انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی
پنجشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۲۶ ق.ظ

مصاحبه ای با سه محور و یک حاشیه


مصاحبه ای با سه محور و یک حاشیهمصاحبه ی دیشب (چهارشنبه مورخ 16/11/92) رییس جمهور که با توجه به گذشت کمتر از 3 ماه از مصاحبه ی 100 روزه اش، موضوعیتش از قبل مشخص نبود، اصل و حواشی جالبی داشت که با توجه به تقدم حاشیه اش، ابتدا حاشیه و سپس سه محور اصلی مصاحبه را بیان می کنم:

حاشیه ی اصلی مصاحبه، اختلاف روحانی و مسئولان سیما برای انتخاب مجری برنامه بود که موجب شد دو مجری در برنامه حضور داشته باشند، به نظر می رسد اختلاف مزبور به دلیل مصاحبه ی غیرمعمولی بود که با انتخاب گزینشی مجریان و سؤالات هماهنگ شده مصاحبه 100 روزه رخ داد و موجب بروز انتقاداتی به دولت و صداوسیما و همان مجریان نیز گردید. همین اختلاف بر سرمجری موجب شد تا مصاحبه ی دیشب با بیش از 1 ساعت تأخیر پخش شود و صداوسیما نیز برای تسلیم نشدن در این خصوص آنتنش را پس از پخش طولانی آگهی های بازرگانی به سریال عصر پاییزی داد و با حل اختلاف، سریال قطع و پخش مصاحبه آغاز شد و در نهایت منجر به نامه ی جناب ضرغامی به شورای نظارت در خصوص انتخاب مجری توسط سران قوا گردید.

آنچه که فارغ از تعارفات معمول دیشب در مصاحبه ی رییس جمهور به چشم آمد این بود 3 اقرار جناب روحانی بود:

ایشان در گام اول سخنی را که در خصوص بی سواد بودن منتقدان گفته بود را تلویحاً اصلاح کرد و گفت منظورش این نبوده که بقیه انتقاد نکنند بلکه فقط مقصودش این بوده که چرا دانشگاهیان در این خصوص سخن نمی گویند! البته به نظر می رسد بی سواد و افراطی و خشونت طلب و سایر توهین هایی که تاکنون از سوی شخص رییس جمهور و مشاوران ایشان به منتقدان بیان شده است اینقدر کثرت داشته است که یک اصلاح تلویحی کارکردی نخواهد داشت.

مورد دوم مهمی که در سخنان رییس جمهور مشاهده شد در موضوع سبد کالا بود که موجب شد تا جناب روحانی در اقدامی قابل تقدیر و کم سابقه، صراحتاً به دلیل زحماتی که برای مردم ایجاد شد پوزش بخواهد، ایشان عدم تعلق سبد کالا به برخی اقشار ضعیف را به دلیل نقص بانک اطلاعاتی دولت و ناگزیر دانست و گفت که دولت در صدد رفع این نقص است و این که جناب روحانی یکی از دو دلیل اصلی نقصان بانک اطلاعاتی را فقدان سیستم مالیاتی مناسب دانست، در حالی که به نظر می رسد ایشان جای علت و معلول را اشتباه گرفته اند. امیدوارم که دولت بیش از پیش نسبت به اطلاعات و برنامه هایش با حساسیت برخورد نماید و نگذارد یک اشتباه به این سادگی موجب نارضایتی مردم و شادی دشمنان گردد.

یکی از اصولی که جناب رییس جمهور همچون قبل از انتخابات، همچنان بر آن اصرار دارند این است که بدون تعامل با دنیا نمی توان کشور را اداره کرد؛ پذیرش، بیان، تکرار و پافشاری بر این اصل اگر چه در جهت توجیه مخالفان مذاکرات بیان می شود اما متأسفانه این اقرارها فارغ از مصلحت سنجی موجب می شود تا دشمنان ما را در موضع ضعف ببیند و مدام شرط و شروط شان را بیشتر کند، همین اظهارات نسنجیده موجب شده است تا در کنار بحث هسته ای، مباحثی مانند موشک های بالستیک، به رسمیت شناختن اسرائیل، آزادی سران فتنه و تعطیلی کامل و دائم برخی تأسیسات هسته ای نیز کم کم به ادبیات رسمی دشمن اضافه گردد، در صورتی که حتی با فرض قبول کردن لزوم تعامل با دنیا، نباید این تعامل به نحوی باشد که در مایتاج ضروری مان به بیگانگان وابسته باشیم و نباید آنچنان صحبت کرد که کارکرد اهرم های فشاری مانند تحریم بیشتر اثبات گردد (همانطوری که تاکنون نیز از مسئولان آمریکا بارها به سخنان رییس جمهور در همین خصوص استناد شده است) و مهمتر از همه این که نباید طوری در برابر تهدیدات دشمن از مذاکره و دوستی با او سخن بگوییم و یا قدرت دفاعی خودمان را دست کم بگیریم که عزت مردم و انقلاب دچار خدشه گردد.

مطلب مرتبط:
دو نکته سبدی از دکتر ربیعی و خانم شرمن
یک تحلیل منصفانه از طرح توزیع سبد کالا
سبد کالا، شاهد عدم صحت بانک اطلاعات اقتصادی دولت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۲۶
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۳ ق.ظ

دو نکته سبدی از دکتر ربیعی و خانم شرمن

بسم الله الرحمن الرحیم


اگر چه مطلبی با عنوان "یک تحلیل منصفانه از طرح توزیع سبد کالا" در خصوص سبد کالا ارائه کردم، لیکن 2 اظهار نظر جدید آقای ربیعی و خانم شرمن در خصوص این سبد باعث شد 2 تحلیل کوتاه نیز در خصوص این دو جمله ارائه کنم:

سه شنبه 15/11/92، سخنان علی ربیعی، وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی که دیروز بارها در بخشهای مختلف خبری سیما پخش شد:

.... شاید اشتباه ما این بود که در ابتدا اعلام نکردیم این طرح چند مرحله ای است و در مراحل بعدی گروه های دیگری مانند کارگران، بازنشستگان و برخی کارمندان که بیمه شان تأمین اجتماعی بوده نیز به طرح اضافه خواهند شد.......به شدت برای ایجاد این بانک اطلاعاتی در زمینه جلب کمک همه دستگاه‌ها در حال فعالیت هستیم .

به راستی آیا همین اعلام نکردن مسئله  خودش یک سوءمدیریت نیست؟ آیا با فرض این که بپذیریم دولت از همان ابتدا برای همه اقشار ضعیف برنامه داشت و تنها این مسئله را به مردم نگفته است، به غیر از انتقاد سوء مدیریت انتقادات دیگری مثل عدم اطلاع رسانی صحیح به اشتباهات مجریان طرح اضافه نمی شود؟ آیا برخورد حذفی با برخی دهک ها و اقشار در وضعیتی که به اذعان دیرهنگام شخص وزیر کار بانک اطلاعاتی دولت ناقص است می تواند کارشناسی باشد؟ آیا می توان روی چنین بانک اطلاعاتی برای توزیع سبد و یا هدفمندی یارانه ها و از همه مهمتر دریافت مالیات حساب کرد؟ آیا بهتر نیست دولت قبل از هرگونه برخورد حذفی به فکر ایجاد شبکه اطلاعاتی منسجم و دقیق در خصوص درآمد و دارایی افراد باشد و با عبارات پوپولیسیتی سرک نکشیدن در زندگی مردم این ضعف را انکار نکند؟ آیا ضعف دولت در ایجاد صفوف طولانی و هتک کرامت مردم با اصلاح بانک اطلاعاتی دولت قابل جبران است؟ آیا تنها مشکل طرح حذف چند ملیون نفر از این طرحند؟ آیا اگر راه مناسبی برای جلوگیری از این صفوف نشود با افزایش سبدبگیران این مشکل تشدید نمی شود؟ به راستی آیا بهتر نیست به جای توجیهاتِ غیر منطقی و سست، اشتباهات با پوزش و اصلاح همراه گردند؟ 

سه شنبه 15/11/92، شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا (همان که اخیراً ژن ایرانی ها را آمیخته به دروغ و فریب معرفی کرده بود!):

.... شما در اخبار دیدید که ایران اخیرا به طور قابل مشاهده‌ای غذا به مردم فقیر در جامعه داد که به نوعی نشان‌دهنده این است که کاهش هدفمند و محدود تحریم‌ها تاثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است، همانطور که روحانی قول داده بود که این پول صرف اهداف دیگر نشود.

این اظهارات خانم شرمن هم گوشه ای دیگر از مسائل و تعهدات پشت پرده توافق هسته ای است که ما برای همین کسر کوچک از درآمدهای بلوکه شده مان چه تعهداتی داده ایم، به راستی تلخ است که مذاکره کنندگان، گرسنگی مردم را واسطه جلب دلسوزی دشمن قرار داده باشند، به کجا رسیده ایم که دزدان آبِ لشکر یزید برای یک مشت آب برسرمان منت بگذارند و به کجا رسیدیم که دزد دارایی های مان، صفوف طولانی سبدبگیران را شاهد فقر مردم و وفای به عهد روحانی قرار دهد! البته مثل همیشه امیدواریم که دولت منکر این تعهد بشود و می دانیم که طرف مقابل هم فوراً این اظهارات را برای مصرف داخلی ما می خوانند.

مطلب مرتبط:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۳۳
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۵۶ ق.ظ

چرا باسوادها ساکت و بی سوادها منتقدند؟

بسم الله الرحمن الرحیم


چرا باسوادها ساکت و بی سوادها منتقدند؟اگر چه حقیر از منتقدان سرسختِ توافق ژنو نبوده و نیستم، لیکن گلایه رییس جمهور از اساتید دانشگاه که در تمجید از توافق ژنو فعال نیستند و این سخنان ایشان که منتقدان توافق ژنو را معدودی بی سواد نامیدند را به دلایل زیر صحیح نمی دانم:

1-  دفاع مطلق از توافق نامه ژنو از سوی هیچ با سواد و اندیشمندی رخ نمی دهد چرا که دولت ابعاد این توافق را محرمانه نگاه داشت و هنوز نیز برخی از ابعاد آن مشخص نشده است، پسچگونه می توان از یک انسان باسواد و اندیشمند که به مسئله ای احاطه ندارد توقع داشت که بیاید و چشم بسته از مسئله ای به این مهمی تمجید کند؟!

2-  رییس جمهور محترم در این سخنان نه تنها منتقدان را بی سواد معرفی کرد بلکه سکوت کنندگان را هم مورد انتقاد قرار داد، به راستی آیا هرکسی که به دولت و توافقنامه ژنو انتقاد می کند بی سواد و هرکسی که ساکت است و تقدیرنمی کند بی مسئولیت است؟! آیا این بیان به این معنی نیست که تنها کسانی که ازدولت و اقداماتش تمجید نمایند باسواد و با مسئولیت هستند ؟! آیا دولت یک صدا فریاد نمی زند که منتقدان، لبوفروش و راننده تاکسی و بی سوادند و تمجید کنندگان باسواد و استاد دانشگاه؟!

3- آیا می توان مردم و اندیشمندان را نامحرم دانست ولی منتظر حمایتشان ماند؟! به راستی اگر رییس محترم جمهور حمایت اساتید را می خواهد بهتر نیست به علم و دلسوزی اساتید نیز اعتماد کند و مسائل را صادقانه با ایشان درمیان بگذارد؟! آیا دستور دادن به تمجید از توافقنامه خودش یک بی احترامی دیگر به اساتید تلقی نمی شود؟! راستی اگر استادی آمد و از توافقنامه انتقاد کرد، نکند که دولت مثل سایر منتقدان بی سواد خطابش کند و دکترایش را مجعول بداند؟!

4- آیا همین مسئله که با مردم و اندیشمندان به مثابه نامحرم برخورد شده است، به افراد دلسوز و با مسئولیت این مجوز را نمی دهد که نگران اشتباهات احتمالی باشند؟! آیا بی سوادهایی که نگرانی را در چهره باسوادها و آرامش را در سیمای دشمنان می بینند حق ندارند اظهار نگرانی کنند؟! اصلاً گیرم منتقدان بی سواد!، آیا بی سوادهایی که برای انقلاب عرق ریختند و خون، حتی حق اظهار نگرانی و توضیح خواستن، ندارند؟!

5- آیا توافقنامه ای که به اذعان مسئولان دولت می توان روحش را (که یقیناً از جسمش مهمتر است) به راحتی و چندباره نقض کرد، نمی تواند مورد انتقاد باشد که چرا روح و جسمش را با دقت برهم منطبق ننموده اند؟! به راستی آیا روح سرگردان توافقنامه الان راضیست؟!

6- فارغ از بحث توافقنامه، آیا در جایی که دشمن عربده گو خط و نشان می کشد و تهدید می کند، سخن از دوستی و تمجید از دشمن و پیام صلح دادن به معنی عزت است؟! اصلاً آیا بی سوادها نباید به عزت و شرفشان حساس باشند؟!

7- آیا این که آقای تخت روانچی (معاون اروپا و آمریکای وزارت امورخارجه) دربرنامه زنده تلویزیونی شبکه خبر، اهرم فشار بعدی ایران در مذاکرات هسته ای را بحث بر ذخیره 5 درصد می داند، برای بی سوادها شکست و برای باسوادها بُرد تلقی می شود؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۵۶
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۱۸ ب.ظ

سوءمدیریت و رحمتی که زحمت شد

بسم الله الرحمن الرحیم

 

گیلان در یک دهه اخیر 3 برف شدید را تجربه کرد، برفی که در 83 بارید و با سوءمدیریت محض آقای سلطانی فر (استاندار غیر بومی وقت، همان رییس فعلی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری) مواجه شد که به دلیل شدت نارضایتی مردم، از استانداری گیلان عزل گردید، برف 83 موجب خرابی کارخانجات و گلخانه های زیادی شد و عملاً برخی از آن کارخانه های بزرگ دیگر نتوانستند بازگشایی شوند و برخی نیز با وجود بازگشایی هرگز به وضعیت قبلی خود بازنگشتند و این درحالی بود که آقای سلطانی فر در مصاحبه های خود به جای استمداد از استان های دیگر، با غرور و تکبر از این مسئله سرباز زد.

تجربه ی ناموفق برف سال 83 با مدیریت مناسب مهندس قهرمانی چابک در برف سنگین 86 همراه شد و به داد مردم گیلان رسید و اگرچه در هر دو برف 83 و 86 مشکلاتی در خصوص قطعی برق و آب و بستن راه ها ایجاد شد، اما مدیریت فعال و در صحنه ی استاندار و سایر مدیران و استمداد به موقع از استان های معین، با سرعت بیشتری مشکلات را حل کرد و تازمانی که مدیریت شهری پاسخگوی نقل و انتقال مردم نبود، ادارات نیز تعطیل گشتند و با این وجود، با بسیج به موقع امکانات و توان شهرداری، راهداری و سایر نهادهای مربوطه، به خوبی مسیرهای بسته باز و نقل و انتقالات با همکاری ناوگان نقلیه عمومی شهرداری به صورت مجانی و جهادی صورت گرفت. در برف 86 اگر چه شهرهای زیادی درگیر برف بودند اما دو شهر بزرگ رشت و انزلی بیش از سایرین با برف سنگین مواجه شدند.

برف گیلان

اما امثال نیز گیلان برف سنگینی را تجربه می کند، برفی که دراکثر شهرهای استان با ارتفاع زیادی باریده است و اگر چه میزان بارش برف امسال در شهر رشت هنوز از برفهای 83 و 86 خیلی کمتر است، اما مدیریت شهری رشت از سال 86 ضعیف تر است و ناوگان نقلیه شهری نیز به خوبی عمل نمی کند و مردم رشت و اکثر شهرهای استان ناچاربودند (به خصوص در 2-3 روز گذشته) اکثر کارهایشان را پیاده انجام دهند و با این وجود استاندار اصرار داشت تمام ادارات باز باشند و کارمندان نیز به اجبار تمام مسیر تا اداره های شان را پیاده طی کردند، در حالی که هم تقریباً ارباب رجوعی وجود نداشت و هم تعطیلی ادارات می توانست به صرفه جویی در مصرف گاز کمک شایانی بنماید. وضعیت مناطقی مثل صومعه سرا، حسن رود و بسیاری از روستاها و به خصوص ییلاقاتی که بیش از 2 متر برف داشته اند وخیم است، روزهاست که از امکاناتی مانند  برق، آب، راه، پزشک و دارو برخوردار نیستند و گستردگی مناطق برفگیر در کنار سوءمدیریت استانداری و برخی فرمانداری ها و درگیر بودن اکثر استان های مجاور با برف، موجب گردیده است تا برف سال 92 شرایط سختی را بر مردم استان تحمیل کند، به حدی که سپاه در مسئله ورود کرده است و امیدوارم هر چه زودتر مشکلات شهرها و روستاهای برفگیر حل گردد.

به راستی آیا برای استانی که به طور متوسط هر 3 سال یک برف سنگین بالای 2 متر را تجربه می کند و در حالی که از روزها قبل این بارش پیش بینی شده بود، این وضعیت را جز سوءمدیریت می توان نام نهاد؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۱۸
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۱۷ ب.ظ

آقای توکلی! کمی مسئولانه تر

بسم الله الرحمن الرحیم


آقای توکلی! کمی مسئولانه تر

پرده اول: کمی قبل از شروع طرح هدفمندی یارانه ها، آقای توکلی این طرح را موجب تورم 70 تا 80 درصدی اعلام و به شدت با این طرح مخالفت می کرد، لیکن هدفمندی از آذر89 شروع شد و تورم 21 درصدی را در سال 1390 تجربه کردیم که با توجه به این که نرخ تورم عادی کشور حدود 11 درصد بود، بعد از حدود 15 ماه از اجرای طرح، نرخ تورمی که کشور در سال 90 تجربه کرد تنها حدود 10 درصد بود و در دو سال بعد یعنی 91 و 92 یک جهش تورمی ایجاد شد که جناب توکلی آن را نیز هنوز ناشی از هدفمندی و با افتخار، منطبق با پیش بینی خود می داند در صورتی که آنچه که در دو سال بعد موجب یک جهش تورمی شد اصل اجرای هدفمندی نبود، بلکه اگر دولت ضمن اجرای همین طرح، چهار کار را به درستی انجام می داد هرگز به تورم موجود نمی رسیدیم:

اولاً، میزان یارانه نقدی نباید بیش از درآمد قابل تحقق در این طرح تعیین می شد و دولت نباید منتقدانی که این هشدار را به دولت می دادند، بدخواه و حسود معرفی می کرد، بالاخره بخشی از همین مازاد نقدینگی هم از عوامل تورمی حذف می شد.

 ثانیاً سیاست های پولی و بانکی باید طوری هدایت می شد که نقدینگی مازاد را جمع آوری کند نه این که نقدینگی موجود در بانکها نیز به بازار سرازیر شود، تفکرات اشتباه دولت در ایجاد و تشدید شکاف بین تورم و سود بانکی موجب شد تا هم نقدینگی ها از بانکها خارج شود و هم فسادهایی مانند 3000 میلیاردی به وجود آید و هم تسهیلات به صنایع تولیدی نرسد.

آقای توکلی! کمی مسئولانه تر

ثالثاً با اجرای اقتصاد مقاومتی (خودکفایی و دوری از اقتصاد نفتی) در برابر تحریم های کالایی و ارزی آسیب پذیر نمی شدیم در صورتی که تحریم ها باعث شد نقاط ضعف ما کار دستمان بدهد، اقتصاد نفتی ما در برابر تحریم به کمبود درآمد ارزی و ناتوانی در کنترل نرخ ارز و یک تورم کلی مواجه شد و عدم خودکفایی در محصولات استراتژیکی مانند گندم و علوفه و موتور خودرو باعث شد تورمهای بخشی را تجربه کنیم. البته خودکفایی و جداشدن از اقتصاد نفتی مواردی نبود که به دولت های قبل از احمدی نژاد بی ربط باشد، بلکه همه دولت ها در بروز این 2 نقطه ضعف مقصر بودند.

رابعاً به جای تنش، آرامش به جامعه و اقتصاد تزریق می شد و قوای سه گانه وقت و توانشان را به جای دعواهای غیرقابل توجیه صرف حل مشکلات، اصلاح سوءمدیریت ها و کاهش مشکلات تحریم می کردند. بعضی وقت ها شاهد بودیم که با یک صحبت دشمنانه بین سران قوا، نرخ ارز گران و با یک صحبت دوستانه نرخ ارز، ارزان می شد ولی متأسفانه رویکردهای خصمانه بسیار بیش از رویکردهای دوستانه بود و همین الان هم بخش بزرگی از آرامش بازار و کاهش تورمی که شروع شده در نتیجه همین آرامش بین سران قواست و گرنه تحول خاصی در اقتصاد کشور هنوز رخ نداده است.

پرده دوم: در مهرماه 91 و بعد از آن جناب توکلی بارها پیشنهاد دادند که دوباره نظام در کشور احیا شود، با این تفاوت که به جای کپن های کاغذی از کپن های الکترونیکی استفاده شود و احتمالاً دولت از همین پیشنهاد الگو گرفت و برمبنای کدملی و کارت بانکی سران خانوار و بدون نیاز به کپن کاغذی اقدام به توزیع سبد کالا نمود که با وضعیت ناشایستی که در توزیع کالا بین مردم رخ داد عملاً همان خاطرات نظام کپنی سابق در اذهان احیا شد و در کوران انتقاداتی که به دولت صورت گرفت جالب این که شخص آقای توکلی هم دهان به انتقاد باز کرد و استفاده از کارت های الکترونیکی را حلال مسئله معرفی نمود! جالب این که داشتن کارت بانکی همان کارکرد کارت الکترونیکی (کوپن الکترونیکی) را داشته و با توجه به عدم نیاز به تهیه کارت های الکترونیکی جدید، بهتر از تهیه کپن های الکترونیکی به نظر می رسد و در هر صورت تنها هنر این کارتها این است که این طرح نیازی به کپن کاغذی ندارد وگرنه که باز مردم باید برای دریافت اجناس به مکان های محدود بروند و کالاهایی را که دولت از مبادی خاصی تهیه کرده را تحویل بگیرند.

ای کاش آقای دکتر توکلی و سایر اقتصاد دان های مشابه مانند دکتر خوشچهره، بیش از این نسبت به پیشنهادها و نظرات و انتقادات خود مسئولانه رفتار می کردند و اولاً با دقت و مطالعه و بدور از هیجانات سیاسی و احساسی نظر کارشناسی و قابل دفاع می دادند و ثانیاً اگر غلط بودن نظرات شان اثبات می شد مسئولانه اشتباه شان را می پذیرفتند نه این که با قیافه حق به جانب خودشان هم جزء طلبکاران و منتقدان بشوند!

این مطلب در عمارنامه منتشر شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۱۷
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۵۷ ق.ظ

برنامه پایش از مردم فاصله نگیرد

بسم الله الرحمن الرحیم


برنامه پایش اولین برنامه تحلیلی مستمری بود که در تلویزیون پخش شد و شجاعانه و منصفانه به مسائل و مشکلات مردم در بخشهای مختلف اقتصادی پرداخت، حقیر در این وبلاگ مطالب متعددی را در قالب پیشنهاد و انتقاد به برنامه پایش داشتم که با استقبال و حتی تماس تلفنی یکی از تهیه کنندگان برنامه مواجه شد، اما دیشب متأسفانه احساس کردم که این برنامه دوباره از مردم فاصله گرفته است که مطلب زیر در همین خصوص تقدیم می شود:

برنامه پایش از مردم فاصله نگیرد

چندی پیش برنامه مناظره شبکه 1 به وضعیت نظام درمان کشور پرداخت که یک مطلب کامل با عنوان "دلایل سهم 70 درصدی مردم در هزینه های درمان" در خصوص آن مناظره و تعارفاتی که در آن برنامه توسط پزشکان و مجری که عضوی از منتخبان همان جامعه بود نوشتم و نوشتم که چگونه برنامه مناظره هیچ انتقادی را به صنف رسمی پزشکان یعنی نظام پزشکی و جامعه پزشکان ننمود و همه کاسه کوزه ها را سر بیمه هایی شکستند که سالهاست همراه با افزایش حقوق مصنوعی بیمه گذاران شان، دریافتی شان به همان نسبت از تورم عقب مانده است و حتی به سوال یکی از مخاطبان که به تخلفات گسترده نظام پزشکی می پرداخت اصلاً پاسخ ندادند و آن برنامه را با سلام و صلوات به جامعه پزشکان به پایان رساندند، در پاسخ به این برنامه مناظره، برنامه تحلیلی ثریا که (رویکرد مردمی اش بیشتر است) یک برنامه پخش کرد و با صراحت بیشتری به مشکلات جامعه پزشکان (با محوریت اخلاق پزشکی) پرداخت که مقرر شد جلسه بعدی نیز با محوریت مباحثی مانند زیرمیزی پزشکان ادامه یابد که این مسئله با انتشار فهرست حروفِ ابتدای اسامی 12 پزشک زیرمیزی بگیر مقارن شد و همین مسئله موجب تشدید فشارها در این خصوص گردید و متأسفانه  موضوع جلسه بعد برنامه ثریا عوض شد و شخص دکتر حیدری که عضو شورای عالی سازمان نظام پزشکی است رسماً انتشار همان حروف! را محکوم کرد و در همان راستا برنامه امشب پایش تمام وقتش را به تقدیر و احترام به جامعه پزشکان اختصاص داد و برای این کار روال برنامه معمولش نیز عوض شد، بخش بزرگ تحلیل های بازار سانسور شد و میهمان و کارشناس برنامه مستقیماً از حامیان جامعه پزشکی و از اعضای این جامعه انتخاب شدند تا کل آنتن پایش، به تطهیر جامعه پزشکان بگذرد. جالب این که میهمانان برنامه ادعا کردند که از 130 هزار پزشک تنها 1000 نفر زیرمیزی می گیرند که این ادعا در نوع خود بسیار جالب بود و این که همین مشکل جزئی هم به دلیل فرایند اشتباه است نه قصور جامعه پزشکان!! جالب این که عدم رعایت تعرفه ها که از اکثریت قریب به اتفاق پزشکان می زند به عنوان یک تخلف برجسته (که با زیرمیزی تفاوت چندانی ندارد) اصلاً مورد توجه قرار نگرفت!

برنامه پایش از مردم فاصله نگیرددر کنار سنگ تمامی که برنامه برای پزشکان که اخیراً با توجه به انتقادات رسانه ها و معرفی حروف! اول اسامی زیرمیزبگیران جامعه پزشکی، دست به تهدید هم زده بودند، گذاشت، در موارد متعددی به مردم و طبقات ضعیف توهین شد. مردمی که در روز سینما با فشار وارد سینما شدند و این فشار موجب شکسته شدن درب بسته سکوریت سینما شد را بهانه ای برای توهین به مردم قرار دادند و اینجا نگفتند که فرایند ورود به سینما مشکل داشته یا قیمت بلیط بالا هست که مردم به این شکل با استقبال به سینما رفته اند و یا نگفتند که مردمی که بعضاً حقوق ماهانه شان 500 هزارتومان است برایشان 5 تا بلیط 10 هزارتومانی برای اعضای خانواده واقعاً سنگین است و یا در جای دیگری از برنامه به مردمی که به خاطر سبد کالا به فروشگاه ها رفتند و صف کشیدند توهین کردند و گفتند برخی از مردم حتی اگر سبد خالی هم به ایشان بدهند می روند و می گیرند ونگفتند که وضعیت اقتصادی این مردم چقدر سخت است که حاضر می شوند چند ساعت در صف بایستند و این که برخی از مردم ندرتاً توان خرید مرغ را پیدا می کنند و به مرغ فروشی مراجعه نمی کنند مگر برای خرید بال و گردن و پای مرغ! البته از برنامه ای که مجری اش عضو شورای عالی سازمان نظام پزشکی است نباید تعجب کرد که در گام اول مدافع حقوق صنفی پزشکان باشد و از برنامه ای که آنتنش را به هر دلیلی به یک صنف که بخش بزرگی از آنها نه به نرخ تعرفه های مصوب و نه به اخلاق حرفه ای و نه به پرداخت حقوق قانونی به منشی های شان پایبندند، می فروشد، نباید تعجب کرد به مردمی که به دلیل مشکلات اقتصادی مدت ها توان رفتن به سینما یا خرید مرغ و حتی رسیدگی به بهداشت و درمان شان را ندارند و در عوض ساعت ها در صف سبد کالا می ایستند  توهین کنند.

برنامه یک نکته جالب دیگر هم داشت، در حالی که معمولاً سؤال نظرسنجی و موضوع برنامه باهم مرتبط بودند، اما امشب برنامه پایش از موضوع پربیننده و چالشی سبدکالا نهایت سوءاستفاده را کرد و آنتن برنامه ی پربیننده امشب را (که حدود 1 میلیون نفر در نظرسنجی سبدکالا شرکت داشتند) تقدیم به صنف محترم، صاحب نفوذ، قدرتمند و ثروتمند پزشکان (البته بخشی از پزشکان نیز حقیقتاً نه ثروتمندند و نه اهل اعمال نفوذ که ایشان را از این بخش مستثنا می کنم) نمود. در واقع این برنامه باید به حواشی و مباحث سبد کالا و سؤالات، پیشنهادها و انتقادهای این امر می پرداخت و میهمانانی در همین خصوص دعوت می کرد که محقق نشد و البته خوب است که این برنامه یک بار از خود شجاعت به خرج دهد و میزان پایبندی پزشکان به تعهدات اخلاقی، قانونی و حرفه ای را به نظرسنجی مردمی بگذارد که با این صنف مواجهند و چقدر خوب بود چنین نظرسنجی را در شبی مثل امشب برگزار می کردند که میهمانان اینگونه وقیحانه در تطهیر صنف خود دروغ نگویند. 

می دانم دست اندرکاران صدا و سیما و به خصوص برنامه پایش این مطلب را خواهند خواند و از روحیه انتقاد پذیری که از ایشان سراغ دارم امیدوارم بیش از پیش به مردم احترام بگذارند و حرف مردم را بزنند و هرگز آنتن برنامه های شان را نه به دولت، نه به صنف پزشکان و نه به هیچ صنف و شخصیتی نفروشند. و البته حقیر در پایان لازم می دانم از آن دسته پزشکانی که هم به تعرفه های قانونی پایبندند و هم از درمان بیماران کم نمی گذارند و هم حقوق منشی های شان را تمام و کمال می دهند و تمام هم و غم شان نیز مسائل مالی نیست، تشکر خاضعانه و مخلصانه نمایم و از من اسمه دواء و ذکره شفاء برای این بزرگواران عمر بابرکت و عزت بخواهم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۵۷
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۴۱ ب.ظ

یک تحلیل منصفانه از طرح توزیع سبد کالا

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یک تحلیل منصفانه از طرح توزیع سبد کالا

دولت به منظور این که جلوی افزایش نقدینگی و به تبع آن تورم را بگیرد مصمم شد تا در حمایت از طبقات ضعیف دو سبد کالا در نظر بگیرد که این مسئله موجب مشکلات، حواشی و انتقاداتی گردید که برخی از این موارد غیرعلمی و یا غیرمنصفانه بود که لازم دیدم مطلبی را در بررسی منصفانه و سازنده ی این شیوه تقدیم نمایم:

1- این اراده که دولت خودش را مکلف بداند به طبقات ضعیف رسیدگی بیشتری نماید قابل ستایش است و هر منتقدی باید به این رویکرد امتیاز مثبت بدهد، قرار نیست اگر مسئولان دولت فعلی به اقدامات مشابه دولت قبلی گداپروری می گفتند ما هم این اقدامات پسندیده را زیر سؤال ببریم، البته انتقاداتی که اکنون به دولت می شود یقیناً ریشه در سیاه نمایی هایی دارد که از اقدامات مشابه دولت قبل انجام می شد.

2- اگر چه در دولت قبلی هم سبدهای کالایی تخصیص داده می شد اما سبدهای دولت جدید نسبت به سبدهای دولت های قبلی دو مزیت دارد، اول این که این سبدها به اقشار گسترده تری تخصیص داده شده است (سبدهای قبلی فقط به کارمندان تعلق می گرفت و البته هنوز بسیاری از افراد و اقشار مستحق از این مسئله محرومند) و دوم این که در سبدهای دولت های قبلی، متقاضیان باید نصف ارزش سبد را به دولت پرداخت می کردند که این مسئله موجب انصراف بخش بزرگی از مشمولان طرح می شد.

3- دولت به منظور جلوگیری از تورم (ناشی از افزایش نقدینگی یارانه های نقدی) اقدام به توزیع سبد کالا نمود و حال این که می شد با تدابیری همین یارانه را نیز نقدی پرداخت کرد و هم موجب تورم نشد، فقط کافی بود تا همزمان با پرداخت یارانه نقدی، عرضه محصولات به بازار افزایش یابد تا این مسئله موجب بهم خوردن تعادل عرضه و تقاضا نشود و تورم حاصل نگردد. فقط کافی بود دولت با هماهنگی با تولید کنندگان و وارد کنندگان میزان تزریق کالاهای مصرفی به بازار را افزایش دهد، دولت می تواند مطمئن باشد در این شرایط، بخش عمده یارانه های نقدی که به طبقات مستضعف پرداخت می شود مصروف همین مواد اصلی خوراکی مانند روغن، تخم مرغ و پنیر و برنج ... می شود و شاید تنها مانورشان در انتخاب برندهای دلخواه شان باشد.

4- یکی از برنامه ها و شعارهای دولت فعلی که همواره با انتقادات تندی به دولت قبل همراه بود، بحث در نظر گرفتن کرامت انسان ها بوده است، این انتقادات اگر چه در بعضی موارد شاید هم به حق بودند، اما در اکثر موارد با بی انصافی انجام می شدند و وقتی توزیع سبد کالا با صف های طویل مردم همراه شد، دولت خودش را در معرض همان انتقادها قرار داد، با این تفاوت که دولت یازدهم رطب خورده ای شد که بارها منع رطب کرده بود. نمی توان از مردم توقع داشت که از ایستادن در صف های طولانی احساس رضایت کنند.

5- نداشتن بانک اطلاعات اقتصادی در خصوص دارایی و درآمد مردم باعث شد تا بسیاری از مردم و طبقات مستضعف از این سبد محروم شوند و این مسئله بخش بزرگی از انتقادات به این طرح را موجب شد. انتقاداتی که اگر مورد توجه قرار نگیرد در بحث حذف برخی دهکهای یارانه بگیران نیز دوباره و در وسعت بیشتر بروز خواهد یافت و موجب افزایش نارضایتی مردم و صرف توان زیادی برای اصلاح مشکلات خواهد شد.

6- سامانه های اطلاعاتی اینترنتی و پیامکی که دولت در خصوص پاسخگویی به مردم تدارک دیده بود، فاقد توان لازم بودند و بعضاً افراد برای گرفتن پاسخ باید در دفعات و از چند روش مختلف عمل می کردند که این مسئله موجب نگرانی و انتقادات افراد می شد به خصوص این که بعضاً پاسخ این سامانه ها نیز باهم در تعارض بود.

7- انتقادات دولت به بحث رانت خواری و مبارزه با انواع آن ایجاب می کرد که دولت از شیوه هایی که رانت زا هستند فاصله بگیرد، اما وقتی دولت به جای پرداخت نقدی یارانه و دادن حق انتخاب به مردم اقدام به خرید انبوه و بعضاً واردات گسترده چند برند خاص از کالاها نموده است که تجربه می گوید این گونه معاملات دولتی، خواسته یا ناخواسته امتیازات ویژه ی کلانی ایجاد می کنند.

8- یکی از مواردی که موجب افزایش حساسیت ها بر این طرح گردید، این شائبه بود که همین اطلاعات که مبنای عدم تعلق سبد کالا برای برخی طبقات گردیده است، موجب حذف یارانه همین افراد گردد، که اگر چه این احتمال به نظر حقیر نیز کاملاً جدی است ولی دولت می توانست قبل از اجرای طرح سبد کالا، این شائبه را پاک کند، البته دست اندرکاران مستمراً این طرح را به طرح هدفمندی کاملاً بی ارتباط معرفی می کنند و امروز هم وزیر تعاون و کار اعلام کرد که در سبدهای بعدی مشمولان طرح بیشتر خواهند بود، ولی در هر صورت این اظهارات موجب خنثی شدن نگرانی های ناشی از ضعف بانک اطلاعات اقتصادی دولت نمی گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۴۱
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۲۸ ق.ظ

جایگاه و کاربرد ازدواج موقت در شرایط حاضر

بسم الله الرحمن الرحیم


قبلاً در بحث کوتاهی به بحث ازدواج مجدد و چندهمسری پرداخته بودم لیکن به دعوت یکی از میهمانان ارجمند وبلاگ، مطلب کوتاهی نیز در خصوص ازدواج موقت تقدیم می گردد:

یکی از احکام فقهی اسلام مباحث مربوط به بحث ازدواج موقت است که همانند همه ی احکام اسلامی حتماً حکمتی و حریمی دارد که مباحث فقهی آن در تمام رساله های عملیه و موارد حقوقی اش نیز برگرفته از همان احکام، در قوانین موجود است، که فارغ از مباحث حقوقی و فقهی مسئله، نظر شخصی خود را در خصوص جایگاه ازدواج موقت در شرایط امروز جامعه بیان می کنم:

جایگاه و کاربرد ازدواج موقت در شرایط حاضر

1- به یقین ازدواج دائم بهترین راه کنترل غرائز جنسی است، چرا که در کنار تأمین نیازهای جنسی و جسمی، به بهترین روش نیازهای عاطفی و روحی را پاسخ می دهد و آرامش پایداری را برای افراد ایجاد می کند؛ این ازدواج دائم است که سایبان امن و آسایش را برای فرزندان تأمین می کند و خانواده را به عنوان اصلی ترین نهاد اجتماع ایجاد می کند و از این لحاظ اصولاً قیاس ازدواج دائم و موقت را صحیح ندانسته و هرگز ازدواج موقت را جایگزین ازدواج دائم نمی شناسم و به همین لحاظ ترویج ازدواج دائم به عنوان بهترین راه برای سلامت جامعه و تسکین دردهای جنسی، روحی و عاطفی باید در دستور کار مسئولان قرار داشته باشد. تبلیغ و توصیه به ازدواج موقت در جایی که یک مجرد توان ازدواج دائم را دارد مطلوب به نظر نمی رسد.

2- ازدواج موقت برای مرد و زنی که امکان ازدواج دائم ندارند و به گناه می افتند و یا زنی که امکان ازدواج دائم ندارد و به لحاظ وضعیت مالی در سختی بسر می برد و مردی که به دلیل مهاجرتِ اضطراری و بلند مدت و یا بیماری سخت و طولانی همسرش تحت فشاری غیرقابل تحمل است، به عنوان راهی صواب و ثواب پیش نهاد می شود و این افراد نه تنها بدکار نیستند بلکه به این دلیل که به حفظ ایمان خود با توسل به حلال خدا و دوری از حرام اقدام می کنند باید محترم شمرده شوند و باید از آبروی این افراد دفاع کرد.

3- جامعه باید نسبت به زنانی فقیر و بی سرپرستی که با اکراه به ازدواج موقت تن می دهند مسئولانه برخورد کند و هیچ لزومی ندارد مردان غیور و مسلمان ازدواج موقت با این زنان را که بعضاً به لحاظ سنی هیچ کفویتی نیز باهم ندارند را شرط کمک کردن به ایشان قرار دهند و باید توجه داشت که کمک کردن به ازدواج مناسب برای زنان و دختران فقیر و بی سرپرست سفارش اسلام و قرآن است و امکان و الزامی وجود ندارد تا خیرین با تمام این زنان طرح صیغه بریزند.

4- یکی دیگر از موارد قابل تجویز که در زندگی اهل بیت نیز مشاهده شده است شأنیت همسران است. پیامبر اسلام تا زمانی که حضرت خدیجه در قید حیات بودند و حضرت علی علیه السلام نیز تا زمانی که حضرت فاطمه در کنارشان حضور داشتند به دنبال ازدواج دیگری نرفتند و به همین دلیل به مردی که همسر هم شأنی را انتخاب کرده و با او ازدواج کرده است اصلاً توصیه نمی شود (جز در موارد اضطرار) به فکر ازدواج مجدد از هر نوعی باشد.

5- یکی از مواردی که پیشنهاد می شود این است که برای مردان و زنان تحت فشار و نیازمند به ازدواج، می توان موارد مناسب توصیه کرد، اما باید توجه داشت که به هیچ وجه ازدواج (چه موقت وچه دائم) محلی برای دلسوزی و تسلیم احساسات طرف مقابل شدن نیست. به صرف این که فردی محتاج ازدواج است نباید به او جواب مثبت داد و در برابرش تسلیم شد، بلکه می توان ایشان را به مؤسسات و افرادی که این مهم را سامان می دهند ویا موارد مناسبی که برای این کار آمادگی و صلاحیت دارند هدایت نمود.

جایگاه و کاربرد ازدواج موقت در شرایط حاضر

6- اگر چه ازدواج موقت در شرایط خاص و سخت توصیه می شود، اما باید مواظب بود که در هر صورت این مسئله یک مجوز الهی دارد و نباید نسبت به ازدواج موقت و کسانی که در پی آن هستند طوری موضع گرفت که حلال خدا یک منکر جلوه کند و حتی اگر کسی از روی تنوع طلبی به ازدواج موقت روی آورده باشد، نباید او را به عنوان فردی بدکار معرفی کرد.

7- این که برخی بی توجهی به ازدواج موقت را عامل اصلی افزایش آمار ایدز معرفی می کنند، خیلی قابل پذیرش نیست چرا که آن دلایلی که در شیوع ایدز مؤثر هستند همگی با ازدواج موقت قابل رفع نیستند. ایدز دلایل مختلفی دارد که تنها یکی از آنها از راه جنسی است، اگر قرار بود دختران، پسران، زنان و مردان به راحتی تن به ازدواج و قید و بندهایش بدهند که ازدواج دائم می کردند و سن ازدواج را به 30 سال و 40 سال نمی رساندند.

8- باید توجه داشت که اگر شرایط برای ازدواج کسی مهیا نباشد، در درجه اول باید بداند که حق ندارد خودش را در معرض انواع تصاویر، فیلم ها، برنامه های ماهواره ای و داروهای افزایش میل جنسی قرار دهد، باید به منظور سلامت خانواده ها و ایجاد سلامت اخلاقی و جنسی در جامعه، بر این فضای شهوانی موجود در برخی خانه ها و محیط ها لگام زد و گرنه که هیچ نوع رابطه ای پاسخگوی نفس سرکش و تنوع طلب انسان نخواهد بود.

نتیجه: باتوجه به شرایط امروز جامعه، ازدواج موقت نیز یکی از روشهای مشروع برای تسکین غرائز جنسی بخشی از جامعه است، باید نسبت به این مسئله برخورد منطقی و مناسبی داشت و شرایط را برای تبیین مسئله ی متعه، اعم از حدود شرعی، اخلاقی و اجتماعی آن آماده کرد، باید با فرهنگسازی مناسب، ظرفیت جامعه را به حدی رساند که افرادی که فاقد شرایط متعه (ازدواج موقت) نیستند به سمتش نروند و افرادی که شرایطش را دارند از این کار خجالت نکشند. البته مهمتر از اصلاح نگرش نسبت به ازدواج موقت، اصلاح فرهنگ ازدواج است، مسیر جامعه باید به سمتی برود که دولت، خانواده ها، نهادهای اجتماعی و خیرین، با زدودن رسوم پرهزینه ای مانند جهیزیه و مهریه های سنگین و تعبیه کمک های مناسب مالی، ازدواج دائم وتشکیل خانواده را هر چه بیشتر تسهیل کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۲۸
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم


سبد کالا، شاهد عدم صحت بانک اطلاعات اقتصادی دولتدولت به منظور حمایت غیر نقدی از طبقات ضعیف و کاهش تبعات تزریق نقدینگی به بازار، تصمیم گرفت به این طبقات سبد کالا بدهد و به منظور ایجاد امکان برای اطلاع مردم از مشمول شدن در این طرح، یک شماره پیامک اعلام نمود تا افراد با ارسال کدملی خود به این شماره، از این مسئله اطلاع پیدا کنند، اما آنچه که از نتیجه ی پیامک ها شاهدیم این است که متأسفانه سبد کالا به اقشار وسیعی از کارگران حداقل مزد بگیر و کارمندان سطح پایین و سایر طبقات ضعیف جامعه پیش بینی نشده است.

البته چند سال پیش همین مسئله در خصوص خوشه های اعلامی برای دریافت یارانه های نقدی نیز مشاهده شد و باعث شد تا دولت دهک بندی و خوشه بندی را مبنای هدفمندی یارانه ها قرار ندهد و توجه به این دو تجربه در خصوص خوشه بندی و سبدکالایی، در این مقطع که برخی مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس روی همین اطلاعات برای حذف چند دهک از یارانه بگیران حساب بازکرده اند، می تواند عبرت آموز باشد.

البته ضمن این که باید درک کرد دولت با مشکل عدم انطباق درآمدهای هدفمندی با هزینه های آن موجه است، اما استناد به اطلاعاتی که عدم صحت آن هم به لحاظ تئوری و هم به لحاظ تجربی اثبات شده است را صحیح نمی دانم و دولت باید به دنبال راه های دیگری برای ایجاد تعادل در این خصوص باشد، راهکارهایی مانند کاهش میزان سهمیه بنزین خودروهای شخصی می تواند هزینه های دولت در این امر را کاهش داده و آسیب کمتری هم به طبقات ضعیف تر وارد کند و البته چاره واقعی، حل این مشکل و بسیاری از مشکلات اصلی اقتصاد کشور، اهتمام دولت به ایجاد شبکه اطلاعاتی گسترده اقتصادی شامل کلیه اطلاعات درآمدی و دارایی و حتی هزینه ای تمام مردم است تا هم امکان مدیریت علمی اقتصاد کشور مهیا باشد و هم دولت بتواند با دریافت مالیات واقعی، این اقتصاد نفتی و وابسته را به یک اقتصاد درونزای مقاوم تبدیل نماید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۲۵
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۱۸ ب.ظ

انقلاب، کشتی نجات عصر غیبت

بسم الله الرحمن الرحیم


سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران و دهه فجر برای کسانی که انقلاب را دوست دارند یک عید شورانگیز تلقی می شود، عیدی که جوانه و شکوفه را در دل فرزندان و علاقمندن انقلاب می رویاند و خون تازه را در رگ های این درخت تنومند می چرخاند. انقلاب اسلامی ایران هدیه ای الهی بود که به همت امام و شهدا به مردم نجیب ایران هدیه شد تا سوار بر این کشتی در طوفان بلای آخر الزمان به سرمنزل مقصود ظهور برسیم. انقلاب برای ما یادآوریست از "جاءالحق و ذهق الباطل" انقلاب مدالی ارزشمند است که بر سینه ی ایران عزیز می درخشد، مدالی که حاصل به ثمر نشستن خون شهدا و صبر و مقاومت و یکپارچگی مردم در تبعیت از رهبری امام بود.

دهه فجر را با سرودهای حماسی اش و با تصاویر و فیلم های سیاه و سفید و قدیمی اش دوست دارم، با دیدن و شنیدن یادگارهای دوران انقلاب یک نوع شعف درونی در دلم ایجاد می شود، سالروز بیرون انداخت و شکست دادن شاهی که نماینده ی شیطان بزرگ و دوست اسرائیل بود هنوز برای ما علامت قدرت و شکستنی بودن طاغوت است. انقلاب ما انفجار نور بود، نه فقط چون امام خمینی چنین گفت، بلکه برای این که نور عزت و امید را در این کشور و در دل بسیاری از مستضعفان جهان منتشر کرد و پرده ی سیاهِ ذلت را کنار زد؛ انقلاب، نور اسلام و اهل بیت را در این کشور تاباند و مزه ی شیریت ولایت را در عصر تلخ غیبت به مؤمنان چشاند تا بیش از گذشته برای حضورش تلاش کنند و این گونه شد که همه انقلابیون از مردم تا رهبری، صاحب واقعی انقلاب را امام زمان می شناسند و اعتقاد دارند که او در مواقع حساس به داد این انقلاب رسیده است و دوست دارند به سربازی امام زمان نائل شوند.

انقلاب اسلامی همانقدر که برای ما شیرین است، برای دشمنان اسلام و ایران تلخ است؛ مستکبران عالم که همه ی کشورها را مستعمره و بله قربانگوی خود می خواستند و برای تحقق این اصل در جزئیات حکومت های دیگر دخالت می کردند، برای به ثمر نرسیدن و زمین خوردن انقلاب های مردمی خیلی تلاش کردند و در اکثر موارد هم به نتیجه رسیدند و این تنها ایرانیان بودند که توانستند انقلابی مفهومی و ماندگار ایجاد کنند، ایران توانست به جهانیان بفهماند که می توان دست بر زانوی خود گذاشت و برخاست و این سنت شکنی تاریخی اینقدر برای مستکبران عالم تلخ بود که کین ایران و ایرانی را هرگز نتوانستند مخفی نگاه دارند و انواع دشمنی ها را علیه ایران بکار بستند و هر جا که شکست خوردند تلاش کردند تا با بوق های رسانه ای شان وجهه این کشور عزتمند را خدشه دار کنند.اگر چه دشمنی دشمنان به طور مستقیم و طبیعی جای خوشحالی ندارد، ولی این که می دانیم خبیث ترین قدرت های عالم مانند اسرائیل، آمریکا و انگلیس اینچنین با ایران خصومت دارند، این اطمینان را برای شما حاصل می کند که انقلاب همچنان روی ریلش در حال حرکت است، اگر چنین نبود پس چرا این خصوصمت ها در مورد عربستان که مدعی پرچمداری اسلام است وجود ندارد؟ چرا در مصر که مثلاً مردم انقلاب هم کرده اند دیده نمی شود؟ و این چراغ راهنما را امام خمینی در مسیر انقلاب قرار دادند:

هر وقت دشمن از شما تعریف کرد، شما به خودتان شک کنید

افسران - گرگ در لباس میش مراقب روابط ایران و آمریکا باشید ...

و اینچنین شده است که ما دشمنی های آمریکا و نوچه هایش را مؤید مسیرمان می دانیم و از این دشمنی ها احساس رضایت می کنیم و اگر بخواهیم در قبال این دشمنی ها کاری بکنیم بهترین راه را مقاومت و مبارزه می دانیم نه این که به دنبال غیرممکنی از جنس دوستی گرگ و میش باشیم. ما بایستی به فکر نشر تفکر صحیح انقلابی، نگرش ضداستکباری، افزایش عزت ملت ها، گسترش دوستی و مهربانی بین مردم و در یک کلام، معرفی و انتشار آموزه های راستین اسلام باشیم تا با امید خدا و به کوری چشم دشمنان، انقلاب به تمام جهان مخابره شود، نباید گذاشت جهانیان تکفیری ها و وهابی ها را پرچمدار اسلام بدانند، آری! باید پرچم اسلام اصیل و انقلابی را جلوی چشم دشمنان بشریت بالا برد و در همان مسیر که امام عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) می خواهد قدم برداشت و بایستی برای این هدف عقل آرمانگرا را با چشم واقع بین همراه کرد و کمر همت را در راه انقلاب بست، چرا که انقلاب تنها با تفکر انقلابیست که پیروز می شود و این عید چقدر خوب هر سال، روحیه انقلابی مان را احیا می کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۱۸
سیاوش آقاجانی