انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۵۷ مطلب با موضوع «سیاست خارجی» ثبت شده است

جمعه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۴:۵۰ ب.ظ

نقد کوتاهی بر مذاکرات هسته ای دکتر جلیلی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اگر چه حقیر نیز سیاست خارجی انقلابی، مستحکم، کارشناسانه و فعال را شایسته انقلاب اسلامی می دانم و از سستی، تسلیم و انفعال در سیاست خارجی بی زارم، لیکن همچنان که به سیاست خارجی و بعضاً حواشی داخلی آن، در دولت یازدهم انتقاداتی داشته ام، ضمن تأیید روند کلی مذاکرات انقلابی دکتر جلیلی (مسئول قبلی گروه مذاکره کننده ایران در مذاکرات هسته ای)، لازم می دانم انتقادی نیز به روش ایشان داشته باشم:

یادم هست که جناب دکتر جلیلی در بحث های خود بخش زیادی از توانش را صرف انتخاب و معرفی زمان و مکان جلسات می کرد تا از این دوعامل به نفع خود در جلسه استفاده کند و به بهانه ی آنها اقدام به تحقیر طرف مقابل کند، ایشان تاریخ برخی از جلسات هسته ای را در ایام الله انقلاب (مثل سوم خرداد) قرار داد و به بهانه ی آن مناسبت، در جلسات مذاکره ده ها دقیقه از تاریخ، سوابق، مواضع و اصول انقلابی ما برای گروه مذاکره کننده سخن گفت و همین مسئله در مورد مکان جلسات نیز به نوع دیگری صورت گرفت، یعنی جناب جلیلی اصرار داشتند تا جلسات مذاکره با گروه 5+1 در کشورهای همسایه و مکان هایی (مثل عراق) برگزار شود که پایگاه ایران در آن کشورها قوی تر از غرب و آمریکا باشد که این دو مسئله خیلی زود با حساسیت طرف مقابل مواجه شد و از آن پس، طرف غربی برای هر تاریخ و مکانی که ایران انتخاب می کرد، با وسواس و حساسیت خاصی همه چیز را مورد بررسی قرار می دادند تا هیچ واقعه و حادثه تاریخی در آن رخ نداده باشد و همین مسئله باعث می شد تا هیأت های مذاکره کننده ی ما و غرب، در سال های آخر، بیش از مذاکره بر مسائل هسته ای و تحریم ها، برای تعیین زمان و مکان جلسات باهم مذاکره و دیدار و کلنجار داشته باشند.

البته همان طوری که عرض کردم سیاست خارجی دکتر جلیلی را به لحاظ استحکام، استدلال و استفاده از قدرت و توان شهدای هسته ای می پسندیدم، چرا که ایشان با نمایشی که از قدرت و صلابت ایران و ایرانی به نمایش می گذاشت، باعث شد تا طرف مقابل نتواند حلوای نقد ما را در ازای سرکه ی نسیه اش مورد معامله قرار دهد و به یقین اگر همان خط سیر مذاکراتِ بدون پیش شرط، که پس از سه سال مقاومت (بر سر بدون پیش شرط بودن) آغاز شد و به سرعت به نقطه ی تبادل سوخت هسته ای در کشور ثالث رسید، به مقطع تعطیلی 14 ماهه مذاکرات به مناسبت کمک غربی ها به فتنه 88 برخورد نمی کرد، اینک هم پرونده هسته ای ایران به مراتب  وضعیت بهتری داشت و هم گفتمان مقاومت، گفتمان غالب مردم و مسئولان دولتی بود؛ لیکن مقصران و قاصران در بحث فتنه 88 نه تنها هرگز به خاطر این خیانت تاریخی شان پوزش نخواستند، بلکه عدم موفقیت در مذاکرات هسته ای را به ادبیات مقاومت و شخصیت انقلابی مذاکره کنندگان ربط دادند تا ادبیات مقاومت و انقلابی گری در اذهان مردم رنگ ببازد و به جای آن ادبیات مذاکره بنشیند که البته یقیناً همیشه ماه پشت ابر نخواهد ماند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۵۰
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۴:۴۵ ب.ظ

افزایش برآوردهای اشتباه دولت و لزوم چاره اندیشی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در مطلب اخیرم با عنوان "تحلیلی بر بحث انصراف از یارانه ها" مشکلات عدیده ی دولت در تأمین یارانه ی نقدی خانوارها را برشمردم و انصراف از دریافت آن را در راستای حفظ منافع ملی دانستم و در کنار آن عرض کردم که توقع انصراف داشتن از خانواده هایی که در تأمین نیازهای ضروری شان دچار مشکلند، توقعی کاملاً نابجا است. در آن مطلب نقدی نسبت به عملکرد دولت در این خصوص ارائه نکردم تا تأثیرسوئی روی بحث انصراف ها نداشته باشم ولی با توجه به این که مهلت 12 روزه ی ثبت نام به پایان رسیده است و ثبت نامه 73 میلیون نفری مردم و با توجه به این که برآوردهای اشتباه دولت صرفاً به بحث انصراف از یارانه ها معطوف نبوده است و این چندمین بار است که دولت اقرار می کند و یا لااقل اثبات می کند که اشراف خوبی بر وضعیت کشور ندارد، ضمن طرح بحث انصراف از یارانه ها، به چند مورد دیگر از اشتباهات محاسباتی دولت اشاره خواهم کرد:

برآورد اشتباه از عمق محبوبیت دولت: شاید دولت به پشتوانه ی رأی نزدیک به 51 درصدی خود گمان می کرد که لااقل بخش زیادی از حامیانش از دریافت یارانه انصراف خواهند داد، ولی این برآورد اشتباه از آب درآمد چرا که مردم از سویی می بینند حاصل مقاومت خودشان و دست آورد دانشمندان هسته ای شان روی میز مذاکره با دشمنان زورگو قرار گرفته و حتی بخشی از آن نیز هرچند موقتاً معامله گردیده است و از سوی دیگر می بینند که دولت حتی از پرداخت یارانه نقدی مردم نیز عاجز است و در نهایت می بینند که دولت به جای این که مشکل مردم را حل کند از مردم می خواهد که باری بر دوش خودشان بگذارند تا دولت سبکبارتر گردد، شاید اگر دولتی روی کار می آمد که شعارش مقاومت در برابر تحریم های اقتصادی بود، دعوتش به انصراف می توانست با استقبال بیشتری مواجه شود، اما وقتی دولتی که شعار انتخاباتی اش مذاکره و مدعی داشتن کلید حل تمام مشکلات بوده است، از مردم می خواهد که از یارانه انصراف دهید، شرایط طور دیگری رقم می خورد؛ مردم توجه دارند که اساس شعارهای این دولت بهبود مسائل اقتصادی با کوتاه آمدن از برخی مواضع سیاسی و هسته ای بوده است و اگر قرار باشد هم از مواضع سیاسی و هسته ای کوتاه بیاید و هم اوضاع مردم بهتر نشود و هم توقع انصراف مردم از یارانه ها را داشته باشد، عملاً دچار تناقض گردیده است، تناقضی که از دید منتقدان و  حامیان دولت نیز پنهان نمانده و مبنای تصمیم گیری ایشان در ثبت نام پرشور و گسترده برای دریافت یارانه گردیده است.

عدم شناخت مناسب از شرایط مردم: آنانی که در بین مردم زندگی می کنند متوجه می شوند که عملاً مردم و به خصوص طبقات ضعیف و متوسط به لحاظ مشکلاتی که دارند، تورمی که درک می کنند و درآمدی که سالهاست به همان تناسب افزایش نمی یابد، امکان صرفه نظر از یارانه را ندارند و انصراف از یارانه برای این طبقات به معنی بروز مشکلات معیشتی بعضاً جدی تلقی می گردد و از سوی دیگر این توقع از افراد مرفه و بالاتر از متوسط نیز منطقی نبود، چرا که بسیاری از افراد در این طبقات اگر صادق بودند و قصد کمک به کشور را داشتند اینقدر راحت در فرمهای خوداظهاری مالیاتی، درآمدهای واقعی شان را کتمان نمی کردند و در جهت کاهش و حذف همان مالیات محدودی که برای شان تعیین می شد اینقدر به دروغ و کلک متوسل نمی شدند و یا با پاگذاشتن بر منافع ملی در مسائلی مانند ارز سرمایه گذاری نمی کردند و به همین لحاظ وقتی که سطوح متوسط و فقیر توان انصراف از یارانه را ندارند و طبقات مرفه نیز انگیزه و عزمی برای این کار ندارند، به راحتی می توان فهمید که عملاً انصرافی از یارانه ها میسر نخواهد شد.

عدم شناخت صحیح از حساسیت های مردم: توقع لبیک مردم به دولتی که با شعارها و رفتارهای رفاه طلبانه و تجمل گرایانه در قید و بند هزینه تراشی های سنگین برای تغییر دکوراسیون و ساخت استخر و سونا در کاخ ریاست جمهوری و جشن های گران قیمت و پاداش های میلیونی، خرید خودروهای شاسی بلند خارجی، افشای فهرست پرداختی های میلیاردی به فوتبالیست ها، ... است از همان ابتدا اشتباه بود، دولتی که از مردم کمک می خواهد باید می دانست که مردم قبل از انصراف به سر و وضع دولت نگاه می اندازند تا ببینند گذشتن از یارانه ها در کدام محل ها هزینه خواهد شد.

وعده های 100 روزه: یکی از شعارهای انتخاباتی و اولیه دولت این بود که بعد از 100 روز تحولات به صورت محسوس و قابل مشاهده خواهد بود، لیکن چیزی از شروع به کار دولت نگذشته بود که مسئولان دولت و شخص رئیس جمهور اقرار کرد که تصوراتش در خصوص شرایط کشور صحیح نبوده است و در 3 ماه ابتدایی، دولت بیشتر معطوف تهیه گزارش در خصوص واقعیات و مشکلات کشور خواهد شد و این که مشکلات کشور بیش از حد تصورشان بوده است که همه ی اینها نشان از عدم درک صحیح از حقایق کشور را دارد، آنهایی که گزارش 100 روزه ی رئیس جمهور را از تلویزیون مشاهده کردند، متوجه شدند که این گزارش عملاً در جهت سیاه نمایی از شرایط تحویل گرفته شده بود تا مردم متوجه شوند که دولت چرا قادر به تحقق آن وعده ها نگردیده است.

طرد شعار مرگ بر آمریکا: راهپیمایی های 9 دی و 22 بهمن در حالی رخ داد که جناب هاشمی و روحانی و زیباکلام و ... بسیاری از متفکران و رسانه های حامی دولت در آن موقعیت امیدواری های خاصی پیدا کرده بودند که بتوانند شعار مرگ بر آمریکا را از صحنه شعارها و راهپیمایی های مردمی حذف کنند که برآوردها غلط از آب درآمد و مردم با شور، شعور، شعار و حضوری شدیدتر، مرگ برآمریکا گویان، بر این برآورد دولت خط بطلان کشیدند.

سبد کالا: دولت پس از این که با سوء مدیریت در بحث سبد کالا موجب تشکیل صف های طویل و عدم برخوردای برخی افراد نیازمند گردید، نشان داد که اطلاعات و برآورد صحیحی از مسائل و مشکلات مردم و کشور ندارد و این مسئله در نهایت منجر به اقرار و عذرخواهی رئیس جمهور شد، هرچند که بعدها جناب نوبخت آن عذرخواهی را بی مورد دانست! و حتی رسانه های حامی دولت جناب روحانی، عذرخواهی و برآوردهای اشتباه او را نتیجه ی عمق ناپیدای خرابکاری های 8 سال گذشته دانستند!

خالی بودن خزانه: اقرار به خالی بودن خرانه از سوی بالاترین مقام اجرایی، با اعلام آمارهای کاملاً متناقض از سوی برخی دیگر از مردان اقتصادی دولت (مانند رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد و ...) رد شد، به خصوص که این ادعا با ادعای خالی بودن انبارهای مایحتاج کشور نیز همراه شد، لیکن در عرض مدت خیلی کوتاهی دولت توانست هم یارانه ها را توزیع کند و هم سبد کالا را در سطح گسترده ای بین مردم توزیع نماید که این مسئله نیز نشان از عدم اشراف جناب رئیس جمهور در خصوص خزانه و انبارها داشت.

با توجه به موارد فوق به نظر می رسد دولت باید نسبت به برآوردهای خود دقت بیشتری منظور کند و با حضور مستمر و غیرنمایشی در میان مردم و استفاده از کارشناسان متعدد و به تبع آن با کاهش اشتباهات محاسباتی خود، فضای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور را دچار هزینه های زائد ننماید، هزینه هایی که بعضاً اینقدر از اهداف پررنگ ترند که اصل برنامه های دولت را زیر سؤال می برند. هزینه هایی که طرح توزیع سبد کالا یا همین انصراف از یارانه ی نقدی یا مطرح کردن نابجا و اشتباه خزانه ی خالی ایجاد کرد، در اوج مذاکرات هسته ای موجب تضعیف اقتدار ملی پای میز مذاکره و وارد شدن خدشه به عزت ملی و روحیه ی مردم و کاهش محسوس محبوبیت دولت گردید. 

این مطلب در عمارنامه منتشر شد.

مطلب مرتبط:
تحلیلی بر بحث انصراف از یارانه ها
سبد کالا، شاهد عدم صحت بانک اطلاعات اقتصادی دولت

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۴۵
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۳، ۰۸:۱۷ ق.ظ

اشتباهی که در درک وقایع اکراین رخ داده است

بسم الله الرحمن الرحیم
 

سالهاست که کشور اکراین درگیر وقایعی است که انتخابات و شورش های خیابانی در متن آنهاست، به این شکل که انتخاباتی برگزار می شود و عده ای آن را به دلایل مختلف و خارج از مجاری قانونی برنمی تابند، انقلاب نارنجی (شما بخوانید کودتای مخملی نارنجی) نیز به همین شکل رخ داد، ابتدا علیه انتخابات شوریدند و با ابطال آن حکومت را در دست گرفتند و در انتخابات بعدی دوباره انتخابات را باختند، اما از آنجا که اکراین دارای قومیت های مختلفی است، پایتخت نشینان و غرب دوستان دوباره علیه رئیس جمهور قانونی اکراین شوریدند و فرد جدیدی را جایگزین نمودند و این مسئله باعث شد تا قومیت های دیگری که از تکرار دیکتاتوری نارنجی های غرب دوست به ستوه آمده بودند، یک به یک تمایل شان را برای جدایی از کیف اعلام نموده و با چراغ سبز روسیه، نسبت به پیوستن به روسیه اقدام یا اعلام آمادگی نمایند.

نقشه انتخابات 2004 اوکراین

با مداقه در وقایع اکراین، به خوبی می توان نقش اروپا و آمریکا را در هدایت نارنجی پوشان و حمایت از لوکاشنکو مشاهده نمود، ایشان با تمام قوا سعی کردند به بهانه هایی مانند پیوستن به اتحادیه اروپا و حمایت های مالی، مردم کیف را تحریک کرده و به خیابان ها بیاورند، متأسفانه برخی از مسئولان سیاست خارجی برداشت اشتباهی از این وقایع پیدا کردند و برهمان اساس در موضع گیری های شان دچار تزلزل گردیدند.

به نظر حقیر، مشابه پنداری شرایط ایران و اکراین به دلیل قومیت ها و سلایق متعدد توسط دولت اقدامی اشتباه و غیراصولی است، در واقع آنچه که در وقایع اکراین عامل اصلی تنش هاست، دیکتاتوری مردم بخشی از مناطق اکراین، نسبت به آرای سایر مناطق بود، نه چند قومیتی ایشان؛ چرا که این مناطق 2 بار آرای مردم اکراین را به نفع خود ابطال کردند و سلیقه خودشان را برای کل اکراینی ها اعمال نمودند، در صورتی که نارنجی پوشان اکراین به آرای تمام مردم اکراین احترام می گذاشتند، نه کریمه و نه هیچ بخش دیگری از اکراین، اعلام استقلال نمی کرد.روسیه به عنوان کشوری که با ایران منافع و موقعیت مشترک تر و مشابه تری نسبت به غرب دارد، در این چندساله بارها در سازمان ملل به نفع ایران رأی داده و چه بسا بازهم نیاز به رأی روسیه داشته باشیم، اما درست در همان زمانی که روسیه به حمایت ایران در این خصوص در سازمان ملل محتاج بود، ایران در رأی گیری حاضر نشد که البته این مسئله حداقل ناشی از 2 دلیل می تواند باشد، دلیل اول که دولت به آن اذعان نمی کند، این است که ایران نمی خواسته مذاکرات تحت الشعاع رأی ایران به نفع روسیه قرار گیرد و شاید این مسئله به مثابه ی لبخند سیاسی دیگری برای آنها به حساب آید و دلیل دوم که برخی مسئولان یا رسانه های حامی دولت تلویحاً به آن اشاره کرده اند این است که دولت با مشابه دانستن چند قومیتی بودن ایران و اکراین، نمی خواهد به شورش های قومیتی علیه حکومت های مرکزی مشروعیت ببخشد.

تشابه مسائل اکراین با وقایع فتنه 88 اینقدر زیاد است که نمی توان از ذکر و عبرت آموزی از آن چشم پوشی کرد، نگاهی به آرای مردم حوزه های مختلف انتخابات 88 و شهرها و مناطقی که در آنها کانون اعتراضات به انتخابات 88 بود، نشان می داد که مردم تهران و به خصوص مناطق بالاشهر تهران و سایر مراکز استان ها کانون تشنجات بود و این با تمام انقلاب های واقعی در تعارض بود، چرا که در انقلاب های واقعی همواره محرومان و مستضعفان و مظلومان هستند که ناراضیان اصلی از حکومت و جلودار انقلاب هستند و حال این که در اغتشاشات اکراین و فتنه 88 ایران، عملاً پایتخت نشین ها و سطوح مرفه جامعه در خط مقدم اعتراضات حضور داشتند و اکنون که سالها از روشدن دست فتنه گران 88 و حامیان خارجی شان و شکست فتنه 88 گذشته است، درک آنچه که در صورت موفقیت فتنه 88 ممکن بود رخ دهد با مشاهده ی وقایع اکراین قابل تحقق است، وقایعی که در نهایت اکراین را به دامن اختلافات درونی، جنگ قومیت ها، فروپاشی، ضعف و ذلت سوق می دهد.

 

نقشه انتخابات 2010 اوکراین

آن کسی که باید از وقایع اکراین بهترین استفاده را بنماید دولت است، اگر چه همه دولت های ما برآمده از آرای تمام ایران هستند و حق رأی تمام ایرانیان نیز بایکدیگر مساوی بوده و هست، اما دولت باید طوری رفتار کند که تمام مردم و قومیت های مختلف او را از خود بدانند و این مسئله باید به نحوی صورت گیرد که نه پایتخت نشینان احساس کنند دولت به ایشان تعلق ندارد و نه مرز نشینان نسبت به دولت احساس دوری داشته باشد که این مسئله با توزیع عادلانه ی بودجه در کشور و رسیدگی مناسب به تمام قومیت ها می تواند موجب استمرار حمایت یکپارچه ی تمام ایرانیان از حکومت جمهوری اسلامی ایران گردد.

بحث دیگری که در شرایط حاضر باید مدنظر قرار گیرد، افزایش تحریم ها علیه روسیه است که می تواند موقعیت مناسبی را برای ایران و روسیه در افزایش تعاملات اقتصادی ایجاد نماید و دولت نباید سرکه ی نقد افزایش تعامل با روسیه را به حلوای نسیه ی کاهش تحریم های غربی ترجیح دهد، بلکه باید به صورت مناسبی به بهره گیری از شرایط حاضر و قرابت جغرافیایی با روسیه و حتی کسب امتیاز از طرفهای غربی بپردازد.

توجه به متن و حواشی اکراین نه تنها نباید دولتمردان را نگران سازد، بلکه باید ایشان را وادار سازد ضمن موضع گیری های درست، مردم و احزاب را تشویق نمایند که به هر قیمتی به آرای یکدیگر و حل مشکلات سایرین احترام بگذارند و تمام جناح های سیاسی بفهمند که امثال وقایع اکراین و فتنه 88، حتی اگر به نتیجه هم برسند، نتیجه ای جز فروپاشی، تجزیه، وابستگی، ضعف و ذلت نخواهد داشت. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۳ ، ۰۸:۱۷
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۹:۴۷ ق.ظ

تقارناتِ تماماً تصادفی (طنز)

بسم الله الرحمن الرحیم


برخی اوقات، تقارن برخی رخدادها طوری اتفاق می افتد که گویا با یکدیگر ارتباط دارند، در صورتی که هیچ ارتباطی هم بین شان وجود ندارد، لیکن از جهت جالب بودن تصادفی این تقارن ها به چند مورد از آنها که اخیراً زیاد شده اشاره می کنم:

امسال روز آغاز اعلام نیاز ملی به یارانه ها، به صورت کاملاً تصادفی با سالروز جشن ملی هسته ای مقارن شده است در صورتی که مسلماً دولت از این تقارن هیچ قصدی نداشته است.

تقارن کاملاً تصادفی تشکیل صفوف بهم پیوسته و وحدت آفرین سبد کالا با دهه ی شورآفرین فجر نیز از دیگر تقارناتِ جالب این اواخر بود.

اعتراف به خالی بودن خزانه توسط رئیس جمهور در سخنرانی اش در دانشگاه، دقیقاً یک روز قبل از شروع مذاکرات هسته ای و حساس ژنو نیز یکی دیگر از این تقارن های کاملاً بی ارتباط بود.

به صورت کاملاً تصادفی دولت ایران و دولت آمریکا هر دو اعلام کردند که برنده مطلق و کامل مذاکرات هسته ای هستند و موجب زانوزدن طرف مقابل گردیده اند و هردو طرف گفتند که اظهارات طرف مقابل تنها مصرف داخلی دارد که این راهبردِ مشابه در نوع خود به لحاظ تشابه و تصادفی بودن خیلی جالب توجه بود.

در همان اوقاتی که رییس جمهورمحترم ما، اوباما را فردی مؤدب و باهوش معرفی کرد، خانم شرمن (معاون وزارت امور خارجه آمریکا)، فریبکاری و دروغگویی را بخشی از ژن ایرانیان دانست که یقیناً بین آن احترام و این بی احترامی هیچ گونه رابطه معناداری قابل یافتن نیست.

دقیقاً همان هنگام که رهبر معظم انقلاب و کارشناسان اجتماعی از تحدید جمعیتی و لزوم چاره اندیشی برای آن سخن می گویند تصادفاً دولت سبد کالا را به نحوی توزیع می کند که تعداد اعضای خانوار هیچ تأثیری بر مشمولیت و یا میزان کالای دریافتی نداشته باشد.

هم زمان با توافق 6 ماهه ای که طرف مقابل متعهد شد تحریم های هسته ای را افزایش ندهد، بیانیه ها، تحریم ها و تهدیدهای غیر هسته ای به صورت کاملاً تصادفی رو به افزایش است که گویا همین مسئله ی تصادفی، موجب آزرده خاطر شدن روح حساس توافق هسته ای نیز گردیده است. 

تنها چند ماه بعد از این که رییس محترم جمهور از خدا می خواهد تا اینقدر صبر داشته باشد تا دهان منتقدان را خرد نکند به صورت کاملاً تصادفاً دهان برخی منتقدان خرد می شود.

درست در شرایطی که صداوسیما نسبت به توقعات دولت در انتخاب مجری و یا نحوه گزارش در خصوص مسائل داخلی و خارجی بی اعتنا می شود، بودجه ی مصوب و قانونی صداوسیما از ناحیه دولت به این نهاد پرداخت نمی شود، تا صداوسیما به مانند یک بنگاه اقتصادی برای هر برنامه ای (البته فعلاً جز برای پخش اذان) جلوی اسپانسرهای مختلف کاسه گیری کند.

تنها چند روز پس از تقبل ارسال رایگان پیامک های تبریک عید رییس جمهور توسط اپراتورهای تلفن همراه، تعرفه تلفن همراه نیز افزایش یافت که مطمئناً بین این دو نیز هیچ ارتباط معنا داری وجود ندارد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۴۷
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۹:۳۸ ق.ظ

پیرامون اقدام ارزشمند اتحادیه اروپا

بسم الله الرحمن الرحیم


هر شخصیت حقیقی و حقوقی مسئولی براساس تکلیفش بایستی موضع خاص و متعارف خود را در برابر اقدامات خصمانه ای مانند بیانیه اخیر حقوق بشری اتحادیه اروپا علیه ایران اتخاذ نماید و اکثراً نیز محکومیتِ این بیانیه را در دستور کار قرار دادند، لیکن حقیر از این اقدام اتحادیه اروپا چندان احساس نارضایتی نمی کنم و آن را نشانه و چراغی بر مسیر این انقلاب، مردم، مسئولان و انتخاب های آینده می دانم؛ شناختِ مردم و مسئولانی که به مذاکره با گرگان و کفتاران به ظاهر متمدن، خوشبین هستند با دیدن و شنیدن این موضع گیری ها که در برابر نرمش های احترام آمیزما صورت گرفته، نسبت به دشمنان مان به روزمی گردد.

وقتی مردم و مسئولان می بینند که نسخه ی رسمی اتحادیه اروپا برای کشورعزیزمان، با دخالت رسمی در مسائل امنیتی، فرهنگی، اجتماعی و حتی مذهبی، عزت، امنیت و فرهنگ مان را نشانه گرفته است، بیش از پیش به اهداف خبیثانه ایشان در نشستن پشت میزمذاکره با ما پی می برند و البته رشته ی آنهایی که مدام می خواهند به بهانه های واهی چهره غرب را برای ملت ما بزک کنند نیز پنبه می شود و به این لحاظ حتی بزک کنندگان چهره ی غرب و آمریکا نیز از این اقدامات دچار رسوایی، دلسردی و نگرانی می شوند.

در گذشته کشورهای غربی و در عصر حاضر نیز اتحادیه اروپا، هرگز در دشمنی با ایران اسلامی و هیچ حکومت آزاده و مستقلی از هیچ اقدامی فروگذار نکرده اند، غافل از این که تمام کیدهای دشمنان اسلام و انقلاب درصورت هوشیاری مردم، در نهایت متوجه خودشان و اعتبارنداشته ی خودشان خواهد شد و نه تنها عزت، وحدت، اعتبار، استقلال، مقاومت و فرهنگ کشورمان را تضعیف نخواهند کرد بلکه موجب تقویت آنها خواهد شد.

این گونه موضع گیری های غرب در حالی که تاریخ غرب از گذشته تاکنون، سرشار از اقدامات غیرانسانی، ضدحقوق بشری، جنایتکارانه و استعمارگرانه است، نه تنها هیچ ارزشی نمی توانند داشته باشند، بلکه بیشتر موجب یادآوری جنایات خود غربی ها می گردد و نه تنها موجب واردکردن خدشه به انقلاب نمی گردد، بلکه موجب یادآوری خباثت های تاریخی ایشان در اقصی نقاط جهان می گردد، پرونده هایی که حتی لبوفروش ها و رانندگان تاکسی نیز از وجود آنها اطلاع دارند که البته از آنجا که بعضاً باسوادها ممکن است فراموششان کرده باشند به چند مورد مانند حمایت های متعدد از گروهک های تروریستی مانند منافقین و گروهک ریگی و عملیات های تروریستی ایشان، ارسال تسلیحات شیمیایی برای استفاده علیه ایران، بلوکه کردن اموال و دارایی ها، عدم پایبندی به تعهدات اقتصادی و فنی، حمایت های بی حد و حصر از اسرائیل و عملیات های ضد فلسطینی و ضدایرانی اسرائیل، حمایت تمام قد از فتنه و .... اشاره می کنم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۳۸
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم


کاترین اشتون رییس اتحادیه اروپاست و همانطوری که کشورهای عضو همین اتحادیه و کدخدایشان (آمریکا) در مقدمه سازی برای فتنه 88 و پروبال دادن به آن، نقش پررنگی ایفا و به آن اقرار کردند، نمی توان پذیرفت که نسبت به عُمال خود احساس مسئولیت نداشته باشند، پس یقیناً کاترین اشتون و امثال ایشان در ایران به دنبال دیدار با عُمال خود بوده اند و چنین چیزی را مطالبه کرده و بازهم خواهند کرد و البته مسئولان ما باید از این فرصت ها استفاده می کردند و به جای فرصت برای دیدار با یاران فتنه، در برنامه های ایشان دیدار با کسانی را قرار می دادند که مستقیماً در اثر حمایت های منافقان و تروریست های تحت حمایت غربی ها دچار خسران شده اند، نه این که دست آلوده ی غربی ها به خون هزاران کشته ی ترور، جنگ و هسته ای، در پس مانور تبلیغاتی دشمن در خاک ما به فراموشی سپرده شوند.

ریاست محترم قوه قضاییه، آیت الله آملی لاریجانی نیز به شدت به این دیدارها و گزارش های متعاقب آن انتقاد کردند و به عنوان رئیس دستگاه قضا اخطار کردند که در صورت تکرار این مسئله به شدت وارد عمل خواهد شد و با هرگونه قانون شکنی در این خصوص برخورد خواهد کرد که فارغ از این که چه کسی در تنظیم دیدارهای خانم اشتون مقصر و یا قاصر بوده و چه اهدافی احتمالاً دنبال می شده است،  ضمن تأیید و تقدیر در خصوص این موضع گیری از سوی آقای آملی لاریجانی، یک انتقاد نیز به خود قوه محترم قضاییه دارم:

به راستی آیا قوه قضاییه از مسائلی که در بحث کهریزک و ستار بهشتی رخ داد، درس عبرت گرفته است؟! اگر چه کسی نمی تواند شرایط سخت مدیریت  فتنه را در روزهای نخست آن فراموش کند ولی نمی توان از خاطر برد که این گونه مسائل چگونه باعث شد تا غربی ها با استفاده از قدرت رسانه ای شان موضع طبلکارانه نظام در برابر دخالت ها و خیانت های فتنه گران داخلی و خارجی را به موضع ضعف و پاسخگویی تغییر دادند و این چند لکه ی سیاه چگونه همچنان به عنوان نقطه ضعف ما، مورد مانور دشمنان قرار دارد. به راستی آیا مقصران کهریزک و فوت ستار بهشتی به مجازات خود رسیدند؟! آیا زندان ها و بازداشتگاه ها و نیروهای قضایی و امنیتی در خصوص این گونه موارد مورد آموزش، توجیه و استاندارد سازی قرار گرفتند؟! آیا قوه قضاییه همچنان گزک های اینچنینی به دشمنان خواهد داد؟!

مطالب مرتبط: 
چند جمله با آقای آملی لاریجانی
عزل رییس پلیس فتای تهران از سوی سردار احمدی مقدم
پلیس فتا سریعاً پاسخگو گردد
این مدافعان انقلاب را سرخورده کنید  
گزارشی دقیق برای ستار بهشتی

مراجع قضایی و انتظامی برای فتنه آماده اند؟!
کلامی با قوای قضاییه و مجریه برای بازداشت مرتضوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۳۷
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۵۲ ب.ظ

این جملاتِ طنز، انتهایی جدی دارند

بسم الهه الرحمن الرحیم


بُرد- بُرد ترین توافق جهان که هر دو طرف آن نه تنها احساس پیروزی می کنند بلکه اعلام می کنند طرف مقابل را به صورت کامل منهدم کرده اند....

انتقاد پذیرترین دولت تاریخ ایران که البته فقط انتقاد باسوادان را با دل و جان می پذیرد و فقط کسانی را باسواد می داند که انتقاد نمی کنند....

مصرف داخلی این روزهای آمریکا از نظر مسئولان ما که روز به روز بیشتر مصرف می شود،.....

مصرف داخلی این روزهای مسئولان ما از نظر آمریکایی ها که هر روز بیشتر تکرار می شود....

روح چیزی که هر قدر هم با آن مخالفت می شود آخ نمی گوید....

بازترین فضای رسانه ای تا حدی که بشود علناً با احکام الهی مخالفت کرد، البته به شرط پا نگذاشتن به خطِ قرمزانتقاد به جایگاه جلیل القدر دولت و توافقاتش،....

محبوب ترین صف عالم که در آن سبد سبد کرامت توزیع می کنند....

مؤدبترین و باهوش ترین کدخدای جهان....

دلسوزانه ترین کاری که نمی گذارد فکر لبوفروش ها مشغول و حواس رانندگان تاکسی پرت شود....

هنردوست ترین حقوق دان تاریخ که بین هنرمندان و هنرشان هیچ فرقی قائل نیست ....

هنرمندترین دولت عالم که از خالی ترین خزانه، سبد سبد خوشبختی توزیع کرد....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۵۲
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۴۸ ب.ظ

دوستداران شهدای هسته ای بخوانند

بسم الله الرحمن الرحیم


مقام شهیدان هسته ای فراتر از غنی سازی 20 درصد

اگر چه اخیراً مطلبی با عنوان "مقام شهیدان هسته ای فراتر از غنی سازی 20 درصد" در حاشیه ی اظهارات برخی دلسوزان انقلابی که تعطیلی غنی سازی 20 درصد را سبب پایمال شدن خون شهدای هسته ای دانسته بودند نوشته بودم، لیکن با توجه به این که اعتراضات و سخنان این عزیزان همچنان در حال تندتر شدن و پیشی گرفتن از سیاست های نظام است، لازم می دانم در خصوص برخی اظهارات ایشان که قریب به مضمون گفته بودند: "اگر به غنی سازی 20 درصد نیازی نداشتیم چرا مصطفی های مان را از ما گرفتند؟!" کمی از ارزش کاری که مصطفی ها در پس همین غنی سازی 20 درصد خلق کردند بنویسم:

غنی سازی 20 درصد باعث شد تا ما به دنیا اثبات کنیم که اگر چیزی را به ما ندهند، یقیناً ما متوقف نمی شویم.

غنی سازی 5 درصدمان را وقتی پذیرفتند که دیدند ما می توانیم 20 درصد و حتی بیشتر را تولید کنیم.

غنی سازی 20 درصد باعث شد که ایشان شیرفهم شوند که ایرانیان به خوبی زمان را به نفع خودشان مصادره خواهند کرد و چاره ای جز جدیت در مذاکره نخواهند داشت هرچند که روی میزشان، سرابی از گزینه های دیگر گذاشته باشند.

غنی سازی 20 درصد باعث شد، در حالی که دشمن سبوعانه نیاز درمانی بیماران صعب العلاج ایرانی را به ابزاری برای امتیاز گیری تبدیل کرده بود، به دست خودمان تأمین شود.

غنی سازی 20 درصد هرگز از بین نرفته است، چرا که علم  و دانشش بومی شده است و نزد ایرانیان برای ابد خواهد بود.

غنی سازی 20 درصد نه برای چند درصد غنی سازی بیشتر، که برای عزت این مردم انجام شد و توقف آن در حالی که نیاز چندسال مان را تأمین کرده ایم، هرگز از عزتی که مجاهدان علمی مان آفریدند کم نمی کند.

غنی سازی 20 درصد انجام شد چرا که سیاست نظام و رهبری این بود که باید خودمان چیزی را که از ما دریغ کرده اند بسازیم و غنی سازی 20 درصد متوقف شد در جایی که رهبر معظم انقلاب، اجازه ای مشروط و موقت به نام نرمش قهرمانانه را صادر کردند و بصیرت و ولایت مداری حکم می کند که شأنیت و دلایل آن دستور و این مجوز را درک کنیم.

غنی سازی 20 درصد به مسئولان مان ثابت کرد که اگر به جوانان این کشور اعتماد کنند پشیمان نخواهند شد.

غنی سازی 20 درصد به مسئولان مان ثابت کرد که اگر عزتی هست، اگر ابزاری هست، اگر اهرمی و سلاحی در دست وجود دارد، به علم دانشمندان مان است نه به تعظیم و تکریم و مذاکره با دشمن.

غنی سازی 20 درصد به دشمنان مان ثابت کرد که اگر گفتیم می سازیم، خواهیم ساخت، اگر گفتیم ساختیم، واقعاً ساخته ایم و اگر گفتیم می ایستیم، حتماً خواهیم ایستاد همانطوری که تاکنون ایستادیم.

غنی سازی 20 درصد به مسئولان مان ثابت کرد که تنها پاسخ زیاده خواهی، پیشروی است و فقط همین کار است که دشمن را سرعقل می آورد.

غنی سازی 20 درصد به مردم و مسئولان مان ثابت کرد که دشمنان این کشور نه فقط با سیاستمداران مان که با دانشمندان مان و هرکسی که برای این ملت عزت بیافریند عداوت دارند.

غنی سازی 20 درصد به ما ثابت کرد که هنوز باب شهادت باز است، ثابت کرد که هنوز ایران سربدار دارد و ثابت کرد که شهادت نصیب مان می شود تنها و تنها اگر لیاقتش را داشته باشیم.

غنی سازی 20 درصد "مامی توانیم" را برای بار هزارم اثبات کرد، سند "نمی ترسیم" را با خون امضا کرد، ثابت کرد که ارزش "در میدان بودن" را می دانیم و این که حتماً بر "آرمان های مان" می مانیم.

غنی سازی 20 درصد اثبات کرد که حتی آنها که مذاکره را راه حل می دانند نیز جز محصولاتِ مقاومت، چیزی برای معامله ندارند.

و مهمتر از همه این که اگر اکنون غنی سازی 20 درصد متوقف است باید حواسمان باشد که:

غنی سازی 20 درصد فرصتی ایجاد کرد تا فرصتی برای باطل السحر شدن مذاکره کنندگانی که با وهمِ کلام شان، نیمی از مردم را افسون می کردند ایجاد شود، فرصتی که جز به خون روشنگرانه احمدی روشن ها ایجاد نمی شد، خونی که شهاب وار از شکافنده های دانش هسته ای مان فروریخت تا چشمان کم رمق مان، کمی برق خنجرهای پیرامون شان را ببینند. 

با این همه فایده ای که غنی سازی 20 درصد دارد، نکند که دوستداران احمدی روشن ها به راه شهدای هسته ای شک کنند و یا گام شان از امام شان پیش افتد و نکند که منتقدان مذاکرات طوری سخن بگویند که دوستداران و نزدیکان شهدای هسته ای، خون شهدای شان را زایل بدانند، خون شهدای هسته ای همانند خون تمام شهدای اسلام و انقلاب همیشه ارزش دارد و یقیناً هر چه که بیشتر بگذرد ارزش شان بیشتر مشخص خواهد شد.

مطلب مرتبط: مقام شهیدان هسته ای فراتر از غنی سازی 20 درصد
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۴۸
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۸:۱۰ ق.ظ

پیام تغییر نام میدان استقلال به میدان یورو

بسم الله الرحمن الرحیم


بنا به گفته ی پال کریگ رابرتز معاون سابق خزانه‌داری آمریکا (مصاحبه کاملش را اینجا بخوانید)، بالاخره 5 میلیارد دلار بودجه ای که آمریکا در اکراین سرمایه گذاری کرده بود و دخالت های اتحادیه اروپا در اکراین، به نتیجه رسید و کودتاگران نارنجی پوشی که با انتخابات مردمی به کنار رفته بودند، دوباره با همان ابزار شورش های خیابانی به قدرت رسیدند و حتی به توافق نامه ای که امضا کرده بودند نیز پایبند نماندند.

البته اگر بخواهیم تنش هایی را که در چهارگوشه اکراین همچنان در جریان است و احتمال تجزیه داخلی اکراین را نادیده بگیریم، می توانیم بگوییم که اکراین به دامان آمریکا و اتحادیه اروپا پیوست، فارغ از هرگونه تحلیل های دقیق و تخصصی سیاسی، همین تغییر نام میدان استقلال به میدان یورو حرف های زیادی در خود دارد:

1- آنچه که در این تغییر نام مشخص است این است که کودتاگران همانطوری که مورد حمایت های شدید غرب و آمریکا بوده اند، استقلال کشور را به ازای این حمایت ها معامله کرده اند و اگر جز این بود، چه دلیلی داشت که آمریکا و غرب این همه برای تغییر حکومت یک کشور دیگر هزینه نمایند؟!

2- جایگزین شدن واژه ی یورو به جای استقلال، بیش از هر چیزی نشان دهنده ی اصالت اهداف اقتصادی این کودتاست، نارنجی پوشان اکراین، پیوستن به اتحادیه ی اروپا را دنبال می کردند و غرب و آمریکا در ازای واگذارکردن استقلال این کشور،‌ ظاهراً حاضر به دادن این پاداش گردیده اند، این همه علاقه به تغییر واحد پول ملی اکراین به یورو، به خوبی مترادف همان حذف استقلال از میدان استقلال اکراین بود.

اکراین

3- در کشوری که قانون محترم شناخته نشود، مردم به رأی همدیگر احترام نگذارند و بازیچه سیاسیونی بشوند که شعار قانون و مردم را بهانه ای برای درهم شکستن وحدت مردم و ماهیگیری سیاسی قرار می دهند، اولین چیزی که از بین می رود استقلال و به تبع آن عزت همان کشور خواهد بود و این همان دلیل علاقه آمریکا و غرب به توسعه ی کودتاهای رنگین است، کودتاهایی که با تشکیک در نتیجه ی انتخابات و به بهانه ی صیانت از آرای مردم شروع می شوند و در واقع به ذبح خواست واقعی مردم در برابر مبدعان این کودتاها می شوند.

 4- آمریکا و غرب در این کودتاها بارها ثابت کرده اند که به دموکراسی و انتخابات مردمی پایبند نیستند و اگر دموکراسی نتوانست مصالح آمریکا و غرب را تأمین کند، همان را نیز هدف قرار خواهند داد،‌ یک سیر مطالعاتی در کودتاهای مخملی و امثال، نگاه ابزاری آمریکا و غرب به مفاهیمی مانند دموکراسی،‌ آزادی و مردم را به خوبی نشان می دهد.

پایان: با توجه به این که کودتای اکراین به دلیل نداشتن رأی اکثریت مردم، اصالتاً فاقد مشروعیت و مقبولیت لازم است، اگر به تجزیه اکراین منتجر نشود، نمی تواند یک دولت پایدار را ایجاد نماید شود و همانطوری که یکبار نارنجی پوشان با رأی مردم حذف شدند، مجدداً با بازگشت فضای دموکراسی و انتخابات به اکراین یکپارچه، بازهم نارنجی پوشان متحمل شکستی دیگر خواهند شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۲ ، ۰۸:۱۰
سیاوش آقاجانی


حاشیه ای بر سخنان روشنگرانه مقام معظم رهبریصبح امروز مقام معظم رهبری در دیدار با مردم آذربایجان مسائل بسیار مهمی را بیان کردند که بخشی از این سخنان به تحلیل مسائل روز داخلی و خارجی کشور اختصاص یافت و برهمین اساس توصیه هایی به مسئولان و دلسوزان کشور و هشدارهایی نیز برای دشمنان ملت ارائه گردید که با توجه به اهمیت مسئله و استقبال میهمانان وبلاگ از حاشیه نگاری قبلی بر سخنان مقام معظم رهبری، پس از ذکر عین برخی از مهمترین جملات رهبر معظم انقلاب (با رنگ قرمز)، حاشیه ای بر این سخنان خواهم نگاشت:

...زبان از توصیف و تقدیر و تشکر از ملت بزرگ ایران عاجز است اما در درجه اول در مقابل خداوند متعال که محوِّل دلها و مقلِّب نیت ها و عزم ها است، سجده شکر بجا می آوریم و در درجه بعد از آحاد ملت ایران در سراسر کشور به دلیل ارائه چهره ای برجسته، شکوفنده، و زنده از انقلاب اسلامی در روز 22 بهمن، به جهانیان، صمیمانه تشکر می کنم  . ... یکی از علت های حضور گسترده تر و پرشورتر ملت در راهپیمایی 22 بهمن، گستاخی، زیاده خواهی، بی ادبی و پررویی مقامات امریکایی بود که مردم با غیرت دینی خود به صحنه آمدند تا به دولت امریکا علام کنند که دچار اشتباه محاسبه نشود زیرا مردم در صحنه هستند.... پیام ملت ایران در راهپیمایی 22 بهمن، به همه مسئولان و زحمت کشان اداره امور داخلی و خارجی کشور، این بود که ملت ایران ایستاده است و مسئولان نباید در مواجهه با دشمن، احساس ضعف کنند.... شعارهای مردم در راهپیمایی 22 بهمن حاوی دو پیام اصلی «استقامت و وحدت» بود...

تشکر مقام معظم رهبری از مردم یک نکته ی خاص دارد و آن هم بکار بردن صفاتی مانند "محول دلها و مقلب نیت ها و عزم ها" است، بکاربردن این صفات نشان می دهد که مقام معظم رهبری اعتقاد دارند خداوند در خصوص درک مسائل و اتخاذ تصمیم های صحیح مردم را (در حضور پرشور در صحنه) یاری کرده است، این بدان معنی است که اگر چه سختی های روزگار و گفتار و رفتار مبتنی بر نتوانستن برخی مسئولان و سیاستمدارن موجب شد تا دل بخشی از مردم نسبت به اصالت داشتن مقاومت متزلزل شود، خداوند با ربوبیت خود، دلها، نیات و اراده های مؤمنان را اصلاح می کند و همین ربوبیت است که موجب می شود مردم پرشورتر از همیشه و به قول رهبری "با غیرت دینی" خود به صحنه بیایند و به مسئولان کشور و البته به دولت آمریکا اعلام کردند که متحد و یکپارچه در صحنه حضور دارند و شجاعانه در برابر دشمن ایستاده اند و حاضر نیستند عزت خود را در برابر یاوه گویی های آمریکا، با ضعف برخی وادادگان همراه کنند.

...برخی افراد تلاش دارند با بزک کردن چهره امریکا، زشتی ها و خشونت ها و وحشت آفرینی ها را از این چهره بزدایند و دولت امریکا را دولتی علاقمند به مردم ایران و انسان دوست معرفی کنند، اما تلاش این افراد به نتیجه نخواهد رسید.... چگونه می توان این چهره زشت و جنایتکار را ، در مقابل ملت ایران، با بزک تغییر داد.....تصور برخی دولتمردان دولت قبلی و همچنین برخی دولتمردان دولت فعلی این است که اگر ما در قضیه هسته ای، با امریکا مذاکره کنیم، موضوع حل می شود. من هم به دلیل اصرار آنها بر مذاکره درخصوص موضوع هسته ای، گفتم مخالفتی ندارم اما همان موقع هم تاکید کردم که خوشبین نیستم... نشانه های خوشبین نبودن، اکنون در حال آشکار شدن است و دلیل بارز آن هم، اظهارات سخیف و توهین آمیز سناتورها و مقامات امریکایی بر ضد ملت ایران است….. اگر روزی بر فرض محال هم، موضوع هسته ای مطابق خواسته امریکا، حل شود، امریکاییها مسائل دیگر را پیش خواهند کشید، و اکنون نیز همه شاهد هستند که سخنگویان دولت امریکا از موضوعات حقوق بشر و توانایی موشکی و دفاعی ایران، سخن به میان می آورند..... کاری که وزارت امور خارجه و مسئولان دولتی درخصوص مذاکرات هسته ای آغاز کرده اند ادامه پیدا خواهد کرد و ایران نقض کننده کاری که شروع کرده است، نخواهد بود اما همه بدانند که دشمنی آمریکا با اصل انقلاب اسلامی و اسلام است و این دشمنی، با مذاکرات پایان نخواهد یافت...

مقام معظم رهبری همچنان بر بحث دشمن شناسی تأکید دارند و از تطهیر چهره ی شیطانی شیطان بزرگ به شدت انتقاد دارند، به یقین بخشی از این سخنان به عاشقان آمریکا و غرب بازمی گردد اما نمی توان این سخنان را از رهبری شنید و یاد سخنان جناب روحانی نیفتاد که آقای اوباما را فردی مؤدب و باهوش خطاب کرده بود (و اگر چه توجه داریم که این سخنان را آقای روحانی در مصاحبه با رسانه ی آمریکایی بکار بردند) و یا نمی توان برخی سخنان امثال آقای هاشمی و یا برخی مسئولان را در رد شعار مرگ بر آمریکا و یا تلاش برای دوستی با آمریکا را با این سخنان مقام معظم رهبری و سخنان اخیرشان در لزوم موضع گیری صریح مسئولان در خصوص اصول و آرمان های انقلاب بی ارتباط دانست.
مقام معظم رهبری اصرار مسئولان بر بحث مذاکره با آمریکا را دلیل اصلی مجوز این کار بیان کردند اما اکنون دیگر از صرف خوشبین نبودن به مذاکره سخن نگفتند بلکه از عینیت یافتن و اثبات بی فایده بودن سخن می گویند، این سخنان مقام معظم رهبری براساس اظهارات رسمی مقامات آمریکا در متصل کردن مذاکرات هسته ای به موضوعات دیگری مانند حقوق بشر و توانایی موشکی و دفاعی بیان شده است و با این وجود مقام معظم رهبری همچنان پیمانی را که دولت منعقد کرده است را محترم می شمارد و با این وجود بازهم بلافاصله می فرماید که این مذاکرات موجب رفع دشمنی آمریکا با انقلاب و اسلام نخواهد شد. این ها نشان می دهد که مقام معظم رهبری با این وجود که به بحث مذاکره با آمریکا خوشبین نیستند و با این که براساس اصرار مسئولان به این مسئله ورود کرده اند و حتی تحقق پیشبینی های شان را مشاهده می کنند، لیکن همچنان از دولت به واسطه ی احترام به رأی مردم حمایت می کنند و به فرصتی که به دولت داده اند (البته یقیناً به شرط رعایت اصول و نقض نشدن توافق از سوی دشمن) پایبند هستند، باشد که این فرصت موجب شود تا چشم امید مسئولان از دوستی با دشمن برداشته و به حسن تدبیر در کشور دوخته شود. 

...تصور برخی دولتمردان دولت قبلی و همچنین برخی دولتمردان دولت فعلی این است که اگر ما در قضیه هسته ای، با امریکا مذاکره کنیم، موضوع حل می شود....

مقام معظم رهبری برخی دولتمردان فعلی را بلکه برخی از دولتمردان دولت قبلی را حامی مذاکره با آمریکا به عنوان کلید مشکلات هسته ای معرفی می کنندو می گویند که ایشان بر این ایده ی خود اصرار داشته اند و این در شرایطی که مقام معظم رهبری بارها به این مسئله اظهار بدبینی کرده اند، به خصوص در مورد دولت قبلی برای برخی جای تعجب دارد، لیکن حقیر در آن زمانی که آقای احمدی نژاد شروع کرد به مقصر معرفی کردن تحریم ها به عنوان دلیل مشکلات اقتصادی و در واقع توجیه تمام سوءتدبیرها، در مطالب متعددی (که عموماً با پیشنهاد نیز همراه بود) به رد این مسئله پرداختم و عرض کردم که در پس این اظهارات نوعی وادادگی وجود دارد (که حتی لینک یکی از این مطالب با عنوان "آقای احمدی نژاد تشکر!‏" در سایت رجانیوز نیز منتشر شد). توجه به این مسئله که در دولت قبلی نیز کسانی کلید حل مشکلات را در مذاکره با آمریکا می دانستند برای آنان که تنها با گذشت چندماه از کار دولت دهم توجهی به سال های آخر آن دولت نمی نمایند و همان دولت و همان اشخاص را برای 4 سال دیگر در رویا می بینند!، بایستی مورد توجه باشد.

 ... همه بدانند که دشمنی آمریکا با اصل انقلاب اسلامی و اسلام است و این دشمنی، با مذاکرات پایان نخواهد یافت.... تنها راه علاج این دشمنی تکیه بر اقتدار ملی و توان داخلی و مستحکم تر کردن ساخت درونی کشور است.... راه حل مشکلات کشور، اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و تکیه به درون و چشم ندوختن به بیرون است..... تا وقتی که چشم ما به دست دیگران یا به کاهش تحریم ها و یا اظهارات مقامات امریکایی دوخته شده باشد، به جایی نخواهیم رسید.... من اصرار دارم که مسئولان به نیروی داخلی تکیه و به مردم اعتماد کنند تا این سرچشمه فیاض و تمام نشدنی در داخل، خروشان و فروزان و جوشان شود.... اگر این کار انجام شود، قطعاً همه درهای بسته باز خواهد شد و باید در همین مسیر حرکت و عمل کرد....

مقام معظم رهبری همچنان که در زمان دولت قبلی تنها راه حل مشکلات کشور را تقویت اقتصاد داخلی و بکارگیری اقتصاد مقاومتی معرفی می کردند، این دولت را نیز به تکیه بر اقتدار ملی و توان داخلی توصیه می نمایند و از هم اکنون دولت را مکلف به اجرای سیاست های مهم اجرای اقتصاد مقاومتی که در آینده ی نزدیک ابلاغ خواهد شد می دانند، مقام معظم رهبری این مسئله را درمان قطعی برای بازشدن تمام درهای بسته معرفی می کند و عجیب است که با چنین کلیدی که در جیب وجود دارد، چرا باید به دنبال یافتن کلید نحس و دست نیافتنی دوستی با بزرگترین قفل بر بشریت، یعنی آمریکا بود؟!

...به توفیق الهی اهداف امریکا و استکبار جهانی نسبت به ملت ایران و نظام اسلامی شکست خواهد خورد و این ملت پیروزی خود را در مقابل چشم بدخواهان، جشن خواهد گرفت.

مقام معظم رهبری همچنان و همانند سخنرانی قبلی شان که همین اخیراً بیان شد، پیروزی قطعی را برای این ملت نزدیک دانست که این مسئله باید تسکین بخش برخی دلسوازان که مدام بی تابی می کنند باشد تا به جای بی تابی و برخوردهای احساسی، به روشنگری و تبیین مسائل با زبان منطق و انصاف روی آورند.

مطلب مرتبط: شش محور بسیار مهم از سخنان مقام معظم رهبری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۵۵
سیاوش آقاجانی