انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی
جمعه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۲۹ ق.ظ

در حاشیه قانون ضد حجاب جدید در فرانسه

بسم الله الرحمن الرحیم

قانون جدید ضد حجاب در فرانسه، اولیای دانش آموزان را در خصوص محجبه بودن محدود می کند، قبلاً حجاب خود دانش آموزان نیز در قانون دیگری ممنوع شده بود، اما همان ها که با ژست روشنفکرانه، حجاب را یک امر شخصی و غیر الزامی می خواندند، در چنین مواردی جز سکوت، گزینه ای ندارند.

همان ها که الزامی بودن پوشش را غیردموکراتیک می دانند گویا الزامی بودن بی حجابی را دموکراتیک می شناسند!! به راستی چرا در حالی که غرب برای تفکر منحط مادی خود تقدس دیوانه وار و غیر قابل دفاع قائل است، برخی از ما به دنبال تقدس زدایی از قوانین الهی و دین مبین اسلام هستند؟!

البته دلیل این همه قوانین و فشارها علیه حجاب و عفاف چیزی جز تأثیر غیرقابل انکار معنوی در جامعه نیست. حجاب جامعه را به تفکر وا می دارد، اهداف مادی را زیر سوال می برد، روح شیاطین را دچار عذاب می کند و فرهنگ سخیف غرب را به چالش می کشد. حضور یک زن محجبه در جامعه ی غربی، خط قرمز پررنگیست بر تبلیغات میلیاردی شان که انسان را در قوای شهوانی محدود میداند و همین است که پوشش یک زن مسلمان را چیزی مستقل از این همه پوشش های مختلف در غرب می شناسند. 

به راستی زنانی که با بد حجابی در جستجوی آزادی غربی هستند، می دانند که در غرب نیز نمی گذارند که هرکسی هرآنطور که می خواهد زندگی کند؟! آیا می دانند که در زندگی غربی آزادی آنجایی ارزش دارد که با ایدولوژی شان منافات ندارد و هر آزادی که موجب حتی تبلیغ علیه تفکراتشان باشد را بر نمی تابند؟! آیا می توان به پشتوانه ی تبلیغات آزادی دوستانه ی غرب، چشم را بر دیکتاتوری فرهنگ غرب بست؟! 

این مطلب در سایت چریغ منتشر شد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۹
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۲۶ ق.ظ

معرفی وبلاگ جدیدم با نام ایمنی شغلی

بسم الله الرحمن الرحیم

....مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا.... "

...."هرکسی یک نفر را نجات بدهد گویی همه ی مردم را نجات داده است...."

از روزی که تحت فشار برخی مسئولان محترم مستقیم و غیرمستقیم، ناچار به حذف وبلاگ "یادداشت های یک بازرس کار" (که به صورت تحلیلی و علمی به حوزه ی ایمنی، مسائل کارگری و بازرسی کار می پرداخت) شدم، خلاء سنگینی را در این حوزه احساس کردم که حسب تکلیف و پس از مدت یکسال، این بار با رویه ای شفاف و با توجه به تجربه ی وبلاگ قبلی و بادقت بیشتری، اقدام به راه اندازی وبلاگ جدیدم در همین حوزه به نام ایمنی شغلی و به نشانی http://jobsafety.blog.ir/ نموده ام، که امیدورام به کمک این وبلاگ، بتوانم در جهت صیانت از نیروی کار و حفظ مصالح بازرسی کار، گام های ارزشمندی بردارم، لذا از بازرسان کار و علاقمندان به ایمنی و صیانت از نیروی کار، دعوت بعمل می آورم تا با حضور، نظر و ارائه مطالبِ روز و مرتبط، مرا در این هدف مهم یاری فرمایید. ضمناً امیدوارم دقت نظر حقیر در مدیریت این وبلاگ، با سعه ی صدر بیشتری از سوی مسئولان همراه گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۶
سیاوش آقاجانی
پنجشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۰۳ ق.ظ

دکتر عارف چه گفت و چه نگفت

بسم الله الرحمن الرحیم

امشب دکتر عارف، معاون اول رییس جمهور دولت اصلاحات، میهمان برنامه گزارش خبری بود تا از برنامه های انتخاباتی اش بگوید، این آقا از اخلاق حرف زد و در همان حال که از اخلاق و اخلاق مداری صحبت می کرد به دروغ گفت رییس جمهور به مردم گفته است خس و خاشاک!!! او نه تنها اخلاق را پاس نداشت بلکه دروغ نیز گفت. آقای عارف از اخلاق گفت ولی هرگز نگفت که چگونه به مقدس ترین نظام حکومتی روی زمین تهمت تقلب زدند! و هرگز از زحماتی که برای کشور و مردم و دولت ایجاد کردند عذر نخواست! او نه تنها عذر نخواست بلکه گویا هنوز طلبکار است!

امشب آقای عارف می توانست از خودش و برنامه ها و اهدافش بگوید اما او به اشتباه ما را به یاد ضعف ها و نقشه های شان در دولت اصلاحات و فتنه 88 انداخت، او می توانست خودش و رفتارش را توجیه کند و از برنامه هایش بگوید، اما او طوری پرچم اصلاحات و سردمدارانش را بلند کرد که دیگر نمی تواند از اشتباهات شان برائت بجوید، اکنون مشخص است که قبله ی آمال او  در مدیریت رسیدن به همان شرایط دولت اصلاحات است، شرایطی که مردم بعد از آن در هیچ انتخاباتی به قائلانش روی خوش نشان ندادند.

آقای عارف امشب خیلی از فساد ستیزی و سلامت خودش و دولت اصلاحات گفت، ولی هرگز نمی توانم واگذاری کارخانه الکتریک رشت را فراموش کنم که چگونه به همسر غلامرضا قبه و دختر هاشمی و دوستان کرباسچی واگذار شد و ایشان نیز  ظرف چند ماه یک کارخانه ی فعال با کلی کارگر را تعطیل و دستگاه ها را تخلیه و به یک زمین برای کاربری مسکونی تبدیل کردند و کارگران را اخراج کردند و حتی حق و حقوق شان را نیز تا سالها به ایشان پرداخت نکردند. از نمونه های این واگذاری ها آن قدر در هر استانی هست که هرکسی می تواند لااقل یک مورد را بیاد بیاورد و به میزان سلامت دولت اصلاحات واقف شود.

امشب آقای عارف مدیریت خودشان را در دولت اصلاحات آنقدر شایسته معرفی نمود تا بیننده چشم بسته به ایشان رأی دهد، اما مردم هرگز نمی توانند تعطیلی های مستمر کارخانجات بزرگ نساجی و کفش و بیکاری فرزندان و تشدید وابستگی کشورشان را فراموش کنند، هرگز نمی توان فراموش کرد که ایشان چگونه ساخت پالایشگاه تولید بنزین را به بهانه ی امکان خرید آن تعطیل کردند تا کشور روز به روز به واردات پارچه و کفش و بنزین و .... بیشتر نیاز داشته باشد.

امشب عارف از اخلاق گفت ولی هرگز نمی توان فراموش کرد که  در دولت اصلاحات چگونه ترویج فساد های فکری و رفتاری نهاینه شد، نمی توان فراموش کرد که چگونه در دولت اصلاحات به پیامبر و ائمه و ولی فقیه و امام زمان و ... توهین شد، چگونه به بهانه پلورالیزم و برداشتهای مختلف از دین، کتابهای پائولو کوئیلو کتابهای عرفانی شناسانده می شد، براستی چگونه دولتی که حتی حافظ حرمت پیامبر و ائمه و دین نبود، اکنون مدعی حفظ حرمت مردم گردیده است؟ آیا 8 سال اینقدر زمان زیادی برای افزایش رو و ریختن حیا بوده است یا توان این افراد در این خصوص زیاد است؟

امشب آقای عارف از توانمندی های دولت اصلاحات گفت ولی هرگز نگفت که چگونه ندانم کاری ها و ضعف های مدیریتی خود را با نگذاشتند، نگذاشتندها توجیه می کردند، چگونه تنش های سیاسی را که خود خالق آنها بودند را بهانه سوءمدیریت ها اعلام می کردند.

امشب دکتر عارف از منافع مردم و منافع ملی گفت ولی هرگز نگفت که چگونه بزرگان و حامیان اصلی دولت اصلاحات چقدر برای این کشور و مردم تنش آفریدند، تنش هایی که با رفتن دولت اصلاحات تمام شد، چرا که دست برپا کنندگان تنش با رأی مردم از حکومت کوتاه شد. مردم تنشهایی را که توسط دولت اصلاحات و بزرگان این جریان در این چند سال تحمل کرده اند را هرگز فراموش نخواهند کرد، تنش هایی مانند کوی دانشگاه و فتنه 88 حاصل فتنه انگیزی های برنامه ریزی شده همین اصلاحاتی ها بود که اکنون مدعی آرامش بخشی به کشور شده اند. 

امشب آقای عارف از هیأت دولت خوب!!! اصلاحات گفت ولی هرگز نگفت که چرا برخی از همین وزرا و معاونان و ایدئولوگهای جریان اصلاحات، اکنون جزء ضدانقلاب های لندن نشینی هستند که بعضاً ین انگلیس و اسرائیل و آمریکا در حال درس پس دادن و مشق نوشتن هستند ولی امشب عارف از دلیل تعداد زیاد خائنان و نفوذی های دولت اصلاحات و علت خیانتهایشان و دلیلی برای اثبات تفاوت خودشان با ایشان چیزی نگفت.

امشب آقای عارف از مشکلات کشور در این 8 ساله داد سخن داد، ولی هرگز نگفت 4 سال دولت نهم کشور به مراتب به لحاظ  شاخص های  اقتصادی بهتر از دولتهای اصلاحات اداره شد و 4 سال دوم نیز به حمایت همین دوستان اصلاحاتی، کشور دچار فتنه 88 شد و نگفت که چگونه دوستان و بزرگان اصلاحات از داخل و خارج از کشور در هدایت دشمنان این مرز و بوم در تشدید تحریم ها و زمین گیر کردن دولت و نظام تلاش کردند!

براستی آیا آقای عارف برای مشکلات اکنون کشور، تقصیری را متوجه خودشان نمی داند؟ به غیر از بحث فتنه (که در بند قبلی به آن پرداختم)، آیا ایجاد یک اقتصاد وابسته و تحویل آن به دولت بعدی نقشی در کاهش توان مقاومت و افزایش آسیب پذیری ما نداشت؟

آقای دکتر عارف از سیاست خارجی اصلاحات تعریف کرد ولی هرگز نگفت که با این سیاست چه امتیازی جز سرخوردگی برای کشور گرفتند، گویا ایشان نیز مانند دکتر روحانی حافظه ی تاریخی و سواد مردم را به هیچ انگاشته است!

آری حرف های امشب آقای عارف را اگر قبل از دولت اصلاحات می شنیدیدم شاید تحت تأثیر قرار می گرفتیم اما چه می توان کرد که افرادی که کارنامه های مشخصی دارند، ادعایشان فوراً با کارنامه شان مقایسه می شود، کارنامه ای که نمرات پایینش تا کنون نگذاشته است، حتی یک فرصت دیگر از پیشگاه مردم برای اصلاحاتی ها ایجاد شود.

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۲ ، ۰۳:۰۳
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

در حاشیه صحبت های دو شب پیش دکتر روحانی در برنامه گزارش خبری شبکه 2 سیما، مسائلی گذشت که به دلیل حضور در یک مأموریت فشرده 1 روزه فرصتی برای پرداختن به آن نشدم که این مسئله با اعلام نارضایتی خصوصی برخی مخاطبان وبلاگ مواجه شد که ضمن عرض پوزش از بزرگواران، این مطلب را تقدیم می کنم:

آقای دکتر روحانی مواردی را در خصوص روند و تاریخ و حواشی و فواید مذاکرات هسته ای در زمان 16 ساله خودشان برشمردند که ترجیح می دهم بزرگانی که در این کسوت کار کرده و اطلاعات دقیقی دارند پاسخ ایشان را با جزئیات دقیق و فنی اعلام نمایند که به عنوان نمونه می توانید به تحلیل "چرا «روحانی» از واقعیت فرار می‌کند؟" مراجعه فرمایید، نقد حقیر در این جا یک سطح بالاتر از جزئیات سخنان دکتر روحانیست.

جایگاه دولت آن هم دولت اصلاحات که با حضورش مدعی آرای 20 میلیونی شده بود و بعضاً در برابر ولایت به پشتوانه همان رأیش شاخ و شانه های مرموزانه دیپلماتیک می کشید، با توجه به سازو کارهایی که در دست داشت فراتر از آنچیزیست که برخی از ما تصور می کنیم. اگر چه خطوط اصلی و مسیر حرکت را ولی فقیه ترسیم می کند، اما همواره این مسیر نیست که محقق می شود بلکه جهت دهی و محدودیت هایی که از سوی دولت ها سهواً و بعضاً عمداً رخ می دهد، بعضاً در تغییر و تحریف مسیر موثر است.

مثال این مسئله را در سیره ی اهل بیت در صلح امام حسن (ع) می توان مشاهده نمود، صلحی که اگر سست عنصری برخی یاران امام حسن (ع) نبود، هرگز محقق نمی شد و نمونه معاصر و آشکار این مطلب را شما در بحث جام زهر شاهد بودید، جام زهر در راستای مسیر ترسیمی امام خمینی (ره) نبود بلکه برخلاف آن بود پس چرا امام به آن تن داد؟ به همین دلیل محدودیت هایی که مسئولان وقت کشور از نخست وزیر تا رییس مجلس برایشان ایجاد کردند. یعنی هرچند که امام قائل به برنامه خاصی بود اما با تلقین نقاط ضعف و حتی تشدید عمدی آنها، امام را در تنگنای تصمیم گیری قرار دادند تا او تصمیم دلخواه امثال هاشمی و موسوی را اتخاذ نماید و این تصمیم از آنجا که از موضع ضعف و شکست به امام تلقین شد، تعبیری جز جام زهر از آن نمی شد تلقی نمود.<** ادامه مطلب... **>

دولت های سازندگی و اصلاحات پس از اتمام جنگ در واقع توسط کسانی اداره شدند که خودشان یا حامیان شان، مبدع و نوشاننده جام زهر بودند، همان ها که روحیه ضعف و شکست را تلقین کردند در دو دوره 8 ساله رییس جمهور شدند و عنان کشور را به دست گرفتند. دولت های سازندگی و اصلاحات همت شان در مدیریت علمی کشور و به قولی فن سالارانه (مبتنی بر اصول تکنوکراسی) بودند و در این زمینه قواعدی را که در کشورهای عادی دنیا جاری بود را در کشور اجرا می کردند، 4 دولت سازندگی و اصلاحات اگر چه در زمینه های عمرانی نسبتاً موفق بودند اما مسیر موفقیت شان را از مسیر مقاومت و انقلابی گیری دنبال نمی کردند. یعنی همان اصولی که ما را در زمان جنگ در برابر تمام توطئه های اقتصادی و سیاسی و نظامی مقاوم نگاه داشته بود، پس از جنگ یکی یکی کنار نهاده شد. شعار خودکفایی و اهمیت آن در موارد استراتژیک به کناری نهاده شد و ما مدعی شدیم که می توانیم با فروش یک محصول به خارج، محصول دیگری را از آنها بخریم و از همین توجیهات بود که منجر به تعطیلی و قطع ساخت پالایشگاه های تولید بنزین شد تا ما به بنزین خارجی وابسته باشیم.

سازوکار کشور در دولت سازندگی و اصلاحات علی رغم این که پیشرفت و توسعه و رفاه را محقق می کرد اما روز به روز ما را وابسته تر کرد. بحث هسته ای ایران در چنین زمانی بود که شروع و داغ شد. دولت هایی که اعتنایی به اصول مقاومت نداشتند و شیوه ی اداره ی کشور را در نمونه های سرمایه داری غرب دنبال می کردند، در برابر اولین تشرهای غرب راهی جز کوتاه آمدن باقی نمی گذاشتند. حرف آقای روحانی صحیح است، واقعاً این که در مقاطعی ما در برابر فشارهای غرب کوتاه آمدیم با مجوز رهبری بود، اما نه این که رهبری راضی به این نوع کوتاه آمدن ها بوده باشد و این که خود دکترروحانی در کتاب خاطراتش در نزدیک به 10 جای کتاب مواضع شان را برخلاف نظرات رهبری اعلام کردند که به ناچار به آنها تن دادند!!!!

آنچه که از سوی دکتر روحانی اکنون و پس از گذشت سال ها از آن دوران ادعا می شود از آنجهت دروغ است که ایشان این شرایط را خواست رهبری و تنها راه نجات کشور تلقی می کنند اما در واقع امتیازاتی که در آن زمان داده شد به دو دلیل بزرگ بود:

1-       با توجه به تفکر و عملکرد وابستگی پذیر و ضعف مقاومتی دولت اصلاحات در ادامه نگاه دولت سازندگی که قدرتی برای چانه زنی و مقاومت باقی نمی گذاشت که با توجه به شناخت رهبری از این ضعف برای آنها مجوز صادر شد، مجوزهایی که با سرکار آمدن دولت انقلابی نهم عملاً از سیاستهای هسته ای نظام به صورت کامل حذف و موجب موفقیت های چشم گیر در ادامه ی مسیرهسته ای گردید.

2-       بسیاری از امتیازات نیز نتیجه ندانم کاری و خودسری هیأت مذاکره کننده بود. یعنی هم برخی موارد را بدون کسب اجازه انجام دادند و هم برخی موارد را با ندانم کاری تن دادند که این مسئله را دقیقاً از برنامه ای که باحضور دکتر متکی و نماینده هیأت مذاکره کننده در تلویزیون پخش می شد شاهد بودم که چگونه دکتر ولایتی به نماینده هیأت مذاکره کننده می فهماند بندهایی را که الزام آور نمی دانستند، الزام آور بود.

در مصاحبه ی آقای دکتر روحانی 2 مسئله که به شدت باهم در تضاد بودند مدام تکرار می شد، از یک سو آقای روحانی به شدت دولت را تخریب می کرد و از یک سو از صداوسیما انتقاد می کرد چرا اجازه داده در زمان عدم حضور هاشمی، او را تخریب کنند.

یکی دیگر از موارد بحث آقای دکتر روحانی اصرار بر پرهیز از افراط بود، او هم لشکرکشی های خیابانی را و هم سخنان احمدی نژاد علیه هاشمی را افراط خواند اما او که به ظاهر مدافع پرهیز از افراطی گری بود هرگز نگفت که چرا در 4 سال پیش لشکرکشی ها را افراط نمی خواند و به دوستان خویش تذکر نمی داد؟!!

حالا سوال مهمی که مطرح می شود این است که با این اوصاف چه می شود که دکتر روحانی در نقش یک مدیر موفق و طلبکار در صداوسیما حاضر شده است و با همین پز نیز استودیو را ترک می کند؟ پاسخ ساده است، ضعف مجری سیما.

بکارگیری مجریان ضعیف و فوق ضعیف در برنامه های حساس مسئله ای است که در صداوسیمای ما به یک روند عادی تبدیل شده است. همین مجری و به قول خود صداوسیماچی ها، "مجری کارشناس" قبلاً نیز در برنامه های مختلف دیگری نیز موجب مشکلات زیادی شده بود. قبلاً همین آقای عابدینی در مصاحبه ای که با نخست وزیر سابق فرانسه در همین برنامه (گزارش خبری) داشت موجب یک افتضاح رسانه ای شده بود که آقای روحانی به خوبی با شناختی که از ضعف ایشان داشت سوءاستفاده نمود. آقای روحانی چندبار با ذکر این که شما آقای عابدینی وارد و ماهر هستید او را ترغیب به ورود به بحث می کرد و او نیز با هر سخن اشتباه و یا سکوت افتضاح، کمکی به تبلیغ آقای روحانی نمود. در واقع آقای روحانی یک مصاحبه را به یک شبه مناظره تبدیل کرد تا با برنده شدن در آن کمال استفاده را بنماید، بالاخره نباید پذیرفت که تخصص آقای روحانی همین مذاکره است، البته ای کاش با این تخصص شان می توانستند حقوق انقلاب را استیفا کنند.

مطلب مرتبط: جولان نخست وزیر سابق فرانسه در گزارش خبری سیما‏

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۵۶
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۲۶ ق.ظ

مخلان رابطه دکتر جلیلی و استاد مصباح کیانند؟!

بسم الله الرحمن الرحیم

قبل از شروع فرصت انتخابات از سوی برخی نزدیکان دکتر جلیلی می شنیدیم که ایشان تمایل دارند مستقل وارد شوند ولی از سوی دکتر لنکرانی می شنیدیم که دکتر جلیلی تمایلی به حضور ندارند و اگر حاضر شوند، من انصراف خواهم داد و بعد از مدتی و پس از نامزدی آقای جلیلی تحت قالب شعاری که برخی حامیان ایشان به نام ائتلاف +1 مطرح کردند، آقای لنکرانی طبق وعده ای که داده بودند و فارغ از تمام مسائل، انصراف دادند.

پس از مدتی که از انتشار بیانیه انصراف دکتر لنکرانی گذشت، مطالبه و اعلام سردرگمی طرفداران استادمصباح و دکتر لنکرانی از عدم اعلام موضع توسط دکتر جلیلی بالاگرفت و این بار نیز برخی از همان دوستان یا رسانه های نزدیک به دکتر جلیلی گفتند که دکترجلیلی برای ملاقات رفته است ولی استاد مصباح ایشان را نپذیرفتنه اند که البته بالاخره با همت مهره های بزرگ جبهه پایداری به منظور کشف و رفع کدورت، دکتر جلیلی و استاد مصباح در تاریخ های ششم، هفتم و هشتم خرداد چند دیدار به همراه اعلام مواضع صریح ناشی از قرابت نظر و گفتمان داشته اند که این مصاحبت ها موجب به یقین رسیدن استاد مصباح در حمایت از دکتر جلیلی شد و استادمصباح خبر مبنی بر نپذیرفتن دکتر جلیلی توسط خودشان را شیطنت برخی رسانه ها عنوان کردند و در این دیدارها دکتر جلیلی نیز از استاد مصباح تشکر کردند و حمایت ایشان را قدر دانسته و از شخصیت بزرگ و موثر ایشان در گفتمان انقلاب سخنان مهمی گفتند.

به منظور نحوه پوشش سایت ها و حامیان دکتر جلیلی و دکتر لنکرانی که ایشان را در عدم نزدیکی زودتر این دو بزرگوار تا حدودی مقصر می دانستم، سری به فضای مجازی زدم، اما مشاهده کردم که علی رغم پوشش گسترده دیدارهای استادمصباح با دکتر لنکرانی در سایت هایی حامی دکتر لنکرانی و جبهه پایداری و حمایت علنی ستادهای دکتر لنکرانی به نفع دکتر جلیلی، اما متأسفانه همچنان برخی سایت های معتبر و اصلی حامی دکتر جلیلی پوششی برای دیدارهای دکتر جلیلی با استادمصباح نداده اند.

به عنوان نمونه می توانید سری به سایت های "مسیر، اتاق فکر حامیان دکتر سعید جلیلی" و "ستاد مردمی حیات طیبه" بزنید و این مسئله را تا این لحظه که چهارشنبه 8 خرداد است می توانید در این سایتها و شاید برخی دیگر از سایتهای حامی دکتر جلیلی عزیز دنبال فرمایید.

با مشاهده ی نحوه ی تعامل و برخی اظهارات و یا سکوت هایی که برخی حامیان دکتر جلیلی از همان بدو دعوت توسط جبهه پایداری تاکنون از خود نشان داده اند، به نظر می رسد فرضیه ام در قبال برخی حامیان رسانه ای دکتر جلیلی تقویت شده است یعنی در اردوگاه دکتر جلیلی افراد ذی نفوذی وجود دارند که در مقوله ی نزدیکی برادرمان دکتر جلیلی به استادمصباح جلیل القدر از خود مقاومت و کارشکنی نشان می دهند، شاید قبل از این سه روز که همراه با اظهارات دوستانه و صریح از سوی هر دو بزرگوار بود، نمی توانستم چنین نتیجه ای بگیریم ولی اکنون و با وجود این روابط حسنه عدم انتشار اخبار این دیدارها و مواضع دو طرف، به نوعی اثبات این فرضیه تلقی می شود که امیدوارم هرچه زودتر دکتر جلیلی بزرگوار در صدد رفع این مسئله برآیند.

مطلب مرتبط: به یاد دکتر لنکرانی....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۶
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۱۷ ب.ظ

مسئولیت دکتر جلیل دوچندان شد

بسم الله الرحمن الرحیم

بالاخره بعد از نشست هایی که بین اعضای اصلی جبهه پایداری و دکتر جلیلی انجام شد، امروز رسماً‌ استاد مصباح عزیز، از دکتر جلیلی حمایت کرده وایشان را برای ریاست جمهوری مناسبت ترین فرد معرفی کردند. حمایت استاد مصباح و جبهه پایداری مسلماً گرایش نیروهای حزب اللهی به دکتر جلیلی را به لحاظ کیفی و کمی افزایش داده و موجب تمرکز نیروهای انقلابی به سمت ایشان خواهد شد، که این تمرکز قوا می تواند فاصله ی دکتر سعید جلیلی را از سایر نامزدها به حد مطلوب و مورد اطمینان افزایش دهد.

از جنبه ی دیگر، حمایت بزرگان و علما از افراد، بیش از آن که برای ایشان مسئولیت داشته باشد، برای خود فرد مسئولیت ایجاد می کند، چرا که حمایت علما، تنها براساس وضعیت حال و گذشته ی ایشان انجام می شود نه براساس پیشگویی و غیب دانی، به خصوص این که هیچ ضمانتی برای تغییر رفتار بهترین افراد نیز وجود ندارد؛ ولی آینده ی فرد بیش از هرکسی به خود او و رفتارش مرتبط است؛ با این وجود فردی که مورد حمایت قرار گرفته است باید بداند که اگر بدون آن حمایت ها دچار اشتباه می شد، فقط خودش مورد بازخواست قرار می گرفت، ولی بعد از حمایت های بزرگان و علما، ایشان نیز آبرو و عزت خویش را خرج کرده اند و هرگونه اشتباهی می تواند موجب هتک حرمت برخی سوءاستفاده کنندگان به ایشان بشود، لذا از دکتر سعید جلیلی بزرگوار توقع می رود هم با توجه به سابقه ی درخشان خود و هم با عنایت به حمایت استاد بزرگوار ما استاد مصباح یزدی در این عرصه ی خطیر گام نهد و همچون آقای لنکرانی بزرگوار که حفظ احترام و آبروی استادمصباح را مدام مد نظر داشت، در پیش روی خود داشته باشد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۱۷
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۳۵ ب.ظ

گویا فریادرسی نیست

بسم الله الرحمن الرحیم

علی رغم این که مطالب مرتبط با مسکن مهر را در وبلاگ مخصوص آن منتشر می کردم ولی این مطلب را که به نوعی دادخواهیست در این وبلاگ نیز تقدیم می نمایم، تا شاید به بصر مسئولان استان گیلان یا کشوری رسانده شود.

براساس آخرین اخبار واصله، علی رغم این که 8 ماه پیش اداره مسکن و شهرسازی، به دلیل تأخیر و ضعف، دستور کتبی فسخ قرارداد با هماهنگی مشاور پروژه را در مورد پیمانکار داده بود، ولی بالاخره با عدم حمایت مشاور و حمایت های بی دریغ مسئولان استانی از پیمانکاران، ماده 48 یعنی خاتمه قرارداد بدون پرداخت جریه و خسارت تصویب و به تعاونی و پیمانکار ابلاغ گردید.

چگونه می توان پذیرفت پروژه ای که 8 ماه پیش به دلیل ضعف و کاهلی پیمانکار به اجرای ماده 46  ملزم شده بود، با افزایش 8 ماه دیگر به مدت تأخیر، به جدایی براساس ماده 48 (یعنی بدون پرداخت خسارت و جریمه) تخفیف داده شود؟!!!

چگونه می توان پذیرفت که شرکت مشاور، تأخیر بیش از 20 ماهه پیمانکار را آنهم تا اینجای پروژه (کمتر از 85درصد از پروژه) واجد شرایط ماده 46 ندانسته و او را مستحق پرداخت خسارت نداند؟! در حالی که حتی با احتساب 7 ما تأخیر مجازی که برای پیمانکار با گشاده دستی تعریف کرده اند، بازهم مدت تأخیر و میزان باقی مانده از پروژه، نشان دهنده ی تخلف آشکار پیمانکار است؟!

البته جای تعجب ندارد وقتی بدانیم همین مشاوری که بر تخلفات پیمانکار سرپوش گذاشته است، به واسطه ی همین تأخیرات، تاکنون دوبرابر مبلغ قراردادش اجرت دریافت کرده است (یعنی به جای حدود 85 میلیون تومان، تاکنون حدود 170 میلیون تومان پول از تعاونی و درواقع از کارمندان مستأجر دریافت کرده است)، بازهم جای تعجب ندارد که اعضای هیأت مدیره همین مشاور از اقوام درجه یک کارمندان ادارات دخیل در مسکن مهر هستند و براساس همین روابط وارد این عرصه مهم شده اند؛ و جای تعجب نیست وقتی مدیران و مسئولان استانی از پیمانکارانی که تاکنون همه گونه حمایتی در ترک تشریفاتی کردن قرارداد و مبالغشان کرده اند، حمایت های بیشتری بعمل آورند؛ جای تعجب نیست وقتی بدانیم شرکت مشاوری که اینچنین به 600 خانوار ظلم می کند، تنها 4 ماه قبل از عقد قرارداد تأسیس شده است و با همین سابقه 4 ماهه موفق یه عقد چنین قرارداد عظیمی شده باشد، اصلاً آیا می توان چنین شرکتهای مشاوره و پیمانکاری را هرچند با تخلفات عدیده محکوم کرد؟!!

اکنون متقاضیان مسکن مهر کارمندان رشت بیش از 22 ماه تاکنون و حداقل 8 ماه دیگر تا زمان تحویل، اجاره مسکن بیشتر پرداخت می کنند و با افزایش قیمت مصالح بیش از 50 درصدی مواجه شده اند و همین تأخیرات، سود تسهیلات بانکی دوره مشارکت شان را نیز افزایش داده است و این یعنی هر متقاضی مسکن مهر در نتیجه ی تخلفات پیمانکاران و مشاوران مسکن مهر حداقل 20 میلیون تومان خسارت می بیند و تمام این خسارت هم تنها از جیب متقاضیان می رود و مسئولان و مدیران استانی با گشاده دستی از جیب کسانی که به امید پایان مستأجری در این طرح ثبت نام کرده اند، این مبالغ را بخشیده اند.

بازهم تکرار می کنم ای کاش یکی از مسئولان حتی به قصد عتاب، از حقیر، مستندات حرفهایم را می خواست، نمی دانم آیا هنوز فرصتی برای دریافت جریمه و خسارت از  پیمانکار باقی مانده است یا خیر! ولی خیلی دوست دارم لااقل یک فریاد رس بین این همه مسئول و مدیر استانی و کشوری پیدا شود.... 

راستی یک سوال از اعضای تعاونی ها:

چرا هیچ اقدام عملی در راستای رساندن اعتراض به گوش مسئولان نمی کنند؟! مگر جز این است که حق گرفتنیست؟!!!

مطلب مرتبط: تخلفات گسترده در مسکن مهر رشت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۳۵
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۴۲ ق.ظ

گفتمان مقاومت، محور شعارهای دکتر جلیلی

بسم الله الرحمن الرحیم

دیشب مصاحبه زنده با دکتر جیلیلی در برنامه گزارش خبری شبکه 2 پخش شد که به لحاظ صحبت هایی که در برنامه انجام شد می توان گفتمان مقاومت را در شعارهای دکتر جیلیلی به عنوان محور اهداف ایشان مشاهده نمود.در این گفتمان که محورهایش توسط دکتر جلیلی مطرح شد:

  • کشور تهدیدها را شناسایی و مانند بحث تحریم بنزین، قبل از تحقق یافتن شان آنها را خنثی می کند.
  • در این گفتمان کشور باید بتواند ملزومات و نیازهای مهمش را تولید نماید.
  • این گفتمان به جد، قائل به دور شدن از اقتصاد نفتی است.
  • در گفتمان مقاومت باید بر اوضاع اقتصاد کشور یک تسلط اطلاعاتی کامل داشت تا بتوان آفات، فسادها و نقاط ضعف را شناسایی و قابل نفع نمود.
  • در گفتمان مقاومت باید در هر زمینه با سازوکارهای فنی آن بخش، مدیریت را انجام داد نه با بخش نامه های دستوری و غیر علمی.
  • گفتمان مقاومت عدالت را بستر توسعه می داند نه رقیب آن.
  • دولت باید اولین مدعی، پیگیر و حامی مبارزه با فساد باشد نه این که با این مسئله با هوچی گری یا احتیاط برخورد نماید.
  • مبارزه با فساد باید با شناسایی و جلوگیری از بروز بسترهای آن صورت گیرد و دولت باید با ابزارهای مدیریتی انواع رانت ها و مفاسد را شناسایی و کنترل کند.
  • اسلامی سازی حکومت از محورهای برنامه های گفتمانی دکتر جلیلیست. 

امیدواریم در برنامه های بعدی، جزئیات بیشتری از هریک از محورهای یادشده را از ایشان و برنامه ریزان ایشان بشنویم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۲ ، ۰۸:۴۲
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۵۵ ب.ظ

پیشنهاد کاربردی برای رفع نقش مخرب پول

بسم الله الرحمن الرحیم

در سالهای دور و پس از معاملات کالا به کالا در انسان های نخستین، بشر اقدام به اختراع پول نمود. پول های اولیه مسکوکاتی بودند که از جنس فلزات با ارزش ساخته می شدند و معادل ارزش همان میزان از فلز، برای معامله ارزش تأمین می کردند، ضرب سکه ها توسط دولتها صورت می گرفت و جنس، اندازه و شکل آنها نیز براساس اراده حکومت ها شکل می گرفت.

با پیشرفت بشر، پول به جای این که از فلزات گرانبها ساخته شود، به پشتوانه آنها از کاغذ و فلزات کم بهای محکم ساخته شد و به این شکل دولتها فلزات قیمتی را در بانک ها انبار کرده و به پشتوانه آنها پول چاپ کردند که بعدها با قوت یافتن برخی ابرقدرتهای اقتصادی و سیاسی، پول آن کشورها به مثابه معیار ارزش برای انتشار پول ملی سایر کشورها محاسبه شد و البته با توجه به نوسانات قیمت ارزهای بین المللی دوباره میل بسیاری از کشورها به پشتوانه قرار دادن فلزات گرانبها بعنوان پشتوانه پول افزایش یافت که همین مسئله یکی از مهمترین دلایل افزایش تقاضای طلا و گران شدن آن در سالهای اخیر شده است و همین تبدیل ارزهای مهم به طلا موجب عرضه ی بیشتر ارز و کاهش ارزش آنها شده است.

کشورهایی که ارزهای آنها به عنوان پشتوانه پول تلقی می شد، با کاهش ارزش پولشان مواجه شده و همین کاهش ارزش پول، ایشان را به دامن مشکلات اقتصادی انداخت و قبل از آشکار شدن این مشکلات و حتی پس از آن، ایشان برای حل مشکلات خود اقدام به چاپ پول و دادن آنها به سایر کشورها کردند تا به این شکل جبران مشکلات خود را بنمایند و این مسئله موجب شد تا رکود اقتصادی کشورهای استعماری به سایر کشورها نیز انتشار یابد.

تاریخچه پول های قراردادی نشان می دهد که ارزش این پول ها همواره تابع میل و تصمیم دولت ها و حکومت هابوده است، دولت های بزرگ و دولت هر کشوری در قبال پولی که در اختیار سایر کشورها و یا مردم کشورشان قرار می دهند به هزار حیله و نیرنگِ به ظاهر قانونی دست می زند و هرگاه که عشقشان می کشد، ارزش پول را کم یا زیاد می کنند تا با این کار مدیریت اقتصادی کشور را انجام دهند اما عملاً با این کارشان موجب بروز بسیاری مشکلات می گردند. یک تغییر سیاست پولی در جهت کاهش ارزش پول ملی به راحتی فاصله ی بین طبقات را بیشتر می کند و بسیاری از دولت ها تنها به خاطر این که صادرات شان را (با نابود کردن اقتصاد سایر کشورها) افزایش دهند و یا کسری بودجه شان را جبران کنند، دست به چاپ پول و کاهش عامدانه ارزش پول می کنند که معنی دیگر کاهش ارزش پول همان تورم است، مسئله ای که سالهاست کشور ما با آن روبروست و تورم همان مسئله ایست که بدترین تأثیر را روی تولید و معیشت و افزایش فاصله طبقاتی می گذارد.

پیشنهاد: در کشورهای غیرمسلمان، ارزش پول را با تعیین نرخ سود بانکی جبران می کنند اما در اسلام این مسئله بدون در نظر گرفتن شرایط خاص شرعی، یک ربای آشکار تلقی می شود در حالی که بانکها برای تشویق مشتری به سپرده گذاری و برای ضرر نکردن در اثر پرداخت تسهیلات ناچار به تعریف سودبانکی هستند در حالی که اگر ارزش پول یک مسئله قراردادی نباشد و تابعی از یک کالای با ارزش واقعی مثل طلا باشد، عملاً این مشکل حادث نمی شود و نه سرمایه مردم در اثر سیاست های دولت به فنا می رود و نه سرمایه بانکها و نه دولتها سوءمدیریتهای خود را با کلاه گذاشتن سرمردم جبران می کنند و نه بانکها برای حفظ ارزش پول خود و سپرده گذار به ربا نزدیک می شوند.

حفظ ارزش پول سپرده گذار و بانک، در سپرده گذاری و پرداخت تسهیلات، به صورت مشروع، یکی از نگرانی های موجود در متدینین و علما و فقهاست که در صورت پشتوانه قرار دادن طلا یا فلزات دیگر گرانبها برای پول و تعریف اسکناس ها و مسکوکات براساس تابعی از آنها می تواند نظام بانکداری و نظام اقتصادی ما را با یک تحول در جهت سلامت اقتصادی و کنترل تورم و کاهش فاصله تبغاتی و افزایش تولید و انظباط مالی دولتها روبه رو کند، چه بسا اگر سایر دولت ها نیز به سلامت اقتصادی و حفظ منافع مردمشان و پرهیز از ربا اعتقاد داشتند این راهکار را تحقق می بخشیدند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۵۵
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۳۲ ب.ظ

محور برنامه های اقتصادی دکتر جلیلی

بسم الله الرحمن الرحیم

خبرگزاری فارس: مهمترین برنامه‌های سعید جلیلی شفافیت اقتصادی است/ تدوین سامانه بانک جامع اطلاعاتی و پرتال ارزیبالاخره بعداز مدتها انتظار، آقای رشید قانعی مسئول کمیته طرح و برنامه ستاد دانشجویی «مقاومت رمز پیشرفت» سعید جلیلی، محوریت برنامه های دکتر سعید جلیلی را اعلام نمود، ایشان شفافیت اقتصادی، تدوین سامانه بانک جامع اطلاعاتی و پرتال ارزی، اصلاح نظام مالیاتی، مبارزه عمل گرا با مفاسد اقتصادی با پرهیز از اقدامات نمایشی را مهمترین محورهای اقتصادی دولت دکتر جلیلی نام برد که به شدت با این برنامه ها موافقم و امیدوارم برای این محورها، هر چه زودتر قالب عملیاتی و اجرایی مناسبی تدوین و ارائه گردد تا بتوانیم آقای جلیلی را بیشتر بشناسیم و بهتر بشناسانیم، ضمناً با توجه به این که قبل از این اظهارات، در مطالب متعددی به همین محورها به عنوان مهمترین پیش نیازهای تحقق اقتصاد مقاومتی پرداخته بودم، لینک برخی از آنها را در تبیین این مسائل تقدیم می کنم:
مطالب مرتبط با موضوع از خودم: 
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۳۲
سیاوش آقاجانی