ششگانه ای در مواضع حکیمانه و منصفانه مقام معظم رهبری
دیروز سخنان مهم مقام معظم رهبری که در هفته ی دولت و در جمع دولتمردان ایراد شد را شنیدیم، سخنانی که دلسوزی، محبت و انصاف در آنها مثل همیشه موج می زد، رهبری از نقاط قوت دولت گفتند و در عین حال نیز نقاط ضعف را صریح، دوستانه و با کمترین تلخی بیان کردند و در نهایت نیز بدون هرگونه توهین و عصبیت، برخی از خطوط قرمز بعضاً کمرنگ شده (در ذهن برخی مسئولان) را دوباره پررنگ کردند، جالب است که این سخنان بعضاً در پاسخ به سیاه نمایی ها، بی انصافی ها و عصبیت های برخی حاضران جلسه و اعضای دولت ایراد شد و در عین جامعیت، کمترین تندی و طعنه ای را به مستمع منتقل نمی کرد.
مواضع منصفانه، حکیمانه و در نهایت ادب از سوی رهبری نه تنها در سخنرانی دیروز که در تمام بیانات ایشان وجود دارد و شاید به این لحاظ برای ما عادی شده باشد، در صورتی که بی توجهی به این سلک و رفتار به خصوص برای کسانی که مدعی ولایت مداری هستند نمی تواند قابل بخشش باشد به خصوص این که ایشان در همین سخنرانی نیز مجدداً بر لزوم رعایت انصاف در انتقاد تأکید کردند و از آنجا که الگو گرفتن از رفتار مقام معظم رهبری بدون توجه داشتن به ریشه های این رفتار قابل تحقق نخواهد بود، حقیر در این مطلب به شش ریشه ی موضع گیری های منصفانه و حکیمانه در بیانات رهبری اشاره می کنم:
۱- حب و بغض ها یا همان تعصب و کینه هایی که براساس هوای نفس شکل گرفته باشند، همواره روی موضع گیری افراد تأثیر می گذارد و موجب بی انصافی خواهند شد، در حالی که اگر معیارهای دوستی و دشمنی افراد براساس معیارهای الهی و غیرنفسانی باشد عملاً بسیاری از این حب و بغض ها اصولاً در دل ما شکل نمی گیرد، یا تغییر می کند و یا حتی برعکس می شود. کنترل این حب و بغض ها در موضع گیری های رهبری کاملاً مشخص است، به حدی که بعضاً مواضع غیرخصمانه و حتی دوستانه ی رهبری در برابر برخی منتقدان و مخالفان برای ما تعجب برانگیز می شود، رفتار ایشان رحماء بینهم و اشداءعلی الکفار را به خوبی برای ما به نمایش می گذارد، مسئله ای که متأسفانه در رویکرد برخی از مسئولان کشور دیده نمی شود، رهبری به همان میزان که با دشمنان اسلام، حق و بشریت با شدت برخورد می کنند، در برابر دوستان و دلسوزان اسلام، ایران و بشریت با صبر و محبت برخورد می کنند و به همین دلیل باید توجه کنیم که حب و بغض های نفسانی که بعضاً در نتیجه تمایل به حزب، دوست، زن و فرزند، مال و مقام رخ می دهد می توانند به مانند سدی مانع انصاف ورزی ما بشوند.
۲- دوراندیشی از ریشه های انصاف و صبر در رفتارهای مقام معظم رهبری است، ایشان برخلاف ما به حال و آینده ی کوتاه مدت نگاه نمی کنند، ایشان مسائلی که حل شان به زمان نیاز دارد را به درستی تشخیص می دهند و به خوبی در برابر آنها صبر و حوصله پیشه می کنند و در عین حال تأثیرشان را برای مدیریت زمان و عبور سریعتر و بهتر از دوران های گذر بر جامعه برجا می گذارند. مقام معظم رهبری مسائل را در یک یا دو دوره ریاست جمهوری خلاصه نمی بینند و به همین دلیل است که با دولت ها به نحو احسن همکاری می کنند تا آینده کشور فدای مسائل زودگذر نگردد و به همین خاطر نیز هموارده دولت ها را دعوت می کند فرصت خدمت را مغتنم بشمارند. به عنوان مثال ایشان درک کرده اند که برخی از مسئولان و مردم برای درک حقیقت دشمن و اهمیت مقاومت به زمان و تجربه نیاز دارند و به همین دلیل با امید به فضل الهی مجوز نرمش قهرمانانه را صادر کردند و در عین حال به مردم و مسئولان کمک می کنند تا آنچه را که برای درک آن به زمان نیاز دارند سریعتر متوجه شوند.
۳- تجارب تاریخی، سیاسی و اجتماعی مقام معظم رهبری در اتخاذ مواضع صبورانه و منصفانه ی ایشان تأثیر می گذارد، البته ایشان حتی در موضع گیری های دهه های قبل شان نیز با همین انصاف، صبر و ادب رفتار می کردند لیکن پستی و بلندی های روزگار برای هرکسی که به چشم عقل و هوش به مسائل نگاه می کند در افزایش صبر و بصیرت کارگشا است. وقتی کسی ریزش و رویش ها را در کنار هم و توأمان می نگرد، وقتی که محبوبیت یا منفوریت جریان ها را با دقت مورد توجه قرار می دهد و وقتی که سرد و گرم روزگار را نه مانند مبتلایان به روزمرگی مزمزه می کند، بدیهی است که در برابر طوفان ها، سختی ها، دشمنی ها و حتی دوستی ها منفعلانه رفتار نمی کند. در میان تجربه های تاریخی، تاریخ اسلام و اهل بیت به واسطه ی حضور معصوم در متن آنها بیشترین و مفیدترین درس ها را با خود دارد که غور در زندگی و تاریخ اهل بیت مانند آنچه که در جنگ صفین یا صلح امام حسن یا قیام کربلا رخ داد و در مثال های رهبری مانند همین نرمش قهرمانانه وجود دارد، می تواند بهترین معیار برای موضع گیری مانند موضع گیری معصوم را ایجاد نماید.
۴- مردمی بودن و پرهیز از دیکتاتوری از ویژگی های لازم برای هر رهبر و مدیری است و این خصلت در شیوه ی رفتار مقام معظم رهبری به وضوح قابل مشاهده است، طیف های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متنوعی در کنار ایشان حاضرند و به بیان نقد، نظر و پیشنهاد می پردازند و ایشان با دقت آنها را می شنود و یادداشت برمی دارد و حال این که بسا مسئولان دیگری که از روزآغاز مسئولیت، گوش شان را به نقد و نظر دیگران می بندند و دهانشان را به بیان و دیکته ی نقطه نظرات شان باز نگاه می دارند و چه بسا دهان منتقدان را خرد می کنند. جوشیدن رهبری با شاعر، هنرمند، سیاستمدار، دانشمند، حوزوی، دانشگاهی (اعم از استاد و دانشجو) مقوله ای است که مستمراً مشاهده می شود، چرا که کسی که اطلاعات دقیقی از نقطه نظرات جریان های مختلف نداشته باشد و بخواهد بر اساس شایعات یا اخبار غیرموثق یک سویه موضع گیری کند یقیناً دچار بی انصافی خواهد شد.
۵- آگاهی از علوم روز در تبدیل داده های موثق به تحلیل های صحیح نقش مهمی ایفا می کند، کسی که از علوم اقتصادی، سیاسی یا اجتماعی هیچ اطلاعی نداشته باشد نمی تواند در خصوص عملکرد اقتصادی، سیاسی یا اجتماعی فرد یا گروهی خاص تحلیلی درست و موضع گیری صحیحی داشته باشد، مقام معظم رهبری با توجه به تجارب و مطالعاتی که در عرصه های مختلف علمی و اجرایی داشته اند به دامنه ی وسیعی از علوم اشراف دارند که این آگاهی ها موجب می شود در شنیدن اطلاعات، اخبار و تحلیل های پیرامونی خود به مثابه ی یک کارشناس فنی، صاحب تحلیل مستقل باشد و همین مجهز و مسلح بودن به علم روز موجب می گردد تا ایشان بیش از این که از سوی اطرافیان و جریان ها تحت تأثیر قرار گیرند، بر مدار علم و انصاف باقی بمانند، معضلی که متأسفانه در برخی دیگر از علمای دینی مشاهده گردیده است که به دلیل عدم مجهز بودن به این علوم در موضع گیری ها صرفاً تابع برخی نزدیکان شان بوده اند و به همین دلیل دچار اشتباهات تاریخی و غیرقابل جبران گردیده اند.
۶- فن بیان و قدرت قلم از دیگر عوامل مؤثر در موضع گیری های ویژه ی رهبری است، ایشان نه تنها تحلیل های صحیح و علمی از مسائل روز کشور و جهان ارائه می کنند، بلکه این تحلیل ها را با بهترین، شیواترین، مؤثرترین و زیرکانه ترین عبارات بیان می کنند تا تندی نقد به خادمان و مسئولان را بکاهند و طوری صحبت می کنند که در عین حمایت، کمترین هزینه برای خادمان را به همراه داشته باشد، پاسخ دقیق رهبری به نامه ی جناب روحانی در خصوص عقد توافقنامه ژنو (با به کار بردن عبارت “آنچه مرقوم داشتید”) یکی از مثال های ماندگار در این خصوص است، ایشان معمولاً هیچ جریانی را صرفاً نقد نمی کنند بلکه همواره در کنار نقدهای شان بیانی از نقاط قوت آن جریان نیز ارائه می نمایند تا تلخی نقد در میان حلاوت تشویق و تمجید گم شود.
پی نوشت: این نوشته به هیچ وجه قائل به معصومیت مقام معظم رهبری نیست لیکن می گوید که نمی توان و نباید نسبت به شایستگی های رهبری برای الگوبرداری بی توجه ماند.