انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۵۷ مطلب با موضوع «سیاست خارجی» ثبت شده است

دوشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۱۸ ق.ظ

شش محور بسیار مهم از سخنان مقام معظم رهبری

بسم الله الرحمن الرحیم


بیانات اخیر مقام معظم رهبر با توجه به مسائلی که در این ایام در کشور در جریان است بسیار مهم بود به حدی که بسیاری از هموطنان ما برای شنیدن مواضع رهبری لحظه شماری می کردند، برخی انتقادات به دولت و پاسخ های دولت به ایشان، اهانت ها و دخالت های مسئولان آمریکایی، برخی اظهار نظرهای غیرصریح در خصوص اسرائیل و دشمنی با آمریکا و نزدیکی به یوم الله 22 بهمن از مهمترین مسائلی بودند که مقام معظم رهبری به آن ها پرداخت که حقیر سخنان معظم له را در 6 محور طبقه بندی و تقدیم می کنم:

1- اهمیت استقلال در برابر منفعت جویی ها و مداخله گری های سلطه گران:

شناخت و مبارزه با قدرت مداخله گر، معنی واقعی استقلال است... قدرتهای خارجی و مداخله گر از حس استقلال هر کشوری می هراسند لذا همواره سعی می کنند با شیوه های گوناگون، حس استقلال خواهی در ملتها و مسئولان آنها را تضعیف کنند ... دستگاه های تبلیغاتی قدرت های سلطه گر و عوامل داخلی آنها تلاش دارند تا اینگونه وانمود کنند که تکیه بر منافع و هویت ملی با پیشرفت سازگاری ندارد، بنابراین اگر کشوری بخواهد پیشرفت کند باید از میل استقلال خواهی خود، بکاهد.... این حرف کاملاً غلط، و ساخته و پرداخته کسانی است که با استقلال کشورها مخالفند... استقلال به معنای بداخلاقی و قهر کردن با دنیا نیست،...استقلال بهمعنای سدّی در مقابل نفوذ کشورهایی است که می خواهند منافع ملتها را تحت الشعاع منافع خود قرار دهند.

2- لزوم صراحت لهجه در مورد اصول به عنوان یکی از اصول و خطوط قرمز انقلاب:

امام (ره)، موضع خود را درخصوص رژیم طاغوتیِ موروثیِ استبدادی و سلطنتی، بدون ملاحظه و پرده پوشی بیان کردند، امام (ره) نظر خود را درباره لزوم استقرار نظام مبتنی بر اسلام و ارزشهای اسلام به صراحت اعلام کردند، امام (ره) موضع خود را در مقابلشبکه ی صهیونیستی خطرناکِ حاکم بر دنیا و همچنین رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی بدون هیچگونه ملاحظه ای مطرح کردند.... امام بزرگوار (ره) بدون هیچ پرده پوشی نظام سلطه را که همان نظام بین المللی معتقد به تقسیم دنیا به «سلطه پذیر و سلطه گر» است، رد کردند و صریح و شفاف در مقابل تجلی واقعی این نظام سلطه یعنی دولت امریکا، موضع گرفتند.... این موارد، اصول و پایه های انقلاب اسلامی است و بعد از گذشت 35 سال، این اصول و اهداف همچنان تغییر نکرده و نظام اسلامی با پافشاری بر این اصول و حرکت در این مسیر به پیشرفت های حیرت انگیزی در بخشهای مختلف دست یافته و به یک قدرت بزرگ منطقه ای و یک عنصر مؤثر بین المللی تبدیل شده است ... راز ماندگاری نظام جمهوری اسلامی ایران بر ریل انقلاب و خطوط اصلی امام، «صراحت در اعلام مبانی و مواضع» بوده است... به هیچ وجه نباید این صراحت و شفافیت را دربرابر دوستان و دشمنان ملت ایران از دست داد و مواضع جمهوری اسلامی ایران باید شفاف و صریح بیان شود….«تاکتیک ها و شیوه های کار» را می توان تغییر داد اما «اصول و مبانی» باید مستحکم باقی بمانند و همین موضوع راز استحکام و پیشرفت کشور است... ایستادگی صریح و مستحکم ملت ایران بر اصول و مبانی انقلاب موجب شده است که با وجود سیاست «ایران هراسی» دستگاههای تبلیغاتی وابسته به قدرتهای مداخله گر در سالهای اخیر، اکنون ملتهای دنیا و حتی نخبگان بی غرض، ملت ایران را به عنوان ملتی شجاع، با صداقت، هوشمند، مقاوم و صبور بشناسند. امروز نه تنها محبوبیت و آبرومندی ملت ایران کاهش نیافته بلکه افزایش هم پیدا کرده است ولی در مقابل، نفرت ملتها از امریکا بیشتر شده است.

3- هشیاری در شناخت صحیح دشمن، اهداف و روش هایش:

دشمنان انقلاب، چند قدرت فاسد و بی آبرو در دنیا هستند اما دوستان انقلاب اسلامی، همه ملتهایی هستند که شعارهای انقلاب و پیام ایستادگی همراه با مظلومیت ملت ایران را درک کرده اند. مسئولان امریکایی در مذاکرات با مسئولان کشور، می گویند ما به دنبال تغییر رژیم ایران نیستیم در حالیکه دروغ می گویند زیرا آنها اگر توانایی این کار را داشته باشند، لحظه ای درنگ نخواهند کرد ... از یک طرف می گویند با ملت ایران دوست هستیم اما از طرف دیگر این ملت را تهدید می کنند و انتظار هم دارند که جمهوری اسلامی از قدرت دفاعی خود بکاهد و این، واقعاً تمسخیرآمیز است.

4- لزوم نمایش اقتدار ملی با حضور در صحنه های انتخابات و راهپیمایی هایی مانند 22 بهمن و پیش بینی پیروزی ملت ایران

راز استحکام و اقتدار نظام اسلامی، حمایت مردم از نظام اسلامی و پیوستگی آنان با نظام است ... راز موفقیت و پیشرفتهای ملت ایران، ایستادگی و «راز امنیت ملت» نشان دادن اقتدار ملی است ...یکی از مظاهر اقتدار ملی، اجتماعات عظیم مردم همچون راهپیمایی 22 بهمن و همچنین انتخابات گوناگون است... هنگامی که مردم اقتدار ملی را به رخ دشمن می کشند، دیگر کاری از دست دشمن بر نمی آید. در روز 22 بهمن همه خواهند دید که ملت ایران بار دیگر در همه شهرها با استحکام به صحنه خواهد آمد و اقتدار ملی خود را به جهانیان نشان خواهد داد. ... توصیه اول، تأکید بر حفظ وحدت آحاد ملت، مسئولان و نخبگان و جلوگیری از مخدوش شدن متن بوسیله حواشی بود....  امروز متن حرکت ملت ایران، ایجاد اقتدار درونی و ایستادگی در مقابل طوفانهای مخالفت و معارضه است که به لطف خداوند، ملت ایران همانند 35 سال گذشته این طوفانها را خنثی خواهد کرد.... باید وحدت میان مردم و مسئولان از طریق اعتماد مسئولان و مدیران کشور به مردم و همچنین اعتماد مردم به مسئولان افزایش یابد.همه باید با کمک یکدیگر در راه امام (ره) و مسیر اقتدار کشور، به پیش رویم و به لطف خداوند، این ملت موفق خواهد شد که همه امور را به بهترین وجه جلو ببرد. ... ملت ایران در قضیه هسته ای و در دیگر قضایا، بر دشمنان پیروز خواهد شد.

5- عبرت آموز بودن اظهارات بی ادبانه مقامات آمریکایی و لزوم ادامه ی روند اقتصادی دولت در زمینه تقویت ساخت درونی

اظهارنظرهای بی ادبانه مقامات آمریکایی برای همه، مایه عبرت است و ملت ایران باید مذاکرات اخیر و صحبت های آمریکایی ها را با دقت نظاره گر باشد،... این مواضع و اظهارنظرها،نشان دهنده درستی همان توصیه همیشگی به مسئولان کشور یعنی «لزوم حفظ اقتدار درونی» است و خوشبختانه مسئولان اقتصادی به این نتیجه رسیده اند که راه برطرف کردن مشکلات، تقویت ساخت درونی است و مقدمات لازم برای این کار را آغاز کرده اند.... تنها راه حل مشکلات اقتصادی کشور، نگاه به ظرفیت های بیشمار درونی است و نه نگاه به بیرون و برداشته شدن تحریم ها. به دشمن نمی توان چشم دوخت و از دشمن نمی توان انتظار داشت.

6- لزوم رعایت انصاف، شرح صدر و ادب در اظهارات منتقدان و دولت

منتقدان انصاف و شرح صدر داشته باشند، دولت چند ماهی بیش نیست که مسئولیت را به عهده گرفته است، باید به مسئولان فرصت داده شود که کارها را با قدرت به پیش ببرند، ضمن آنکه منتقدین باید در قبال دولت، با شرح صدر برخورد کنند، دولت هم باید در برابر منتقدان شرح صدر داشته باشد و همه باید به هم احترام بگذارند.

مطالب فوق بی یقین برای کسانی که مدعی ولایت مداری هستندو برای کسانی که می گویند کشور تنها یک پرچمدار دارد و آن هم مقام معظم رهبری است، حاوی نکات بسیاری مهمی است واین سخنان باید در رفتار منتقدان و مسئولان نمود عینی پیدا کند و البته چقدر خوب بود که مدعیان ولایت مداری کمی هم از بصیرت بیشتری بهره می بردند و نیازی به ورود و توضیه های مکرر رهبری نمی داشتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۲ ، ۰۷:۱۸
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۹ ب.ظ

به کوری هرکس که این ملت را ذلیل می خواهد....

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 به کوری هرکس که این ملت را ذلیل می خواهد....بعد از گذشت 35 سال از انقلاب، دشمن بیش از هرچیزی عزت ایران و ایرانی را هدف گرفته است، او فهمیده که تنها راه برای شکست دادن ملتی که عزت ابرقدرت ها و طواغوت را زیر سوال برده، شکاندن عزت آن ملت است، او فهمیده است که ملتی که عزت دارد، از هیچ دشمنی هراس ندارد، دشمن به این نتیجه رسیده، آن چیز که باعث ایستادگی ملت در برابر جنگ، ترور، تحریم و تهدید شده، عزت است و به همین دلیل برای ذلیل کردن این ملت برنامه دارد.

دشمن می خواهد از هرچیزی فرصتی بسازد برای وارد کردن خدشه به عزت این ملت و از این رو به هیچ بهانه ای مانند پس دادن جزئی از دارایی های بلوکه شده، اجازه استفاده از تخصص و تکنولوژی خودمان، امکان تأمین غذا و دارو برای مردم، خریدن نفت مان، فروختن خودرو و لوازمش به ما و هر حقی که بتوان آن را با شرط و منت همراه کنند، عزت این مردم را هدف قرار می دهند.

اگر چه در جهان امروز این که کشوری نتواند دارو و غذایش را تأمین کند طبیعی است، اگر چه این که کشوری اجازه استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای نداشته باشد برای خیلی از کشورها پذیرفته شده است، اگر چه این که کشوری نتواند خودرویش را خودش بسازد و مرغ و گوشتش را خودش پرورش بدهد در دنیا یک چیز عادیست، اما همه ی اینها برای کشوری که می خواهد در دنیا بله قربان گوی کسی نباشد قابل پذیرش نیست و دشمن از همین ضعف ها برای ذلیل کردن کشورمان استفاده می کند.

شاید برخی ها بگویند که مگر ما چه داریم که نمی خواهیم به مستکبران عالم باج بدهیم؟ خب پاسخ این است که اولاً ما چه نداریم؟ آیا انواع معادن زیرزمینی و روزمینی نداریم؟! آیا هوای چهارفصل برای کشت و زرع هر محصولی نداریم؟! آیا نفت و گاز برای تأمین انرژی و ساخت محصولات پتروشیمی نداریم؟! آیا نیروی انسانی باهوش و متخصص نداریم؟! آیا جوانان باغیرت و انقلابی نداریم؟! آیا قدرت دفاعی مثال زدنی نداریم؟! آیا روحیه جهات و شهادت نداریم؟! به راستی مگر ما چه نداریم که نخواهیم جلوی طاغوت سرخم نکنیم؟! به چه چیز دیگر احتیاج است که نداریم؟!

به کوری هرکس که ملت را ذلیل می خواهد...

شاید برخی دیگر متهم مان کنند به متمدن نبودن و خشونت طلبی؛ اما مگر ما با کسی جنگ داریم؟! مگر تاکنون جز در مقام دفاع در برابر تهاجمات، کشوری را تهدید کرده ایم؟! اصلاً آیا در برابر این همه حملات تروریستی اقدام به حتی یک مورد ترور کرده ایم؟! البته اگر چه اصلاٌ خشونت طلب نیستیم اما از این که کسی ما را از گزینه های روی میزش هم بترساند حساب نخواهیم برد، ما با دنیا تعامل می کنیم به شرط این که به دنبال حراج سرمایه های مادی و معنوی ما نباشند، به شرط این که ما را مستعمره خود ندانند و به شرط این با زبان تهدید، تعاملات را با باج خواهی های اشتباه نگیرند.

در هر صورت عزتمندی این ملت خار چشم دشمنان است و به همین دلیل از ذلیل شدن شان لذت می برند، از  این که ملت ما در صف سبد کالا بر سروکله یکدیگر بزنند و سبد عزتشان را جا بگذارند دلشان قنج می رود، دشمن از این که مسئولان این کشور قدرت نظامی دشمن را بزرگ و قدرت دفاعی کشور را تحقیر کنند در پوست خود نمی گنجند، لشگر شیطان از این که سبدکالای طبقات ضعیف را حاصل بذل و بخشش و دلسوزی خودشان و معامله با مسئولان این کشور معرفی کنند احساس شعف دارند، از این که خون شهیدان دفاع مقدس، ترورها و هسته ای از دفتر خاطرات این ملت کنده شود چشم شان برق می زند، دشمن گمان می کند با هر خدشه به عزتمان، به کلانتر اعتقاد خواهیم یافت و این که به زودی عزتی برای ایستادن نخواهیم داشت و حال این که عزت ما تا مدام که مسلمانیم از چشمه ی قرآن و اهل بیت در وجودمان خواهد جوشید و همچنان این ملت در تاریخ خواهد خروشید، ان شاءالله.

این مطلب در عمارنامه منتشر گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۳۹
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۳ ق.ظ

دو نکته سبدی از دکتر ربیعی و خانم شرمن

بسم الله الرحمن الرحیم


اگر چه مطلبی با عنوان "یک تحلیل منصفانه از طرح توزیع سبد کالا" در خصوص سبد کالا ارائه کردم، لیکن 2 اظهار نظر جدید آقای ربیعی و خانم شرمن در خصوص این سبد باعث شد 2 تحلیل کوتاه نیز در خصوص این دو جمله ارائه کنم:

سه شنبه 15/11/92، سخنان علی ربیعی، وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی که دیروز بارها در بخشهای مختلف خبری سیما پخش شد:

.... شاید اشتباه ما این بود که در ابتدا اعلام نکردیم این طرح چند مرحله ای است و در مراحل بعدی گروه های دیگری مانند کارگران، بازنشستگان و برخی کارمندان که بیمه شان تأمین اجتماعی بوده نیز به طرح اضافه خواهند شد.......به شدت برای ایجاد این بانک اطلاعاتی در زمینه جلب کمک همه دستگاه‌ها در حال فعالیت هستیم .

به راستی آیا همین اعلام نکردن مسئله  خودش یک سوءمدیریت نیست؟ آیا با فرض این که بپذیریم دولت از همان ابتدا برای همه اقشار ضعیف برنامه داشت و تنها این مسئله را به مردم نگفته است، به غیر از انتقاد سوء مدیریت انتقادات دیگری مثل عدم اطلاع رسانی صحیح به اشتباهات مجریان طرح اضافه نمی شود؟ آیا برخورد حذفی با برخی دهک ها و اقشار در وضعیتی که به اذعان دیرهنگام شخص وزیر کار بانک اطلاعاتی دولت ناقص است می تواند کارشناسی باشد؟ آیا می توان روی چنین بانک اطلاعاتی برای توزیع سبد و یا هدفمندی یارانه ها و از همه مهمتر دریافت مالیات حساب کرد؟ آیا بهتر نیست دولت قبل از هرگونه برخورد حذفی به فکر ایجاد شبکه اطلاعاتی منسجم و دقیق در خصوص درآمد و دارایی افراد باشد و با عبارات پوپولیسیتی سرک نکشیدن در زندگی مردم این ضعف را انکار نکند؟ آیا ضعف دولت در ایجاد صفوف طولانی و هتک کرامت مردم با اصلاح بانک اطلاعاتی دولت قابل جبران است؟ آیا تنها مشکل طرح حذف چند ملیون نفر از این طرحند؟ آیا اگر راه مناسبی برای جلوگیری از این صفوف نشود با افزایش سبدبگیران این مشکل تشدید نمی شود؟ به راستی آیا بهتر نیست به جای توجیهاتِ غیر منطقی و سست، اشتباهات با پوزش و اصلاح همراه گردند؟ 

سه شنبه 15/11/92، شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا (همان که اخیراً ژن ایرانی ها را آمیخته به دروغ و فریب معرفی کرده بود!):

.... شما در اخبار دیدید که ایران اخیرا به طور قابل مشاهده‌ای غذا به مردم فقیر در جامعه داد که به نوعی نشان‌دهنده این است که کاهش هدفمند و محدود تحریم‌ها تاثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است، همانطور که روحانی قول داده بود که این پول صرف اهداف دیگر نشود.

این اظهارات خانم شرمن هم گوشه ای دیگر از مسائل و تعهدات پشت پرده توافق هسته ای است که ما برای همین کسر کوچک از درآمدهای بلوکه شده مان چه تعهداتی داده ایم، به راستی تلخ است که مذاکره کنندگان، گرسنگی مردم را واسطه جلب دلسوزی دشمن قرار داده باشند، به کجا رسیده ایم که دزدان آبِ لشکر یزید برای یک مشت آب برسرمان منت بگذارند و به کجا رسیدیم که دزد دارایی های مان، صفوف طولانی سبدبگیران را شاهد فقر مردم و وفای به عهد روحانی قرار دهد! البته مثل همیشه امیدواریم که دولت منکر این تعهد بشود و می دانیم که طرف مقابل هم فوراً این اظهارات را برای مصرف داخلی ما می خوانند.

مطلب مرتبط:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۳۳
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۵۶ ق.ظ

چرا باسوادها ساکت و بی سوادها منتقدند؟

بسم الله الرحمن الرحیم


چرا باسوادها ساکت و بی سوادها منتقدند؟اگر چه حقیر از منتقدان سرسختِ توافق ژنو نبوده و نیستم، لیکن گلایه رییس جمهور از اساتید دانشگاه که در تمجید از توافق ژنو فعال نیستند و این سخنان ایشان که منتقدان توافق ژنو را معدودی بی سواد نامیدند را به دلایل زیر صحیح نمی دانم:

1-  دفاع مطلق از توافق نامه ژنو از سوی هیچ با سواد و اندیشمندی رخ نمی دهد چرا که دولت ابعاد این توافق را محرمانه نگاه داشت و هنوز نیز برخی از ابعاد آن مشخص نشده است، پسچگونه می توان از یک انسان باسواد و اندیشمند که به مسئله ای احاطه ندارد توقع داشت که بیاید و چشم بسته از مسئله ای به این مهمی تمجید کند؟!

2-  رییس جمهور محترم در این سخنان نه تنها منتقدان را بی سواد معرفی کرد بلکه سکوت کنندگان را هم مورد انتقاد قرار داد، به راستی آیا هرکسی که به دولت و توافقنامه ژنو انتقاد می کند بی سواد و هرکسی که ساکت است و تقدیرنمی کند بی مسئولیت است؟! آیا این بیان به این معنی نیست که تنها کسانی که ازدولت و اقداماتش تمجید نمایند باسواد و با مسئولیت هستند ؟! آیا دولت یک صدا فریاد نمی زند که منتقدان، لبوفروش و راننده تاکسی و بی سوادند و تمجید کنندگان باسواد و استاد دانشگاه؟!

3- آیا می توان مردم و اندیشمندان را نامحرم دانست ولی منتظر حمایتشان ماند؟! به راستی اگر رییس محترم جمهور حمایت اساتید را می خواهد بهتر نیست به علم و دلسوزی اساتید نیز اعتماد کند و مسائل را صادقانه با ایشان درمیان بگذارد؟! آیا دستور دادن به تمجید از توافقنامه خودش یک بی احترامی دیگر به اساتید تلقی نمی شود؟! راستی اگر استادی آمد و از توافقنامه انتقاد کرد، نکند که دولت مثل سایر منتقدان بی سواد خطابش کند و دکترایش را مجعول بداند؟!

4- آیا همین مسئله که با مردم و اندیشمندان به مثابه نامحرم برخورد شده است، به افراد دلسوز و با مسئولیت این مجوز را نمی دهد که نگران اشتباهات احتمالی باشند؟! آیا بی سوادهایی که نگرانی را در چهره باسوادها و آرامش را در سیمای دشمنان می بینند حق ندارند اظهار نگرانی کنند؟! اصلاً گیرم منتقدان بی سواد!، آیا بی سوادهایی که برای انقلاب عرق ریختند و خون، حتی حق اظهار نگرانی و توضیح خواستن، ندارند؟!

5- آیا توافقنامه ای که به اذعان مسئولان دولت می توان روحش را (که یقیناً از جسمش مهمتر است) به راحتی و چندباره نقض کرد، نمی تواند مورد انتقاد باشد که چرا روح و جسمش را با دقت برهم منطبق ننموده اند؟! به راستی آیا روح سرگردان توافقنامه الان راضیست؟!

6- فارغ از بحث توافقنامه، آیا در جایی که دشمن عربده گو خط و نشان می کشد و تهدید می کند، سخن از دوستی و تمجید از دشمن و پیام صلح دادن به معنی عزت است؟! اصلاً آیا بی سوادها نباید به عزت و شرفشان حساس باشند؟!

7- آیا این که آقای تخت روانچی (معاون اروپا و آمریکای وزارت امورخارجه) دربرنامه زنده تلویزیونی شبکه خبر، اهرم فشار بعدی ایران در مذاکرات هسته ای را بحث بر ذخیره 5 درصد می داند، برای بی سوادها شکست و برای باسوادها بُرد تلقی می شود؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۵۶
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۱۸ ب.ظ

انقلاب، کشتی نجات عصر غیبت

بسم الله الرحمن الرحیم


سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران و دهه فجر برای کسانی که انقلاب را دوست دارند یک عید شورانگیز تلقی می شود، عیدی که جوانه و شکوفه را در دل فرزندان و علاقمندن انقلاب می رویاند و خون تازه را در رگ های این درخت تنومند می چرخاند. انقلاب اسلامی ایران هدیه ای الهی بود که به همت امام و شهدا به مردم نجیب ایران هدیه شد تا سوار بر این کشتی در طوفان بلای آخر الزمان به سرمنزل مقصود ظهور برسیم. انقلاب برای ما یادآوریست از "جاءالحق و ذهق الباطل" انقلاب مدالی ارزشمند است که بر سینه ی ایران عزیز می درخشد، مدالی که حاصل به ثمر نشستن خون شهدا و صبر و مقاومت و یکپارچگی مردم در تبعیت از رهبری امام بود.

دهه فجر را با سرودهای حماسی اش و با تصاویر و فیلم های سیاه و سفید و قدیمی اش دوست دارم، با دیدن و شنیدن یادگارهای دوران انقلاب یک نوع شعف درونی در دلم ایجاد می شود، سالروز بیرون انداخت و شکست دادن شاهی که نماینده ی شیطان بزرگ و دوست اسرائیل بود هنوز برای ما علامت قدرت و شکستنی بودن طاغوت است. انقلاب ما انفجار نور بود، نه فقط چون امام خمینی چنین گفت، بلکه برای این که نور عزت و امید را در این کشور و در دل بسیاری از مستضعفان جهان منتشر کرد و پرده ی سیاهِ ذلت را کنار زد؛ انقلاب، نور اسلام و اهل بیت را در این کشور تاباند و مزه ی شیریت ولایت را در عصر تلخ غیبت به مؤمنان چشاند تا بیش از گذشته برای حضورش تلاش کنند و این گونه شد که همه انقلابیون از مردم تا رهبری، صاحب واقعی انقلاب را امام زمان می شناسند و اعتقاد دارند که او در مواقع حساس به داد این انقلاب رسیده است و دوست دارند به سربازی امام زمان نائل شوند.

انقلاب اسلامی همانقدر که برای ما شیرین است، برای دشمنان اسلام و ایران تلخ است؛ مستکبران عالم که همه ی کشورها را مستعمره و بله قربانگوی خود می خواستند و برای تحقق این اصل در جزئیات حکومت های دیگر دخالت می کردند، برای به ثمر نرسیدن و زمین خوردن انقلاب های مردمی خیلی تلاش کردند و در اکثر موارد هم به نتیجه رسیدند و این تنها ایرانیان بودند که توانستند انقلابی مفهومی و ماندگار ایجاد کنند، ایران توانست به جهانیان بفهماند که می توان دست بر زانوی خود گذاشت و برخاست و این سنت شکنی تاریخی اینقدر برای مستکبران عالم تلخ بود که کین ایران و ایرانی را هرگز نتوانستند مخفی نگاه دارند و انواع دشمنی ها را علیه ایران بکار بستند و هر جا که شکست خوردند تلاش کردند تا با بوق های رسانه ای شان وجهه این کشور عزتمند را خدشه دار کنند.اگر چه دشمنی دشمنان به طور مستقیم و طبیعی جای خوشحالی ندارد، ولی این که می دانیم خبیث ترین قدرت های عالم مانند اسرائیل، آمریکا و انگلیس اینچنین با ایران خصومت دارند، این اطمینان را برای شما حاصل می کند که انقلاب همچنان روی ریلش در حال حرکت است، اگر چنین نبود پس چرا این خصوصمت ها در مورد عربستان که مدعی پرچمداری اسلام است وجود ندارد؟ چرا در مصر که مثلاً مردم انقلاب هم کرده اند دیده نمی شود؟ و این چراغ راهنما را امام خمینی در مسیر انقلاب قرار دادند:

هر وقت دشمن از شما تعریف کرد، شما به خودتان شک کنید

افسران - گرگ در لباس میش مراقب روابط ایران و آمریکا باشید ...

و اینچنین شده است که ما دشمنی های آمریکا و نوچه هایش را مؤید مسیرمان می دانیم و از این دشمنی ها احساس رضایت می کنیم و اگر بخواهیم در قبال این دشمنی ها کاری بکنیم بهترین راه را مقاومت و مبارزه می دانیم نه این که به دنبال غیرممکنی از جنس دوستی گرگ و میش باشیم. ما بایستی به فکر نشر تفکر صحیح انقلابی، نگرش ضداستکباری، افزایش عزت ملت ها، گسترش دوستی و مهربانی بین مردم و در یک کلام، معرفی و انتشار آموزه های راستین اسلام باشیم تا با امید خدا و به کوری چشم دشمنان، انقلاب به تمام جهان مخابره شود، نباید گذاشت جهانیان تکفیری ها و وهابی ها را پرچمدار اسلام بدانند، آری! باید پرچم اسلام اصیل و انقلابی را جلوی چشم دشمنان بشریت بالا برد و در همان مسیر که امام عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) می خواهد قدم برداشت و بایستی برای این هدف عقل آرمانگرا را با چشم واقع بین همراه کرد و کمر همت را در راه انقلاب بست، چرا که انقلاب تنها با تفکر انقلابیست که پیروز می شود و این عید چقدر خوب هر سال، روحیه انقلابی مان را احیا می کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۱۸
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم


بعد از توافق ژنو که در آن متعهد شدیم برای 6 ماه غنی سازی 20 درصد را کنار بگذاریم و نیم ذخیره ی آن را هم رقیق کنیم، برخی دلسوزان انتقاد کردند، حالا که اهرم فشارمان را که حاصل رشادت و شهادت دانشمندان و مقاومت 10 ساله مردم ایران، یعنی حق غنی سازی 20 درصدی را به همین راحتی در گام اول زمین گذاشتیم، در گام های بعد با کدام اهرم فشار چانه زنی خواهیم کرد که دولتی ها تأکید کردند به هیچ وجه از حقوق هسته ای عقب نخواهند نشست و این سخن باعث شد تا آتش انتقادات کمی فروکش کند، لیکن آقای تخت روانچی معاون   اروپا و آمریکای وزارت امورخارجه در همین یکی دوروزه در مصاحبه خود با شبکه خبرسیما در پاسخ به این سوال که بعد از واگذاری غنی سازی 20 درصد الان از چه اهرم فشاری برای چانه زنی استفاده خواهیم کرد که ایشان اینگونه (در این نشانیمی توانید فیلم سخنانش را ببینید) گفتند:

خب ما اهرم های زیادی داریم که می توانیم در مذاکرات به آنها توجه کنیم و از آنها استفاده کنیم به عنوان مثال ذخیره ای که روی 5 درصد داریم یک محلی است برای ادامه صحبت و امکانات دیگری که خودمان و طرف مقابل به آن واقف است.

حقیر نمی دانم شما با اطلاع از این نوشته چه حسی پیدا کردید، ولی حقیقتاً حسی که حقیر از دیدن این مصاحبه داشتم غیرقابل بیان بود، اینقدر که هنوز نمی توانم واژگان مناسبی برای این سخنان پیدا کنم، اما آن چیزی که به ذهنم که همچنان گیج است، متبادر شد، سخنان  جناب روحانی  بود که به مناسبت روز 16 آذر در دانشگاه شهید بهشتی آن هم 2 روز قبل از مذاکرات کارشناسی هسته ای ایراد شد:

نه تنها انرژی هسته‌ای بلکه فن‌آوری و نه تنها فن‌آوری حتی!!! غنی‌سازی هم حق مسلم ماست. اما در کنارش پیشرفت و توسعه هم حق مسلم ما محسوب می‌شود. همچنین بهبود معیشت مردم و رفاه آنها نیز حق مسلم آنهاست. از سوی دیگر باید بگویم شکستن و ویران کردن ساختمان منحوس تحریم ظالمانه هم حق مسلم ما محسوب می‌شود.

البته برخی از دوستان به کلمه "حتی" در جملات فوق انتقاد داشتند که این "حتی" خودش نوعی آمادگی برای عقب نشینی را القا می کند که در هر صورت با کنار هم گذاشتن این سخنان آقای روحانی و آقای تخت روانچی یک سوال تلخ برایم ایجاد شده است:

جناب رییس جمهور، آیا حتی غنی سازی 5% هم حق مسلم ماست؟!

به نظر می رسد با همین شتاب بخواهیم پیش برویم، برای ویران کردن "ساختمان منحوس تحریم ظالمانه" حتی اگر پیچ ومهره های تأسیسات هسته ای مان را هم بخواهیم بدهیم بازهم بدهکار بشویم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۱۶
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۲۵ ق.ظ

دولت در برابر تکبر دشمنان، عزتمند باشد

بسم الله الرحمن الرحیم


اگر چه ما هنوز منتظریم دولت و مذاکره کنندگان به غیرقابل اعتماد بودن دشمنان پی ببرند، ولی گویا صبر دولت تا زمانی که رسماً طرف مقابل زیر توافقات خود نزند (که به احتمال بسیار زیاد خواهد زد)، تمام نمی شود با این وجود ما به تأسی از رهبر معظم انقلاب به جزئیات نمی پردازیم و با چشمان باز حفظ خطوط قرمز را دنبال می کنیم و چشم از صحنه برنداشته و دائم در حال رصد کردن گفتارها و رفتارهای دوطرفیم، گفتگوها و مذاکرات تاکنون با حواشی زیادی همراه بوده است که فارغ از اصل مسائل، رفتارها قابل توجه بوده اند:

تهدیدها و توهین های آمریکاطی این مدت بارها مسئولان بلند پایه دولتی ما از صلح و دوستی با آمریکا و غرب سخن گفته اند و از ایشان دعوت به جدیت در این خصوص و پایان دادن کدورت ها کرده اند و حتی شخص رییس جمهور آمریکا را مورد ستایش قرار داده اند و این در حالی است در همین مدت مسئولان دولتی آمریکا مردم و مسئولان و دولت ایران را مورد توهین قرار داده اند و حتی گفتارهای مسئولان ما را تکذیب و برای مردم فریبی و مصرف داخلی معرفی کرده اند. از یک سو رفتارهایی از سوی آمریکایی ها سرزده و می زند که به زعم ما به نقض توافق و به زعم دولت مردان ما تنها به عدم توجه به روح توافق تفسیر می شود و از سوی دیگر این آن ها هستند که ما را در خصوص نقض توافق مورد تهدید نظامی قرار می دهند و یا شرط و شروط یک سویه و تحقیر آمیز برای توافق نهایی و حتی برای دوستی با ما مطرح می کنند و در عین حال مسئولان ما یا سکوت می کنند و یا توان نظامی ما را زیر سؤال می برند!

البته اهتمام دولت به این که می خواهد راه مذاکرات را با تلاش فراوان ادامه دهد حداقل به عنوان یک حجت عقلی قابل درک و حتی تقدیر است، اما اگر دولت گمان کند که می تواند با تلاش های یک سویه با دشمن دیرینه اش دوستی برقرار کند!جداً جای تأمل دارد، دولت حتماً می داند که در بحث نرمش قهرمانانه فقط یک مجوز تاکتیکی دارد و حق ندارد استراتژی انقلاب اسلامی ایران را در پای مذاکرات ذبح نماید (و البته تا کنون نیز دست به چنین اقدامی نزده است)، لیکن دولت آمریکا تاکنون هیچ گزینه ای را از میز برنداشته است و زبان تهدید و توهین هنوز چاشنی تمام مذاکرات و مصاحبات شان است، درک این مسئله که حتی تغییر اصول استرات‍‍ژیک هم نمی تواند مانع دشمنی و خصومت این دشمن دیرینه و خاموش کردن عقده هایش گردد از هر کسی که سوابق آمریکا را در قبال ایران و تمام کشورهای جهان می شناسد یک اصل بدیهی است و به همین منظور ما هم نباید گزینه های دیگرمان را از روی میز برداریم، ما هم باید در برابر سخنان تهدید آمیز، از برجسته کردن توان نظامی و اراده ی جهاد و شهادت طلبی ابایی نداشته باشیم و مدام توان مقاومت داخلی اقتصادی و نظامی را به رخ حریف بکشیم، نه این که برخی مسئولان ما توان نظامی و اقتصادی ما را دست کم گیرند و برای دوستی با آمریکای متکبر، با سکوت ها و صحبت های نابجا عزت خود و مردم را زیرپا گذارند، عزت مردم و انقلاب یقیناً جزء خطوط قرمز نظام است و قطع به یقین هجمه به آن موجب پایان تاکتیک نرمش قهرمانانه خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۲۵
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۴۶ ق.ظ

مقام شهیدان هسته ای فراتر از غنی سازی 20 درصد

بسم الله الرحمن الرحیم


اگر چه در مطالب قبلی در خصوص توافق ژنو، تحلیل، تقدیر و انتقاداتی نوشتم و پرداختن به مذاکرات مستقیم با آمریکا را تنها به دلیل رأی مردم و اجازه رهبر معظم انقلاب قابل پذیرش دانستم، لیکن از برخی تقدیرها و انتقادات غلو آمیز که به این توافق می شود انتقاد دارم. این توافق نه پیروزی بر جبهه کفر است و نه قرارداد ترکمانچای؛ این توافق یک تعهد دوطرفه است که بر سر حقوق ما صورت گرفته است و ما در ازای تعلیق بخش هایی که به آن نیاز نداشتیم (و البته حق مان بود)، بخش هایی از حقوق مان که همان امکان دادوستد با دنیا (در چند قلم) و اجازه برداشت از بخشی از سپرده های خارجی مان بود را دریافت کردیم تا با افزایش اعتماد سازی، طی مدتی محدود تمام تحریم های هسته ای برداشته شود.

همین که اصولاً ما بخش هایی از حقوق مان را (هرچند به آن نیاز هم نداشته باشیم) را در قبال دریافت بخش های دیگری از حقوق مان معامله کنیم نشان از شیرین نبودن اصل توافق دارد، ولی در هر صورت، اقتضای کم کاری مسئولان، رأی مردم و اجازه مقام معظم رهبری ما را به نوشتن تعهدی که بدون تلاش شهدای هسته ای امکان تحقق نداشت راضی نمود و البته همانطوری که شخص رهبری و نیروهای انقلابی می گویند، اگر چه بعید است که طرف مقابل تا انتها به عهد خود (و جسم و روح توافق نامه) متعهد بماند و در نهایت حقوق ما را به رسمیت بشناسد، لیکن ما به رسم وفای به عهد و اتمام حجت این راه را تا جایی که طرف مقابل عهدشکنی کند ادامه می دهیم، اگر به تعطیلی تحریم ها رسیدیم که فبها و اگر نرسیدیم لااقل برای خوشبینان به آمریکا و غرب اثبات می شود که این قبری که بالای سرش گریه می کنند خالیست.

همانطوری که عرض شد اگر چه توافق ژنو و امکان مانور مذاکره کننداگان هسته ای مدیون خون شهدای هسته ای است که با تلاش جهادی خود ما را به نقطه غنی سازی 20 درصد رساندند و باعث شدند تا نیاز مراکز درمانی هسته ای تأمین و نیاز نیروگاهی ما یعنی 5 درصد به رسمیت شناخته شود، لیکن ادبیات برخی از دوستان که تعطیلی غنی سازی 20 درصد را خیانت به خون شهدا معرفی می کنند کاملاً اشتباه به نظر می رسد. امثال احمدی روشن ها شهید نشدند تا ما به 20 درصد برسیم، بلکه شهید شدند تا ایران اسلامی شان را آباد کنند، تا مردم شان عزت و استقلال داشته باشند، تا مصالح کشورشان حفظ شود، تا برای نیاز بیماران محتاج فروختن عزت مان به بیگانگان نباشیم، تا ملت و مسئولان ما بیدار شوند و همه ی این ها اثبات می کند که صرف تعطیلی غنی سازی 20 درصد نباید پایمال شدن خون شهدا تلقی شود.

ان شاءالله کشور بتواند تحریم ها را با عزت پشت سر بگذارد، در غیر اینصورت همین که مردم و مسئولان کشور دوباره شناخت صحیحی از دشمنان خود پیدا کنند و دستشان را به زانوی خود بگذارند و عزم ایستادن کنند، همین بیداری می تواند بهترین ثمره برای خون این شهدای عزیز باشد و ما باید حواسمان باشد که خون شهدای هسته ای در نهایت به رضایت مردم، آبادانی کشور و مهمتر از همه به بیداری و هشیاری مردم و مسئولان ختم شود و اگر حسرتی هست این است که ای کاش مسئولان اجرایی سابق کشور با اقتصاد مقاومتی و دور شدن از اقتصاد نفتی کار را به جایی نمی رساندند که همین 51 درصد از جمعیت ایران، حاضر به پذیرش مقوله مذاکره با آمریکا و غرب بشوند و ای کاش مسئولان اجرایی حاضر، کاری کنند که مطابق نظر رهبری امیدها به قدرت درونی کشور باشد و مذاکره تنها به عنوان اتمام حجت برای دشمنان تلقی شود و لاغیر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۲ ، ۰۷:۴۶
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۰۷ ق.ظ

شهادت آب، معجزه ای برای همیشه

بسم الله الرحمن الرحیم


آب بین مخلوقات خداوند جایگاه مادی و معنوی خاصی دارد و در آیات و روایات موضوع آب و اهمیت آن بسیار پرداخته شده است. بیش از 70 درصد از سطح زمین، همچنین وزن بدن انسان را آب تشکیل می دهد و در حالی که ما اعتقاد داریم تمام ذرات عالم ستایش پروردگار را انجام می دهند، ذرات آب این مسئله را برای ما اثبات کرده اند که این معجزه را پرفسور ماسارو ایموتو کشف کرده و در اختیار جهانیان قرار داده است. پرفسور ایموتوی ژاپنی طی تحقیقات مستندی که توسط دانشمندان و محققان دیگر من جمله برخی محققان ایرانی نیز تکرار گردیده است، تأثیر عوامل محیطی را بر ذرات آب مورد واکاوی قرار داده است و در آزمایش های خود تأثیر انواع موسیقی، دعا، کلمات نوشته شده و تصاویر را بر ظروف آب مورد تصویر برداری قرار داده است که به همین منظور پاورپوینتی را در این زمینه تقدیم تان می کنم که امیدوارم برای تان مفید واقع شود:

لینک دانلود پاورپوینت شهادت آب

توضیح این که فیلم ها و تصاویر مختلفی در اینترنت وجود دارد که می توانید با جستجوی نام emoto masaru به آن ها دسترسی پیدا کنید.

مطالب مرتبط: 
بعد چهارم در قرآن 
تصاویر ناسا از معجزه ی شق القمر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۲ ، ۰۹:۰۷
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم


امریکا

از یک سو ایران برای مذاکرات ژنو 2 به درخواست آمریکا دعوت نمی شود و از یک سو مقارن با آن، آقایان ظریف و عراقچی دلیل اصلی عدم سرعت در پیشرفت مذاکرات را مباحث حاشیه ای و پیچیده کردن مذاکرات از سوی طرف مقابل می شمارند و جمع این دو با اصلِ حفظ منافع اسرائیل از سوی آمریکا، یک نتیجه را حاصل می کند:

به نظر می رسد آمریکا، ایران را در پشت میز مذاکره ی هسته ای آسیب پذیرتر از سایر صحنه ها یافته است و حتی المقدور تمام مباحث را به همان میز منتقل خواهد کرد. نحوه ی تعامل ایران در این مدت طوری بوده است که طرف مقابل میز تحریم (یا همان هسته ای) را نقطه ضعف ایران برداشت نموده است، مسئله ای که در صورت عدم هوشیاری مسئولان و مذاکره کنندگان ایرانی می تواند نقاط قوت و امتیازات راهبردی ما را به برگ های سوخته تبدیل سازد. آنچه که باعث شده است تا این مسئله از سوی آمریکا در دستور کار قرار گیرد در چند دلیل می تواند تحلیل شود:

1- اصرار مذاکره کنندگان ایرانی به مخفی ماندن محتوای مذاکرات باعث شده است تا عملاً رسانه ها، مردم و حتی نمایندگان مردم قادر به دسترسی به مسائل نباشند و قدرت چانه زنی رسانه ای و پشتوانه ی نظرات مردمی از منافع ملی برداشته شود، پس پستوی مذاکرات هسته ای هم اکنون به زعم آمریکایی ها گوشه ی رینگی برای هیأت مذاکره کننده ی ما مبدل شده است، گوشه ی رینگی که خود مذاکره کنندگان ایرانی هم گویا از حضور در آن ابایی ندارند!

2- ممکن است برخی بگویند مگر در توافق هسته ای یا این 4 ماهه چه اشتباهی رخ داده است؟ که پاسخ ساده است، این که توافق نامه ای منعقد شود تا در طول این مدتِ گذار، به توافق جامع برسیم چیز خوبی است اما متأسفانه آنچه شاهدیم این است که این توافقنامه آنطور که دقیق و شفاف باشد منعقد نشده است و طرف مقابل با گنجاندن  لفظ "تحریم های هسته ای" در متن توافق، عملاً راه افزایش تحریم های با بهانه های دیگر مانند حقوق بشر را بازگذاشته است که اگر جز این بود در برابر تحریمهای خزانه داری دولت آمریکا، مذاکره کنندگان ما روح مذاکرات را از متن آن مجزا نمی دیدند و طوری توافق را می نوشتند که خدشه به روح توافق، خدشه به نص آن نیز تلقی گردد و یا این که گام به گام بودن اجرای توافق در همان توافق باید درج می شد نه این که حالا به ما بگویند اول شما همه ی تعهدات را انجام بدهید تا بعد ما حالا ببینیم... کذا فکذا.

3- اگر چه طرف غربی بر گزینه های متعددِ هرچند پوشالی روی میز اصرار دارد، اما مذاکره کنندگان ما تنها و تنها یک راه، که آنهم توافق است را راه حل مشکلات می دانند، مسئله ای که متأسفانه ماه ها قبل از انتخابات تا حین و پس از آن در گفتمان شخص آقای روحانی و حامیان ایشان وجود داشته است و اکنون حساسیتی بیش از قبل نیز پیدا کرده است، چرا که بحث توافق به منزله ی یک مسئله ی حیثیتی نمود یافته است و دولت عدم تحقق این شعار اصلی را خدشه به اعتبار آرایش تلقی می کند، چرا که این گفتمان در برابر گفتمان مقاومت مبنی بر اتکا به قدرت درونزای کشور، قدعلم کرد و گذشتن از خیر توافق عملاً صحه گذاری به گفتمان مقاومت تلقی می گردد و این مسئله باعث می شود که سایه ی سنگین اصل حفظ حیات توافق، از اصل حفظ عزت و منافع ملی بلند تر گردد.

4- قدرت یافتن سوریه به عنوان محور مقاومت در صورتی که با مانور دیپلماتیک ایران همراه شود منتج به یک جمع هندسی می گردد و تبعاتی به مراتب فراتر از 2 شریک سیاسی را به نمایش می گذارند، این مسئله باعث می شود تا آمریکا در حمایت از کلانترش این دو شریک را در کنار یک میز مذاکره ننشاند و از نمایش قدرت شان ممانعت کرده و جدا جدا هریک را وجه المصالحه دیگری و حفظ منافع اسرائیل قرار دهد و در این میان آن کسی که متضرر می شود کل مقاومت خواهد بود.

ایران سوریه

5- حال که رهبر معظم انقلاب با اعلام اعتماد به مذاکره کنندگان ایرانی ایشان را مورد حمایت قرار داده است تا با امید به فضل خدا و در حالی که امیدواریم (به فرموده ی مقام معظم رهبری) به اذن الهی دچار آسیب نشویم، نسخه ی معجزه گر مذاکره!! آزمایش شود و در این مسئله نیز جز ترسیم خط قرمز دخالتی نمی کنند، به نظر می رسد آمریکا نیز انگل وار سعی می کند از این شرایط کمال سوءاستفاده را بنماید و فضای مبهم داخل ایران را به نفع خود تمام کند که البته گریز از شر مجالست با دشمنی اینچنین خونی، با فضل و اذن خدا میسر است و البته تدابیر مسئولان هم می تواند بخشی از فضل خدا باشند.

نتیجه: به نظر می رسد در شرایط حاضر هیأت مذاکره کننده و دولت باید بیش از پیش بر جزئیات مذاکرات و دقت بر کلمات و اصطلاحات وسواس داشته باشند و با عدم اصرار بر مخفی بودن محتوای مذاکرات، خودشان را از پشتوانه ی مردمی و رسانه ای و نخبگانی در جهت افزایش فشار بر طرف مقابل محروم نکنند و این که گزینه های دیگر روی میز ایران مانند مقاومت و قدرت دفاعی و نظامی را برجسته نمایند و این که آثار عملکردی دولت باید به صورت چشمگیر حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی و تقویت قدرت دفاعی را نشان دهد و دیگر این که اگر طرف مقابل اصرار دارد که از حفره های توافقنامه استفاده کند ما هم باید روی این حفره ها قدرت مانور داشته باشیم. بحث دیگر این که نباید گذاشت برداشتِ زیرکانه طرف مقابل از اقدام گام به گام، موجبِ کشته شدن زمان به ضرر ایران شود، بلکه باید طولانی تر شدن مذاکراتِ مقدماتی به بیش از 6 ماه، اولاً حتی المقدور غیر عملی و ثانیاً حداقل به ضرر هر دوطرف و یا به ضرر هیچکدام تمام شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۰۰:۵۰
سیاوش آقاجانی