل از اعلام اسامی نامزدهای تأیید صلاحیت شده به نفع دکتر جلیلی کنار رفت، ایشان را محکوم به سیاسی کاری کرد و پس از عدم تأیید صلاحیتش، در حالی که همه منتظر حمایت ایشان از دکتر جلیلی بودند، ایشان به سمت دکتر حداد عادل متمایل شدند و در سایت جهان نیوز نیز همین مسئله را در دستور کار قرار داد.

دکتر حداد عادل یکی از چهره های فرهنگی مطرح کشور است که به واسطه ی حضور در پستهایی مانند ریاست مجلس شورای اسلامی و سوابق دیگر از رجال صادق و سالم سیاسی کشور شناخته می شود. دکتر حداد عادل قبل از انتخابات، دکتر لنکرانی، دکتر جلیلی و دکتر زاکانی را از خود انقلابی تر معرفی کرده بود و حتی احتمال کنار کشیدن به نفع دکتر جلیلی را به دلیلی قرابت گفتمانی، محتمل دانسته بود، مسئله ای که تحقق آن با توجه به ائتلاف سه نفره حداد، قالیباف و ولایتی عملاً بعید به نظر می رسید و بعداً هم مورد تکذیب قرار گرفت.

قرابت فکری و رفتاری دکتر جلیلی و دکتر حداد باعث شده است که ایشان سبد رأی شان نیز مشترک باشد، سبدی که اگر چه دکتر جلیلی به واسطه آرای خودش و آرای دکتر لنکرانی (که به نفع او انصراف داد) سهم بیشتری از آن را دارد، ولی بخشی از آن نیز به دکتر حداد اختصاص یافته است، اگر چه وضعیت آرای دکتر حداد در مقابل آرای دکتر قالیباف و جلیلی قابل رقابت نیست، اما گسیل شدن آرای او به نفع هر طرف می تواند تعیین کننده باشد و در کشور ما اثبات شده است که آرا بیش از این که بر اساس ائتلاف ها حرکت کنند براساس نوع گفتمان و تشخیص افراد حرکت می کنند و این یعنی انصراف دکتر حداد در واقع موجب تقویت آرای دکتر جلیلی خواهد شد.

هم اکنون حضور دکتر حداد و حمایت دکتر زاکانی از ایشان را اگر بدون هرگونه سوءظن هم که بخواهیم برداشت کنیم، بازهم نتیجه اش به ضرر دکتر جلیلی به عنوان نماینده ی گفتمان مقاومت اسلامی و به نفع دکتر قالیباف خواهد بود. امیدوارم دکتر زاکانی و دکتر حداد نیز مانند دکتر لنکرانی در جهت حفظ وحدت گفتمانی هرچه زودتر به اتحاد رسیده و دکتر حداد نیز با کنار کشیدن از صحنه انتخابات و دکتر زاکانی با حمایت از دکتر جلیلی و هدایت آرای گفتمان انقلاب به سمت جلیلی، آرای این گفتمان را در یک نفر متمرکز نمایند، مسئله ای که قبلاً توسط همین دکتر زاکانی در هفته نام اش (پنجره) نیز به آن پرداخته شده بود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۵۴
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۴۹ ق.ظ

سرتیم برنامه ریزی اقتصادی دکتر جلیلی کیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سر تیم برنامه ریزی دکتر جلیلی، آقای پروفسور مسعود درخشان هستند که برخی سوابق تحصیلی و علمی ایشان را تقدیم می کنم، البته ایشان سوابق متعدد دیگری در زمینه های اجرایی، تألیف، سوابق آموزشی و پژوهشی و ... نیز دارند که به صورت مفصل دراین آدرس قابل مشاهده هستند.

derakhshanسوابق تحصیلی:
کارشناسی اقتصاد از دانشگاه تهران
کارشناسی‌ارشد (اقتصاد‌سنجی)‌ و‌دکتری (اقتصاد ‌ریاضی‌ و‌ بهینه سازی) از دانشگاه های‌ آکسفورد‌ و‌ لندن

گوشه ای از مجاهدت های علمی:
-همکاری با آیت الله حسین مظاهری در راه اندازی و تدریس اولین دوره رسمی اقتصاد اسلامی در حوزه علمیه قم (فیضیه) در سال 61
-همکاری با آیت الله مهدوی کنی در برنامه ریزی دروس تخصصی دانشگاه امام صادق (ع) و بنیانگذار و اولین رئیس دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد این دانشگاه از 1362 تا 1370 و پرورش استادان برجسته ای در رشته های مختلف علوم اقتصادی
-همکاری نزدیک و تدریس مستمر در گروه اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس از بدو تاسیس این دانشگاه از سال 1361 تا 1370 و پرورش استادان برجسته ای در رشته های مختلف علوم اقتصادی
-راه اندازی گرایش اقتصاد مالی در دوره ی دکتری دانشگاه علامه طباطبایی برای اولین بار در کشور
-راه اندازی دوره ی دکتری اقتصاد نفت و گاز در دانشگاه علامه طباطبایی برای اولین بار در کشور و در کشورهای عضو اپک
-تهیه ی سرفصل ها و متن درسی برای درس اقتصاد آسیای مرکزی با تمرکز بر اقتصاد سیاسی نفت و گاز برای دانشگاه لندن برای سال تحصیلی 1997-1998 میلادی
-تهیه سرفصل ها و متن درسی مالیه بین المللی برای دوره فوق لیسانس دانشگاه لندن در سال 2000 میلادی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۲ ، ۰۲:۴۹
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۳۷ ب.ظ

قابل توجه دکتر جلیلی عزیز

بسم الله الرحمن الرحیم

سایت ستاد مردمی حیات طیبه که در حمایت از دکتر سعید جلیلی بزرگوار فعالیت می کند، علی رغم   تذکر قبلی که در همین وبلاگ دادم، همچنان اعلام موضع صریحی در خصوص قرابت با استاد مصباح ارائه نمی کند و حتی نسبت به کسانی که سعی در نزدیکی استاد مصباح و دکتر جلیلی دارند اعتراض می کنند که دکتر جلیلی را وامدار استاد مصباح ننمایند و این بحثی است که التفات بیشتر دکتر جلیلی را می طلبد.

دکتر جلیلی حتماً توجه دارند که بسیاری از یاران استاد مصباح و حامیان سابق دکتر لنکرانی اکنون به اعتبار، اعتماد، حمایت و تأیید استاد مصباح گرد ایشان آمده و حتی فعالیت تبلیغاتی می کنند، چرا که می دانند هر دولت و هر فردی تا وقتی که گرد این مصباح انقلاب، مطهری زمان باشد احتمال انحراف و فسادش به صفر میل می کند و هر کسی که از گرد ایشان دور شود، به نسبت دور شدنش احتمال انحراف خواهد داشت.

ما در تصاویری که مصاحبت دکتر جلیلی را با استاد مصباح نشان می داد جز تواضع و مهربانی چیزی ندیدیم ولی این اصرار برخی اطرافیان دکتر جلیلی بر وامدار نشان ندادن ایشان به استاد مصباح برای حامیان استاد مصباح در مقابل دکتر جلیلی محل سوال شده است، گویا کسانی که می خواهند مانع وامدار شدن دکتر جلیلی به استاد مصباح شوند از بدهکاری آقای احمدی نژاد به استاد مصباح درس عبرت گرفته اند!!! و ترجیح می دهند دکتر جلیلی به استاد مصباح بدهکار نباشد، مسئله ای که باعث بروز سوالات و شبهاتی در گوشه ی ذهن برخی حامیان دکتر جلیلی شده است.

سوال فوق به حدی فراگیر است که تعدادی از مراجعان وبلاگ آن را خصوصی می پرسند، که البته حقیر پاسخم به این بزرگواران چنین است:
یقین بدانید که استاد مصباح قبل از حمایت از دکتر جلیلی احراز کرده اند که مواضع ایشان در قبال جریانهای انحرافی و فتنه و ولایت فقیه و اسلام چگونه است و یقیناً استاد مصباح بعد از حمایت از دکتر جلیلی ایشان را رها نکرده و نخواهند کرد و اگر ایشان را فاقد و یا ساقط از شرایط بداند با کسی تعارف نداشته و همانطوری که قبلاً اثبات کرده اند، فوراً اعلام موضع خواهند نمود و البته نگرانی دوستان جای تأمل دارد و کاش هرچه سریعتر دکتر جلیلی عزیز، نزدیکانی را که از وامداری ایشان به استاد مصباح می هراسند را شناسایی، توجیه و یا تعویض نماید، چرا که رقابت حساس شده است و هر رأیی که متزلزل می شود ضربه به گفتمان انقلاب خواهد بود. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۳۷
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۳۸ ب.ظ

آسیب شناسی مناظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث ائتلاف در انتخابات ریاست جمهوری 92 از مباحث داغی بود که با چند ائتلاف همراه شد و جز کنار کشیدن دکتر لنکرانی به نفع دکتر جلیلی، ائتلاف مهم و تأثیر گذار دیگری به صورت عملی رخ نداد. نه ائتلاف 5 نفره و نه ائتلاف 3 نفره نتوانستند روی یک گزینه به تفاهم برسند و هر دو ائتلاف بعد از ثبت نام، با تمام توان تا آخرین مهلت ثبت نام کنار نکشیدند و ائتلاف 5 نفره بدون هیچ نماینده حذف شد ولی ائتلاف 3 نفره با هر سه نامزد هم اکنون در عرصه باقی مانده است. از سوی دیگر بین آقایان روحانی و عارف نیز قرابت زیادی وجود دارد و حامیان اصلی ایشان (یعنی آقایان هاشمی و خاتمی) نیز از همدیگر حمایت کردند ولی همچنان نمی توانند روی حذف یک گزینه کنار بیایند.

اگر همه ی ائتلافی ها همانند دکتر لنکرانی که از همان ابتدا گفته بود با حضور جلیلی کنار می کشد، روی حرفشان می ایستادند، تا اکنون به جای 8 نامزد، می شد 5 نامزد داشت و با 5 نامزد، یقیناً بحث تبلیغات تلویزیونی با رویکرد مناظره های چالشی نیز میسر می شد، در حالی که اکنون عملاً مناظره های چالشی به دلیل محدودیت زمانی و تعدد نامزدها و کثرت محورهای بحث، عملاً غیر میسر شده است.

یکی دیگر از ایرادهای مناظرات این است که برخی نامزدها بیش از این که از برنامه های خود بگویند، به دلیل عدم حضور نماینده دولت و یا عدم حساسیت مجریان برنامه، تخریب دولت های گذشته و سیاه نمایی را دنبال می کنند و البته نباید فراموش کرد که مردم کشورمان نسبت به تخریب بسیار حساسند و این تخریب ها برای نامزدها فقط تأثیر عکس خواهد گذاشت، به خصوص وقتی که تخریب بدون ارائه ی برنامه و پیشنهاد مدون و علمی و با سوابق متناقض با تخریب و یا در خصوص نقاط قوت صورت گیرد. از نمونه این تخریب ها می توان متهم کردن به بی اخلاقی در عین سوابق بی اخلاقی، متهم کردن به سوء مدیریت در عین داشتن سوابق سوء مدیریت، متهم کردن به فساد اقتصادی در عین سابقه حمایت از مفسدان اقتصادی، که همگی فوراً در ذهن مخاطبان تجسم یافته و منجر به کاهش محبوبیت تخریب کنندگان می گردد.

بحث دیگری که در مناظره اول رخ داد، منطقی نبودن برخی از سوالات بود که بعضاً مرا به یاد برخی سوالات غیرکارشناسی برنامه پایش شبکه 1 می انداخت، ای کاش سوالات برنامه مناظره با دقت بیشتری تنظیم می شد تا هم برخی نامزدها از آنها فرار نکنند و هم برای مردم قابل استفاده باشد.

یکی دیگر از آسیب های مناظره، اصالت دادن به این گزینه بود که هر نامزد برنامه نامزد دیگر را نقد کند و حال این که این مسئله با شأن تبلیغات سالم در تضاد است، یعنی نباید اصل بر دعوا باشد و ای کاش نامزدها در کنار نقد برنامه ها و طرح برنامه هایشان از برخی حرف های خوب رقبا نیز حمایت می کردند. نقد برنامه های هر نامزد می تواند در برنامه های کارشناسی صورت گیرد تا اساتید فن، برنامه های نامزدها و یا نمایندگان شان را در حضور خودشان نقد نمایند، لذا ضمن این که نباید از بحث چالشی کردن پرهیز کرد بلکه باید اصل بر طرح و تحلیل برنامه و واکاوی اختلافات و البته تفاهمات باشد نه بر مچ گیری و ضایع کردن رقیب! و البته در چنین برنامه ای، کسانی مانند دکتر سعید جلیلی که به طرح برنامه ی خود و امتناع از نقد یا تخریب دیگران اصالت می دهند مظلوم واقع می شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۳۸
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۳۶ ب.ظ

تحلیل دوقطبی بدون مشایی و هاشمی!!

بسم الله الرحمن الرحیم

سیاست دوقطبی سازی انتخاباتی قبل از انتخابات از سوی طرفداران مشایی و هاشمی مستقلاً دنبال می شد یعنی هم طرفداران مشایی و هم طرفداران هاشمی مهمترین علت حضورشان را مقابله با یکدیگر توجیه می کردند. فضای دو قطبی از آنجهت یک امتیاز تلقی می شود که سایر نامزدها و گزینه ها را به راحتی حذف می کند و در یک رقابت دونفره خیلی بهتر می توان سبد رأی را پر نمود.

دوقطبی بودن فضای انتخاباتی اگر چه از سوی هاشمی و مشایی مستقلاً‌ دنبال می شد، اما مواضع یکسان این دو در بکاربردن واژه "انتخابات آزاد"، تضعیف جایگاه رهبری و نهادهای انقلابی از دو جایگاه مجعول پدرانقلاب! و فرزند انقلاب! و حضور همزمان ایشان برای انتخابات و حامیان مشترکی مانند صادق زیبا کلام و شبکه های بیگانه ماهواره ای، شائبه ی هماهنگی برای بروز فضای 2 قطبی توسط هر دو جریان هاشمی و مشایی را تشدید می کرد.

اما اکنون و پس از رد صلاحیت هاشمی و مشایی،‌ ایرنا (خبرگزاری دولت) همچنان با تحلیل های خود سعی در حفظ همان فضای مجعول را دارد. ایرنا در مقاله هایی با عناوین "صحنه‌ای به نفع عالیجناب" و "مدل 2+6 طراحی کیست" سعی می کند آقایان حداد و جلیلی را فاقد کارآیی لازم برای مبارزه با سیاست های هاشمی معرفی کرده و 6 نفر دیگر را عملاً‌ به هاشمی وابسته و دارای قرابت معرفی  کند و این تقابل را طراحی آقای هاشمی برای حذف مشایی می شناسد.

 لطفاً به این سطور از دو مقاله فوق در مورد نامزدهای حاضر انتخاباتی توجه فرمایید:

" همگی آقایان همزمان با مطرح کردن برنامه‌های انتخاباتی خود، علاقه وی‍ژه‌ای به نقد و تخریب دولت دارند و یا در برابر نقدهای وارد شده به دولت از سوی دیگر کاندیداها سکوت می‌کنند. پس انتقاد از عملکرد دولت احمدی‌ن‍ژاد، فصل مشترک همگی نامزدها ست!!!!

هیچ کدام از نامزدهای محترم فعلی و حتی جناب آقای جلیلی که با پشتوانه تمسک به گفتمان دولت!!!! در صحنه انتخابات حضور دارد علاقه‌ای به نقد جریان پر نفوذ و پر طمطراق مخالفان دولت در طی 8 سال گذشته از خود نشان نداده و به هیچ وجه وارد این فضا نمی‌شوند.

 استفاده شجاعانه و حماسی از شاخصه‌های گفتمان انقلاب اسلامی در ادبیات و گفتار 8 نامزد انتخاباتی یا اصلاً وجود ندارد یا به قدری کم رنگ، محافظه کارانه و دیپلمات مآبانه است که با ذات گفتمان انقلاب اسلامی هیچ ارتباطی پیدا نمی‌کند!!!1

هاشمی در عین عدم احراز صلاحیت خود، همچنان بر جایگاه مهم و استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام تکیه زده و نامزد حداکثری مد نظرش را نیز در میدان رقابت حفظ نموده است. ضمن آن که با سکوت و اتخاذ مواضع هوشمندانه در خصوص برخورد شورای نگهبان وجهه خود را بازسازی نموده و همزمان احمدی‌نژادی را که هیچ گزینه‌ای در میدان انتخابات ندارد به مقاومت در برابر تصمیم شورای نگهبان و قانون متهم می‌کند! !!!

آرایش 2+6 نامزدهای یازدهم نشان می‌دهد که این سیاست جنبه عملی به خود گرفته و در میدان رقابت کاندیداها نتیجه 8 به هیچ به نفع هاشمی در حال پیش رفتن است!
... نکته مهم اما اینکه در این میدان جای خالی احمدی‌ن‍ژادی که واقعیت صحنه را افشا کند به شدت احساس می‌شود. اما اگر احمدی‌نژاد نیست خدای او هست که فرمود: “و مکرو و مکرالله و الله خیر الماکرین”  "

در حاشیه تحلیل های ایرنا چند مورد به نظر می رسد که لازم به ذکر است:

  •  من سراغ ندارم آقای سعید جلیلی نسبت به فعالیتهای دولت رفتار سیاه نمایانه  و تخریب گرایانه داشته باشد و حتی به جای نقد مستقیم از برنامه های خود می گوید و در کنار این مسئله البته وارد بحثهای انتقادی به دولت نیز نمی شود. دکتر جلیلی البته از هاشمی و سایر دولتها نیز انتقادهای سیاه نمایانه نمی کند و این به این معنی است که دکتر جلیلی اصولاً از برنامه های خودش می گوید و نمی خواهد با تخریب دیگران برای خودش قبایی بدوزد و این مسئله را از هوادارانش نیز طلب می کند و همین خوی دکتر جلیلی که شبیه رفتار احمدی ن‍ژاد نیست، بر طرفدارانش افزوده است و گویا ایرنا در درک این نقطه قوت دکتر جلیلی که مدت هاست در دولت کمرنگ شده است دچار فهم برعکس شده است و این توقع که آقای جلیلی به جای طرح برنامه های خود، در زمان محدودی که دارد، در برابر انتقادات دیگران به دولت نیز از دولت دفاع کند خودش جای تأمل دارد! و حال این که چه بسا خود آقای جلیلی به برخی از این رفتارها انتقاد داشته باشد.
  •  این که گفتمان جلیلی برگرفته از گفتمان دولت! تلقین شود اشتباه محض است چرا که دولت های آقای احمدی نژاد دارای رویه های متفاوت و متغیری بوده اند، اما این گفتمان انقلاب و امام و رهبر است که شاخص و معیار است و البته آنچه که از نقاط مثبت در دولت نیز هست به فرموده رهبر معظم انقلاب قابل الگوگیریست نه این که گمان شود کل دولت شاخص و معیار باشد!
  •  ایرنا هرگز نمی تواند نقطه ی قوت گفتمان مقاومت را در گفتار و رفتار دکتر جلیلی منکر شود، چرا که مواضع شجاعانه و انقلابی دکتر جلیلی در برابر استکبار بیش از این که به نقل قول از ایشان نیاز داشته باشد با مشاهده مواضع غرب و آمریکا و گروه 5+1 در قبال ایشان قابل مشاهده است. به راستی اگر گفتمان جلیلی شجاعانه و انقلابی نیست و گفتمان مشایی هست، پس چرا شبکه های ماهواره ای از حضور جلیلی و عدم حضور مشایی نگرانند؟!!
  •  ایرنا علت سکوت هاشمی را در نامزد داشتن در عرصه انتخابات می داند در حالی که دولت نماینده ای بین نامزدها ندارد، ضمن پذیرش این مسئله اما باید دانست که دولت نیز اگر می خواست می توانست نامزد داشته باشد،‌ اما دولت تمام سعیش را کرد تا همه را فدای یک نفر و یک تفکر کند در حالی که از رد صلاحیت آن فرد و تفکراتش مطمئن بود.
  •   "نتیجه ی 8-0 بودن انتخابات به نفع هاشمی و به ضرر دولت" چیزی است که در آن غیر منصفانه جلیلی وسایر نامزدها نیز در گروه هاشمی جاسازی شده اند، که این مسئله نیز در راستای بستر سازی برای دوقطبی نمایی فضای انتخابات و توجیهی برای اثبات لزوم بازگرداندن مشایی به عرصه ی انتخابات به عنوان یک مسئله ی قابل دعواست.
  •  آنجا که ایرنا از خلاً افشاگری احمدی نژاد سخن می راند، مشخص است که هنوز نتوانسته است بفهمد که مردم و رهبر معظم انقلاب از فضای افشاگری و تخریب ناراضی هستند و هنوز گمان می کند این سیاست نتیجه می دهد و این اشتباهیست که اگر دولت در این چندساله مرتکب نمی شد اینچنین با مهجوریت مواجه نمی گردید، سیاستی که هنوز به عنوان ابزاری برای گرفتن حکم حکومتی به نفع مشایی، در دستان احمدی نژاد، این دست و آن دست می شود.
  •  این که ایرنا همه ی صحنه را نتیجه ی چینش هاشمی در عرصه انتخابات می داند و برای به هم زدن این صحنه منتظر مکر خدا برای مقابله با هاشمیست!،  بیش از این که هاشمی و حامیان وی را هدف قرار داده باشد، در پی ضربه زدن به انقلاب و ایجاد بهانه برای خروج از مرز قانون تلقی می شود، سیاستی که با فشار و توهین به شورای نگهبان و اصرار برای گرفتن حکم حکومتی از رهبری غیرقابل انکار به نظر می رسد.

مطالب مرتبط:

خبرگزاری دولتی ایرنا، ستاد انتخاباتی مشایی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۳۶
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۳۱ ب.ظ

جلیلی تنها گزینه است

بسم الله الرحمن الرحیم

گفتمان رایج در نامزدهای انتخابات با دوشاخه مذاکره و مقاومت و برایند این دو قابل تحلیل است، یعنی چند نفر می گویند تا روی میز مذاکره، تحریم ها را کنار نزنیم در داخل کشور قادر به حل مشکلات نیستیم و مذاکره محورند، گروهی دیگر می گویند تا در داخل نقاط ضعف کلیدیمان را نپوشانیم در میز مذاکره نیز پیروزی نخواهیم داشت و دکتر جلیلی مظهر این گفتمان است.

مبنای گفتمان هر نامزد، نسخه ی تجویزیش را مشخص می کند و حتی با فرض این که سابقه ی اجرایی جلیلی کمتر از برخی نامزدهاست، ولی به این دلیل که مشکل را و دارو را درست کشف کرده است تنها گزینه ی ممکن برای برون رفت از مشکلات می دانم.

واشنگتن پست: جلیلی اهل مقاومت است سازش کار نیست

به غیر از تشخیص و تجویز درست، شخصیت جلیلی نشان می دهد به حرفهایی که می زند پایبند است، اما بدانید که همین مواضع انقلابی وقتی از دهان افرادی مثل روحانی یا عارف بیرون می آید، هرگز قابل باور نخواهد بود چرا که مشی سیاسی شان با این مواضع در تضاد بوده است و یا اگر برخی دیگر، همین مواضع جلیلی را بگویند که نمی گویند با طرز تفکر تکنوکراتانه شان منافات دارد، چرا که گفتمان انقلاب با اقتصاد مقاومتی قابل اجراست و مدیریت مقاومتی با تکنوکراسی در تضاد کامل است، تکنوکراسی ابزار و مدل های علم اقتصاد و مدیریت را تنها راه می داند و بین گزینه کسب درآمد یا توسعه و گزینه افزایش میزان مقاومت یا عدالت، گزینه اول را انتخاب می کند.

به نظر می رسد جلیلی علی رغم این که مرد کارکشته میدان مذاکره است ولی چندان به این عامل برای رفع مشکلات کشور به عنوان گزینه ی اصلی نگاه نمی کند، او می داند که روی میز مذاکره این برایند نقاط ضعف و قدرت هر یک از طرفین است که موجب افزایش قدرت چانه زنی او می شود. چگونه وقتی کشوری در حل مشکل تورم و تولید دارو و مرغ ... مشکل دارد می تواند مشت بر میز مذاکره بکوبد و امتیاز بگیرد؟! او می داند که وقتی به نقطه ی حساس در مذاکره می رسیم ضعف های ما همان محدودیت های ماست و او برای این آمده است که سیاست و اقتصاد پارا المپیکی ما را به پای سیاست خارجی المپیکی برساند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۳۱
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر چه بسیاری از نامزدها عاشق برنامه دادن برای خرج و هزینه به خصوص از نوع یارانه ای هستند اما کمتر نامزدی است که تمایل چندانی به بحث دخل و چگونگی متعادل سازی بین دخل و خرج داشته باشد. نامزدهایی که تمام مشکلات کشور را با یارانه و تسهیلات و استمهال می خواهند حل کنند، نمی گویند که این همه یارانه های رنگی را از کدام محل می خواهند تأمین کنند.

به بحث دخل که می رسد همه خلاصه می گویند باید از نفت فاصله بگیریم و در جزئیات به صادرات غیرنفتی و توریسم و حقوق ترانزیتی اشاره می کنند اما حواسشان نیست که تمام این گزینه ها نیز قابل تحریم هستند یعنی اولاً با تحریم های بانکی و ثانیاً با تحریم های بخشی غیرقابل حصول می شوند.

sjalili انتخابات 92   سعید جلیلی

تنها عاملی که در بحث دور شدن از وابستگی به نفت کمترین تأثیر را از تحریم می پذیرد بحث مالیات است. تدوین و انسجام در اطلاعات اقتصادی در تمام حوزه های اساسی از ارز تا مسکن و خودرو و .... می تواند دولت را در شناسایی درآمدهایی واقعی اقشار متمول یاری نماید و این شناخت صحیح از اقتصاد کشور است که هم امکان نظارت و پایش را می دهد و هم امکان اخذ مالیات را که این مسئله جزء اولین اولویت های اقتصادی دکتر جلیلی مطرح گردیده است.

این که بیشتر مالیات کشور از اقشار کارگر و کارمند ستانده شود و سایر اقشار براساس خوداظهاری و آنهم با تأخیر یکساله درصدی از مالیات واقعی را پرداخت نمایند اگر به نحوی اصلاح شود که سایر اقشار به خصوص اقشار پردرآمد نیز مالیات واقعی درآمد خود را بدهند می توان ایران را مانند سایر کشورهای دنیا با همین پول مالیات اداره کرد و البته در کنار مالیات می توان به سایر درآمدها نیز چشم داشت چرا که وقتی دشمن بداند که تحریم ها در خصوص درآمد کارگر نیست عملاً توجیهی برای ادامه ی آنها نخواهد داشت.

اگر چه بحث دریافت مالیات با تکمیل نظام اطلاعات اقتصادی کشور قبلاً در صدر برنامه های دکتر جلیلی عنوان شده بود ولی امروز در مناظره به آن پرداخته نشد که شاید به جهت جلوگیری از ریزش رأی بوده باشد، البته باید دانست که گرفتن مالیات واقعی از دلالان ارز و مسکن و خودرو و تجار و طلافروشان و .... چیزی نیست که موجب کاهش محسوس آرا گردد و در عوض موجب افزایش آرای طبقات متوسط و ضعیف می گردد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۱۹
سیاوش آقاجانی
پنجشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۰۳ ق.ظ

دکتر عارف چه گفت و چه نگفت

بسم الله الرحمن الرحیم

امشب دکتر عارف، معاون اول رییس جمهور دولت اصلاحات، میهمان برنامه گزارش خبری بود تا از برنامه های انتخاباتی اش بگوید، این آقا از اخلاق حرف زد و در همان حال که از اخلاق و اخلاق مداری صحبت می کرد به دروغ گفت رییس جمهور به مردم گفته است خس و خاشاک!!! او نه تنها اخلاق را پاس نداشت بلکه دروغ نیز گفت. آقای عارف از اخلاق گفت ولی هرگز نگفت که چگونه به مقدس ترین نظام حکومتی روی زمین تهمت تقلب زدند! و هرگز از زحماتی که برای کشور و مردم و دولت ایجاد کردند عذر نخواست! او نه تنها عذر نخواست بلکه گویا هنوز طلبکار است!

امشب آقای عارف می توانست از خودش و برنامه ها و اهدافش بگوید اما او به اشتباه ما را به یاد ضعف ها و نقشه های شان در دولت اصلاحات و فتنه 88 انداخت، او می توانست خودش و رفتارش را توجیه کند و از برنامه هایش بگوید، اما او طوری پرچم اصلاحات و سردمدارانش را بلند کرد که دیگر نمی تواند از اشتباهات شان برائت بجوید، اکنون مشخص است که قبله ی آمال او  در مدیریت رسیدن به همان شرایط دولت اصلاحات است، شرایطی که مردم بعد از آن در هیچ انتخاباتی به قائلانش روی خوش نشان ندادند.

آقای عارف امشب خیلی از فساد ستیزی و سلامت خودش و دولت اصلاحات گفت، ولی هرگز نمی توانم واگذاری کارخانه الکتریک رشت را فراموش کنم که چگونه به همسر غلامرضا قبه و دختر هاشمی و دوستان کرباسچی واگذار شد و ایشان نیز  ظرف چند ماه یک کارخانه ی فعال با کلی کارگر را تعطیل و دستگاه ها را تخلیه و به یک زمین برای کاربری مسکونی تبدیل کردند و کارگران را اخراج کردند و حتی حق و حقوق شان را نیز تا سالها به ایشان پرداخت نکردند. از نمونه های این واگذاری ها آن قدر در هر استانی هست که هرکسی می تواند لااقل یک مورد را بیاد بیاورد و به میزان سلامت دولت اصلاحات واقف شود.

امشب آقای عارف مدیریت خودشان را در دولت اصلاحات آنقدر شایسته معرفی نمود تا بیننده چشم بسته به ایشان رأی دهد، اما مردم هرگز نمی توانند تعطیلی های مستمر کارخانجات بزرگ نساجی و کفش و بیکاری فرزندان و تشدید وابستگی کشورشان را فراموش کنند، هرگز نمی توان فراموش کرد که ایشان چگونه ساخت پالایشگاه تولید بنزین را به بهانه ی امکان خرید آن تعطیل کردند تا کشور روز به روز به واردات پارچه و کفش و بنزین و .... بیشتر نیاز داشته باشد.

امشب عارف از اخلاق گفت ولی هرگز نمی توان فراموش کرد که  در دولت اصلاحات چگونه ترویج فساد های فکری و رفتاری نهاینه شد، نمی توان فراموش کرد که چگونه در دولت اصلاحات به پیامبر و ائمه و ولی فقیه و امام زمان و ... توهین شد، چگونه به بهانه پلورالیزم و برداشتهای مختلف از دین، کتابهای پائولو کوئیلو کتابهای عرفانی شناسانده می شد، براستی چگونه دولتی که حتی حافظ حرمت پیامبر و ائمه و دین نبود، اکنون مدعی حفظ حرمت مردم گردیده است؟ آیا 8 سال اینقدر زمان زیادی برای افزایش رو و ریختن حیا بوده است یا توان این افراد در این خصوص زیاد است؟

امشب آقای عارف از توانمندی های دولت اصلاحات گفت ولی هرگز نگفت که چگونه ندانم کاری ها و ضعف های مدیریتی خود را با نگذاشتند، نگذاشتندها توجیه می کردند، چگونه تنش های سیاسی را که خود خالق آنها بودند را بهانه سوءمدیریت ها اعلام می کردند.

امشب دکتر عارف از منافع مردم و منافع ملی گفت ولی هرگز نگفت که چگونه بزرگان و حامیان اصلی دولت اصلاحات چقدر برای این کشور و مردم تنش آفریدند، تنش هایی که با رفتن دولت اصلاحات تمام شد، چرا که دست برپا کنندگان تنش با رأی مردم از حکومت کوتاه شد. مردم تنشهایی را که توسط دولت اصلاحات و بزرگان این جریان در این چند سال تحمل کرده اند را هرگز فراموش نخواهند کرد، تنش هایی مانند کوی دانشگاه و فتنه 88 حاصل فتنه انگیزی های برنامه ریزی شده همین اصلاحاتی ها بود که اکنون مدعی آرامش بخشی به کشور شده اند. 

امشب آقای عارف از هیأت دولت خوب!!! اصلاحات گفت ولی هرگز نگفت که چرا برخی از همین وزرا و معاونان و ایدئولوگهای جریان اصلاحات، اکنون جزء ضدانقلاب های لندن نشینی هستند که بعضاً ین انگلیس و اسرائیل و آمریکا در حال درس پس دادن و مشق نوشتن هستند ولی امشب عارف از دلیل تعداد زیاد خائنان و نفوذی های دولت اصلاحات و علت خیانتهایشان و دلیلی برای اثبات تفاوت خودشان با ایشان چیزی نگفت.

امشب آقای عارف از مشکلات کشور در این 8 ساله داد سخن داد، ولی هرگز نگفت 4 سال دولت نهم کشور به مراتب به لحاظ  شاخص های  اقتصادی بهتر از دولتهای اصلاحات اداره شد و 4 سال دوم نیز به حمایت همین دوستان اصلاحاتی، کشور دچار فتنه 88 شد و نگفت که چگونه دوستان و بزرگان اصلاحات از داخل و خارج از کشور در هدایت دشمنان این مرز و بوم در تشدید تحریم ها و زمین گیر کردن دولت و نظام تلاش کردند!

براستی آیا آقای عارف برای مشکلات اکنون کشور، تقصیری را متوجه خودشان نمی داند؟ به غیر از بحث فتنه (که در بند قبلی به آن پرداختم)، آیا ایجاد یک اقتصاد وابسته و تحویل آن به دولت بعدی نقشی در کاهش توان مقاومت و افزایش آسیب پذیری ما نداشت؟

آقای دکتر عارف از سیاست خارجی اصلاحات تعریف کرد ولی هرگز نگفت که با این سیاست چه امتیازی جز سرخوردگی برای کشور گرفتند، گویا ایشان نیز مانند دکتر روحانی حافظه ی تاریخی و سواد مردم را به هیچ انگاشته است!

آری حرف های امشب آقای عارف را اگر قبل از دولت اصلاحات می شنیدیدم شاید تحت تأثیر قرار می گرفتیم اما چه می توان کرد که افرادی که کارنامه های مشخصی دارند، ادعایشان فوراً با کارنامه شان مقایسه می شود، کارنامه ای که نمرات پایینش تا کنون نگذاشته است، حتی یک فرصت دیگر از پیشگاه مردم برای اصلاحاتی ها ایجاد شود.

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۲ ، ۰۳:۰۳
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

در حاشیه صحبت های دو شب پیش دکتر روحانی در برنامه گزارش خبری شبکه 2 سیما، مسائلی گذشت که به دلیل حضور در یک مأموریت فشرده 1 روزه فرصتی برای پرداختن به آن نشدم که این مسئله با اعلام نارضایتی خصوصی برخی مخاطبان وبلاگ مواجه شد که ضمن عرض پوزش از بزرگواران، این مطلب را تقدیم می کنم:

آقای دکتر روحانی مواردی را در خصوص روند و تاریخ و حواشی و فواید مذاکرات هسته ای در زمان 16 ساله خودشان برشمردند که ترجیح می دهم بزرگانی که در این کسوت کار کرده و اطلاعات دقیقی دارند پاسخ ایشان را با جزئیات دقیق و فنی اعلام نمایند که به عنوان نمونه می توانید به تحلیل "چرا «روحانی» از واقعیت فرار می‌کند؟" مراجعه فرمایید، نقد حقیر در این جا یک سطح بالاتر از جزئیات سخنان دکتر روحانیست.

جایگاه دولت آن هم دولت اصلاحات که با حضورش مدعی آرای 20 میلیونی شده بود و بعضاً در برابر ولایت به پشتوانه همان رأیش شاخ و شانه های مرموزانه دیپلماتیک می کشید، با توجه به سازو کارهایی که در دست داشت فراتر از آنچیزیست که برخی از ما تصور می کنیم. اگر چه خطوط اصلی و مسیر حرکت را ولی فقیه ترسیم می کند، اما همواره این مسیر نیست که محقق می شود بلکه جهت دهی و محدودیت هایی که از سوی دولت ها سهواً و بعضاً عمداً رخ می دهد، بعضاً در تغییر و تحریف مسیر موثر است.

مثال این مسئله را در سیره ی اهل بیت در صلح امام حسن (ع) می توان مشاهده نمود، صلحی که اگر سست عنصری برخی یاران امام حسن (ع) نبود، هرگز محقق نمی شد و نمونه معاصر و آشکار این مطلب را شما در بحث جام زهر شاهد بودید، جام زهر در راستای مسیر ترسیمی امام خمینی (ره) نبود بلکه برخلاف آن بود پس چرا امام به آن تن داد؟ به همین دلیل محدودیت هایی که مسئولان وقت کشور از نخست وزیر تا رییس مجلس برایشان ایجاد کردند. یعنی هرچند که امام قائل به برنامه خاصی بود اما با تلقین نقاط ضعف و حتی تشدید عمدی آنها، امام را در تنگنای تصمیم گیری قرار دادند تا او تصمیم دلخواه امثال هاشمی و موسوی را اتخاذ نماید و این تصمیم از آنجا که از موضع ضعف و شکست به امام تلقین شد، تعبیری جز جام زهر از آن نمی شد تلقی نمود.<** ادامه مطلب... **>

دولت های سازندگی و اصلاحات پس از اتمام جنگ در واقع توسط کسانی اداره شدند که خودشان یا حامیان شان، مبدع و نوشاننده جام زهر بودند، همان ها که روحیه ضعف و شکست را تلقین کردند در دو دوره 8 ساله رییس جمهور شدند و عنان کشور را به دست گرفتند. دولت های سازندگی و اصلاحات همت شان در مدیریت علمی کشور و به قولی فن سالارانه (مبتنی بر اصول تکنوکراسی) بودند و در این زمینه قواعدی را که در کشورهای عادی دنیا جاری بود را در کشور اجرا می کردند، 4 دولت سازندگی و اصلاحات اگر چه در زمینه های عمرانی نسبتاً موفق بودند اما مسیر موفقیت شان را از مسیر مقاومت و انقلابی گیری دنبال نمی کردند. یعنی همان اصولی که ما را در زمان جنگ در برابر تمام توطئه های اقتصادی و سیاسی و نظامی مقاوم نگاه داشته بود، پس از جنگ یکی یکی کنار نهاده شد. شعار خودکفایی و اهمیت آن در موارد استراتژیک به کناری نهاده شد و ما مدعی شدیم که می توانیم با فروش یک محصول به خارج، محصول دیگری را از آنها بخریم و از همین توجیهات بود که منجر به تعطیلی و قطع ساخت پالایشگاه های تولید بنزین شد تا ما به بنزین خارجی وابسته باشیم.

سازوکار کشور در دولت سازندگی و اصلاحات علی رغم این که پیشرفت و توسعه و رفاه را محقق می کرد اما روز به روز ما را وابسته تر کرد. بحث هسته ای ایران در چنین زمانی بود که شروع و داغ شد. دولت هایی که اعتنایی به اصول مقاومت نداشتند و شیوه ی اداره ی کشور را در نمونه های سرمایه داری غرب دنبال می کردند، در برابر اولین تشرهای غرب راهی جز کوتاه آمدن باقی نمی گذاشتند. حرف آقای روحانی صحیح است، واقعاً این که در مقاطعی ما در برابر فشارهای غرب کوتاه آمدیم با مجوز رهبری بود، اما نه این که رهبری راضی به این نوع کوتاه آمدن ها بوده باشد و این که خود دکترروحانی در کتاب خاطراتش در نزدیک به 10 جای کتاب مواضع شان را برخلاف نظرات رهبری اعلام کردند که به ناچار به آنها تن دادند!!!!

آنچه که از سوی دکتر روحانی اکنون و پس از گذشت سال ها از آن دوران ادعا می شود از آنجهت دروغ است که ایشان این شرایط را خواست رهبری و تنها راه نجات کشور تلقی می کنند اما در واقع امتیازاتی که در آن زمان داده شد به دو دلیل بزرگ بود:

1-       با توجه به تفکر و عملکرد وابستگی پذیر و ضعف مقاومتی دولت اصلاحات در ادامه نگاه دولت سازندگی که قدرتی برای چانه زنی و مقاومت باقی نمی گذاشت که با توجه به شناخت رهبری از این ضعف برای آنها مجوز صادر شد، مجوزهایی که با سرکار آمدن دولت انقلابی نهم عملاً از سیاستهای هسته ای نظام به صورت کامل حذف و موجب موفقیت های چشم گیر در ادامه ی مسیرهسته ای گردید.

2-       بسیاری از امتیازات نیز نتیجه ندانم کاری و خودسری هیأت مذاکره کننده بود. یعنی هم برخی موارد را بدون کسب اجازه انجام دادند و هم برخی موارد را با ندانم کاری تن دادند که این مسئله را دقیقاً از برنامه ای که باحضور دکتر متکی و نماینده هیأت مذاکره کننده در تلویزیون پخش می شد شاهد بودم که چگونه دکتر ولایتی به نماینده هیأت مذاکره کننده می فهماند بندهایی را که الزام آور نمی دانستند، الزام آور بود.

در مصاحبه ی آقای دکتر روحانی 2 مسئله که به شدت باهم در تضاد بودند مدام تکرار می شد، از یک سو آقای روحانی به شدت دولت را تخریب می کرد و از یک سو از صداوسیما انتقاد می کرد چرا اجازه داده در زمان عدم حضور هاشمی، او را تخریب کنند.

یکی دیگر از موارد بحث آقای دکتر روحانی اصرار بر پرهیز از افراط بود، او هم لشکرکشی های خیابانی را و هم سخنان احمدی نژاد علیه هاشمی را افراط خواند اما او که به ظاهر مدافع پرهیز از افراطی گری بود هرگز نگفت که چرا در 4 سال پیش لشکرکشی ها را افراط نمی خواند و به دوستان خویش تذکر نمی داد؟!!

حالا سوال مهمی که مطرح می شود این است که با این اوصاف چه می شود که دکتر روحانی در نقش یک مدیر موفق و طلبکار در صداوسیما حاضر شده است و با همین پز نیز استودیو را ترک می کند؟ پاسخ ساده است، ضعف مجری سیما.

بکارگیری مجریان ضعیف و فوق ضعیف در برنامه های حساس مسئله ای است که در صداوسیمای ما به یک روند عادی تبدیل شده است. همین مجری و به قول خود صداوسیماچی ها، "مجری کارشناس" قبلاً نیز در برنامه های مختلف دیگری نیز موجب مشکلات زیادی شده بود. قبلاً همین آقای عابدینی در مصاحبه ای که با نخست وزیر سابق فرانسه در همین برنامه (گزارش خبری) داشت موجب یک افتضاح رسانه ای شده بود که آقای روحانی به خوبی با شناختی که از ضعف ایشان داشت سوءاستفاده نمود. آقای روحانی چندبار با ذکر این که شما آقای عابدینی وارد و ماهر هستید او را ترغیب به ورود به بحث می کرد و او نیز با هر سخن اشتباه و یا سکوت افتضاح، کمکی به تبلیغ آقای روحانی نمود. در واقع آقای روحانی یک مصاحبه را به یک شبه مناظره تبدیل کرد تا با برنده شدن در آن کمال استفاده را بنماید، بالاخره نباید پذیرفت که تخصص آقای روحانی همین مذاکره است، البته ای کاش با این تخصص شان می توانستند حقوق انقلاب را استیفا کنند.

مطلب مرتبط: جولان نخست وزیر سابق فرانسه در گزارش خبری سیما‏

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۵۶
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۲۶ ق.ظ

مخلان رابطه دکتر جلیلی و استاد مصباح کیانند؟!

بسم الله الرحمن الرحیم

قبل از شروع فرصت انتخابات از سوی برخی نزدیکان دکتر جلیلی می شنیدیم که ایشان تمایل دارند مستقل وارد شوند ولی از سوی دکتر لنکرانی می شنیدیم که دکتر جلیلی تمایلی به حضور ندارند و اگر حاضر شوند، من انصراف خواهم داد و بعد از مدتی و پس از نامزدی آقای جلیلی تحت قالب شعاری که برخی حامیان ایشان به نام ائتلاف +1 مطرح کردند، آقای لنکرانی طبق وعده ای که داده بودند و فارغ از تمام مسائل، انصراف دادند.

پس از مدتی که از انتشار بیانیه انصراف دکتر لنکرانی گذشت، مطالبه و اعلام سردرگمی طرفداران استادمصباح و دکتر لنکرانی از عدم اعلام موضع توسط دکتر جلیلی بالاگرفت و این بار نیز برخی از همان دوستان یا رسانه های نزدیک به دکتر جلیلی گفتند که دکترجلیلی برای ملاقات رفته است ولی استاد مصباح ایشان را نپذیرفتنه اند که البته بالاخره با همت مهره های بزرگ جبهه پایداری به منظور کشف و رفع کدورت، دکتر جلیلی و استاد مصباح در تاریخ های ششم، هفتم و هشتم خرداد چند دیدار به همراه اعلام مواضع صریح ناشی از قرابت نظر و گفتمان داشته اند که این مصاحبت ها موجب به یقین رسیدن استاد مصباح در حمایت از دکتر جلیلی شد و استادمصباح خبر مبنی بر نپذیرفتن دکتر جلیلی توسط خودشان را شیطنت برخی رسانه ها عنوان کردند و در این دیدارها دکتر جلیلی نیز از استاد مصباح تشکر کردند و حمایت ایشان را قدر دانسته و از شخصیت بزرگ و موثر ایشان در گفتمان انقلاب سخنان مهمی گفتند.

به منظور نحوه پوشش سایت ها و حامیان دکتر جلیلی و دکتر لنکرانی که ایشان را در عدم نزدیکی زودتر این دو بزرگوار تا حدودی مقصر می دانستم، سری به فضای مجازی زدم، اما مشاهده کردم که علی رغم پوشش گسترده دیدارهای استادمصباح با دکتر لنکرانی در سایت هایی حامی دکتر لنکرانی و جبهه پایداری و حمایت علنی ستادهای دکتر لنکرانی به نفع دکتر جلیلی، اما متأسفانه همچنان برخی سایت های معتبر و اصلی حامی دکتر جلیلی پوششی برای دیدارهای دکتر جلیلی با استادمصباح نداده اند.

به عنوان نمونه می توانید سری به سایت های "مسیر، اتاق فکر حامیان دکتر سعید جلیلی" و "ستاد مردمی حیات طیبه" بزنید و این مسئله را تا این لحظه که چهارشنبه 8 خرداد است می توانید در این سایتها و شاید برخی دیگر از سایتهای حامی دکتر جلیلی عزیز دنبال فرمایید.

با مشاهده ی نحوه ی تعامل و برخی اظهارات و یا سکوت هایی که برخی حامیان دکتر جلیلی از همان بدو دعوت توسط جبهه پایداری تاکنون از خود نشان داده اند، به نظر می رسد فرضیه ام در قبال برخی حامیان رسانه ای دکتر جلیلی تقویت شده است یعنی در اردوگاه دکتر جلیلی افراد ذی نفوذی وجود دارند که در مقوله ی نزدیکی برادرمان دکتر جلیلی به استادمصباح جلیل القدر از خود مقاومت و کارشکنی نشان می دهند، شاید قبل از این سه روز که همراه با اظهارات دوستانه و صریح از سوی هر دو بزرگوار بود، نمی توانستم چنین نتیجه ای بگیریم ولی اکنون و با وجود این روابط حسنه عدم انتشار اخبار این دیدارها و مواضع دو طرف، به نوعی اثبات این فرضیه تلقی می شود که امیدوارم هرچه زودتر دکتر جلیلی بزرگوار در صدد رفع این مسئله برآیند.

مطلب مرتبط: به یاد دکتر لنکرانی....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۶
سیاوش آقاجانی