انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۲۶ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۲، ۰۲:۱۸ ب.ظ

منتظر بیانات رهبری بمانیم

بسم الله الرحمن الرحیم

در حالی که برخی رسانه های تند اصولگرایی به آقای روحانی انتقادات تندی وارد می کنند و مکالمه تلفنی او با اوباما را خارج از اختیارات وی و یک اشتباه بزرگ معرفی می کنند، منتظر می مانم تا بیانات مقام معظم رهبری را بشنوم و البته از برخی واکنش های تند و عجولانه به یاد اظهارات آن بسیجی داغی افتادم که با شبکه خارجی مصاحبه کرده بود و در خصوص برقراری رابطه با آمریکا،‌ رهبر را تهدید کرده بود!، امیدوارم دوستان ارزشی و ولایت مدار هر چه زودتر براساس قرائن و شواهد، اعم از استراتژی نرمش قهرمانانه و اختیارات احتمالی به آقای روحانی، بر خشم انقلابی خویش فائق آمده و آرمانگرایی خود را در کنار بصیرت و ولایت مداری به صلاح واقع بینی مجهز نمایند.


مطالب مرتبط:
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۲ ، ۱۴:۱۸
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

اکثر سیاسیون و کارشناسان بین المللی و حتی مسئولان مذاکره کننده ی اروپایی و آمریکایی و حتی اذهان مردم ایران‌ اقرار دارند که چیزی جز یک تغییر لحن در ایران ندیده اند،‌ پس سوالی که ایجاد می شود این است که چرا آمریکا تنها به یک تغییر لحن، دل خوش کرده است؟ چرا اوباما اینچنین برای مذاکره با روحانی هرچند از نوع تلفنی بی تابی می کند؟ اگر تغییر لحن کافی بود که ما قبلاً‌ نیز تغییر لحن داشتیم،‌ در دوره ی آقای خاتمی ما مذاکراتی با لحن های نرم تر هم داشتیم،‌ پس چرا آن موقع آمریکا برای مذاکره ناز نمی کشید؟ این سوالات و مجموعه ی دیگری از سوالات را در ذیل این مطلب پاسخ خواهم گفت:

آمریکا برای تعامل با کشورهای دنیا 3 طبقه بندی برای خود ایجاد نموده است، دسته ای دوستان و مستعمرگان سیاسی و اقتصادی اویند، گروهی دشمنان و مطرودان آمریکا هستند که عملاً روابط مستقیم دیپلماتیک شان تعطیل است و گروه سوم، آن دشمنانی هستند که آمریکا نمی تواند با ایشان تعامل و مذاکره نداشته باشد که روسیه و چین از این دسته اند و اخیراً به نظر می رسد، آمریکا در حال انتقال نام ایران از فهرست دسته ی دوم به دسته ی سوم است،‌ آمریکایی که زمانی حتی حاضر نبود یک سانتریفیوژ روشن را تحمل کند،‌ آمریکایی که حاضر نبود مجوز مذاکره بدون پیش شرط را به 5+1 بدهد،‌ آمریکایی که مدام دم از همه ی گزینه های روی میز می زد و حمله به سوریه را برای ترس ایران تدارک دیده بود،‌ اکنون به این سمت می رود که حل بسیاری از معادلات جهان را بدون ایران نمی توان حل کند، آمریکا احساس می کند همانطوری که مجبور است در خصوص رقابت ها، عداوت ها و اختلافات با روسیه و چین مذاکره کند،‌ مجبور است با ایران نیز مذاکره کند، تجربه در این چند ساله در خصوص افغانستان،‌ عراق و اخیراً‌ نیز سوریه ثابت کرده است که عدم حضور ایران در معادلات مهم منطقه، به مثابه یک مجهول بزرگ است که این معادلات را غیرقابل حل می کند.

آمریکا و ایران هم اکنون به نقطه ی جدیدی از تعامل رسیده اند و  این تعامل مرهون مقاومت و پایمردی 3 دهه ی رهبران عزیزمان، مردم غیور و مسئولان دلسوز است، آمریکایی در این مدت تمام گزینه ها را نه تنها روی میز داشت که بلکه همه را به کاربست ولی با هیچ گزینه ای از جنگ، ترور، تحریم، تهدید، کودتای مخملی، .... نتوانست نظام و مردم را به زانو درآورد و اکنون ایران میوه ی مقاومتش را در نرمش قهرمانانه می چیند،‌ ایران بدون این که امتیازی داده باشد با تغییر لحن آمریکا را در پذیرش شکست در برابر مقاومت قهرمانانه ایران یاری می کند.

توجه: در میان مسائلی که بین آمریکا و ایران می گذرد، عده ای هنوز حاضر به درک مسائل نیستند، برخی مسائل اخیر را به معنی کوتاه آمدن از اصول تلقی می کنند، در حالی که اصول ایران همچنان با قوت خود پابرجاست و رییس جمهور نیز بر آن تأکید دارند؛ برخی دیگر مثل هاشمی و اعوانش نیز به اشتباه گمان می کنند که این شیوه را از همان اول می توانستیم به کار گیریم که یقیناً این نیز گمانی خام است چرا که ایران همواره آماده مذاکره از موضع برابر بود و این آمریکا بود که از موضع بالا هر مذاکره ای را به شرط و شروط خفت آور و خارج از اصول ایران منوط می کرد.

مطالب مرتبط:
پایداری مقتدرانه پی مستحکم نرمش قهرمانانه
دو راهی دو سربرد، حاصل استراتژی نرمش قهرمانانه
نرمش قهرمانانه، حاصل تغییر شعار یا شرایط؟ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۲ ، ۰۹:۲۱
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

افسران - بی بی سی فارسی: احمدی ن‍ژاد و رهبر معظم ایران بر سر موضوع هسته‌ای اختلاف دارند/ پاسخ جالب جلیلی به شیطنت خبرگزاری سی‏ ان‏ اناگر امروز به جایی رسیدیم که رهبر معظم انقلاب مجوز نرمش قهرمانانه را صادر کند و روحانی را با اختیارات تام به آمریکا بفرستد، اگر امروز آمریکا در بدر به دنبال نشستن پشت میز مذاکره است و مدام خودش را به مذاکرات علاقمند نشان می دهد و برای ملاقات اوباما و روحانی برنامه ریزی می کند، تنها یک دلیل دارد؛ این آمریکا و غرب همان هایی هستند که 3 سال بعد از بازگشایی سانتریفیوژهای هسته ای مذاکرات را به پیش شرط منوط می کردند و در سال چهارم مذاکرات و پس از پایداری مردانه در برابر بیانیه های تهدید آمیز شورای امنیت (در دولت احمدی نژاد)، به مذاکرات بدون پیش شرط و حتی موافقت با مبادله سوخت تن دادند؛ این آمریکا و غرب همان ها هستند که با بروز فتنه 88 به امید براندازی و کمک به براندازان 14 ماه مذاکرات هسته ای را بالکل تعطیل کرد و به جای آن، وارد فاز جدید تحریم های به اصطلاح خرد کننده شدند و بازهم با پایداری مردانه انقلاب و مردم ایران در جبهه های داخلی و خارجی مواجه شدند و این بار و در حالی که تنها منتظر یک نرمش از هر نوعی بودند، در برابر نرمش قهرمانانه ایران، دست از پا نشناخته پشت میز مذاکره دست به چانه نشسته اند.

چیزی که امروز دولت آقای روحانی می تواند با اقتدار رویش مانور دهد، قهرمانی این نظام است، این اقتدار مردم و رهبری است که پای آمریکا و غرب را شل کرده است و از فکر براندازی منصرف (شما بخوانید نا امید)، کرده است، به یقین اگر ایران این ظرفیت بالا از مقاومت را از خود نشان نمی داد، اکنون ما باید به دنبال آمریکا و غرب می دویدیم و اگر اکنون کارشناسان و سیاستمداران غربی به آمریکا هشدار می دهند کمی میلش به مذاکره را کمتر بروز دهد تا ایران کمتر به امتیاز گیری بیندیشد، حاصل همان مقاومت جانانه نظام و مردم است. اکنون آمریکا و غرب از تسلیم کردن سوریه نا امیدند و نه گزینه ی نظامی برایشان باقی مانده، نه گزینه ی اپیزیسیون داخلی و نه خستگی مردم در برابر گزینه ی تحریم خردکننده، اکنون آمریکا و غرب می دانند که گرانیگاه منطقه نه ترکیه است و نه عربستان بلکه این ایران است که علی رغم تمام دست و پازدن های ایادی آمریکا همچنان در حد همان نوچه های بچه ننه باقی مانده اند و ما میوه ی مقاومت را در نرمش قهرمانانه می چینیم، چه منجر به ختم تحریمها بشود و چه منجر به رسوایی دشمنان، مهمترین کاری که دولت باید انجام دهد این است که پایدرای مقتدرانه را به خصوص در حفظ مقاومت اقتصادی و عرصه های دیپلماسی متبلور نگاه دارد تا بستر نرمش قهرمانانه همچنان استوار باقی بماند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۲ ، ۰۹:۵۳
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۵ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۴۷ ق.ظ

مواضع رهبری، مرکز تمرکز جهانیان

بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی که رییس جمهور آمریکا در سخنرانی اش در سازمان ملل، نظر مقام معظم رهبری را به عنوان "فتوای رهبر عالی (معظم) ایران" مورد استناد قرار می دهد و چند ساعت بعد نیز رییس جمهور ایران، در نطقش و در حالی که خودش را با اختیارات تام معرفی کرده است به نظر رهبری با عنوان "رهبرفرزانه انقلاب" در خصوص راحت ترین راه حل مشکل مذاکرات هسته ای ایران (مبنی بر پذیرش حق ایران) استناد می کند، سه پیام مهم قابل استخراج است:

1- حتی دشمنان کشور نیز به نظرات و فتاوای رهبر معظم انقلاب اهمیت قائلند و به صحت و صلابت این نظرات ایمان دارند و فتوای رهبری برای ایشان نیز به عنوان یک سند اعتماد آور تلقی می شود و اگر چه ما تا کنون تخلفی در خصوص مسئله صلح آمیز هسته ای نداشته ایم، اما این فتواست که تنها و مهمترین دلیل اعتماد برای آینده ی فعالیت ایران محسوب می شود.

2- وجود حاکمیت دوگانه در کشور ما از سوی دوست و دشمن انکار می شود و اکنون هم مسئولان و سیاسیون داخلی و هم اپوزیسیون و دولت های خارجی مطمئن هسند که حاکمیت در کشور ما یکیست و چیزی به نام حاکمیت دوگانه در این کشور وجود ندارد و در واقع این حاکمیت قدرتمند است که آمریکا را از امکان تغییر حاکمیت ایران ناامید کرده است.

3- در حالی که تا کنون مواضع رهبری به وضوح مورد اشاره و معرفی قرار نمی گرفت، اما سانسور غرب در این خصوص عملاً دیگر میسر نبوده و سازمان ملل و مهمترین سخنرانی های آن، به ذکر مواضع رهبر معظم انقلاب و نقل قول محترمانه از ایشان می پردازد و این به معنی گشوده شدن باب جدیدی از شناخت جهانیان از مواضع و نظرات رهبر معظم انقلاب و آرمانهای انقلاب خواهد بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۲ ، ۰۱:۴۷
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۲، ۰۳:۲۰ ب.ظ

پیرامون ارز 3000 تومانی

بسم الله الرحمن الرحیم

اخیراً رییس بانک مرکزی، قیمت فعلی ارز (حدود 3000 تومان) را مناسب اعلام کرده اند که این اظهارات ایشان مورد انتقاد برخی رسانه ها قرار گرفته است که حقیر به صورت خلاصه به این مسئله می پردازم:

یادم هست که از دولت جناب آقای خاتمی تا همین 2 سال پیش، دلار روی حدود 900 تا 1100 تومان مدیریت شده است و این ثبات در قیمت ارز در حالی بوده است که نرخ تورم در داخل کشور به شدت در این مدت افزایش داشته است، یعنی طی حدود 7 سال، قیمت پول ملی نسبت به قیمت ارز تنها حدود 20 درصد کاهش یافته است و حال این که نرخ تورم داخلی در هر سال همین حدود افزایش یافته است.

این شاخص ها نتیجه این است که در کشور ما، دولت ها برای کنترل قیمت ارز، دلارهای نفتی را به اقتصاد تزریق می کردند تا قیمت آن با افزایش عرضه و ایجاد تعادل با تقاضا، به قیمت دلخواه دولت برسد و این یعنی اگر چه قیمت ارز حدوداً ثابت مانده است ولی ارزش پول در برابر کالا به شدت کاهش یافته است و این تناقض یک نشانه است برای این که بدانیم نرخ ارز در کشور ما به صورت طبیعی باید متناسب با نرخ تورم افزایش می یافته و این میل طبیعی به صورت یک فشار مضاعف در فنر قیمت ارز ذخیره می شد که با کاهش درآمد ارزی دولت و عدم امکان دولت در تزریق ارز به بازار، (در کنار عوامل دیگر اقتصادی) فنر قیمت ارز در رفته و قیمت ارز از 1100 در 89 به 1900 در 90 و سپس به 3200 در 91 رسید و هم اکنون نیز در حدود 3000 تومان قرار گرفته است.

حال سوال جدی این است که آیا این نرخ مناسب است یا نامناسب؟

 پاسخ حقیر این است که بیش از قیمت ارز، نحوه ی و فرایند مدیریت آن اهمیت دارد، یعنی اگر بخواهیم دوباره به صورت مصنوعی و غیرواقعی در هر قیمتی ارزش ارز را تثبیت و یا مدیریت کنیم اشتباه است، ولی اگر کشور با افزایش تولید در چارچوب اقتصاد مقاومتی بتواند درآمد ملی اش را افزایش دهد و با ایجاد شفافیت و سلامت در نظام اقتصادی، نقدینگی را به سمت تولید مدیریت کند و از بخش های زیان بخش دور سازد، عملاً اقتصاد کشور قدرتمندتر شده و ارزش پول ملی نیز افزایش می یابد و تنها در این شرایط است که قیمت ارز به صورت منطقی و مفید کاهش خواهد یافت.

سوال دیگر این است که کاهش قیمت ارز چه مضراتی دارد و چرا دولت نباید به این مسئله اهتمام داشته باشد؟

پاسخ این است که قیمت ارز اگر واقعی نباشد اقتصاد کشور دچار ضربه می شود، اقتصاد هر کشور به دو لحاظ با بیرون در ارتباط است، یکی با واردات و دیگری با صادرات. اگر قیمت ارز بیش از حد افزایش یابد، قیمت کالاهای وارداتی دچار افزایش بیش از حد می شوند و اگر قیمت ارز به صورت مصنوعی کاهش یابد، وارداتِ ارزان، قدرت رقابت را از کالاهای داخلی گرفته، تولید داخلی نابود می شود و صادرات نیز دیگر به صرفه نخواهد بود، اگر چه کشورهایی که صادرات به مراتب بیشتری از واردات دارند، قیمت ارز را به صورت مصنوعی کاهش می دهند تا در نهایت به نفع کشورشان تمام شود، اما در کشور ما که صادرات و واردات تقریباً باهم مساوی هستند، عملاً قیمت ارز باید به واقعیت نزدیک باشد تا صادرات، تولید و معیشت در کنار هم، امکان ارتقا را داشته باشند، در غیر اینصورت هرکدام که فدای دیگری شود، عملاً اقتصاد کشور نیز فدا خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۲ ، ۱۵:۲۰
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

بین شعارهای نامزدهای انتخاباتی آنچه بیش از همه در بین اکثر نامزدها مشترک بود، بحث به چالش کشیدن نحوه ی تعامل ایران با آمریکا و تغییر شیوه ی مذاکره بود که نقش پررنگ آقای ولایتی بیش از سایر نامزدها به پیروز شدن شعار مذاکره در برابر شعار مقاومت انجامید.

با پیروزی آقای روحانی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، رسماً تغییر روش و هیأت مذاکره در دستور کار دولت قرار گرفت و رهبر معظم انقلاب نیز همزمان با این مسئله، این اجازه را به دولت داد تا این تغییرات را به شرط پافشاری بر اصول و آرمانهای انقلاب انجام دهد، شاید برای برخی از افراد که همواره سخن از مقاومت و بدبینی به نظام سلطه و در رأس آن آمریکا را از رهبران ایران شنیده بودند این مسئله دارای یک تضاد عمیق بود، اما مقام معظم رهبری شخصاً در این خصوص توضیحاتی دادند و با ادغام عباراتی مانند نرمش قهرمانانه و انعطاف هنرمندانه در کنار پافشاری بر اصول و آرمانها این مسئله را به نحوی دقیقی تبیین کردند و از سویی آقای روحانی در مصاحبه ی خود به اختیارات تام خود در این خصوص اشاره نمود، که در کنار هم چیدن این قطعات و مواضع قبل و بعد از انتخابات رهبر معظم انقلاب، تحلیل زیر را از این پازل به ذهنم متبادر می سازد که تقدیم می گردد:

در حالی که بخشی از مردم و حتی برخی از نخبگان سیاسی که بعضاً جزء معتمدین نیز هستند، بحث مذاکره را با خوشبینی، حلال مشکلات می دانند و بدبینی به آمریکا را با تردید می نگرند، مقام معظم رهبری با راهبرد نرمش قهرمانانه و مجوز به رییس جمهور قابل اعتمادی که به مذاکره امیدوار است، یک بازی دو سربرد را برای ایران رقم می زند:

1-  در صورتی که آمریکا و غرب فرصت این نرمش را مغتنم بشناسند و حاضر به تکریم حقوق مسلم و استقلال ایران بشوند، عملاً در کنار احقاق حقوق ایران، تحریم ها نیز می شکند و به خصوص که این شعار می تواند خط وحدت در بین دشمنان را دچار چالش نماید.

2- در صورتی که آمریکا این نرمش را مغتنم نشناسد و دچار غرور و یا کج فهمی شده و احساس کند ایران در اثر ضعف دچار عقب نشینی شده است، همانطوری که مقام معظم رهبری و شخص آقای روحانی بیان کرده اند، ایران هرگز حاضر نخواهدبود اصول را فداکند و در این صورت است که برگ جدیدی از شناخت مردم از کینه توزی همیشگی آمریکا ورق خواهد خورد و آنان که چاره حل مشکلات را در خارج جستجو می کنند، همدل با اهالی مقاومت و پایداری، به توانایی داخل کشور و تقویت آن متمرکز خواهند شد و چه بردی برای ایران بالاتر از این که تولی با خط مقاومت و تبری از خط آمریکا و ایادیش، منسجم تر گردد.

این مطلب در 8 دی منتشر گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۲ ، ۰۸:۰۵
سیاوش آقاجانی