انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۴۴ مطلب با موضوع «تحریم» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

امشب برنامه امروز دیروز فردا با حضور آقای دکتر علی باقری به نمایندگی از دکتر جلیلی و آقای دکتر محمود واعظی به نمایندگی دکتر روحانی برگزار شد. در این برنامه مباحث مختلفی مطرح شد که شاه بیت مباحث، موضوع سیاست خارجی و تفاوت دیدگاه ها و عملکردهای دکتر جلیلی و دکتر روحانی بود، دو شخصیتی که با یک سمت حساس و دو رویکرد متفاوت مواجهه داشته اند.

آقای دکتر باقری نامه ی دکتر حسن روحانی را خطاب به محمد البرادعی خواند که در آن اشاره شده بود که علی رغم این همه عقب نشینی، مذاکره کنندگان غربی، شروط شرم آوری برای ایران قائل شده اند که از کاپیتولاسیون نیز وقیح تر است، ولی آقای  واعظی این مسئله را موجب جلوگیری از حمله نظامی به ایران دانست و در یک اقدام تهاجمی دکتر جلیلی را به بهانه ی سیاست های خارجی دولت احمدی نژاد به میز محاکمه کشاند و قطع رابطه با سایر کشورها را مانند طالبان دانست و تشدید تحریم ها را ناشی از ادبیات سیاست خارجی دولت آقای احمدی نژاد دانست. آقای واعظی همانند آقای روحانی تحریم ها را به سیاست خارجی ایران حواله داد و شرایط اقتصادی سخت کشور را نیز ناشی از آن سیاست های خارجی اشتباه دانست؛ متأسفانه آقای باقری، دکتر جلیلی را از سیاست خارجی احمدی نژاد مبرا دانست و این در حالی بود که واعظی، دکتر جلیلی را باتوجه به جایگاه حساس شان در تمام مسائل اقتصادی، سیاسی و داخلی کشور، موثر و مقصر معرفی نمود که البته متأسفانه این حرف ها بدون این که وقتی برای پاسخگویی برایش داده شود، به دلیل اتمام وقت بدون پاسخ ماند که طبق عرف معمول در مناظرات باید در حد 1 دقیقه برای پاسخ به این حرفها وقت تعیین می شد که متأسفانه نشد، به همین دلیل در پاسخ به اظهارت آقای واعظی و مباحث مطروحه در خصوص سیاست خارجی پس از یک مقدمه کوتاه، مواردی را تقدیم می کنم:

دولت نهم بیشترین استفاده را از کلمه ی هلوکاست نمود و در عین حال در تاریخ 29 تیر 1387 با پافشاری و مقاومت جانانه در سیاست خارجی و مذاکرات هسته ای، موفق به انجام اولین مذاکرات بدون پیش شرط با گروه 5+1 و با حضور نماینده آمریکا در ژنو 1 و سپس در تاریخ 9 مهر 88 در ژنو 2 گردید که با توافق بر مبادله سوخت 3 و 5 درصد با سوخت 20 درصد همراه شد، ولی با برگزاری انتخابات 22 خرداد 88 و ملتهب شدن فضای کشور پس از انتخابات عملاً پیشنهاد مبادله تا ماهها با تعلل مواجه و کشور تصمیم به تولید سوخت 20 درصد گرفت؛ بروز فتنه 88 با آن شور عجیب و حماسی به جای این که موجب تقویت ایران و تضعیف جایگاه مذاکره کنندگان 5+1 گردد به دلیل امیدی که غرب به مشکلات داخلی ایران پیدا کرد، عملاً تا 15 ماه مذاکرات را تعطیل و وضع تحریمهای جدید و سخت گیرانه  را در دستور کار قرار داد و این در شرایطی بود که دولت از گفتمان هلوکاست نیز فاصله می گرفت. این مسائل نشان می دهد که:


1-       ایران با طرح هلوکاست توانست به مذاکرات بدون پیش شرط و به مرز مبادله سوخت دست یابد و تحریمها در زمانی تشدید شد که طرح هلوکاست در سیاست خارجی دولت به اقل کاهش یافته بود و این نشان می دهد که ما با طرح سوالات هلوکاست امتیاز گرفتیم و با کاهش طرح آن تحریم شدیم، این نشان می دهد که سیاست فعال خارجی بیش از سیاست مصلحت جویانه و سازشکارانه و منفعلانه پاسخ می دهد.

2-      نقش فتنه در حالی از سوی روحانی و نماینده ی وی نادیده انگاشته می شود که ایشان خود را نماینده ی هاشمی و خاتمی دو حامی اصلی فتنه می داند. فتنه 88 در روند مذاکرات و تغییر رویه به سمت تحریم نقش غیرقابل انکاری دارد که 15 ماه تعطیلی جلسات مذاکره بیانگر این مسئله است و به یقین به کسانی بر می گردد که با تهمت زشت تقلب به نظام، هزینه ی کلانی را به اقتصاد، سیاست داخلی، سیاست خارجی و رفاه مردم وارد نمودند؛ از یک سو سرودست شکستن برای حضور در انتخابات 92 نشان داد که تهمت تقلب، تلخ ترین خیانت به کشور بود و از یک سو نشان داد که خائنان به کشور نه تنها خود را بدهکار کشور و مردم نمی دانند بلکه در پی انتقام و مطالبه هستند!!!

3-      آنچه که بعد از فتنه موجب مشکلات اقتصادی شد، سوء مدیریت داخلی و همپا نبودن مدیریت داخلی کشور با سیاست خارجی آن بود، چرا که سیاست خارجی در حد المپیک بود و مدیریت داخلی با توجه به متمایل شدن دولت احمدی نژاد از دلسوزان و کادر متخصص به سمت حاشیه پردازان و منحرفان  در حد پاراالمپیک! و این ضعف در مدیریت داخلی کشور نباید موجب شود مثبت بودن سیاست خارجی کشور به نقطه ضعف تشبیه شود. عملکرد مذاکره کنندگان بارها در دولت نهم و دهم از سوی رهبر معظم انقلاب به مورد تأیید کامل قرار گرفت و حتی رهبر معظم انقلاب فرمودند که اگر در سال های قبل خیال شان از مذاکره کنندگان مطمئن نبود در این سالها خیال شان راحت بود.

4-      طرح سوال چالشی در مورد هلوکاست نه تنها آنطوری که آقای واعظی گفتند موجب مظلومیت اسرائیل نشد بلکه ماهیت و مشروعیت اسرائیل را با چالشی جدی مواجه کرد، به حدی که عصبیت این چالش در بحران های داخلی اسرائیل، حملات عصبی به غزه و لبنان و شکستهای مفتضحانه ی 33 روزه و 22 روزه و 8 روزه، دلقک بازی نتن یاهو در سازمان ملل و حتی بروز اختلافات بین اسرائیل و آمریکا منجر شد.

5-      تشبیه ایران حاضر با طالبان از سوی نماینده روحانی و اصرار و تکرار مطرود بودن و قهر بودن ایران در مقابل جامعه جهانی و افتخار به مواجهه با چند مقام دولتی اروپایی در دولت اصلاحات، نشان از عمق انحرافات روحانی و عارف دارد. ایشان به وقیح ترین حالت، مقبولیت ایران را در ریاست بر جنبش عدم تعهد و تأثیرگذاری ایران را در مسائل جهانی از عراق تا افغانستان و سوریه و بیداری اسلامی و حضور در آمریکای جنوبی و یارگیری در کشورهای ضدامپریالیستی انکار می کند. گویا جریان اصلاحات جز غرب و آمریکا سایرکشورها را کشور حساب نمی کنند و چقدر سریع در ذهنم مجسم می شود که مجلس اصلاحات چگونه به دولت اصلاحات اخطار کرد که حالا که جامعه جهانی به عراق حمله کرده است نباید مخالف بود، حتی باید حمایت هم کرد!!! و منظورشان از جامعه ی جهانی همان آمریکا و انگلیس و چند نوچه شان بود و گویا همچنان هست!!!

6-      روحانی و نماینده ی وی که سیاست های سازش گونه ی خود را معطوف به نظر رهبری می کنند و هرگز از نارضایتی رهبر از عقب نشینی ها حرفی نمی زنند، نمی گویند که اکنون که نظر رهبری بر مقاومت و امتیاز ندادن است پس چرا دم از سازش می زنند؟! چرا نمی گویند که آیا همچنان درآینده سیاست های سازشکارانه خود را متوجه رهبری خواهند کرد؟! چرا نمی گویند که میزان ولایت مداری شان در آن زمان نیز همینگونه بوده است یا اکنون به اینجا رسیده اند؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۲ ، ۰۳:۵۳
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۳۱ ب.ظ

جلیلی تنها گزینه است

بسم الله الرحمن الرحیم

گفتمان رایج در نامزدهای انتخابات با دوشاخه مذاکره و مقاومت و برایند این دو قابل تحلیل است، یعنی چند نفر می گویند تا روی میز مذاکره، تحریم ها را کنار نزنیم در داخل کشور قادر به حل مشکلات نیستیم و مذاکره محورند، گروهی دیگر می گویند تا در داخل نقاط ضعف کلیدیمان را نپوشانیم در میز مذاکره نیز پیروزی نخواهیم داشت و دکتر جلیلی مظهر این گفتمان است.

مبنای گفتمان هر نامزد، نسخه ی تجویزیش را مشخص می کند و حتی با فرض این که سابقه ی اجرایی جلیلی کمتر از برخی نامزدهاست، ولی به این دلیل که مشکل را و دارو را درست کشف کرده است تنها گزینه ی ممکن برای برون رفت از مشکلات می دانم.

واشنگتن پست: جلیلی اهل مقاومت است سازش کار نیست

به غیر از تشخیص و تجویز درست، شخصیت جلیلی نشان می دهد به حرفهایی که می زند پایبند است، اما بدانید که همین مواضع انقلابی وقتی از دهان افرادی مثل روحانی یا عارف بیرون می آید، هرگز قابل باور نخواهد بود چرا که مشی سیاسی شان با این مواضع در تضاد بوده است و یا اگر برخی دیگر، همین مواضع جلیلی را بگویند که نمی گویند با طرز تفکر تکنوکراتانه شان منافات دارد، چرا که گفتمان انقلاب با اقتصاد مقاومتی قابل اجراست و مدیریت مقاومتی با تکنوکراسی در تضاد کامل است، تکنوکراسی ابزار و مدل های علم اقتصاد و مدیریت را تنها راه می داند و بین گزینه کسب درآمد یا توسعه و گزینه افزایش میزان مقاومت یا عدالت، گزینه اول را انتخاب می کند.

به نظر می رسد جلیلی علی رغم این که مرد کارکشته میدان مذاکره است ولی چندان به این عامل برای رفع مشکلات کشور به عنوان گزینه ی اصلی نگاه نمی کند، او می داند که روی میز مذاکره این برایند نقاط ضعف و قدرت هر یک از طرفین است که موجب افزایش قدرت چانه زنی او می شود. چگونه وقتی کشوری در حل مشکل تورم و تولید دارو و مرغ ... مشکل دارد می تواند مشت بر میز مذاکره بکوبد و امتیاز بگیرد؟! او می داند که وقتی به نقطه ی حساس در مذاکره می رسیم ضعف های ما همان محدودیت های ماست و او برای این آمده است که سیاست و اقتصاد پارا المپیکی ما را به پای سیاست خارجی المپیکی برساند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۳۱
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۱ ق.ظ

هورای عاشقان آمریکا، آنهم به چه بهانه ای!

بسم الله الرحمن الرحیم

چندیست که به دلیل تحریم های آمریکا، شرکتهای سخت افزاری و نرم افزاری مطرح دنیا از ارائه ی هرگونه فروش و ارائه ی خدمات به ایرانیان منع شده اند، به حدی که حتی به ایرانیان خارج از کشوری که قابل شناسایی باشند نیز خدمات ارائه نمی کردند که بنا به آخرین تصمیمات دولت آمریکا این تحریم لغو شده است و این لغو تحریم با ذوق زدگی و کف و هورای عاشقان غرب همراه شده است.

این تحریمها به نوعی بود که اگر شما یک نرم افزار آنتی ویروس یا یک موبایل سامسونگ خریده بودید، از ارائه خدمات پشتیبانی که حق شما بوده است محروم می شدید، ولی این تحریم های ناجوانمردانه در آن زمانی که وضع می شدند نه تنها با انتقاد غرب دوستان و عاشقان آمریکا همراه نمی شدند، بلکه ایشان با سکوتشان برای این تحریم ها مشروعیت نیز قائل می شدند، ولی در همین یکی دو روزه که خبر لغو این تحریم ها منتشر شده است، همان ها که سکوت کرده بودند با جیغ و دست و هورا برای معرفت و جوانمردی آمریکا اشک شوق ریختند.

لغو تحریم کامپیوتر و موبایل و نرم افزار ارتباطی / احتمال لغو تحریم مواد غذایی و دارومعاون وزیر امور خارجه آمریکا حین خبر از لغو تحریم سخت و افزار و نرم افزار های حوزه ارتباطات (رایانه و موبایل) گفته است که ممکن است تحریم های غذا و دارو نیز حذف شود که همین هم جای تأمل دارد اول این که تا کنون آمریکایی ها منکر تحریم دارو بودند و دوم این که چرا آنچه که به سلامتی و حیات مردم مربوط است در درجه اول رفع تحریم قرار نگرفته است؟! 

بحث رفع تحریم ها البته با توجه به نزدیکی به انتخابات و نقشه های احتمالی پس از آن، ما را به یاد جلوگیری از تعطیلی سایت تویتر در 4 سال پیش در حمایت از فتنه گران می اندازد براستی چرا برخی متوجه نیستند که همانطور که تحریمهای آمریکا در جهت تضعیف انقلاب انجام می شود، رفع آنها نیز جز در همان راستا نیست؟! آیا بهتر نیست عاشقان و دلدادگان آمریکا و غرب به جای چشمشان، با عقلشان فکر کنند؟!

آیا با کمی تدبر نمی توان متوجه شد که آمریکا در پشت پرده ی اعلام رفع قطعی و احتمالی برخی تحریم ها به دنبال کسب اعتماد نسبی و لااقل کاهش تنفر ایرانیان از آمریکا و افزایش گرایش به گزینه های مورد حمایت آمریکا یعنی اهالی تسلیم و سازش است؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۱
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

در حاشیه صحبت های دو شب پیش دکتر روحانی در برنامه گزارش خبری شبکه 2 سیما، مسائلی گذشت که به دلیل حضور در یک مأموریت فشرده 1 روزه فرصتی برای پرداختن به آن نشدم که این مسئله با اعلام نارضایتی خصوصی برخی مخاطبان وبلاگ مواجه شد که ضمن عرض پوزش از بزرگواران، این مطلب را تقدیم می کنم:

آقای دکتر روحانی مواردی را در خصوص روند و تاریخ و حواشی و فواید مذاکرات هسته ای در زمان 16 ساله خودشان برشمردند که ترجیح می دهم بزرگانی که در این کسوت کار کرده و اطلاعات دقیقی دارند پاسخ ایشان را با جزئیات دقیق و فنی اعلام نمایند که به عنوان نمونه می توانید به تحلیل "چرا «روحانی» از واقعیت فرار می‌کند؟" مراجعه فرمایید، نقد حقیر در این جا یک سطح بالاتر از جزئیات سخنان دکتر روحانیست.

جایگاه دولت آن هم دولت اصلاحات که با حضورش مدعی آرای 20 میلیونی شده بود و بعضاً در برابر ولایت به پشتوانه همان رأیش شاخ و شانه های مرموزانه دیپلماتیک می کشید، با توجه به سازو کارهایی که در دست داشت فراتر از آنچیزیست که برخی از ما تصور می کنیم. اگر چه خطوط اصلی و مسیر حرکت را ولی فقیه ترسیم می کند، اما همواره این مسیر نیست که محقق می شود بلکه جهت دهی و محدودیت هایی که از سوی دولت ها سهواً و بعضاً عمداً رخ می دهد، بعضاً در تغییر و تحریف مسیر موثر است.

مثال این مسئله را در سیره ی اهل بیت در صلح امام حسن (ع) می توان مشاهده نمود، صلحی که اگر سست عنصری برخی یاران امام حسن (ع) نبود، هرگز محقق نمی شد و نمونه معاصر و آشکار این مطلب را شما در بحث جام زهر شاهد بودید، جام زهر در راستای مسیر ترسیمی امام خمینی (ره) نبود بلکه برخلاف آن بود پس چرا امام به آن تن داد؟ به همین دلیل محدودیت هایی که مسئولان وقت کشور از نخست وزیر تا رییس مجلس برایشان ایجاد کردند. یعنی هرچند که امام قائل به برنامه خاصی بود اما با تلقین نقاط ضعف و حتی تشدید عمدی آنها، امام را در تنگنای تصمیم گیری قرار دادند تا او تصمیم دلخواه امثال هاشمی و موسوی را اتخاذ نماید و این تصمیم از آنجا که از موضع ضعف و شکست به امام تلقین شد، تعبیری جز جام زهر از آن نمی شد تلقی نمود.<** ادامه مطلب... **>

دولت های سازندگی و اصلاحات پس از اتمام جنگ در واقع توسط کسانی اداره شدند که خودشان یا حامیان شان، مبدع و نوشاننده جام زهر بودند، همان ها که روحیه ضعف و شکست را تلقین کردند در دو دوره 8 ساله رییس جمهور شدند و عنان کشور را به دست گرفتند. دولت های سازندگی و اصلاحات همت شان در مدیریت علمی کشور و به قولی فن سالارانه (مبتنی بر اصول تکنوکراسی) بودند و در این زمینه قواعدی را که در کشورهای عادی دنیا جاری بود را در کشور اجرا می کردند، 4 دولت سازندگی و اصلاحات اگر چه در زمینه های عمرانی نسبتاً موفق بودند اما مسیر موفقیت شان را از مسیر مقاومت و انقلابی گیری دنبال نمی کردند. یعنی همان اصولی که ما را در زمان جنگ در برابر تمام توطئه های اقتصادی و سیاسی و نظامی مقاوم نگاه داشته بود، پس از جنگ یکی یکی کنار نهاده شد. شعار خودکفایی و اهمیت آن در موارد استراتژیک به کناری نهاده شد و ما مدعی شدیم که می توانیم با فروش یک محصول به خارج، محصول دیگری را از آنها بخریم و از همین توجیهات بود که منجر به تعطیلی و قطع ساخت پالایشگاه های تولید بنزین شد تا ما به بنزین خارجی وابسته باشیم.

سازوکار کشور در دولت سازندگی و اصلاحات علی رغم این که پیشرفت و توسعه و رفاه را محقق می کرد اما روز به روز ما را وابسته تر کرد. بحث هسته ای ایران در چنین زمانی بود که شروع و داغ شد. دولت هایی که اعتنایی به اصول مقاومت نداشتند و شیوه ی اداره ی کشور را در نمونه های سرمایه داری غرب دنبال می کردند، در برابر اولین تشرهای غرب راهی جز کوتاه آمدن باقی نمی گذاشتند. حرف آقای روحانی صحیح است، واقعاً این که در مقاطعی ما در برابر فشارهای غرب کوتاه آمدیم با مجوز رهبری بود، اما نه این که رهبری راضی به این نوع کوتاه آمدن ها بوده باشد و این که خود دکترروحانی در کتاب خاطراتش در نزدیک به 10 جای کتاب مواضع شان را برخلاف نظرات رهبری اعلام کردند که به ناچار به آنها تن دادند!!!!

آنچه که از سوی دکتر روحانی اکنون و پس از گذشت سال ها از آن دوران ادعا می شود از آنجهت دروغ است که ایشان این شرایط را خواست رهبری و تنها راه نجات کشور تلقی می کنند اما در واقع امتیازاتی که در آن زمان داده شد به دو دلیل بزرگ بود:

1-       با توجه به تفکر و عملکرد وابستگی پذیر و ضعف مقاومتی دولت اصلاحات در ادامه نگاه دولت سازندگی که قدرتی برای چانه زنی و مقاومت باقی نمی گذاشت که با توجه به شناخت رهبری از این ضعف برای آنها مجوز صادر شد، مجوزهایی که با سرکار آمدن دولت انقلابی نهم عملاً از سیاستهای هسته ای نظام به صورت کامل حذف و موجب موفقیت های چشم گیر در ادامه ی مسیرهسته ای گردید.

2-       بسیاری از امتیازات نیز نتیجه ندانم کاری و خودسری هیأت مذاکره کننده بود. یعنی هم برخی موارد را بدون کسب اجازه انجام دادند و هم برخی موارد را با ندانم کاری تن دادند که این مسئله را دقیقاً از برنامه ای که باحضور دکتر متکی و نماینده هیأت مذاکره کننده در تلویزیون پخش می شد شاهد بودم که چگونه دکتر ولایتی به نماینده هیأت مذاکره کننده می فهماند بندهایی را که الزام آور نمی دانستند، الزام آور بود.

در مصاحبه ی آقای دکتر روحانی 2 مسئله که به شدت باهم در تضاد بودند مدام تکرار می شد، از یک سو آقای روحانی به شدت دولت را تخریب می کرد و از یک سو از صداوسیما انتقاد می کرد چرا اجازه داده در زمان عدم حضور هاشمی، او را تخریب کنند.

یکی دیگر از موارد بحث آقای دکتر روحانی اصرار بر پرهیز از افراط بود، او هم لشکرکشی های خیابانی را و هم سخنان احمدی نژاد علیه هاشمی را افراط خواند اما او که به ظاهر مدافع پرهیز از افراطی گری بود هرگز نگفت که چرا در 4 سال پیش لشکرکشی ها را افراط نمی خواند و به دوستان خویش تذکر نمی داد؟!!

حالا سوال مهمی که مطرح می شود این است که با این اوصاف چه می شود که دکتر روحانی در نقش یک مدیر موفق و طلبکار در صداوسیما حاضر شده است و با همین پز نیز استودیو را ترک می کند؟ پاسخ ساده است، ضعف مجری سیما.

بکارگیری مجریان ضعیف و فوق ضعیف در برنامه های حساس مسئله ای است که در صداوسیمای ما به یک روند عادی تبدیل شده است. همین مجری و به قول خود صداوسیماچی ها، "مجری کارشناس" قبلاً نیز در برنامه های مختلف دیگری نیز موجب مشکلات زیادی شده بود. قبلاً همین آقای عابدینی در مصاحبه ای که با نخست وزیر سابق فرانسه در همین برنامه (گزارش خبری) داشت موجب یک افتضاح رسانه ای شده بود که آقای روحانی به خوبی با شناختی که از ضعف ایشان داشت سوءاستفاده نمود. آقای روحانی چندبار با ذکر این که شما آقای عابدینی وارد و ماهر هستید او را ترغیب به ورود به بحث می کرد و او نیز با هر سخن اشتباه و یا سکوت افتضاح، کمکی به تبلیغ آقای روحانی نمود. در واقع آقای روحانی یک مصاحبه را به یک شبه مناظره تبدیل کرد تا با برنده شدن در آن کمال استفاده را بنماید، بالاخره نباید پذیرفت که تخصص آقای روحانی همین مذاکره است، البته ای کاش با این تخصص شان می توانستند حقوق انقلاب را استیفا کنند.

مطلب مرتبط: جولان نخست وزیر سابق فرانسه در گزارش خبری سیما‏

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۵۶
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۴۲ ق.ظ

گفتمان مقاومت، محور شعارهای دکتر جلیلی

بسم الله الرحمن الرحیم

دیشب مصاحبه زنده با دکتر جیلیلی در برنامه گزارش خبری شبکه 2 پخش شد که به لحاظ صحبت هایی که در برنامه انجام شد می توان گفتمان مقاومت را در شعارهای دکتر جیلیلی به عنوان محور اهداف ایشان مشاهده نمود.در این گفتمان که محورهایش توسط دکتر جلیلی مطرح شد:

  • کشور تهدیدها را شناسایی و مانند بحث تحریم بنزین، قبل از تحقق یافتن شان آنها را خنثی می کند.
  • در این گفتمان کشور باید بتواند ملزومات و نیازهای مهمش را تولید نماید.
  • این گفتمان به جد، قائل به دور شدن از اقتصاد نفتی است.
  • در گفتمان مقاومت باید بر اوضاع اقتصاد کشور یک تسلط اطلاعاتی کامل داشت تا بتوان آفات، فسادها و نقاط ضعف را شناسایی و قابل نفع نمود.
  • در گفتمان مقاومت باید در هر زمینه با سازوکارهای فنی آن بخش، مدیریت را انجام داد نه با بخش نامه های دستوری و غیر علمی.
  • گفتمان مقاومت عدالت را بستر توسعه می داند نه رقیب آن.
  • دولت باید اولین مدعی، پیگیر و حامی مبارزه با فساد باشد نه این که با این مسئله با هوچی گری یا احتیاط برخورد نماید.
  • مبارزه با فساد باید با شناسایی و جلوگیری از بروز بسترهای آن صورت گیرد و دولت باید با ابزارهای مدیریتی انواع رانت ها و مفاسد را شناسایی و کنترل کند.
  • اسلامی سازی حکومت از محورهای برنامه های گفتمانی دکتر جلیلیست. 

امیدواریم در برنامه های بعدی، جزئیات بیشتری از هریک از محورهای یادشده را از ایشان و برنامه ریزان ایشان بشنویم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۲ ، ۰۸:۴۲
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۲۶ ب.ظ

تحلیلی مهم در نقش سیاست خارجی در مشکلات کشور

بسم الله الرحمن الرحیم

با تشدید مشکلات اقتصادی کشور، برخی فعالان سیاسی و به خصوص نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، سیاست خارجی کشورمان را مقصر اصلی مشکلات کشور دانسته و اولین راه حل شان برای تغییر وضع موجود را همان اصلاح سیاست خارجی با محوریت مذاکره و عدم تحریک دشمنان در عدم تکرار عباراتی مانند هلوکاست دانستند. در این مطلب به این ادعا و شعار در قالب چند سوال پاسخ و راه حل خواهم داد:

آیا مواضع ما در قبال اسرائیل تنها در این چند ساله خصمانه شد؟

اگر بخواهیم طرح سوالات در خصوص هلوکاست را اشتباه بدانیم در حقیقت باید بدانیم که نسبت به مواضع امام و رهبری در خصوص اسرائیل نیز دچار همان موضعیم!! یعنی باید بگوییم شهید مطهری و امام خمینی و امام خامنه ای که تاکنون سخت ترین مواضع را در قبال اسرائیل گرفته اند نیز اشتباه کرده اند!! یعنی امام خمینی هم که فرمود اسرائیل باید از نقشه محو شود اشتباه کرده است  و یا امام خامنه ای که گفتند هر گروهی که با اسرائیل مواجهه کند از او حمایت می کنیم نیز مقصر اصلی مشکلات کشورند!!

اشتباه دانستن سیاست خارجی و انقلابی کشور ریشه در چه چیز دارد؟

 پاسخ این است که اشتباه دانستن سوالات در خصوص هلوکاست و یا اعلام مواضع صریح در مورد اسرائیل در واقع دور شدن از مواضع انقلابی و در نقد اهداف آن است نه در نقد احمدی نژاد و یا تحلیل مشکلات موجود، فقط نامزدها رویشان نمی شود به انقلاب و اهدافش گیر بدهند، احمدی نژاد را مقصر می دانند، اشتباه دانستن سیاستهای خارجی در قبال اسرائیل و آمریکا را باید در شعار "نه غزه و نه لبنان جانم فدای ایران" جستجو کرد. البته برخی از اصولگرایان سنتی که قبلا هیچ انتقادی در خصوص سیاست خارجی نداشتند نیز با سیاسی شدن شرایط و انتخاباتی شدن کشور، بی برنامگی خودشان برای اداره ی انقلابی سیاست و اقتصاد کشور، آینده را با انتقاد به سیاست خارجی کشور مخفی می کنند.

آیا بحث هلوکاست و یا محکومیت اسرائیل و یا اتخاذ مواضع صریح در قبال او باعث تشدید مشکلات ما شد یا خیر؟!

در پاسخ باید بگویم آری، اما این تمام پاسخ نیست بلکه باید بگوییم بیش از آن که برای کشور ما زحمت ایجاد کرد برای اسرائیل و متحدانش مشکل ایجاد کرد. جنگ روانی ایران علیه اسرائیل، او را به انفعالی ترین حرکات و شکست های مفتضاحانه وادار کرد. منفوریت اسرائیل در جهان با این سیاست ایران تشدید شد تا حدی که به غیر از سیاسیون، از جامعه ی هنرمندان و ورزشکاران بین المللی نیز کارت زرد دریافت نمود. ما در قبال ضرباتی که به ریشه و پیکره و مشروعیت و حتی مقبولیت اسرائیل وارد کردیم دچار فشارهایی شدیم که برایندشان علی رغم مشکلات موجود به یقین پیروزی ما تلقی می شود.

آیا سیاست فعلی در قبال اسرائیل بهترین و تنها سیاست اصولی به شمار می رود؟!

پاسخ این است که ما به واسطه ی ماهیت انقلاب مان و اسرائیل نیز به واسطه ی ماهیت وجودیش، دچار یک خصومت غیر قابل انکاریم و در این خصومت آنچه که مهم است و اصول سیاست ما را تشکیل می دهد، این است که ضربات سخت تری بزنیم و ضربات دشمن را به خوبی مهار کنیم، و همین سیاست در اسرائیل نیز برای مواجهه با ما تعریف شده است و البته او در این سیاست از غیرانسانی ترین روشها مانند ترور نیز استفاده می کند. حالا اگر کسی بیاید بگوید ما ضربه نزنیم در واقع دو اشتباه بزرگ مرتکب شده است، یکی این که در واقع به اصول انقلاب خیانت کرده است و دیگری این که اسرائیل به صرف این که ما ضربه نزنیم، از عناد و کینه توزی و خصومت دست نخواهد کشید و تا استحاله انقلاب اسلامی ایران و شکاندن محورمقاومت در دنیا، به خصومتهایش در تمام ابعاد ادامه خواهد داد. پس ما در نوع سیاست مان در قبال اسرائیل در چارچوب تعاریف انقلاب اسلامی و سیاستهای رهبران مان گام می نهیم و این چارچوب نیز، تنها می تواند مقابله و مبارزه با اسرائیل باشد و آنان که از عدم مقابله و عدم دشمنی با اسرائیل یا مردم آن سخن می رانند، به یک عقب نشینی غیرقابل انکار از اصول انقلاب دست زده اند که این مسئله از سایر مواضع سیاسیت داخلی و خارجی شان در برابر چارچوبهای انقلاب نیز قابل اتخاذ است.

آنجاهایی که دچار سختی گردیدیم نیز نباید سیاست فعال خارجی را مقصر بدانیم؟!

به صراحت عرض می کنم که پاسخ خیر است. ما اگر در نتیجه ی سیاست های اصولی و انقلابی خارجی مان دچار مشکلاتی در داخل شده ایم باید بجوییم و ببینیم که آیا سیاست داخلی کشور نیز متناسب با سیاست خارجی مان انقلابی بوده است یا خیر ما با اهداف انقلابی و ابزار غیرانقلابی به دنبال حصول نتایج آرمانی بوده ایم!

آیا به همان اندازه که در سیاست خارجی انقلابی بودیم در امور داخلی نیز به همین قوت بودیم؟!

پاسخ این سوال منفیست. ایراد اصلی کار ما همین است که ما موتور فرمول 1 سیاستهای خارجی مان را گذاشتیم بر بدنه و ترمز و چارچوب پیکان سیاست داخلی مان. دولتمردان ما همانطوری که در اتخاذ مواضع شدیدشان در قبال آمریکا و اسرائیل به خوبی عمل می کردند، باید تدابیر داخلی شان را نیز به تناسب آن آرایش می دادند، همان طوری که آقای رییس جمهور در سازمان ملل و سایر مجامع بین المللی مواضع تهاجمی و انقلابی در قبال استکبار و اسرائیل اتخاذ می کردند باید وقتی که به ایران بازمی گشتند نیز اقتصاد کشور را مقاوم ترین و قوی ترین اقتصاد در برابر خصومت ها و تحریمها و فشارها و بیانیه ها شکل می دادند، نه صرفاً با ذکر چند شعار عامیانه مثل بحث "پاره شدن بیانیه دان" و "مه مه لولو بردن"!

مگر می شود کشوری برای استکبار و اسرائیل شاخ و شانه بکشد و درآمدش به فروش نفت به خارج متکی باشد؟! مگر می توان منافع آمریکا را در حیاط خلوتشان در آمریکای جنوبی نشانه رفت و در آنجا خط تولید خودرو راه انداخت ولی در داخل خودروی ملی مان منوط به واردات قطعات و لوازم خارجی باشد؟! مگر می شود بیانه ها را بی تأثیر دانست در حالی که به واردات علوفه و دان مرغ و گوشت و مرغ محتاجیم؟!

مشکل از این است که در صحنه ی شطرنج شما نمی توانید با مهره های نفوذی به خط دشمن بزنید ولی پیاده نظام را با یک آرایش مناسب به حراست از کیان کشورت نچیده باشی! نمی شود اقتصاد مقاومتی، جهاد اقتصادی، حمایت از تولید ملی، ثبات اقتصادی و دورشدن از اقتصاد نفتی را در حد شعار و ادعا نگاه داشت.

چه باید کرد؟

پاسخ چه باید کرد در نام امسال و سالهای گذشته عیان است. امسال سال حماسه اقتصادی و حماسه سیاسی است و باید سیاست ما و اقتصاد ما هر دو با یک قلم حماسی نگاشته شوند. باید همانطوری که در سیاست خارجی فعال و مقاومیم در اقتصاد نیز مقاوم و فعال باشیم. نمی شود سیاست فعال باشد و اقتصاد منفعل. اکنون باید کسانی را دعوت کرد که شیوه ی مدیریت کشور را مبتنی بر اقتصاد مقاومتی برنامه ریزی کرده اند، کسانی که ایراد کار را درست تشخیص داده اند در عین حال که آرامش مردم و کشور را تأمین خواهند کرد، از مواضع انقلابی نیز پایین نیایند، تنها در صورتی ما موفق به پیروزی در شرایط فعلی خواهیم شد که در داخل کشور، نقطه ضعف نداشته باشیم، تنها در این صورت است که در میز مذاکرات نیز با قوت می توانیم موفق باشیم و اگر درداخل گرفتار سوء مدیریت، وابستگی، فن سالاری (تکنوکراسی) و اسراف باشیم، روی میز مذاکره چیزی جز ذلت و تسلیم به دست نخواهیم آورد و به همین دلیل آنها که موفقیت داخلی را در گروی موفقیت خارجی می دانند زین وارونه نهاده اند، شیوه ای که قبلاً در دوره اصلاحات نتایجش را به وضوح دیدیدم. اکنون حلال مشکلات مان نه تنها حفظ و ادامه ی گفتمان انقلاب در سیاست خارجی است بلکه باید مدیریت انقلابی را در داخل کشور نیز به صورت علمی و هدفمند برنامه ریزی کرد، مسئله ای که در برنامه ی عملیاتی جبهه پایداری انشاءالله به قول سرپرست گروه یعنی آقای دکتر داوودی مورد توجه قرار گرفته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۲۶
سیاوش آقاجانی
شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۰۶ ب.ظ

سخنان قابل تأمل دکتر ولایتی+تحلیل

بسم الله الرحمن الرحیم

این سخنرانی اخیر آقای ولایت در جمع اعضای ستاد انتخاباتی استانی خود مواردی را اظهار داشته است که پس از تقدیم آنها،‌ مختصراً آنها را تحلیل خواهم کرد:

دیگر زمان سیاه مشق نوشتن سپری شده است و باید کار به کسانی سپرده شود که از تجربه کافی برخوردار هستند. ما سی و چند سال پیش سیاه مشق هایمان را نوشته ایم و دولت آینده باید دولتی مبتنی بر کارهای کارشناسی و متخصص بوده و وزرا صاحب اختیار باشند.

خبرگزاری فارس: می‌توان انرژی هسته‌ای بدون تحریم داشت/ مسکن با 300 بخش اقتصاد مرتبط است

مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل وضعیت روابط خارجی را وضعیتی نامناسب توصیف کرد و اظهار داشت: روابط خارجی ما مشکلات بسیاری دارد اما این مشکلات لاینحل نیست. تجربه بیش از سی سال من در بخش روابط خارجه نشان می دهد سیاست بین الملل کاری سخت و پیچیده است اما حل مشکلات موجود غیر ممکن نیست.

 وی یادآور شد: مذاکره، مذاکره کننده می‌خواهد و مذاکره کننده نیز باید فردی کاردان باشد. مذاکره کننده می‌بایست با زبان بین‌الملل آشنا باشد و به گونه‌ای مذاکره کند که هم طرف مقابل حرفف‌ای او را متوجه شود و هم اینکه او بتواند بر سر میز مذاکره حرف‌های طرف مقابل را درک کند.

ولایتی در عین حال اطمینان داد که مسایل خارجی توسط اشخاص کاردان و با تجربه، قابل حل است و با حل مشکلات بوجود آمده در روابط خارجی می‌توان بسیاری از مشکلات اقتصادی و داخلی را نیز برطرف ساخت.

 این سخنان دکتر ولایتی یقیناً بیش تر از هرچیز، منبعث از تجربه و سن بالای ایشان است و اینچنین برجکِ جوان ترها را نشانه گرفته است، در حالی که رویه قرآن و سنت، همچنین خط امام خمینی (ره) و امام خامنه ای نیز این بوده است که کار را به جوانان لایق باید سپرد و یک جوان لایق از یک مسن لایق شایستگی بیشتری برای سپردن کارهای اجرایی دارد  و اگر چنین نبود که هیچگاه نوبت به امثال ولایتی ها و قالیباف ها و رضایی ها در سی و اندی سال پیش نمی رسید تا سیاه مشق هایشان را بنویسند و به همان سیاه مشق ها افتخار کنند!!! و خوب است به قول خودشان به سایرین نیز اجازه دهند حضور یابند و خودشان در همان کسوت ارزشمند مشاوره همچنان حاضر باشند و این که چه کسی گفته است که مثلاً‌ جوان ترهایی مانند لنکرانی بدتر از ایشان قرار است مشق بنویسند؟!! و یا این که چه کسی گفته است که سابقه ی وزارت خارجه از وزارت بهداشت مفیدتر و مرتبط تر با ریاست جمهوریست؟!!

اگر چه در مطلب قبلی که در حاشیه سخنان پیشین ایشان نوشته بودم، خط اصالت دادن به مذاکره را مورد انتقاد قرار داده بودم، اما گویا این خط اکنون با انتقاد به گروه مذاکره کنندگان فعلی شدیدتر دنبال می شود،‌ در حالی که در این چند ساله به خصوص همین اواخر،‌ رهبر معظم انقلاب رضایتشان را بارها از مذاکره کنندگان خارجی و هسته ای اعلام کرده بودند و این انتقادات آقای ولایتی در حدی که تغییر مذاکره کنندگان را دنبال کند و یا ضعف آنها را موجب مسائل و مشکلات کشور معرفی کند یقیناً‌ با نظر رهبر معظم انقلاب در تضاد است به نوعی که حتی این نظر که کلید حل مشکلات ما در گام اول مذاکره است نیز براساس نظرات صریح مقام معظم رهبری اشتباه است،‌ متأسفانه شعارهای آقای ولایتی در خصوص مذاکره و اصالت دادن به آن، ما را نسبت به شخصیت انقلابی قدیمی ایشان و خط سیر ایشان با تردید مواجه کرده است.

بحث دیگر این که اگر ایشان نقش ضعف در مذاکرات خارجی و سیاست های بین المللی را در مشکلات داخلی کشور اینقدر برجسته می دانند، با فرض این که خط اصلی سیاست های خارجی توسط رهبری تعیین می شود و این که خودشان به عنوان مشاور ارشد رهبری در این خصوص سالهاست که اشتغال دارند،‌ سوالات مهمی پیش می آید مثل این که، آیا سهمی برای اشتباهات مورد ادعای خویش در بحث سیاست خارجی قائل نیستند؟!! آیا نقش مشاور ارشد امور بین المللی رهبری جایگاهی نبوده که ایشان بتواند نظراتشان را به رهبری منتقل و ایشان را به اجرای آنها توجیه کنند؟!!! و این که آیا قرار است اینبار خودشان رأساً‌ همان سیاست های مورد نظر خودشان را که رهبری آنها را جاری ننموده است، اجرا کنند؟!!!

نظر صریح رهبر در خصوص بحث مذاکره این است که مذاکرات یک بهانه برای تسلیم ایران و فشار بیشتر است و تنها راه موفقیت نیز این است که ما در داخل بتوانیم مشکلات مان را با بکارگیری اقتصاد مقاومتی و همدلی حل کنیم و تنها در این صورت است که بحث مذاکرات نیز به نفع ایران تمام می شود و این رویکرد که ما با مذاکرات می توانیم مشکلات داخلی مان را نیز حل کنیم ما را تا سرحد تسلیم، انفعال و عقب نشینی از تمام اصول انقلاب پیش خواهد برد، یادم به کلام اخیر رهبر افتاد که ایشان خودشان را یک انقلابی می دانند نه سیاستمدار و گویا خط آقای ولایتی در تضاد با شیوه رهبریست!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۰۶
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۲:۲۸ ب.ظ

لزوم فعالیت حقوقی قویتر در خصوص تحریم ها

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر چه اولین و بهترین پیشنهاد برای محدود نشدن دردام تحریم ها استفاده از کالاها،‌ خدمات، ابزار، لوازم، سخت افزارها و نرم افزارهای داخلی است ولی مواردی پیش می آید که به دلیل یک قرارداد و یا یک خرید قدیمی، شما به ناچار می خواهید از خدمات یک محصول خارجی استفاده کنید و ناگهان متوجه می شوید که مثلاً‌ خدمات نرم افزاری یا سخت افزاری آن محصول تعطیل شده است.

هم اکنون در موارد متعددی شاهدیم که آنتی ویروس هایی که قبلاً خریداری و روی رایانه ها نصب شده است به بهانه تحریم و درواقع کارشکنی ارائه کنندگان این محصولات قابل آپدیت نیستند و حال این که شخصیت های حقیقی و حقوقی زیادی بابت خریداری آنها پول پرداخت کرده اند؛ این که یک شرکت نرم افزاری از فروش محصولاتش به هر دلیلی خودداری کند مسئله ای است که در اختیارات آن تولید کننده است، اما این که پس از فروش محصول یا کالا از ارائه ی خدماتی که مکلف به آنها بوده است،‌ شانه خالی کند کاملاً قابل پیگیری حقوقی است که نمونه ی دیگر این مسئله را همین چند روز پیش در مورد ارائه محصولات نرم افزاری سامسونگ مشاهده کردیم.

چندی بانک ملت ایران توانست با بکارگیری یک تیم حقوقی مجرب ضمن اثبات غیرقانونی بودن تحریم این بانک، تحریم کنندگان را به پرداخت جریمه محکوم کند و این مسئله نشان می دهد که دولت هرچه سریعتر باید نسبت به راه اندازی یک مرجع معتبر حقوقی برای پیگیری و هدایت و ساماندهی امور تحریم ها راه اندازی کند تا اولاً تحریم ها را شناسایی کند و ثانیاً‌ هزینه ی تحریم ها را برای تحریم کنندگان بالا ببرد و ثالثاً بتواند تحریم ها را خنثی کند و رابعاً‌ با دریافت خسارات تحریم را جبران کند  و خامساً از واردات محصولات آنها خودداری نماید و سادساً‌ با اطلاع رسانی به موقع مردم را از حرکت به سمت خرید اینگونه محصولات بازدارد.

البته در خصوص تحریم خدمات نرم افزاری سامسونگ و شرکت های سازنده ی آنتی ویروس نیز بهترین راه این است که از گوشی های ایرانی و آنتی ویروس های داخلی که مطمئن نیز هستند استفاده نماییم، باشد که بهترین پاسخ را با خرید کالا و خدمت ایرانی عملاً‌ به تحریم کنندگان بازگردانیم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۲۸
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۱۴ ب.ظ

بزرگان، اجرشان را زایل نکنند

بسم الله الرحمن الرحیم

آقای دکتر حداد عادل، رییس فراکسیون اصولگرایان مجلس در مورد موضوع هولوکاست گفت که موافق طرح این موضوع به گونه‌ای که آقای احمدی‌نژاد مطرح کرد، نبودم، موافق این نبودم که آقای احمدی‌نژاد اصل هولوکاست را انکار کند چون ما از انکار هولوکاست سودی نبردیم.

مدتی است آنهایی که زمانی جزء مدافعان پروپاقرص برنامه های مختلف سیاسی و اقتصادی دولت بودند، در انتقاد به همان برنامه ها که زمانی با سکوت و یا تقریر آنها را تأیید می کردند، گوی سبقت را از یکدیگر می ربایند. یکی از مواردی که اخیراً مورد انتقاد حتی اصولگرایان و استکبار ستیزان قرار گرفته است بحث سیاست خارجی فعال احمدی نژاد و به خصوص طرح مسئله هلوکاست است که اخیراً از سوی دکتر حداد عادل و دکتر ولایتی بیان گردید. البته بیشتر کسانی که به سیاست طرح هلوکاست توسط احمدی نژاد انتقاد می کنند، عنوان مسئله را تکذیب هلوکاست می نامند و حال این که همگی یادمان هست که احمدی نژاد با دو سوال بحث هلوکاست را طرح می کرد یک سوال با پاسخ تایید هلوکاست و دیگری هم با رد آن.

من این مسئله را از چند جهت به صورت مختصر مورد بررسی قرار می دهم:

با توجه به این که اسرائیل طی دهه های اخیر خبیث ترین و عنود ترین دشمن ما بوده است، گمان نمی کنم اقرار به دشمنی با چنین دشمنی و برانگیختن نظرات جهانیان علیه او و حامیان او موثرترین و انقلابی ترین سیاست ممکن نبوده باشد، و این که طرح بحث هلوکاست موجب تضعیف پایگاه اسرائیل در نگاه ملت ها و حتی بسیاری از دولتها گردید تا آنجا که اسرائیل در پاسخ به این مسئله دست به اقداماتی زد که خود را تا مرز یک کشور دیوانه و جانی در نظر جهانیان مطرح نمود که نمونه اش را در کار مسخره شان در سازمان ملل شاهد بودیم.

برانگیختگی و آشفتگی اسرائیل در این مدت اینقدر زیاد شد که بارها در حملات و اقدامات وحشیانه خود علیه فلسطین و لبنان با شکست های چندروز مفتضح شد و میزان عصبیت در کشور اسرائیل در پی سیاست فعال خارجی احمدی نژاد در خصوص اسرائیل، این حرامزاده ی جغرافیایی را تا مرز اغتشاشات و اختلافات شدید درونی و حتی بروز شکافهایی با مسئولان دولت آمریکا پیش برد.

براساس قرآن کریم مسلمان نمی تواند اشداءعلی الکفار نباشد، آنهم علیه کفاری که شمشیرشان را در مقابله با انقلاب اسلامی، مردم، نخبگان و مسئولان از رو بسته اند، نه تنها طرح هلوکاست که حتی طرح دشمنی با اسرائیل نیز صحیح و قابل تمجید است.

بحث بسیار مهم دیگر این که یادمان نرود که اگر رییس جمهور تنها دوسوال را در مورد هلوکاست مطرح کرد، رهبر معظم انقلاب علناً اعلام حمایت از تمام دشمنان اسرائیل را به هر نحو ممکن اعلام کردند و امام خمینی و شهید مطهری نیز به صراحت در مقابل اسرائیل اعلام موضع شدید و حتی تهاجمی می کردند، پس چگونه منتقدان به مسئله طرح هلوکاست می توانند تناقض انتقاد خود را با مواضع صریح رهبران انقلاب اسلامی ایران در خصوص اسرائیل توجیه نمایند؟!

آنهایی که به سیاست های فعال احمدی نژاد در خصوص طرح مسئله ی هلوکاست انتقاد می کنند، بخش زیادی از مشکلات کشور را ناشی از آن مسئله و تحریم های ناشی از آن قلمداد می کنند و البته این مسئله نه تنها در منتقدان احمدی نژاد، که متأسفانه در خود احمدی نژاد نیز به چشم می آید و حال این که اگر در این میان اشتباهی رخ داده باشد عدم تناسب سیاست های داخلی و سیاست های خارجی دولت است.

اگر دولت آن قدر که در سیاست های خارجی خود فعال و مقاوم عمل نمود، همانقدر نیز در مسائل داخلی و اداره مملکت به مقاومت قائل بود، اکنون وضعیت طور دیگری بود. اگر ما همانطوری که در برابر تحریم بنزین عمل کردیم در برابر سایر تحریم ها نیز قوی عمل می کردیم، اکنون با همان ادامه ی طرح هلوکاست، این اسرائیل بود که در بحران های داخلی غرق شده بود نه این که ما مجبور بشویم مشکلاتمان را در نقاط قوتمان بجوییم!!

بحث بسیار مهم دیگر که یک بحث اخلاقی است، دقت در اظهار ندامت ها و برائت هاست. به کرار دراحادیث وارد شده است که کسی که در کار خوب دیگری خوشحال می شود در ثوابش شریک است و یا این که همان طوری که پشیمانی از گناه موجب پذیرش توبه و بخشش گناهان است، پشیمانی از کار صواب و ثواب نیز موجب زایل شدن اجر آن است؛ پس توصیه ی حقیر به بزرگان این است که انتقادهایی که از احمدی نژاد دارند را بر اساس انصاف طرح نمایند و موجب زایل شدن شخصیت و اعتبار دنیوی و اخروی شان نشوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۲:۱۴
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

با توجه به مشکلاتی که به لحاظ اقتصادی کشور ما را درگیر کرده است و تأکیداتی که مقام معظم رهبری در این خصوص به مسئولان کشور داشته اند، همچنین شعارهای در تناقض با این توصیه ها که برخی نامزدهای انتخاباتی اعلام می کنند،‌ برآن شدم تا دوباره بر اهمیت بحث اقتصاد مقاومتی در پیشبرد اهداف انقلاب و گذر از مشکلات تأکید نمایم.

همگی می دانیم که دشمنان انقلاب اسلامی ایران،‌ هر ابزاری را برای جلوگیری از رشد و نشر فرهنگ انقلابی ما به کار گرفته و می گیرد و بر همین اساس، منطقیست که در مقابله با هریک از این ابزارها به یک سپردفاعی مجهز شویم و با توجه به این که هم اکنون عمده ترین ابزار مخاصمه ی دشمنان با انقلاب بحث تحریم و فشارهای اقتصادی است به اینجا می رسیم که باید از سپر مناسب برای خنثی کردن این ابزار استفاده کنیم؛ سپری که اگر به خوبی ساخته و استفاده شود نه تنها ضربه ی خصم را مهار می کند، بلکه سلاح او را نیز درهم می شکند. 

اگر بخواهم به صورت مختصر تعریفی از اقتصاد مقاومتی داشته باشم باید بگویم که در این اقتصاد ما باید طوری تمام فعالیتهای اقتصادی مان را سامان دهیم که به بیشترین فشار از بیرون،‌ کمترین تأثیر را در درون داشته باشیم و این یعنی که ما باید به سمت خودکفایی در نیازها، تولید ملی،‌ جداشدن از اقتصاد نفتی با کسب درآمد از داخل (نه مبتنی بر درآمد خارجی) و کاهش تأثیر فشارها بر مردم و تولید حرکت کنیم. نامزدهای انتخاباتی باید بدانند که اگر به دنبال پیروزی در صحنه ی مذاکرات هستند، ابتدا باید اقتصاد مقاومتی را در کشور اجرا کنند، نه این که با تغییر مذاکره کننده و یا تعویض زمان و مکان مذاکرات و یا حتی لحن مذاکره و حتی امتیاز دادن و یا هرچیز دیگری به دنبال موفقیت در مذاکرات باشند، نامزدها توجه داشته باشند که همانطوری که رهبر معظم انقلاب نیز اشاره کردند بحث انرژی هسته ای و یا مذاکرات هسته ای همگی بهانه ای برای تحریم هستند و به زعم حقیر تا وقتی که اهرم تحریم کارساز باشد،‌ حتی با عقب نشینی هسته ای نیز، دشمن برای تحریمها بهانه های جدید خواهد تراشید.

اگر کشور ما در برابر تحریم و فشار طوری اقتصاد مقاومتی را اجرا کرد که نیازی به پیروزی در مذاکره نداشتیم آنگاه است که دشمن صحنه ی مذاکرات را به نفع ما رقم خواهد زد و تنها و تنها و تنها در این حالت می توانیم بدون این که از اصول انقلاب کنار بیاییم مذاکرات را با پیروزی به سرانجام برساینم،‌ اصلاً‌ بهتر بگویم آنچه که در حال حاضر اصالت دارد پیروزی در مذاکرات و یا انجام هر طرح و برنامه ی دیگر نیست بلکه تنها در گروی اجرای صحیح اقتصاد مقاومتی است.

در چند ساله ی اخیر این مسئله را تجربه کرده ایم که در هر زمینه ای که نقطه ی قوت داشته ایم دشمن حتی به سمت تحریم هم نرفته و یا اگر هم رفته دست خالی برگشته و حتی خودش زیان کرده است،‌ به عنوان مثال تا وقتی که بتوانیم خودرو تولید کنیم محدودیت و تحریم خودرو کارساز نیست و یا وقتی هم که تحریم رخ می دهد، این شرکت های آنها هستند که زیان اصلی را می دهند و یا تا وقتی که بتوانیم بنزین تولید کنیم و یا مصرفش را مدیریت کنیم نیز از تحریم بنزین خبری نخواهد بود،‌ همچنین چون می توانیم لوازم خانگی را تولید کنیم از تحریم آنها هم خبری نیست و اگر هم باشد تازه باعث زیان آنها و تقویت تولیدکنندگان ما می شود، حال اگر اقتصاد مقاومتی همانند مثال هایی که ذکر شد در تمام شئون اقتصادی جاری شود، یقیناً‌ ابزار تحریم برای همیشه خنثی خواهد شد.

اینک با پذیرش مهمترین مشکل کشور و شناخت تنها راه حل آن، از نامزدهای انتخاباتی انتظار می رود شعارهایی در راستای عملیاتی کردن آن داشته باشند، ولی شاهدیم که برخی نامزدها،‌ دقیقاً‌ به شعارهایی قائلند که نه تنها در راستای اجرای اقتصاد مقاومتی نیست بلکه در تضاد مشخص با آن است. اداره ی کشور به صورت ایالتی و غیرمتمرکز و یا حل مشکلات کشور با تکیه بر مذاکرات و یا دست کشیدن از انرژی هسته ای، مواردی نیستند که حلال مشکلات کشور باشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۵۶
سیاوش آقاجانی