انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دولت راستگویان» ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۳ ق.ظ

دو نکته سبدی از دکتر ربیعی و خانم شرمن

بسم الله الرحمن الرحیم


اگر چه مطلبی با عنوان "یک تحلیل منصفانه از طرح توزیع سبد کالا" در خصوص سبد کالا ارائه کردم، لیکن 2 اظهار نظر جدید آقای ربیعی و خانم شرمن در خصوص این سبد باعث شد 2 تحلیل کوتاه نیز در خصوص این دو جمله ارائه کنم:

سه شنبه 15/11/92، سخنان علی ربیعی، وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی که دیروز بارها در بخشهای مختلف خبری سیما پخش شد:

.... شاید اشتباه ما این بود که در ابتدا اعلام نکردیم این طرح چند مرحله ای است و در مراحل بعدی گروه های دیگری مانند کارگران، بازنشستگان و برخی کارمندان که بیمه شان تأمین اجتماعی بوده نیز به طرح اضافه خواهند شد.......به شدت برای ایجاد این بانک اطلاعاتی در زمینه جلب کمک همه دستگاه‌ها در حال فعالیت هستیم .

به راستی آیا همین اعلام نکردن مسئله  خودش یک سوءمدیریت نیست؟ آیا با فرض این که بپذیریم دولت از همان ابتدا برای همه اقشار ضعیف برنامه داشت و تنها این مسئله را به مردم نگفته است، به غیر از انتقاد سوء مدیریت انتقادات دیگری مثل عدم اطلاع رسانی صحیح به اشتباهات مجریان طرح اضافه نمی شود؟ آیا برخورد حذفی با برخی دهک ها و اقشار در وضعیتی که به اذعان دیرهنگام شخص وزیر کار بانک اطلاعاتی دولت ناقص است می تواند کارشناسی باشد؟ آیا می توان روی چنین بانک اطلاعاتی برای توزیع سبد و یا هدفمندی یارانه ها و از همه مهمتر دریافت مالیات حساب کرد؟ آیا بهتر نیست دولت قبل از هرگونه برخورد حذفی به فکر ایجاد شبکه اطلاعاتی منسجم و دقیق در خصوص درآمد و دارایی افراد باشد و با عبارات پوپولیسیتی سرک نکشیدن در زندگی مردم این ضعف را انکار نکند؟ آیا ضعف دولت در ایجاد صفوف طولانی و هتک کرامت مردم با اصلاح بانک اطلاعاتی دولت قابل جبران است؟ آیا تنها مشکل طرح حذف چند ملیون نفر از این طرحند؟ آیا اگر راه مناسبی برای جلوگیری از این صفوف نشود با افزایش سبدبگیران این مشکل تشدید نمی شود؟ به راستی آیا بهتر نیست به جای توجیهاتِ غیر منطقی و سست، اشتباهات با پوزش و اصلاح همراه گردند؟ 

سه شنبه 15/11/92، شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا (همان که اخیراً ژن ایرانی ها را آمیخته به دروغ و فریب معرفی کرده بود!):

.... شما در اخبار دیدید که ایران اخیرا به طور قابل مشاهده‌ای غذا به مردم فقیر در جامعه داد که به نوعی نشان‌دهنده این است که کاهش هدفمند و محدود تحریم‌ها تاثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است، همانطور که روحانی قول داده بود که این پول صرف اهداف دیگر نشود.

این اظهارات خانم شرمن هم گوشه ای دیگر از مسائل و تعهدات پشت پرده توافق هسته ای است که ما برای همین کسر کوچک از درآمدهای بلوکه شده مان چه تعهداتی داده ایم، به راستی تلخ است که مذاکره کنندگان، گرسنگی مردم را واسطه جلب دلسوزی دشمن قرار داده باشند، به کجا رسیده ایم که دزدان آبِ لشکر یزید برای یک مشت آب برسرمان منت بگذارند و به کجا رسیدیم که دزد دارایی های مان، صفوف طولانی سبدبگیران را شاهد فقر مردم و وفای به عهد روحانی قرار دهد! البته مثل همیشه امیدواریم که دولت منکر این تعهد بشود و می دانیم که طرف مقابل هم فوراً این اظهارات را برای مصرف داخلی ما می خوانند.

مطلب مرتبط:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۳۳
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۲، ۰۷:۴۶ ق.ظ

درس های آموزنده ی یک نامه ی محترمه

بسم الله الرحمن الرحیم


امروز نامه ی وزارت ارشاد به یکی از افراطی های منتخب مردم افراطی تهران منتشر شد تا با مطالعه دقیق آن نامه تحول عمیقی در من به وجود آید، چرا که اگر چه حقیر به غیر از انتقاد، تقدیرهایی هم از دولت یازدهم داشتم و حتی انتقاداتم نیز به اندازه ی این افراطی، تند نبود و حتی قبلاً توصیه هایی هم به رسانه های حزب اللهی کرده بودم (5 توصیه مهم برای حزب اللهی های رسانه ای)، ولی در رعایت شرط ادب و مهمتر از آن شرط عقل، لازم دیدم چند اعتراف و عذرخواهی از درگاه دولت معتدل، عذرپذیر و منتقددوست بنمایم:

حقیر در مطلب "چند تشکر بابت توافق" بابت توافقنامه ژنو از مذاکره کنندگان حاضر و قدیم و خود مردم به خاطر مقاومت جانانه و نرمش قهرمانانه شان تشکر کردم، و حتی به برخی شبهات منتقدان به این توافق در مطلب "در حاشیه شبهات وارده به توافق نامه ژنو " پاسخ گفتم ولی اکنون که بعد از نامه وزارت ارشاد به آقای رسایی خوب فکر می کنم، به نظرم می رسد که بایستی بابت انتقاداتی که به عدم دقت در توافقنامه در یکی نبودن روح و متن توافقنامه داشتم، عذربخواهم و فهمیده ام که اتفاقاً اگر روح و جسم باهم یکی باشند خیلی هم خوب نیست و حتماً حکمتی داشته که خود خداوند روح و جسم را متفاوت خلق کرده است و اتفاقاً بابت این تفاوت در روح و متن توافق تشکر ویژه ای از مذاکره کنندگان عزیز دارم.

اگر چه حقیر در مطلبی با عنوان "ابعاد فعالیت دولتی ها در شبکه های مجازی" هم به حضور مسئولان در شبکه های مجازی خارجی به گمان ناقص خودم مستدلاً! انتقاد کرده بودم و این کار را نه قانونی و نه به مصلحت دانست بودم، لیکن با توجه به این که گویا یکی از جرائم آقای رسایی چنین انتقادی بوده است، الان که خوب فکر می کنم می بینم اتفاقاً فعالیت مجازی مسئولان دولتی در شبکه های مجازی نه تنها قانونی و عقلی است بلکه حتی می تواند یک واجب شرعی نیز تلقی شود و امیدوارم هر چه سریعتر وزرایی که شبکه های اجتماعی داخلی را انتخاب کرده اند و به اشتباه از ایشان تشکر کرده بودم (از وزیر ارتباطات متشکرم چون...) به اشتباه خود پی برده و به تکلیف خود عمل کنند، و اصلاً چه چیزی بهتر از حضور با وضو و با حضورقلب در فیس بوک و توئیتر؟!

یادم هست که همین اخیراً مطلبی نوشتم با عنوان "تناقضات رفتاری و گفتاری در دولت راستگویان " که به خاطر غلطِ زیادی خودم، برخی رفتارهای صادقانه دولت راستگویان را در اثر کج فهمیم، تناقض دانستم و الان که این نامه ی وزارت مکرمه ارشاد به حق اسلامی روبروی چشمم است، احساس می کنم چه اشتباه بزرگی انجام دادم و با تمام وجود از محضر دولت راستگویان عذر می طلبم و دست و پای تک تک دولتمردان البته فقط مردان را می بوسم.

با توجه به این که نامه ی هیأت محترم نظارت به برخی دیگر از جرائم آقای رسایی اشاره نکرده و در ادامه تنها به استفاده از چند نقطه اکتفا کرده است، حقیر نیز به صورت کلی از سایر اشتباهات احتمالی خود اعلام برائت کرده و از خودم نیز تبرا می جویم، ای کاش این نامه به تمام جرائم آقای رسایی به عنوان مظاهر افراط اشاره می کرد تا امثال من مرتکب اشتباهات مشابه نشوند و بتوانند فرق انتقاد سازنده را با سیاه نمایی و توهین به مقامات و نشر اکاذیب را تشخیص دهند، مطمئناً تنبیه افراطی ها چیزی از بزرگواری وزارت ارشاد کم نمی کند چرا که این وزارت خانه اثبات کرده است که می توان به مقدسات و احکام الهی و مسئولان سابق کشور توهین کرد و مجرم نیز شناخته نشد، در ادامه از دولت انتقاد پذیر و عیب پوش و اعتدال گرا و راستگو این انتظار را دارم که پوزش طلبی این رعیتِ کهنه افراطی را بپذیرد و مرا به قوه ی جدیه ی محترمه ی قضاییه معرفی نکند تا به شلاق و پیاز و پول و فیلتر و دوری از فضل خدا محروم نشوم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۲ ، ۰۷:۴۶
سیاوش آقاجانی
يكشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۳۴ ق.ظ

تناقضات رفتاری و گفتاری در دولت راستگویان

بسم الله الرحمن الرحیم


فارغ از پرداختن به موفقیت های دولت در بحث کنترل تورم و تلاش مضاعف در دیپلماسی خارجی و تعامل نسبتاً مناسب با قوای دیگر (که بعضاً در مطالب قبلی به آنها پرداخته بودم) در این مطلب به میزان تحقق شعار دولت در تشکیل دولت راستگویان خواهم پرداخت:

یکی از اتهامات گسترده آقای روحانی و دوستان شان به دو دولت قبل، دروغگویی است که البته من این اتهام را به این شکل قبول ندارم، لیکن قبول دارم که اکثر دولت های قبل همه ی راست را نمی گفتند و تنها به گفتن سلیقه ای واقعیات اقدام می کردند و البته همین را نیز ناپسند می دانم، چرا که اگر دروغگویی هم نباشد در هر صورت مردم فریبی مردم است. دولت یازدهم با شعار دولت راستگویان آغاز به کارکرد و مدعی شد که به مردم دروغ نخواهد گفت، این مسئله بارقه ی امیدی در دل همه ی مردم حتی کسانی که به آقای روحانی رأی نداده بودند ایجاد کرد، اما با گذشت چند ماه از آغاز به کار دولت جدید، متأسفانه با تناقضات گفتاری و رفتاری متعددی مواجه شده ایم که ما را از تحقق آن شعار نا امید می کند.

از یک سو آقای روحانی می گوید (در اولین همایش استانداران دولت یازدهم) "فضا برای همه ی احزاب سیاسی باید باز باشد" و از یک سو در همان جلسه صراحتاً می گوید "نباید گذاشت افراطی ها!! حتی امکان حضور پیدا کنند"؛ از یک سو آقای روحانی می گوید "خود هنر ارزش است و هنرمندان را نباید ارزشی و غیرارزشی نامید" و از سوی دیگر جشنواره ضداستکباری "افق نو" تعطیل و جشنواره "عمار" با عدم حمایت مواجه می شوند؛ از یک سو آقای روحانی مدعی احترام به مردم است و از سوی دیگر (در مجلس شورای اسلامی) کسانی که به او رأی ندادند را افراطی، طرفدار خشونت، خودرأی و ... می خواند؛ از یک سو دولت خودش را پاسخگو می داند و از سوی دیگر مصاحبه وزرا و مسئولان به اقل ممکن رسیده و حتی مصاحبه های بعد از جلسات هیأت وزیران به مصاحبه با آقای دکتر نوبخت آن هم از پشت نوارجداکننده خلاصه می شود؛ از یک سو دولت خودش را به گزارش 100 روزه مقید می داند و از سوی دیگر 3 مجری را انتخاب می کند و موبایل شان را می گیرد و حین مصاحبه نیز به ایشان خط می دهد و اجازه کوچکترین مانور و مشارکتی هم به صداوسیما نمی دهد و در نهایت یک شوی چاپلوسانه به خورد مردم داده می شود؛ از یک سو با توهین به احکام الهی (مثل قصاص و دیه و ...) و بازگشایی انتشارات های موهن، فریاد آزادی بیان سرداده می شود و از سوی  دیگر منتقدان به راحتی به افراطی بودن ملقب و با ایشان برخورد می شود؛ از یک سو آقای روحانی از انتقاد پذیری و آزادی بیان سخن می گوید و از سوی دیگر همان روز با 3 نشریه برخورد می کنند؛ از یک سو آقای حسام الدین آشنا (مشاور فرهنگی رییس جمهور) کلید حل همه مشکلات را در دست دولت می داند ولی در همان حال منتقدان افراطی!! را با چیز مجهول دیگری!!! به غیر از کلید تهدید می کند؛ از یک سو دانستن حق مردم خوانده می شود و حتی برای مذاکرات نظرسنجی برگزار می شود و از سوی دیگر محتوای مذاکرات هسته ای و حتی ملحقات توافقنامه از مردم مخفی نگاه داشته می شود؛ از یک سو دولت مدعی است ممنوع القلم ها را به صریح القلم تبدیل کرده است و از سوی دیگر حتی یک مورد ممنوع القلم را نمی توانند کشف و معرفی کنند؛ از یک سو کرامت انسان ها را مورد احترام می داند و از سوی دیگر دکترسریع القلم (مشاور رییس جمهور) مردم عادی را با عناوین لبوفروش و راننده تاکسی از واقعیات کشور نامحرم و از درک مسائل عاجز می داند؛ از یک سو دولت مدعی است که با کلیه مفاسد اقتصادی برخورد خواهد کرد و از سوی دیگر در همین ابتدا رانت 650 میلیون یورویی می دهد و در کشف فساد کرسنت مقاومت می کند؛ از یک سو وزیر مسکن بانک مسکن را زیانده ترین و بدهکارترین بانک می خواند و از سوی دیگر وزیر اقتصاد همان بانک را سود ده ترین بانک می نامد؛ از یک سو رییس دولت، خزانه را خالی معرفی می کند و از سوی دیگر وزیر اقتصاد ورییس بانک مرکزی آن ادعا را با ارقام متفاوت رد می کنند؛ از یک سو دولت مدعی قانون مندی و حقوق دانی است و از سوی دیگر حقوق کارمندان را نصف تورم تعیین می کند؛ از یک سو دولت می گوید پول دادن یارانه را ندارد و هر ماه با منت و تأخیر پرداختش می کنند و از سوی دیگر پروژه سبد کالا را کلید می زنند؛ از یک سو دولت به فتنه گران و اصحاب فتنه که می رسد بخشش، تحمل و قابل اعتماد بودن و حتی صلاحیت مسئولیت ایشان را مطرح می کند و به اجرا می گذارد و از سوی دیگر به انقلابی ها و حزب اللهی ها که می رسند حتی اگر دانشمندان نخبه هسته ای باشند غیرقابل اعتماد می داند و از کار برکنار می کند و....

نمونه های فوق فقط چند نمونه از مواردی بودند که حقیر در این مدت از دولت شاهد بوده ام و یقیناً موارد دیگری نیز وجود دارد که دیگر به کشف آنها نپرداختم، در هر صورت کاش دولت و اعضایش هر چه سریعتر بین گفتار و رفتارشان هماهنگی بیشتری ایجاد کنند و نگذارند تا صفاتی مانند راستگویی، اعتدال، تدبیر، تحمل نقد، احترام به کرامت مردم و ... به لکه هایی در کارنامه دولت یازدهم تبدیل شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۲ ، ۰۱:۳۴
سیاوش آقاجانی