انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی مطهری» ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۲، ۰۲:۱۶ ب.ظ

پاسخ نامه علی مطهری خطاب به آیت الله جنتی

بسم الله الرحمن الرحیم


بعد از این که برخی سیاسیون و رسانه های اصلاح طلب بحث آزادی سران فتنه را از حصر خانگی مطرح کردند، آیت الله جنتی در نماز جمعه نسبت به این خواسته موضع گرفتند و فرمودند که اگر سران فتنه هنوز اعدام نشده اند مشمول مرحمت نظام قرار گرفته اند و نباید این مسئله را به حساب بی گناهی ایشان گذاشت که این موضع گیری به مذاق جناب علی آقای مطهری خوش نیامد و یک بار دیگر در حمایت از این سران فتنه دست به قلم شد که بر آن شدم پس از ذکر هر بند از نامه ایشان، پاسخی به ایشان بدهم:

علی مطهری: جناب آقای جنتی، امام جمعه موقت تهران بار دیگر افاضاتی درباره فتنه سال 88 کردند و مانند همیشه بر طبل تفرقه و خشونت و افراط کوبیدند. خلاصه حرف ایشان این است که آقایان موسوی و کروبی محارب و مفسد فی‌الارض هستند و مجازات آنها اعدام است و نظام خیلی منت بر سر اینها گذاشته که به جای اعدام، آنها را حصر خانگی کرده است. اساس این استدلال باطل است چون محاربه مطابق ماده 277 قانون مجازات اسلامی عبارت است از «کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا به قصد ارعاب آنها به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد .»

آیا در فتنه 88، فتنه گران در پاسخ به بیانیه سران فتنه مبنی بر خالی نکردن خیابان ها به خیابان نریختند؟! آیا در این خیابان ریختن ها به مال و ناموس مردم هتک حرمت نشد؟! آیا نقش فرماندهی سران فتنه در این مسئله قابل انکار است؟! و در نهایت این که آیا به نظر شما ناامنی در محیط رخ نداد؟! یا بهتر بگویم آیا امنیت ملی دچار خدشه نشد؟! آیا همین مسئله موجب صدور حکم شورای امنیت ملی نگردید؟! آیا منافع ملی از بین نرفت؟!

علی مطهری: اصل بیست و هفتم قانون اساسی ما اعتراض و حتی راهپیمایی برای بیان اعتراض را به رسمیت شناخته است. آقایان موسوی و کروبی به نتیجه انتخابات سال 88 معترض بوده و آن انتخابات را از اساس باطل می‌دانستند و دلایل متعدد خود را نیز به مرجع قانونی ارائه کردند و البته هیچ امیدی هم به قضاوت و داوری عادلانه مرجعی که اکثر اعضای آن از جمله آقای جنتی از چند ماه قبل از انتخابات حمایت خود را از آقای احمدی‌نژاد اعلام کرده بودند نداشتند.

 جناب مطهری! احسنت به شما که می گویید فتنه گران به نتیجه انتخابات اعتراض داشتند، و این یعنی اگر نتیجه انتخابات دلخواه آقایان می شد اعتراض نمی کردند، آیا باید به فرایند انتخابات معترض بود یا به نتیجه انتخابات؟! آیا توزیع سیب زمینی و سهام عدالت جزء مسائلی نبود که قبل از انتخابات قابل اعتراض و حتی انصراف باشد؟! دیگر این که آیا ایشان از راه قانون وارد شدند؟! یا بدون پیگیری مراحل قانونی، کف خواسته های خود را ابطال انتخابات اعلام کردند؟! آیا حتی بازشماری را قبول کردند؟! در مورد اظهارات قبل از انتخابات جناب جنتی نیز قبلاً نوشتیم و بازهم خواهیم نوشت که شخصیت حقیقی و حقوقی افراد متفاوت است و همانطوری که جناب مطهری نظرات اخیرش نظر شخص خودش است و نه مجلس، نظرات تک تک اعضای شورای نگهبان نیز نظر شخص حقیقی شان است نه موضع حقوقی شورای نگهبان و البته چنین مسئله هرگز باعث نمی شود که ما صلاحیت مجلس شورای اسلامی را و یا شورای نگهبان را برای مواضع یکی از اعضای آنها زیرسوال ببریم.

 علی مطهری: با این اعتراض ساده که اتفاقاً توسط مردم آغاز شد، طرف مقابل به جای ایجاد امکان اظهارنظر معترضان چنان با خشونت برخورد کرد که تا چند ماه عوارض نامطلوبی برای کشور داشت. قطعا بخشی از این عوارض ناشی از ناتوانی آقایان موسوی و کروبی در کنترل هواداران خود بود ولی بخش اعظم آن از بی‌تجربگی و کینه‌ورزی و انتقام جویی مدیران بحران از حوادث سال 78 نشات می گرفت.

http://leader-khamenei.net/image/siasi/fetnehaye88.jpg

به راستی آیا نقش سران فتنه در فتنه فقط در عدم کنترل هوادارن بود؟! آیا رهبر معظم انقلاب به ایشان نفرمودند که شما قادر به کنترل وضع نخواهید بود؟! آیا سران فتنه حرکتی در جهت کنترل انجام دادند یا تنها فرمان و تایید را در خصوص فتنه انجام دادند؟! آیا این تقسیم مسئولیت شما عادلانه و حقوقی است که قصور سران فتنه تنها این است که قادر به کنترل هواداران نبودند، ولی تقصیر مقابله کنندگان با فتنه با کینه ورزی و انتقام جویی همراه بود؟! با قبول فرض مسخره ی شما، البته که سران فتنه قاصرند و نظام و انقلاب مقصر! بی خود نیست که اول محاکمه ی برنده ی انتخابات را طالبید و بعد محاکمه ی فتنه گران را!

علی مطهری: نگاه غلـط دستـگاه وقت اطلاعات و امنیت کشور به مقوله «اعتراض» که هر اعتراضی را مقابله با نظام و ولایت فقیه می‌دانستند- و متأسفانه هنوز برخی از آن‌ها چنین می‌اندیشند – باعث شد که یک مسأله ساده اجتماعی که معمولاً در بسیاری از انتخابات ها در کشورهای مختلف رخ می‌دهد و به سادگی قابل حل است، به عنوان شورش علیه نظام قلمداد شود و معترضانی را که اکثر قریب به اتفاق آن‌ها اصل نظام و رهبری را قبول داشتند به عنوان معاند و مخالف انقلاب و جمهوری اسلامی معرفی کنند و دشمن هم از این وضعیت کمال استفاده را ببرد.

آیا فرمان خالی نکردن خیابان ها به میلیونها هوادار یک اعتراض ساده اجتماعی است؟! دقیقاً بحث ما هم این است که معترضان نظام و انقلاب را قبول داشتند لیکن در برابر یک تهمت زشت به نظام و انقلاب، ایمانشان سست گردید و تهمت زنندگان همان فتنه گران بودند و اگر چه فتنه گران سعی کردند اعتماد و ایمان مردم را به نظام از بین ببرند ولی مشمول مکر الهی قرار گرفتند و دروغ تهمت شان روز به روز بیشتر آشکار گردید و ایمان هوادارن دوباره در 9 دی ماه 88 متبلور شد.

علی مطهری: آقای جنتی گفته‌اند این افراد (موسوی و کروبی) 8 ماه کشور را نا‌امن کردند و چقدر افراد و جوان‌ها را کشتند، چه آتش‌سوزی‌هایی راه انداختند و چه تخریب‌هایی را موجب شدند! باید به آقای جنتی گفت به وجدانتان رجوع کنید و از او بپرسید آیا مقصر و عامل اصلی این اتفاقات اعتراض آن‌ها بود یا نوع برخورد ما؟ قطعاً آقایان موسوی و کروبی اشتباهاتی داشتند و اتهاماتی متوجه آن‌ها است، ولی اگر همان ابتدا اجازه اظهار نظر به معترضان داده می شد و از سوی دیگر یک هیأت حل اختلاف عادل و بی‌طرف تشکیل می‌شد – نه هیأتی که تشکیل شد و هر شش نفر طرفدار آقای احمدی‌نژاد بودند – آیا قضیه به اینــجا کشیده می‌شد؟

جناب مطهری! به فرض این که این تهمت شما نیز صحیح باشد و هر 6 نفر از هیأت حل اختلاف طرفدار سرسخت  احمدی نژاد بوده باشند، مگر این هیأت از سران فتنه و نمایندگانشان دعوت نکردنددر فرایند بازشماری و رسیدگی به اعتراضات حضور یابند؟! مگر جناب محسن رضایی در این کمیته حاضر نشد؟! مگر جناب رضایی در حین بررسی ادعاها و اعتراضات به تناقضی برخوردند؟!

علی مطهری: کسـانی که آقای جنتی می‌گوید افراد و جوان‌ها را کشتند چه کسانی بودند؟ عکس‌های آن موجود است و روشن است که چه افراد شناخته‌شده‌ای سوار بر موتور در حال تیراندازی هستند. ایشان از حرمت‌شکنی عاشورای 88 و از پاره شدن عکس امام گفته‌اند. واقعیت این قضایا چه بود؟ آیا آقایان موسوی و کروبی در این‌باره حرف ندارند؟ چرا به آن‌ها اجازه صحبت کردن نمی‌دهید؟ آیا جز این است که می‌ترسید حقیقت ماجرا برای مردم آشکار شود؟ اساسـاً چرا از محاکمه علنی آن‌ها هراس دارید؟ آن‌ها را محاکمه علنی کنید و اجازه دفاع به آن‌ها بدهید و در آخر هم فرضا حکم اعدام برای آن‌ها صادر کنید، اما حکم اعدامی که توسط دادگاه صالح صادر شده باشد نه حکم اعدامی که توسط امثال آقای جنتی -که خود به جای داور بی‌طرف بودن یک طرف دعوا بوده است- از تریبون نماز جمعه اعلام شود.

حقیقتاً از این هوش سرشار جناب مطهری عجیب است که هنوز تفاوت بین مدافع و مهاجم را نمی شناسد، کسی که در برابر فتنه می خیزد را با کسی که به یاری فتنه گران می شتابد و کسی که قانون را می شکند و کسی را در برابر قانون شکنان مأمور می شود، یکی و حتی بدتر می داند!! با این طرز فکر کشتگان جمل هم در برابر لشکر حضرت علی مظلوم واقع شدند!!! آیاسران فتنه در زمان حرمت شکنی عاشورای 88 نیز حصرخانگی بودند و یا تند و تند بیانیه می دادند و سخن پراکنی می کردند؟!! آیا در آن موقع نمی توانستند حامیان شان را از حرمت شکنی بازدارند؟! و یا لااقل آن بخش حرمت شکنی را مورد نکوهش قرار دهند؟!! جناب مطهری! حمایت شما از فتنه و فتنه گران و سعی در تطهیر ایشان و تقبیح عملکرد مسئولان نظام حقیقتاً مشمئز کننده است؛ شما که مدعی اسلام شناسی هستید آیا غائله ی فتنه جمل را نشنیدید؟! آیا شیوه ی حضرت علی (ع) در برابر این فتنه با برگزاری دادگاه همراه شد؟! یا شخصاً در خصوص تکلیف ایشان حکم دادند که با ایشان چه برخوردی شود؟! یادتان رفته است که نظام تا چند ماه در برابر فتنه انگیزی فتنه گران با ایشان اقدام عملی نکرد؟! یادتان رفته است که ایشان حتی آنگاه که غبار دروغشان نشسته بود بازهم دست از دعوت به اغتشاش بازنمی داشتند؟! یادتان رفته است که نظام برای کنترل ایشان مجبور به حبس خانگی ایشان شد؟! یادتان رفته است که نظام به اندازه کافی تأمل کرد تا مواضع مزخرف سران فتنه شفاف شود؟! به راستی اگر شخصیت فتنه انگیز ایشان شناخته نشد پس آن جمعیت میلیونی حامیان شان چرا در 9دی به محکومیت ایشان پرداختند؟! آیا بهتر نیست از ماله کشی مجددتان روی حنای رنگ رفته ی فتنه گران دست بردارید؟!

علی مطهری: آقای جنتی، برای توجیه خشونت طلبی خود به حکم امام خمینی درباره منافقین استناد کرده وگفته‌اند: “امام بزرگوار در موضوع منافقینی که دستگیر شده و در زندان بودند فرمودند هر کدام از این منافقین را اگر سر موضعشان هستند اعدام کنید.”این حکم امام (ره) مربــوط به زمان جنگ و عملیات مرصاد توسط منافقین است که عده ای از منافقین در داخل زندانها آماده همکاری با آنها شده بودند و البته این که نحوه اجرای این حکم چگونه بود، مطلب دیگری است. این حکم درباره کسانی بوده است که قیام مسلحانه کرده بودند و آقایان موسوی و کروبی قابل قیاس با آنها نیستند. بنابراین جناب عالی نمی توانید با توسل به این حکم امام نتیجه بگیرید که این دو نفر هم اگر سر موضعشان هستند باید اعدام شوند. این یک قیاس مع الفارق و یک نتیجه گیری خطای بیّن و آشکار است.

جناب آقای مطهری! شما که از حکم اتهام به یک انسان مطلعید چگونه اتهام به یک نظام اسلامی را کوچک می شمارید؟! چگونه وقتی اتهام بدون دلیل به یک انسان با مجازات همراه می شود از تهمت تقلب به نظام که اسم رمز فتنه بود به این راحتی می گذرید؟! مگر تعریف فتنه چیست؟! مگر همین شیوه ی جناب سوروس و لدین و اعتراض به نتیجه انتخابات در چند کشور منجر به کودتا نشد؟! مگر تحرک فتنه گران جهتی غیر از تغییر نظام را دنبال می کرد؟! و البته خیلی ابلهانه است که کسی بگوید ابطال بدون دلیل و بدون قید و شرط انتخابات و برگزاری طبق نظر آقایان با ناظران مورد تأییدآقایان هیچ ارتباطی به کودتا ندارد!

علی مطهری: جناب آقای جنتی! به راستی چرا از محاکمه علنی این دو نفر می‌ترسید و همواره می‌خواهیـد از کم‌اطلاعی و عواطف مذهبی مردم برای به کرسی نشاندن این حرف باطل خود استفاده کنید؟ این یک اصل کلی است که حصر خانگی بدون محاکمه، ظلم است و ظلم بد و مذموم است و باید از مظلوم دفاع کرد. حصر خانگی بدون محاکمه و کوتاه مدت مثلا به مدت ده روز بنا بر مصالحی مثل این که فرد محصور تحت تاثیر القائات افراد شیطان صفت قرار نگیرد در شرایط خاص می تواند قابل توجیه باشد، اما حصر خانگی طولانی مدت و به زعم برخی تندروها تا زمان مرگ شخص محصور، توجیه شرعی و قانونی ندارد. یک زندانی در زندان از حقوقی برخوردار است که در حصر خانگی وجود ندارد.

آقای مطهری به راستی شما چرا گمان می کنید که نکته ی مبهمی از دروغ بودن تقلب برجامانده است که با دادن فرصت به سران فتنه می توانند آن را اثبات کنند؟! مگر نه این که ایشان برای اثبات دروغشان از فرمول ما بی شماریم استفاده کردند و به نتیجه نرسیدند!؟ چرا در آن زمان که فتنه گران راه غیرقانونی را برای اثبات تهمت خود می رفتند ازایشان و هاشمی دعوت به ورود به محکمه قانون نکردید؟!! نکند محکمه ی قانون آن موقع نمی صرفید؟!! و آن موقع که به فتنه امید داشتید راه قانون خوب نبود و الان که آتش فتنه فرونشسته است دنبال فرصتی برای زنده کردن آتش مرده ی زیرخاکسترید؟!! می دانید کدام آتش را می گویم که؟!! همان که آقا و سرورشما جناب هاشمی به آقا و سرورما در نامه ی بدون سلام به آن تهدی را کرده بود!!

علی مطهری: ضمناً حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی بر‌خلاف سخن آقای جنتی همراه با رفاهیات نیست. محصورین، در چند اتاق، شبانه‌روز، تنها و تحت سیطره دوربین‌ها و شنودها به سر می‌برند که هر دو محصور نیز دچار بیماری شده‌اند. امتحانش مجانی است، خود آقای جنتی یک هفته به همین صورت زندگی کنند، ببینند دوام می‌آورند یا نه. به هر حال به جای این تفرقه‌افکنی‌ها باید این معضل را هرچه سریعتر حل کرد و راه‌حل آن آزادی آن‌ها است و در صورت نیاز، محاکمه علنی همزمان آقایان موسوی، کروبی و احمدی‌نژاد.

جناب مطهری! حقیقتاً شما تا کی می خواهید تاریخ را تحریف کنید؟! گیرم که سران فتنه و همسران فتنه جوی شان اکنون در حصر خانگی دچار سختی باشند، گیرم که روحیه شان از شکست پروژه منحوس شان تضعیف شده باشد، گیرم که راه بیانیه نوشتن و منتشر کردنش برایشان بسته شده باشد؟! گیرم که راه حضور در اغتشاش و مشت در هوا چرخاندن برایشان مقدور نباشد؟! گیرم که حضورشان در جامعه با خوردن لنگه کفش و ناسزا همراه باشد؟! گیرم که حتی حامیان شان نیز با حضور در انتخابات بعدی با همان شورای نگهبان و دولت دروغ بودن تهمت تقلب را مهر زده باشند، آیا همین ها برای سرگذاشتن و مردن کافی نیست؟! شما توقع دارید که ایشان را در شهر بگردانیم و حلوا حلوا کنیم؟! توقع دارید که از ایشان تقدیر هم بکنیم؟! و تازه همین ادعاها که می کنید هم با دروغ همراه است، فقط کافیست به تصاویر و عکسهای ایشان چه در منزل و چه در ویلای شمال توجهی بفرمایید که البته در سایت های حامی همین سران فتنه منتشر گردیده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۲ ، ۱۴:۱۶
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۱۰ ب.ظ

ژست میانه روی و اشعری های زمان

بسم الله الرحمن الرحیم

در طول حیات تمام انبیا و اولیا غیر از کسانی به ایشان ستیز می کردند و کسانی که یاری شان می کردند، افرادی نیز بودند که می گفتند ما بی طرفیم و میانه رو، این افراد را در صحنه صحنه وقایع تاریخی می توانی ببینی شان، در شهرهایی که انبیا را به قتل می رساندند و در زمان هایی که ائمه را شهید می کردند. کی معاویه می توانست حکومت را از حضرت علی (ع) بستاند، اگر بی طرفی ابوموسی اشعری ها وجود نمی داشت؟ کجا مسلم در کوچه های کوفه اسیر می شد اگر بی طرفان کثیرِ شهر کوفه این قدر به صدای قدمهای تنهای کوفه زیاد نبودند؟

بی طرفی تنها یک جاست که قابل تجویز است، تنها در زمانی که بین دو باطل دعوایی رخ دهد، بی طرفی در جایی که بین حق و باطل دعوایی باشد عملاً حمایت از باطل است. خود حضرت امیر به مومنان سفارش می کند در فتنه هایی که دو باطل با هم درگیرند باید مانند کسی بود که نه اسیر فتنه شود و نه سواری به اصحاب فتنه دهد، اما اشتباه نشود، این مربوط به دعواهایی نیست که یک طرف حق باشد و طرف دیگر باطل، در کدام آیه و سوره و حدیثی آمده است که اگر کفر و اسلام سرشاخ شدند بی طرفانه به این جنگ می توان نگریست؟! در کدام آیه و سوره گفته است که اگر باطلی که فاقد مشروعیت و حتی مقبولیت است، علیه حکومت اسلامی کودتا کرد می توان با سکوت و گفتار، ژست بی طرفی و میانه روی گرفت و به آن افتخار کرد؟! چه کسی گفته اگر انگلیس به عنوان مظهر استکبار و ایران به عنوان مظهر مقابله با استکبار باهم سرشاخ شدند و هر کدام کاسه همدیگر را شکاندند بگوییم هر دو کاسه شکن باید محاکمه شوند؟! چه کسی گفته که اگر کسی منتخب ملت شد و کسی بدون سند و مدرک معترض شد و میان این دو جنگی درگرفت باید به میانه روی و اعتدال هر دو را مقصر دانست؟! آری امثال بوموسی اشعری ها هنوز هستند، اما کت و شلوار به تن کرده اند و به جای علی و معاویه، جنگ ایران و انگلیس را، فتنه کودتای مخملی را، حامیان ولایت فقیه و دشمنان ولایت فقیه را با بی طرفی قضاوت می کنند.

از مدعیان اعتدال نیز سوالی دارم، آیا ممکن است کیف پولتان را روی میز بگذارید و با کسی که مدعی کیف شماست بر سر سهم دوطرف به میانه روی و اعتدال و انصاف چانه زنی کنید؟! آیا این مذاکره را اعتدال و عقل و انصاف می توان نامید؟! پس چگونه است که ایستادگی بر حق هسته ای و حق استقلال و حق پیشرفت را برخی خلاف اعتدال می دانند و مدعی مذاکره با دزدان حقوق ملتها هستند؟!

به راستی اگر بین دو خط متنافر حق و باطل خطی بکشیم آیا حق داریم آن را میانه روی و اعتدال بدانیم و یا نه تنها یک باطل جدید ابداع کرده ایم؟! باید پذیرفت که اعتدال را نمی توان از حق جدا کرد و حق مظهر اعتدال است، نمی توان در جنگ بین اسرائیل و فلسطین بی طرف بود و نه غزه و نه لبنان سر داد و معتدل بود، نمی توان در جنگ بین اسلام و کفر بی طرف ماند و منافع ملی را علم کرد، نمی توان بین دعوای برندگان و بازندگان انتخابات بی طرف ماند و مدعی مردم سالاری و اعتدال شد، نمی توان بین دعوای فتنه گران و ولایت فقیه ساکت فتنه ماند و گلوی اعتدال صاف کرد، نمی توان بین عدل و ظلم راه میانه ای پیدا کرد، نمی توان بین ولایت طاغوت و ولایت الله، اعتدالی را تعریف کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۱۰
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۵۸ ب.ظ

تحلیلی از کشف تجهیزات شنود در دفتر علی مطهری

بسم الله الرحمن الرحیم

پس از کشف تجهیزات شنود و فیلمبرداری در دفتر کار آقای علی مطهری، ایشان اقدام به انتشار یک مطلب انتقادی شدید نموده است که مورد سوءاستفاده ی دشمنان ایران اسلامی قرار گرفته است، این نامه از سوی افراد و رسانه ها و طیفهای مختلف سیاسی داخلی و خارجی مورد توجه قرار گرفته و بعضاً موجب سوءاستفاده دشمنان و سیاه نمایی امنیتی گردیده است، که حقیر نیز این مسئله را از چند جهت و از چند جایگاه مورد بررسی قرار می دهم:

1- در گام اول باید توسط مسئولان ذیربط توضیه داده شود و مشخص شود که نصب این دستگاه های شنود از طرف چه ارگان دولتی یا خصوصی انجام شده است و آیا هیچ مجوز قانونی وجود داشته است و اگر داشته است این مجوز قانونی به چه دلیلی صادر گردیده است. یقیناً تا قبل از مشخص شدن این مسائل نمی توان و نباید قصاص قبل از جنایت نمود و این مسئله همانند سایر مطالباتم در مورد فجایع کهریزک و ستار بهشتی یک مطالبه ی جدی و غیرقابل فراموشی است. هیچ کسی نمی تواند و حق ندارد خود را خیرخواه و مطیع مصالح کشور معرفی کند و با اقدامات خودسرانه برای نظام هزینه ایجاد نماید و البته نباید این احتمال را که کسانی عامداً طوری رفتار کرده اند که اتهامی را متوجه نهادهای اطلاعاتی نمایند، منتفی دانست.

2- اگر پیش گویی آقای علی مطهری را در منتسب دانستن این اقدام به نهادهای امنیتی صحیح بدانیم،ایشان باید به احترام قانون و احتمال وجود برخی دلایل و مجوزهای قانونی از اقدامات شتاب زده و منافی مصالح ملی پرهیز می نمود و نباید طوری رفتار می کرد که وجهه نهادهای امنیتی خدشه دار شود. ماهیت کار نهادهای اطلاعاتی و لزوم اشراف اطلاعاتی این نهادها، بعضاً در آن حد است که اعمال مهمترین مسئولان هر کشوری را در بر می گیرد و این نهادها نیز همواره به عنوان محرم نظام، اطلاعاتشان در جهت کشف و خنثی کردن خصومت ها و خباثت ها و بعضاً‌خیانتها به همان مسئولان بوده است، چه بسا اگر نهادهای اطلاعاتی، آقای کشمیری که از دوستان و نزدیکان شهید رجایی بود را به درستی تحت کنترل قرار می دادند، فاجعه ی انفجار دفتر نخست وزیر و شهادت اعضای حزب جمهوری رخ نمی داد.

3- با فرض این که ثابت شود نهادهای اطلاعاتی اقدام به چنین اقدامی نموده باشند، آقای علی مطهری نیز بایستی کمی خودشان را ورانداز کنند و به برخی اقدامات و سخنان خود توجه کنند و بدانند همانطوری که دشمنان انقلاب به برخی رفتارها و گفتارهای ایشان علاقمند شده اند، نهادهای اطلاعاتی نیز احتمالاً نسبت به این اعمال وی حساس شده اند. بالاخره همانطوری که آقای علی مطهری به امنیت خودشان و دفترشان اهمیت می دهند، نهادهای اطلاعاتی نیز باید به امنیت کشور اهتمام ورزند و چقدر خوب است که اگر مراجعی که اقدام به نصب این تجهیزات نموده اند دلایل و مستندات خود را ارائه کنند، ایشان نیز بتوانند از خودشان دفاع کنند و آن دلایل را خنثی نمایند. بحث دیگر نیز در خصوص شنود و کنترل مسئولان همواره به شخص آن مسئول باز نمی گردد و بعضاً برخی اطرافیان ایشان ممکن است اینقدر خطرناک باشند که الزاماً نیاز به کنترل وجود داشته باشد، مثالش را می توان در اطرافیان آیت الله منتظری به خصوص مهدی هاشمی معدوم مشاهده نمود که ای کاش به جای این که از سوی آیت الله منتظری مورد اعتراض قرار گیرد مورد التفات قرار می گرفت و متأسفانه آقای علی مطهری در صحنه های مختلفی قرابت فکری و رفتاری خود را به ایشان اثبات نموده است.

4- مردم و رسانه های کشور عزیزمان، به واسطه ی خدمات مکرر و مهم نهادهای اطلاعاتی ایشان را سربازان گمنام امام زمان (عج) می دانند و ایشان بارها و بارها در سالیان اخیر توطئه های کوچک و بزرگ دشمنان و بازیچه های ایشان را خنثی کرده اند، مردم و رسانه های ایران اسلامی به واسطه ی حجم و شدت خصومتهایی که بعضاً از مسئولان و حتی برخی نزدیکان ایشان دیده اند، هرگز از اشراف اطلاعاتی نهادهای اطلاعاتی آشفته نمی شوند چرا که می دانند این اشراف بعضاً به واسطه ی دقت و حساسیت های سختگیرانه حاصل می شود. همراهی مکرر آقای علی مطهری با برخی اصحاب فتنه و اظهارات بعضاً غیرقانونی و غیراخلاقی ایشان تا آن حد بود که اگر بزرگوارای نظام نبود هرگز ایشان قادر به ادامه پوشیدن لباس نمایندگی مجلس نمی شد و همانطوری که در بند اول عرض شد، اگر این کار از طرف نهادهای اطلاعاتی صورت گرفته باشد و برپایه دلایل و مجوزهای قانونی و عقلی انجام شده باشد، نمی توان و نباید ایشان را نکوهش نمود، بلکه عمل به وظیفه قانونی و در راستای اقدامات خادمانه ی ایشان باید تلقی شود. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۲ ، ۱۵:۵۸
سیاوش آقاجانی