انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقتصاد مقاومتی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر چه بسیاری از نامزدها عاشق برنامه دادن برای خرج و هزینه به خصوص از نوع یارانه ای هستند اما کمتر نامزدی است که تمایل چندانی به بحث دخل و چگونگی متعادل سازی بین دخل و خرج داشته باشد. نامزدهایی که تمام مشکلات کشور را با یارانه و تسهیلات و استمهال می خواهند حل کنند، نمی گویند که این همه یارانه های رنگی را از کدام محل می خواهند تأمین کنند.

به بحث دخل که می رسد همه خلاصه می گویند باید از نفت فاصله بگیریم و در جزئیات به صادرات غیرنفتی و توریسم و حقوق ترانزیتی اشاره می کنند اما حواسشان نیست که تمام این گزینه ها نیز قابل تحریم هستند یعنی اولاً با تحریم های بانکی و ثانیاً با تحریم های بخشی غیرقابل حصول می شوند.

sjalili انتخابات 92   سعید جلیلی

تنها عاملی که در بحث دور شدن از وابستگی به نفت کمترین تأثیر را از تحریم می پذیرد بحث مالیات است. تدوین و انسجام در اطلاعات اقتصادی در تمام حوزه های اساسی از ارز تا مسکن و خودرو و .... می تواند دولت را در شناسایی درآمدهایی واقعی اقشار متمول یاری نماید و این شناخت صحیح از اقتصاد کشور است که هم امکان نظارت و پایش را می دهد و هم امکان اخذ مالیات را که این مسئله جزء اولین اولویت های اقتصادی دکتر جلیلی مطرح گردیده است.

این که بیشتر مالیات کشور از اقشار کارگر و کارمند ستانده شود و سایر اقشار براساس خوداظهاری و آنهم با تأخیر یکساله درصدی از مالیات واقعی را پرداخت نمایند اگر به نحوی اصلاح شود که سایر اقشار به خصوص اقشار پردرآمد نیز مالیات واقعی درآمد خود را بدهند می توان ایران را مانند سایر کشورهای دنیا با همین پول مالیات اداره کرد و البته در کنار مالیات می توان به سایر درآمدها نیز چشم داشت چرا که وقتی دشمن بداند که تحریم ها در خصوص درآمد کارگر نیست عملاً توجیهی برای ادامه ی آنها نخواهد داشت.

اگر چه بحث دریافت مالیات با تکمیل نظام اطلاعات اقتصادی کشور قبلاً در صدر برنامه های دکتر جلیلی عنوان شده بود ولی امروز در مناظره به آن پرداخته نشد که شاید به جهت جلوگیری از ریزش رأی بوده باشد، البته باید دانست که گرفتن مالیات واقعی از دلالان ارز و مسکن و خودرو و تجار و طلافروشان و .... چیزی نیست که موجب کاهش محسوس آرا گردد و در عوض موجب افزایش آرای طبقات متوسط و ضعیف می گردد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۱۹
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۴۲ ق.ظ

گفتمان مقاومت، محور شعارهای دکتر جلیلی

بسم الله الرحمن الرحیم

دیشب مصاحبه زنده با دکتر جیلیلی در برنامه گزارش خبری شبکه 2 پخش شد که به لحاظ صحبت هایی که در برنامه انجام شد می توان گفتمان مقاومت را در شعارهای دکتر جیلیلی به عنوان محور اهداف ایشان مشاهده نمود.در این گفتمان که محورهایش توسط دکتر جلیلی مطرح شد:

  • کشور تهدیدها را شناسایی و مانند بحث تحریم بنزین، قبل از تحقق یافتن شان آنها را خنثی می کند.
  • در این گفتمان کشور باید بتواند ملزومات و نیازهای مهمش را تولید نماید.
  • این گفتمان به جد، قائل به دور شدن از اقتصاد نفتی است.
  • در گفتمان مقاومت باید بر اوضاع اقتصاد کشور یک تسلط اطلاعاتی کامل داشت تا بتوان آفات، فسادها و نقاط ضعف را شناسایی و قابل نفع نمود.
  • در گفتمان مقاومت باید در هر زمینه با سازوکارهای فنی آن بخش، مدیریت را انجام داد نه با بخش نامه های دستوری و غیر علمی.
  • گفتمان مقاومت عدالت را بستر توسعه می داند نه رقیب آن.
  • دولت باید اولین مدعی، پیگیر و حامی مبارزه با فساد باشد نه این که با این مسئله با هوچی گری یا احتیاط برخورد نماید.
  • مبارزه با فساد باید با شناسایی و جلوگیری از بروز بسترهای آن صورت گیرد و دولت باید با ابزارهای مدیریتی انواع رانت ها و مفاسد را شناسایی و کنترل کند.
  • اسلامی سازی حکومت از محورهای برنامه های گفتمانی دکتر جلیلیست. 

امیدواریم در برنامه های بعدی، جزئیات بیشتری از هریک از محورهای یادشده را از ایشان و برنامه ریزان ایشان بشنویم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۲ ، ۰۸:۴۲
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۵۵ ب.ظ

پیشنهاد کاربردی برای رفع نقش مخرب پول

بسم الله الرحمن الرحیم

در سالهای دور و پس از معاملات کالا به کالا در انسان های نخستین، بشر اقدام به اختراع پول نمود. پول های اولیه مسکوکاتی بودند که از جنس فلزات با ارزش ساخته می شدند و معادل ارزش همان میزان از فلز، برای معامله ارزش تأمین می کردند، ضرب سکه ها توسط دولتها صورت می گرفت و جنس، اندازه و شکل آنها نیز براساس اراده حکومت ها شکل می گرفت.

با پیشرفت بشر، پول به جای این که از فلزات گرانبها ساخته شود، به پشتوانه آنها از کاغذ و فلزات کم بهای محکم ساخته شد و به این شکل دولتها فلزات قیمتی را در بانک ها انبار کرده و به پشتوانه آنها پول چاپ کردند که بعدها با قوت یافتن برخی ابرقدرتهای اقتصادی و سیاسی، پول آن کشورها به مثابه معیار ارزش برای انتشار پول ملی سایر کشورها محاسبه شد و البته با توجه به نوسانات قیمت ارزهای بین المللی دوباره میل بسیاری از کشورها به پشتوانه قرار دادن فلزات گرانبها بعنوان پشتوانه پول افزایش یافت که همین مسئله یکی از مهمترین دلایل افزایش تقاضای طلا و گران شدن آن در سالهای اخیر شده است و همین تبدیل ارزهای مهم به طلا موجب عرضه ی بیشتر ارز و کاهش ارزش آنها شده است.

کشورهایی که ارزهای آنها به عنوان پشتوانه پول تلقی می شد، با کاهش ارزش پولشان مواجه شده و همین کاهش ارزش پول، ایشان را به دامن مشکلات اقتصادی انداخت و قبل از آشکار شدن این مشکلات و حتی پس از آن، ایشان برای حل مشکلات خود اقدام به چاپ پول و دادن آنها به سایر کشورها کردند تا به این شکل جبران مشکلات خود را بنمایند و این مسئله موجب شد تا رکود اقتصادی کشورهای استعماری به سایر کشورها نیز انتشار یابد.

تاریخچه پول های قراردادی نشان می دهد که ارزش این پول ها همواره تابع میل و تصمیم دولت ها و حکومت هابوده است، دولت های بزرگ و دولت هر کشوری در قبال پولی که در اختیار سایر کشورها و یا مردم کشورشان قرار می دهند به هزار حیله و نیرنگِ به ظاهر قانونی دست می زند و هرگاه که عشقشان می کشد، ارزش پول را کم یا زیاد می کنند تا با این کار مدیریت اقتصادی کشور را انجام دهند اما عملاً با این کارشان موجب بروز بسیاری مشکلات می گردند. یک تغییر سیاست پولی در جهت کاهش ارزش پول ملی به راحتی فاصله ی بین طبقات را بیشتر می کند و بسیاری از دولت ها تنها به خاطر این که صادرات شان را (با نابود کردن اقتصاد سایر کشورها) افزایش دهند و یا کسری بودجه شان را جبران کنند، دست به چاپ پول و کاهش عامدانه ارزش پول می کنند که معنی دیگر کاهش ارزش پول همان تورم است، مسئله ای که سالهاست کشور ما با آن روبروست و تورم همان مسئله ایست که بدترین تأثیر را روی تولید و معیشت و افزایش فاصله طبقاتی می گذارد.

پیشنهاد: در کشورهای غیرمسلمان، ارزش پول را با تعیین نرخ سود بانکی جبران می کنند اما در اسلام این مسئله بدون در نظر گرفتن شرایط خاص شرعی، یک ربای آشکار تلقی می شود در حالی که بانکها برای تشویق مشتری به سپرده گذاری و برای ضرر نکردن در اثر پرداخت تسهیلات ناچار به تعریف سودبانکی هستند در حالی که اگر ارزش پول یک مسئله قراردادی نباشد و تابعی از یک کالای با ارزش واقعی مثل طلا باشد، عملاً این مشکل حادث نمی شود و نه سرمایه مردم در اثر سیاست های دولت به فنا می رود و نه سرمایه بانکها و نه دولتها سوءمدیریتهای خود را با کلاه گذاشتن سرمردم جبران می کنند و نه بانکها برای حفظ ارزش پول خود و سپرده گذار به ربا نزدیک می شوند.

حفظ ارزش پول سپرده گذار و بانک، در سپرده گذاری و پرداخت تسهیلات، به صورت مشروع، یکی از نگرانی های موجود در متدینین و علما و فقهاست که در صورت پشتوانه قرار دادن طلا یا فلزات دیگر گرانبها برای پول و تعریف اسکناس ها و مسکوکات براساس تابعی از آنها می تواند نظام بانکداری و نظام اقتصادی ما را با یک تحول در جهت سلامت اقتصادی و کنترل تورم و کاهش فاصله تبغاتی و افزایش تولید و انظباط مالی دولتها روبه رو کند، چه بسا اگر سایر دولت ها نیز به سلامت اقتصادی و حفظ منافع مردمشان و پرهیز از ربا اعتقاد داشتند این راهکار را تحقق می بخشیدند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۵۵
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۳۲ ب.ظ

محور برنامه های اقتصادی دکتر جلیلی

بسم الله الرحمن الرحیم

خبرگزاری فارس: مهمترین برنامه‌های سعید جلیلی شفافیت اقتصادی است/ تدوین سامانه بانک جامع اطلاعاتی و پرتال ارزیبالاخره بعداز مدتها انتظار، آقای رشید قانعی مسئول کمیته طرح و برنامه ستاد دانشجویی «مقاومت رمز پیشرفت» سعید جلیلی، محوریت برنامه های دکتر سعید جلیلی را اعلام نمود، ایشان شفافیت اقتصادی، تدوین سامانه بانک جامع اطلاعاتی و پرتال ارزی، اصلاح نظام مالیاتی، مبارزه عمل گرا با مفاسد اقتصادی با پرهیز از اقدامات نمایشی را مهمترین محورهای اقتصادی دولت دکتر جلیلی نام برد که به شدت با این برنامه ها موافقم و امیدوارم برای این محورها، هر چه زودتر قالب عملیاتی و اجرایی مناسبی تدوین و ارائه گردد تا بتوانیم آقای جلیلی را بیشتر بشناسیم و بهتر بشناسانیم، ضمناً با توجه به این که قبل از این اظهارات، در مطالب متعددی به همین محورها به عنوان مهمترین پیش نیازهای تحقق اقتصاد مقاومتی پرداخته بودم، لینک برخی از آنها را در تبیین این مسائل تقدیم می کنم:
مطالب مرتبط با موضوع از خودم: 
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۳۲
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۲۶ ب.ظ

تحلیلی مهم در نقش سیاست خارجی در مشکلات کشور

بسم الله الرحمن الرحیم

با تشدید مشکلات اقتصادی کشور، برخی فعالان سیاسی و به خصوص نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، سیاست خارجی کشورمان را مقصر اصلی مشکلات کشور دانسته و اولین راه حل شان برای تغییر وضع موجود را همان اصلاح سیاست خارجی با محوریت مذاکره و عدم تحریک دشمنان در عدم تکرار عباراتی مانند هلوکاست دانستند. در این مطلب به این ادعا و شعار در قالب چند سوال پاسخ و راه حل خواهم داد:

آیا مواضع ما در قبال اسرائیل تنها در این چند ساله خصمانه شد؟

اگر بخواهیم طرح سوالات در خصوص هلوکاست را اشتباه بدانیم در حقیقت باید بدانیم که نسبت به مواضع امام و رهبری در خصوص اسرائیل نیز دچار همان موضعیم!! یعنی باید بگوییم شهید مطهری و امام خمینی و امام خامنه ای که تاکنون سخت ترین مواضع را در قبال اسرائیل گرفته اند نیز اشتباه کرده اند!! یعنی امام خمینی هم که فرمود اسرائیل باید از نقشه محو شود اشتباه کرده است  و یا امام خامنه ای که گفتند هر گروهی که با اسرائیل مواجهه کند از او حمایت می کنیم نیز مقصر اصلی مشکلات کشورند!!

اشتباه دانستن سیاست خارجی و انقلابی کشور ریشه در چه چیز دارد؟

 پاسخ این است که اشتباه دانستن سوالات در خصوص هلوکاست و یا اعلام مواضع صریح در مورد اسرائیل در واقع دور شدن از مواضع انقلابی و در نقد اهداف آن است نه در نقد احمدی نژاد و یا تحلیل مشکلات موجود، فقط نامزدها رویشان نمی شود به انقلاب و اهدافش گیر بدهند، احمدی نژاد را مقصر می دانند، اشتباه دانستن سیاستهای خارجی در قبال اسرائیل و آمریکا را باید در شعار "نه غزه و نه لبنان جانم فدای ایران" جستجو کرد. البته برخی از اصولگرایان سنتی که قبلا هیچ انتقادی در خصوص سیاست خارجی نداشتند نیز با سیاسی شدن شرایط و انتخاباتی شدن کشور، بی برنامگی خودشان برای اداره ی انقلابی سیاست و اقتصاد کشور، آینده را با انتقاد به سیاست خارجی کشور مخفی می کنند.

آیا بحث هلوکاست و یا محکومیت اسرائیل و یا اتخاذ مواضع صریح در قبال او باعث تشدید مشکلات ما شد یا خیر؟!

در پاسخ باید بگویم آری، اما این تمام پاسخ نیست بلکه باید بگوییم بیش از آن که برای کشور ما زحمت ایجاد کرد برای اسرائیل و متحدانش مشکل ایجاد کرد. جنگ روانی ایران علیه اسرائیل، او را به انفعالی ترین حرکات و شکست های مفتضاحانه وادار کرد. منفوریت اسرائیل در جهان با این سیاست ایران تشدید شد تا حدی که به غیر از سیاسیون، از جامعه ی هنرمندان و ورزشکاران بین المللی نیز کارت زرد دریافت نمود. ما در قبال ضرباتی که به ریشه و پیکره و مشروعیت و حتی مقبولیت اسرائیل وارد کردیم دچار فشارهایی شدیم که برایندشان علی رغم مشکلات موجود به یقین پیروزی ما تلقی می شود.

آیا سیاست فعلی در قبال اسرائیل بهترین و تنها سیاست اصولی به شمار می رود؟!

پاسخ این است که ما به واسطه ی ماهیت انقلاب مان و اسرائیل نیز به واسطه ی ماهیت وجودیش، دچار یک خصومت غیر قابل انکاریم و در این خصومت آنچه که مهم است و اصول سیاست ما را تشکیل می دهد، این است که ضربات سخت تری بزنیم و ضربات دشمن را به خوبی مهار کنیم، و همین سیاست در اسرائیل نیز برای مواجهه با ما تعریف شده است و البته او در این سیاست از غیرانسانی ترین روشها مانند ترور نیز استفاده می کند. حالا اگر کسی بیاید بگوید ما ضربه نزنیم در واقع دو اشتباه بزرگ مرتکب شده است، یکی این که در واقع به اصول انقلاب خیانت کرده است و دیگری این که اسرائیل به صرف این که ما ضربه نزنیم، از عناد و کینه توزی و خصومت دست نخواهد کشید و تا استحاله انقلاب اسلامی ایران و شکاندن محورمقاومت در دنیا، به خصومتهایش در تمام ابعاد ادامه خواهد داد. پس ما در نوع سیاست مان در قبال اسرائیل در چارچوب تعاریف انقلاب اسلامی و سیاستهای رهبران مان گام می نهیم و این چارچوب نیز، تنها می تواند مقابله و مبارزه با اسرائیل باشد و آنان که از عدم مقابله و عدم دشمنی با اسرائیل یا مردم آن سخن می رانند، به یک عقب نشینی غیرقابل انکار از اصول انقلاب دست زده اند که این مسئله از سایر مواضع سیاسیت داخلی و خارجی شان در برابر چارچوبهای انقلاب نیز قابل اتخاذ است.

آنجاهایی که دچار سختی گردیدیم نیز نباید سیاست فعال خارجی را مقصر بدانیم؟!

به صراحت عرض می کنم که پاسخ خیر است. ما اگر در نتیجه ی سیاست های اصولی و انقلابی خارجی مان دچار مشکلاتی در داخل شده ایم باید بجوییم و ببینیم که آیا سیاست داخلی کشور نیز متناسب با سیاست خارجی مان انقلابی بوده است یا خیر ما با اهداف انقلابی و ابزار غیرانقلابی به دنبال حصول نتایج آرمانی بوده ایم!

آیا به همان اندازه که در سیاست خارجی انقلابی بودیم در امور داخلی نیز به همین قوت بودیم؟!

پاسخ این سوال منفیست. ایراد اصلی کار ما همین است که ما موتور فرمول 1 سیاستهای خارجی مان را گذاشتیم بر بدنه و ترمز و چارچوب پیکان سیاست داخلی مان. دولتمردان ما همانطوری که در اتخاذ مواضع شدیدشان در قبال آمریکا و اسرائیل به خوبی عمل می کردند، باید تدابیر داخلی شان را نیز به تناسب آن آرایش می دادند، همان طوری که آقای رییس جمهور در سازمان ملل و سایر مجامع بین المللی مواضع تهاجمی و انقلابی در قبال استکبار و اسرائیل اتخاذ می کردند باید وقتی که به ایران بازمی گشتند نیز اقتصاد کشور را مقاوم ترین و قوی ترین اقتصاد در برابر خصومت ها و تحریمها و فشارها و بیانیه ها شکل می دادند، نه صرفاً با ذکر چند شعار عامیانه مثل بحث "پاره شدن بیانیه دان" و "مه مه لولو بردن"!

مگر می شود کشوری برای استکبار و اسرائیل شاخ و شانه بکشد و درآمدش به فروش نفت به خارج متکی باشد؟! مگر می توان منافع آمریکا را در حیاط خلوتشان در آمریکای جنوبی نشانه رفت و در آنجا خط تولید خودرو راه انداخت ولی در داخل خودروی ملی مان منوط به واردات قطعات و لوازم خارجی باشد؟! مگر می شود بیانه ها را بی تأثیر دانست در حالی که به واردات علوفه و دان مرغ و گوشت و مرغ محتاجیم؟!

مشکل از این است که در صحنه ی شطرنج شما نمی توانید با مهره های نفوذی به خط دشمن بزنید ولی پیاده نظام را با یک آرایش مناسب به حراست از کیان کشورت نچیده باشی! نمی شود اقتصاد مقاومتی، جهاد اقتصادی، حمایت از تولید ملی، ثبات اقتصادی و دورشدن از اقتصاد نفتی را در حد شعار و ادعا نگاه داشت.

چه باید کرد؟

پاسخ چه باید کرد در نام امسال و سالهای گذشته عیان است. امسال سال حماسه اقتصادی و حماسه سیاسی است و باید سیاست ما و اقتصاد ما هر دو با یک قلم حماسی نگاشته شوند. باید همانطوری که در سیاست خارجی فعال و مقاومیم در اقتصاد نیز مقاوم و فعال باشیم. نمی شود سیاست فعال باشد و اقتصاد منفعل. اکنون باید کسانی را دعوت کرد که شیوه ی مدیریت کشور را مبتنی بر اقتصاد مقاومتی برنامه ریزی کرده اند، کسانی که ایراد کار را درست تشخیص داده اند در عین حال که آرامش مردم و کشور را تأمین خواهند کرد، از مواضع انقلابی نیز پایین نیایند، تنها در صورتی ما موفق به پیروزی در شرایط فعلی خواهیم شد که در داخل کشور، نقطه ضعف نداشته باشیم، تنها در این صورت است که در میز مذاکرات نیز با قوت می توانیم موفق باشیم و اگر درداخل گرفتار سوء مدیریت، وابستگی، فن سالاری (تکنوکراسی) و اسراف باشیم، روی میز مذاکره چیزی جز ذلت و تسلیم به دست نخواهیم آورد و به همین دلیل آنها که موفقیت داخلی را در گروی موفقیت خارجی می دانند زین وارونه نهاده اند، شیوه ای که قبلاً در دوره اصلاحات نتایجش را به وضوح دیدیدم. اکنون حلال مشکلات مان نه تنها حفظ و ادامه ی گفتمان انقلاب در سیاست خارجی است بلکه باید مدیریت انقلابی را در داخل کشور نیز به صورت علمی و هدفمند برنامه ریزی کرد، مسئله ای که در برنامه ی عملیاتی جبهه پایداری انشاءالله به قول سرپرست گروه یعنی آقای دکتر داوودی مورد توجه قرار گرفته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۲۶
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۰۶ ب.ظ

سخنان قابل تأمل دکتر ولایتی+تحلیل

بسم الله الرحمن الرحیم

این سخنرانی اخیر آقای ولایت در جمع اعضای ستاد انتخاباتی استانی خود مواردی را اظهار داشته است که پس از تقدیم آنها،‌ مختصراً آنها را تحلیل خواهم کرد:

دیگر زمان سیاه مشق نوشتن سپری شده است و باید کار به کسانی سپرده شود که از تجربه کافی برخوردار هستند. ما سی و چند سال پیش سیاه مشق هایمان را نوشته ایم و دولت آینده باید دولتی مبتنی بر کارهای کارشناسی و متخصص بوده و وزرا صاحب اختیار باشند.

خبرگزاری فارس: می‌توان انرژی هسته‌ای بدون تحریم داشت/ مسکن با 300 بخش اقتصاد مرتبط است

مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل وضعیت روابط خارجی را وضعیتی نامناسب توصیف کرد و اظهار داشت: روابط خارجی ما مشکلات بسیاری دارد اما این مشکلات لاینحل نیست. تجربه بیش از سی سال من در بخش روابط خارجه نشان می دهد سیاست بین الملل کاری سخت و پیچیده است اما حل مشکلات موجود غیر ممکن نیست.

 وی یادآور شد: مذاکره، مذاکره کننده می‌خواهد و مذاکره کننده نیز باید فردی کاردان باشد. مذاکره کننده می‌بایست با زبان بین‌الملل آشنا باشد و به گونه‌ای مذاکره کند که هم طرف مقابل حرفف‌ای او را متوجه شود و هم اینکه او بتواند بر سر میز مذاکره حرف‌های طرف مقابل را درک کند.

ولایتی در عین حال اطمینان داد که مسایل خارجی توسط اشخاص کاردان و با تجربه، قابل حل است و با حل مشکلات بوجود آمده در روابط خارجی می‌توان بسیاری از مشکلات اقتصادی و داخلی را نیز برطرف ساخت.

 این سخنان دکتر ولایتی یقیناً بیش تر از هرچیز، منبعث از تجربه و سن بالای ایشان است و اینچنین برجکِ جوان ترها را نشانه گرفته است، در حالی که رویه قرآن و سنت، همچنین خط امام خمینی (ره) و امام خامنه ای نیز این بوده است که کار را به جوانان لایق باید سپرد و یک جوان لایق از یک مسن لایق شایستگی بیشتری برای سپردن کارهای اجرایی دارد  و اگر چنین نبود که هیچگاه نوبت به امثال ولایتی ها و قالیباف ها و رضایی ها در سی و اندی سال پیش نمی رسید تا سیاه مشق هایشان را بنویسند و به همان سیاه مشق ها افتخار کنند!!! و خوب است به قول خودشان به سایرین نیز اجازه دهند حضور یابند و خودشان در همان کسوت ارزشمند مشاوره همچنان حاضر باشند و این که چه کسی گفته است که مثلاً‌ جوان ترهایی مانند لنکرانی بدتر از ایشان قرار است مشق بنویسند؟!! و یا این که چه کسی گفته است که سابقه ی وزارت خارجه از وزارت بهداشت مفیدتر و مرتبط تر با ریاست جمهوریست؟!!

اگر چه در مطلب قبلی که در حاشیه سخنان پیشین ایشان نوشته بودم، خط اصالت دادن به مذاکره را مورد انتقاد قرار داده بودم، اما گویا این خط اکنون با انتقاد به گروه مذاکره کنندگان فعلی شدیدتر دنبال می شود،‌ در حالی که در این چند ساله به خصوص همین اواخر،‌ رهبر معظم انقلاب رضایتشان را بارها از مذاکره کنندگان خارجی و هسته ای اعلام کرده بودند و این انتقادات آقای ولایتی در حدی که تغییر مذاکره کنندگان را دنبال کند و یا ضعف آنها را موجب مسائل و مشکلات کشور معرفی کند یقیناً‌ با نظر رهبر معظم انقلاب در تضاد است به نوعی که حتی این نظر که کلید حل مشکلات ما در گام اول مذاکره است نیز براساس نظرات صریح مقام معظم رهبری اشتباه است،‌ متأسفانه شعارهای آقای ولایتی در خصوص مذاکره و اصالت دادن به آن، ما را نسبت به شخصیت انقلابی قدیمی ایشان و خط سیر ایشان با تردید مواجه کرده است.

بحث دیگر این که اگر ایشان نقش ضعف در مذاکرات خارجی و سیاست های بین المللی را در مشکلات داخلی کشور اینقدر برجسته می دانند، با فرض این که خط اصلی سیاست های خارجی توسط رهبری تعیین می شود و این که خودشان به عنوان مشاور ارشد رهبری در این خصوص سالهاست که اشتغال دارند،‌ سوالات مهمی پیش می آید مثل این که، آیا سهمی برای اشتباهات مورد ادعای خویش در بحث سیاست خارجی قائل نیستند؟!! آیا نقش مشاور ارشد امور بین المللی رهبری جایگاهی نبوده که ایشان بتواند نظراتشان را به رهبری منتقل و ایشان را به اجرای آنها توجیه کنند؟!!! و این که آیا قرار است اینبار خودشان رأساً‌ همان سیاست های مورد نظر خودشان را که رهبری آنها را جاری ننموده است، اجرا کنند؟!!!

نظر صریح رهبر در خصوص بحث مذاکره این است که مذاکرات یک بهانه برای تسلیم ایران و فشار بیشتر است و تنها راه موفقیت نیز این است که ما در داخل بتوانیم مشکلات مان را با بکارگیری اقتصاد مقاومتی و همدلی حل کنیم و تنها در این صورت است که بحث مذاکرات نیز به نفع ایران تمام می شود و این رویکرد که ما با مذاکرات می توانیم مشکلات داخلی مان را نیز حل کنیم ما را تا سرحد تسلیم، انفعال و عقب نشینی از تمام اصول انقلاب پیش خواهد برد، یادم به کلام اخیر رهبر افتاد که ایشان خودشان را یک انقلابی می دانند نه سیاستمدار و گویا خط آقای ولایتی در تضاد با شیوه رهبریست!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۰۶
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

با توجه به مشکلاتی که به لحاظ اقتصادی کشور ما را درگیر کرده است و تأکیداتی که مقام معظم رهبری در این خصوص به مسئولان کشور داشته اند، همچنین شعارهای در تناقض با این توصیه ها که برخی نامزدهای انتخاباتی اعلام می کنند،‌ برآن شدم تا دوباره بر اهمیت بحث اقتصاد مقاومتی در پیشبرد اهداف انقلاب و گذر از مشکلات تأکید نمایم.

همگی می دانیم که دشمنان انقلاب اسلامی ایران،‌ هر ابزاری را برای جلوگیری از رشد و نشر فرهنگ انقلابی ما به کار گرفته و می گیرد و بر همین اساس، منطقیست که در مقابله با هریک از این ابزارها به یک سپردفاعی مجهز شویم و با توجه به این که هم اکنون عمده ترین ابزار مخاصمه ی دشمنان با انقلاب بحث تحریم و فشارهای اقتصادی است به اینجا می رسیم که باید از سپر مناسب برای خنثی کردن این ابزار استفاده کنیم؛ سپری که اگر به خوبی ساخته و استفاده شود نه تنها ضربه ی خصم را مهار می کند، بلکه سلاح او را نیز درهم می شکند. 

اگر بخواهم به صورت مختصر تعریفی از اقتصاد مقاومتی داشته باشم باید بگویم که در این اقتصاد ما باید طوری تمام فعالیتهای اقتصادی مان را سامان دهیم که به بیشترین فشار از بیرون،‌ کمترین تأثیر را در درون داشته باشیم و این یعنی که ما باید به سمت خودکفایی در نیازها، تولید ملی،‌ جداشدن از اقتصاد نفتی با کسب درآمد از داخل (نه مبتنی بر درآمد خارجی) و کاهش تأثیر فشارها بر مردم و تولید حرکت کنیم. نامزدهای انتخاباتی باید بدانند که اگر به دنبال پیروزی در صحنه ی مذاکرات هستند، ابتدا باید اقتصاد مقاومتی را در کشور اجرا کنند، نه این که با تغییر مذاکره کننده و یا تعویض زمان و مکان مذاکرات و یا حتی لحن مذاکره و حتی امتیاز دادن و یا هرچیز دیگری به دنبال موفقیت در مذاکرات باشند، نامزدها توجه داشته باشند که همانطوری که رهبر معظم انقلاب نیز اشاره کردند بحث انرژی هسته ای و یا مذاکرات هسته ای همگی بهانه ای برای تحریم هستند و به زعم حقیر تا وقتی که اهرم تحریم کارساز باشد،‌ حتی با عقب نشینی هسته ای نیز، دشمن برای تحریمها بهانه های جدید خواهد تراشید.

اگر کشور ما در برابر تحریم و فشار طوری اقتصاد مقاومتی را اجرا کرد که نیازی به پیروزی در مذاکره نداشتیم آنگاه است که دشمن صحنه ی مذاکرات را به نفع ما رقم خواهد زد و تنها و تنها و تنها در این حالت می توانیم بدون این که از اصول انقلاب کنار بیاییم مذاکرات را با پیروزی به سرانجام برساینم،‌ اصلاً‌ بهتر بگویم آنچه که در حال حاضر اصالت دارد پیروزی در مذاکرات و یا انجام هر طرح و برنامه ی دیگر نیست بلکه تنها در گروی اجرای صحیح اقتصاد مقاومتی است.

در چند ساله ی اخیر این مسئله را تجربه کرده ایم که در هر زمینه ای که نقطه ی قوت داشته ایم دشمن حتی به سمت تحریم هم نرفته و یا اگر هم رفته دست خالی برگشته و حتی خودش زیان کرده است،‌ به عنوان مثال تا وقتی که بتوانیم خودرو تولید کنیم محدودیت و تحریم خودرو کارساز نیست و یا وقتی هم که تحریم رخ می دهد، این شرکت های آنها هستند که زیان اصلی را می دهند و یا تا وقتی که بتوانیم بنزین تولید کنیم و یا مصرفش را مدیریت کنیم نیز از تحریم بنزین خبری نخواهد بود،‌ همچنین چون می توانیم لوازم خانگی را تولید کنیم از تحریم آنها هم خبری نیست و اگر هم باشد تازه باعث زیان آنها و تقویت تولیدکنندگان ما می شود، حال اگر اقتصاد مقاومتی همانند مثال هایی که ذکر شد در تمام شئون اقتصادی جاری شود، یقیناً‌ ابزار تحریم برای همیشه خنثی خواهد شد.

اینک با پذیرش مهمترین مشکل کشور و شناخت تنها راه حل آن، از نامزدهای انتخاباتی انتظار می رود شعارهایی در راستای عملیاتی کردن آن داشته باشند، ولی شاهدیم که برخی نامزدها،‌ دقیقاً‌ به شعارهایی قائلند که نه تنها در راستای اجرای اقتصاد مقاومتی نیست بلکه در تضاد مشخص با آن است. اداره ی کشور به صورت ایالتی و غیرمتمرکز و یا حل مشکلات کشور با تکیه بر مذاکرات و یا دست کشیدن از انرژی هسته ای، مواردی نیستند که حلال مشکلات کشور باشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۵۶
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۰۶ ق.ظ

شعار دکتر رضایی ناقض اقتصاد مقاومتی

بسم الله الرحمن الرحیم


رضایی: هر استان را یک ایالت می کنم 


اگر چه این شعار آقای محسن رضایی در راستای همان طرح 4 سال پیش ایشان در راستای اداره فدرالی کشور است، ولی نه این شعار در آن موقع صحیح بود و نه شرایط اکنون کشور با آن موقع یکی است. نظر مقام معظم رهبری و نیاز اکنون کشور ما به رعایت الزامات اقتصاد مقاومتی، مهمترین اصل پیش برنده کشور تلقی می شود و هر برنامه و طرحی که با آن در تضاد باشد نباید در دستور کار نامزدهای ریاست جمهوری قرار گیرد.


اقتصاد مقاومتی محقق نمی شود جز با یک تمرکز فرماندهی اقتصادی که تمام استان های کشور را به سمت تأمین نیازهای کل کشور هدایت کند و اگر قرار باشد برای هر استانی صرفاً‌ منافع و درآمد خودش مهم باشد و هر استانی خودش تصمیم بگیرد که چه چیزی را تولید کند و کجا بفروشد یا چگونه مصرف کند یقیناً‌ ضعف ما در بحث اقتصاد مقاومتی و عبور از تحریم ها چندبرابر خواهد شد.


.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۹:۰۶
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۱۰ ق.ظ

شعارهای غلط دکتر ولایتی

بسم الله الرحمن الرحیم

امشب خبری در خبرگزاری فارس کار شده است که مربوط به سخنرانی آقای دکتر ولایتی است. اظهارات جدید ایشان در خصوص انرژی هسته ای و بحث تحریم به شدت جای سوال دارد که عیناً از همان خبرگزاری نقل و بر اساس نظرات مقام معظم رهبری تحلیل می گردد:....

ولایتی گفت: برنامه هسته‌ای قابل حل است، بدون اینکه فناوری هسته‌ای را از دست بدهیم.

وی افزود: در مورد تحریم‌های اعمال شده می‌شد کاری انجام داد که انرژی هسته‌ای صلح‌امیز را داشته باشیم و تحریم نشویم.

کاندیدای ریاست جمهوری با اشاره به اینکه برخی افراد تحریم‌ها را کاغذ پاره‌ای بیش عنوان نمی‌کنند، گفت: هنر این است که بهترین تصمیم را بگیریم که هم فناوری هسته‌ای را از دست ندهیم و هم تحریم نشویم.

ولایتی ادامه داد: تکنولوژی هسته‌ای یکی از امتیازات بزرگ ایران نباید برخی صورت مساله ها را پاک کنند.

وی گفت: باید تحریم‌ها را برداشت و با تدبیر کشور را اداره کرد.

گویا این سخنان آقای ولایتی بدون ارائه ی دقیق برنامه ایشان برای متوقف کردن تحریم در کنار حفظ انرژی هسته ای بیان شده است و حال این که سیاست های هسته ای ایران در مذاکرات و مناسبات مهم بین المللی تبابع نظرات رهبر معظم انقلاب است نه رییس جمهور و این که خود آقای ولایتی عزیز در این چندین ساله مشاور ارشد رهبری بوده اند و یقیناً هرچه می دانسته اند در این خصوص به رهبری منتقل کرده اند و بعید می دانم که ایشان در مقابل رهبری کم فروشی کرده باشند اما این سخنان که بدون جزئیان رسانه ای شده است این فکر را در ذهنم متبادر می سازد که گویا آقای ولایتی یک راه جدید کشف کرده اند!!! ایشان در ادامه ی سخنانشان می گویند که تکنولوژی هسته ای نباید صورت مسئله ها را پاک کند و این یعنی که ایشان اعتقاد دارند که مشکلات تحریم، به انرژی هسته ای ربط دارد و در ادامه نیز می گویند که باید تحریم را برداشت و کشور را با تدبیر اداره کرد که این هم نشان می دهد که ایشان اداره ی مدبرانه کشور را تنها در سایه برداشتن تحریم ها می داند و ایشان مشکلات کشور را نتیجه ی تحریم می داند نه سوءمدیریت!!! و این که پایان دادن به تحریم شرط لازم برای مدیریت مدبرانه کشوراست!!!

این سخنان در حالی بیان می شود که رهبر معظم انقلاب بهترین راه حل برای مدیریت صحیح کشور در شرایط فعلی را پایبندی به مقاومت و اقتصاد مقاومتی می داند و نظر ایشان این است که مدیریت مدبرانه ی کشور است که تحریم ها را به شکست وامی دارد نه مذاکرات!!!، در ادامه نظر شما را به این جملات مقام معظم رهبری که با ذکر منبع تقدیم شده است، جلب می نمایم که یقیناً می تواند بهترین پاسخ به این اظهارات آقای ولایتی و بهترین شاخص برای میزان انطباق نظرات، شعارها و برنامه های دکتر ولایتی با نظرات رهبری باشد:

دیدار نخبگان، برگزیدگان و مسئولان خراسان شمالی با رهبر انقلاب:

...آنها در یک خدعه و تقلب تبلیغاتی، مدام می‌گویند علت فشارها به ایران وادار کردن جمهوری اسلامی به بازگشت به پای میز مذاکره است، اما ما میز مذاکره درباره‌ی مسائل گوناگون از جمله هسته‌ای را چه زمانی ترک کرده بودیم که حالا برگردیم؟
 هدف واقعی کسانی که این فرمول تبلیغات سیاسی را دنبال می‌کنند، تسلیم شدن ملت ایران در پای میز مذاکرات است و ما به آنها می‌گوییم: شما کوچک‌تر از آن هستید که ملت مبارز، بصیر و آگاه ایران را در مقابل خواسته‌های خود به زانو درآورید....
...این حرکت هم فقط حرکت هسته‌اى نیست. خب، امروز بهانه‌ى آنها بهانه‌ى هسته‌اى است؛ تحریم میکنند، به بهانه‌ى هسته‌اى. مگر چند سال مسئله‌ى هسته‌اى در کشور ما مطرح است؟ سى سال است که تحریمها وجود دارد. آن وقتى که مسئله‌ى هسته‌اى نبود، چرا تحریم میکردند؟ مسئله، مسئله‌ى مقابله و معارضه‌ى با ملتى است که خواسته است مستقل باشد، خواسته زیر بار ظلم نرود، خواسته ظالم را افشاء کند و در مقابل ظلمِ ظالم بایستد و این پیام را به همه‌ى دنیا بدهد؛ داده‌ایم، ان‌شاءاللَّه بیشتر هم خواهیم داد. تحریم و فشار سیاسى و اینها هم اثرى نخواهد کرد. وقتى که یک ملت تصمیم میگیرد بایستد، وقتى که به حمایت الهى و به قدرت درونى خود و استعداد درونى خود باور داشت و باور کرد، چیزى نمیتواند جلوى او را بگیرد....

بیانات در دیدار فعالان بخش‌هاى اقتصادى‌ کشور:

...تحریمها گرچه بهانه‌اش مسئله‌ى انرژى هسته‌اى است، اما دروغ میگویند؛ عامل طرح مسئله‌ى تحریمها، انرژى هسته‌اى نیست. شاید یادتان هست، تحریمهاى عمده‌اى که سرآغاز تحریمهاى این کشور بود، آن وقتى بود که اصلاً نامى از مسئله‌ى هسته‌اى در این کشور نبود؛...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۱:۱۰
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۵۴ ق.ظ

11 دلیل اصلی گرانی + راه حل های پیشنهادی

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر چه در رسانه های مختلف عوامل مختلفی را برای تورم و گرانی های موجود ذکر می کنند، ولی بسیاری از این ارزیابی ها غیرجامع، یکسویه و بدون راه حل انجام می شوند، که بر آن شدم تا مختصراً به عوامل اصلی دخیل در گرانی ها و ارائه پیشنهادهای کاربردی در خصوص هرکدام بپردازم، پیشنهادهایی که امیدوارم رییس جمهور جدید برای تحقق آنها برنامه داشته باشد:

1-      عدم هدایت و مدیریت نقدینگی: یکی از عوامل مهم تورم در بخش های مختلف، دورشدن بانک از کارکرد اصلیش در مدیریت و هدایت نقدینگی است. اصلی ترین کارکرد بانک این است که نقدینگی مازاد را جمع آوری و به دست بخش های مفید تولید و تأمین نیازهای مردم برساند ولی عملاً مدیریت دستوری و غیرعلمی بانکها موجب شده است نه کسی حاضر به سپرده گذاری در بانک باشد و نه بانک ها پول چندانی برای تأمین نیازهای واقعی و مفید داشته باشند و عملاً نقدینگی به سمت دلالی ها و بخش های غیرتولیدی و مضر حرکت و موجب گرانی و تورم گردیده است.

پیشنهاد: مدیریت علمی و البته اسلامی بانکها می تواند کارکرد اصلی بانک را به او برگرداند، در صورتی که مثل تمام دنیا نرخ سودبانکی تابعی از نرخ تورم تعریف گردد و این کار در مقاطع کوتاه مدت مانند 2 ماهه انجام گردد عملاً نقدینگی مازاد به بانک ها رفته و در همین فواصل دوماهه، نرخ سود بانکی به تبع نرخ تورم کاهش می یابد، بانکها نیز امکان توزیع آنها را برای تسهیلات سرمایه در گردش و توسعه صنایع و موارد ضروری مردم مانند مسکن و ازدواج را دوباره پیدا می کنند و از حمله نقدینگی به بخش های واسطه گری جلوگیری می گردد.

2-      افزایش نقدینگی: اگر رشد نقدینگی به همراه رشد اقتصادی باشد مشکلی وجود ندارد ولی وقتی که بدون رشد اقتصادی نقدینگی افزایش می یابد عملاً نقدینگی موجود بین همان سرمایه و کالاهای موجود تقسیم و موجب گرانی می شود. عواملی که موجب افزایش نقدینگی گردیده اند عبارتند از: افزایش درآمد نفتی و سرازیر کردن آنها به بازار، هدفمندی یارانه ها به نحوی که افزایش هزینه های انرژی به مراتب کمتر از مبلغ یارانه نقدی بود و عدم سودآوری بخش های تولیدی که موجب خروج نقدینگی از این بخش ها به بخش های واسطه گری گردید.

پیشنهاد: باید با تزریق های نابجای نقدینگی به اقتصاد به خصوص در تنظیم بودجه مخالفت گردد و دیگر نباید دست دولت را در تنظیم بودجه های انبساطی بازگذاشت.

3-      افزایش قیمت ارز: جمع دو عامل قبل، یعنی نقدینگی مازاد افزایش یافته و عدم هدایت آنها به تولید موجب گردید تا نقدینگی به سمت های دلالی برود و با توجه به رکودنسبی در بازارهای مسکن و خودرو، این نقدینگی به سمت بازار سکه و ارز گردید.  افزایش قیمت در بخشهای دیگر تنها موجب افزایش قیمت همان بخش می گردید اما افزایش قیمت ارز موجب گرانی کلیه ی اجناس وارداتی و رقبای داخلی آنها و کالاهای با قابلیت صادرات گردید و این یعنی یک تورم گسترده و دومینویی و لجام گسیخته که درادامه موجب تورم همان بخشهای راکد مانند مسکن و خودرو نیز گردید.

پیشنهاد: همانطوری که در تعریف این عامل آمده است، کنترل قیمت ارز با کنترل 2 عامل نقدینگی و هدایت آن به بخشهای غیرمخرب و مفید میسر است.

4-      تزریق ارز: دولت ها برای تأمین هزینه های ریالی خود و ایجاد تعادل در بازار ارز،همواره ارز تزریق می کردند و به جای آن ریال می ستاندند. تزریق ارز به بازار موجب می گردید تا دولت به صورت مصنوعی ارزش پول ملی را حفظ نماید و این ارزش مصنوعی یک پتانسیل بهم ریختن بازار در خود مخفی می کرد.

پیشنهاد: دولتها باید با رشد واقعی اقتصاد از طریق حمایت از تولید، موجب افزایش درآمد ملی و در نتیجه افزایش ارزش پول ملی گردند تا نیازی به تزریق ارز برای حفظ مصنوعی ارزش پول ملی نداشته باشند.

5-      تحریم فروش نفت: تحریم فروش نفت باعث شد تا درآمد ارزی دولت در بخش نفت و گاز تا 50 درصد کاهش یافت و عملاً دولت با کاهش ارز برای تزریق به بازار و حفظ مصنوعی ارزش پول ملی مواجه شد و عملاً دولت نتوانست مثل همیشه ارزش واقعی پول ملی را در پس تزریق ارز مخفی نگه دارد و با کاهش ارزش پول ملی، گرانی و تورم در کشور در پی تحریم فروش نفت و گاز، افزایش یافت.

پیشنهاد: عدم وابستگی به درآمد نفتی به راحتی کشور را در برابر تحریم های نفتی واکسینه می کند و درآمد جایگزین نیز مانند تمام کشورهای دیگر می تواند مالیات باشد. تنظیم راهکارهای دقیق برای ثبت تمام معاملات و جابجایی ها و درآمده می تواند دولت را در اخذ مالیات از اقشار مختلف یاری بخشد نه این که مثل اکنون بیشتر مالیات کشور از سوی حقوق بگیران از طبقات کارمند و کارگر پرداخت گردد و طبقات دیگر عملاً یا مالیات پرداخت نمی کنند و یا به مراتب مالیات کمتری به نسبت درآمد خود می دهند.

6-      تحریم بانک ها و واردات کالاها: تحریم بانک ها و واردات کالا موجب گردید که عملاً هم وارد کردن کالا با سختی زیادی مواجه شود و هم انتقال پول و این دو در کنار هم موجب کاهش و قطع عرضه در برخی از بخشها مانند قطعات خودرو و علوفه و دان و... گردید که به تبع آن صنایع خودروسازی و مرغداری ها در تولید مرغ و خودرو با مشکل مواجه شدند و همین مسئله موجب 3 برابر شدن قیمت مرغ در مقطعی و 2 برابر شدن قیمت خودرو گردید.

پیشنهاد: همانطوری که با شکایت به پیگیری های حقوقی بانک ملت، این بانک از فهرست تحریم شدگان حذف و مستحق دریافت خسارت گردید، سایر بانکها نیز می توانند با پیگیری های حقوقی تحریمهای غیرقانونی را محکوم نمایند و این که سایر روشهای انتقال پول باید ابداع و یا کشف شوند و در کنار آنها باید به اقتضای اصول اولیه اقتصاد مقاومتی نیاز ما به واردات حذف گردد، به راستی کشوری با این همه منابع چرا باید برای تأمین علوفه و یا مواد غذایی یا سایر مایحتاج ضروری خود محتاج بیگانگان باشد؟!!

7-      رانت های واردات: بخشی از گرانی های ما مربوط به مسئله رانت های واردات است. وقتی یک یا چند نفر واردات انحصاری چیزی را برعهده می گیرند عملاً دولت ریش و قیچی ملت را به دست ایشان داده است ولی اگر مراجع وارداتی متعدد و غیرانحصاری باشند عملاً فضای رقابتی بین ایشان نمیگذارد که هیچ یک از انحصار خود برای گران کردن استفاده کنند. پارسال در بحث گران شدن دان مرغ عملاً همین اتفاق رخ داد چرا که دولت واردات این کالای استراتژیک را به 4 یا 6 واردکننده منحصر کرده بود.

      پیشنهاد: دولت باید از هرگونه سپردن انحصار واردات خودداری نماید و باید بازارها و منابع خرید خود را به سطحی افزایش دهد که همواره از دسترسی به نیازهایش از طریق مجاری معتبر اطمینان داشته باشد.

8-      قوانین اشتباه: در مدتی که گرانی ها را تجربه می کردیم بعضاً به راه حلهایی می رسیدیم که اجرای آنها با قوانین جاری کشور منافات داشت، مثلاً در حالی که تولید کنندگان لبنیات به خاطر صرفه ی صادرات محصولات خود را یا به بازار داخلی نمی دادند و یا با افزایش های قیمت مکرر آن را گران می کردند، تنها راه کنترل و محدودیت صادرات بود ولی قانون دست دولت را در استفاده از این ابزار می بست.

پیشنهاد: قوانینی که در کنترل تورم و گرانی نقش مانع را ایفا می کنند  و یا با اقتصاد مقاومتی در تضادند و یا امکان و سرعت انعطاف پذیری را از مدیریتِ دولت می گیرند باید شناسایی و با همکاری مجلس و دولت اصلاح گردد.

9-      نظارت: بحث نظارت در تنظیم بازار عملاً بعد از عوامل اصلی قرار می گیرد ولی دولت ها آن را در  صدر اقدامات خود قرار می دهند و معمولاً هم در خصوص آن دچار افراط، تفریط، اشتباه و کارمقطعی می شوند. به عنوان مثال، در مواردی که جنسی از مبادی تولید یا واردات گران می شود، با نظارت به دنبال ارزان کردن آن از مبادی توزیع می گردند و با تشدید نظارت در محل توزیع، تنها موجب ایجاد بازار سیاه و تشدید گرانی ها می شوند و یا در جایی که تجار، محتکران و یا وارد و صادرکنندگان، منافع شخصی خود را آنهم از راه های غیرقانونی و نامشروع دنبال می کنند، آنقدر کند و سهل گیرانه عمل می شود که عملاً هیچ بازدارندگی ایجاد نمی گردد.

پیشنهاد: ایجاد تعادل در بحث نظارت و امکان نظارت دقیق با داشتن بانکهای اطلاعاتی مشرف بر تمام معاملات، تشخیص صحیح محل اعمال نظارت، می تواند بازار را از سوءاستفاده ی سودجویان و یا سوءقصد کینه توزان حفظ نماید و تعامل سازنده دولت و قوه قضاییه می تواند ضمانت اجرایی مناسب را برای نظارت موثر و صحیح ایجاد نماید.

10-   بی اعتمادی به دولت: در بیشتر کشورهای دنیا وقتی چیزی گران می شود مردم از خرید آن خودداری می کنند تا با کاهش تقاضا قیمتش کاهش یابد اما در کشورما برعکس این مسئله رایج است که بعضاً آن را به اشتباه از ضعف فرهنگی مردم تلقی می کنند و حال این که این مسئله به بی اعتمادی به دولت مربوط است. وقتی که قیمت چیزی افزایش می یابد، اگر مردم به دولت و مدیریت و تسلط وی اعتماد داشته باشند می دانند که با فرصت کمی که به او می دهند، بازار متعادل خواهد شد اما تجربه ما نشان داده است که دولت های ما معمولاً مدت زیادی طول می کشد تا بتوانند تعادل را به بازار برگردانند و این که معمولاً بازگشت دیرهنگام تعادل نیز چندان موجب کاهش قیمت ها نمی شود، پس مردم به منظورتعمین نیاز خانواده با قیمت کمتر نسبت به آینده، به بازار هجوم می برند و تا مرز احتکار خانگی پیش می روند.

پیشنهاد: در صورتی که دولت با گفتار و رفتار خود به مردم این اعتماد را بدهد که می تواند در زمان کوتاه و با کمترین خسارت تعادل را به بازار برگرداند، مردم نیز کمتر به یک کالا یورش می برند و البته در این صورت است که می توان با کار فرهنگی، مردم را نیز در تغییر رفتار یاری نمود و گرنه توقع این که مردم تا مدتها نیازهای خانواده را برای کمک به دولت تعطیل کنند و در انتها نیز متضرر شوند توقع صحیح و عملی نیست.

11-   تشنجهای سیاسی: به کرات دیدیم که با هر اختلاف علنی و حاشیه ی سیاسی، بازار دچار بهم ریختگی گردید و از یک سو با هر نشست تفاهم آمیز بین سران قوا، بازار به سمت آرامش و کاهش قیمتها پیش می رفت.

پیشنهاد: در صورتی که مسئولان مشکلات و اختلافات شان را با آرامش و از مجاری قانونی و یا از طریق شورای حل اختلاف منتخب رهبری رفع نمایند، عملاً اختلافات به کف بازار تنش وارد نکرده و موجب تشدید سایر عوامل گرانی نمی شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۹:۵۴
سیاوش آقاجانی