انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف

.سلام، در این وبلاگ، درباره هر موضوعی به اندازه دانشم، با زبان ادب و انصاف خواهم نوشت

انصاف
تبلیغات پذيرفته مي شود
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۵ اسفند ۹۳، ۲۰:۴۴ - النا شفاهی
    الیه
طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسلام» ثبت شده است

شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۵۱ ق.ظ

هفته وحدت و چالش های جدید

بسم الله الرحمن الرحیم


دهه های گذشته بسیاری از منبری ها از طرح مطالب مورد اختلاف اهل تشیع و اهل تسنن ابایی نداشتند و به راحتی نسبت به خلفا و برخی همسران پیامبر مسائلی را همراه با لعن و بعضاً سب بیان می کردند و همین رویه در خصوص محکوم کردن اعتقادات شیعیان از سوی علمای اهل تسنن نیز صورت می گرفت و به راحتی شیعیان را مشرک می خواندند، ولی پس از انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) هفته ی منتسب به ولایت حضرت رسول را هفته وحدت نام نهاد و از علمای هر دو مذهب اسلامی خواست تا به وحدت و حفظ احترام یکدیگر توجه کنند و این رویه از سوی هر دوگروه مورد استقبال قرار گرفت و اگر هم در گوشه ای یکی از روحانیون سخنان تندی می گفت با واکنش مردم مواجه و به فراموشی سپرده می شد.

لیکن طی چند سال اخیر شرایط کمی متفاوت شده است و برخی از علما و روحانیون من جمله روحانیون شیعه که برخلاف مشی امام خمینی و مقام معظم رهبری حرکت می کردند، فعالیت شان را تشدید کرده و دوباره به فضای تنش و تفرقه دامن می زنند، نگاهی به کارنامه ی این علما نشان می دهد که ایشان نه تنها به بحث اختلافات دامن می زنند، بلکه در مسائل دیگری مانند قمه زنی و تیغ زنی در عزاداری ها نیز تشویق می کنند، که این مسائل نیز برخلاف مصلحت مسلمین و مشی رهبری عزیز است، این علما در توجیه رفتار خود به برخی احادیث و روایات خاص استناد می کنند و بعضاً تا رد اصل ولایت فقیه نیز پیش می روند.

آنچه که در خصوص مباحث روایی و سندیت و تفاسیر روایات مورد ادعا وجود دارد را به علما واگذار می کنم که با توجه به مباحثی که در این زمینه رخ داده است می توانید با مراجعه به سایت های مذهبی شیعی و به خصوص پاسخگوی شبهه به آن ها دست پیدا کنید، ولی به صورت اجمالی به این مسئله خواهم پرداخت:

1- یکی از دلایل حساس شدن بحث وحدت شیعه و سنی این است که عوامل بیرونی به این مسئله ورود کرده اند، به حدی که دشمنان قسم خورده اسلام هم اکنون برای خدشه به این وحدت شیعه و سنی، برنامه ریزی و تعیین بودجه می کنند و به همین لحاظ، اهل خانه باید حریم خانواده را حفظ کنند و نگذارند دشمنان از این اختلافات سوءاستفاده کنند. حمایت دشمنان اسلام از این مباحث تا حدی است که در حالی که از هیچ شبکه ی شیعی و سنی معتدلی حمایت نمی کنند، لیکن از شبکه های افراطی در این خصوص انواع حمایت ها را انجام می دهند و این شبکه ها در حالی که از یک آخور تغذیه می شوند به یکدیگر جفتک می پرانند. شبکه هایی مانند کلمه و وصال و اهل بیت از نمونه های این شبکه ها هستند که قبلاً در مطالب مستقلی به آنها پرداخته ام.

2- از دیگر دلایل حساس بودن این اختلافات در عصر حاضر، سرعت انتقال اطلاعات در رسانه ها است به نوعی که فیلم یک سخنرانی در عرض چند روز با اینترنت و بلوتوث به تمام دنیا مخابره می شود، فقط کافیست یکی از علمای اهل تشیع یا تسنن کلام تندی را علیه مقدسات دیگری به زبان آورد تا با انتشار گسترده آن، اختلافات تشدید و به انتقام جویی کشیده شود. جالب است که در ریگی (تروریست معروف) در فیلم اعترافاتش گفت "وقتی که اعضای گروهش به لحاظ انگیزه ی اجرای مأموریت های تروریستی کم می آوردند برای شان فیلم توهین برخی علمای شیعه به خلفا و همسران پیامبر را پخش می کردند تا به این وسیله انگیزه های انتقام جویی شان را تقویت کند."

3- اگر چه برخی علمای افراطی در هر دو مذهب، سخنرانی های افراطی خود را در جهت اثبات حقانیت خود موجه می دانند، اما در حقیقت این گونه اظهارات باب مباحثات علمی را می بندد و عملاً ابواب دیگری من جمله باب توهین، خشونت و حتی ترور را می گشایند.

4- یکی از دلایل حساسیت روز افزون بحث وحدت اسلامی، تشدید فعالیت فرقه های ساخته شده به دست استکبار است. وهابیت و بهاییت در کمتر از 200 سال اخیر به دست استعمار پیر و در راستای افزایش اختلافات بین مسلمین و ایجاد انحراف در مذاهب شیعیان و اهل تسنن و ارائه چهره ی مخدوش از اسلام متولد شدند به نحوی که همین دو فرقه شدیدترین لطمات را به اسلام وارد کردند و حتی در ادامه ی همان مشی، از افراطیون تشیع نیز حمایت شد تا ایشان بتوانند تفکر افراطی خود را بیشتر نشر دهند. تولد، رشد و تجهیز این انحرافیون و افراطیون همگی در راستای یک هدف و آن هم تخریب وجهه اسلام، خدمت به اسرائیل و تقویت آمال استکبار جهانی همچنان دنبال می شود و سال هاست که تحرکات فرقه ای مانند طالبان، به عنوان بهانه برای توجیه فعالیت های ضداسلامی استکبار جهانی مورد استفاده قرار می گیرد، از یک سو از ایشان حمایت می شود و از سوی دیگر به بهانه کنترل آنها به کشورهای دیگر لشکرکشی و مسلمانان مورد تعرض قرار می گیرند.

5- یکی از کاربردهای جدید مباحث تفرقه انگیز اسلامی در کنترل انقلاب های مردمی مسلمانان است. در حالی که بسیاری از کشورهای اسلامی از ظلم حاکمان خود به تنگ آمده اند، استکبار جهانی از همین مسلمین بر علیه مسلمین دیگر استفاده می کند و با سرمایه گذاری روی برخی، برخی دیگر و در نهایت جهان اسلام را دچار تضعیف می کند، نگاهی به وضعیت بحرین و عربستان و لشکرکشی های بسیاری از همین ها به سوریه به عنوان محور مقاومتِ ضداستکباری نشان می دهد که استکبار چگونه از تفرقه بین مسلمین در جهت تضعیف ایشان و کنترل قیام ها و جنبش های ضداستکباری و بازگرداندن ایشان به مسیر دلخواهش استفاده می کند.

نتیجه: نگاهی به مسائل فوق نشان می دهد که سرمایه گذاری در تفرقه افکنی بین مسلمین با ابزارهای تحریک، فرقه سازی و تقویت عناصر افراطی یکی از بهترین روشهای کنترل پیشرفت اسلام است تا ماهیت این دین الهی که بر پایه عقل، عدالت و استکبار ستیزی بنا شده است با کم هزینه ترین راه خنثی گردیده و صرف دعواهای بین افراطیون گردد و هر فرد یا جریانی که محافل علمی و دوستانه درون گفتمانی را به محملی برای جنگ، توهین و تضعیف مسلمین تنزل دهد و یا هرکسی که به هر نحوی چهره ای خشن و بی منطق از اسلام و مسلمین به جهانیان ارائه کند، خواسته یا ناخواسته در زمین دشمنان اسلام بازی کرده و بدترین خیانت را به اسلام کرده است و مسلمانان باید دقت کنند و نگذارند رحماء بینهم و اشداءعلی الکفار برعکس معنی و اجرایی شود.

مطلب مرتبط: شبکه اهل بیت در خدمت اهل کدام بیت؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۲ ، ۱۱:۵۱
سیاوش آقاجانی
جمعه, ۱۵ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۱۹ ق.ظ

آی تویی که علامت دین داری....

بسم الله الرحمن الرحیم


بعضی وقتها توجه نمی کنیم که چقدر مسئولیت داریم و چقدر راحت تر آن ها را ضایع می کنیم، این مطلب به جنبه های پنهان مسئولیت هایی می پردازد که متوجه ماست و غالباً ما از وجود آنها خبر نداریم و آن در وجود علامات دین داری و انقلابی گری در صورت و سیره ی ماست.

خیلی از افراد هستند که یک اشتباه و یا گناه بزرگ را مرتکب می شوند ولی چندان به چشم نمی آید، ولی یک خطای کوچک از کسانی که علامت دین و انقلاب دارند بارها و بارها  در شبکه های مجازی و ماهواره ها با بزرگنمایی نشان داده می شود، وقتی از یک روحانی یا یک بسیجی رفتار بدی سر می زند، خیلی سریع به پای دین، انقلاب، روحانیت و بسیج نوشته می شود و این تأثیر به لحاظ بزرگی چندان با وقتی که همین افراد کار خوبی انجام می دهند قابل مقایسه نیست. یعنی جامعه توقعی از بسیجی ندارد جز این که یاری رسان انقلاب و مردمش باشد و اگر کاری در این راستا انجام دهد اگر چه موثر و مفید است، اما چندان مورد انتشار و بازگو قرار نمی گیرد و اگر بر خلاف این توقع، یک بسیجی آمد و کاری منافی عفت یا عرف انجام داد فوراً او را با دست نشان می دهند و تمام رفتارش را به پای بسیج و انقلاب می نویسند.

همیشه علامت دین در لباس روحانیت و بسیجی و چادر نیست، بلکه کوچکترین علامتی از دین داشتن با خودش مسئولیت دارد، حتی داشتن محاسن وقتی که این محاسن علامت دین داری تلقی شود مسئولیت ایجاد می کند، حتی اگر پشت خودرویتان یک ذکر مذهبی نوشته شده باشد باید به احترام آن ذکر رفتاری مسئولانه تر داشت، اگر زباله ای از ماشین پرت شود و یا بی ملاحظه رانندگی کنیم این رفتارهای بد گناهی به مراتب بیشتر ایجاد می کنند و فوراً با آن ذکر ارتباط داده می شوند.

وقتی کسی در مراسم عزای حسینی شرکت می کند یا رخت عزای او را به تن دارد نیز باید احترام امام حسین (ع) را نگاه دارد، نباید رفتاری کند که موجب بی حرمتی و سوءاستفاده به این درگاه مقدس گردد، اصلاً همین معیار خوبی است اگر توجه کنیم عزاداری های مان موجب احترام جهانیان به تشیع می شود یا موجب بی حرمتی کینه توزان به ائمه می گردد؟!

مسئولیت ما در قبال افرادی که احترام علامت دینداری را رعایت نمی کنند نیز بیشتر است، اگر یک روحانی یا بسیجی یا حزب اللهی کار بدی را انجام می دهد مسئولیت ما در امربه معروف و نهی از منکر و حتی معرفی او به قانون بیش از سایر افراد است، باید با رعایت شرایط امر به معروف و نهی از منکر، چنین افرادی را به حفظ حرمت کسوت دینداری و انقلابی گری فراخوانده و حتی وادار کرد و اگر بازهم چاره ای نبود نه تنها نباید اقدامات اشتباه و تخلفات چنین افرادی را توجیه کرد، بلکه باید با صراحت از این رفتارها اعلام برائت کرده و حساب ایشان را صراحتاً از دین داران جدا نمود.

امیدوارم همگی حواسمان به این مسئولیتهای مان باشد و با عمل و رفتار و گفتارمان برای اسلام و انقلاب آبرو باشیم نه بی آبرویی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۲ ، ۱۰:۱۹
سیاوش آقاجانی
سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۹ ب.ظ

چگونگی رابطه ی ملی گرایان با اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

آیا دقت کرده اید برخی متعصبان ناسیونالیست، طوری از تاریخ چندهزار سال پیش ایران صحبت می کنند که گویا در آن عصر حاضر بوده اند؟!! و گویا شخصاً رفتارها و گفتارهای پادشاهان ایرانی چندهزار سال پیش را دیده و شنیده اند که اینچنین به ایشان افتخار می کنند؟!! و طوری به آداب و سنن و جشن های آن موقع که حتی بعضاً هیچ موضوعیتی ندارند پایبندند که گویا هنوز در همان دوره می زیند؟!! و حال این که همین متعصبان وقتی در برابر تاریخ اسلام و روایات اندیشمندانه ی معصومین قرار می گیرند، آنها را غیر قابل باور، غیر مستند و سطحی می دانند؟!! در صورتی که در اسلام، ما علومی داریم که حدیث به حدیث و راوی به راوی، بیانات و احادیث اهل بیت و مواضع ایشان را به لحاظ اعتبار و سندی و انطباق با قرآن مجید مورد بررسی قرار می دهند و حقانیت و علمی بودن بسیاری از آیات و احادیث اسلامی بعدها و با پیشرفت علم به اثبات رسیده است.

این متعصبان ملی گرا، به استناد همان اطلاعات کمی که از پادشاهان و تاریخ و آثارشان دارند، پایبندی به ایران را منافی پایبندی به اسلام معرفی می کنند و مسلمان بودن را خائن به وطن بودن تعبیر می کنند و به این بهانه و ادعا که کورش و یا زردتشت پیامبر ایرانیان بوده است، خود را از دین اسلام و رسول خاتم بی نیاز می دانند، گویا هرکسی باید پیامبرش را از تولیدات ملی کشورش انتخاب کند!!! و حال این که در واقع با تعصب شان، خود را از فهم دین اسلام و درک پیامبر اعظم و آخرین کتاب وحی که با پیشرفت بشر تکامل یافته است محروم ساخته اند، در صورتی که پیامبر اسلام آنقدر به علم و حکمت اهمیت می داده است که به طلب آن با مهاجرت به سرزمین های دور توصیه می کرده و آیات و روایات نشان می دهد در عصری که اسلام حرف اول را در جهان می زده است، اعتقادی به نژادپرستی نداشته است، هرچند در آن هنگام و در میان اعراب نیز نژادپرستانی از جنس الان ما و اعراب وجود داشته اند که این نگاه گسترده ی اسلام نشان از جهانی بودن آن دارد نه عربی بودن و یا ایرانی بودن آن.

این ملی گراها بیش از این که پیامبر بودن زردتشت و یا کوروش برای شان مهم باشد، می خواهند به این بهانه، دین اسلام را دین اعراب معرفی نموده و ایرانیان را از درک آن، به زعم خودشان نجات دهند، همین جمود فکری در برخورد نژادپرستانه با دین اسلام نشان می دهد که شهید مطهری به درستی، ناسیونالیسم و وطن پرستی را یک حس خودپرستی جمعی می دانستند، حسی که دچارانش را به عقب ماندگی می کشاند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۲ ، ۱۲:۱۹
سیاوش آقاجانی