چگونگی رابطه ی ملی گرایان با اسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا دقت کرده اید برخی متعصبان ناسیونالیست، طوری از تاریخ چندهزار سال پیش ایران صحبت می کنند که گویا در آن عصر حاضر بوده اند؟!! و گویا شخصاً رفتارها و گفتارهای پادشاهان ایرانی چندهزار سال پیش را دیده و شنیده اند که اینچنین به ایشان افتخار می کنند؟!! و طوری به آداب و سنن و جشن های آن موقع که حتی بعضاً هیچ موضوعیتی ندارند پایبندند که گویا هنوز در همان دوره می زیند؟!! و حال این که همین متعصبان وقتی در برابر تاریخ اسلام و روایات اندیشمندانه ی معصومین قرار می گیرند، آنها را غیر قابل باور، غیر مستند و سطحی می دانند؟!! در صورتی که در اسلام، ما علومی داریم که حدیث به حدیث و راوی به راوی، بیانات و احادیث اهل بیت و مواضع ایشان را به لحاظ اعتبار و سندی و انطباق با قرآن مجید مورد بررسی قرار می دهند و حقانیت و علمی بودن بسیاری از آیات و احادیث اسلامی بعدها و با پیشرفت علم به اثبات رسیده است.
این متعصبان ملی گرا، به استناد همان اطلاعات کمی که از پادشاهان و تاریخ و آثارشان دارند، پایبندی به ایران را منافی پایبندی به اسلام معرفی می کنند و مسلمان بودن را خائن به وطن بودن تعبیر می کنند و به این بهانه و ادعا که کورش و یا زردتشت پیامبر ایرانیان بوده است، خود را از دین اسلام و رسول خاتم بی نیاز می دانند، گویا هرکسی باید پیامبرش را از تولیدات ملی کشورش انتخاب کند!!! و حال این که در واقع با تعصب شان، خود را از فهم دین اسلام و درک پیامبر اعظم و آخرین کتاب وحی که با پیشرفت بشر تکامل یافته است محروم ساخته اند، در صورتی که پیامبر اسلام آنقدر به علم و حکمت اهمیت می داده است که به طلب آن با مهاجرت به سرزمین های دور توصیه می کرده و آیات و روایات نشان می دهد در عصری که اسلام حرف اول را در جهان می زده است، اعتقادی به نژادپرستی نداشته است، هرچند در آن هنگام و در میان اعراب نیز نژادپرستانی از جنس الان ما و اعراب وجود داشته اند که این نگاه گسترده ی اسلام نشان از جهانی بودن آن دارد نه عربی بودن و یا ایرانی بودن آن.
این ملی گراها بیش از این که پیامبر بودن زردتشت و یا کوروش برای شان مهم باشد، می خواهند به این بهانه، دین اسلام را دین اعراب معرفی نموده و ایرانیان را از درک آن، به زعم خودشان نجات دهند، همین جمود فکری در برخورد نژادپرستانه با دین اسلام نشان می دهد که شهید مطهری به درستی، ناسیونالیسم و وطن پرستی را یک حس خودپرستی جمعی می دانستند، حسی که دچارانش را به عقب ماندگی می کشاند.