انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جشن انتخاباتی» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۲۷ ب.ظ

سایه ی دیکتاتوری در سالگرد دموکراسی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

81198756-5756668

امروز جشن انتخاباتی دولت (موسوم به امید و انتظار) محقق گردید و متأسفانه همانطوری که در مطلب قبلی در این خصوص عرض کرده بودم، این جشن با سخنرانی جناب روحانی، همچنان در راستای افزایش تنش ها و اختلافات انجام شد، امروز نیز سخنرانی جناب روحانی همچون چند بار گذشته نکاتی داشت که ضمن بیان اصل جملات در خصوص آنها مطلب زیر تقدیم می گردد:

جناب روحانی: اگر امروز قدرتمندانه در جهان حرکت می‌کنیم برای این است که همه می‌دانند این دولت برآمده از رأی ملتی است که همه از تاریخ آن باعظمت یاد می‌کنند… اولین راهی که این ملت در انتخابات پارسال برگزید و انتخاب کرد راه اعتدال و میانه روی بود، این راه بازگشت ناپذیر خواهد بود… ما به همه آنهایی که راه و سخنی را برگزیده‌اند که با انتخاب مردم در تضاد است، اعلام می‌کنیم مردم برای همیشه اعلام کرده‌اند که خشونت و افراطی‌گری را قبول نداریم و اعلام داشتند که یک دولت یک ملت و یک حکومت دارند.

جناب روحانی در سخنرانی امروز خود نیز به سان چندبار گذشته، طوری صحبت کردند که گویا تنها انتخابات مقبول و مشروع این نظام، انتخاب ایشان بوده است و انتخابات های گذشته فاقد مشروعیت بوده اند، طوری صحبت کردند که گویا ایشان بیشترین آرای تاریخ انتخابات های کشور را حائز شده است! و در همین خلال نیز بارها گفتند که مردم تا ابد و دیگر نخواهند گذاشت افراطیون و خشونت طلبان به صحنه بازگردند که این قاطعیت و تکرار اگر به معنی دیکتاتوری و به قول خودشانی ها سوء قصد برای انتخابات بعدی تلقی نشود، یقیناً به کبر و خودپرستی، توهم محبوبیت، خصومت با رقبا و قائل نبودن حق انتخاب برای مردم تأویل خواهد شد.

جناب روحانی: آنچه به شما وعده داده شده این دولت به عنوان وظیفه آن را دنبال می‌کند (آزادی سران فتنه)، اما از دیرباز به ما یاد داده‌اند: الامور مرهونة باوقاتها.

امروز جناب روحانی بارها و بارها خودش را به شعارهای انتخاباتی اش پایبند نشان داد و اوج این پایبندی را زمانی بیان کرد که عده ای که یقیناً مثل سایرین با دعوت به آنجا آمده بودند، آزادی سران فتنه را شعار دادند و البته جناب روحانی با ذکر حدیثی این مسئله را به وقتش موکول دانستند! ولی به راستی آیا جناب روحانی اصلاً حق داشته است که چنین تعهدی بنماید و یا حق دارد که خودش را به تعهدی که غیرقانونی و در حوزه ی اختیارات قوه ی دیگر است متعهد بداند؟!

جناب روحانی: مردم در خرداد پارسال اعلام کرده اند یک ملت، یک دولت و یک حکومت، مردمی که در همه صحنه ها اعلام کرده اند، هیچ گروهی و هیچ جناحی حق ندارد انقلاب را به نام خود مصادره کند. هیچ جناح و گروهی حق ندارد دفاع مقدس را به نفع جناح خود مصادره کند، هیچ جناح و گروهی حق ندارد رهبری نظام رابرای خود مصادره کند، کشور، قانون اساسی، رهبری، منافع ملی ، آینده کشور مربوط به همه ملت است، همه اقوام، همه مذاهب.

به راستی آیا مقام معظم رهبری خودشان جلوی سوءاستفاده از ایشان و یا تحریف مواضع ایشان را نمی گیرند؟! آیا بارها به محض کوچکترین سوءاستفاده ای از سخنان ایشان شخصاً و یا از طریق دفترشان موضع گیری نکرده اند؟! و یا نکند منظور رهبری این است که به سخنان رهبری و یا آرمان های دفاع مقدس و انقلاب و … استناد نشود؟! مگر می شود در برابر پایمال شدن خون شهدا به بهانه ی این که شهدا به همه تعلق دارند سکوت کرد؟! ویا در جایی که صراحتاً در برابر مواضع رهبری می ایستند کسی به مواضع رهبری استناد نکند که چنن رهبری مربوط به همه است؟!! مثلاً وقتی نظرات جناب روحانی در بحث دولت دینی و دین دولتی با نظرات رهبری مخالف است کسی نظرات رهبری را بیان نکند که رهبری به همه تعلق دارد؟! اصلاً مگر کسی جلوی بقیه را گرفته است که به آرمان ها و اصول امام و رهبری و انقلاب استناد کنند؟! و یا مگر برخی از دوستان جناب روحانی که با خاطره، خواب و داستان، امام خمینی را که دستش از دنیا کوتاه است را به نام خودشان مصادره نکرده و نمی کنند؟! چگونه است که برای این دوستان کسی گلایه ای ندارد ولی در مورد استناد به نظرات مستند امام و رهبری فریادها به هوا بلند می شود؟!

جناب روحانی: اگر کسی خوشش می آید یا بدش می آید این دولت معتقد است کشور از آن مردم است و همه کار را مردم باید انجام دهند؛ در اقتصاد، فرهنگ ، سیاست داخلی، سیاست خارجی و امنیت، و دولت همواره حامی است و دولت مجری خواست و اراده شماست؛ دولت اجرا کننده است در برابر خواست ملی است؛ دولت سیطره بر خواست ملی ندارد بلکه خواست ملی بر دولت سیطره خواهد داشت.

آیا می توان تنها زمانی به رأی مردم احترام گذاشت که به فرد مورد علاقه مان رأی داده اند؟! آیا این نگرش همان باعث و بانی فتنه ۸۸ نشد؟! آیا این نگرش نبود که باعث شد رأی دهندگان به احمدی نژاد بی سواد، مزدور، گدا و … معرفی شوند؟! و رأی دهندگان به روحانی انسان های صاحبان عقلانیت؟! آیا بهتر نیست که جناب روحانی برخلاف جناب هاشمی به خواست مردم خالصاً احترام بگذارد و نفسانیت های خویش را برای پذیرش یا رد آن ها بکار نگیرد؟! متأسفانه جناب روحانی توجه ندارند که بخشی از همان مردمی که به خاتمی و شعارهای پلورالیزم و سکولاریزم و … رأی داده بودند از اصلاحات رویگرداندند و به احمدی نژاد وشعارهای عدالت طلبانه و دین مدارانه وی رأی دادند و بخش زیادی از همان مردم با دیدن حاشیه سازی ها و سوءمدیریت های ۲ سال آخر احمدی نژاد از او و نگاهش رویگرداندند و به همین شکل اگر جناب روحانی نیز دچار تنش آفرینی و توهین به منتقدان و تحقیر اقلیت بپردازد به راحتی از ایشان نیز روی خواهند گرداند و به همین دلیل بهتر است جناب روحانی نیز آن توصیه ی همیشه تازه ی رهبری که به تمام دولتها می کردند تا قدر فرصت ها را بدانند و مغتنم بشمارند را به ذهن بسپارند تا گمان نکنند که فرصت ۴ ساله یا حداکثر ۸ ساله ی ریاست جمهوری همیشگی است، بهتر است جناب روحانی نیز از درسی که مردم به خاتمی و احمدی نژاد دادند غفلت نکنند و گمان نکنند که با هر رفتار و گفتار و منشی مردم تا ابد با ایشان عقد اخوت می بندند.

یکی از مواردی که متأسفانه در برخوردهای جناب خاتمی و ۲ سال اخیر جناب احمدی نژاد شاهد بودیم تکیه بر آرای مردمی جهت امتیاز گیری بود، متأسفانه جناب روحانی رأی کمتر از ۵۱ درصدی خویش را وسیله ی امتیاز گیری و چانه زنی قرار داده است تا با این امتیاز بتواند مواضع سیاسی و فرهنگی دلخواهش (مانند بحث اصرار بر مذاکرات و منفک دانستن دولت از ورود به مسائل دینی) را که بعضاً با آرمان های کلی نظام و انقلاب نیز همراه نیست را به پیش برد، سیاستی که جناب خاتمی برای ولنگاری های سیاسی و فرهنگی وزرای چون مهاجرانی ااش و جناب احمدی نژاد نیز برای گرفتن صلاحیت مشایی و به حاشیه راندن سایر قوا و نهادهای انقلابی دنبال کردند و البته در نهایت نیز با کاهش محبوبیت از سوی همان مردمی که به ایشان رأی داده بودند مواجه شدند؛ ای کاش جناب روحانی قبل از این که دیر شود درک می کرد که مردم ما فرق صیانت از آرا، متعهد بودن به نظر مردم و زورگویی و دیکتاتوری به بهانه ی آرا را در این سال ها به خوبی تشخیص می دهند، تجربه ای که با مشاهده ی تلاش برای امتیازگیری های افرادی مانند بنی صدر در برابر امام خمینی، موسوی در برابر رئیس جمهور وقت، هاشمی در برابر امام و خاتمی و احمدی نژاد در برابر مقام معظم رهبری به دست آمده است به راحتی از یاد مردم نخواهد رفت.

بحث دیگری که در این سخنان نهفته است اشتباه دولت در ارتباط دادن مکنونات ذهنی جناب روحانی به خواسته های مردم است، بخش زیادی از شعارهای جناب روحانی کلیاتی مانند کلید و اعتدال بود و حل مشکلات و بلد بودن راه کارها بود که مردم به این اصطلاحات رأی دادند تا مشکلات کشورشان حل شود و یقیناً هرگز منظورشان این نبوده که مشکلات، تنش ها، اختلافات، رانت ها و وابستگی ها بیشتر شود.

جناب روحانی: به امام زمان می‌گوییم که مسیر ظهورش را هموار می‌سازیم و می‌گوییم که مهدی جان از خرداد سال گذشته ملت ما به دست توانمندش خرافه‌ها را زدود…ملت ما سال گذشته به مولایش و امامش در انتخابات سرفرود آورد و در برابر خرافه گرایان از او ، از امام عصر عذرخواهی کرد…ما منتظر روزی هستیم که امام عصر (عج) بیاید و افراط‌ها را برای همیشه پایان دهد.

مقارن شدن عید نیمه شعبان با جشن انتخاباتی جناب روحانی باعث شد ایشان بارها از امام زمان نیز یادکنند اما متأسفانه ایشان همین مسئله را ابزار سیاسی قرار دادند تا پیام ۲۴ خرداد را آری به امام زمان و نه به خرافاتی ها!! اعلام کنند، سخنان جناب روحانی دراین خصوص طوری بود که گویا آنهایی که به جناب روحانی رأی نداده اند به امام زمان (عج) خیانت کرده اند! که می توان پرده برداری از این برچسب را عیدی نیمه شعبانی جناب روحانی به مخالفان و منتقدان دانست. بحث دیگری که وجود دارد این است که اگر چه رأی اکثریت قانونی است اما تاریخ و سیره ی ائمه ی اطهار نشان داده است که نه در اکثریت بودن دلیلی بر حقانیت است و نه در اقلیت بودن بهانه ی خوبی برای بی تفاوتی و کنار کشیدن و منکوب شدن.

جناب روحانی: چرا یک گروه افراطی با مردم این چنین می‌کنند؟ و من امیدوارم که فیلم‌هایش را ندیده باشید که دیروز در موصل و پیش از آن در حلب چه جنایت‌هایی کردند و متأسفانه خود را مسلمان نیز نامیده‌اند….رئیس‌جمهور با بیان اینکه من دچار حیرتم که برخی چطور با تئوری‌های غلط خود بذر خشونت را در افکار جامعه می‌پاشند، اظهار داشت: چرا برخی کاری می‌کنند که وحدت جای خود را به نفاق بدهد؟ مگر از نفاق و اختلاف چه سودی برده‌اند که می‌خواهند به راه گذشته برگردند.

جناب روحانی با اشاره به وقایعی که در کشورهای منطقه در حال وقوع است نتیجه گرفتند که برای وحدت در کشور باید افراطیون را کنترل کرد، افراطیونی که همگان می دانند به زعم جناب روحانی منتقدان وی هستند و همه ی این ها در حالی است که در این کشور تاکنون افراطی بالاتر از فتنه ۸۸ رخ نداده است، فتنه ای که امنیت، اقتصاد و عزت کشور تحت الشعاع آن قرار گرفت تا شاید اقلیت بتوانند علیه اکثریت کودتا نمایند و امروز چگونه است که اقلیتِ منتقد، آبرو و حیثیت شان برچوب حراج است، ولی سران فتنه و یاران شان که درکسب آرای مردم در اقلیت بودند محترمند؟! چگونه است که آمریکا و غرب که خون ملت های جهان را در شیشه کرده اند محترم شمرده می شوند و منتقدان داخلی که دولت را به رعایت شرع و قانون در خصوص فرهنگ و دین دعوت می کنند و یا به لحاظ فنی به توافق ژنو انتقاداتی دارند به صورت غیرمحترمانه برچسب باران می گردند! به راستی چرا اصلاحاتی هایی که غالباً در فتنه علیه نظام موضع گرفتند و در برابر رأی اکثریت ایستادند، باید در دولت پست های کلیدی داشته باشند ولی انقلابیونی که زمان انتخاب خاتمی و روحانی به جز تبریک و احترام چیزی حواله ی رقیب نکردند به بی احترامی به رأی اکثریت متهم شوند؟!

جناب روحانی: پارسال ملت ما همان ملتی که ماهها قبل ناامیدی سراسر جامعه را فرا گرفته بود و بسیاری از مردم می گفتند مگر انتخابات هم تاثیری دارد؟ فایده ای دارد؟ حتی به من می گفتند چرا به صحنه آمدی و ثبت نام کردی و از این شهر به آن شهر می روی؟ مگر کشور را نمی شناسی و مگر نمی دانی مکانیزم صندوق رای چگونه است؟ اما شور مردم، نشاط مردم، حضور مردم و آن سخن تاریخی رهبر که گفت صندوق رای حق الناس است و گفت حتی آنهایی که به نظام علاقه ندارند به خاطر کشورشان و ایرانشان پای صندوق رای بشتابند آنچنان فضایی در کشور ایجاد شد که روزهای خرداد گویی خرداد دیگری است؛ گویی روزهای نشاط و امید در کنار صندوق آرا آمده است. 

این چندمین بار است که آقای روحانی و دوستانشان از دعوت رهبری به حضور در انتخابات که در تمام انتخابات های گذشته انجام می شده است یک نتیجه ی مجعول می گیرند، متأسفانه جناب روحانی طوری وانمود می کنند که گویا تا قبل از انتخابِ جناب روحانی، مردم کل اعتمادشان به انتخابات و امیدشان به نظام را به صورت کامل از دست داده بودند و دعوت رهبری به حضور در انتخابات به مثابه ی پذیرش و اقرار به اتهام تقلب انتخاباتی و تعهدی برای عدم تکرار آن بوده است!! و حال این که این اتهامات تنها در یک جهت صورت می گیرد تا ضمن این که نامزدی خود و جناب هاشمی را به دلیل تعهد رهبری حواله دهند (نه به علم بر عدم تقلب در انتخابات) بلکه گناه بسیار بزرگ فتنه را از پرونده ی سران فتنه، جناب هاشمی و آقازادگانشان پاک کنند و حال این که دعوت رهبری به حضور در انتخابات همیشگی و از تمامی آحاد ملت انجام می شد، چرا که ایشان همواره به میزان مشارکت مردم در انتخابات بیش از سایر عوامل اهمیت داده اند.

جناب روحانی: مگر ما چه گفته‌ایم که برخی برآشفته‌اند؟ گفت: ما فقط گفتیم فرهنگ از آن مردم است و مردم باید برای تعالی آن گام بردارند؛ فرهنگ یعنی آنچه با آن زندگی می‌کنیم… مگر بناست کسی فرهنگ را در کپسول کرده و با نسخه آن را از داروخانه دریافت کند، گویی عده‌ای هنوز در عصر حجر زندگی می‌کنند.

در هفته ی اخیر بحث داغی توسط جناب روحانی مطرح شد که در آن دولت را از ورود به مباحث دینی مبرا و منفک دانستند و در پاسخ به انتقاداتی که درخصوص مسائل فرهنگی و مذهبی به دولت وارد می شد گفته بود نمی توان دولت را بهشتی کرد که در پاسخ، بسیاری از علما مانند آیت الله مصباح و آیت الله مکارم شیرازی و …. به شدت با این مواضع مخالفت کردند و از نقش و تکلیف دولت به اعتلای فرهنگ دین داری به عنوان یک رسالت الهی یاد کردند و این که جناب روحانی به همین سادگی در پاسخ به انتقاد فنی ایشان به توهین متوسل می شود جای نگرانی زیادی دارد.

جناب روحانی: پیام ۲۴ خرداد برای همه مردم ایران پیام وفاق، وفاداری و محبت است!… رئیس جمهور به عنوان خادم همه مردم خواهد بود و دولت نیز دولت همه مردم است و در برابر همه موافقان، حامیان، منتقدان و حتی مخالفان سر فرود می‌آوریم … دولت و حامیان واقعی آن گرچه گروهی با زبان تکریم با ما سخن نگویند اما پاسخ ما به آنها با زبان کرامت و ادب خواهد بود…ما برای صلح‌، آشتی و برادری در کنار هم جمع شدیم و امروز روز وحدت بوده و روز شکاف و فاصله نیست … امروز روز برچسب زدن به یکدیگر نیست بلکه روز چسبندگی بیشتر مردم جامعه است …

در میان انبوه توهین های جناب روحانی به کسانی که به ایشان رأی نداده اند و یا به ایشان انتقاد داشته اند و کسانی که به دولت قبل رأی دادند و … جناب روحانی بر اهمیت وحدت، محبت، وفاداری، انتقادپذیری و …. نیز یاد کردند ولی از آنجا که این مفاهیم به شدت با سخنان تنش زای ایشان در تضاد هستند به نظر می رسد چندان قابل باور و اعتنا نباشند.

سخنرانی امروز رئیس جمهور خود شاهدیست بر ادعایی که در دو مطلب اخیرم در این خصوص بیان نمودم، چرا که دولت عامداً به دنبال این است که با با تنش آفرینی و دوقطبی سازی فضا را برای بازگرداندن و تثبیت محبوبیت و امتیازگیری و توجیه ناکامی ها آماده نماید، فضایی که برای به وجود آمدن آن، شدیداً به عصبانی شدن منتقدان نیاز است و البته میزان پشتکار، استدلال، آرامش و ادب منتقدان می تواند باعث خنثی سازی این ترفند گردد.

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۲۷
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۴۴ ب.ظ

مسئله این است، جشن انتخاباتی یا دعوت به وحدت؟

بسم الله الرحمن الرحیم

 

دیروز جناب نوبخت اعلام کرد که عزم دولت برای برگزاری جشن سراسری به مناسبت سالروز انتخاب جناب روحانی کاملاً جدی است و اصرار بر این مسئله از جهات مختلفی مانند دامن زدن به ایجاد فضای انتخاباتی، میزان آرای ایشان نسبت به کل آرا، تناقض با شعار همزمان دولت در خصوص آرامش و وحدت، شرایط اقتصادی کشور با توجه به فراخوان همگانی برای انصراف از یارانه و تقارن این روز با اعیاد شعبانیه و … قابل توجه است که مختصراً به آن خواهم پرداخت:

مگر نه این که جناب روحانی مانند سایر رؤسای جمهور در اولین مصاحبه پس از انتخاباتش گفت رقابت ها تمام شده است و الان او رئیس جمهور همه ی مردم است؟! خب اگر چنین است که هست، پس جشن پیروزی در سالگرد انتخابِ یک رئیس جمهور چه معنایی جز دامن زدن به اختلافات دارد؟! آیا در حالی که حتی جشن پیروزی برنده ی قبلی انتخابات از سوی دوستان صمیمی همین دولت تحمل نگردید، می توان بدعت جدیدی به نام جشن سالگرد پیروزی یک نامزد را منطقی دانست؟! به راستی قصد دولت از این عمل چیست؟! آیا هدف دولت همان طور که جناب نوبخت می گوید به راستی تزریق شادمانی و روحیه ی نشاط به مردم است؟! اگر چنین است چرا باید مناسبتی را که بیش از 49 درصد از مردم بابت آن خوشحال نشدند را به عنوان روز جشن و شادمانی در نظر گرفت؟! آیا چنین جشنی می تواند یک جشن ملی و وحدت آفرین لقب گیرد؟! و اگر دلیل جشن، مشارکت پرشور مردم درانتخابات است که ما از انتخابات 24 خرداد پرشورتر هم داشتیم، چرا آنها را به عنوان نماد حضور مردم جشن نمی گیرند؟! و اگر ملاک رأی آوردن شخص جناب روحانی است، چرا هزینه های جشن را شخص آقای روحانی یا حامیان فردی و حزبی ایشان تقبل نمی کنند؟! و اگر هم این جشن تنها بهانه ای برای شادی است چرا از اعیاد بزرگ شعبانیه که مقارن با تاریخ مدنظر دولت است استفاده نمی شود؟! به راستی ایجاد بدعت هایی از قبیل پیامک نوروزی به همه ی ایرانیان (به غیر از تبریک تلویزیونی)، جشن زنانه در کاخ ریاست جمهوری و جشن سالگرد پیروزی یک نامزد با توجه به هزینه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که دارند قابل قبول است؟! آیا دولت گمان نمی کند که این بدعت می تواند در خصوص سالگرد سایر انتخابات های مختلف تکرار و موجب تضییع بیت المال در مصارف انتخاباتی و افزایش تنش های سیاسی و اجتماعی گردد؟!

به نظر می رسد دولت علی رغم جهت گیری نسبتاً مناسبی که در زمینه ی هدایت اقتصادی دارد، در مباحث فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فاقد جهت گیری منسجم، اصولی و وحدت آفرین است که البته بخش زیادی از این مسئله به مشاوران و مسئولان دیکتاتور منش دولت اعم از هاشمی، نوبخت، آشنا، ترکان، سریع القلم و… بازمی گردد که دو خط سیاسی موازی اقتدارگرایی و انتقادستیزی را توأمان دنبال می کنند که مسلماً برایند این دو خط، در نهایت به مهجوریت دولت و ناامیدی بیشتر مردم از تدبیر دولت منجر خواهد شد؛ البته امیدوار بودیم دولت بعد از اشتباهی که در خصوص سبد کالا و فراخوان بابت انصراف از یارانه ها انجام داد، مجدداً به رفتارهای اشتباهی که موجب ریزش محبوبیتش می شود تن ندهد، اما گویا برخی در خود دولت آب به آسیاب رقبا می ریزند، رقبایی که به ظاهر دوستند و شعار اعتدال می دهند و حال این که همین ها، روزی شعار عبور از روحانی را سرخواهند داد، همانطوری که شعار عبور از خاتمی سرداده شد.

نتیجه: به نظر می رسد که دولت در شرایطی که به واسطه ی عدم تحقق پیش بینی هایش در پایان دادن به تحریم ها با جدیت در مذاکره، قصد دارد بعد از بکار بستن انواع اقدامات ضدانتقادی اعم از توهین (بی سواد، لبوفروش، راننده تاکسی، بی شناسنامه و …) و تهدید (با شکایت و پیگیری قضایی و تعطیلی نشریات و سایت ها و …) و تهمت (به انتفاع از تحریم ها و رانتخواری و …)، با بدعتی به نام بزرگداشت سالروز انتخاب جناب روحانی و حنجره پاره کردن برای احیای پیام به نتیجه نرسیده 24 خرداد، به ترفندی دیگر در جهت کوفتن به دهان منتقدان و اصرار بر نگاه به بیرون برای حل مشکلات متوسل گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۴۴
سیاوش آقاجانی