انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۲۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است


حاشیه ای بر سخنان روشنگرانه مقام معظم رهبریصبح امروز مقام معظم رهبری در دیدار با مردم آذربایجان مسائل بسیار مهمی را بیان کردند که بخشی از این سخنان به تحلیل مسائل روز داخلی و خارجی کشور اختصاص یافت و برهمین اساس توصیه هایی به مسئولان و دلسوزان کشور و هشدارهایی نیز برای دشمنان ملت ارائه گردید که با توجه به اهمیت مسئله و استقبال میهمانان وبلاگ از حاشیه نگاری قبلی بر سخنان مقام معظم رهبری، پس از ذکر عین برخی از مهمترین جملات رهبر معظم انقلاب (با رنگ قرمز)، حاشیه ای بر این سخنان خواهم نگاشت:

...زبان از توصیف و تقدیر و تشکر از ملت بزرگ ایران عاجز است اما در درجه اول در مقابل خداوند متعال که محوِّل دلها و مقلِّب نیت ها و عزم ها است، سجده شکر بجا می آوریم و در درجه بعد از آحاد ملت ایران در سراسر کشور به دلیل ارائه چهره ای برجسته، شکوفنده، و زنده از انقلاب اسلامی در روز 22 بهمن، به جهانیان، صمیمانه تشکر می کنم  . ... یکی از علت های حضور گسترده تر و پرشورتر ملت در راهپیمایی 22 بهمن، گستاخی، زیاده خواهی، بی ادبی و پررویی مقامات امریکایی بود که مردم با غیرت دینی خود به صحنه آمدند تا به دولت امریکا علام کنند که دچار اشتباه محاسبه نشود زیرا مردم در صحنه هستند.... پیام ملت ایران در راهپیمایی 22 بهمن، به همه مسئولان و زحمت کشان اداره امور داخلی و خارجی کشور، این بود که ملت ایران ایستاده است و مسئولان نباید در مواجهه با دشمن، احساس ضعف کنند.... شعارهای مردم در راهپیمایی 22 بهمن حاوی دو پیام اصلی «استقامت و وحدت» بود...

تشکر مقام معظم رهبری از مردم یک نکته ی خاص دارد و آن هم بکار بردن صفاتی مانند "محول دلها و مقلب نیت ها و عزم ها" است، بکاربردن این صفات نشان می دهد که مقام معظم رهبری اعتقاد دارند خداوند در خصوص درک مسائل و اتخاذ تصمیم های صحیح مردم را (در حضور پرشور در صحنه) یاری کرده است، این بدان معنی است که اگر چه سختی های روزگار و گفتار و رفتار مبتنی بر نتوانستن برخی مسئولان و سیاستمدارن موجب شد تا دل بخشی از مردم نسبت به اصالت داشتن مقاومت متزلزل شود، خداوند با ربوبیت خود، دلها، نیات و اراده های مؤمنان را اصلاح می کند و همین ربوبیت است که موجب می شود مردم پرشورتر از همیشه و به قول رهبری "با غیرت دینی" خود به صحنه بیایند و به مسئولان کشور و البته به دولت آمریکا اعلام کردند که متحد و یکپارچه در صحنه حضور دارند و شجاعانه در برابر دشمن ایستاده اند و حاضر نیستند عزت خود را در برابر یاوه گویی های آمریکا، با ضعف برخی وادادگان همراه کنند.

...برخی افراد تلاش دارند با بزک کردن چهره امریکا، زشتی ها و خشونت ها و وحشت آفرینی ها را از این چهره بزدایند و دولت امریکا را دولتی علاقمند به مردم ایران و انسان دوست معرفی کنند، اما تلاش این افراد به نتیجه نخواهد رسید.... چگونه می توان این چهره زشت و جنایتکار را ، در مقابل ملت ایران، با بزک تغییر داد.....تصور برخی دولتمردان دولت قبلی و همچنین برخی دولتمردان دولت فعلی این است که اگر ما در قضیه هسته ای، با امریکا مذاکره کنیم، موضوع حل می شود. من هم به دلیل اصرار آنها بر مذاکره درخصوص موضوع هسته ای، گفتم مخالفتی ندارم اما همان موقع هم تاکید کردم که خوشبین نیستم... نشانه های خوشبین نبودن، اکنون در حال آشکار شدن است و دلیل بارز آن هم، اظهارات سخیف و توهین آمیز سناتورها و مقامات امریکایی بر ضد ملت ایران است….. اگر روزی بر فرض محال هم، موضوع هسته ای مطابق خواسته امریکا، حل شود، امریکاییها مسائل دیگر را پیش خواهند کشید، و اکنون نیز همه شاهد هستند که سخنگویان دولت امریکا از موضوعات حقوق بشر و توانایی موشکی و دفاعی ایران، سخن به میان می آورند..... کاری که وزارت امور خارجه و مسئولان دولتی درخصوص مذاکرات هسته ای آغاز کرده اند ادامه پیدا خواهد کرد و ایران نقض کننده کاری که شروع کرده است، نخواهد بود اما همه بدانند که دشمنی آمریکا با اصل انقلاب اسلامی و اسلام است و این دشمنی، با مذاکرات پایان نخواهد یافت...

مقام معظم رهبری همچنان بر بحث دشمن شناسی تأکید دارند و از تطهیر چهره ی شیطانی شیطان بزرگ به شدت انتقاد دارند، به یقین بخشی از این سخنان به عاشقان آمریکا و غرب بازمی گردد اما نمی توان این سخنان را از رهبری شنید و یاد سخنان جناب روحانی نیفتاد که آقای اوباما را فردی مؤدب و باهوش خطاب کرده بود (و اگر چه توجه داریم که این سخنان را آقای روحانی در مصاحبه با رسانه ی آمریکایی بکار بردند) و یا نمی توان برخی سخنان امثال آقای هاشمی و یا برخی مسئولان را در رد شعار مرگ بر آمریکا و یا تلاش برای دوستی با آمریکا را با این سخنان مقام معظم رهبری و سخنان اخیرشان در لزوم موضع گیری صریح مسئولان در خصوص اصول و آرمان های انقلاب بی ارتباط دانست.
مقام معظم رهبری اصرار مسئولان بر بحث مذاکره با آمریکا را دلیل اصلی مجوز این کار بیان کردند اما اکنون دیگر از صرف خوشبین نبودن به مذاکره سخن نگفتند بلکه از عینیت یافتن و اثبات بی فایده بودن سخن می گویند، این سخنان مقام معظم رهبری براساس اظهارات رسمی مقامات آمریکا در متصل کردن مذاکرات هسته ای به موضوعات دیگری مانند حقوق بشر و توانایی موشکی و دفاعی بیان شده است و با این وجود مقام معظم رهبری همچنان پیمانی را که دولت منعقد کرده است را محترم می شمارد و با این وجود بازهم بلافاصله می فرماید که این مذاکرات موجب رفع دشمنی آمریکا با انقلاب و اسلام نخواهد شد. این ها نشان می دهد که مقام معظم رهبری با این وجود که به بحث مذاکره با آمریکا خوشبین نیستند و با این که براساس اصرار مسئولان به این مسئله ورود کرده اند و حتی تحقق پیشبینی های شان را مشاهده می کنند، لیکن همچنان از دولت به واسطه ی احترام به رأی مردم حمایت می کنند و به فرصتی که به دولت داده اند (البته یقیناً به شرط رعایت اصول و نقض نشدن توافق از سوی دشمن) پایبند هستند، باشد که این فرصت موجب شود تا چشم امید مسئولان از دوستی با دشمن برداشته و به حسن تدبیر در کشور دوخته شود. 

...تصور برخی دولتمردان دولت قبلی و همچنین برخی دولتمردان دولت فعلی این است که اگر ما در قضیه هسته ای، با امریکا مذاکره کنیم، موضوع حل می شود....

مقام معظم رهبری برخی دولتمردان فعلی را بلکه برخی از دولتمردان دولت قبلی را حامی مذاکره با آمریکا به عنوان کلید مشکلات هسته ای معرفی می کنندو می گویند که ایشان بر این ایده ی خود اصرار داشته اند و این در شرایطی که مقام معظم رهبری بارها به این مسئله اظهار بدبینی کرده اند، به خصوص در مورد دولت قبلی برای برخی جای تعجب دارد، لیکن حقیر در آن زمانی که آقای احمدی نژاد شروع کرد به مقصر معرفی کردن تحریم ها به عنوان دلیل مشکلات اقتصادی و در واقع توجیه تمام سوءتدبیرها، در مطالب متعددی (که عموماً با پیشنهاد نیز همراه بود) به رد این مسئله پرداختم و عرض کردم که در پس این اظهارات نوعی وادادگی وجود دارد (که حتی لینک یکی از این مطالب با عنوان "آقای احمدی نژاد تشکر!‏" در سایت رجانیوز نیز منتشر شد). توجه به این مسئله که در دولت قبلی نیز کسانی کلید حل مشکلات را در مذاکره با آمریکا می دانستند برای آنان که تنها با گذشت چندماه از کار دولت دهم توجهی به سال های آخر آن دولت نمی نمایند و همان دولت و همان اشخاص را برای 4 سال دیگر در رویا می بینند!، بایستی مورد توجه باشد.

 ... همه بدانند که دشمنی آمریکا با اصل انقلاب اسلامی و اسلام است و این دشمنی، با مذاکرات پایان نخواهد یافت.... تنها راه علاج این دشمنی تکیه بر اقتدار ملی و توان داخلی و مستحکم تر کردن ساخت درونی کشور است.... راه حل مشکلات کشور، اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و تکیه به درون و چشم ندوختن به بیرون است..... تا وقتی که چشم ما به دست دیگران یا به کاهش تحریم ها و یا اظهارات مقامات امریکایی دوخته شده باشد، به جایی نخواهیم رسید.... من اصرار دارم که مسئولان به نیروی داخلی تکیه و به مردم اعتماد کنند تا این سرچشمه فیاض و تمام نشدنی در داخل، خروشان و فروزان و جوشان شود.... اگر این کار انجام شود، قطعاً همه درهای بسته باز خواهد شد و باید در همین مسیر حرکت و عمل کرد....

مقام معظم رهبری همچنان که در زمان دولت قبلی تنها راه حل مشکلات کشور را تقویت اقتصاد داخلی و بکارگیری اقتصاد مقاومتی معرفی می کردند، این دولت را نیز به تکیه بر اقتدار ملی و توان داخلی توصیه می نمایند و از هم اکنون دولت را مکلف به اجرای سیاست های مهم اجرای اقتصاد مقاومتی که در آینده ی نزدیک ابلاغ خواهد شد می دانند، مقام معظم رهبری این مسئله را درمان قطعی برای بازشدن تمام درهای بسته معرفی می کند و عجیب است که با چنین کلیدی که در جیب وجود دارد، چرا باید به دنبال یافتن کلید نحس و دست نیافتنی دوستی با بزرگترین قفل بر بشریت، یعنی آمریکا بود؟!

...به توفیق الهی اهداف امریکا و استکبار جهانی نسبت به ملت ایران و نظام اسلامی شکست خواهد خورد و این ملت پیروزی خود را در مقابل چشم بدخواهان، جشن خواهد گرفت.

مقام معظم رهبری همچنان و همانند سخنرانی قبلی شان که همین اخیراً بیان شد، پیروزی قطعی را برای این ملت نزدیک دانست که این مسئله باید تسکین بخش برخی دلسوازان که مدام بی تابی می کنند باشد تا به جای بی تابی و برخوردهای احساسی، به روشنگری و تبیین مسائل با زبان منطق و انصاف روی آورند.

مطلب مرتبط: شش محور بسیار مهم از سخنان مقام معظم رهبری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۵۵
سیاوش آقاجانی

بسم الله الرحمن الرحیم


22 بهمن امسال هم مانند سایر 22 بهمن ها و مثل سایر ایام الله این کشور، از قدس گرفته تا انتخابات، پرشور برگزار شد که نباید از کنار این مسئله بدون تفکر و تحلیل گذشت. یقیناً بخش زیادی از این شور و شعور به سخنرانی های وحدت آفرین رهبر جلیل القدر ما بازمی گردد، لیکن بخشی از این شور نیز مرهون دشمنان نادان ایران است که درست در همان زمانی که باور برخی از مردم به همت تشکیک برخی از دوستان ناآگاه نسبت به دشمنی دشمنان سست می شود، با صحبت ها، توهین ها و رجزخوانی های شان دوباره این ملت را متحدتر از گذشته به بیعت با آرمان های نظام و رهبری رهنمون می نمایند.

ازنقش رهبری که فرصت شناخت دشمن را به مردم و مسئولان داد و از نقش دشمنان که مثل همیشه خباثت هایشان را با کمترین فرصتی به نمایش می گذارند که بگذریم، به نقش سربازان انقلاب می رسیم، سربازانی که با چشم و گوش باز از کنار تشرهای دشمن و از کنار هشدارهای رهبری به راحتی نمی گذرند و اطرافیان خود را نیز به درک حقیقت دعوت می نمایند. این سربازان عموماً روحانیون، انقلابیون، معتمدین، هنرمندان و فعالان جنگ نرم و فضاهای حقیقی و مجازی هستند که مدام در پاسخگویی به شبهات فعالند و نمی گذارند حقایق در لفافه ی توجیه و دورغ و تزویر پنهان بماند.

در کنار این سربازان، مدتی است که یک گروه هنرمند و انقلابی پیشرو هستند، آقایان حامد زمانی، محمد مهدی سیار و گروه شان دراین یکی دوساله سرودهای حماسی و انقلابی زیادی تقدیم انقلاب کرده اند که در کنار شور مثال زدنی شان، فوق العاده بصیرت افزا نیز هستند به حدی که دشمنان و ضدانقلاب ها نمی توانند از اظهار دشمنی آشکار با ایشان خودداری کنند، حامد زمانی و گروهش نه از عشق های مجازی می خوانند و نه از شکست های عشقی، حامد زمانی عزت یک ملت را یاد می کند و ذلت دشمنان را فریاد می زند، حامد زمانی شهدا را عزیز می شمارد و تروریستها را زبون می خواند، حامد زمانی از شدن و توانستن می گوید و ترس و ضعف را به سخره می گیرد، حامد زمانی استقلال، غیرت و عزت مردم را در ذهن آنها که گمان می کنند این ملت نام شان را به نان شان می فروشند، بازتعریف می کند و آنانی که حماسه را به خاطر خالی بودن کاسه های شان از شر تحریم یزیدیان زمان فراموش کرده اند را دوباره هشیار می کند، امثال زمانی و سیار برای جامعه ی ما نیازند و نعمت، نیازی که باید قدرشان را شناخت و نعمتی که باید سپاس شان را بجا آورد، امید که جوانان و هنرمندان کشور، هرچه بیشتر به ایشان بپیوندند.

مطلب مرتبط:
تشکری و تذکری برای حامد زمانی و نسل جوان هنرمندان انقلاب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۰۶
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۲:۳۳ ب.ظ

گزینه وحدت روی میز عزت مردم رشت + تصاویر

بسم الله الرحمن الرحیم


اگر چه مشارکت مردم در جشن ملی 22 بهمن همیشه چشمگیر بود، اما امسال گویا رجزخوانی های آمریکایی ها بیش از همیشه ملت ایران را به صحنه کشانده بود، آنها که سال های پیش حضور را چندان مهم نمی دانستند، امسال از سر غیرت و با پای همت، گزینه وحدت را برمیز عزت خویش قرار دادند و در راهپیمایی شرکت کردند، حقیر نیز به مانند مثل سال های گذشته تصاویری از راهپیمایی مردم غیور رشت تهیه کرده ام که تقدیم می نمایم، ضمناً برای مشاهده تصاویر در اندازه بزرگتر می توانید روی آن ها کلیک کنید:

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

تصاویر 22 بهمن 92 رشت

مطلب مرتبط:
کسانی که تحمل ندارند نبینند: تصاویر راهپیمایی 22 بهمن 91 رشت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۳۳
سیاوش آقاجانی
دوشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۱۸ ق.ظ

شش محور بسیار مهم از سخنان مقام معظم رهبری

بسم الله الرحمن الرحیم


بیانات اخیر مقام معظم رهبر با توجه به مسائلی که در این ایام در کشور در جریان است بسیار مهم بود به حدی که بسیاری از هموطنان ما برای شنیدن مواضع رهبری لحظه شماری می کردند، برخی انتقادات به دولت و پاسخ های دولت به ایشان، اهانت ها و دخالت های مسئولان آمریکایی، برخی اظهار نظرهای غیرصریح در خصوص اسرائیل و دشمنی با آمریکا و نزدیکی به یوم الله 22 بهمن از مهمترین مسائلی بودند که مقام معظم رهبری به آن ها پرداخت که حقیر سخنان معظم له را در 6 محور طبقه بندی و تقدیم می کنم:

1- اهمیت استقلال در برابر منفعت جویی ها و مداخله گری های سلطه گران:

شناخت و مبارزه با قدرت مداخله گر، معنی واقعی استقلال است... قدرتهای خارجی و مداخله گر از حس استقلال هر کشوری می هراسند لذا همواره سعی می کنند با شیوه های گوناگون، حس استقلال خواهی در ملتها و مسئولان آنها را تضعیف کنند ... دستگاه های تبلیغاتی قدرت های سلطه گر و عوامل داخلی آنها تلاش دارند تا اینگونه وانمود کنند که تکیه بر منافع و هویت ملی با پیشرفت سازگاری ندارد، بنابراین اگر کشوری بخواهد پیشرفت کند باید از میل استقلال خواهی خود، بکاهد.... این حرف کاملاً غلط، و ساخته و پرداخته کسانی است که با استقلال کشورها مخالفند... استقلال به معنای بداخلاقی و قهر کردن با دنیا نیست،...استقلال بهمعنای سدّی در مقابل نفوذ کشورهایی است که می خواهند منافع ملتها را تحت الشعاع منافع خود قرار دهند.

2- لزوم صراحت لهجه در مورد اصول به عنوان یکی از اصول و خطوط قرمز انقلاب:

امام (ره)، موضع خود را درخصوص رژیم طاغوتیِ موروثیِ استبدادی و سلطنتی، بدون ملاحظه و پرده پوشی بیان کردند، امام (ره) نظر خود را درباره لزوم استقرار نظام مبتنی بر اسلام و ارزشهای اسلام به صراحت اعلام کردند، امام (ره) موضع خود را در مقابلشبکه ی صهیونیستی خطرناکِ حاکم بر دنیا و همچنین رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی بدون هیچگونه ملاحظه ای مطرح کردند.... امام بزرگوار (ره) بدون هیچ پرده پوشی نظام سلطه را که همان نظام بین المللی معتقد به تقسیم دنیا به «سلطه پذیر و سلطه گر» است، رد کردند و صریح و شفاف در مقابل تجلی واقعی این نظام سلطه یعنی دولت امریکا، موضع گرفتند.... این موارد، اصول و پایه های انقلاب اسلامی است و بعد از گذشت 35 سال، این اصول و اهداف همچنان تغییر نکرده و نظام اسلامی با پافشاری بر این اصول و حرکت در این مسیر به پیشرفت های حیرت انگیزی در بخشهای مختلف دست یافته و به یک قدرت بزرگ منطقه ای و یک عنصر مؤثر بین المللی تبدیل شده است ... راز ماندگاری نظام جمهوری اسلامی ایران بر ریل انقلاب و خطوط اصلی امام، «صراحت در اعلام مبانی و مواضع» بوده است... به هیچ وجه نباید این صراحت و شفافیت را دربرابر دوستان و دشمنان ملت ایران از دست داد و مواضع جمهوری اسلامی ایران باید شفاف و صریح بیان شود….«تاکتیک ها و شیوه های کار» را می توان تغییر داد اما «اصول و مبانی» باید مستحکم باقی بمانند و همین موضوع راز استحکام و پیشرفت کشور است... ایستادگی صریح و مستحکم ملت ایران بر اصول و مبانی انقلاب موجب شده است که با وجود سیاست «ایران هراسی» دستگاههای تبلیغاتی وابسته به قدرتهای مداخله گر در سالهای اخیر، اکنون ملتهای دنیا و حتی نخبگان بی غرض، ملت ایران را به عنوان ملتی شجاع، با صداقت، هوشمند، مقاوم و صبور بشناسند. امروز نه تنها محبوبیت و آبرومندی ملت ایران کاهش نیافته بلکه افزایش هم پیدا کرده است ولی در مقابل، نفرت ملتها از امریکا بیشتر شده است.

3- هشیاری در شناخت صحیح دشمن، اهداف و روش هایش:

دشمنان انقلاب، چند قدرت فاسد و بی آبرو در دنیا هستند اما دوستان انقلاب اسلامی، همه ملتهایی هستند که شعارهای انقلاب و پیام ایستادگی همراه با مظلومیت ملت ایران را درک کرده اند. مسئولان امریکایی در مذاکرات با مسئولان کشور، می گویند ما به دنبال تغییر رژیم ایران نیستیم در حالیکه دروغ می گویند زیرا آنها اگر توانایی این کار را داشته باشند، لحظه ای درنگ نخواهند کرد ... از یک طرف می گویند با ملت ایران دوست هستیم اما از طرف دیگر این ملت را تهدید می کنند و انتظار هم دارند که جمهوری اسلامی از قدرت دفاعی خود بکاهد و این، واقعاً تمسخیرآمیز است.

4- لزوم نمایش اقتدار ملی با حضور در صحنه های انتخابات و راهپیمایی هایی مانند 22 بهمن و پیش بینی پیروزی ملت ایران

راز استحکام و اقتدار نظام اسلامی، حمایت مردم از نظام اسلامی و پیوستگی آنان با نظام است ... راز موفقیت و پیشرفتهای ملت ایران، ایستادگی و «راز امنیت ملت» نشان دادن اقتدار ملی است ...یکی از مظاهر اقتدار ملی، اجتماعات عظیم مردم همچون راهپیمایی 22 بهمن و همچنین انتخابات گوناگون است... هنگامی که مردم اقتدار ملی را به رخ دشمن می کشند، دیگر کاری از دست دشمن بر نمی آید. در روز 22 بهمن همه خواهند دید که ملت ایران بار دیگر در همه شهرها با استحکام به صحنه خواهد آمد و اقتدار ملی خود را به جهانیان نشان خواهد داد. ... توصیه اول، تأکید بر حفظ وحدت آحاد ملت، مسئولان و نخبگان و جلوگیری از مخدوش شدن متن بوسیله حواشی بود....  امروز متن حرکت ملت ایران، ایجاد اقتدار درونی و ایستادگی در مقابل طوفانهای مخالفت و معارضه است که به لطف خداوند، ملت ایران همانند 35 سال گذشته این طوفانها را خنثی خواهد کرد.... باید وحدت میان مردم و مسئولان از طریق اعتماد مسئولان و مدیران کشور به مردم و همچنین اعتماد مردم به مسئولان افزایش یابد.همه باید با کمک یکدیگر در راه امام (ره) و مسیر اقتدار کشور، به پیش رویم و به لطف خداوند، این ملت موفق خواهد شد که همه امور را به بهترین وجه جلو ببرد. ... ملت ایران در قضیه هسته ای و در دیگر قضایا، بر دشمنان پیروز خواهد شد.

5- عبرت آموز بودن اظهارات بی ادبانه مقامات آمریکایی و لزوم ادامه ی روند اقتصادی دولت در زمینه تقویت ساخت درونی

اظهارنظرهای بی ادبانه مقامات آمریکایی برای همه، مایه عبرت است و ملت ایران باید مذاکرات اخیر و صحبت های آمریکایی ها را با دقت نظاره گر باشد،... این مواضع و اظهارنظرها،نشان دهنده درستی همان توصیه همیشگی به مسئولان کشور یعنی «لزوم حفظ اقتدار درونی» است و خوشبختانه مسئولان اقتصادی به این نتیجه رسیده اند که راه برطرف کردن مشکلات، تقویت ساخت درونی است و مقدمات لازم برای این کار را آغاز کرده اند.... تنها راه حل مشکلات اقتصادی کشور، نگاه به ظرفیت های بیشمار درونی است و نه نگاه به بیرون و برداشته شدن تحریم ها. به دشمن نمی توان چشم دوخت و از دشمن نمی توان انتظار داشت.

6- لزوم رعایت انصاف، شرح صدر و ادب در اظهارات منتقدان و دولت

منتقدان انصاف و شرح صدر داشته باشند، دولت چند ماهی بیش نیست که مسئولیت را به عهده گرفته است، باید به مسئولان فرصت داده شود که کارها را با قدرت به پیش ببرند، ضمن آنکه منتقدین باید در قبال دولت، با شرح صدر برخورد کنند، دولت هم باید در برابر منتقدان شرح صدر داشته باشد و همه باید به هم احترام بگذارند.

مطالب فوق بی یقین برای کسانی که مدعی ولایت مداری هستندو برای کسانی که می گویند کشور تنها یک پرچمدار دارد و آن هم مقام معظم رهبری است، حاوی نکات بسیاری مهمی است واین سخنان باید در رفتار منتقدان و مسئولان نمود عینی پیدا کند و البته چقدر خوب بود که مدعیان ولایت مداری کمی هم از بصیرت بیشتری بهره می بردند و نیازی به ورود و توضیه های مکرر رهبری نمی داشتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۲ ، ۰۷:۱۸
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۴۱ ب.ظ

لزوم ورود مجلس به بحث بودجه صدا و سیما

بسم الله الرحمن الرحیم


لزوم ورود مجلس به بحث بودجه صدا و سیماصدا و سیما به عنوان رسانه ی ملی رسالتی فراگیر و فراجناحی دارد، این رسانه بایستی در خدمت اعتلای فرهنگ اسلامی، ملی و بومی کشور باشد و نباید این رسالت بزرگ تحت فشار جناح ها و نهادهای سیاسی مختل گردد. اکنون مدتهاست که همه می دانیم همزمان با کاهش درآمد نفتی، بودجه ی صداوسیما نیز با اختلال مواجه گردیده است و مدیران این رسانه در جهت تأمین هزینه های این رسانه به افزایش پیام های بازرگانی و جذب پشتیبان های مالی برای برنامه ها اقدام نموده است و اکنون بسیاری از برنامه ها عملاً به یک برنامه ی بلند مدت تبلیغاتی تبدیل شده اند که میان برنامه هایی هم در زمینه آشپزی و پخش موسیقی و کارتون دارند!

صدا و سیما باید حرف ملت را بزند و برای ملت باشد ولی اگر بودجه ی این رسانه منوط به رضایت و حمایت دولت یا نهادهای دیگر باشد، برای جذب بودجه همواره باید احتیاط کنند که مبادا حرفی بزند که تأمین کنندان مالی شان رنجیده خاطر شوند و به همین دلیل حتی نمی توانند قید تبلیغات مضری مثل پفک و چیبپس را بزنند و نمی توانند در جایی که مردم درگیر مشکلی هستند که یک قوه یا نهاد در قبال آن مشکل مقصر است به طرح و پردازش آن مشکل بپردازند. اگر چه مدیران رسانه ملی در برابر فروش آنتن مقاومت می کنند اما این مقاومت در نهایت تنها منجر به تعویض تأمین کنندگان مالی می شود چرا که معضل اصلی که همان نیاز مالی و بحث بودجه ایست مرتفع نگردیده است.

لزوم ورود مجلس به بحث بودجه صدا و سیماچند شب پیش در مصاحبه ی رییس محترم جمهور با صداوسیما شاهد بودیم که بین دولت و رسانه ملی بر سر انتخاب مجری اختلافی رخ داد که دولت در آن قصد داشت همانند مصاحبه ی قبلی، رسانه را با انتخاب مجری و هماهنگ کردن سؤالها در عمل انجام شده قرار دهد که این مسئله نیز به اختلافات دولت و صداوسیما اضافه شد، قبلاً نیز گلایه هایی از سوی مشاوران و مسئولان دولت در خصوص عدم پوشش برخی فعالیتهای دولت و یا پوشش برخی مسائل غیردلخواه دولت انجام داده بودند، به حدی که دولت آقای روحانی برای پرداخت مابقی بودجه ی صداوسیما تغییر دو معاون ضرغامی را شرط تعیین کرده است و اگرچه این انتقادات و فشارها در دولت های قبلی نیز وجود داشتند لیکن سرعت بروز این اختلافات در دولت آقای روحانی بی سابقه است و به نظر می رسد این اختلافاتِ روز افزون معضلات بودجه ای صداوسیما را افزایش دهد.

با توجه به اهمیت رسالت صداوسیما در حفظ و اعتلای جایگاه فرهنگی، اجتماعی و انقلابی کشور در مقابله با انواع تهاجمات فرهنگی شبکه های ماهواره ای که غالباً از ذخایرعظیم مالی صهیونیست ها بهره مندهستند و به منظور جلوگیری از تأثیرگذاری نهادهای قدرت وثروت در تحقق این اهداف، به نظر می رسد مجلس هرچه سریعتر باید فکری به حال تأمین مطمئن بودجه صدا و سیما بنماید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۴۱
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۹ ب.ظ

به کوری هرکس که این ملت را ذلیل می خواهد....

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 به کوری هرکس که این ملت را ذلیل می خواهد....بعد از گذشت 35 سال از انقلاب، دشمن بیش از هرچیزی عزت ایران و ایرانی را هدف گرفته است، او فهمیده که تنها راه برای شکست دادن ملتی که عزت ابرقدرت ها و طواغوت را زیر سوال برده، شکاندن عزت آن ملت است، او فهمیده است که ملتی که عزت دارد، از هیچ دشمنی هراس ندارد، دشمن به این نتیجه رسیده، آن چیز که باعث ایستادگی ملت در برابر جنگ، ترور، تحریم و تهدید شده، عزت است و به همین دلیل برای ذلیل کردن این ملت برنامه دارد.

دشمن می خواهد از هرچیزی فرصتی بسازد برای وارد کردن خدشه به عزت این ملت و از این رو به هیچ بهانه ای مانند پس دادن جزئی از دارایی های بلوکه شده، اجازه استفاده از تخصص و تکنولوژی خودمان، امکان تأمین غذا و دارو برای مردم، خریدن نفت مان، فروختن خودرو و لوازمش به ما و هر حقی که بتوان آن را با شرط و منت همراه کنند، عزت این مردم را هدف قرار می دهند.

اگر چه در جهان امروز این که کشوری نتواند دارو و غذایش را تأمین کند طبیعی است، اگر چه این که کشوری اجازه استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای نداشته باشد برای خیلی از کشورها پذیرفته شده است، اگر چه این که کشوری نتواند خودرویش را خودش بسازد و مرغ و گوشتش را خودش پرورش بدهد در دنیا یک چیز عادیست، اما همه ی اینها برای کشوری که می خواهد در دنیا بله قربان گوی کسی نباشد قابل پذیرش نیست و دشمن از همین ضعف ها برای ذلیل کردن کشورمان استفاده می کند.

شاید برخی ها بگویند که مگر ما چه داریم که نمی خواهیم به مستکبران عالم باج بدهیم؟ خب پاسخ این است که اولاً ما چه نداریم؟ آیا انواع معادن زیرزمینی و روزمینی نداریم؟! آیا هوای چهارفصل برای کشت و زرع هر محصولی نداریم؟! آیا نفت و گاز برای تأمین انرژی و ساخت محصولات پتروشیمی نداریم؟! آیا نیروی انسانی باهوش و متخصص نداریم؟! آیا جوانان باغیرت و انقلابی نداریم؟! آیا قدرت دفاعی مثال زدنی نداریم؟! آیا روحیه جهات و شهادت نداریم؟! به راستی مگر ما چه نداریم که نخواهیم جلوی طاغوت سرخم نکنیم؟! به چه چیز دیگر احتیاج است که نداریم؟!

به کوری هرکس که ملت را ذلیل می خواهد...

شاید برخی دیگر متهم مان کنند به متمدن نبودن و خشونت طلبی؛ اما مگر ما با کسی جنگ داریم؟! مگر تاکنون جز در مقام دفاع در برابر تهاجمات، کشوری را تهدید کرده ایم؟! اصلاً آیا در برابر این همه حملات تروریستی اقدام به حتی یک مورد ترور کرده ایم؟! البته اگر چه اصلاٌ خشونت طلب نیستیم اما از این که کسی ما را از گزینه های روی میزش هم بترساند حساب نخواهیم برد، ما با دنیا تعامل می کنیم به شرط این که به دنبال حراج سرمایه های مادی و معنوی ما نباشند، به شرط این که ما را مستعمره خود ندانند و به شرط این با زبان تهدید، تعاملات را با باج خواهی های اشتباه نگیرند.

در هر صورت عزتمندی این ملت خار چشم دشمنان است و به همین دلیل از ذلیل شدن شان لذت می برند، از  این که ملت ما در صف سبد کالا بر سروکله یکدیگر بزنند و سبد عزتشان را جا بگذارند دلشان قنج می رود، دشمن از این که مسئولان این کشور قدرت نظامی دشمن را بزرگ و قدرت دفاعی کشور را تحقیر کنند در پوست خود نمی گنجند، لشگر شیطان از این که سبدکالای طبقات ضعیف را حاصل بذل و بخشش و دلسوزی خودشان و معامله با مسئولان این کشور معرفی کنند احساس شعف دارند، از این که خون شهیدان دفاع مقدس، ترورها و هسته ای از دفتر خاطرات این ملت کنده شود چشم شان برق می زند، دشمن گمان می کند با هر خدشه به عزتمان، به کلانتر اعتقاد خواهیم یافت و این که به زودی عزتی برای ایستادن نخواهیم داشت و حال این که عزت ما تا مدام که مسلمانیم از چشمه ی قرآن و اهل بیت در وجودمان خواهد جوشید و همچنان این ملت در تاریخ خواهد خروشید، ان شاءالله.

این مطلب در عمارنامه منتشر گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۳۹
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۷ ب.ظ

کارمندان لولو نیستند

بسم الله الرحمن الرحیم


این که کشور به لحاظ بهره وری نیروی کار شرایط خوبی ندارد مستور نظر کسی نیست و شاخص های جهانی نیز بر این مسأله صحه می گذارند و همین مسأله باعث شده است که کارمندان و ادارات دولتی که حقوق بگیران دولتند نوک حمله پیکان های منتقدان باشند به نحوی که متأسفانه در مباحثاتی که در جامعه و حتی بعضاً بین خواص شاهدیم، از این قشر به یک طبقه ی مرفه و تنبل تعبیر می گردد، این مسئله باعث شد تا بعد از مدت ها دوباره به این مبحث ورود کنم:

کارمندان لولو نیستند1-  نظام ناکارآمد اداری: متأسفانه سیستم های اداری ما اعم از قوانین، تشکیلات، چارت ها، روابط، فرایندهای کاری و به خصوص فرایند انتخاب مدیران، سیستم های ارتقای نیروی انسانی، سیستم های تشویق و تنبیه، نظام های جمع آوری پیشنهاد و انتقاد و ... همگی از ناکارآمدی مفرط رنج می برند، به راستی آیا در چنین سیستمی می توان توقع داشت حتی نخبه ترین و فعال ترین کارشناسان و کارمندان بتوانند کار محسوسی بنمایند؟ آیا در سیستمی که مدیران براساس روابط و بازی های سیاسی انتخاب می شوند می توان توقع داشت شایستگان و نخبگان جز به دست بخت و تقدیر و البته موقت، به پست های مدیریتی، حساس و مؤثر برسند؟! آیا چنین سیستمی می تواند کارهای خوب را بها بدهد و از کارهای ناشایست جلوگیری نماید؟! نظامی که برای یک کار ساده ارباب رجوع را با 10 کارمند مواجه می کند چطور می تواند سلامت اداری و بهره وری نیروی کار را به درستی برقرار کند؟! تا وقتی که اصلاح نظام اداری از مراجع قانون گذاری و نهادهای تصمیم گیری و نظارتی شروع نشود، نباید توقع داشت که این نظام دچار تحول گردد.

2- کارناشایسته و فرهنگ پایین کار، معضلی همگانی: به راستی فرهنگ کار در کدام رسته و شغل کشورمان به خوبی رعایت می شود؟! کدام شغل است که اکثریت قریب به اتفاق شان مسائل فنی و اخلاقی حرفه شان را رعایت نمایند؟ حقیر اصلاً قصد توهین به هیچ قشری را ندارم و اعتقاد دارم در تمام مشاغل باوجدان و بی وجدان در کنارهم حضور دارند، لیکن به منظور روشن شدن مسئله، چند مثال بیان می کنم: چند درصد از بازاری ها حین فروش جنس شان در معرفی اجناس زیاده روی و در کیل آنها کم نمی گذارند؟ چند درصد از تعمیرکاران و مکانیک ها ما طوری تعمیر می کنند که قابل دفاع و ضمانت باشد و در قبال تعمیرشان پاسخگو هستند؟ چند درصد از تولید کنندگان ما در بسته بندی و تبلیغات شان صادق و عادلند؟ چند درصد از تولید کنندگان درصد اختلاط مواد اولیه محصولاتشان را به درستی رعایت می کنند؟ چند درصد از کارگران ما اعتقاد ندارند که فقط و فقط باید به اندازه حقوقی که می گیرند کار کنند؟ چند درصد از پزشکان ما به حقوق قانونی خود قانعند و تکالیف خود را در ویزیت و تجویز براساس مصلحت بیمار انجام می دهند نه مصلحت وقت و جیب خودشان؟ چند درصد از رانندگان نرخ های مصوب صنف خودشان را به درستی رعایت می کنند و نداشتن پول خرد را بهانه نمی کنند؟ چند درصد از قصاب ها گوشت خوب دست مردم می دهند؟... اصلاً نمی خواهم با این سخنان کارمندان را تطهیر کنم بلکه عرضم این است که باید مشکل را ریشه ای دید و حل کرد، باید دانست که اگر همه ی افراد از هر صنف دیگری را به جای کارمندان جایگزین کنند بازهم وضعیت ادارات بهتر از این نمی شود، چرا که هم نظام اداری ما بیمار است و هم فرهنگ کار در کشورمان دچار مشکل است، این نظام اداری نمی تواند از نیروهای انسانی متخصص و باسواد و نخبه خود استفاده کند و نا توانان خود را به خوبی تقویت کند.

3- عدم تناسب درآمد با نیازهای معیشتی کارمندان: این مشکل یکی از دلایل پایین بودن بهره وری است و متأسفانه این مسئله در سال های اخیر تشدید شده است. وقتی خط فقر مطلق حدوداً ماهانه 2 میلیون تومان است و بیشتر کارمندان کمتر از این مبلغ و حتی کمتر از نصف همین مبلغ حقوق می گیرند، چه توقعی می توان داشت که انگیزه شان را در حد بالا حفظ کنند و به دنبال افزایش بهره وری باشند؟ مگر کارمندان چه توقعی دارند جز این که سالانه حقوق شان معادل همان نرخ تورم اعلامی افزایش یابد؟ توقعی که قانونی است، ولی 7 سال است که محقق نمی شود، چگونه می توان توقع داشت کارمندی که هرسال فقیرتر شده است و ناچار شده است تا 2 یا 3 شغل داشته باشد بتواند به درستی و با انگیزه و با بهره وری کار کند؟ البته اصلاً نمی خواهم منکر جایگاه وجدان باشم چرا که هم اکنون نیز در بیشتر کارمندان این انگیزه های مالی نیست که ایشان را به تحرک وامی دارد، بلکه همان وجدان کاری است که باعث می شود این کارمندان، مشکلات اقتصادی شان را در کارشان دخالت ندهند ولی به راستی آیا در مورد همین کارمندان نیز می توان منکر تأثیر مشکلات اقتصادی و به تبع آن مشکلات خانوادگی بر روحیه و انگیزه شان شد؟

کارمندان لولو نیستند

4- نظام های نظارتی: تا وقتی که حراست ها و گزینش های ادارات تنها معیارشان پرسیدن رساله هستند و به مفاسد معدود کارمندان فاسد کاری ندارند، این کارمندان مجوز ارتقا و ابقا پیدا می کنند و اصلاح ادارات همچنان با مشکل مواجه می شود. تا وقتی که حراست های ما از کارمندان پیمانی هستند و زیرنظرمدیر سازمان کار می کنند چه توقعی می توان داشت تا شجاعانه  مدیر سازمان را به اصلاح مجموعه ی منتصب خود توجیه نمایند؟ تا وقتی که نظرات ارباب رجوعان به خوبی جمع آوری و مورد اهتمام نهادهای نظارتی قرار نمی گیرد چگونه می توان توقع داشت ادارات اصلاح شوند؟! به نظر می رسد اصلاح نظام اداری بدون اصلاح نهادهای نظارتی به لحاظ قوانین، تشکیلات و فرایندهای کاری هرگز محقق نگردد و جالب تر این که خود کارمندان از چنین ضعفی به شدت دچار آسیب می شوند چرا که با مفاسد به درستی برخورد نمی شود و مفسدان نیز به دلیل عدم برخورد از نظام اداری حذف نشده و مفاسد به پای تمام کارمندان نوشته می شود و همان خطاکاران به راحتی پست های مدیریتی می گیرند و در کارها گلوگاه و گردنه ایجاد می کنند و با بده بستان موقعیت خود را تثبیت می کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۳۷
سیاوش آقاجانی
پنجشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۲۶ ق.ظ

مصاحبه ای با سه محور و یک حاشیه


مصاحبه ای با سه محور و یک حاشیهمصاحبه ی دیشب (چهارشنبه مورخ 16/11/92) رییس جمهور که با توجه به گذشت کمتر از 3 ماه از مصاحبه ی 100 روزه اش، موضوعیتش از قبل مشخص نبود، اصل و حواشی جالبی داشت که با توجه به تقدم حاشیه اش، ابتدا حاشیه و سپس سه محور اصلی مصاحبه را بیان می کنم:

حاشیه ی اصلی مصاحبه، اختلاف روحانی و مسئولان سیما برای انتخاب مجری برنامه بود که موجب شد دو مجری در برنامه حضور داشته باشند، به نظر می رسد اختلاف مزبور به دلیل مصاحبه ی غیرمعمولی بود که با انتخاب گزینشی مجریان و سؤالات هماهنگ شده مصاحبه 100 روزه رخ داد و موجب بروز انتقاداتی به دولت و صداوسیما و همان مجریان نیز گردید. همین اختلاف بر سرمجری موجب شد تا مصاحبه ی دیشب با بیش از 1 ساعت تأخیر پخش شود و صداوسیما نیز برای تسلیم نشدن در این خصوص آنتنش را پس از پخش طولانی آگهی های بازرگانی به سریال عصر پاییزی داد و با حل اختلاف، سریال قطع و پخش مصاحبه آغاز شد و در نهایت منجر به نامه ی جناب ضرغامی به شورای نظارت در خصوص انتخاب مجری توسط سران قوا گردید.

آنچه که فارغ از تعارفات معمول دیشب در مصاحبه ی رییس جمهور به چشم آمد این بود 3 اقرار جناب روحانی بود:

ایشان در گام اول سخنی را که در خصوص بی سواد بودن منتقدان گفته بود را تلویحاً اصلاح کرد و گفت منظورش این نبوده که بقیه انتقاد نکنند بلکه فقط مقصودش این بوده که چرا دانشگاهیان در این خصوص سخن نمی گویند! البته به نظر می رسد بی سواد و افراطی و خشونت طلب و سایر توهین هایی که تاکنون از سوی شخص رییس جمهور و مشاوران ایشان به منتقدان بیان شده است اینقدر کثرت داشته است که یک اصلاح تلویحی کارکردی نخواهد داشت.

مورد دوم مهمی که در سخنان رییس جمهور مشاهده شد در موضوع سبد کالا بود که موجب شد تا جناب روحانی در اقدامی قابل تقدیر و کم سابقه، صراحتاً به دلیل زحماتی که برای مردم ایجاد شد پوزش بخواهد، ایشان عدم تعلق سبد کالا به برخی اقشار ضعیف را به دلیل نقص بانک اطلاعاتی دولت و ناگزیر دانست و گفت که دولت در صدد رفع این نقص است و این که جناب روحانی یکی از دو دلیل اصلی نقصان بانک اطلاعاتی را فقدان سیستم مالیاتی مناسب دانست، در حالی که به نظر می رسد ایشان جای علت و معلول را اشتباه گرفته اند. امیدوارم که دولت بیش از پیش نسبت به اطلاعات و برنامه هایش با حساسیت برخورد نماید و نگذارد یک اشتباه به این سادگی موجب نارضایتی مردم و شادی دشمنان گردد.

یکی از اصولی که جناب رییس جمهور همچون قبل از انتخابات، همچنان بر آن اصرار دارند این است که بدون تعامل با دنیا نمی توان کشور را اداره کرد؛ پذیرش، بیان، تکرار و پافشاری بر این اصل اگر چه در جهت توجیه مخالفان مذاکرات بیان می شود اما متأسفانه این اقرارها فارغ از مصلحت سنجی موجب می شود تا دشمنان ما را در موضع ضعف ببیند و مدام شرط و شروط شان را بیشتر کند، همین اظهارات نسنجیده موجب شده است تا در کنار بحث هسته ای، مباحثی مانند موشک های بالستیک، به رسمیت شناختن اسرائیل، آزادی سران فتنه و تعطیلی کامل و دائم برخی تأسیسات هسته ای نیز کم کم به ادبیات رسمی دشمن اضافه گردد، در صورتی که حتی با فرض قبول کردن لزوم تعامل با دنیا، نباید این تعامل به نحوی باشد که در مایتاج ضروری مان به بیگانگان وابسته باشیم و نباید آنچنان صحبت کرد که کارکرد اهرم های فشاری مانند تحریم بیشتر اثبات گردد (همانطوری که تاکنون نیز از مسئولان آمریکا بارها به سخنان رییس جمهور در همین خصوص استناد شده است) و مهمتر از همه این که نباید طوری در برابر تهدیدات دشمن از مذاکره و دوستی با او سخن بگوییم و یا قدرت دفاعی خودمان را دست کم بگیریم که عزت مردم و انقلاب دچار خدشه گردد.

مطلب مرتبط:
دو نکته سبدی از دکتر ربیعی و خانم شرمن
یک تحلیل منصفانه از طرح توزیع سبد کالا
سبد کالا، شاهد عدم صحت بانک اطلاعات اقتصادی دولت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۲۶
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۳ ق.ظ

دو نکته سبدی از دکتر ربیعی و خانم شرمن

بسم الله الرحمن الرحیم


اگر چه مطلبی با عنوان "یک تحلیل منصفانه از طرح توزیع سبد کالا" در خصوص سبد کالا ارائه کردم، لیکن 2 اظهار نظر جدید آقای ربیعی و خانم شرمن در خصوص این سبد باعث شد 2 تحلیل کوتاه نیز در خصوص این دو جمله ارائه کنم:

سه شنبه 15/11/92، سخنان علی ربیعی، وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی که دیروز بارها در بخشهای مختلف خبری سیما پخش شد:

.... شاید اشتباه ما این بود که در ابتدا اعلام نکردیم این طرح چند مرحله ای است و در مراحل بعدی گروه های دیگری مانند کارگران، بازنشستگان و برخی کارمندان که بیمه شان تأمین اجتماعی بوده نیز به طرح اضافه خواهند شد.......به شدت برای ایجاد این بانک اطلاعاتی در زمینه جلب کمک همه دستگاه‌ها در حال فعالیت هستیم .

به راستی آیا همین اعلام نکردن مسئله  خودش یک سوءمدیریت نیست؟ آیا با فرض این که بپذیریم دولت از همان ابتدا برای همه اقشار ضعیف برنامه داشت و تنها این مسئله را به مردم نگفته است، به غیر از انتقاد سوء مدیریت انتقادات دیگری مثل عدم اطلاع رسانی صحیح به اشتباهات مجریان طرح اضافه نمی شود؟ آیا برخورد حذفی با برخی دهک ها و اقشار در وضعیتی که به اذعان دیرهنگام شخص وزیر کار بانک اطلاعاتی دولت ناقص است می تواند کارشناسی باشد؟ آیا می توان روی چنین بانک اطلاعاتی برای توزیع سبد و یا هدفمندی یارانه ها و از همه مهمتر دریافت مالیات حساب کرد؟ آیا بهتر نیست دولت قبل از هرگونه برخورد حذفی به فکر ایجاد شبکه اطلاعاتی منسجم و دقیق در خصوص درآمد و دارایی افراد باشد و با عبارات پوپولیسیتی سرک نکشیدن در زندگی مردم این ضعف را انکار نکند؟ آیا ضعف دولت در ایجاد صفوف طولانی و هتک کرامت مردم با اصلاح بانک اطلاعاتی دولت قابل جبران است؟ آیا تنها مشکل طرح حذف چند ملیون نفر از این طرحند؟ آیا اگر راه مناسبی برای جلوگیری از این صفوف نشود با افزایش سبدبگیران این مشکل تشدید نمی شود؟ به راستی آیا بهتر نیست به جای توجیهاتِ غیر منطقی و سست، اشتباهات با پوزش و اصلاح همراه گردند؟ 

سه شنبه 15/11/92، شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا (همان که اخیراً ژن ایرانی ها را آمیخته به دروغ و فریب معرفی کرده بود!):

.... شما در اخبار دیدید که ایران اخیرا به طور قابل مشاهده‌ای غذا به مردم فقیر در جامعه داد که به نوعی نشان‌دهنده این است که کاهش هدفمند و محدود تحریم‌ها تاثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است، همانطور که روحانی قول داده بود که این پول صرف اهداف دیگر نشود.

این اظهارات خانم شرمن هم گوشه ای دیگر از مسائل و تعهدات پشت پرده توافق هسته ای است که ما برای همین کسر کوچک از درآمدهای بلوکه شده مان چه تعهداتی داده ایم، به راستی تلخ است که مذاکره کنندگان، گرسنگی مردم را واسطه جلب دلسوزی دشمن قرار داده باشند، به کجا رسیده ایم که دزدان آبِ لشکر یزید برای یک مشت آب برسرمان منت بگذارند و به کجا رسیدیم که دزد دارایی های مان، صفوف طولانی سبدبگیران را شاهد فقر مردم و وفای به عهد روحانی قرار دهد! البته مثل همیشه امیدواریم که دولت منکر این تعهد بشود و می دانیم که طرف مقابل هم فوراً این اظهارات را برای مصرف داخلی ما می خوانند.

مطلب مرتبط:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۳۳
سیاوش آقاجانی
چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۵۶ ق.ظ

چرا باسوادها ساکت و بی سوادها منتقدند؟

بسم الله الرحمن الرحیم


چرا باسوادها ساکت و بی سوادها منتقدند؟اگر چه حقیر از منتقدان سرسختِ توافق ژنو نبوده و نیستم، لیکن گلایه رییس جمهور از اساتید دانشگاه که در تمجید از توافق ژنو فعال نیستند و این سخنان ایشان که منتقدان توافق ژنو را معدودی بی سواد نامیدند را به دلایل زیر صحیح نمی دانم:

1-  دفاع مطلق از توافق نامه ژنو از سوی هیچ با سواد و اندیشمندی رخ نمی دهد چرا که دولت ابعاد این توافق را محرمانه نگاه داشت و هنوز نیز برخی از ابعاد آن مشخص نشده است، پسچگونه می توان از یک انسان باسواد و اندیشمند که به مسئله ای احاطه ندارد توقع داشت که بیاید و چشم بسته از مسئله ای به این مهمی تمجید کند؟!

2-  رییس جمهور محترم در این سخنان نه تنها منتقدان را بی سواد معرفی کرد بلکه سکوت کنندگان را هم مورد انتقاد قرار داد، به راستی آیا هرکسی که به دولت و توافقنامه ژنو انتقاد می کند بی سواد و هرکسی که ساکت است و تقدیرنمی کند بی مسئولیت است؟! آیا این بیان به این معنی نیست که تنها کسانی که ازدولت و اقداماتش تمجید نمایند باسواد و با مسئولیت هستند ؟! آیا دولت یک صدا فریاد نمی زند که منتقدان، لبوفروش و راننده تاکسی و بی سوادند و تمجید کنندگان باسواد و استاد دانشگاه؟!

3- آیا می توان مردم و اندیشمندان را نامحرم دانست ولی منتظر حمایتشان ماند؟! به راستی اگر رییس محترم جمهور حمایت اساتید را می خواهد بهتر نیست به علم و دلسوزی اساتید نیز اعتماد کند و مسائل را صادقانه با ایشان درمیان بگذارد؟! آیا دستور دادن به تمجید از توافقنامه خودش یک بی احترامی دیگر به اساتید تلقی نمی شود؟! راستی اگر استادی آمد و از توافقنامه انتقاد کرد، نکند که دولت مثل سایر منتقدان بی سواد خطابش کند و دکترایش را مجعول بداند؟!

4- آیا همین مسئله که با مردم و اندیشمندان به مثابه نامحرم برخورد شده است، به افراد دلسوز و با مسئولیت این مجوز را نمی دهد که نگران اشتباهات احتمالی باشند؟! آیا بی سوادهایی که نگرانی را در چهره باسوادها و آرامش را در سیمای دشمنان می بینند حق ندارند اظهار نگرانی کنند؟! اصلاً گیرم منتقدان بی سواد!، آیا بی سوادهایی که برای انقلاب عرق ریختند و خون، حتی حق اظهار نگرانی و توضیح خواستن، ندارند؟!

5- آیا توافقنامه ای که به اذعان مسئولان دولت می توان روحش را (که یقیناً از جسمش مهمتر است) به راحتی و چندباره نقض کرد، نمی تواند مورد انتقاد باشد که چرا روح و جسمش را با دقت برهم منطبق ننموده اند؟! به راستی آیا روح سرگردان توافقنامه الان راضیست؟!

6- فارغ از بحث توافقنامه، آیا در جایی که دشمن عربده گو خط و نشان می کشد و تهدید می کند، سخن از دوستی و تمجید از دشمن و پیام صلح دادن به معنی عزت است؟! اصلاً آیا بی سوادها نباید به عزت و شرفشان حساس باشند؟!

7- آیا این که آقای تخت روانچی (معاون اروپا و آمریکای وزارت امورخارجه) دربرنامه زنده تلویزیونی شبکه خبر، اهرم فشار بعدی ایران در مذاکرات هسته ای را بحث بر ذخیره 5 درصد می داند، برای بی سوادها شکست و برای باسوادها بُرد تلقی می شود؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۵۶
سیاوش آقاجانی